ایندیانا جونز در فصل ۵ به کجای دنیا سفر میکند؟
ایندیانا جونز در قسمتهای قبل به مکانهای خیره کنندهای سفر کرده و شایعات در مورد اینکه کارگردان قسمت پنجم جیمز منگولد، او را به کجاها میفرستد سر و صدای زیادی به پا کرده است. ایندیانا جونز در همه جای کرهی زمین، از پرو، نپال، مصر، ایالات متحدهی آمریکا گرفته تا چین، هند، ایتالیا، اتریش، آلمان، ترکیه و برزیل به ماجراجویی پرداخته است. اگرچه حدس و گمان زیادی در مورد تعقیب مکگافین ایندی (چشمهی جوانی) وجود دارد، توییتهای اخیر منگولد اشاره میکند که فیلم پنجم در دههی ۶۰ اتفاق میافتد. دنیا در آن دهه با تغییرات زیادی مواجه شده بود و جالب است که ببینیم ایندی چگونه با آنها مواجه میشود.
ایندیانا جونز به معابد باشکوه علاقه دارد، بنابراین در اینجا پنج کشور با تاریخ غنی و معماری باستانی نفیس که احتمال دارد او را در آنجا ببینیم آورده شده است.
۱. کامبوج
این کشور در جنوبشرقی آسیا، محل مجموعهی عظیم و افسانهای آنگکور وات و دارای ویرانههای سنگی فراوانی است. در حالی که آنگکور وات در اصل معبدی هندو بود که به خدای ویشنو اختصاص داشت، اما از اوایل قرن ۱۲ میلادی هدف از ساخت آن چندین بار تغییر کرد. تغییر دین و مالکیت، برای مدتهای طولانی باعث پنهان ماندن رازهای فراوانی شد.
به بیان ساده، کامبوج در سال ۱۹۶۰ جای شلوغی بود. در سال ۱۹۵۳، هنگامی که قدرتهای سرمایهداری جهان و کمونیست برای نفوذ تلاش میکردند، جدایی از حکومت استعمارگر فرانسه منجر به آشفتگی سیاسی در این منطقه شد. بعدا، کامبوج در طی جنگ ویتنام و آمریکا از سال ۱۹۶۵ تا ۱۹۷۵ با همسایهاش ویتنام متحد شد. این جنگ بسیار ویرانگر بود و هنوز هم یک موضوع بحث برانگیز در آمریکا است، اما ایندیانا جونز هرگز از سیاستهای بینالمللی پرهیز نکرده است. چه کسی میتواند دکتر جونز را در ملاقات نازیها با هیتلر فراموش کند؟ یا بحث او دربارهی امپریالیسم انگلیس در کاخ پانکوت؟ خواهیم دید که آیا منگولد میخواهد به این موضوع بپردازد یا خیر، اما نادیده گرفتن چنین رویداد تاثیرگذاری دشوار خواهد بود.
۲. اتیوپی
این کشور شرق آفریقا به خاطر دزدان دریایی، تروریست و خشونت شهرت یافته است. با این حال، تاریخ آنها پر ماجرا و متنوع است. خرابههای باشکوه از امپراطوریهای آکسومیت، روم و بیزانس در سراسر کشور پراکنده است. شاید خیره کنندهترین آنها کلیساهای مسیحی و مساجد اسلامی ساخته شده در سراسر این منطقه باشد. مشهورترین آنها مجموعهی ۱۱ کلیسای غاری یکپارچه است که در طول قرن ۱۲ از سنگ صاف تراشیده شدهاند. این کلیساهای مسیحی در لالیبلا واقع شدهاند و نمایانگر تسلط باستانی در سنگ تراشی هستند و بازدیدکنندگان امروزی، خوش شانس هستند که میتوانند از این مکان دیدن کنند.
هایله سلاسی اول از سال ۱۹۳۰ تا ۱۹۷۴ به عنوان امپراتور اتیوپی حکومت کرد. او یک اتیوپی متمرکز قوی را در اولویت قرار داد و بعدا با یک کودتای کمونیستی از سلطنت برکنار شد. اگرچه وی معمار اصلی سازمان وحدت آفریقا در سال ۱۹۶۳ بود، اما بیشتر او را به عنوان چهرهی ناخواستهی جنبش راستافاری میشناسند. هنوز هم میتوانید نام او را در رگا که موسیقی سنتی مردم جامائیکاست بشنوید.
ایندیانا جونز به رمز و رازهای زیرزمینی علاقه دارد؛ کاوش در معادن هند، منجنیق ونیزی و معبد جام مقدس. بنابراین، کلیساهای غاری یکپارچهی حیرتانگیز اتیوپی میتواند یک مورد خارقالعاده برای کارنامهی وی باشد.
۳. ایالات فدرال میکرونزی
نان مادول که در جزیرهی «پوهنپی» (Pohnpei) در میکرونزی واقع شده است، مرکز ۲۵۰۰۰ شهروند سلسلهی سادلور بود. معابد گسترده، خانهها، سازههای نظامی و کاخها در قرن سیزدهم ساخته شده و سپس در قرن هجدهم متروک شدهاند. این تنها شهر باستانی بازمانده است که بر روی یک صخرهی مرجانی ساخته شده و ممکن است یادآور برخی از شهرهای افسانهای آتلانتیس باشد. با وجود فرسایش گرمسیری، این مکان به نوعی ممکن است زیباترین شهر باستانی اقیانوس آرام باشد.
جزایر میکرونزی خسارت قابل توجهی از جنگ جهانی دوم متحمل شدند و پس از جنگ تحت مدیریت ایالات متحده قرار گرفتند. ایالات متحده از این منطقه به عنوان یک سایت آزمایش هستهای ناخواسته استفاده کرد و دوازده بمب اتمی هیدروژنی را در دهههای ۴۰ و ۵۰ در آنجا منفجر کرد. جزایر تخریب شدند و اشعه آسیب زیادی به مردم آنجا زد. ایالات متحده و میکرونزی در اواخر دههی ۶۰ بحث در مورد استقلال را آغاز کردند، آن هم پس از رها کردن مواد رادیو اکتیو پراکنده در اقیانوس!
ایندیانا جونز با مناظر هستهای غریبه نیست و ترکیب آن با باستانشناسی گرمسیری کاملا مناسب به نظر میرسد.
۴. زیمبابوه (رودزیای سابق)
شهر باستانی گریت زیمبابوه نه تنها به خاطر دیوارهای قلعهای برجستهی خود مشهور است، بلکه به عنوان یکی از بزرگترین شکستهای باستانشناسی بدنام است. نمای گستردهی شهر که از سالهای ۱۱۰۰ الی ۱۵۰۰ بعد از میلاد ساخته شده است، دارای دیوارهای سنگی عظیم برای تامین امنیت مراکز شهر است. با ورود استعمارگران اروپایی مدتها بود که امپراتوری مون هوموتاپا خانهی خود را رها کرده بود. دانشگاهیان اروپایی اعتقاد نداشتند آفریقاییها این مکان را ساختهاند و در طول قرن نوزدهم به ایدئولوژیهای برتریطلبانهی سفیدپوست چسبیدند. این اعتقادات باعث لشکرکشیهای بیشماری با عنوان «باستان شناسی سرگرمی» و به اصطلاح «کاوشهای علمی» شد که منجر به تخریب و غارت سازهها شد. آنها در صدد اثبات نظریههای عجیب و غریب معماران فنیقی، رومی یا عرب بودند. متاسفانه، این مکان آسیب دائمی دید و باستان شناسانی که میخواستند نتیجهگیری شواهد را بیان کنند، هشدار جدی دریافت کردند.
در دههی ۶۰، کشور رودزیا (بعدا پس از استقلال در ۱۹۸۰ به زیمبابوه تغییر نام داد) در جدایی زودهنگام از انگلیس قرار گرفت. اقلیت استعمارگر سفید با ستیزهجویی و فشار اقتصادی، بر اکثریت سیاهپوست آن منطقه کنترل داشتند. دههی ۶۰ با خشونت همراه بود تا اینکه در اواخر دههی ۷۰ مذاکرات صلح انجام شد.
ایندیانا جونز، خوب یا بد، نماد فرهنگ پاپ برای باستانشناسی است. برای او محکوم کردن ایدئولوژیهای نژادپرستانهی شبه باستانشناس، نکتهی خوبی برای تولد دوبارهی این فرنچایز خواهد بود.
۵. مکزیک
ایندیانا جونز جنگل را دوست دارد. او معابد چاچاپویان (بعدا اینکاها)، دهکدههای هند، مقبرههای پروی تسخیرکنندگان اسپانیایی و چیزهای مخفی شهر مانند جمجمهی کریستالی را کشف کرد. اما جنگل آمریکای مرکزی نیز سزاوار عشق و توجه او است و ایندی باید از خرابههای اولمک دیدن کند. یک صحنهی تعقیب و گریز از ایندیانا جونز در اطراف آن سرهای سنگی فوقالعاده بزرگ را تصور کنید. سن لورنزو مکزیک یکی از زیباترین مکانهای اولمک را در خود جای داده است. شهری در بیابان و با تخته سنگهای بزرگ به شکل سر انسان. المک تقریبا از سال ۱۲۰۰ قبل از میلاد رشد کرد. تا سال ۴۰۰ قبل از میلاد، شهر سنلورنزو مرکز هنر، تجارت و سیاست بود. اگرچه سرهای بزرگ تراشیده شده و سنگتراشیهای دیگر باقی ماندهاند، اما آب و هوای مرطوب، قسمتهای ظریف را فرسایش داده و این امر تا حدی باعث گیج شدن باستانشناسان شده است.
مکزیک در دههی ۶۰ محل دیگری برای درگیری جنگ سرد بین دولت مورد حمایت آمریکا و گروههای غیرنظامی سوسیالیست/ کمونیست بود. تنشها و خشونتها که جنگ کثیف مکزیک نامیده میشود، سالهای زیادی از این دهه به طول انجامید. اما ایندیانا جونز هرگز نگذاشته است درگیریهای بینالمللی جلوی جستجوی عدالت را بگیرد.
با همهی چیزهایی که گفته شد، ساختن فیلم جهان شمول ایندیانا جونز آن هم در بازهی زمانی دههی ۶۰، بدون آگاهی امور خارجهی آمریکا دشوار خواهد بود. ما انتظار یک فیلم سیاسی را نداریم و میخواهیم انفجارها و صحنههای مبارزه را درست مثل بقیهی قسمتها ببینیم.
شما میخواهید ایندیانا جونز به کجا برود؟ در قسمت نظرات با ما به اشتراک بگذارید!
منبع: lrmonline