معرفی فیلم ترمینال؛ زمانی که به انتظار میگذرانیم (فیلمهای نوروزی قسمت ۱۵)
فیلم «ترمینال» محصول سال ۲۰۰۴ ساختهی کارگردان کارکشته و بزرگ سینما استیون اسپیلبرگ از سوی منتقدان آنطور که باید و شاید قدر ندید در حالی که فیلم مهمی است. برای ما ایرانیها شاید فیلم جالبتری هم باشد چون فیلم الهام گرفته از داستان یک مهاجر ایرانی به نام مهران کریمی ناصری است. مهران کریمی متولد مسجد سلیمان است. او به اروپا میرود و در بلژیک به عنوان پناهندهی سیاسی پذیرفته میشود اما کریمی که دنبال پدرش بوده به انگلستان میرود. آنجا به امید پناهندگی تازه مدارک قبلی پناهندگیاش را نابود میکند. بلژیکیها او را به انگلیسیها پاس میدهند و برعکس تا اینکه این وسط سر از فرودگاه شارل دوگل درمیآورد و چون مدرکی نداشته از سال ۱۹۸۸ تا ۲۰۰۶ در فرودگاه دوگل ساکن میشود.
در فیلم اسپیلبرگ ویکتور که شخصیتی برگرفته از مهران کریمی است از کشوری خیالی به نام کراکوژیا آمده و به فرودگاه نیویورک که میرسد متوجه میشود پاسپورتش دیگر اعتباری ندارد چون ایالات متحدهی آمریکا دیگر کشوری به نام کراکوژیا را به رسمیت نمیشناسد. ٰرئیس فرودگاه چارهای نمیبیند جز اینکه او را در بخش ترانزیت نگهدارد تا مشکل حل شود. مشکلی که سالها به طول میانجامد.
بخش مهمی از گرما و صداقت فیلم محصول بازی تام هنکس است و بخش دیگر مطمئنا به استادی اسپیلبرگ در قصهگویی برمیگردد. ویکتور سالهای زیادی از زندگیاش را به انتظار میگذراند اما این انتظار به معنای وقت تلف کردن نیست. او واقعا در فرودگاه زندگی میکند و با مسافران و کارکنان فرودگاه دوست میشود و شخصیتش رشد پیدا میکند.
منتقدان معتقد بودند که اسپیلبرگ با این فیلم به قلمرویی سفر کرده که پیشتر به آن پا نگذاشته بود. برخی از منتقدان مثل اسکات نیویورک تایمز از این تجربه استقبال کردند اما برخی دیگر معتقد بودند که در این فیلم تواناییهای اسپیلبرگ تمام و کمال به نمایش درنمیآید و در یک مکان ثابت گاهی فیلم خستهکننده میشود.
«ترمینال» از آن فیلمهایی است که یادمان میآورد بعد از چند سال بعد شاید زندگی جدیدی در انتظارمان باشد اما وقت را نباید تلف کرد و هر لحظه را باید زندگی کرد.