آنچه متال گیر سالید ۴ درباره‌ی اقتصاد جنگ می‌گوید

زمان مورد نیاز برای مطالعه: ۸ دقیقه
metal gear solid 4 the economy of war

بعد از اختتامیه‌ی متال گیر سالید ۲ هم دامنه‌ی تاثیر و خطرات گروه «میهن‌پرستان» هنوز تمام نشده و در متال گیر سالید ۴ به تهدیدی بزرگ‌تر تبدیل شده‌اند و به‌طورکلی «سیستم» نامیده می‌شوند. سیستم صرفا واژه‌ای برای تعریف مجموعه‌ای فرضی از موسسه‌های سیاسی، اجتماعی یا اقتصادی نیست، بلکه مجموعه‌ای از هوش‌ مصنوعی‌های ملموس و ابرکامپیوترهایی است که توسط میهن‌پرستان ساخته شده تا پشت پرده از ثبات مالی، سیاسی و اجتماعی ایالات متحده مطمئن شود. جایی بین رویدادهای شماره‌ی دوم و چهارم، دامنه‌ی نفوذ سیستم به‌قدری زیاد می‌شود که روی سیاست، پیشرفت‌های فنی و اقتصاد جهانی اثر می‌گذارد. در قلب این سیستم و حاکمیت آن «اقتصاد جنگ» می‌بینیم.

این موضوع در متال گیر سالید ۴ لایه‌های مختلفی دارد. یکی از آن‌ها PMCها هستند (کمپانی‌های نظامی خصوصی) و سربازان پرشماری که در کنار دیگر قوانین کمک می‌کنند تا کمپانی‌های نظامی خصوصی در قلب این ثبات اقتصادی قرار بگیرند. از همه مهم‌تر، سیستمْ بازار تمام سلاح‌ها را از تولید تا توزیع و حتی استفاده‌ی نهایی کنترل می‌کند. کنترل روی این اقتصاد جهانی همان چیزی است که به این سیستم کنترل بین‌المللی می‌دهد.

مهم‌ترین نمود این قضیه را در گیم‌پلی می‌بینیم که در آن سیستم تصمیم گرفته تنها سلاح‌های دارای گواهی‌نامه را تکثیر کند. در متال گیر سالیدهای قبلی، بازیکن می‌توانست از هر دشمنی که به زمین افتاده بود سلاح و فشنگ بردارد، اما در متال گیر سالید ۴ چنین کاری بی‌ثمر شده است چراکه  تقریبا تمام سلاح‌هایی که توسط سیستم به‌طور عمده پخش شده دارای گواهی‌نامه‌ی دیجیتالی است. هر سلاحی تنها به یک سرباز تعلق دارد و از طریق نانوماشین‌ها گواهی‌نامه‌ی سلاح می‌تواند صاحب خود را بشناسد. مالکیت سلاح تنها در صورتی به دیگری واگذار می‌شود که قبلش از پروتکل‌های سیستم عبور کند.

چنین سیستمی کاربردهای زیادی در بحث نظامی و تاکتیکی دارد: جلوی غارت محموله‌ی سلاح‌ها توسط نیروهای چریکی را می‌گیرد، آن‌ها را از دست تروریست‌ها دور نگه می‌دارد و از انقلاب‌های مسلحانه جلوگیری می‌کند. در نتیجه، ساخت سلاح‌های گواهی‌نامه‌دار توسط اذهان عمومی تحسین شد چون به قول کلنل کمپبل «میدان نبردی امن‌تر و پاکیزه‌تر» می‌ساخت. این قابلیت همزمان به سیستم کمک کرد تا روی ساخت و توزیع سلاح نظارت کند و تنها به کمپانی‌های خصوصی نظامی که مورد تایید سیستم بوده‌اند فروخته شود. دربین، دلال اسلحه‌، در بازی می‌گوید: «سلاح‌های گواهی‌نامه‌دار تو بازار سیاه قابل فروش نیستند. سیستم عملا به ما دلال‌ها جواز داده تا پول چاپ کنیم.»

بازی Metal Gear Solid 4

پیامدهای سیستم

گرچه به‌عنوان ابزاری ایمن به مردم معرفی شدند، اما کنترل کامل سیستم روی تمام سلاح‌ها بیشتر شبیه چنبره‌زدن بر اقتصاد است. توسعه، تولید، توزیع و نحوه‌ی استفاده از تمام سلاح‌ها توسط سیستم نظارت می‌شود؛ انحصار و قبضه‌کردن بازار به معنای واقعی کلمه. در واقع، بخش اساسی پیشرفت سربازهای کمپانی‌های نظامی خصوصی در متال گیر سالید ۴ وابسته به این ساختار اقتصادی خرید و ارتقای سلاح‌هاست. چنانچه سربازان خود را در نبرد ثابت کنند، به‌عنوان پاداشْ سلاح‌ها و تجهیزات بهتری می‌گیرند تا دشمنان را کشته و دوباره در این چرخه‌ی بی‌پایان مصرفْ سلاح بهتری نصیب‌شان شود. حتی پاداش‌هایی که در سایر بازی‌های این سبکی می‌بینیم اینجا محو شده است. سربازان دیگر برای مدال، غرور یا حتی ارتقای جایگاه نمی‌جنگند؛ می‌جنگند چون به سلاح‌های گواهی‌نامه‌دار قوی‌تری می‌رسند. چنین اقتصادی درون بازی سیستمی سرمایه‌دارانه است و اولین بار است که در سری متال گیر سالید بازیکنان مستقیما با اقتصاد سروکار دارند.

از آنجایی که اسنیک رسما به‌عضویت هیچ کمپانی خصوصی نظامی‌ای درنیامده، بنابراین برای زنده‌ماندن در جنگ وابسته به سلاح‌شوهایی مثل دربین است که حاضرند سلاح‌های بدون گواهی‌نامه که به سختی پیدا می‌شوند را بفروشند. بااین‌حال، این کار دربین از سر خیرخواهی نیست و تنها در شرایطی می‌فروشد که اسنیک مداما سلاح‌ها و تجهیزات گواهی‌نامه‌دار را از میدان نبرد برای دربین جمع‌آوری کنند. دربین می‌گوید: «مطمئنم که قراره کلی از زمین نبرد سلاح جمع کنی. من هم اونها رو ازت می‌خرم، و پوینت‌هایی به‌دست میاری که می‌تونی تبدیل به پول کنی و سرویس‌های منو بخری.» این قراردادی کاملا سرمایه‌دارانه است. هم اسنیک برای زنده‌ماندن در جنگ و هم خود پلیر برای جلوبردن بازی باید این قرارداد را بپذیرد. حتی وقتی هم اسنیک سلاح جدیدی پیدا می‌کند، باید کارمزدی به دربین بپردازد تا گواهی‌نامه‌ی سلاح باطل شود.

گیم‌پلی Metal Gear Solid 4

قرارداد اجباری

این قرارداد سرمایه‌دارانه بخش دیگرش را در گیم‌پلی نشان می‌دهد. Mk. II وسیله‌ای است که اسنیک در ابتدای بازی می‌گیرد و خودش را به‌عنوان رباتی پیشرفته به‌ رخ می‌کشد که با نامرئی‌شدن می‌تواند جنگ را دیده‌بانی و داده‌های مختلف از نقشه‌ی نبرد را همزمان مخابره کند. گرچه اوایل بازی بی‌شک چنین هدفی دارد، ولی زمانی که اسنیک با دربین ملاقات می‌کند، MK. II از ابزار نظامی کمکی صرفا به ابزاری برای توسعه‌ی اقتصادی تبدیل می‌شود. حتی اتاکان، سازنده‌ی این ربات، اسنیک را تشویق می‌کند تا در این بازی تجاری وارد شود: «از این به بعد از Mk. II برای معامله با دربین استفاده می‌کنیم. این وسیله مثل یه پیک نامه‌رسانه که تو رو به اون وصل می‌کنه. دارم به رابط کاربری Mk. II منوی دربین رو اضافه می‌کنم. هر وقت چندتا سلاح یکسان برداشتی، مازادش به‌طور خودکار، دفعه بعد که با دربین ملاقات کردی، بهش فروخته می‌شه.»

کسب ارز بیشتر (که در بازی به نام پوینت‌های دربین شناخته می‌شود) برای خرید و بازکردن سلاح‌ها، فشنگ‌ها و تجهیزات جدید به یکی از بخش‌های مرکزی بازی تبدیل می‌شود. همانطور که بازی جلو می‌رود، وابستگی اسنیک به Mk. II به‌عنوان پیک نامه‌رسان [یا بهتر است بگوییم سلاح‌رسان] برای کسب سود بالاتر می‌رود. این ربات به‌طور خودکار همه‌ی سلاح‌ها و فشنگ‌ها را برمی‌دارد تا بعدا به‌ازایش بتوانیم بخش‌ها و ارتقاهای جدید به سلاح‌هایمان بیفزاییم. این همه تمرکز روی تجارت را تاکنون در سری ندیده‌ایم و بازیکنان همه مجبورند در این سیستم مالی جدید گیم‌پلی شرکت کنند. اینکه اقتصاد مقابل پیشرفت بازیکن/آواتار قد علم می‌کند خصوصا ازاین‌جهت جالب است که جای پای اقتصاد جنگ را به‌عنوان منطق دنیای بازی سفت می‌کند؛ نه فقط در سطح روایی بلکه حتی در گیم‌پلی. در جلسه‌ی ابتدایی که کمپبل ماموریت اسنیک را توضیح می‌دهد، به او درباره‌ی این دوره‌ی جدید تاریخی می‌گوید:

 سیستمْ جنگ را به یک فعالیت اقتصادی تبدیل کرده است. تحلیل‌گران نام آن را «اقتصاد جنگ» گذاشته‌اند، به این علت که دارد کم‌کاری بازار نفت، که در سراشیبی سقوط قرار گرفته را، جبران می‌کند. با نظر به قدرت نظامی کمپانی‌های نظامی خصوصی و تاثیری که روی اقتصاد دارند، جنگ در قرن بیست و یکم همان نقشی را دارد که نفت در قرن بیستم داشت، یعنی پایه‌ای که اقتصاد جهانی روی آن بنا می‌شود. برای کمپانی‌های نظامی خصوصی، گسترش بازار به معنای برافروختن بیشتر شعله‌های جنگ است. جامعه‌ی جهانی نسبت به این موضوع نگران است، اما منفعل است چون از فروپاشیدن اقتصاد جنگ می‌ترسد.

مهم است اشاره شود که بازیکن چگونه در بازی ارز کسب می‌کند. آن‌ها با کشتن دیگر دشمنان و فروختن سلاح‌ها و ابزارهایشان به پول می‌رسند. از آنجا که اسنیک بیرون از سیستم است و به استخدام دولت، سازمان یا کمپانی نظامی خصوصی‌ای درنیامده و دستمزدی نمی‌گیرد، بااین‌حال باز هم در غل و زنجیر این اقتصاد جهانی جنگی محبوس است و باید با قواعد آن‌ها بازی کند.

گیم‌پلی جالب متال گیر سالید ۴

جنگْ زندگی است

گرچه بازیکن نقش اسنیک را می‌گیرد و قصه هم اغلب از دید او روایت می‌شود، اما بازیکن بیشتر وقت‌ها توسط سربازانی که عضو کمپانی‌های نظامی خصوصی هستند تعقیب می‌شود چون بیشتر ماموریت‌های اسنیک و اهدافش در رابطه با آن‌هاست. این سرباز نوعی در متال گیر سالید ۴ می‌تواند یک چیز را قاطعانه ادعا کند: جنگْ زندگی است. از این هم مبهوت‌کننده‌تر توضیحات دربین است درباره‌ی گستره‌ی چنین سربازانی:

مرز بین شهروند و سرباز داره به مو بند می‌شه. دیر یا زود، کل ابنای بشر یقه سبز می‌شن [Green Collar: کارگرانی که، نه یقه سفید هستند و نه یقه آبی و بیشتر کارشان مربوط به محیط زیست است]. می‌شه گفت به‌زودی همه‌مون وارد جنگ‌های نیابتی می‌شیم. ولی خب، با همین اقتصاد جنگه که می‌تونم نون سر سفره‌ام بیارم.

حتی قبل از شروع بازی هم بازیکنان تبلیغاتی تلویزیونی می‌بینند که در آن همین کمپانی‌ها و اقتصاد جنگ تبلیغ می‌شود و محبوبیت آن‌ها را نشان می‌دهد. این تبلیغات لایو-اکشن اولین چیزهایی است که بازیکنان بعد از فشار دادن دکمه‌ی استارت می‌بینند. هر وقت هم بازیکن مدتی دسته را رها کند یا در منوی اصلی کاری نکند این تبلیغات مجددا پخش می‌شوند. این یک شگرد روایی پست‌مدرن است که سبک زندگی پی‌ام‌سی‌ها را با افتخار نشان می‌دهد و مبلغ ایدئولوژی «جنگْ زندگی است» می‌شود.

در مقایسه با تبلیغات دنیای واقعی ارتش‌ها، خبری از دفاع از مام میهن و ملت نیست؛ صرفا مونتاژهایی سینمایی و رقصنده می‌بینیم که پر از صحنه‌های زد و خورد، زن و پول است. آن‌ها می‌گویند چنین سبک از زندگی یعنی موفقیت و آزادی چون آدم را از لحاظ اقتصادی ثروتمند می‌کند. گرچه این تبلیغات ابتدای بازی انواع و اقسام کمپانی‌های نظامی خصوصی را معرفی می‌کند و به مشتری حق انتخاب می‌دهد، اما هیچ‌یک از این کمپانی‌ها متعلق به ملت یا ایدئولوژی خاصی نیستند، بلکه تنها برای مسائل اقتصادی می‌جنگند. این کمپانی‌ها تنها از طرف خودشان و برای خودشان می‌جنگند تا زیر لوای اقتصاد به سود شخصی برسند. آن‌ها ابزارهایی ناشناس در نبردهایی تصادفی برای دلایلی تصادفی هستند. از آنجایی که سیستم با اقتصاد جنگ، اقتصاد جهانی را کنترل می‌کند، روی استاندارد زندگی فرد هم تاثیر می‌گذارد چون اوست که تعیین می‌کند چه مشاغلی در دسترس هستند. و متاسفانه در دنیای متال گیر سالید ۴ سودآورترین و در دسترس‌ترین مشاغل، به استخدام کمپانی‌های خصوصی نظامی درآمدن است. اگر جامعه عقیده دارد جنگ چیزی الزامی، طبیعی و سودآور است، پس به سنگ‌بنای موجودیت بشر و به چیزی عادی تبدیل می‌شود.

سرانجام، متال گیر سالید ۴ شرحی خشن است بر اینکه وقتی در فرهنگی تجارت‌محورْ کمپانی‌های نظامی خصوصی در قلب توسعه‌ی اقتصادی قرار بگیرند جان انسان به وسیله‌ای برای مبادله تبدیل می‌شود. شاید صحبت‌های پایانی بیگ باس در آخر قصه را بشود هشداری دانست به دولت‌هایی، خیالی یا واقعی، که در مسیر مشابهی گام برداشته‌اند:

عصر فعلی با اقتصاد عمل می‌کند و نه دولت‌-ملت‌ها. عصری که با انقلاب‌های صنعتی و دیجیتالی‌ گذشته نیرو گرفته، انقلابی در اقتصاد هم پدید آورده است؛ انقلابی در جنگ. جهان جدیدی ساخته که هیچ معنایی ندارد. در این دنیای جدید، ایدئولوژی، اصول و ایده‌آلی نیست. تنها اقتصاد جنگ وجود دارد.

نویسنده: Zoran Iovanovici / منبع: Game Developer

صفحه اصلی بازی - اخبار بازی - تریلر بازی - نقد و پیش نمایش | دیجی‌کالامگ



برچسب‌ها :
دیدگاه شما

پرسش امنیتی *-- بارگیری کد امنیتی --

loading...
بازدیدهای اخیر
بر اساس بازدیدهای اخیر شما
تاریخچه بازدیدها
مشاهده همه
دسته‌بندی‌های منتخب برای شما
X