چگونه با تلقین حس گناهکار بودن از طرف دیگران مقابله کنید؟
شاید تا الان متوجه شده باشید که برقراری روابط اجتماعی با دیگران، پیچیدگیها و ظرافتکاریهای نامحسوسی دارد که در نگاه اول از دیده دور میمانند. یکی از مهمترین پیچیدگیهای روابط انسانی، درک نیت دیگران از درخواستهایی است که از اطرافیانشان دارند. یافتن هدف نهان در پس یک درخواست خاص زمانی دشوارتر میشود که بیان این درخواست با القای احساس گناهکار بودن، به عنوان محرکی برای اقدام سریعتر، همراه باشد.
متأسفانه، اجبار به پذیرش درخواست از طریق القای احساس گناهکار بودن، یکی از مرسومترین شیوههای دستکاری روانشناختی برای پیشبرد اهداف است. این شگرد معمولا توسط نزدیکان و کسانی که به خوبی از نقاط ضعف و دلایل کمبود عزتنفس و اعتمادبهنفس شخص آگاه هستند مورد استفاده قرار میگیرد و در صورت کنترل نشدن، میتواند آسیبهای جبرانناپذیری را به سلامت روانی وارد کند.
در این مقاله از دیجیکالا مگ، به بررسی پدیدهی القای احساس گناهکار بودن میپردازیم و ضمن بررسی ریشههای آن، ۵ راهکار کاربردی برای کنترل و کاهش این احساس معرفی میکنیم. با ما همراه باشید.
منطق نهان در پس القای احساس گناهکار بودن چیست؟
پرسش اصلی این است که القای احساس گناهکار بودن چگونه صورت میگیرد؟ این دستکاری روانشناختی اغلب در قالب تلاش برای کنترل کردن رفتارهای یک شخص با القای احساس عذاب وجدان و پشیمانی بروز پیدا میکند. احساس گناهکار بودن زمانی به اوج میرسد که فرد مقابل شروع به القای انواع احساسهای منفی دربارهی ماهیت وجودی فرد میکند و اهمیت تصمیمها و انتخابهای او را به شدت زیر سؤال میبرد. در این شرایط، شخص آسیبدیده به انجام هر کاری برای رهایی از احساس گناهکار بودن تن میدهد تا اطرافیانش را ناامید نکند.
نکتهی مهم دیگر در رابطه با القای احساس گناهکار بودن این است که این نوع دستکاری روانشناختی، معمولا در روابط نزدیک و بسیار صمیمانه و به صورت نامحسوس صورت میگیرد. دوستان، همکاران، بستگان و اعضای خانواده محتملترین گزینهها برای بروز دادن چنین رفتاری هستند. روابط عاطفی یا دوستانه با این افراد همواره با ترس از ناامید کردن یا ناراحت کردن آنها همراه است. بنابراین، افتادن در دام احساس گناهکار بودن بهخودیخود اجتنابناپذیر است. حال تصور کنید که داشتن این احساس با القای دوچندان از جانب نزدیکان هم همراه شود!
به طور کلی، القای احساس گناهکار بودن با تمرکز ویژه روی ارتباط احساسی و نقطه ضعفهای شخصیتی و به منظور اجبار شخص برای انجام فعالیتی خاص انجام میشود. معمولا فرد مقابل شخص را قانع میکند که اشتباهی بزرگ مرتکب شده است و باید برای جبران آن برای او کاری انجام دهد که در واقع باجدهی بیش نیست. تأثیر بسیار قوی احساس گناهکار بودن روی عملکرد شخص، از قدرت انکارنشدنی «احساس گناه» نشأت میگیرد.
در حالت عادی، احساس گناه میتواند محرک مناسبی برای ایجاد تغییرهای مثبت باشد. برای مثال، زمانی که دربارهی کمرنگ شدن میزان صمیمیت در رابطه با یکی از دوستان نزدیکتان احساس گناه میکنید، ممکن است ارتباط خود را با او بهبود ببخشید و از نابودی یک رابطهی ارزشمند جلوگیری کنید. روانشناسان این نوع احساس گناه را «معتبر» قلمداد میکنند و آن را نوعی معیار درونی برای تشخیص رفتار درست از غلط میدانند. اگر این نوع احساس گناه به درستی به کار گرفته شود، میتواند ما را در داشتن انتخابهای درستی که بعدها به پشیمانی منجر نشوند یاری کند.
از سوی دیگر، تجربهی احساس گناهکار بودن به نحوی که با اجبار برای انجام کاری همراه باشد، به هیچوجه معتبر نیست. این احساس گناه، بدون هیچ دلیلی باعث ایجاد نگرانی میشود و باعث بروز واکنشهایی میشود که به نفع دیگران و به ضرر خود شخص هستند. در چنین شرایطی، شخص با خود فکر میکند که مرتکب خطایی نابخشودنی شده است، درحالیکه این احساس تلقینی از جانب اطرافیان است.
القای احساس گناهکار بودن، یک شیوهی معیوب برای برقراری ارتباط محسوب میشود. در بسیاری از مواقع، فرد القاکنندهی این احساس در بیان صریح نیازها و احساسهایش با مشکلهای عدیدهای مواجه است و این ناتوانیها را به شکل القای احساس گناهکار بودن به شخصی دیگر ابراز میکند. گاهی هم عدم وجود رضایت متقابل در روابط مسؤول بروز تمایل به القای احساس گناهکار بودن است. یکی از بارزترین نمونههای بروز این تمایل، در رفتار والدین با فرزندانشان مشهود است. گاهی والدین برای ابراز احساسهایی همچون دلتنگی، دست به القای احساس گناهکار بودن به فرزندانشان میزنند.
القای احساس گناه به شیوههای مختلفی بروز پیدا میکند. مرسومترین شیوهها، انتقاد شدید، ابراز عصبانیت منفعلانه، ظاهر شدن در نقش قربانی و نادیده گرفتن هستند. در ادامه لیستی مختصر از شرایطی که اگر احساس گناهکار بودن میکنید ممکن است در جریان آنها قرار بگیرید آورده شده است.
- نمیتوانید بدون مواجه شدن با پیامدهای بسیار منفی «نه» بگویید.
- در اکثر مواقع به خاطر وقوع اتفاقهایی که حتی به شما ربطی ندارند مورد سرزنش دیگران واقع میشوید.
- نزدیکانتان نسبت به محبت و وفاداری شما شک میورزند و مدام شما را با افرادی که از دیدگاهشان عملکرد بهتری در زندگی دارند مقایسه میکنند.
- دیگران همیشه به دنبال پیدا کردن شیوههایی برای تغییر دادن رفتار، اخلاق و طرز فکر شما هستند.
- دیگران اصرار دارند شما را در قالبی جای دهند که خودشان برایتان ترتیب دیدهاند.
- دیگران مدام به شما گوشزد میکنند که میتوانستید عملکرد، رفتار یا اخلاق بهتری داشته باشید، اما سهلانگاری را پیش گرفتهاید.
- دیگران در مواجهه با نظرهای منفی که ممکن است راجع به خودتان داشته باشید واکنشی نشان نمیدهند و حتی روی بعضی از بزرگنماییهای ذهنیتان صحه میگذارند.
- دیگران اغلب خواستار این هستند که زمان و انرژی بیشتری را به آنها اختصاص دهید، اما انگار هیچوقت قرار نیست احساس رضایت کنند.
- دیگران به محض دریافت پاسخ مثبت برای انجام کاری که علیرغم میل باطنیتان قرار است انجام دهید به شما محبت میکنند و به عبارتی محبت شرطی بروز میدهند.
- در مواجهه با این افراد به شدت احساس ترس و اضطراب میکنید و مدام آرزوی حذف کردن آنها از زندگیتان را در ذهن میپرورانید.
۵ راهکار کاربردی برای کنترل و کاهش احساس گناهکار بودن
با اینکه تجربهی احساس گناهکار بودن تا حد زیادی ریشه در ضعف عزتنفس دارد، راهکارهایی برای کنترل و کاهش شدت آن وجود دارند که عموما به تقویت خودشناسی و خودآگاهی مربوط میشوند. در ادامه، ۵ تا از این راهکارها معرفی شدهاند.
۱. به منطق خود اعتماد کنید
هر گاه در شرایطی قرار گرفتید که زنگ خطر حضور در معرض احساس گناهکار بودن به صدا درآمد، سریع این سؤالها را از خود بپرسید: آیا اندیشیدن به موافقت با این درخواست خاص، شما را نگران یا آشفته میکند؟ آیا به محض فکر کردن به عواقب انجام این کار، متوجه بروز علائم فیزیکی اضطراب میشوید؟ آیا خوب به هدفتان از انجام این کار فکر کردهاید؟ احساسها چه نقشی را در پذیرش این درخواست ایفا میکنند؟ آیا از نظر جسمی و ذهنی در شرایط مناسبی برای پذیرش این درخواست قرار دارید؟
پاسخهایی که به این سؤالها میدهید میتوانند شما را به بهترین نحو ممکن در تصمیمگیری یاری کنند. به خاطر داشته باشید که انجام کاری از روی عذاب وجدان یا به اجبار دیگران با هیچ لذتی همراه نیست و فقط به تخریب شدیدتر عزتنفستان دامن میزند.
۲. واقعگرا باشید
حوادث را همان گونه که میبینید و احساس میکنید ارزیابی کنید. سعی کنید احساسها و رودربایستیها را آنقدر در روند تصمیمگیری دخیل نکنید که چشمهایتان به روی واقعیت بسته شود. به شخص مقابل نشان دهید که برای درخواست او احترام قائل هستید و از اهمیتی که برایش دارد آگاهید، اما قرار نیست به خاطر احساس گناهکار بودن خود را وادار به انجام کاری کنید.
اگر برای پذیرش درخواستی تحت فشار بسیاری قرار دارید، به شخص مقابل بگویید که نمیخواهید از روی احساس گناهکار بودن «بله» بگویید یا اینکه وادار شوید با بیاحترامی درخواستش را رد کنید. یکی از حرفهای بهجایی که میتوانید در این مواقع به شخص مقابل بگویید این است: «دلم نمیخواهد کاری را از روی احساس عذاب وجدان انجام دهم، چون باعث میشود بعدها از خود متنفر شوم. دلم میخواهد با میل و ارادهی خودم، کاری که انجام دادنش را به خوبی بلدم، انجام دهم.»
۳. به چرخههای معیوب پایان دهید
گاهی لازم است برای داشتن روابطی باکیفیتتر و واقعیتر، از نو شروع کنید. در این مواقع، ترس از دوباره شکست خوردن و اسیر احساس گناهکار بودن شدن ممکن است روند پیشرفت شما را اندکی کند کند، اما در بلندمدت بابت این انتخاب درست قدردان خواهید بود. تغییر رویکرد همیشه دشوار است، اما با کمی تلاش و استمرار قادر خواهید بود عادتهای سالم جدیدی را جایگزین عادتهای مخرب قدیمی کنید و جلوی افتادن در دام احساس گناهکار بودن را بگیرید.
۴. در مرزبندیهای اجتماعی خود تجدید نظر کنید
یکی از مهمترین عواملی که باعث میشود دیگران به خود اجازه دهند به شما احساس گناهکار بودن را القا کنند، نبود مرزبندیهای بهجا و مناسب از جانب خودتان است. در مواقع بسیاری لازم است با صراحت از دیگران بخواهید به حق شما برای «نه» گفتن احترام بگذارند. با انجام این کار، مرزهای مشخص و سالمی در روابطتان با دیگران ترسیم میکنید و کیفیت روابط را بهبود میبخشید. نتیجهی نهایی این است که دیگران حواسشان را بیشتر جمع میکنند و سعی میکنند اجبار با القای احساس گناهکار بودن را کنار بگذارند.
۵. با خوشرویی شرایط را مدیریت کنید
شاید باورش سخت باشد، اما خوشرویی یکی از قدرتمندترین ابزارهای موجود برای خلع سلاح افرادی است که سعی دارند با دستکاری روانشناختی به اهدافشان برسند. هرگاه با افرادی مواجه شدید که قصد دارند با القای احساس گناهکار بودن راه را برای موفقیت خود هموار کنند، با خوشرویی به آنها بفهمانید که متوجه اهمیت درخواستشان هستید، اما شرایط پذیرش آن را ندارید.
حرف آخر
فراموش نکنید که تغییر عادتهای اشتباه زمان میبرد و حفظ استمرار تنها راهکار تضمینی برای کسب نتایج دلخواه است. در مسیر بهبود عادتها و پیدا کردن مسیر درست، واقعگرایی، اولویت دادن به نیازهای خود و مرزبندیهای منطقی و بهجا بهترین ابزارها برای مقابله با احساس گناهکار بودن هستند. سعی کنید قدرت «نه» گفتن را تقویت کنید و به هر قیمتی زیر بار انجام کارهایی که با خواستههایتان مغایرت دارند نروید.
منبع: Webmd
سلام خیلی عالی من از این دست کنترل کننده دارم و متاسفانه یا خوشبختانه به این موضوع عادت کردم و سعی میکنم دیگه بهش فکر نکنم ولی کلا القا حس گناه توسط همسر یا خانواده خیلی استرسزاست و شور رقبت برای کار را از بین می برد
خیلی ممنون من هم در تعامل با عده ای این پدیده را ایجاد می کنند و تا آستانه تحمل جلو میبرند تا سرریز کنی و بعد متهم به بی اخلاقی و بی ادبی روحی و روانی میشی و به خودت رجوع میکنی آیا من بی ادب بودم و تورا آزاد نمیگذارند در تفکرت ابراز وجودت باید محاسبه بشه و آدم بسیار حساس و مودب و مأخوذ به درونی بودم ولی هرروز یک روحیه خسته از من بجای میمونه تا جایی که آخر هم متوجه خودم میشود با دلیل سازی