کتاب «وقتی نیچه گریست»؛ داستانی خیالی با رگه‌هایی از واقعیت

زمان مورد نیاز برای مطالعه: ۱۷ دقیقه

دانشمندان و فلاسفه زیادی هم‌عصر یک‌دیگر بوده‌اند اما با هم مواجهه و گفت‌وگویی نداشته‌اند. رمان «وقتی نیچه گریست»، تلاش کرده به ما بگوید که اگر یکی از این رویارویی‌ها به وقوع می‌پیوست، چه اتفاقاتی رخ می‌داد و چه گفت‌وگو‌هایی شکل می‌گرفت. رمان «وقتی نیچه گریست» حاصل مکالمه‌ای خیالی میان « فریدریش نیچه» فیلسوف برجسته آلمانی و « یوزف برویر» روان‌شناس برجسته اهل اتریش و استاد «زیگموند فروید» پدر روانکاوی مدرن است.

در رمان فوق عناصر خیال و واقعیت به شکلی ظریف در هم آمیخته‌اند و ما با جزئیاتی از زندگی «نیچه »مواجه می‌شویم که جذاب و خواندنی است. جالب است بدانیم که «نیچه» و «برویر» هر دو یک زمان زندگی می‌کردند اما هیچ‌گاه با یک‌دیگر مواجهه و ملاقات نداشتند. در این یادداشت ضمن معرفی و نقد کتاب فوق، با زندگی‌نامه نویسنده آن اروین یالوم نیز آشنا خواهیم شد.

کودکی و نوجوانی اروین د.یالوم

اروین د. یالوم در سیزدهم ژوئن سال ۱۹۳۱ در شهر واشنگتن دی. سی به دنیا آمد. پدر و مادر اروین مدتی پس از جنگ جهانی اول از روستایی کوچک به نام سلتس در روسیه ( نزدیک مرز لهستان) به ایالات متحده آمریکا مهاجرت کرده‌ بودند. آن‌ها به خانواده‌ای یهودی تعلق داشتند و به علت سیاست‌های جابجایی جمعیت ناشی از عملیات جنگی، زندگی بسیار هولناکی را تجربه می‌کردند.

اما حضور خانواده یالوم در آمریکا به معنای پایان مشکلاتشان نبود. آن‌ها مهاجران ثروتمندی نبودند و مجبور شدند در محله‌ای فقیرنشین واقع در خیابان سیتون واشنگتن ساکن شوند. آن‌زمان پایتخت آمریکا از محلاتی با تقسیم‌بندی‌های نژادی تشکیل می‌شد و سیتون محله‌ای مختص سیاه‌پوستان و پر از بزه و جرم بود. خانه خانواده یالوم در طبقه بالای مغازه خواربار فروشی‌شان قرار داشت. او بارها درباره خانه نامرتب و قدیمی خودشان که امکانات زیادی نداشته، صحبت کرده است.

یالوم خود می‌گوید که با توجه به نامناسب بودن محل زندگی‌شان بیشتر اوقات فراغتش را در منزل می‌گذرانده و با کتاب‌ها دوست و عجین بوده است. او هیچ‌گاه برای انتخاب کتاب‌هایش راهنما و مشاوری نداشت زیرا پدر و مادرش از تحصیلات عمومی بی‌بهره بودند و به خاطر فقر بیشتر اوقات دغدغه مسائل مالی را داشتند. او مطالعه‌های آغازین خود را بالهوسانه توصیف کرده است.

اروین در ابتدای ورود به کتابخانه محله‌شان سراغ زندگی‌نامه‌ها رفت و یک سال تمام خود را با قفسه‌های آن کتاب مشغول کرد تا درباره زندگی انسان‌های بزرگ اطلاعات کسب کند. این انسان‌ها برای یالوم نوجوان منبعی از الهام و خرد بودند و او با خواندن زندگی‌نامه‌شان دنیایی متفاوت را کشف می‌کرد. اما اروین آرامش و رهایی را در رمان و داستان پیدا کرد و از همان دوره نوجوانی آرزو داشت تا رمان‌نویسی بزرگ شود.

ورود به دانشگاه و آغاز مسیر حرفه‌ای یالوم

یالوم پس از گذراندن تحصیلات مقطع دبیرستان برای درس خواندن به دانشکده پزشکی رفت. او درباره انتخابش این‌گونه توضیح داده است که با توجه به وضعیت مالی و طرز فکر حاکم بر جامعه یهودیان آمریکا مجبور بوده که چنین کاری کند. زیرا جوانان همسن‌ او نیز یا به سراغ پزشک شدن می‌رفتند یا در کنار پدران خود به تجارت مشغول می‌شدند. به همین دلیل یالوم از رویای دوران کودکی خودش فاصله می‌گیرد و به دنیای طبابت قدم می‌گذارد. زیرا چنین جهانی از دنیای «داستایوفسکی» و «تولستوی» به او نزدیک‌تر است.

یالوم با به اتمام رساندن دوره عمومی پزشکی، به سراغ تخصص روانپزشکی رفت. روان‌پزشکی برای او جذابیت زیادی داشت. او تعریف می‌کند که همیشه دوست داشته تا رازهای زندگی بیمارانش را درک کند و برای آن‌ها شیوه درمانی منحصر بفردشان را به کار بگیرد. اما به گفته یالوم، مسیر روانپزشکی تخصصی شکل دیگری پیدا کرده بود و درمان‌ها به جای آن‌که ریشه‌ای، عمیق و بلندمدت باشند. به روش‌هایی از پیش‌ تعیین‌شده، تکراری و کوتاه مدت تبدیل شده بودند. چالش‌های فوق سبب شد تا یالوم نسبت به جریان‌های اصلی روانشناسی نگاه انتقادی داشته باشد. ذهنیت نقادانه این نویسنده نسبت به روانشناسی در نوشته‌‌های تخصصی و مقالات اولیه او کاملا مشهود است.

تالیف کتاب‌های حرفه‌ای و کسب شهرت در دنیای روان‌درمانی

اولین کتاب یالوم « گروه‌درمانی نظری و کاربردی» نام داشت. این اثر به عنوان مرجعی برای کارآموزان مورد استفاده قرار گرفت و نسخه اولیه آن در هفتصد هزار عدد به چاپ رسید. این کتاب را نشر « بیسیک بوکز» منتشر کرده است. «گروه درمانی نظری و کاربردی» تاکنون به دوازده زبان زنده دنیا ترجمه و چهار بار تجدید چاپ شده است و هنوز هم یک مرجع معتبر برای گروه درمانی به شمار می‌آورد. یالوم علت موفقبت این کتاب را اتکا به شواهد تجربی و استفاده از زبان داستان‌نویسی برای توضیح مسائل می‌داند.

کتاب «گروه درمانی بیماران بستری» یکی دیگر از آثار این نویسنده است. تا پیش از آن هیچ منبع مدون مکتوبی برای گروه درمانی بیماران بستری در بخش‌های روان‌پزشکی وجود نداشت و این کتاب برای روان‌درمان‌گران بسیار مفید و ضروری است.

یکی دیگر از کتاب‌های تخصصی یالوم، «گروه‌های رویارویی: اصول مقدماتی» نام دارد که گزارشی از یک پژوهش مهم در حوزه روان‌شناسی است.

کتاب «روان‌شناسی اگزیستانسیال»، پایه گذاری یک شاخه جدید روان‌درمانی

«روان‌شناسی اگزیستانسیال» را می‌توان مهم‌ترین اثر یالوم به شمار آورد، پیش از این هیچ کتاب و مرجعی برای روان‌شناسی هستی‌گرایانه وجود نداشت. رویکرد این روانشناسی پویا است و در آن دغدغه‌های غایی و اصلی انسان‌ها که حاصل مواجهه‌شان با واقعیت‌های قطعی زندگی می‌شوند بر روی تصمیمات، حالات و وضعیت روحی‌شان اثر می‌گذارند. به عبارت بهتر این دل‌واپسی‌ها در هستی و وجود ما ریشه دارند. مواجهه ما با هر یک از این دغدغه‌ها ممکن است نوعی حس هراس و وحشت را برایمان ایجاد کنند که به آن‌ها اضطراب وجودی می‌گویند.

اما این دلواپسی‌های غایی چه هستند؟ روان‌شناسان وجودگرا می‌گویند که مرگ، آزادی، تنهایی و پوچی چهار دغدغه و دلواپسی اصلی انسان‌ها به شمار می‌‌روند.

ما همواره در تقلا برای زنده ماندن هستیم اما می‌دانیم که دیر یا زود، روزی خواهیم مرد. این مسئله برای ما وضعیتی تناقض‌آمیز را به وجود می‌آورد. در حوزه آزادی نیز می‌توانیم بگوییم تاریخ ما انسان‌ها در تلاش برای کسب ازادی خلاصه شده است. اما با فروپاشی خیلی از ساختارها و قید و بندهای سنتی، ما انسان‌ها بار سنگینی از مسئولیت را بر دوش خود حس می‌کنیم.
تنهایی یکی دیگر از این دلواپسی‌های بنیادین است. تنهایی را نباید با انزوای درون‌ یا میان‌گروهی اشتباه بگیریم. بلکه به هر میزان به یک‌دیگر نزدیک بشویم باز هم شکافی قطعی و غیر قابل عبور میان ما و دنیای بیرون وجود دارد. پس تعارضی میان آگاهی از تنهایی مطلق و میل ما برای برقرلر کردن ارتباز با دیگران و بخشی از یک کل بودن شکل می‌گیرد.

مسئله پوچی و بی‌معنایی نیز بر روی زندگی ما اثر متناقضی می‌گذارد. می‌دانیم که: «در انتهای این دنیا چیزی جز مشتی خاک وجود ندارد.» اما با این وجود برای به دست آوردن بسیاری از چیزها تلاش و تقلای زیادی به خرج می‌دهیم.

پرداختن به روانشناسی اگزیستسیال از همان اواخر قرن نوزدهم آغاز شد اما چنین رویکردی تا نوشتن کتاب فوق، فرم درمانی مدونی به خود نگرفت. در «روان‌درمانی اگزیستانسیال» شرایط و زندگی فردی مراجع، تجربه زیسته و جهان‌بینی او مورد بررسی ویژه‌ای قرار می‌گیرد و شیوه درمان هر فرد با دیگری تفاوت‌های چشمگیر دارد.

بازگشت یالوم به علاقه‌های دوران کودکی و نوشتن داستان‌های روان‌شناسی

یالوم آرزوهای دوران کودکی خود را فراموش نکرد و دوست داشت که در داستان‌نویسی هم خودش را بیازماید. از طرف دیگر این روان‌پزشک اعتقاد داشت که دانش روان‌شناسی نه از قرن نوزدهم و زمان «زیگموند فروید» که از همان دوران باستان و در آثار فلاسفه یونانی آغاز شده است.
برای همین یالوم تصمیم گرفت تا رمان‌های آموزشی بنویسد، کتاب‌هایی نظیر «وقتی نیچه گریست»، «دروغ‌گویی روی مبل» و «ماما و معنی زندگی» در این تقسیم‌بندی قرار می‌گیرند. البته مخاطبان عادی نیز می‌توانند این داستان‌ها را بخوانند.

یالوم و خانواده او

یالوم در حال حاضر ۹۱ سال دارد و به همراه همسرش «مریلین» زندگی می‌کند. « مریلین» دکترای خود را در رشته‌ی ادبیات تطبیقی فرانسوی و آلمانی از دانشگاه « جان هاپکینز» دریافت کرد و به عنوان استاد دانشگاه و نویسنده فرد بسیار موفقی است. چهار فرزند یالوم همگی در سان‌فرانسیسکو زندگی میکنند و در حوزه عکاسی، پزشکی، نویسندگی خلاق و تئاتر فعالیت می‌کنند.

حال که به صورت مختصر با زندگی‌نامه آروین د.یالوم آشنا شدیم به سراغ « کتاب وقتی نیچه گریست» می‌رویم.

معرفی «کتاب وقتی نیچه گریست»

«نیچه» در سال‌های پایانی عمر خود با بحران‌های روحی فراوانی مواجه شده بود و نوعی تنهایی و انزوا عذابش می‌داد. علاوه بر این بیماری‌های ذهنی او، علائم فیزیکی نیز بروز دادند و باعث شدند تا «نیچه » بخش پایانی عمرش را در آسایشگاه و تحت نظر پزشکان سپری کند. این فسلسوف در طول زندگی خود ناکامی‌های عاطفی بسیاری را تجربه کرده بود و برخی اعتقاد دارند تجربه زیسته او روی فلسفه و جهان‌بینی‌اش اثر گذاشته است.

این کتاب فرض می‌کند که «فریدیش ویلهلم  نیچه» با یکی از بزرگ‌ترین روان‌درمان‌گران اثر خود رو در رو می‌شود و «یوزف برویر» در آن تلاش می‌کند تا به منشاء افسردگی و اضطراب او پی ببرد و آن را درمان کند. در خلال تلاش برای درمان «نیچه» اتفاقات مختلفی رخ می‌دهد و این فیلسوف از رویاها، باورها و مشکلاتش می‌گوید. در عین حال نیچه مقاومت زیادی در برابر درمان از خود نشان می‌دهد که همین موضوع داستان را مهیج‌تر می‌کند.

«نیچه» یکی از مهم‌ترین فیلسوفان آلمانی به شمار می‌آید که به نظر بسیاری از اندیشمندان افکار او دستخوش تحریف شده‌اند. در اوایل قرن بیستم و پس از فوت «نیچه»، خواهر او «ایزابل» تلاش کرد تا افکار برادرش را تبیین کند. «ایزابل» تمایلات یهودستیزانه‌ای داشت و با گزینش نوشته‌های برادرش، عملا «نیچه» را به فیلسوف محبوب نازی‌ها تبدیل کرد. بسیاری از خود این سوال را می‌پرسند که اگر سال‌های پایانی «نیچه» در انزوا و بیماری نمی‌گذشت آیا نمی‌شد جلوی تحریف افکار این نویسنده را گرفت. محققان یک نسل پس از فوت «نیچه» و در دهه پنجاه میلادی تازه توانستند به اندیشه‌های این نویسنده پی ببرند.

در حقیقت «کتاب وقتی نیچه گریست» نوعی آرزواندیشی را نیز در خود دارد و به ما می‌گوید که اگر «نیچه» درمان می‌شد چه اتفاقاتی ممکن بود برایش رخ دهد و حتی دنیا مسیری متفاوت را طی کند. 

خرید کتاب وقتی نیچه گریست از دیجی‌کالا

کتاب «وقتی نیچه گریست» را از کدام انتشارات بخریم؟

ترجمه‌های متنوع و گاه غیرمعتبری از ناشران غیرمعتبر از کتاب «وقتی نیچه گریست» منتشر شده. توصیه‌ی ما این است که نسخه‌های منتشر شده از ناشران معتبری مثل قطره، نی، جامی و علم را خریداری کنید. 

شخصیت‌های کتاب «وقتی نیچه گریست»

کتاب «وقتی نیچه گریست » از ۴ شخصیت اصلی تشکیل شده است که با آن‌ها آشنا خواهیم شد.

لو سالومه: « لو سالومه » زنی بسیار زیبا و اغواگر و معشوقه فریدریش نیچه است. او شدیدا «نیچه» و افکارش را تحت تاثیر قرار داد. البته رابطه عاشقانه این دو در واقعیت و در داستان به نتیجه‌ای نرسید. در حقیقت داستان با مراجعه «لو سالومه» به مطب دکتر یوزف و نگرانی از نابود شدن فلسفه آلمانی شروع می‌شود.

به لحاظ تاریخی نیز «لو سالومه» شخصیتی زیبا و جذاب است که با مفاخر و مشاهیر قرن نوزدهم اروپایی، دوستی و ملاقات داشته است. « لو آندرئاس سالومه» اشراف‌زاده‌اس سن‌پطرزبورگی بود و به فلسفه و ادبیات علاقه بسیاری داشت . نیچه به وی عشقی آتشین پیدا کرد اما سالومه ترجیح داد تا با او نباشد. تا مدت‌ها نیز در محافل عمومی و رسمی او هر گونه رابطه با نیچه را کتمان می‌کرد. تقریبا با قاطعیت می‌توان گفت که رفتار لو سالومه بر حاد شدن بیماری‌های روانی « نیچه» اثر مستقیم داشته است. خود سالومه نیز یکی از نویسندگان مشهور زمان خود به شمار می‌آید.

یوزف برویر: دکتر « یوزف برویر» پزشک مطرح و شناخته شده اتریشی است. بیشتر داستان از زبان او روایت می‌شود و او قصد دارد تا متد درمانی خاصی را برای «نیچه» به کار ببرد که آن را سخن درمانی می‌گویند.

دکتر « یوزف برویر» را می‌توان از پایه‌گذاران روانکاوی مدرن به شمار آورد. او علم روان‌شناسی را توسعه داد. افرادی نظیر «زیگموند فروید» از شاگردان و همکاران او بودند. یوزف در ۱۵ ژانویه سال ۱۸۴۳ در شهر وین اتریش به دنیا آمد. پدر یوزف از استادان یهودی دانشگاه وین بود و در آن‌جا تدریس می‌کرد. او مادر خود را در دوران کودکی از دست داد و تربیت و تدریسش تا هشت سالگی بر عهده مادربزرگش بود. او پس از پایان تحصیلات دبیرستان، در دانشگاه وین و در رشته پزشکی مشغول به تحصیل شد. او در حوزه فیزیولوژی اعصاب تحقیقات مهم و ماندگاری کرد و نقشی اساسی در شکل‌گیری روانکاوی مدرن داشت. او نهایتا در سن ۸۳ سالگی و در ۲۰ ژوئن سال ۱۹۲۵ در شهر وین درگذشت. از او پنج فرزند بر جای ماند. تعدادی از فرزندان و نوه‌های وی سرنوشت بدی پیدا کردند و در اردوگاه‌های کار اجباری نازی‌ها جان خود را از دست دادند.

زیگموند فروید: « زیگموند فروید» نورولوژیست اتریشی است که او را به عنوان پدر علم روان‌شناسی به شمار می‌آیند. او در این داستان هنوز شهرت جهانی خود را پیدا نکرده و دوران دانشجویی‌اش را سپری می‌کند. در عین حال گفت‌وگوایی با استاد خود یوزف نیز داستان که به داستان هیجان و جذابیت بیشتری می‌بخشد.

«فروید» در ۶ می سال ۱۸۵۶ و در شهر پریبور واقع در امپراطوری اتریش- مجارستان ( جمهوری چک کنونی) دیده به جهان گشود و پس از تحصیل در دانشگاه وین، در همان‌جا به عنوان استاد دانشگاه و پزشک مشغول به کار شد. نظریات و متدهای درمانی این پزشک، انقلابی عظیم در دانش روان‌شناسی ایجاد کرد و او را بنیان‌گذار شاخه روان‌کاوی به شمار می‌آورند. « فروید» به خانواده‌ای یهودی تعلق داشت و در آخر عمر و نفوذ نازی‌ها در اتریش، او مجبور شد که به انگلستان مهاجرت کند. او در ۲۳ سپتامبر سال ۱۹۳۹ در لندن و در سن ۸۳ سالگی درگذشت.

فریدریش ویلهلم نیچه: «نیچه» در این داستان در اوج شهرت خود به عنوان یکی از بزرگ‌ترین فیلسوفان مدرن اروپایی قرار دارد. او بنا بر دلایل مختلف از اضطراب، حمله‌های عصبی و سردردهای هولناک رنج می‌برد. «نیچه» در دورانی قرار دارد که منزوی و مقداری مغرور شده است. همین مسئله باعث شده تا داستان صورت جذاب‌تری به خود پیدا کند. در این‌جا به زندگی‌نامه «نیچه» اشاره نمی‌کنیم زیرا توضیحاتی دقیق و همراه با جزئیات خواندنی در کتاب آمده است.

نقد کتاب «وقتی نیچه گریست»

آروین د. یالوم قرار بود این کتاب را به صورت یک رمان آموزشی و درمانی برای دانش‌جویان و کارآموزان رشته روان‌شناسی بنویسد. اما خیلی زود این کتاب توسط خوانندگان عادی و منتقدان ادبی نیز مورد مطالعه قرار گرفت. بسیاری از این کتاب استقبال کردند و «وقتی نیچه گریست» خیلی زود به لیست کتاب‌های پرفروش آمازون و نیویورک تایمز راه پیدا کرد.

در این کتاب نویسنده با تیزبینی خاص خود و با بیان جزئیات کار دکتر برویر، هنر توجه به رفتار غیرکلامی بیمار را به پزشکان و روانپزشکان جوان می‌آموزد: این‌که جزئیات چهره، لباس، لحن و کوچک‌ترین حرکات صورت و اندام بیمار، نشانه‌هایی مهم و درخور توجه دارد که اطلاعات مهمی را به درمان‌گر می‌دهد. حضور این جزئیات برای خوانندگان غیرمختصص نیز جذاب است و داستانی خواندنی را به آن‌ها عرضه می‌کند. آن‌ها می‌توانند به راحتی مطبی را تصور کنند که در آن دو تن از مهم‌ترین مشاهیر جهان وجود دارند و با یک‌دیگر به گفت‌وگو نشسته‌اند.

رمان « وقتی نیچه گریست» فقط یک داستان سرگرم‌کننده یا کتابی برای آموزش غیرمستقیم نیست. بلکه در آن تاریخ علم روانشناسی و شاخه روان‌کاوی نیز مورد بررسی قرار گرفته است. ما با شخصیت‌هایی در انتهای قرن نوزدهم قرار داریم که به تازگی به دنبال کشفیاتی جدید هستند و البته نگاهی خوش‌بینانه به آینده دارند. در حقیقت کتاب دارد تلاش می‌کند تا به صورت غیر مستقیم فضای حاکم بر محافل علمی آن دوران را به خوانندگان نشان دهد و ما را به وین در اواخر قرن نوزدهم ببرد.

در کتاب «وقتی نیچه گریست» نحوه برقراری یک رابطه درمانی درست نیز آموزش داده شده است. این برای روان‌درمان‌گرها و مراجعان آن‌ها بسیار مفید خواهد بود. روان‌درمان‌گرها باید بتوانند ارتباطی مناسب و استاندارد با مراجعان خود داشته باشند و مراجعان آن‌ها نیز با دانستن رفتارهای درست می‌توانند متوجه اشتباهات روان‌شناس‌شان شوند و آن را تغییر دهند.رمان فوق با وجود ماهیت علمی خود، فاقد اصطلاحات تخصصی است و متخصصان و مخاطبان معمولی می‌توانند آن را مانند یک داستان بخوانند و در عین حال چیزهای مهمی را از آن بیاموزند.

پس از خواندن کتاب «وقتی نیچه گریست» سراغ چه آثاری برویم؟

اگر از خواندم رمان « وقتی نیچه گریست » خوشتان آمده است، به شما توصیه می‌کنیم که کتاب‌های « دروغ‌گویی روی مبل» و « درمان شوپنهاور» از همین نویسنده را مطالعه کنید.
کتاب « درمان شوپنهاور» از زبان سوم شخص روایت می‌شود و دو قهرمان به نام‌های فیلیپ و جولیوس دارد. فیلیپ از آن انسان‌های منزوی‌ست که عقاید « شوپنهاور» را قبول دارد. در حقیقت در قالب شخصیت فیلیپ است که با آرا و اندیشه‌ها، خصوصیات و جهان‌بینی «آرتور شوپنهاور» آشنا می‌شویم.

جولیوس شخصیت دیگر داستان و روان‌درمان‌گری برجسته است که تا حدی خود « اروین د. یالوم » را نمایندگی می‌کند. او به بیماری سرطان مبتلا شده و به دنبال درک معنای مرگ و زندگی است. مواجهه جولیوس و فیلیپ با یک‌دیگر بحث‌هایی جذاب درباره ماهیت زندگی، سرشت بشر و مسائلی از این دست را رقم می‌زند.

کتاب« دروغگویی روی مبل» یکی دیگر از کتاب‌های جذاب «یالوم» است. او در این کتاب، درباره دروغ‌هایی توضیح می‌دهد که مراجعان به روان‌درمان‌گران خود گفته‌اند. داستان فوق بسیار جالب، خواندنی و سرگرم کننده است.

درباره ترجمه کتاب «وقتی نیچه گریست»

کتاب « وقتی نیچه گریست» پس از انتشار در ایالات متحده آمریکا خیلی زود به دیگر زبان‌های زنده دنیا ترجمه شد. در حال حاضر چندین ترجمه از این کتاب به زبان فارسی وجود دارد. خانم « سپیده حبیب» این کتاب را به کمک نشر قطره ترجمه کرده است و می‌توان ترجمه فوق را شناخته‌شده‌ترین و محبوب‌ترین ترجمه این کتاب به شمار آورد. ترجمه «رضا پیلواران» از انتشارات ندای معاصر و ترجمه «فاطمه مختاری» از نشر کتاب‌سرای نیک نیز از دیگر برگردان‌های این کتاب به فارسی محسوب می‌شوند.

درباره نسخه صوتی کتاب «وقتی نیچه گریست»

در حال حاضر نسخه صوتی کتاب « وقتی نیچه گریست» توسط نشر آوانامه منتشر شده است. شما می‌توانید این کتاب را با صدای «آرمان سلطان زاده» گوش دهید.
انتشارات شنیدار نیز خلاصه این کتاب را با صدای «مسعود آشوری» منتشر کرده است.

اگر زمان کافی برای مطالعه نسخه متنی یا اینترنتی این کتاب را ندارید می‌توانید آن را به صورت صوتی گوش کنید و از شنیدن آن لذت ببرید.

خرید کتاب وقتی نیچه گریست از فیدیبو خرید خلاصه کتاب وقتی نیچه گریست از فیدیبو

خواندن کتاب «وقتی نیچه گریست» برای چه کسانی مناسب است؟

اگر به دنیای روان‌شناسی علاقه‌مند هستید و دوست دارید درباره آن اطلاعات بیشتری کسب کنید. یا اگر به زندگی فیلسوفانی مانند «نیچه» علاقه دارید. کتاب فوق برایتان بسیار مناسب خواهد بود. این کتاب نثر جذاب و دل‌نشینی نیز دارد و کلیه دوست‌داران ادبیات از خواندن آن لذت می‌برند.

برای مطالعه کتاب « وقتی نیچه گریست» لازم نیست زمان زیادی را در نظر بگیرید. اگر هر روز بخواهید نیم ساعت از وقت خود را به خواندن این کتاب اختصاص دهید. مطالعه آن ظرف ۱۵ روز به پایان خواهد رسید.

در بخشی از کتاب «وقتی نیچه گریست» می‌خوانیم

بروئر و زن مهمان، مدتی را در سکوت گذراندند. سپس لو سالومه مستقیم به چشمان مرد نگریست و گفتگو را آغاز کرد: «دوست من آنقدر افسرده و ناامید است که می‌ترسم خیلی زود. دست به خود کشی بزند. البته در این زمینه خودم را مسوول می‌دانم و از دست دادن او برایم رنج‌آور است. اما…»

کمی به جلو به طرف بروئر خم شد و با لحنی آهسته‌تر, اضافه کرد: «از دست دادن او بیشتر از رنج من، ممکن است رنج‌های بدتری برای شما و فرهنگ اروپاه و همه ما به دنبال داشته باشد… حرف‌های مرا باور کنید.»

بروئر می‌خواست بگوید: «شک ندارم که گزافه می‌گویید دوشیزه…» اما نتوانست این حرف‌ها را بزند. آن‌چه از نظر بروئر د باره هر زنی، گزافه بود. در مورد آن دوشیزه، متفاوت و موضوعی جدی به نظر می‌آمد و می‌دانست در مقابل باوری که دوشیزه به حرفهای خود دارد. امکان مقاومت کردن وجود ندارد. پرسید: «دوست شما! آن مرد… کیست؟ آیا من هم او را می‌شناسم؟»
« شاید هنوز نشناسید. اما در موقع مقتضی، همه او را خواهند شناخت. نام آن مرد، فردریش نیچه است. شاید مطالعه نامه‌ای که ریچارد واگنر برای پروفسور نیچه نوشته برای معرفی او کافی به نظر بیاید.»

نامه‌ای را از کیف خود بیرون کشید. آن را گشود و به بروئر داد. آنگاه اضافه کرد: « باید یادآوری کنم که نیچه نمی‌داند من به اینجا آمده‌ام یا این نامه را در اختیار دارم.»

بروئر با شنیدن این حرف دچار سوءظن شد و فکر کرد: «آیا خواندن این نامه ضرورت دارد؟ پروفسور نیچه نمی‌داند که دوشیزه سالومه نامه او را به من داده و حتی نمی‌داند این زن نامه او را در اختیار دارد. خوب. این نامه را از کجا به دست آورده؟ امانت گرفته؟ ندزدیده؟»

بروئر به بسیاری از ویژگی‌های خود مثل وفاداری و بخشندگی، لااقل برای خود افتخار می‌ کرد و مهارت و شهرت زیادی درتشخیص بیماریها داشت. پزشک خانوادگی و خصوصی دانشمندان، هنرمندان و فلاسفه بزرگی از جمله برامس، بروکه و برنتانو در وین محسوب می‌شد. در چهل سالگی، همه در سراسراروپا او را می‌شناختند و افرادی مشهور ساکن غرب اروپا؛ مسیرهایی طولانی را طی می کردند تا برای مشورت. نزد او بیایند. دکتر بروئر بیشتر از همه صفات نیک، صداقت خود را می‌ستود. هرگز در زندگی، رسوایی به بارنیاورده بود و هرگز هم نمی‌خواست چنین کارهایی انجام دهد.

 

راهنمای خرید کتاب


برچسب‌ها :
دیدگاه شما

پرسش امنیتی *-- بارگیری کد امنیتی --

loading...
بازدیدهای اخیر
بر اساس بازدیدهای اخیر شما
تاریخچه بازدیدها
مشاهده همه
دسته‌بندی‌های منتخب برای شما