سینمای ایران در سال ۱۴۰۰؛ کدام فیلمها بهترین، ناکامترین و متفاوتترین بودند؟
سینمای ایران سالی پر از بیم و امید را پشت سرگذاشت. هنوز سایهی شوم کرونا بر سر مردم سنگینی میکرد که اکران نوروزی ۱۴۰۰ شروع شد و یکی از کمرونقترین اکرانهای نوروزی سینمای ایران را رقم زد. پنج فیلم «خورشید»، «لاله»، «خون شد»، «تکخال» و «هفتهای یکبار آدم باش» نتوانستند تا پایان تعطیلات نوروزی روی هم بیش از ۵۰۰ میلیون تومان بفروشند که رقمی فاجعهبار به حساب میآید.
پس از تعطیلات نوروز و گسترس سویهی دلتا و شروع موج پنجم کرونا، سالنهای سینما یا بسته شدند یا تماشاگری برای فیلم دیدن نداشتند. ادامهی این وضعیت سبب شد تا چند ماه اول سال، سینمای ایران تنها به اکران آنلاین فیلمهایش دلخوش باشد.
در کل در سالی که گذشت ۲۰ فیلم به روی پرده رفتند که عمدهی این فیلمها در نیمهی دوم سال و پس از شدت گرفتن واکسیناسیون سراسری شانس اکران عمومی پیدا کردند. در سال ۱۴۰۰ فیلمهای کارگردانان بزرگی مثل اصغر فرهادی، مجید مجیدی، مسعود کیمیایی و شهرام مکری به روی پرده رفت که ترکیب جذابی برای سینمادوستان به شمار میرود.
در بررسی یک سالهی سینمای ایران و تماشای فیلمهایی که به اکران عمومی درآمد، نکات جالبی خودنمایی میکند. نگاهی داشتهایم به فیلمهای اکران شده و شرایط هر فیلم را بنا به کیفیت ساخت و محتوا بررسی کردهایم.
خوششانسترین فیلم سال
- دینامیت
- کارگردان: مسعود اطیابی
- بازیگران: پژمان جمشیدی، احمد مهرانفر، نازنین بیاتی
«دینامیت» عنوان پرفروشترین فیلم سال را در اختیار دارد. شاید زمانی که فیلم در تیرماه به روی پرده رفت، کمتر کسی فروش نزدیک به ۶۰ میلیارد را برایش قائل بود ولی «دینامیت» همینطور بر روی پرده ماند و همینطور فروخت تا جانی به سینمای نیمه جان ایران در سال ۱۴۰۰ بدهد.
مسعود اطیابی که با دوگانهی «تگزاس» فرمول ساخت فیلمهای عامهپسند و گیشهای را به خوبی یاد گرفته، بار دیگر با استفاده از همین فرمول توانست یک فیلم پرفروش بسازد. «دینامیت» در ژانر کمدی ساخته شده و با بهره گرفتن از موقعیتهای کمیک لحظات خندهداری را خلق کند.
اگر چه سینما سال سختی را پشت سر گذاشت ولی این شرایط سخت به سود «دینامیت» تمام شد. در شرایطی که کمتر تهیهکنندهای حاضر به اکران فیلمش بود «دینامیت» نزدیک به ۹ ماه بر روی پرده سینماها ماند و بد هم نفروخت. این فیلم بیش از دو میلیون و ۵۰۰ هزار مخاطب داشت و چراغ سینماها را در روزگار کرونا روشن نگه داشت.
ناکامترین فیلم سال
- قهرمان
- کارگردان: اصغر فرهادی
- بازیگران: امیر جدیدی، محسن تنابنده، فرشته صدرعرفایی
بسیاری از علاقهمندان به سینمای فرهادی چشم انتظار اکران «قهرمان» بودند. به ویژه آنکه فیلم در جشنوارهی کن هم درخشیده بود و همین درخشش باعث کنجکاوی بیشتر طرفداران فرهادی میشد. «قهرمان» در پائیز ۱۴۰۰ در ایران اکران عمومی شد و برخلاف تمام انتظارها، فیلم از چیزی که انتظار میرفت، ضعیفتر بود.
بسیاری از منتقدان «قهرمان» را یک عقبگرد در سینمای فرهادی دانستند و طرفداران این کارگردان نیز استقبال گرمی از این فیلم نداشتند. «قهرمان» در بسیاری از بخشها در مقایسه با دیگر فیلمهای فرهادی فیلم ضعیفتری است و انتخاب نشدن فیلم در لیست نهایی اسکار هم بر این موضوع صحه گذاشت.
فرهادی را بسیاری از سینمادوستان به خاطر قدرت داستانپردازی و خلق درامهای قدرتمندش میشناسند. اما در «قهرمان» دیگر خبری از آن درامهای قوی و داستانهای محسورکننده نبود. در «قهرمان» با داستانی معمولی و درامی نه چندان پرکشش مواجه هستیم. پس از چند هفته از اکران فیلم فرهادی، «قهرمان» خیلی نتوانست در سطح جامعه موج بسازد و خیلی زود در میان سیل حوادث و خبرها گم شد.
متفاوتترین فیلم سال
- جنایت بیدقت
- کارگردان: شهرام مکری
- بازیگران: بابک کریمی، محمد ساربان، عادل یراقی
دیگر عادت کردهایم که با شنیدن و دیدن نام شهرام مکری با فیلمی متفاوت روبرو شویم. مکری در فیلمهایش از سبک و سیاق کلاسیک در فاصله فاصله میگیرد و داستانش را با خلق فضایی تو در تو روایت میکند. او این بار در «جنایت بیدقت» به سراغ سینما رفته و مضمونی مرتبط با فیلمسازی را انتخاب کرده است.
«جنایت بیدقت» در سینمای ایران فیلم کم نظیری است. فیلم دربارهی آتشسوزی سینما رکس است بدون اینکه در آبادان اتفاق بیفتد یا مستقیم اشارهای به سینما رکس داشته باشد. مکری به بهانهی آتش سوزی در سینما، به سراغ سینما رفته و با استفاده از فکتهای تاریخی ما را به فیلمهای سینمایی ارجاع میدهد.
وجود کارگردان خلاق و جسوری مثل مکری برای سینمای ایران غنیمت بزرگی است. شاید فیلمهای مکری به مذاق عموم مردم خوش نیاید اما او هر بار با فیلمهایش نشان داده چه درک عمیقی از سینما و چه ایدههای جذابی برای فیلمسازی دارد. او این بار نیز یکی از همین ایدههای جذابش را رو میکند و ما را با یکی از متفاوتترین و بهترین فیلمهای سینمای ایران در سال ۱۴۰۰ آشنا میکند.
پدیده سال
- آتابای
- کارگردان: نیکی کریمی
- بازیگران: هادی حجازیفر، سحر دولتشاهی، جواد عزتی
تا پیش از اکران «آتابای» کمتر کسی تصور میکرد نیکی کریمی چنین توانایی بالایی در کارگردانی و نویسندگی داشته باشد. در میان فیلمهای اکران شدهی ۱۴۰۰ «آتابای» یکی از بهترینها بود و تحسین بسیاری از تماشاگرانش را به دنبال داشت. فیلم با داستان سرراست و سادهاش، نگاهی زیبا به عشق و فراق در زندگی دارد.
کریمی برای ساخت «آتابای» به آذربایجان غربی سفر کرد و با دور شدن از پایتخت و رفتن به دل منطقهای روستایی، قابها و تصاویر چشمنوازی ثبت کرد. فیلمنامه نیز با همراهی حجازیفر نوشته شد تا همه چیز برای ساختن یک فیلم کمنقص آماده باشد.
«آتابای» پنجمین فیلم پرفروش امسال بود و این نشان میدهد مردم تا چه اندازه مشتاق تماشای فیلمهای خوب و باکیفیت هستند. این فیلم در کارنامهی فیلمسازی نیکی کریمی یک جهش بلند بود و بخش قابل توجهی از تواناییهای او را در فیلمسازی نشان داد.
واقعیترین فیلم سال
- عنکبوت
- کارگردان: ابراهیم ایرجزاد
- بازیگران: محسن تنابنده، ساره بیات، ماهور الوند
سعید حنایی برای بسیاری از مردم نامی آشناست. قاتلی خونسرد که در اواخر دههی هفتاد و اوایل دههی هشتاد بلای جان زنان خیابانی شد و خیلی راحت و بدون هیچ عذاب وجدانی آنها را میکشت. حنایی در مدت زمان کوتاهی ۱۶ زن خیابانی را کشت و اگر دستگیر نمیشد برای کشتن ۱۰۰ زن برنامهریزی کرده بود.
ایراهیم ایرجزاد با توجه به چنین سوژهی جنجالی و حساسی فیلم «عنکبوت» را ساخت و از همان ابتدا تا زمان اکران هم با حاشیههایی همراه شد. با توجه به اینکه ماجرای حنایی در مشهد اتفاق افتاده بود، مسئولان این شهر اجازهی فیلمبرداری به گروه کارگردانی ندادند و ایرجزاد مجبور شد فیلمش را لوکیشنی شبیه به خیابانهای مشهد بسازد. همچنین فیلم در مشهد اجازهی اکران نیافت تا چرخهی تصمیمات سلیقهای در سینمای ایران پابرجا باقی بماند.
با وجود تمام حاشیهها، «عنکبوت» فیلمی خوب و قابل قبول به شمار میرود. کارگردانی خوب ایرجزاد در کنار فیلمبرداری بدون نقص محمود کلاری و بازی طبیعی محسن تنابنده، «عنکبوت» را به یکی از فیلمهای خوب ۱۴۰۰ تبدیل کرد. فیلمی که خیلی دیر به اکران درآمد ولی در همان مدت کوتاه به فروش خوبی دست پیدا کرد.
حیفترین فیلم سال
- تومان
- کارگردان: مرتضی فرشباف
- بازیگران: میرسعید مولوی، پردیس احمدیه، مجتبی پیرزاده
«تومان» فیلم خوبی است. سوژهی روزی را هم دنبال میکند و در کارگردانی نیز حرفهایی برای گفتن دارد ولی از یک جایی به بعد فیلم وا میدهد دیگر نمیتواند آن درخشش و چشمنوازی اولیه را داشته باشد. «تومان» اگر تا پایانش روند و ریتم خوب خود را حفظ میکرد میتوانست به یکی از بهترین فیلمهای ۱۴۰۰ تبدیل شود.
فرشباف در این فیلم نشان داده که کارگردان بااستعدادی است و توانایی بالایی در کارگردانی دارد. فقط خیلی حیف که چنین کارگردان سینما بلدی نمیتواند تا پایان کار خوب خودش را ادامه دهد. اگر «تومان» را به دو قسمت تبدیل کنیم، فیلم یک نیمهی درخشان و یک نیمهی ضعیف و اعصاب خردکن دارد.
با وجود نقایص «تومان»، وجود کارگردانانی مثل فرشباف و اکران چنین فیلمهایی را به فال نیک میگیریم. هرچند در پایان ضعفهای فیلم حسابی توی ذوق میزند ولی زحمت کارگردان و عواملش برای ساخت چنین فیلمی قابل تقدیر است و فضای متفاوتی که فیلم به مخاطبش نشان میدهد ارزش زیادی دارد.
تکراریترین فیلم سال
- گشت ارشاد۳
- کارگردان: سعید سهیلی
- بازیگران: امیر جعفری، ساعد سهیلی، پولاد کیمیایی
شاید شما هم از خودتان پرسیده باشید که سعید سهیلی تا چه زمانی میخواهد «گشت ارشاد» بسازد و بعد بلافاصله به این پاسخ رسیده باشید: تا زمانی که فیلمش بفروشد و برایش سود داشته باشد. این هم از آن واقعیتهای تلخ سینمای ایران است که کمدیهای نازل به واسطهی فروش خوبشان، ادامهدار میشوند.
«گشت ارشاد» در سری اولش فیلم خیلی بدی نبود ولی اصرار سهیلی به خواستن قسمتهای بعدی این فیلم، با همان ایده و تم اولیه، «گشت ارشاد» را به فیلمی لوس و بدون محتوا تبدیل کرده است. جالب اینجاست که با وجود تمام انتقادات، «گشت ارشاد» همچنان خوب میفروشد و با ۴۲ میلیارد فروش، دومین فیلم پرفروش امسال بود.
با وجود چنین رقم فروشی باید انتظار قسمت چهارم این فیلم را هم داشته باشیم. مثل اینکه سهیلی به خوبی رگ خواب تماشاگر ایرانی را پیدا کرده و خیلی خوب میتواند در وانفسای سینمای ایران به سود برسد. ما که از ایدهی این کارگردان برای فیلم بعدیاش خبر نداریم فقط امیدواریم سهیلی برای فیلم بعدیاش، اندکی خلاقیت و محتوا هم به اثرش اضافه کند.
فیلم کمتر از حد انتظار سال
- خورشید
- کارگردان: مجید مجیدی
- بازیگران: جواد عزتی، علی نصیریان، طناز طباطبایی
مجید مجیدی دوران پرفراز و نشیبی را طی میکند. او پس از ساخت فیلمهای ماندگاری مثل «رنگ خدا» و «بچههای آسمان»، در این سالها خیلی نتوانسته به روزهای خوب گذشته برگردد و اثری ماندگار خلق کند.
«خورشید» اگر چه در مقایسه با اثر قبلی خالقش فیلم خوبی است ولی برای نام کارگردان پرآوازهای مثل مجیدی یک فیلم قابل قبول به حساب نمیآید. هرچند اکران فیلم را شیوع سویهی کرونا همزمان شد ولی فیلم در گیشه هم فروش خوبی نداشت و جزو فیلمهای کمفروش سال بود.
فیلم داستان خوبی برای روایت دارد منتهی بستر و فضایی که داستان در آن روایت میشود، خیلی باورپذیر نیست. وقتی فضای یک فیلم درنیاید، ایراد بزرگی است و به کلیت اثر ضربه میزند. مجیدی که زمانی استاد ساخت فیلمهای رئال بود انگار این توانایی را از دست داده و در فیلمهای آخرش همه چیز مصنوعی به نظر میرسد.
میتونست بهتر باشه سال
- بی همه چیز
- کارگردان: محسن قرایی
- بازیگران: هادی حجازیفر، پرویز پرستویی، هدیه تهرانی
وقتی خبر اقتباس از نمایشنامه «ملاقات بانوی سالخورده» توسط محسن قرایی رسانهای شد، همه منتظر یک فیلم خاص و درخشان بودند. اما باید اعتراف کرد که «بی همه چیز» از چیزی که تصور میشد ضعیفتر بود و نتوانست خیلی از متن درخشان دورنمات بهره ببرد.
قرایی که با «سد معبر» تواناییهایش در فیلمسازی را نشان داده بود، این بار خیلی نتوانست عالی ظاهر شود و یک فیلم کاملا متوسط را کارگردانی کرد. «بی همه چیز» در خلق شخصیتها، بازیها و روند داستانپردازیاش ضعف دارد و با وسواس و دقت لازم ساخته و پرداخته نشده است.
اگر قرایی به خوبی و درستی میتوانست کار اقتباس را انجام دهد کار بزرگی در سینمای ایران کرده بود. متن دورنمات پتانسیل بالایی برای ساختن یک فیلم جذاب را دارد ولی به نظر میرسد قرایی و بازیگرانش آنقدر وقت نداشتهاند تا به عمق داستان و شخصیتها پی ببرند. مخصوصا پایانبندی شعاری فیلم در پایان حسابی کار را خراب میکند و نمیگذارد «بی همه چیز» یک فیلم بیتکرار در سینمای ایران باشد.
با همش موافقم ولی بی همه چیز بیشتر از متوسط بود من خودم وقتی فیلم رو دیدم خیلی حال کردم پایان فیلم بسیار در نقش بندی شخصیت اصلی با بازی پرویز پرستویی کمک کرد رفتار و کردار این شخصیت از اول تا آخر باهم جور در نمیومد و نشانه شخصی با عقاید خاص هست در پایان به این درک افکار این شخصیت خیلی کمک کرد خو وقتی همه انگشت زدن براچی زنده بمونه عملا این مردم نمیخانش دیگه در واقع این مردم رفیق تا پول داری رفیقتم قربون بنده کیفتم هستند وقتی بهشون خدمت میکرد دوسش داشتن و برای خودش هیچ ارزشی قائل نبودن که اینجوری با مرگش موافقت کردند