پل توماس اندرسون؛ مظهر نبوغ سینمایی (تعطیلات عید از کی چی ببینیم؟)
در کارنامهاش ۹ فیلم بلند دارد و یازده نامزدی اسکار که یکی از آنها برای فیلم «لیکوریش پیتزا» است که همین سال گذشته اکران شد. فیلم «لیکوریش پیتزا» حال و هوای سرخوشانهای دارد و قرار است مدل کمدی «punch drunk love» باشد. پل توماس اندرسون با همان یک فیلم «رشتهی خیال» میتوانست در بین مهمترین کارگردانهای قرن ۲۱ قرار بگیرد. فیلمی که به لحاظ بافت بصری شکوهمند بود. از آنجایی که فیلمبرداری فیلمهایش را غالبا خودش انجام میدهد بخش زیادی از زیباییشناسی فیلمهای توماس اندرسون مدیون نبوغ خودش است. بین سه فیلمی که در ده سال اخیر ساخته «رشتهی خیال» و «فساد ذاتی» از «لیکوریش پیتزا» امتیاز بیشتری میگیرند ولی در این دو سال کرونایی «لیکوریش پیتزا» هم فیلمی است که باید قدر سرخوشیاش را دانست.
«لیکوریش پیتزا» فیلم شیرینی است. داستان یک رابطهی عاشقانه و دوستانه که شاید دو سر این رابطه چندان متناسب نباشند. پسری که دانشآموز کالج است عاشق دختری دانشجو میشود اما چون نمیخواهد دختر بترسد او را به عنوان یک دوست کنار خودش نگه میدارد. با هم کسب و کار به راه میاندازند و خلاصه کل فیلم شاهد دعواهای این دو نفر با پسزمینهی اتفاقات اقتصادی و سیاسی دههی ۷۰ آمریکا هستیم تا به آن لحظهی افسانهی پریانی آخرش کار برسیم.
اما اگر میخواهید فیلمهایی واقعا سطح بالا از پل توماس اندرسون ببینید «فساد ذاتی» و «رشتهی خیال» در الویت است. از قصهی اولی ممکن است سردرنیاورید اما به لحاظ تصویر و موسیقی شاخکهای زیباییشناسانهتان را به شدت فعال میکند. دومی اما قصهاش هم درجه یک است. اینکه چطور عشق ممکن است منجر به رابطهای مازوخیستی و سادیسمی شود. با بازی خارقالعادهای از دنیل دیلوئیس در نقش یک طراح لباس سطح بالا که علیرغم همهی دوریاش از زنان در نهایت در دام محبت زنی معمولی میافتد. ضمن تماشای فیلمهای پل توماس اندرسون به موسیقی همکاری همیشگیاش جانی گرینوود هم گوش کنید که چطور بار احساسی سکانسها را بیشتر میکند.