اگر کاپیتان آمریکا منجمد نمی‌شد چه اتفاقاتی می‌افتاد؟

زمان مورد نیاز برای مطالعه: ۶ دقیقه
کاپیتان آمریکا

شاید نیازی نبود که استیو راجرز خودش را در پایان فیلم «کاپیتان آمریکا: نخستین انتقام‌جو» فدا کند اما اگر او منجمد نمی‌شد، داستان جهان مارول به شکلی بسیار متفاوت پیش می‌رفت. اسطوره جنگ جهانی دوم، استیو راجرز در خط مقدم نبرد علیه هایدرا جنگید. او بهای سنگینی برای قهرمانی خود پرداخت و تقریبا ۷۰ سال منجمد بود. سرم ابرسرباز باعث شد تا او از این تجربه جان سالم به در ببرد و کمی قبل از وقایع فیلم‌ «انتقام‌جویان» دوباره زنده شود.

با این حال، تصور سناریویی که در آن استیو راجرز منجمد نشود، در نوع خود آسان است. در واقع تغییرات عمده‌ای در جدول زمانی لازم نیست. صحنه‌ای حذف‌شده از «انتقام‌جویان: بازی پایانی» وجود دارد که در آن ماشین جنگی از کاپیتان آمریکا می‌پرسد چرا از هواپیمای در حال سقوط هایدرا بیرون نپریده است؟

او لزوما حتی به چتر نجات هم نیاز نداشت، زیرا پس از بازگشت، به پریدن از جت‌ها و هلیکوپترها به داخل دریا بدون چتر نجات عادت کرده بود (و به خاطر این کار در «کاپیتان آمریکا: سرباز زمستان» مورد تمسخر قرار گرفت). اگر استیو راجرز در دهه ۴۰ میلادی باقی می‌ماند، تاریخچه دنیای سینمایی مارول بسیار متفاوت‌ می‌شد.

اعمال و اقدامات راجرز در دهه ۴۰ میلادی در سراسر حماسه بی‌نهایت مشهود بود. در صورت غیاب او، روند گسترش سازمان شیلد بسیار متفاوت می‌شد و شاید ابرسربازان خیلی قبل‌تر از قرن بیست و یکم در دنیای سینمایی مارول حضور پیدا می‌کردند. علاوه بر این، تیم انتقام‌جویان بدون استیو راجرز، تغییری اساسی را تجربه می‌کرد. پس با هم تمام این موارد را بررسی می‌کنیم.

کاپیتان آمریکا، کلید تاسیس سازمان شیلد

کاپیتان آمریکا

کاپیتان آمریکا با پایان جنگ جهانی دوم پیروزمندانه به خانه بازمی‌گشت و بدون شک رابطه عاشقانه خود را با پگی کارتر ادامه می‌داد. طبیعتا او درگیر تاسیس سازمان شیلد می‌شد، چرا که کارتر اولین بنیانگذار این سازمان بود.

بعید بود که کاپیتان آمریکا یک مدیر استراتژیک شود و به دلیل علایق و سلایق خود در خط مقدم کار می‌کرد. با این حال، رابطه کاپیتان آمریکا با کارتر موجب می‌شد تا او از اسرار امنیتی آگاه باشد و او به عنوان اولین نیروی مافوق بشری سازمان عمل می‌کرد.

کاپیتان آمریکا در راس آزمایش‌های ابرسرباز

کاپیتان آمریکا

در فیلم «فالکون و سرباز زمستان» متوجه شدیم که دولت ایالات متحده در جدول زمانی اصلی دنیای سینمایی مارول، آزمایشات ابرسرباز خود را مدت‌ها پس از منجمد شدن استیو راجرز نیز ادامه داده است. احتمالا دانشمندان هایدرا که در پروژه‌های شیلد و عملیات سیاه دولت ایالات متحده به عنوان بخشی از ماموریت استخدام شده بودند، به آن‌ها کمک می‌کردند و اقدامات و تلاش آن‌ها برای ایجاد ابرسربازان بیشتر در دنیایی که کاپیتان آمریکا منجمد بود مطمئنا بسیار آسان‌تر پیش می‌رفت. طولی نمی‌کشید که سرم ابرسرباز آبراهام ارسکین تکثیر می‌شد و قطعا ابرسربازان بیشتری در دنیای سینمایی مارول حضور پیدا می‌کردند.

شواهدی در دنیای سینمایی مارول اصلی وجود دارد که نشان می‌دهد جنگ سرد به یک نبرد تسلیحاتی مخفی فرا بشری تبدیل شده است. اگر استیو منجمد نمی‌شد این اتفاق در دنیای سینمایی مارول نیز تکرار می‌شد و استیو راجرز طبیعتا در راس آن قرار می‌گرفت. وقایع این دوره زمانی هنوز نامشخص‌ هستند، بنابراین به سختی می‌توان گفت که اوضاع در آن صورت چگونه پیش می‌رفت اما احتمالا ماموران ایالات متحده آمریکا موفق به سرقت اطلاعات سرم ابرسرباز می‌شدند. ایالات متحده و اتحاد جماهیر شوروی برنامه‌های خود را برای پروژه ابرسرباز داشتند و شوروی شاید حتی اتاق سرخ و بیوه‌های سیاه را هم درگیر این موضوع می‌کرد.

هایدرا از کاپیتان آمریکا انتقام می‌گرفت

کاپیتان آمریکا

عملیات پیپرکلیپ یک برنامه بحث‌برانگیز بود که دانشمندان نازی را درگیر پروژه‌های تحقیقاتی ایالات متحده می‌کرد. این پروژه در دنیای واقعی، در اوایل سال ۱۹۴۶ به اطلاع عموم رسید و با مخالفت افرادی مانند آلبرت انیشتین، النور روزولت و استیون وایز مواجه شد. اگر کاپیتان آمریکا منجمد نمی‌شد احتمالا او نیز مخالف آن می‌شد، به خصوص اگر هایدرا از این عملیات برای بازسازی خود و نفوذ به شیلد استفاده می‌کرد.

راجرز به مراتب تهدیدی خطرناک‌تر از اینشتین و روزولت برای هایدرا بود و مطمئنا قاتلان این سازمان و شاید حتی خود سرباز زمستان، او را هدف قرار می‌دادند. متاسفانه تصور سناریویی که در آن مشکلی برای کاپیتان آمریکا پیش نیاید، دشوار است و احتمالا استیو راجرز قبل از موعد مقرر جان خود را از دست می‌داد.

یک سازمان شیلد متفاوت

کاپیتان آمریکا

به دنیای سینمایی مارول امروزی می‌آییم و اوضاع و احوال شیلد را بررسی می‌کنیم. احتمالا شیلد با پایان جنگ سرد در دنیای سینمایی مارول، مسئولیت هماهنگی (و کنترل) ابرسربازان در سراسر جهان را بر عهده می‌گرفت. نیک فیوری با فرض این که وقایع کاپیتان مارول به روشی مشابه با جدول زمانی اصلی روایت می‌شد، مطمئنا رویکرد خود را قبال انتقام‌جویان و در زمانی که مسئولیت این سازمان را بر عهده می‌گرفت تغییر می‌داد. شاید در آن صورت ماموران سطح بالای سازمان مانند هاوک‌آی و بیوه سیاه در این جدول زمانی تبدیل به ابر سرباز می‌شدند (در واقع، شاید بیوه سیاه در وهله اول یک ابرسرباز روسی بوده باشد).

اما فیوری تنها کسی نبود که برای ایجاد ابرسربازان تلاش می‌کرد. به یاد داشته باشید که وقایع این دنیای سینمایی در صورت منجمد نشدن کاپیتان آمریکا را بررسی می‌کنیم و احتمالا تا این زمان نفوذ هایدرا به شیلد به مرحله‌ای رسیده که رهبران ارشد به خطر افتاده‌اند. با توجه به این مسئله، نیروهای وفادار هایدرا مانند براک راملو (معروف به کراس‌بونز) نیز احتمالا به ابرسرباز تبدیل‌ می‌شدند. پس فیوری بدون این که روحش خبر داشته باشد ارتشی از ابرانسان‌ها را به هایدرا هدیه می‌داد.

پروژه اینسایت هایدرا در این جدول زمانی جدید با موفقیت پیش می‌رفت

کاپیتان آمریکا

در حال حاضر این جدول زمانی خاص با دنیای سینمایی مارول اصلی بسیار متفاوت است. در این دنیا گروه انتقام‌جویان در حالی تاسیس می‌شود که شیلد از قبل ارتشی از ابرسربازان را فرماندهی می‌کند و آن‌ها نیز مطمئنا درگیر چنین سیستمی می‌شدند. این امر اقتدار انتقام‌جویان را به ویژه در برابر هایدرا آسیب‌پذیر جلوه می‌داد. هایدرا ماموران خود را در اطراف انتقام‌جویان مستقر می‌کرد تا آماده تنبیه آن‌ها در صورت هرگونه تخطی باشند (مانند اوردر ۶۶ در «جنگ ستارگان: انتقام سیث» که سربازان کلون به جدای حمله کردند).

بدتر از آن، احتمالا پروژه اینسایت هایدرا در این جدول زمانی با موفقیت پیش می‌رفت، چرا که این عملیات واقعا به دلیل حضور استیو راجرز شکست خورد. در غیر این صورت، هلیکریر‌های شیلد در غیاب او به آسمان می‌رفتند و تمام تهدیدات احتمالی سلطنت هایدرا را از بین می‌بردند. هایدرا پس از این اتفاق از ارتش ابرسربازان برای تحمیل یک رژیم فاشیستی به مردم استفاده می‌کرد.

آیا تانوس می‌توانست نیروهای تحت کنترل هایدرا را شکست دهد؟

کاپیتان آمریکا

پاسخ این سوال واقعا عجیب است و به این بستکی دارد که آیا سریال «ماموران شیلد» باید بخشی از جدول زمانی اصلی دنیای سینمایی مارول در نظر گرفته شود یا خیر. طبق فصل ۵ «ماموران شیلد»، هایدرا اطلاعاتی اولیه از تانوس داشت و قدرت گرفتن آن‌ها در واقع به معنای مجهز شدن جهان از نظر نظامی برای مقابله با ورود تانوس بود. این امکان وجود داشت که هایدرا ابرسربازان را به تولید انبوه برساند و تمام منابع علمی و اقتصادی زمین را برای یافتن راهی در جهت متوقف کردن تایتان دیوانه به خرج دهد.

با این حال، اگر هایدرا شکست می‌خورد، دیگر هیچ راه بازگشتی وجود نداشت. پروژه اینسایت مطمئنا هنک پیم، اسکات لانگ، هوپ ون داین و حتی بیل فاستر را هدف قرار می‌داد و هر کسی که اطلاعاتی از قلمرو کوانتومی داشت کشته می‌شد و کسی نبود که پیشنهاد سفر در زمان را مطرح کند. در حقیقت، این رویدادها محتمل‌ترین اتفاقات ممکن هستند، زیرا تانوس در نسخه اصلی دنیای سینمایی مارول نیز بسیاری از جهان‌هایی را که برای مقابله با او آماده شده بودند‌ در هم شکست و حتی برای به دست آوردن سنگ قدرت به زاندار حمله کرد. بنابراین اگر کاپیتان آمریکا هرگز منجمد نمی‌شد، احتمالا تانوس حاکم بلامنازع جهان بود.

منبع: screenrant



برچسب‌ها :
دیدگاه شما

پرسش امنیتی *-- بارگیری کد امنیتی --

۲ دیدگاه
  1. من

    پگی منظورته

  2. .‌.

    با اون ژنه که اسمشو یادم رفته ازدواج میکرد

loading...
بازدیدهای اخیر
بر اساس بازدیدهای اخیر شما
تاریخچه بازدیدها
مشاهده همه
دسته‌بندی‌های منتخب برای شما
X