داستان واقعی پشت مینی‌سریال «بچه‌گوزن» چیست؟

زمان مورد نیاز برای مطالعه: ۱۴ دقیقه
مینی‌سریال بچه‌گوزن

«بچه‌گوزن» (Baby Reindeer)، جدیدترین مینی‌سریال نتفلیکس، از زمان اکرانش در آپریل امسال تحسین منتقدان و بینندگان را برانگیخته و همزمان به یکی از بحث‌برانگیزترین برنامه‌های تلویزیونی چندوقت اخیر تبدیل شده است. این سریال کمدی سیاه، که داستانش بر تجربیات واقعی سازنده و بازیگر آن، ریچارد گاد، متمرکز شده، به خاطر به تصویر کشیدن موضوعاتی چون آزار، تعقیب و ترامای ناشی از آن گفتگوهای زیادی در شبکه‌های اجتماعی برانگیخته است.

ریچارد گاد (Richard Gadd)، کمدین اسکاتلندی، سازنده و بازیگر نقش اصلی مینی‌سریال «بچه‌گوزن» است که داستان این مجموعه را بر اساس نمایشنامه‌ی خود برای نتفلیکس اقتباس کرده که تجربه‌های وحشتناکش از تحت تعقیب گرفتن و آزار جنسی را در قالب داستانی درام به نمایش می‌گذارد. کاراکتر گاد در این سریال دانی دان نام دارد که زندگی‌اش پس از ملاقات با زنی معمولی دگرگون می‌شود؛ زنی که تا چهار سال پس از این مواجهه نمی‌گذارد آب خوش از گلوی دانی پایین برود.

ماجرا از آنجا شروع می‌شود که دانی (ریچارد گاد) با زنی به نام مارتا (جسیکا گانینگ) ملاقات کرده و از سر لطف، فنجانی چای مجانی به او تعارف می‌کند. مارتا خودش را یک وکیل موفق معرفی و مدام از دانی تعریف می‌کند و حتی او را با القاب مختلفی مثل «بچه‌گوزن» صدا می‌زند. از اینجا مارتا که انگار شیفته‌ی گاد شده هر روز سروکله‌اش در محل کار او پیدا می‌شود.

این بده‌بستان‌ها که در اوایل چیز مهمی به نظر نمی‌رسیدند، به سرعت به تماس‌های پشت سرهم، ایمیل‌ها و درخواست‌های بی‌شرمانه از سمت مارتا می‌انجامد که دانی را آزرده می‌کند. هرچه دانی می‌کوشد تا از مارتا فاصله بگیرد، رفتارهای ناراحت‌کننده‌ی این زن نسبت به او شدیدتر می‌شوند؛ تا جایی که دیگر دانی نمی‌تواند در مکان‌های عمومی حضور پیدا کند، چراکه مطمئن است مارتا هم آنجا حضور دارد و این دانی را از اینکه کسی مخفیانه او را تعقیب می‌کند می‌ترساند.

سریال «بچه‌گوزن» داستانی واقعی را روایت می‌کند

ریچارد گاد در مینی‌سریال بچه‌گوزن

از زمان همه‌گیری کرونا به نظر می‌رسد که بینندگان دیگر از داستان‌های جنایی واقعی، چه در قالب مستند و چه در قالب درام فیلم و سریالی، سیر نمی‌شوند. مخاطبان به برنامه‌هایی که جمله‌ی «فیلم بر اساس داستانی واقعی است» را اول آن می‌نویسند واکنش بهتری نشان می‌دهند، چون فکر می‌کنند داستانی که براساس زندگی واقعی باشد معتبرتر و ملموس‌تر است. انگار که بیننده می‌تواند به گوشه‌هایی از زندگی افراد پی ببرد که هیچکس دیگری نمی‌داند و این به نوعی حس خاص‌بودن به مخاطبان می‌دهد.

راستش را بخواهید وقتی ما این داستان‌های مبتنی بر واقعیت را می‌بینیم با خود فکر می‌کنیم که این‌ها آدم‌هایی معمولی مثل خودمان هستند که در موقعیت‌هایی خارق‌العاده قرار گرفته‌اند و در جمله‌ی بعد خدا را شکر می‌کنیم که ما جای آن‌ها نیستیم؛ به ویژه با داستانی مثل آنچه برای ریچارد گاد در مینی‌سریال «بچه‌گوزن» اتفاق افتاده که روایتی نیست که هر روز آن را در فیلم‌ها و سریال‌ها می‌بینید. «بچه‌گوزن» در داستانی متفاوت، یک مرد را در جایگاه قربانی تعقیب و آزار جنسی به نمایش می‌گذارد.

ریچارد گاد اولین بار داستان زندگی خود را در قالب نمایشی تک‌نفره و در سال ۲۰۱۹ میلادی روی صحنه برد. موفقیت این نمایش موجب شد  نتفلیکس به ساخت آن برای پلتفرم خود علاقه نشاد دهد و در نهایت، گاد تصمیم گرفت که داستان ترسناک تجربه‌ی شخصی خود را این بار در قالب یک مینی‌سریال بسازد. البته تغییرات زیادی در فیلمنامه‌ی آن ایجاد و نام کاراکترها را عوض کرد تا هم از هویت افراد دخیل در ماجرا محافظت کرده باشد و هم جنبه‌ی داستانی و درام سریال حفظ شود.

با این حال، حتی خود گاد هم نمی‌توانست پیش‌بینی کند که روزی سریالی که از زندگی شخصی‌اش الهام گرفته به پربیننده‌ترین برنامه‌ی نتفلیکس در ایالات متحده و بریتانیا تبدیل شود. منتقدان از آغاز با نمرات بالا به استقبال «بچه‌گوزن» رفتند و این مینی‌سریال توانست با ۹۸ درصد در وبسایت «راتن تومیتوز» به یکی از بهترین سریال‌های اخیر نتفلیکس تبدیل شود و این موفقیت نتفلیکس را مجاب کرد سریال گاد را برای بررسی جوایز امی ۲۰۲۴ هم بفرستد. دیده شدن این مینی‌سریال، نام گاد و «بچه‌گوزن» را سر زبان‌ها انداخت و همزمان بحث‌های زیادی را حول مسائل آزار، تعقیب، آسیب‌های روانی ناشی از آن و حریم خصوصی برانگیخت.

علاوه بر بحث‌های آنلاین، یکی از مهم‌ترین آثار پخش این مینی‌سریال را می‌توان در دنیای واقعی دید. از زمان پخش مینی‌سریال «بچه‌گوزن» تعداد مردانی که در بریتانیا گزارش داده‌اند که مورد تجاوز جنسی قرار گرفته‌اند ۲۰۰ درصد افزایش یافته است و ۶۰ درصد از این قربانیان مشخصا «بچه‌گوزن» را مهم‌ترین دلیلی عنوان کرده‌اند که آن‌ها را به سمت گزارش این حملات سوق داده است.

شنیدن تجربه‌ی شخص دیگری از تراما، هم بر روای روایت و هم بر مخاطبی که آن را می‌شنود تأثیری مهم می‌گذارد؛ به ویژه که بازگو کردن چنین روایاتی، مشخصا برای مردان، همچنان یک تابوی بزرگ به حساب می‌آید. داستان گاد هم یک داستان عمیقا آزاردهنده است و او در «بچه‌گوزن» حاضر شده جنبه‌های آسیب‌پذیر و حتی نامطلوبی از خودش به نمایش بگذارد که در عین آنکه بیننده را ناراحت می‌کنند، می‌توانند الهام‌بخش افرادی باشد که تجربه‌ی مشابهی داشته‌اند تا آن‌ها هم داستان‌های خود را به اشتراک بگذارند.

ریچارد گاد در نقش دانی دان

باتوجه به این موضوع باید گفت که دیدن «بچه‌گوزن» کار راحتی نیست. آنقدر که اگر اول اپیزود نمی‌نوشتند داستان آن مبتنی بر ماجرای واقعی است ممکن بود فکر کنید نویسندگان می‌خواستند به هر روشی متوصل شوند تا بیننده را شوکه کنند. اما تجربه‌ی دانی دان زخم عمیقی بر روح بیننده می‌گذارد.

گاد مشخصا دراین‌باره توضیح داد که چهار سال به طور مداوم از سوی زنی، که گاد را «بچه‌گوزن» صدا می‌کرد، تحت تعقیب قرار گرفته بوده و این زن در هر اجرای او حضور داشته و حتی سروکله‌اش جلوی خانه‌اش سبز می‌شده. این آزارگر چندین هزار ایمیل، ساعت‌ها پیام صوتی، و بیش از صد صفحه نامه برای گاد فرستاده و علاوه بر این‌ها، هدایای عجیبی نیز به گاد داده؛ از قرص‌های خواب گرفته، تا یک کلاه پشمی، لباس زیر و یک عروسک گوزن.

اگر خود را جای کسی بگذارید که اینگونه آرامش از او سلب شده می‌فهمید که گاد چه تجربه‌ی دشواری را از سر گذرانده؛ اما صحبت گاد درباره‌ی این ماجرا واقعیت تلخی را آشکار می‌کند؛ او توضیح داده که وقتی از سوی این زن مورد آزار و تعقیب قرار می‌گرفته، همه‌ی اطرافیانش کار این آزارگر را بامزه توصیف کرده و به محبت و هواداری تقلیل می‌دادند، انگار که گاد یک طرفدار دوآتشه دارد!

ماجرا اما زمانی ترسناک‌تر می‌شود که می‌بینید پلیس هیچ کاری برای محافظت از گاد انجام نداده تا اینکه خودش دست به کار شده و تمام پیام‌ها را برای یافتن سرنخی بالاوپایین کرده تا بتواند چیزی پیدا کند که آزارهای مارتا را به عنوان اعمال مجرمانه نشان دهد.

اینکه مردم فکر نمی‌کنند مردان هم می‌توانند قربانی آزارهای این چنینی قرار بگیرند نشان‌دهنده‌ی باوری غلط اما رایج در جامعه است که البته اگر جنبش‌های اخیر وجود نداشت، شاید این مسئله همچنان برای زنان هم صدق می‌کرد. برای همین مهم است که مردان هم با الگو گرفتن از زنان از به اشتراک گذاشتن تجربیات خود واهمه نداشته باشند.

البته با اینکه مینی‌سریال «بچه‌گوزن» براساس داستان واقعی ساخته شده، اما در نهایت می‌خواهد یک جنبه‌ی روانشناختی هم به روایت بدهد و به بررسی پیامدها و ترامای پس از آزار بپردازد. بالاخره به تصویر کشیدن تعقیب‌های طولانی برای مخاطب تلویزیون چیز کسل‌کننده‌ای است و گاد مجبور بوده خطوط زمانی را جابه‌جا کرده و برخی نقاط مهم ماجرا را به آخر هر اپیزود منتقل کند تا سریال از نظر داستانی و بصری هم جذابیت داشته باشد.

گاد خود درباره‌ی تغییرات در داستان مینی‌سریال گفته است: «طرح‌های داستانی کمی تغییر کردند تا جنبه‌ی دراماتیک سریال حفظ شود. البته «بچه‌گوزن» از نظر احساسی کاملا درست است، من تحت تعقیب بودم و به شدت مورد آزار و اذیت قرار گرفتم. اما بالاخره ما می‌خواستیم سریال همچنان در حوزه‌ی اثر هنری [نه مستند] باقی بماند و از هویت افرادی که داستان بر اساس آن‌ها ساخته شده محافظت کند.»

اما برای بینندگان جذابیت‌های بصری و هنری کفایت نمی‌کرد. آن‌ها می‌خواستند آزارگر واقعی گاد را بشناسند. براساس داده‌های گوگل‌ترندز، طرفداران به‌سرعت شروع به جستجو برای «مارتای واقعی سریال بچه‌گوزن» کردند. از آنجایی که سریال پیام‌ها و ایمیل‌های واقعی که آزارگر گاد برایش فرستاده را نشان می‌دهد، برخی از بینندگان با جستجو در این تصاویر و مطابقت آن‌ها در رسانه‌های اجتماعی در اواخر آپریل به این نتیجه رسیدند که زنی که گاد را تعقیب می‌کرده یافته‌اند. زنی ۵۸ ساله که حالا وکالت می‌کند و حدود ۱۲ سال پیش گاد را دیده بوده است.

طرفداران حتی انگشت اتهام را به سمت یکی از همکاران گاد گرفتند. در مینی‌سریال «بچه‌گوزن» می‌بینیم که یک تهیه‌کننده‌ی تلویزیون به نام دارن (با بازی تام گودمن هیل) کسی است که دانی را مورد آزار جنسی قرار می‌دهد. این طرفداران که حس کارآگاهی‌اشان گل کرده بود، با مطابقت دادن زمان این مواجهه در سریال با زمانی که حمله برای خود گاد اتفاق افتاده بود، به این نتیجه رسیدند که شان فولی، نویسنده و یکی از دوستان گاد همان شخص آزارگری است که در سریال می‌بینیم.

از شانس بد شان فولی او به طور کاملا تصادفی در تاریخ ۱۸ آپریل امسال از مقام خود به عنوان مدیر هنری در تئاتر بیرمنگام کناره‌گیری کرده بود و این بهانه‌ای شد تا بینندگان او را متهم اصلی بدانند. آن‌ها با این دانش نصفه‌ونیمه هجمه‌های اینترنتی خود علیه فولی را آغاز کردند و این کارگردان به خاطر آزارها و اتهامات مردم در شبکه‌های اجتماعی مجبور شد پای پلیس را وسط بکشد.

البته این آزارها به سرعت با واکنش خود گاد مواجه شدند که چهار روز بعد در ۲۲ آپریل از هوادارانش خواست از حدس و گمان درباره‌ی هویت افراد واقعی دخیل در ماجرا دست بردارند. گاد توضیح داد که با وجود آنچه بر سرش رفته نسبت به آزارگرانش احساس نفرت ندارد، چراکه هیچ آدمی واقعا شرور متولد نمی‌شود؛ بلکه این افراد واقعا از سمت سیستم رها شده بودند و به کمک نیاز داشتند و آن را از هیچ سمتی دریافت نمی‌کردند.

گاد در مصاحبه‌اش با «هالیوود ریپورتر»، بار دیگر تأکید داشت که می‌خواهد مینی‌سریال «بچه‌گوزن» به عنوان یک اثر هنری در نظر گرفته شود که بینندگان هم از دیدن آن لذت می‌برند؛ اگر می‌خواست مردم نام افراد واقعی دخیل در زندگی او را بدانند از ابتدا یک مستند می‌ساخت و حالا هر چه بیشتر درباره‌ی این موضوع حرف بزند، مته به خشخاش گذاشتن است.

مارتای واقعی مینی‌سریال «بچه‌گوزن» کیست؟

مارتا

با اتفاقاتی که اخیرا افتاده نمی‌توان گفت که این مینی‌سریال واقعا توانسته از هویت افراد واقعی محافظت کند. هویت مارتای واقعی بحثی است که این روزها حسابی در اینترنت جنجال به پا کرده است. بحثی که حتی واکنش برخی از رسانه‌ها و چهره‌های حقوقی را  برانگیخت که نسبت به میزان حرفه‌ای کار کردن نتفلیکس در مواجهه با داستان گاد انتقاد داشته‌اند.

مینی‌سریال «بچه‌گوزن» تا حدود زیادی در پنهان نگه داشتن هویت افراد اقعی شکست خورده است و مثلا اگر همین داستان برای جایی مثل بی‌بی‌سی اقتباس می‌شد، سختگیری بیشتری برای تغییر خطوط داستانی اعمال می‌کردند. یکی از مهم‌ترین این ایرادات نشان دادن پیام‌ها و ایمیل‌های واقعی است که گاد از آزارگر خود دریافت کرده بوده است. اگر سازندگان «بچه‌گوزن» نمی‌خواستند هویت واقعی افراد لو برود، چرا در وهله‌ی اول این پیام‌ها را به مخاطبان نشان دادند؟

از زمان  انتشار مینی‌سریال «بچه‌گوزن» دولت بریتانیا از طریق وزارت دیجیتال، فرهنگ، رسانه و ورزش (DCMS) بیانیه‌ی مهمی درباره‌ی قانون جدید رسانه‌ها صادر کرده که اختیارات بیشتری به سازمان «آفکام» (Ofcom)، سازمان تنظیم‌کننده‌ی مقررات رسانه‌ای در بریتانیا، می‌دهد. طبق این اختیارات تازه، سرویس‌های استریمینگ مثل نتفلیکس باید با استانداردهای رسانه‌های سنتی فعالیت کنند که ضامن محافظت از هویت افراد دخیل در برنامه‌هایی است که از پلتفرم‌های پخش خانگی منتشر می‌شود.

اما این قانون هم نتوانست جلوی اتفاق بعدی را بگیرد. چند روز پیش بود که زنی با «دیلی میل» (Daily Mail) تماس گرفته و خودش را به عنوان کسی معرفی کرد که کاراکتر مارتا بر اساس او ساخته شده است. گاد در واکنش به این موضوع از مردم خواست که دنبال هویت مارتای واقعی نگردند و بیش از این به ماجرا دامن نزنند، اما این نتوانست غائله را ختم دهد.

«دیلی میل» در ۲۶ آپریل مصاحبه‌ای با این زن (که آن زمان نامش فاش نشده بود) منتشر کرد؛ مصاحبه‌ای که در آن او خود را قربانی خوانده و گفته سریال گاد باعث جلب توجهات ناخواسته به سمتش شده است. این زن ناشناس به «دیلی میل» گفت: «گاد از مینی‌سریال «بچه‌گوزن» برای تعقیب و آزار من استفاده کرده است. من قربانی ماجرا هستم. [گاد] آمده و یک سریال لعنتی درباره‌ی من ساخته! بازیگری هم که نقش من را بازی می‌کند تقریبا به من شباهت دارد اما من اینقدر زشت نیستم.» این زن تمام اتهامات مربوط به تعقیب گاد را رد کرده و گفت ریچارد گاد به سندرم «در مرکز توجه بودن» مبتلا است.

البته گاد بارها اعلام کرده که زن آزارگر واقعی سلامت روان ندارد و با توجه به آنچه بر سر گاد رفته ما هم می‌توانیم همین نتیجه را بگیریم. مارتای اصلی طی چهار سال ۴۱هزار و ۷۱ ایمیل و بیش از ۳۵۰ ساعت پیام‌های صوتی به ریچارد فرستاد؛ پیام‌های صوتی که جسیکا گانینگ از آن‌ها برای یاد گرفتن لحن و لهجه‌ی مارتای واقعی استفاده کرد. والدین گاد و شاهدان دیگری هم وجود دارند که نسبت به آزار ریچارد از سمت مارتا شهادت داده‌اند.

در اقدامی غیرمنتظره، که از سوی بسیاری غیراخلاقی توصیف شده، پیرس مورگان، این زن را که گفته می‌شود الهام‌بخش مارتای مینی‌سریال «بچه‌گوزن» بوده برای مصاحبه به برنامه‌ی خود آورد. مورگان در این مصاحبه‌ی از قبل ضبط‌شده پای گفتگو با وکیل اسکاتلندی، فیونا هاروی، نشست و این زن در همین یک مصاحبه بارها تعقیب و آزار گاد برای چهار سال متوالی را انکار و ارسال ۴۱ هزار ایمیل و بیش از صد نامه به گاد را نیز رد کرد. پیش از این گفتیم که نتفلیکس تأکید داشته که ایمیل‌هایی که در سریال نشان داده شده‌اند، ایمیل‌های واقعی هستند که آزارگر گاد برایش فرستاده بوده است. علاوه بر این، اگر سریال را دیده باشید، احتمالا در همان دقایق اولیه متوجه می‌شوید که چقدر لحن صحبت هاروی به مارتای سریال شباهت دارد.

خانم هاروی مدعی شده که این ایمیل‌ها حتما ساختگی هستند و او تنها «چندتایی» ایمیل برای گاد فرستاده است. وقتی مورگان اصرار کرد که هاروی دقیقا چند ایمیل به گاد فرستاده او گفت که فوقش ده تا ایمیل و ۱۸ تا توییت برای این کمدین ارسال کرده است. این زن ۵۸ ساله همچنین ادعا کرد که بیش از چند بار به ملاقات گاد نرفته و در همین دیدارها اتفاقا او بوده که از گاد خواسته دیگر تعقیبش نکند. هاروی به مورگان گفت که از ریچارد گاد و نتفلیکس شکایت خواهد کرد.

علاوه بر این‌ها، هاروی در این مصاحبه‌ی ۵۴ دقیقه‌ای از دوران کودکی خود و سختی‌هایی که پس از طلاق والدینش کشیده گفت و توضیح داد که تمام عمرش آدم سخت‌کوشی بوده است. در ادامه هاروی اشاره کرد که تابه‌حال حتی سریال را ندیده و تنها درباره‌ی صحنه‌های دادگاه و حکم زندان که در مجموعه نشان داده شده از دیگران شنیده است:« فکر می‌کنم [اگر این سریال را ببینم] حالم بد شود. به اندازه‌ی کافی زندگی‌ام را درگیر کرده. این سریال کاملا وحشتناک است. [گاد] دارد از بدبختی من پول درمی‌آورد. او از دروغ پول درمی‌آورد. گاد یک زن‌ستیز است.»

هاروی تمام ادعاهای مربوط به تعقیب گاد را رد کرده و خود را قربانی اصلی او معرفی کرد. همچنین خود را قربانی آزار اینترنتی خواند که پس از پخش مینی‌سریال «بچه‌گوزن» سراغش آمده است؛ از پیام‌های وحشتناک و تماس گرفتن‌های مردم با او تا تهدید به مرگ.

البته با اینکه هاروی تمام ادعاهای بالا را رد کرد، اذعان داشت که لقب «بچه‌گوزن» را واقعا خودش به گاد داده که الهام‌بخش عنوان این مینی‌سریال بوده است. او توضیح داد که در کودکی یک عروسک گوزن داشته که سرش را تراشیده بوده و گاد او را به یاد عروسکش انداخته. البته نه به خاطر ویژگی‌های فیزیکی گاد (آنطور که در سریال نشان داده شده) بلکه به خاطر اینکه احتمالا زمان کریسمس بوده و گوزن‌هایی هم در تزئینات مغازه بوده‌اند که ناخواسته او را یاد عروسکش انداخته‌اند.

هاروی همچنین تأکید کرد که تاکنون به خاطر تعقیب ریچارد گاد در هیچ دادگاهی مجرم شناخته نشده یا هرگز به زندان نرفته (در حالی که مارتا در سریال به خاطر تعقیب گاد به دادگاه کشیده شده و به نه ماه زندان محکوم می‌شود) و اگر این شایعات ادامه‌دار شوند برای او و شغلش، که وکالت است، نتایج بسیار بدی به بار خواهد آورد. در پایان مصاحبه با مورگان، هاروی در پاسخ به اینکه آیا پیامی برای ریچارد گاد دارد گفت: «لطفا مرا تنها بگذار. برو سراغ زندگی‌ات، یک شغل درست و درمان پیدا کن. من از کاری که انجام دادی وحشت کرده‌ام.»

البته حتی اگر هاروی به خاطر تعقیب گاد مجرم شناخته نشده باشد، می‌توان به پرونده‌ی دیگری از او اشاره کرد که حدود ۱۵ سال پیش اتفاق افتاده است. نام هاروی در آن سال‌ها در اخبار و روزنامه‌های محلی ذکر شده بود که به خاطر تعقیب و آزار همسر یک سیاستمدار اسکاتلندی دادگاه او را مجرم معرفی کرد. در صحنه‌ای در مینی‌سریال «بچه‌گوزن» نیز می‌توانید روزنامه‌هایی را ببینید که درباره‌ی تعقیب یک زن اسکاتلندی توسط مارتا گزارش می‌دهند.

هاروی در گفتگو با «دیلی رکورد» (Daily Record) گفت که به خاطر این مصاحبه تنها ۲۵۰ پوند دریافت کرده (ولی باید حداقل یک میلیون پوند می‌گرفت) و مورگان با سوءاستفاده از فرصت حرف‌های او را پیچانده است. البته هاروی درخواست‌های مصاحبه از سوی دیگر نشریات را رد کرده. این وکیل گفت که گاد هرگز با او احساس همدلی نداشته و حالا هم آرزو می‌کند ای کاش هیچ وقت گاد را ملاقات نمی‌کرد.

نتفلیکس می‌توانست به راحتی از بروز همه‌ی این اتفاقات جلوگیری کند؛ اما هاروی و وکلایش حالا با اتهامات مختلف سراغ گاد آمده و خواستار دریافت غرامت از نتفلیکس شده‌اند. این درحالی است که نتفلیکس با پیش‌بینی این اتفاقات می‌توانست با هاروی توافقی کرده و در ازای مبلغی اندک جلوی ادعاهای احتمالی او را بگیرد؛ توافقی که بر طبق گفته‌های حقوقدانان از ۲۰هزار پوند بیشتر تجاوز نمی‌کرد. اما نشان دادن پیام‌های واقعی آزارگر و انتخاب بازیگری که شباهت زیادی به خود هاروی دارد، دست این وکیل ۵۸ ساله را در شکایت از نتفلیکس باز گذاشته که در صورت پیروی از خط‌مشی‌های شبکه‌های سنتی تلویزیونی می‌توانست با کوچک‌ترین تغییرات، خودش را از شر هرگونه ادعاهای بعدی خلاص کند.

منبع: ENews

راهنمای تماشای سریال


برچسب‌ها :
دیدگاه شما

پرسش امنیتی *-- بارگیری کد امنیتی --

loading...
بازدیدهای اخیر
بر اساس بازدیدهای اخیر شما
تاریخچه بازدیدها
مشاهده همه
دسته‌بندی‌های منتخب برای شما