نقد انیمیشن «والاس و گرومیت: انتقام پنگوئن»؛ کادوی کریسمس استودیو آردمن
پس از سالها انتظار بالاخره زوج استثنایی والاس و سگاش، گرومیت با فیلم «والاس و گرومیت: انتقام پنگوئن» (Wallace & Gromit: Vengeance Most Fowl) بازگشتهاند و در کنار این زوج بامزه، دشمن قدیمی فدرز مکگراو هم حضور دارد؛ ولی خبر بهتر اینکه این بار در قالب یک فیلم بلند پای داستانشان مینشینیم. پارسال همین موقعها اخباری از استودیوی سازنده (Aardman Animations) به گوش رسید که خمیر عروسکسازی آنها با بسته شدن یک کارخانهی بهخصوص ته کشیده که خوشبختانه استودیو با رد این موضوع نگرانیهای ما را برطرف کرد. با این حال، ساخت انیمیشن استاپموشن کاری است بسیار پرزحمت، با خمیر مخصوص یا بدون آن. برای همین هر موقع که فیلمی از این استودیو بیرون بیاید باید آن را معجزهای دانست که در دنیای امروزی کم مانندش پیدا میشود. در نقد انیمیشن «والاس و گرومیت: انتقام پنگوئن» به این میپردازم که چرا موفقیت زوج خمیری بریتانیایی همه در سادگی آن نهفته که حتی پس از ترک عادت و بهکارگیری تکنولوژیهای تازه، روح خود را از دست نداده است.
به عنوان دومین فیلم بلند والاس و گرومیت از سال ۲۰۰۵ تاکنون و ششمین فیلم این فرنچایز، «والاس و گرومیت: انتقام پنگوئن» بازگشتی پرقدرت برای مخترع و سگ اوست و دیگر وقتش شده بود سری به این زوج استثنایی بزنیم که اولین بار با فیلم کوتاه «یک روز بزرگ» (A Grand Day Out) به مخاطبان معرفی شدند. والاس و گرومیت کاراکترهای ماندگاری هستند که اساسا با بریتانیا گره خوردهاند؛ از منش و رفتار گرفته تا لهجه و لباس، از همه چیز والاس و گرومیت فرهنگ ناب بریتانیایی میبارد و حقیقتا یکی از بهترین خروجیهای تمام ادوار این کشور به حساب میآیند. والاس و گرومیت پس از «یک روز بزرگ»، در سال ۱۹۹۳ و در یک فیلم کوتاه دیگر، یعنی «شلوار اشتباهی» (The Wrong Trousers) بازگشتند و شخصیت جذاب پنگوئن بدطینتت، فدرز مکگراو، هم اولین بار در این فیلم معرفی شد که حالا در فیلم تازه نقشی محوری یافته است. اولین فیلم بلند با محوریت والاس و گرومیت به «والاس و گرومیت: نفرین موجود خرگوشنما» (Wallace & Gromit: The Curse of the Were-Rabbit)، یعنی تقریبا بیست سال پیش بازمیگردد. با اینکه در این فرصت بیستساله از فیلم اول تاکنون، استودیوی سازنده، یعنی استودیوی «انیمیشنسازی آردمن» ما را از حضور بامزهی این مخترع و سگ باهوشاش بینصیب نگذاشته، اما یک فیلم بلند ۱۲۰ دقیقهای هدیهی کریسمسی است که خودمان نمیدانستیم چقدر به آن احتیاج داشتیم.
هشدار؛ در نقد انیمیشن «والاس و گرومیت: انتقام پنگوئن» خطر لو رفتن داستان وجود دارد
نقد انیمیشن «والاس و گرومیت: انتقام پنگوئن»؛ عروسکهای خمیری، رباتهای سیلیکونی
انیمیشن «والاس و گرومیت: انتقام پنگوئن» داستان خود را با معرفی زوج بامزهاش آغاز میکند؛ زوجی متشکل از یک مخترع مهربان، پرحرف اما احمق که سگ بیصدایش مجبور است پشت سر او تمام گندکاریهایش را جمع کند. این بار والاس (با صدای بن وایتهد که جایگزین پیتر سالیس شده که در سال ۲۰۱۷ میلادی درگذشت) یک کوتولهی کلاهبهسر هوشمند به نام نوربات (ریس شیراسمیت) اختراع کرده که در کارهای خانه و باغ کمک کند. نوربات ستارهی فیلم «انتقام پنگوئن» است که با تمام دیوانگیاش، از نظر گرومیت، فقط همه چیز را خرابتر از پیش و باری به دوشاش اضافه میکند. همین به شکرآب شدن رابطهی بین والاس و گرومیت میانجامد که فکر میکند والاس جایگزینی برای او پیدا کرده است. اما از آنجا که نمیتوان والاس و گرومیت را بدون هم متصور بود، خیالتان راحت که با تمام حماقتهای والاس، گرومیت همیشه در صحنه است تا هوای رفیقش را داشته باشد و حتی بدون یک کلمه دیالوگ، تمام این احساسات گرومیت به بیننده منتقل میشود.
فرقی ندارد که تابهحال چیزی از والاس و گرومیت دیدهاید یا نه، به محض شروع فیلم، داستان با معرفی جذاب و بهاندازهی خود از کاراکترها، به سرعت شما را با تمام شخصیتها و پسزمینهی آنها آشنا میکند. برای همین، با اینکه شرور داستان از فیلم ۱۹۹۳ «شلوار اشتباهی» بازگردانده شده، اما مهم نیست که حتما آن را دیده باشید. حتی اگر چیزی از «شان گوسفنده» یا «فرار مرغی» به گوشتان خورده باشد، میتوانید حدس بزنید با «والاس و گرومیت» با چه چیزی طرف هستید. هرچند فیلم پر است از نکات و ارجاعات ریز ولی دوستداشتنی برای کسانی که سایر فیلمهای فرنچایز را دیدهاند و شما هم با دیدن «والاس و گرومیت: انتقام پنگوئن» بیشک تشویق میشوید که سراغ سایر فیلمهای این زوج بامزه بروید که با گذر سالها هنوز اعجاز خود را از دست ندادهاند.
همزمان که والاس با اختراع خود خوش است، فدرز مکگراو را میبینیم که سالهاست به انتظار فرصت مناسب برای انتقام از والاس و گرومیت در سلول خود در باغ وحش نشسته. باید بگویم کاراکتر فدرز در «انتقام پنگوئن» خارقالعاده است؛ به ویژه صحنههای معرفی پنگوئن خبیث که با قابها و موسیقی دراماتیک آغاز میشود؛ اما پنگوئن به سرعت خود را در باغ وحش مییابد. زبان بدن فدرز با ظرافتی مثالزدنی تمام احساسات لازم را میرساند. به تصویر کشیدن این حرکات جزئی با مدلهای خمیری حتی از حرکات بزرگ و چشمگیر هم سختتر میشود. در دنیای شگفتانگیز والاس و گرومیت، فدرز واقعا از عجایب است که مدل او انگشت ندارد، ابرو و دهان ندارد، حتی چشمانش مثل والاس و گرومیت در حدقه نمیچرخند. اما با کوچکترین حرکات داستان خود را پیش میبرد.
در ادامهی داستان، این پنگوئن شرور نقشهای کشیده و موفق میشود نوربات را هک کند. مشخصا نقشهی پلید او جواب داده و آشوبی به کل شهر میافتد که علاوه بر والاس و گرومیت، پای پلیسها، آلبرت مکینتاش (پیتر کی) و پیسی موکرجی (لارن پتل) را هم به ماجرا میکشاند. وقتی کل شهر والاس را با شرور پشت تمام ماجراها اشتباه میگیرند، او میفهمد که باید نام خود را از اتهامات پاک کند. گرومیت اما بیسروصدا از راه میرسد و رفیقش را نجات میدهد و علاوه بر این، جواهر ارزشمندی را هم به صندوق پلیس بازمیگرداند.
شکوه «والاس و گرومیت» در سادگی آن است
سازندگان «والاس و گرومیت: انتقام پنگوئن» از هیچ نظر کم نگذاشتهاند؛ تکنیکهای استاپموشن فیلم خیرهکننده است با فریمهای فراوان که لحظهای رخوت ندارند. از کارگردانی گرفته، تا میزانسن، بازی با رنگها در پسزمینه و مدلهای کاراکترها، همه چیز در عین شادابی، همان حس نوستالژیک والاس و گرومیت سابق را دارد. فیلمنامه هم ساده، اما بینقص است. «انتقام پنگوئن» خودش را جدی نمیگیرد و پر شده از جوکهای شوهرعمهای و شوخیهای هوشمندانهای که از همان عنوان فیلم آغاز میشود؛ اما حتی اگر با بازی با لغات هم میانهای نداشته باشید، باز فیلم داستانپردازی بصری را به نحوی استادانه پیاده میکند که برای هر کسی بامزه است، کوچک و بزرگ هم ندارد. با وجود سادگی داستان و شوخیها و با اینکه ماجراهای والاس و گرومیت همیشه به شکلی قابل پیشبینی تمام میشوند، اما «انتقام پنگوئن» ثابت میکند اگر فرمولی جواب میدهد نیازی نیست که تغییرش بدهید.
با اینکه همچنان در فرایند ساخت «انتقام پنگوئن» از روشهای سنتی استاپموشن استفاده شده، اما استودیوی آردمن با تکنولوژی پدرکشتگی ندارد و حتی از مدلهای پرینتشدهی سیلیکونی در ساخت فیلم استفاده کرده یا برای صحنههایی که در آب اتفاق میافتد، به CGI متوسل شده که ساخت آن با خمیر و گل تقریبا غیرممکن است. «والاس و گرومیت: انتقام پنگوئن» اگر یک نکته را به ما یادآور شود، آن این است که نمیتوانید هیچوقت به طور کامل آدمها (یا در این مورد خاص، سگها) را با رباتها یا هوش مصنوعی جایگزین کنید. با پیشرفت صنعت انیمیشن، دیگر ایدهای نیست که نتوان آن را با کامپیوتر پیاده کرد؛ اما لذت خاصی در سادگی چیزی مثل استاپموشن نهفته؛ برای همین «انتقام پنگوئن» در کنار فیلمهایی مثل «فرار مرغی: طلوع ناگت» (Chicken Run: Dawn of the Nugget) و «پینوکیو» گیرمو دلتورو از بهترین فیلمهای اخیر هستند که به سادگی به دل مینشینند. حتی اگر هم اینجا و آنجا از جلوههای کامپیوتری و پرینترهای سهبعدی استفاده شده، سبک هنری انیمیشنهای آردمن همچنان در «والاس و گرومیت: انتقام پنگوئن» پابرجاست.
- کاراکترهای دلنشین و بامزه
- فیلمنامه و کارگردانی بینقص
- انیمیشن استاپموشن جذاب
- بازگشت پرقدرت شرور قدیمی
- ندارد
با اینکه CGI دست ذهنهای خلاق را باز گذاشته تا هر چه میخواهند بسازند، اما پایبندی آردمن به سادگی در سبک خود گاه تا جایی پیش میرود که برای هر استودیوی دیگری دیوانهوار به نظر میرسد؛ مثل استفاده از پروژکتوری کوچک برای صحنهای که در آن فدرز نوربات را هک میکند و به سبک ماتریکس شمارههای سبز روی صورت نوربات افتاده است. این افکت را به سادگی میتوان با جلوههای کامپیوتری پیاده کرد؛ اما با فیلمی مثل «والاس و گرومیت»، سادگی بیش از راحتی، در بدیهی و پایهای بودن ایدهها معنا میشود. زحمتی که پای هر فریم فیلم «والاس و گرومیت» کشیده شده، مساوی با عشقی است که یکراست از تصویر به بیننده هم میرسد. این همان چیزی است که گرومیت در صحنههای پایانی «انتقام پنگوئن» بر آن صحه میگذارد: با اینکه دستگاه چایساز پیچیدهی والاس به سرعت کار را راه میاندازد، اما یکموقع فقط لازم دارید بنشینید و به سادگی در قوری چینی لبپریدهی خود چای دم کنید.
شناسنامه انیمیشن «والاس و گرومیت: انتقام پنگوئن» (Wallace & Gromit: Vengeance Most Fowl)
کارگردانان: نیک پارک، مرلین کراسینگهام
نویسندگان: نیک پارک، مارک برتون
بازیگران: بن وایتهد، پیتر کی، لورن پاتل، ریس شیراسمیت
محصول: ۲۰۲۴، بریتانیا
امتیاز سایت IMDb به فیلم: ۸ از ۱۰
امتیاز فیلم در سایت راتن تومیتوز: ۱۰۰٪
خلاصه داستان: والاس با اختراع یک کوتوله به نام نوربات دیگر گرومیت را از یاد میبرد. اما این دو خبر ندارند که یک دشمن قدیمی از پشت میلهها برای آنها کمین کرده و میخواهد انتقام بگیرد. با اینکه نوربات هوشمند، حسابی برای کارهای خانه و باغ به درد میخورد، اما به زودی این دشمن بالدار با نقشههای پلید از راه رسیده و در شهر آشوب به راه میاندازد. حالا نوبت گرومیت است تا خرابکاری اختراع تازهی والاس را جمع کند و شهر را نجات دهد…
منبع: دیجیکالا مگ