ارزش بنیادین بیتکوین چیست؟
با توجه به رکورد شکنیهای اخیر بیتکوین در رسیدن به قلههای قیمتی جدید، پیشبینیهای بسیاری از رسیدن بهای این رمز ارز به ۱۰۰ هزار دلار و حتی بیشتر نوید میدهند. این پیشبینیها اغلب بر اساس روند موجود و توسط افرادی با این منطق ارائه میشود که معتقدند قیمت تا به حال صعودی بوده، پس از این به بعد هم باید بالا برود.
البته که تحلیل تکنیکال و نمودار هم وجود دارند. بسیاری با بهرهگیری از الگوهای موجود روی نمودارها، آیندهی رمز ارزها را پیشبینی میکنند. اگر اندکی با بازارهای مالی آشنایی داشته باشید، حتما اصطلاحاتی مانند تحلیل تکنیکال، ناحیهی مقاومت، حمایت، اندیکاتور و تحلیل بنیادین را شنیدهاید.
در این مطلب قصد داریم به این پرسش بپردازیم که آیا بیتکوین ارزش بنیادین دارد؟
محاسبهی ارزش بنیادین
«ارزش بنیادین» یکی از عبارتهای مالی سنتی است که به معنی ارزشی است که بر اساس برگشت سرمایه از یک دارایی ایجاد میشود. یک درخت سیب را در نظر بگیرید، برای یک سرمایهگذار، ارزش بنیادین این درخت در سیبهایی است که به ثمر میرسند و محصول این درخت هستند.
در بحث سهام شرکتها، ارزش بنیادین همان سودی است که بر اساس هر سهم به سرمایهگذار میرسد. یک معیار استاندارد که در بین سرمایهگذاران رایج است، نسبت قیمت هر سهم به سود آن است. در نگاهی کاملتر، باید گفت که ارزش بنیادین بازتاب دهندهی سودی است که سهامدار یا سرمایهگذار از خرید سهم فوق بهدست خواهد آورد.
طلا هم ارزش بنیادین دارد که بر اساس استفادهاش بهعنوان جواهر، کاربرد در دندان پزشکی یا تولید محصولات الکترونیک در نظر گرفته میشود. اما این ارزش بنیادین دلیل اکثر مردم برای خرید این فلز باارزش نیست.
ارزش بنیادین در دنیای رمز ارزها
ارزهای ملی با رمز ارزها تفاوت بسیاری دارند. ارزش بنیادین پولهای ملی به قابل اعتماد بودن و پذیرفته شدن آنها بهعنوان یک ارز قابل تعویض است. در گذشته که سکهها از فلزات گرانبها مانند طلا و نقره تولید میشدند، ارزش بنیادین داشتند؛ زیرا امکان ذوب کردن آنها و تبدیل به آن فلز گرانبها وجود داشت. اما اکنون این امر دیگر برای ارزهای فیات (ارزهایی با پشتوانهی دولتی) صدق نمیکند و ارزش آنها به میزان اعتماد مردم به پذیرش یک ارز از سوی دیگران وابسته است.
اکثر رمز ارزها، مانند بیتکوین، اتر و دوج کوین بهنوعی ارزهای فیات خصوصی بهشمار میآیند. این ارزها دارایی متناظر یا سود ندارند و همین عوامل سبب دشوار شدن محاسبهی ارزش بنیادین آنها میشود.
در ماه سپتامبر، تحلیلگران Standard Chartered Bank بریتانیا به این موضوع پرداختند که بیتکوین تا پایان سال ۲۰۲۱ توانایی رسیدن به سقف قیمتی ۱۰۰ هزار دلار را دارد. جفری کندریک، سرپرست تیم تحقیقات رمز ارزها در این بانک، دربارهی آیندهی بیتکوین گفت:
بهعنوان یک نوع ارز، بیتکوین میتواند به یک شیوهی پرداختی فرد به فرد دائمی برای جهانی بدون حساب بانکی و آیندهی بدون پول نقد تبدیل شود.
از لحاظ نظری، پیشبینی آقای کندریک محتمل است. حدود ۱٫۷ میلیارد از جمعیت دنیا به خدمات بانکی دسترسی ندارند، اما بیتکوین از زمان ظهورش در سال ۲۰۰۸ تا کنون، بهعنوان روش پرداختی آینده شناخته میشود. البته از آن زمان تا به حال، پیشرفت اندکی در این زمینه داشته است.
دستکم ۲ عامل مهم مقابل این رمز ارز محبوب وجود دارند؛ نخست این که پرداختها باید بهوسیلهی رایانهها پردازش شوند و مانع دوم که دشوارتر است، نوسان قیمت این ارز است.
ارزهای دیجیتالی که بتوانند ارزش ثابتی داشته باشند، شانس بیشتری برای تبدیل شدن به یک ابزار پرداختی خواهند داشت. این نوع ارزها شامل استیبل کوینها، پروژههایی مانند Diem متا (فیسبوک سابق) و ارزهای دیجیتالی بانک مرکزی کشورهاست که بعضی از آنها در حال حاضر در اقتصاد کشورهای حوزهی کارائیب استفاده میشوند.
تا به حال تسلا تنها شرکت بزرگی بوده است که بیتکوین را بهعنوان یک روش پرداختی پذیرفته است. تنها کشوری که بیتکوین را بهعنوان ارز رسمی پذیرفته است هم السالوادور بوده که البته در کنار آن از دلار آمریکا هم استفاده میکند. البته منافع اقتصادی پشت تصمیم نجیب بوکله، رییس جمهور السالوادور، مشخص نیست، اما قوانین این کشور مبنی بر اجبار کسبوکارها به پذیرش بیتکوین منجر به اعتراضات شده است.
بیتکوین بهعنوان طلای دیجیتالی
اگر بیتکوین بهعنوان یک روش پرداخت رایج هیچ ارزش واقعی نداشته باشد، میتوان به آن بهعنوان یک ذخیرهی ارزشمند، مانند طلای دیجیتالی نگریست؟ بیتکوین نسبت به بیشتر آلتکوینها (سایر رمز ارزها) این برتری را دارد که از اقبال بسیار خوبی در میان مردم برخوردار است و فراتر از آن، مانند طلا ذخایر محدودی دارد.
یکی از ابزارهایی که طرفداران رمز ارزها از آن برای مقایسهی بیتکوین با طلا استفاده میکنند، مدل Stock-to-flow نام دارد. در این روش دربارهی ثبات ارزش طلا اینگونه گفته میشود که ذخیرهی موجود از طلا ۶۰ برابر بیشتر از میزانی است که هر سال استخراج میشود. ذخیرهی موجود از بیتکوین هم ۵۰ برابر بیشتر از کوینهایی است که سالانه استخراج میشوند.
این روش نمیتواند توضیح دهد که چرا قیمت بیتکوین در سال جاری میلادی در مقطعی به نصف رسید. حتی این مدل هیچ اساس تئوری در اقتصاد هم ندارد؛ قیمتها فقط به میزان ذخایر موجود وابسته نیستند و عوامل متعدد دیگری هم در این حوزه دخیل هستند.
بعضی از حامیان بیتکوین با فرض این که مدیران سرمایه سهم دلخواهی، مثلا ۵ درصد، از دارایی خود را روی بیتکوین سرمایهگذاری خواهند کرد، قیمت بالاتری را برای این ارز پیشبینی میکنند. اما این نوع پیشبینیها اینطور فرض میکنند که بیتکوین بهعنوان بزرگترین و شناختهشدهترین رمز ارز، همچنان سلطهی خود را بر بازار رمز ارزها حفظ خواهد کرد؛ در صورتی که هیچ تضمینی برای تحقق این دیدگاه وجود ندارد. بهویژه با در نظر گرفتن این موضوع که هیچ محدودیتی در تعداد آلتکوینها وجود ندارد.
شرکت Bankcard که در حوزهی کارتهای اعتباری فعال بود، در اوایل دههی ۸۰ میلادی ۹۰ درصد از بازار کارتهای اعتباری در بازار استرالیا را در اختیار داشت، اما با رونق گرفتن Visa و MasterCard و امثال آنها، در نهایت در سال ۲۰۰۶ بهکار خود پایان داد.
شبکهی اجتماعی MySpace را بهخاطر دارید؟ تا پیش از سال ۲۰۰۸، این شبکه بزرگترین شبکهی اجتماعی بود، اما با افزایش محبوبیت فیسبوک از رونق افتاد. بنابراین، تضمینی نیست که بیتکوین هم همچنان رمز ارز اول بازار باقی بماند.
نگاهی مجدد
در ماه سپتامبر، The Economist این بحث را مطرح کرد که بیتکوین اکنون با وجود رقیبانی مانند اتر (رمز ارز بلاکچین اتریوم) که بهحجم قابل توجهی دست یافته، یک انحراف از آیندهی داراییهای غیرمتمرکز است.
شباهتهایی بین حباب بیتکوین و حباب دات کام در دههی اول قرن جدید میلادی وجود دارد؛ هر دو با پیشبینیهای خوشبینانه دربارهی تکنولوژیهای جدید و البته طمع بشر رشد کردند.
همانگونه که ستارههای محدودی مانند آمازون از دل حباب دات کام بیرون آمدند، ممکن است بعضی از کاربردهای فناوری بلاکچین تحت شبکهی بیتکوین هم استفادهای پایدار داشتهباشند، اما بعید است رمز ارز بیتکوین یکی از آنها باشد.
منبع: The Next Web