۱۰ شخصیت شرور ضعیف انیمیشنهای دیزنی و پیکسار
دیزنی به شخصیتپردازیهای قویاش معروف است. قهرمان یا شخصیت شرور فرقی نمیکند، این کمپانی بزرگ انیمیشنسازی و بعدها کمپانی شریکش پیکسار در تمام سالهای فعالیتشان (که امسال دیزنی صدمین سالش را پشت سر میگذارد) موفق شدهاند بعضی از بهیاد ماندنیترین و بهترین شخصیتهای خیر و شرّ را خلق کنند. به جز شاهزاده خانمها و شاهزادهها، شخصیتهای شرور انیمیشنهای دیزنی و پیکسار همیشه بسیار قوی بودهاند.
قهرمانهای بسیاری از انیمیشنهای دیزنی و پیکسار در برابر شخصیتهای شروری همچون دزدان دریایی نامیرا، ابرشرورها و حتی خدایان قرار گرفتهاند. بعضی از این شخصیتهای شرور از مالفیسنت در «زیبای خفته» تا سندروم در «شگفتانگیزان» توانایی آن را دارند که قهرمانان دوستداشتنی قصههایشان را در معرض خطری واقعاً جدی قرار دهند.
اما این دربارهی تمام شخصیتهای شرور دیزنی صدق نمیکند. بعضیهاشان نه تنها خطرناک نیستند، بلکه بسیار هم ضعیفاند. شاید بعضیهاشان هم خطرناک باشند اما صرفاً قهرمانان را و نه شخصیت دیگری را در معرض خطر قرار میدهند. این شخصیتهای شرور ضعیف شاید فقط بی کفایت باشند یا ضعفشان جلو شر بودنشان را بگیرد؛ که البته برای طرفداران دیزنی اتفاق خوبی است، چرا که بدین شکل قهرمانانشان بیشتر در امان میمانند. بسیاری از شخصیتهای شرور انیمیشنهای دیزنی و پیکسار حتی یک آدم معمولی را هم نمیتوانند بترسانند. نگاهی به ده مورد از این شخصیتها میاندازیم.
۱۰. دارلا در «در جستوجوی نمو» (Finding Nemo)
دارلا خطر اصلی «در جستوجوی نمو» به حساب میآید. او خواهرزادهی پرخاشجوی دندانپزشک قصه است که نیمو به عنوان هدیه به او داده میشود. دلیل خطرناک بودن دارلا این است که او همیشه میگذارد ماهیهای خانگیاش بمیرند. دارلا لزوماً خبیث یا حتی بیعاطفه نیست. او صرفاً یک دختربچهی هشت سالهیی نابالغ زیادی کنجکاو و شیطون است که نمیداند چطور باید از حیوانات خانگی نگهداری کند.
خطرناکترین و شیطانیترین کاری که دارلا میکند این است که به تنگ ماهی ضربه میزند تا کاری کند که ماهی تکان بخورد. این رفتار او در واقع از محبت عمیق او به ماهی و نداشتن کنترل آن است. او بچهای نابالغ است که میخواهد همهچیز را تحت کنترل خودش درآورد. بنابراین در واقع «در جستوجوی نمو» اصلاً شخصیت شرور ندارد؛ دارلا نهایت شرّ موجود در این قصه است و او چیزی نیست جز دختر جوانی که باید به او یاد بدهند چطور از حیوانات خانگیاش مراقبت کند.
۹. پیت بدبو در «داستان اسباببازی ۲» (۲ Toy Story)
بسیاری از شخصیتهای شرور دیزنی تنها به خاطر اشل قصهشان ضعیفاند. یعنی قصه بهشان اجازه نمیدهد خودی نشان دهند. مثلاً پیت بدبو، که یکی از ضد قهرمانهای «داستان اسباببازی ۲» است، با اینکه در رسیدن به اهدافش موفق میشود، اما در نهایت صرفاً فقط یک اسباببازی است. او هرگز نمیتواند به یک شخص ضربه بزند یا جز اینکه لای دست و پایشان باشد، آنها را به دردسر بیندازد. یک بچهی بیحواس به راحتی میتواند او را بشکند.
با این حال، حتی با مقیاس اسباببازیها هم پیت بدبو خطر چندان مهمی به حساب نمیآید. البته خطرات خاص خودش را دارد. او سنگدل است و نسبت به جهان بدبین. در عین حال، باهوش است و به شدت بیرحم. او هر از چند گاه از هوش خودش برای به دام انداختن وودی استفاده میکند و حتی جایی او را تهدید میکند که دستش را از تنهاش جدا خواهد کرد. با این حال، تنها چند اسباببازی به همراه هم میتوانند به سادگی او را در یک نبرد شکست دهند.
۸. سید در «داستان اسباببازی» (Toy Story)
سید در «داستان اسباببازی» اسباببازیها را در معرض خطر جدی قرار میدهد. اما حد خطر او همین اندازه است. او پسر جوانی است که همچون بسیاری از پسربچههای سرتاسر جهان علاقهی زیادی به اوراق کردن اسباببازیها دارد. سرگرمی سید این است که اسباببازیهایش را بردارد و آنها را ازهم جدا کند و بعد قطعات آنها را با قطعات اسباببازیهای دیگر سر همبندی کند و چیزی تازه بسازد. البته که این تجربهای ناخوشایند برای اسباببازیهای این انیمیشن محبوب پیکسار و دیزنی است، بهخصوص به این خاطر که سید به طراحی یا کارآمدی قطعات تازه هیچ اهمیتی نمیدهد.
با این حال، این نهایت شرارت سید در قسمت اول فرنچایز محبوب «داستان اسباببازی» است. او نمیداند این اسباببازیها به محض اینکه انسانها ازشان رو برمیگردانند، زنده میشوند، و جز این علاقهی کودکانه هیچ نشان دیگری از تهدیدآمیز بودن برای انسانها در او وجود ندارد. بدترین رفتاری که با یک انسان دارد، دزدیدن یکی از اسباببازیهای خواهرش است. در «داستان اسباببازی ۳»، سید کارگر شهرداری میشود و ظاهراً بزرگسالی نرمال و سالم است.
۷. نامادری در «سیندرلا» (Cinderella)
«سیندرلا» یکی از محبوبترین انیمیشنهای دیزنی و کلاسیکترین اقتباس از داستانهای افسانهای. با این حال، یکی از کمخطرترین شخصیتهای شرور را دارد. بسیاری از قصههای پریان یا داستانهای افسانهای به ضد قهرمانهایشان قدرتهای جادویی میدهند، یک دگرگونی خطرناک مثل ارسلای «پری دریایی کوچک»، یا دستکم امکانات زیاد. نامادری سیندرلا فاقد تمام این ویژگیهاست. در عوض فقط بیرحم و ظالم است.
او بدون شک خبیث و شرور است. در تمام مدت فیلم با سیندرلا بدرفتاری میکند و سعی میکند جلو ازدواج او با پسر حاکم را به هر شکلی که ممکن است بگیرد. اما، برای اینکه به اهداف شرورانهاش برسد دست به اقدامات پیش پاافتادهای میزند. او هرگز نمیتواند در هیچ کجای قصه دیگران را معرض خطر جدی قرار دهد. بزرگترین حقهاش در کل فیلم این است که سیندرلا را در شب مهمانی پسر حاکم در اتاقش حبس میکند. نامادری سیندرلا یک شخصیت شرور ضعیف است.
۶. اسکینر در «راتاتویی» (Ratatouille)
اگرچه در «راتاتویی» آنتون ایگو مانع و چالش اصلی است، سرآشپز اسکینر در طول فیلم دائم برای دو شخصیت اصلی قصه دردسر و خطر درست میکند. او تمام مدت با لینگوئینی و کولت بدرفتاری میکند و دائم سعی میکند جلو پایشان سنگ بیندازد. وقتی متوجه حضور رمی در آشپزخانه میشود، بارها تلاش میکند او را به دام بیندازد و بکشد یا جلو پای او هم سنگ بیندازد.
با این حال، اسکینر نه باکفایت است نه خطرناک. او مردی معمولی است که تمام دغدغهاش پول درآوردن است. او بیشترین خطر را برای شهرت رستوران گوستاو دارد. اسکینر بیشترین ضعف را زمانی از خود بروز میدهد که تلاش میکند رمی را بکشد. اما هم رمی موفق میشود از دست او فرار کند و هم اینکه نقشهی او برای بالا کشیدن ارث لینگوئینی را به آسانی نقش بر آب میکند.
۵. کروئلا در «۱۰۱ تولهسگ خالدار» (One Hundred And One Dalmatians)
کروئلا «صد و یک تولهسگ خالدار» یکی از بهیاد ماندنیترین شخصیتهای شرور تاریخ سینماست. ظاهر او، قصه و نقشهی شیطانیاش و ترانهی ماندگارش همه و همه او را به یکی از خبیثترین شخصیتهای تمام دوران تبدیل میکند. با این حال، او قدرت خاصی ندارد. او وارث ثروتی هنگفت و طراح مدی با قدرتهای محدود، حتی برای یک انسان، است.
بزرگترین قدرت کروئلا دویل از ثروتش نشئت میگیرد. او بینهایت ثروتمند است و حاضر است از ترفندهای پنهانی و فریبکارانه برای رسیدن به هر آنچه میخواهد استفاده کند. با این حال، به جز دزیدن تولهسگهای خالدار و استخدام کردن چند دزد برای انجام کارهای کثیفش، کار زیادی از دستش برنمیآید.
۴. مادر گاتل در «گیسوکمند» (Tangled)
حضور مادر گاتل در کل «گیسوکمند» ناراحتکننده و اضطرابآور است. او نسخهی واقعگرایانهی یک مادر سرکوبگر است. او هوش بسیار زیادی و تمایل ذاتی به دیگران را بازیچهی دست خود قرار دادن برای رسیدن به اهدافش دارد. او هجده سال راپونزل را تحت کنترل و در واقع زندانی خودش نگه میدارد و ساعتهای زیادی را صرف این میکند که روی روان و عزت نفس راپونزل کار کند. در واقع، او را تحقیر و تضعیف کند.
مادر گاتل قدرتش را به شکلهای دیگری هم نشان میدهد. او برادران استابینگتون را فریب میدهد که فیلن رایدر را به دام بیندازند و بعد بدون معطلی به آنها خیانت میکند. با این حال، قدرتهای جادویی او بسیاری محدود است. او عمر زیادی کرده و میتوان موی راپونزل را به بازی بگیرد، اما کل قدرتش همین است. البته هوش مادر گاتل او را بالاتر از بسیاری از شخصیتهای شرور دیزنی قرار میدهد، اما در برابر ضد قهرمانهای خطرناکتر دیزنی، مخصوصاً جادوگرانی که در برابر شاهزاده خانمها قرار میگیرند، یک شخصیت شرور ضعیف به حساب میآید و حرف زیادی برای گفتن ندارد.
۳. شیر خان در «پسر جنگل» (The Jungle Book)
شیر خان «پسر جنگل» بیشتر از بسیاری از شخصیتهای شرور انیمیشنهای دیزنی خطر فیزیکی برای دیگران دارد. هرچه باشد او یک ببر است و در جنگل هم برای حیوانات دیگر و هم انسانها خطری جدی به حساب میآید. شیر خان یکی از ترسناکترین هیولاهای جنگل است. و تنها چیزهایی که او ازشان حساب میبرد شکارچیان و آتش است.
ما در فیلم شاهد خطرناک بودن شیر خان هستیم. او مادر و پدر موگلی را میکشد اما نمیتواند خود موگلی را بکشد. در واقع شکست او در برابر موگلی در طول فیلم تکرار میشود. با اینکه حیوانات دیگر جنگل از او وحشت دارند اما یک بچه میتواند با آتش او را شکست دهد. شیر خان میتواند خطرناک باشد اما پسر جنگل ضعف او را آشکار میکند.
۲. هانس در «یخزده» (Frozen)
هانس وسترگارد «یخزده» تا بخش زیادی از فیلم اصلاً مشخص نیست که شخصیت شرور قصه است. اما به یکباره در نیمههای فیلم متوجه میشویم که شرّ قصهی «یخزده» فقط قابلیت السا در تبدیل کردن همهچیز به یخ نیست. اولش اینطور به نظر میآید که او قرار است در کنار آنا به دنبال السا که از قصر فرار کرده است برود. اما بعد مشخص میشود که او این نقشه را کشیده و به آنا نزدیک شده تا آراندل را تصاحب کند. نقشهاش این است که بگذارد آنا در مسیر جستوجوی السا بمیرد و بعد هم برود سراغ السا و او را بکشد. او تقریباً موفق هم میشود. به جز حیلهگری و قدرتی که ربوده است، او شمشیرباز قهاری است.
اما هانس در تمام طول فیلم بدون اتکا به دیگران، به خودی خود ضعیف است. او که میان سیزده پسر خانوادهاش جوانترین است، هیچ قدرت سیاسیای ندارد. و در نبرد به گرد پای السا و قدرتهای یخزاییاش نمیرسد. هانس فقط با حیلهگری است که میتواند خطری برای دیگران به حساب بیاید، و جلو این هم پیش از آنکه خیلی دیر باشد گرفته میشود؛ و بدین تربیت شخصیت شرور «یخزده» خیلی زود از صحنه حذف میشود.
۱. اوگی بوگی در «کابوس پیش از کریسمس» (The Nightmare Before Christmas)
شخصیت اوگی بوگی با «کابوس پیش از نیمهشب» معروف شد. او به عنوان یک شخصیت شرور چندان هم ضعیف و به دردنخور نیست. او یک گونی پر از حشره، هیولایی بزرگ، قوی و باهوش است که تلههای مرگ خطرناک و استادانهای را برای دیگران پهن میکند. در فیلم میگویند که او با خونسردی آدم کشته است و ساکنان شهر هالووین به شدت از او میترسند.
اما هیچیک از اینها در نقطهی اوج «کابوس پیش از کریسمس» مهم نیست. آنجا که جک اسکلتی باید با او مبارزه کند، به زحمت حتی دستش به او میرسد. جز این، با اینکه قدرتمند است اما یک ضعف آشکار دارد. به محض اینکه گونیاش از هم پاره میشود، نیست و نابود میشود. اگر دیگران هم میدانستند که او به این شکل از بین میرود، هر کسی خیلی زودتر از اینها میتوانست او را از پا درآورد.
منبع: cbr
فقط خواستید یچیزی نوشته باشیدا :/
متاسفانه مقاله خیلی ضعیف با دلایل بسیار غیر منطقی بود…
بهترین و جذاب ترین شرور ها هم در لیست بودن
شیرخان ضعیفه؟ Lol خیر سرش ببره ها، قوی ترین تو کتاب جنگل بود