قبل از بیگ بنگ در جهان چه خبر بوده است؟
وقتی در مورد منشاء جهان هستی و کائنات صحبت میکنیم، همه چیز به عبارت بیگ بنگ یا همان انفجار بزرگ منتهی میشود. اما کمتر کسی میپرسد که به راستی قبل از این انفجار بزرگ، در جهان چه خبر بوده است؟ آیا اصلا «چیزی» قبل از این انفجار وجود داشته یا همه چیز، «هیچ» بوده است؟
واقعیت این است که هرگز نمیتوان به جواب قطعی این سؤال رسید. اما بعضی دانشمندان حدسهایی در این باره میزنند. به طور مثال پرفسور «برایان گرین»، یکی از بزرگترین فیزیکدانان معاصر بر این عقیده است که بیگ بنگ شاید رخداد جالبی در عالم هستی بوده اما احتمال دارد که «اولین» رخداد نبوده باشد.
از سوی دیگر، وقتی دانشمندان از بیگ بنگ صحبت میکنند برای آن زمانی متصور میشوند. به طور واضحتر، بسیاری از مطالعات علمی میگویند که این رخداد در حدود ۱۳ میلیارد سال پیش اتفاق افتاده است. اما از این رخداد نمیتوان عقبتر رفت چرا که فرض بر این است که مفهوم زمان در دنیای اطراف ما از لحظهی انفجار بیگ بنگ شکل گرفته و معنا پیدا کرده، بنابراین از آن نمیتوان عقبتر رفت.
در کل بحث دربارهی بیگ بنگ و اتفاقات پیش از آن بسیار پیچیده است. ویدیوی ما در این رابطه را تماشا کنید و به ما بگویید که آیا به نظر شما بیگ بنگ نخستین رخداد در دنیای اطراف ما بوده؟
دیجیکالا به سادگی امکان دسترسی به کالا را برای افرادی که توانایی ویدیوسازی حرفهای دارند، فراهم میکند. اگر فکر میکنید استعداد، توانایی، امکانات، انگیزه و اشتیاق ویدیوسازی دارید، به دیجیکالا مگ تَلِنت بپیوندید.
برای کسب اطلاعات بیشتر روی دکمهی زیر کلیک کنید.
شاید مفید و ثمر بخش باشد بدانیم که زنجیره علت و معلول بصورت یک خط نمی باشد طوریکه در طول آن بسوی گذشته ها و آینده ها نتوان اولین و آخرین حلقه های آنرا بطور حقیقی و دقیق تعیین نمود بلکه دایره وار است و کلیه حلقه های آن منجمله اولین و آخرین بر هم منطبق و یکی اند، واحد و یگانه. هر کدام از حلقه های این زنجیره بطور کامل هم معلول حلقه قبل و هم علت حلقه بعد از خود می باشند. کلیه حلقه های قبلی از آغاز سفر تاکنون دیگر وجود ندارند بلکه یکی پس از دیگری با جهش های کلی کوانتمی از طریق گردش وقوع مهبانگ های هفتگانه بر اثر نوسانات خودکار و متوالی انبساط و انقباض به همدیگر تبدیل شده و به حلقه فعلی منجر گردیده اند، یعنی این عالم یا دنیا به شکل این آسمان و زمین و هرآنچه که بین آنهاست. کلیه حلقه های بعدی هم تا پایان سفر وجود ندارند بلکه هرکدام به ترتیب و نوبه خاص و ویژه خویش در چارچوب طرح مطلق آفرینش و بر اساس قوانین جاودانه و آئین نامه های اجرایی ثابت و پایدار و تغییر ناپذیر آن، با پرش های کلی کوانتمی به روش اشاره شده، از همین حلقه فعلی آفریده خواهند شد تا یک دور کامل روی دایره و بازگشت به همان آفرینش اولیه و سرمدی در نهایت کمال ایده آل خوبی و زیبایی، اعتدال و نظم و هماهنگی با کمیت و کیفیت بهشت محض. این روند و تصویر در محتوای هرکدام از گیتی ها یا کیهان ها و یا جهان های متناهی، مساوی، موازی و بیشمار بطور مطلق یکسان و برابر می باشند. نکته بسیار مهم و قابل توجه در این زمینه اینست که خدای حقیقی و واقعی ( یعنی خدا از دیدگاه علمی ) هیچ چیز دیگری نمی باشد غیر از محیط و محتوای کلیه گیتی ها یا کیهان ها و یا جهان های متناهی، مساوی، موازی و بیشمار. اما خدا از دیدگاه آئین ها و ادیان، فلسفه های آزاد، الهیات و حکمت ها و عرفان های فراوان و گوناگون دینی و منجمله بیخدائی آتئیستی فقط لفظ یا کلمه و یا واژه اند در زبان و خط و مفهوم محض و ایده انتزاعی در فهم و عقل محدود و ناقص انسانی و درست به همین دلیل هیچکدام در خارج از زبان و خط و فهم و عقل انسان هیچ گونه مصداق بیرونی ندارند و نه اینکه خدای دینی وجود داشته باشد و بیخدائی آتئیستی حقیقت نداشته باشد بلکه هردو به سهم مساوی با هم تهی از حقیقت اند.
جدا نمودن واجب الوجود از ممکن الوجود، خالق از مخلوقات، قرار دادن عالم غیب و امر و ملکوت در نهایت حاشیه بالائی هستی و وجود بیکران و عالم شهود و خلق و ملک در نهایت حاشیه پائینی آن و خیلی از جدا سازی های دیگر، حاصل خیال پردازی های اوهامی می باشند و نه نتیجه فعالیت های فکر و خیال روشن.
کلیه موجودات زنده و غیر زنده از لحاظ خمیر مایه ساختاری کالبد یا تن و یا بدن با هم مشترک اند، اما موجودات زنده نباتی و حیوانی و انسانی دارای نفوس مجرد یا من های منحصر بفرد و مستقل از همدیگر می باشند. خداوند متعال حقیقی و واقعی در آفرینش اولیه همین دنیا در نهایت کمال ایده آل خوبی و زیبایی، اعتدال و نظم و هماهنگی با کمیت و کیفیت بهشت محض، کلیه نفوس نباتی و حیوانی و انسانی را از نفس واحد و بیکران خود و هرکدام را بصورت زوجی در نهایت کمال ایده آل خوبی و زیبایی آفریده و به هرکدام جاودانگی اهداء نموده و نه از نفس یک موجود خیالی اوهامی تحت نام آدم. و کالبد های موجودات زنده و غیر زنده را از ذرات چهار بعدی زمانمکان نسبی و ذرات چهار بعدی بیزمانی بیمکانی نسبی ( هردو ابعاد خود وی ) بر رویهم با ماهیت های معکوس و کمیت های مساوی در ابعاد پلانک تحت عنوان نوسانگر های بنیادی هشت بعدی آفریده و نه از عدم یا نیستی. و بعد از مرگ، بدن ها را بر نمی انگیزاند بلکه من ها در نفس یا من واحد خود بموازات خواب ژرف و شیرین در طی حالت برزخ به کمک حواس، فهم و عقل بیکران خویش از مشاهده و تجربه عشق و زندگی روئیایی با کمیت و کیفیت بهشت محض برخوردار می نماید تا لحظه بسته شدن مجدد نطفه در رحم مادر و بیداری و تولد دوباره در همین دنیا در مداری برتر. لذا بینش و باور و تصویر دینی به شکل 《دنیا – برزخ – آخرت 》 حقیقت ندارد، زیرا پایان عالم یا حالت برزخ؛ معاد، برپائی قیامت کبری و فصل برداشت محصول در آخرت نمی باشد بلکه تولد دوباره در همین دنیا در یک درجه تکاملی برتر از درجه فعلی و الا آخر تا بازگشت به حالت بهشت محض در پایان این سفر دایره وار دنیوی، مقطعی، نزولی و صعودی بین مبدء و معاد حقیقی و واقعی ( یعنی مبدء و معاد از دیدگاه علمی و نه دینی ) . این سفر دایره وار به این دلیل مقطعی محسوب میشود که همیشه دوباره از نو آغاز میگردد و هر بار یکی از مراتب یا درجات تکاملی قبلی حذف میگردد. تعداد این سفر های مقطعی دقیقا مساوی خواهد بود با تعداد حلقه های زنجیره دایره وار علت و معلول !
در آخر اینکه فاصله زمانی واجب الوجود و هیولا ۱۰ به توان منفی ۴۳ ثانیه هستش که در علم فیزیک به زمان پلانک مشهوره و فاصله مکانی واجب الوجود و هیولا ۱۰ به توان منفی ۳۵ هستش که در همان علم فیزیک به طول پلانک مشهوره . نتیجه اینکه واجب الوجود و هیولا روی هم دیگر قرار دارن و یک واحد یگانه و مطلق هستن و از هم گسسته و منفصل نیستن .
ادمی ذرهای هست در هستی بدون انتها
ذهنتون زیاد درگیر نکنید
هر چقدر بدونید باز کمه هرچقدر نظریه ببینید و بخونید باز کمه هر چقدر اثبات های علمی ببینید باز کمه
ذهن انسان درک چنین مطالبی در چنین ابعاد بزرگیو نداره
هنوزم همه چیز از نظر علمی ثابت نشده
درباره چیزی که علم و دانش ندارید نظر ندید.