۴ روش که مردم غیرمحلی می‌توانند مانع از نابودی زاگرس شوند

زمان مورد نیاز برای مطالعه: ۶ دقیقه
راه های نجات زاگرس از گردشگران

گردشگران از یک جایی به بعد تصمیم گرفتند بیشتر در طبیعت، بمانند. اینجا «گردشگری انبوه» مد نظر است وگرنه طبیعت همیشه سهمی از گردشگران را داشت. وقتی توجه گردشگران به طبیعت جلب شد، تخریب‌ها هم بیشتر شد. آن‌ها رد پای سهمگینی از خود بر جا گذاشتند. کارشناسان نام دیگری روی گردشگری که به طبیعت سفر می‌کند، گذاشتند: طبیعت‌گرد. به امید اینکه از رهگذر این نامگذاری، توجه جدی به حفاظت از محیط زیست اتفاق بیفتد اما  کافی نبود.

گردشگران و طبیعت‌گران همچنان در صدر تخریب محیط زیست قرار دارند. اینجا بود که نام اکوتوریسم به‌وجود آمد. طبیعت‌گردی که وظیفه‌اش حفاظت از منابع طبیعی و محیط زیست است. طبیعت زاگرس هم دیر در مسیر گردشگری انبوه قرار گرفت. هرچند دلیل آن فقدان توسعه زیر ساخت‌های گردشگری در استان‌های زاگرس نشین مثل خوزستان، لرستان، چهارمحال و بختیاری، کهگیلویه و بویراحمد، ایلام، کرمانشاه و … بود اما باعث شد تا زاگرس از رهگذر گردشگری بی‌ضابطه دیرتر آسیب ببیند. تا قبل از آنکه این رشته‌کوه بزرگ مقصد گردشگران شود، بیشترین خبری که از تخریب توسط گردشگران به گوش می‌رسید؛ برداشت و چیدن بی ضابطه‌ی لاله‌های واژگون بود که بیشتر از هرجایی در زاگرس و در چهار محال و بختیاری می‌روید.

حالا بروید و کوه شیرز کوهدشت در لرستان را ببنید تا مشخص شود که گردشگری بی ضابطه چه بلایی سر آن آورده است. پای گردشگران با تبلیغ شبکه‌های اجتماعی بیشتر به زاگرس باز شد. آن‌ها فهمیدند که لرستان هم یکی از زادگاه‌های گونه‌ی در معرض انقراض لاله‌ی واژگون است. این گزارش روی آنچه مردم غیر بومی می‌توانند در قبال زاگرس انجام دهند متمرکز است اما به معنای آن نیست که مردم محلی فقط می‌توانند مخرب محیط زیست باشند. البته که هدف این گزارش رسیدن به راه‌حل‌هایی است که گردشگر غیر بومی می‌تواند با انجام آن‌ها به پایداری زاگرس کمک کند. گردشگر و اهالی غیر بومی در زاگرس هم باید همان کار را بکنند که در هیرکانی و ارسباران.

طبیعت زباله‌های ما را نمی‌خورد

برخی از گردشگران، اعتقاد عجیبی و سمجی دارند. آن‌ها پوست میوه‌ها، تخمه‌ها و برنج را در طبیعت رها می‌کنند و می‌روند. کافی است جایی در طبیعت مقصد گردشگر شود تا گله به گله محل رهاسازی پسماندهای گروهی از  گردشگران شود. جنگل‌های بلوط زاگرس نیز از این درد مستثنی نیستند. حرف هیچ کس هم در سر آن‌ها نمی‌رود. می‌گویند این زباله‌ها جذب طبیعت می‌شود! جذب زباله تر در طبیعت فرضیه غلطی نیست اما طبیعت چه نیازی به زباله‌های گردشگران دارد؟ اگر هر گردشگر بخواهد زباله‌های تر خود را در جنگل جا بگذارد، جنگل چه سرنوشتی پیدا می‌کند.

اصلا با وجود شهرداری‌هایی که زباله‌ها را در جنگل دپو می‌کنند باید پرسید مگر جنگل چقدر نیاز به پسماندهای انسان دارد؟

به گفته‌ی کارشناسان یکی از دلایل خشک شدن جنگل‌های هیرکانی دپوی زباله‌ها توسط شهرداری است. بنابراین جنگل هیچ نیازی به آشغال اضافه ندارد. جنگل به طور طبیعی آن میزان استفاده از آشغال به عنوان کود را با استفاده از برگ‌ریزی انجام می‌دهد.

خاک جنگل آنقدر غنی است که گل‌فروشی‌ها به صورت مجاز بخشی از خاک آن را برای  گلخانه‌ها و گل‌های زینتی برداشت می‌کنند. پس جنگل اصلا نیازی به مواد اضافی انسانی ندارد. فقط چهره‌اش زشت می‌شود. جا گذاشتن زباله‌های تر فقط بو، حشرات و آلودگی‌ را به جان جنگل می‌اندازد. دفعه‌ی بعد همین گردشگری که با هدف لطف کردن در حق جنگل، زباله‌های خود را جا گذاشته است، حاضر نیست همان جایی اتراق کند که دفعه‌ی قبل بساط پهن کرده بود. بنابراین وقتی به شیرز در لرستان می‌روید یا کوه دنا در چهارمحال و بختیاری را مقصد قرار می‌دهید یا هوای تنگ کافرین در ایلام را می‌کنید یا خلوت خود را به سراب نیلوفر در کرمانشاه می‌برید، یادمان باشد تنها چیزی که از خود به جا می‌گذاریم رد پایمان باشد نه زباله‌هایمان.  برخی کارشناسان هم می‌گویند اگر گردشگر به هیچ وجه حاضر به بردن زباله‌های خود به بیرون از طبیعت نیست حتما زباله‌های خود را در چاله دفن کند و روی آن را با برگ‌های افتاده درختان بپوشاند.

کیسه زباله را به که می‌سپارید؟

داری از طبیعت لذت می‌بری. صبح را در زاگرس پای آبشار مارگون در سپیدان فارس به عصر رسانده‌ای . استراحتت را کرده‌ای و قصد برگشتن به شهر داری. زباله‌هایت را جمع می‌کنی، در یک کیسه زباله می‌ریزی و بعد کیسه را همانجا می‌گذاری و برمی‌گردی. کاری که خیلی از گردشگران می‌کنند. آن‌ها گمان می‌برند وظیفه‌شان را در قبال طبیعت انجام داده‌اند اما مگر وسط جنگل مامور شهرداری می‌بینی؟ کسی این کیسه را برنمی‌دارد. آنقدر می‌ماند تا کیسه پلاستیکی ابتدا شروع کند به سفت شدن و بعد بشکند و در نهایت خرد شود.

زباله پلاستیکی را به جان زاگرس نیندازد

پای هر درختی در زاگرس، فرقی ندارد در کدام یک از ۱۳ استان زاگرسی، بطری پلاستیکی آب و شیشه نوشابه است که رها شده است. آگاهان می‌گویند ۲۰ سال طول می‌کشد تا پلاستیک در طبیعت تجزیه شود و تازه پیامدهای منفی پلاستیک، ۲۰ سال بعد از رها کردن آن‌ها در طبیعت، خود را نشان می‌دهد.

چون پلاستیک‌ها دو دهه بعد به میکروپلاستیک تبدیل می‌شوند و سوار بر باد و آب،  ذرات خاک، جنگل‌، دریا و رودخانه را آلوده می‌کند. بخش ترسناک مانده است. طبیعت در این نقطه از همه انتقام می‌گیرد نه فقط آن‌ها که زباله‌های پلاستیکی را  در دشت ارغوان ایلام و بیستون کرمانشاه و دشت سوسن خوزستان جا گذاشته‌اند. چون انسان مصرف‌کننده دریا و جنگل است. میکروپلاستیک ها از طریق آبزیان و محصولات کشاورزی وارد چرخه‌ی غذایی می‌شود و می‌شود آنچه نباید بشود. دلیل این همه سرطان چیست؟ آلودگی محیط زیست حتما یکی از دلایل این بیماری صعب العلاج است.

جوجه زدن در زاگرس

درختان زاگرس مثل درختان هیرکانی یا ارسباران در البرز متراکم نیستند.  انگار دستی بذر بلوط‌ها و زبان گنجشک‌ها و ارغوان‌ها و بادام‌ها را به فاصله ای‌ از هم، روی مرتع پاشیده، بعد بذرها در خاک ریشه دوانده و شاخه‌ها به آسمان کشیده شده‌اند. کافی است مسافر یکی از مناطق جنگلی زاگرس باشی تا دود اجاق‌های زغالی به تو بگوید که در زیر کدام درخت و نزدیکی کدام سایه سبز، گروهی در حال جوجه کباب کردن و درست کردن چای  زغالی، دارند خستگی‌شان را در می‌کنند.

به درختان لب جاده نگوییم: «تبر»

شاعر حتما قافیه کم آورده است وگرنه به همان اندازه که باید نگران درختان لب جاده باشیم باید دل‌نگران درختان عرصه‌های جنگلی بود. حتما مخاطب او گردشگرانی هم هستند که سر شاخه‌های درختان سبز و زنده‌ی زاگرس برای ایجاد اجاق‌های زغالی می‌شکنند. زخمی که  گردشگری بی ضابطه به رویشگاه ۶ میلیون هکتاری زاگرس می‌زند. آمارهای سازمان منابع طبیعی عامل انسانی را مهمترین دلیل آتش سوزی جنگل‌ها می‌دانند.

فرقی هم ندارد جنگل‌های زاگرسی -تورانی باشد یا هیرکانی -ارسبارانی. گردشگران هم در ردیف اول متهم‌های آتش سوزی جنگل‌ها هستند. گردشگرانی که یادشان می‌رود آب باقی مانده کتری را روی آتش اجاق زغالی بریزند و با خاک آتش را بپوشانند. گاهی هم این کارها را می‌کنند اما همه‌ی خاموش نمی‌شوند. کافی است باد بیاید تا آتش یک زغال خاموش نشده، همه زغال‌ها را در بگیرد، بعد به پوشش گیاهی سرایت کند و تن درختان چند هزار ساله‌ای را در زاگرس خاکستر کند و آتش را هکتار هکتار به  این رویشگاه استراتژیک بیندازد.

گردشگران هم سرخوش به خانه برگشته‌اند و نمی‌دانند آن آتشی که در صدر اخبار منابع طبیعی و محیط زیست قرار گرفته همان آتشی است آن‌ها برای جوجه زدن به جان زاگرس انداختند. آتشی که گاهی آنقدر ادامه پیدا می‌کند که جان جنگلبان و همیاران جنگلبان را هم می‌گیرد. در سال‌های گذشته نزدیک به ۱۷ داوطلب، خاموش کردن جنگل‌ها در همین زاگرس قربانی شدند. بنابراین از خاموش کردن آتشی که در زاگرس روشن کردید، مطمئن شوید.

برای حمایت از زاگرس، کارزار ایفا مربوط به ثبت روز ملی زاگرس در تقویم را امضا کنید.


برچسب‌ها :
دیدگاه شما

پرسش امنیتی *-- بارگیری کد امنیتی --

loading...
بازدیدهای اخیر
بر اساس بازدیدهای اخیر شما
تاریخچه بازدیدها
مشاهده همه
دسته‌بندی‌های منتخب برای شما
X