معرفی فیلم وال ای؛ زمانی برای عاشقی کردن (فیلمهای نوروزی قسمت ۴)
خیلیها معتقدند که انیمیشن «وال ای» شاهکار پیکسار است و جایگاهی حتی بالاتر از سری «داستان اسباببازی» دارد. فیلمی صامت که قهرمان آن یک روبات آشغال جمعکن است و داستانش در قرن بیست و نهم میگذرد. زمانی که زمین دیگر نابود شده چون ساکنانش به محیط زیست بیتوجه بودهاند.
والای روباتی است که ضایعات روی زمین را پاک میکند. او روباتی احساساتی است که یک گلدان نگه میدارد و شبها فیلم موزیکال «سلام دالی!» را میبیند. والای دلش میخواهد عاشق شود. یک روز سفینهای از نزدیکی زمین عبور میکند که روبات دیگری به نام ایو در آن است که دنبال نشانههای حیات روی زمین میگردد. والای عاشق ایو میشود و هم دلش میخواهد دل او را به دست بیاورد و هم زمین را دوباره زنده کند.
ایدهی فیلم را استانتون در یک جلسهی طوفان فکری داده بود. اینکه چه میشود اگر همه زمان را ترک کنند اما یادشان برود که آخرین روبات را خاموش کنند؟ ایدهی استانتون در واقع از «رابینسون کروزوئه» آمده بود.
طراحی انیمیشن «والای» بعد از «کمپانی هیولاها» پیچیدهترین کار طراحان پیکسار بود. آنها میخواستند فیلم واقعگرایانه به نظر برسد اما در عین حال شبیه فیلمهای علمی-تخیلی معمول هم نباشد.
استانتون که مسیحی معتقدی است اسم روباتی را که دنبال حیات میگشت ایو (حوا) گذاشت چون تنهایی والای او را یاد آدم انداخته بود پیش از آنکه خداوند همسرش را خلق کند.
فیلم به لحاظ فروش نهمین فیلم پرفروش سال ۲۰۰۸ شد. با توجه به اینکه اثر ویژهای بود و دیالوگی هم نداشت فروشش بیش از حد انتظار بود. فیلم در نظرسنجیها یکی از بهترین فیلمهای سال ۲۰۰۸ نامیده شد. فیلمی که نشان میدهد تخیل انسان میتواند همهی مرزها را از میان بردارد. فیلمی که نبوغ مبدعانهی پیکسار را به رخ میکشد و فیلمی که در ستایش عشق است. «والای» نشان میدهد عشق و دوست داشتن میتواند زمین خالی از سکنه را هم دوباره نجات دهد حتی اگر عاشق و معشوق دو روبات باشند که به زبان آدمیزاد هم صحبت نمیکنند.
فیلم برندهی اسکار بهترین انیمیشن هم شد.