چرخ زمان؛ پاسخ به بزرگترین سوالهای شما پس از فصل یکم
فصل ۱ سریال چرخ زمان آمازون سؤالات زیادی را در ذهن مخاطبین به وجود آورد، سؤالاتی که هرگز به آنها پاسخی داده نشد. رابرت جردن، نویسنده مشهور سبک فانتزی و تخیلی، در سال ۱۹۴۸ بیان داشت که چرخ زمان، داستانی با سه دنباله خواهد بود، اما ناشران کتابش، قول ۶ کتاب را از او گرفتند.
در پایان توافق شد که مجموعه سریالهای برگرفتهشده از این کتابها مشتمل بر ۱۴ رمان (بهعلاوه یک پیشدرآمد) باشند. در نهایت مسؤولیت نوشتن فیلمنامه این سریالها پس از مرگ غمانگیز جردن در سال ۲۰۰۷، به نویسنده دیگری به نام براندون ساندرسون، واگذار شد.
- بازیگران و شخصیتهای چرخ زمان؛ سریال فانتزی-حماسی آمازون
- تحلیل تریلر دوم سریال چرخ زمان؛ ۱۶ نکته از داستان
- قسمت اول سریال چرخ زمان پربینندهترین افتتاحیهی آمازون شد
فصل اول چرخ زمان کاملا از این سری کتابها الهام گرفتهشده است، اگرچه فیلمنامه نویسان معتقد بودند که باید داستان را بهگونهای تغییر داد که برای مخاطبین امروزی جذابتر باشد، فیلمنامهنویسان بیشتر بر روی موضوع پیر شدن قهرمانهای اصلی تمرکز نموده بودند چرا که میخواستند داستان سریال، یک داستان جوانپسند و امروزی باشد. در نهایت، فصل اول این سریال با اقتباس از همان داستان اصلی ساخته شد که در آن قرار بود اژدهای دوباره متولدشده بر طبق پیشگوییها به نبرد با دارک وان که جردن وی را شیطان نامیده بود بپردازد.
فصل اول چرخ زمان، سؤالات مهم مخاطبین را بدون پاسخ باقی گذاشت. البته با توجه به اینکه این سریال حالا حالاها ادامه خواهد داشت این موضوع اصلا تعجبآور نیست. بنابراین بینندگان معمولی که کتاب را نخواندهاند ممکن است در رابطه با داستان سریال دچار سردرگمی شوند، درحالیکه مخاطبانی که قبلا کتابها را مطالعه نمودهاند قطعا در رابطه با فصلهای بعدی حدسهایی خواهند زد.
اژدهای دوباره متولد شده کیست؟
در کتابهای رابرت جردن، رند الثور، همان اژدهای دوباره متولدشده است که در شمایل اژدها به دنیا آمده تا همانطور که پیشگوییها بیان نمودهاند بر تاریکی غلبه کند. حدس اینکه اژدها چه کسی است اصلا دشوار نبود چراکه مویرین از همان ابتدا از هویت او اطلاع داشت. اما وقتی مویرین پنج تاویرن را در دهکدهای به نام ایموندز فیلد پیدا کرد، نمیدانست کدام یک از آنها اژدهای واقعی است و لذا داستان به بیننده این موضوع را القا میکند که اژدها این بار میتواند در هیبت یک زن تناسخ یابد یا حتی میتواند به چندین اژدها تبدیل شود. اما پایان فصل ۱ حاوی اشارات ظریفی است که نشان میدهند همهچیز آنطور که به نظر میرسد پیش نخواهد رفت، چرا که نقشی به اگوئن و نینایو داده شده که در کتابها متعلق به رند است. درواقع این اگوئن و نینائو هستند که در نبرد با تاروین شرکت میکنند و ارتش عظیمی از ترولوکها را از بین میبرند. ممکن است این قسمتها فقط نمایشی بوده و اهمیتی نداشته باشند، اما از جهت دیگر میتوانند نشان دهند که هویت اژدهای متولدشده هنوز کاملا فاش نشده است.
آیا دارک وان شکست خورده است؟
گویا در پایان فصل اول سریال، رند الثو، دارک وان را شکست میدهد و مویرین هم برای چند لحظه متقاعد میشود که آخرین نبرد زودتر از موعدش شروعشده است. اما وقتی تکههای شکسته یک سنگ معدنی به نام کوئندیلار را مشاهده میکند، بهسرعت متوجه میشود که فریبخورده است. در کتابها، از کوئندیلار برای مهروموم زندان دارک وان استفاده میشد، بنابراین تکههای شکسته آن احتمالا به مویرین نشان دادهاند که قیام رند علیه دارک وان، نهتنها سبب شکست این شیطان نشده بلکه زندان او را هم سستتر نموده است. پس نهتنها این آخرین نبرد نیست بلکه اولین نبرد بین رند و شیطانی است که حالا از هویت او آگاه است.
مویرین و رند معتقد بودند که با دارک وان روبهرو شدهاند، اما به احتمال زیاد گولخوردهاند، چرا که هیچکدام از آنها واقعا نمیدانستند با چه موجودی سروکار دارند. احتمالا آنها با دارک وان روبهرو نشدهاند زیرا فصل اول دقیقا بر اساس رمان ساختهشده و در آن داستان رند هرگز با دارک وان روبهرو نشد، بلکه بهجای او با خدمتکارش اسماعیل جنگید.
آیا لوگین میداند که رند همان اژدهای دوباره متولد شده است؟
در چرخ زمان، لوگین، فرستادهای با قدرتهای زیاد که مورد لطف آئس سدی قرارگرفته، نگاهی اجمالی به رند انداخت. با دیدن رند بلند خندید. این صحنه کاملا از اولین کتاب جردن اقتباس شد، اما تا ششمین کتاب، علت خنده بلد لوگین توضیح داده نشد. در آن کتاب جردن از زبان لوگین میگوید که هنوز از آن قدرتهای عظیم برخوردار است و تنها با یک نگاه توانسته رند را تشخیص دهد.
آیا مویرین میتواند قدرت دارک وان را از او بگیرد؟
در پایان فصل ۱، دارک وان (یا شاید مامور مخصوصش اسماعیل) مویرین را از نیروی یکتا محروم کرد. اما ما در کتاب شاهد چنین موضوعی نیستیم و مویرین هرگز قدرت خود را از دست نداد. عوامل فیلم گفتهاند که این کار را بهواسطه مهیج کردن نقش مویرین در فصل ۲ چرخ زمان و کارهایی که قرار است در این فصل به او محول شود انجام دادهاند. چرا که در کتاب دوم کاراکتر او بهشدت محدودشده اما نویسندگان در نظر دارند داستانی با محوریت مویرین را برای فصل دوم ساختهوپرداخته کنند.
آیا لویال واقعا مرده است؟
یکی از تکاندهندهترین سکانسهای پایانی فصل اول این سریال تخیلی، قتل سوری لویال بود. او یکی از کاراکترهای اصلی این سری کتابها است و قطعا در تمام فصلهای این سریال به ایفای نقش خواهد پرداخت، اما طرفدارانی که کتاب را نخواندهاند مطمئنا از مرگ او شوکه شدند. عوامل سریال هم بهصراحت به این موضوع اشاره نمودهاند که لویال نمرده است. یکی از دستاندرکاران سریال بیان داشته من واقعا بیصبرانه منتظرم تا ستارههای کتاب، یکی پس از دیگری در سریال کشته شوند تا طرفداران واقعا سورپرایز شوند اما دربارهی رویال باید بگویم که او نمرده است.
چرا مت به تار والون بازگشت؟
به نظر میرسد دارک وان امیدوار است حداقل یکی از ۵ تاورین اموندز فیلد را به تاریکی بازگرداند و گویا مت کاوتون بیشتر از بقیه در معرض خطر قرار دارد. او در فصل ۱ این سریال با یک خنجر جادویی آشنا شد اما وقتیکه مویرین از این موضوع اطلاع پیدا کرد بهشدت آشفته شد چرا که خنجر از تاریکی درون مت تغذیه میکند اما در عین حال به مت انرژی میدهد. بنابراین مت تصمیم گرفت که دوستانش را که به سمت چشم جهان درحرکت بودند، رها کند. لذا دعوت آنها برای مقابله با تاریکی را رد کرد و در پایان فصل هم مشاهده میکنیم که به تار والون بازگشت و گویا هدف شومی را در سر میپروراند.
مأمور لیاندرین در نورتاربور کیست؟
فصل ۱ چرخ زمان بهخوبی توانست سیاستهای پیچیده آئس سدی را به تصویر بکشد. در این سریال لیاندرین، یکی از اعضای رد آجاه نفرت شدیدی از فرستاده دارد و همین امر ثابت میکند که او یکی از کاراکترهای کلیدی و یک تهدید بالقوه برای موقعیت سووان سانچه است که به تاجوتخت آمیرلین چشم دوخته است. اما در اواخر فصل ۱، قسمت ششم، مویرین بیان داشت که یک برگ برنده از لیاندرین دارد و این برگ برنده، همان مردی مرموز که لیاندرین مرتبا با او در نورتاربور ملاقات میکند. احتمالا مویرین تصور میکند که آنها پنهانی با یکدیگر قرارهای عاشقانه میگذارند، پس گویا لیاندین آنقدرها هم بیگناه نیست. در کتابها هم لیاندرین یکی از اعضای بلک آجا، یعنی یک آئس سدی است که بهطور پنهانی، سوگندهایش را زیرپا گذاشته و به سمت تاریکی میرود.
مهاجمان سینچان چه کسانی هستند؟
فصل اول این سریال با معرفی سینچان، ناوگان مهاجمی که از آنسوی دریاها آمده بودند به پایان رسید. رابرت جردن، سینچانها را بهعنوان جایگزینی برای فرستادگان در نظر گرفته بود، چرا که آنها جامعهای را تاسیس کرده بودند که در آن هرکسی که قدرت یکتا را در اختیار داشت باید به اسارت برده میشد. اما در سریال، ظاهر آنها آنطور که در کتاب توصیفشده بود نیست و عوامل سریال میگویند که فرهنگ آنها هم متفاوت است. شواهد حاکی از آن است که قرار است سینچانها به دشمنان وحشتناک و بیرحمی در سریال چرخ زمان تبدیل شوند، بهطوریکه خود اگوئن هم برای دورهای توسط آنها به بردگی گرفته خواهد شد. البته همهچیز به فصلهای بعدی بستگی دارد و باید ببینیم این سریال چگونه از وجود این مهاجمان بهره خواهد برد.
منبع: Screenrant
سلام.اول از همه در جواب سعید باید بگم مگه قراره میلاد فیلم بسازه که بعد بتونه نظر بده.ماها همه سریال میبینیم براساس اون مقایسه میکنیم.من سریال گات تا فصل ششم رو عالی دیدم اما فصل هفت تماما ساخته شد تا راهی به آدرها بدن تا از دیوار رد بشن و چون نمیتونستن راهی برا عبور از دیوار پیدا کنن مجبور شدن یه اژدها به شاه شب با اون فضاحت بدن و فصل هشت هم فقط یک هدف داشت و اون ساخت یک پایان غیرقابل تشخیص برا بینندگان که کل سریال رو به لجن کشیدن سریالی که حداقل میتونست ده فصل باشه نابودکردن و اصلا نیاز نیست فیلم ساز باشی که اینو بفهمی.در مورد چرخ زمان من با میلاد هم عقیده هستم به نظرم بدساخته شد شاید چون فصل اول بود.صحنه های جنگ با ترولوک ها خیلی بد و کامپیوتری بودن .حیف هست یک مجموعه عظیم مثل چرخ زمان بد ساخته بشه.توی کتاب همونطور که میلاد گفت یک سری جاهای خوبش رو حذف کردن فقط واسه اینکه هویت اژدهای دوباره متولد شده رو بینندگان نتونن تشخیص بدن.تمام چهار نفر دیگه بغیر رند تو سفرشون وجود قدرت یگانه رو بروز میدادن به جز رند تا بیننده رو گمراه کنند.شما مقایسه کن شروع سریال گیم اف ترونز رو که اون سه نگهبان شب میخورن به یک آدر و بعد گوزن و دایرولف مرده و محیط سرد اول سریال ترس و رازآلود بودن رو فریاد میزد.کاش تیم نویسنده سریال اصل رو جایگزین فرعیات نکنن .
در هر لحظه از این سریال که به شدت کیفیت ساخت پایین و روایت ضعیفی داشت، کلیشهها تمام وجودش رو محاصره کرده بودن.
تدوین بسیار ضعیف. عدم هماهنگی موسیقی متن و تصویر، اغراق شدید در القای احاسات صحنه به روش مضحک. یک دنیای عروسکی و مسخره رو تصویر میکنند. دنیایی که نمیشه به شخصیتها و تاریخچه و احساسشون نزدیک شد و شناختشون. هرچقدر که فیلم اراگون در بازتولید حماسهی کتابش ضعیف بود، این سریال واقعا گند زده بود. نبردهای خیلی بد و بچگانه. شاید کلا چند صحنهی کوتاه از مناظر جلوه داشتند. امیدوارم تیم ساخت و تولید در فصل بعد به خودشون بیان. کسی انتظار یه اقتباس در حد سهگانهی عظیم و پرشکوه ارباب حلقهها نداره، اما حداقل تلاشی برای رعایت استانداردها لازمه.
یک شاهکار توسط آمازون نابود شد.
برای کسانی که کتاب رو خواندن، این سریال یک ناامیدیه کامله
از ثانیه اول سریال کل داستان رو تغییر دادن
در کتاب جشن بل تاین در روز سرد زمستانی که قرار نیست تموم شده برگزار میشه و فضای کتاب سرد و تیره است و کتاب اول از نگاه رند تعریف میشه
پدر رند یک استاد شمشیرزنه و غیر قابل باوری که یک استاد شمشیرزن عین یک مبتدی در مقابل ترالک نبرد کنه
شهر تارن فری تبدیل به یک کلبه لب رودخونه شد
شهر بیرلون و رویارویی رند با مین و پیشگویی مین در مورد رند کلا از سریال حذف شد
شادارلوگاث و فضای رعب آورش که کتاب به خواننده تلقین میکرد، در سریال به شکل مسخره ای به نمایش گذاشتن
این سریال با این کیفیت بعد از فصل دوم به احتمال خیلی زیاد کنسل میشه
باورم نمیشه که واسه هر قسمت ده میلیون دلار هزینه کنی و کیفیت سریال این چنین افتضاح باشه
ای کاش نتفلیکس یا اچ بی او این سریال رو میساختن
به سریال ارباب حلقه ها هم که توسط آمازون ساخته میشه امیدی هم نیست
آقاااااااا
شما بیا فیلم بساز ببینیمممم
فیلمم نههه
یه تئاتر ۵دیقه ای اجرا کن
چقد راحت زحمت اون همه ادمو به باد میدی
یکی این حرفارو میزنه ک خودش چیزی حالیش باشه