معرفی فیلم زندگی پای؛ به رویا و معجزه باور داشته باشید (فیلمهای نوروزی قسمت ۲)
آنگ لی فیلمساز تایوانی را با فیلم «ببر غران، اژدهان پنهان» میشناختند که برگرفته از داستانهای جنگجویان چینی بود و زیباییشناسی سینمای رزمی شرق در آن دیده میشد. بعدتر با فیلم «کوهستان بروکبک» از فرهنگ شرقی فاصله گرفت و یک فیلم آمریکایی ساخت. فیلم «زندگی پای» تلفیقی از تفکر شرقی او با شیوهی فیلمسازی آمریکایی است.
قهرمان فیلمش اینبار البته از آسیای شرقی نیست. پای یک پسر هندی است. روایت فیلم با گفتوگوی یک روزنامهنگار کانادایی با پای دربارهی زندگی او شروع میشود چون پای بازماندهی یک سانحهی دریایی در سالهای نوجوانیاش است و کتابی هم در آنباره نوشته که نظر روزنامهنگار را جلب کرده است. قصهای که معلوم نیست چقدر حقیقت داشته باشد و چقدر از آن افسانه باشد.
پای ۱۶ ساله با خانوادهاش سوار کشتی هستند تا به کانادا بروند. کشتی که حامل چند حیوان از جمله یک ببر بنگال است. طوفان میشود و کشتی در آب فرو میرود و پای موفق میشود خودش را به قایق نجات برساند غافل از آنکه پای در آن قایق نجات تنها نیست و ببر بنگال زیر قایق است. اسم ببر را ریچارد پارکر میگذارد و مجبور است که تا رسیدن به یک ساحل هم با آب و هوا، هم گرسنگی و هم ببر درندهای مثل ریچارد پارکر سر کند.
فیلم به لحاظ بصری به خصوص اگه سه بعدی آن را ببینید اثر شگفتانگیزی است. جلوههای ویژهی فیلم خیلی خوب است و راجر ایبرت قصهگویی آن را هم یک دستاورد خطاب کرده بود. از جمله معدود فیلمهایی است که استفادهی آن از 3D واقعا به منطق داستانی و عمیقتر شدن در صحنهها کمک میکند.
پای در تمام طول سفر ایمان دارد که بالاخره به یک ساحل آرام خواهد رسید. به علاوه از جایی به بعد طبق تفکر شرقی به این باور میرسد که ریچارد پارکر در حکم همراه، او را در این سفر همراهی خواهد کرد. این باور و ایمان به پای کمک میکند تا در سختترین لحظات دوام بیاورد.
«زندگی پای» از آن فیلمهایی است که سکانسهای بصری ماندگار کم ندارد. فیلمی که میتواند از یک ببر صامت شخصیتی به یادماندنی خلق کند.
من این فیلم را سه بعدی ندیدم ولی به اندازه کافی حظ بصری بردم. و آنچه در ذهنم حک شد مکالمه کوتاهی بود که نقش اصلی فیلم (عرفان خان) در انتهای داستان با نویسنده داشت. و از آن به بعد خود عرفان خان مرحوم نیز در ذهنم ماندگار شد …