اولین غولآخر تاریخ بازیهای ویدیویی چه بود؟
غولآخرها یا باسها، یک المان تکرار شونده در اکثر بازیهای ویدیویی مدرن هستند. در حالی که همهی بازیهای موجود دارای باسهایی به شکل معمول و سنتی نیستند، بسیاری از آنها حداقل معمولا دارای موجوداتی هستند که از دشمنان معمولی و استاندارد بازی قدرتمندتر محسوب میشوند. با این حال، مانند هر چیزی در بازیهای ویدیویی، مفهوم باس باید از جایی شروع شده باشد. سوال اصلی این است که اولین بار کدام بازی این مفهوم را پیادهسازی کرد؟
اگر بخواهید حدس بزنید که اولین باس بازیهای ویدیویی چه بوده است، ممکن است ذهن شما به سراغ شخصیتی مانند بوزر (Bowser) از سری Super Mario Bros برود که البته منطقی است. نه تنها سوپر ماریو مکانیکهای زیادی را پیادهسازی کرد که بعدها به استانداردهایی در این صنعت شدند، بلکه نبرد با بوزر شامل مکانیکهایی بود که حتی امروزه در بسیاری از باسها دیده میشود. برای شکست دادن بوزر به تاکتیک یا مکانیکهایی خاص نیاز بود و او قویتر از یک دشمن استاندارد بود. با این حال، حقیقت شگفتانگیزی که در این باره وجود دارد این است که باسهای بازیهای ویدیویی مدتها قبل از ورود بوزر وجود داشتهاند.
اولین غولآخر تاریخ چه بود؟
بدون شک بازی سیاهچالهها و اژدهایان (Dungeons & Dragons)، تاثیرگذارترین بازی تاریخ است. بدون این نقشآفرینی رومیزی، بسیاری از بهترین بازیهای نقشآفرینی حال حاضر وجود نداشتند و به طور کلی ژانر نقشآفرینی از اهمیت امروزی برخوردار نبود. از طرفی اگر این بازی نبود، مفهوم باسها در بازیهای ویدیویی ممکن بود که به این زودیها شکل نگیرد.
در سال ۱۹۷۴ یا ۱۹۷۵ (به طور دقیق مشخص نیست)، گری ویزنهانت (Gary Whisenhunt) و ری وود (Ray Wood) اثری دیجیتالی به نام بازی سیاهچالهها (The Game of Dungeons) که بیشتر با نام dnd شناخته میشود را منتشر کردند. این بازی روی سیستم کامپیوتری PLATO منتشر شد که در واقع مجموعهای از رایانههای متصل به یک سرور مرکزی در دانشگاه ایلینوی بود. PLATO به عنوان یک سیستم آموزشی با کمک رایانه طراحی شده بود و مدیران آن با طریقهی استفادهی ویزلهانت و وود از آن جهت بازی کردن چندان خوشحال نبودند. Game of Dungeons در نهایت هشت بار ساخته شد که هفت مورد از آن ها از PLATO حذف شد. خوشبختانه نسخهی هشتم به راحتی از طریق شبیهساز در دسترس است که باعث شده تا بازی و جایگاه آن در رابطه با باسها در بازیهای ویدیویی در تاریخ فراموش نشود.
گیمپلی dnd نسبتا ساده است. بازیکنان باید از یک نسخهی ساده شده از قوانین اصلی Dungeons and Dragons استفاده کرده تا در سیاهچالها به یک شی افسانهای که تنها به عنوان Orb شناخته میشود، دست یابند. این که Orb چه کاری را انجام میدهد را کسی نمیداند، اما بازیکنان باید راه خود را از طریق مبارزه اسکلتهای بی شمار، جادوگران و دیگر دشمنان فانتزی پیدا کرده تا به آن برسند. یکی از این دشمنان اژدهای طلایی است. برخلاف دیگر هیولاها که میتوانند در هر جایی ظاهر شوند، اژدهای طلایی از Orb محافظت میکند و تنها راه برای رسیدن به این آیتم، کشتن اوست.
قطعا این مبارزه به اندازهی باس فایتهایی که امروز در بازیها میبینیم حماسی نبوده، اما آن اژدها شایستهی این افتخار است که به عنوان اولین باس بازیهای ویدیویی شناخته شود. او بزرگ و قدرتمند بود و تا زمانی که از رویارویی او جان سالم به در نمیبردید، اتمام بازی ممکن بود.
تکامل غولآخرها در دههی ۸۰ میلادی
با وجود اینکه اژدهای طلایی dnd اولین نمونه از یک باس در صنعت بازی محسوب میشود اما قطعا با استانداردهای مدرن، یک باس ساده است. در واقع، شکست اژدهای طلایی چندان دشوارتر از دشمنان معمولی نبود و با چالشهای منحصربهفردی که ما با باسهای امروزی میشناسیم، فاصلهی زیادی دارد. این نوع از باسها تا زمانی که بازیهای آرکید در دههی ۱۹۸۰ شروع به تکامل کردند، چندان ظاهر نشده بودند.
از آنجایی که باسها در زمانی که بازیهای آرکید محبوبیت پیدا کردند، در ابتدای راه خود بودند، توسعهدهندگان در مورد ویژگیهایی آنها اختلاف نظر داشتند. به عنوان مثال، یکی از اولین باسهای بازیهای آرکید را میتوان در بازی Destroyer 1980 یافت. این بازی آرکید یک اثر تیراندازی است که در فضا جریان دارد و در آن بازیکنان دشمنان را به گلوله میبندند تا در نهایت به یک سر غول پیکر برسند که به طور نامنظم پرواز میکند و باید برای شکست او چندین بار شلیک کنید. یکی دیگر از بازیهای آرکید که رویکردی مشابه اما بسیار متفاوت را برای باسها ارائه میکرد، Phoenix 1980 بود. با این حال، در این بازی، باس اصلی یک کشتی فضایی غول پیکر است که توسط یک سپر محافظت میشود. هنگامی که بازیکنان سپر را سوراخ میکنند، کافی است تا یک بار به خلبان آن شلیک کرده تا کشتی را نابود کنند.
علیرغم تفاوتهای جزئی در طراحی، باسهای موجود در بازی Destroyer و Phoenix یک شباهت کلیدی دارند و آن هم این است که تاکتیکهای خود را تغییر نمیدهند. حتی با وجود اینکه بازیکنان حرفهای میتوانند چندین بار با آن دشمنان روبرو شوند، اما در طول هر دور از مبارزه از همان الگوهای حمله استفاده میکنند. خوشبختانه، گیمرها مجبور نبودند که این روند عدم تغییر الگوی باسها را برای مدتی طولانی تحمل کنند.
در سال ۱۹۸۰، کمپانی SNK یک اثر تیراندازی منتشر کرد که Sasuke vs Commander نام داشت. در آن بازی، باسها بازیکنان را در راندهای ویژه به چالش میکشیدند. با این حال، برخلاف Destroy و Phoenix، باسهای Sasuke vs Commander برخی به آرامی حرکت میکنند و شعله پرتاب میکنند، در حالی که برخی دیگر دور میدان نبر حرکت کرده و نوعی از جادو را به سمت دشمنان پرتاب میکنند. بازیکنان هرگز نمیدانند که دقیقا باید با کدام باس روبرو میشوند و در حالی که بیشتر دشمنان با یک ضربه شکست میخورند، برخی از باسها به چندین ضربهی دقیق نیاز دارند. این اثر را میتوان جز بازیهایی در نظر گرفت که از چندین باس بهره میبرند که شکست آنها نیاز به تاکتیکهای متفاوتی داشت.
با این حال، اولین باس بازیهای ویدیویی که از چندین فاز مبارزه بهره میبرد، چه زمانی به وجود آمد؟ این موضوع کمی پیچیدهتر است، اما بازی Black Hole 1981 نامزد کسب این افتخار است. در ظاهر، بازی یک اثر تیراندازی دیگر بود، اما تغییر جذابی را به وجود آورد. ببینید، بازی به طور کلی یک مبارزه با باس است که به دو مرحله تقسیم میشود. در مرحلهی اول بازیکنان باید یک بشقاب پرندهی محافظت شده توسط یک سپر و تعدادی مین را ساقط کنند.
پس از اینکه بشقاب پرنده به اندازهی کافی آسیب میبیند، نوعی سپر ایجاد میکند که شلیکهای شما را به سمت خودتان برمیگرداند. برای عبور از فاز دوم مبارزه، بازیکنان فقط باید یک بار به باس ضربه بزنند که گفتن آن آسانتر از انجام دادن است. با این حال، اگر هدفگیری بازیکن دقیق باشد، او میتواند باس را شکست داده و بازی را به اتمام برساند.
جمعبندی
با گذشت زمان و تمایل بازیها برای رفتن به سمت ساختاری مرحله محور، باسها به عنوان چالش نهایی و استاندارد هر مرحله معرفی شدند. جالب اینجاست که بازی آرکید Kung-Fu Master 1984 احتمالا این روند محبوب را شروع کرده باشد، زیرا باسهای آن بازی منطقهی خروج از هر مرحله را مسدود میکنند. البته بدیهی است که توسعهدهندگان از بازیهای آرکید قدیمی درس گرفتهاند و با الهام از آنها باسهای این بازی را طراحی کردهاند. پورتهای دیگر بازی از جمله نسخهی NES نیز از همین ساختار استفاده میکنند.
پس از گذشت مدتی بوزر (Bowser) از راه رسید و طولی نکشید که باسها به عنوان یک بخش مهم از بازیهای ویدیویی، جایگاه خود را بدست آوردند. در حالی که غولآخرهای ذکر شده در این مقاله تنها تعداد کمی از باسهایی هستند که در بازیهای ویدیویی دیدهایم، اما آنها به طور کلی به عنوان اولین و مهمترین باسهای تاریخ شناخته میشوند و بدون آنها، ممکن بود که همچنان با امواجی از دشمنان معمولی سروکله بزنیم.
منبع: Den of Geek