نوآ بومباک؛ لذت تماشای روشنفکر نیویورکی (تعطیلات عید از کی چی ببینیم؟)
نوآ بومباک از آن کارگردانهایی نیست که همه اهل دیدن فیلمهایش باشند. در حقیقت فیلمساز خاصی است برای کسانی که فیلمهای خاص دوست دارند. حالا خاص به چه معناست؟ در مورد بومباک یعنی فیلمهایی با حال و هوای نیویورکی دربارهی آدمهای روشنفکر. در ده سال اخیر بومباک توانسته با فیلمهای «فرانسس ها» و «وقتی جوان بودیم» و «داستانهای مهیهروویتز» که هر سه تایشان دربارهی رابطهی آدمها با همدیگر بود اسم خودش را تثبیت کند. آخرین فیلمش «داستان ازدواج» دو سال پیش نامزد اسکار شد و داستانش جوری بود که مخاطبهای بیشتری هم به دست آورد. از آن کارگردانهایی است که تا حالا ناامیدمان نکرده و بهخصوص مدل بازی گرفتنش از بازیگرها باعث میشود که فیلمهایش حسابی واقعگرایانه از آب دربیایند.
اگر بخواهم دو فیلم از کارنامهی بومباک را به عنوان نمونه کار او مثال بزنم یکی «داستانهای مهیهروویتز» است و دیگری «فرانسس ها». اولی دربارهی پیچیدگیها و مشکلات یک خانواده و بخصوص رابطهی پسران با پدرشان و برادران با یکدیگر است. با بازی دلنشین داستین هافمن و هنرمندی بن استیلر و آدام سندلر که یکی از بهترین فیلمهای سالهای اخیر است که دربارهی رابطهی افراد یک خانواده با یکدیگر ساخته شده.
«فرانسس ها» متعلق به جهان کاملا متفاوتی است. دختری آزاد و مدرن و رها و سرخوش که زندگیاش در رابطه با دوستانش معنا پیدا کرده و وقتی رابطههای دوستیاش دستخوش تلاطم میشوند میترسد.
نقطهی مشترک هر دو فیلم اینجاست که بومباک به شیوهی روشنفکرانه و البته با چاشنی شوخطبعی میتواند لایههای زشت و زیبای شخصیتهای کاراکترهای فیلمهایش را برایمان حلاجی کند. اگر کمی بدبینتر بود میشد او را به وودی آلن تشبیه کرد اما او بدبینی آلن را ندارد. به نظر میرسد سرشت بشر برایش جالب است. فیلم «داستان ازدواج» بومباک بیشتر از سایر آثارش دیده و تحسین شده ولی اتفاقا بهترین فیلمش نیست. شاید بشود گفت سرراستترین و سادهفهمترینشان است.