معرفی فیلم در جستوجوی خوشبختی؛ بهای موفقیت (فیلمهای نوروزی قسمت ۱۱)
فیلم «در جستوجوی خوشبختی» درام بیوگرافیک احساس برانگیزی است که سال ۲۰۰۶ توسط گابریل موچینو از روی کتاب خاطرات کریس گاردنر به همین نام ساخته شد. ویل اسمیت در این فیلم با پسرش جیدن اسمیت همبازی شده است و شاید این شیمی و احساس واقعی بین پدر و پسر است که کمک کرده تا این حد فیلم گرم و صمیمانه باشد.
کریس گاردنر در سال ۱۹۸۱ فروشندهای است که همهی زندگیاش را روی یک دستگاه اسکن استخوان قابل حمل سرمایهگذاری میکند. او دستگاه را پیش دکترهای مختلف میبرد و به آنها نشان میدهد و در حالی که موفق به فروختن تعداد زیادی از این دستگاه هم میشود فاصلهی زمانی میان فروشی که میکند و زمان قسط وامهایش باعث میشود روز به روز دستش خالیتر شود. مشکلات مالی ازدواجش را تهدید میکند. یک روز گاردنر موقع کار با جی توییستل مدیر یک شرکت آشنا میشود و با حل کردن یک مکعب روبیک او را تحتتأثیر قرار میدهد. در شرایطی که روز به روز وضع مالی کریس بدتر میشود به کمک ارتباطش با توییستل بهعنوان کارآموز بازار سهام و سرمایه شروع به کار میکند.
ممکن است فکر کنید از آن افسانههای رویای آمریکایی است که هر چند بر مبنای واقعیت ساخته شده اما شانس بیشتر در آن دخیل است. اما باید تا انتهای فیلم را ببینید. کریس بارها و بارها شکست میخورد. لحظاتی وجود دارد که همراه او اشکتان سرازیر میشود اما ناامید نمیشود و به تلاشش ادامه میدهد.
ویل اسمیت برای بازی در نقش کریس گاردنر نامزد دریافت جایزهی اسکار شد. منتقدان هم نسبتا به فیلم روی خوش نشان دادند و امتیاز آن در سایت متاکریتیک ۶۴ از ۱۰۰ است. منتقدان معتقد بودند که بزرگترین شگفتی فیلم این است که اثر چرند و معجزهواری از کار درنیامده بلکه تصویر بسیار صادقانهای از تلاش توام با شکستهای متعدد یک مرد ارائه میکند. فیلمی که نشان میدهد برای رسیدن به روزهای خوش چارهای نداریم جز اینکه در روزهای سخت دوام بیاوریم.