چرا بچهها حروف الفبا را برعکس مینویسند؟
بچهها کارهای جالب و عجیبوغریب زیادی انجام میدهند. یکی از این کارها، برعکس یا وارونه نوشتن حروف است که به آن نوشتن آینهای هم میگویند. شاید خودتان هم در کودکی این موضوع را تجربه کرده باشید. اگر فرزند شما حروف را برعکس مینویسد، احتمالا از این بابت نگران شدهاید و این موضوع را غیرطبیعی میدانید. زمانی که همسنوسالان او را میبینید که تمام حروف الفبا را در جهت درست و به راحتی مینویسند، احتمالا نگرانیاتان دو چندان میشود و برایتان این سؤال پیش میآید که چرا فرزندتان این کار را انجام میدهد و مشکل از کجاست؟
لازم است به شما بگوییم که نیازی به نگرانی نیست و این موضوع بر خلاف تصور شما، کاملا طبیعی است. به یاد داشته باشید که فرزندتان از حروف درست استفاده میکند، فقط آنها را در جهت درست نمینویسد. بنابراین قدرت تشخیص حروف و استفاده از آنها در زمان مناسب را دارد. اگر هنوز قانع نشدهاید که این موضوع طبیعی است، این ویدیو را ببینید. در این ویدیو به علت برعکس نوشتن حروف توسط بچهها پرداخته شده است.
فردی که در ویدیو است، تعداد زیادی از یادگاریهای خود در پیشدبستانی را نشان میدهد. چیزهایی مثل نقاشی معمولی خانواده، یک گربهی خندان، رنگینکمان و گلهایی که ماهرانه کشیده شدهاند. بعد میرسد به اسم خود که کاملا برعکس نوشته شده است. عجیب است، نه؟ اما او میگوید عادت داشته که همیشه این کار را انجام دهد.
اگر اسم خود را هم کامل برعکس نمینوشته، معمولا فقط یک حرف یا عدد تصادفی را اینطوری مینوشته است؛ مثل اینکه در کلمهی کیندرگارتن (مهدکودک)، حرف G را برعکس نوشته است. به این کار «نوشتن آینهای» میگویند. بیشتر بچه های زیر ۷ سال در مقطعی از زمان، به یک نحوی این کار را انجام دادهاند. این موضوع الان مسخره به نظر میآید، اما برعکس نوشتن حروف کاملا طبیعی است.
این کار نشانهی این است که چطور ذهن ما برای دیدن جهان تکامل پیدا میکند. یادگیری نوشتن تقریبا سخت است. اول باید مجموعهای از شکلهای انتزاعی را بفهمیم؛ سپس همانطور که در حال یادگیری هستیم، باید درک کنیم که در انگلیسی، حروف از چپ به راست نوشته میشوند. از همان اوایل، بعضی از بچهها قبل از اینکه به درستی درک کنند که باید از کدام طرف بنویسند، هر جا که فضای خالی بود، شروع به نوشتن میکنند.
خانمی که در ویدیو صحبت میکند به مخاطبان میگوید که اگر حرف K را در گوشهی سمت راست صفحه مینوشته، بقیهی اسم خود را در فضای خالی سمت چپش مینوشته است. او با حرف K شروع میکرده، چون میدانسته که K اولین حرف اسمش است و از سمت راست به چپ میرفته و K را برعکس مینوشته و I و M را هم برعکس مینوشته است؛ اما ما متوجه آنها نمیشویم، چون دقیقا یکسان هستند؛ از هر طرف نوشته شوند، یکشکل هستند.
«راب مکنتاش» پروفسور عصب شناختی تجربی در دانشگاه ادینبرو است. اون سالها انواع مختلف نوشتن آینهای را مطالعه کرده است. او میگوید چیزی که خیلی رایجتر است، نوشتن آینهای ناقص است، که در آن ممکن است متن از سمت درست نوشته بشود، اما حروف تکی برعکس نوشته شوند. بنابراین ممکنه حرف D بهعنوان B یا B به عنوان D نوشته شود.
ممکن است فکر کنید: «که چی؟ بچهها هنوز در حال یاد گرفتن هستند و هنوز شکلها را درک نمیکنند.» اما این احتمال وجود ندارد که یک بچه، همان حرف را به طور کامل سروته کند. ما اینجا دربارهی اینکه بچهها یک حرف را کاملا با یک حرف دیگه اشتباه کنند، صحبت نمیکنیم. یادتان باشد، این خانم از حروف اشتباه استفاده نمیکرد، او از حروف درست، به ترتیب درست استفاده میکرد. فقط آنها را برعکس مینوشته است.
چطور این کار را میکرده است؟ جواب کوتاه این است که بچهها در این مرحله نمیتوانند این تصاویر آینهای را تشخیص دهند. ما تمایل داریم که فکر کنیم علت این موضوع این است که بچهها در تشخیص دادن تصاویر آینهای بد هستند، اما میتوانیم نظرمان را تغییر دهیم و بگوییم که در واقع بچهها در تعمیم دادن انواع تصاویر آینهای خیلی خوب هستند. به نظر میآید این چیزی است که مغز انسان برای انجام آن تنظیم شده است.
برای این ناتوانی در تشخیص دادن تصاویر آینهای یک اسم وجود دارد: «عمومیتبخشی آینهای» ذهن ما بزرگسالان هم همیشه این کار را انجام میدهد. به مجسمهی آزادی فکر کنید. احتمالا بتوانید تصور کنید که یک مجسمهی سبز رنگ است که یک مشعل دستش است؛ اما مشعل در کدام دست او قرار دارد یا احتمالا بتوانید لوگوی اپل رو توصیف کنید.
مشکل این است که جهتیابی به معنای اینکه چیزی رو به سمت چپ یا راست قرار دارد، بهندرت به حافظه سپرده میشود، چون در دنیای طبیعی، این موضوع واقعا چندان اهمیتی ندارد. وقتی صورت حیوانی که رو به سمت چپ است را میبینیم، باز هم زمانی که میچرخد، او را بهعنوان یک سگ تشخیص میدهیم. زمانی که سمت راست کسی مینشینیم، وقتی که آن فرد روبهروی ما میایستد یا سمت چپ ما مینشیند، تعجب نمیکنیم.
هویت بیشتر اشیا در طبیعت، بر اساس اینکه رو به کدام طرف هستند، تغییر نمیکند. درختها، گیاهان و حیوانات اساسا یک جورایی شبیه به هم هستند. بنابراین ذهن ما گوشهها را برش میدهد تا به ما اجازه دهد این چیزها را سریع تشخیص دهیم و آنها را بدون تمرکز روی جهت، به حافظه بسپاریم.
نکتهی آخر
زمانی که صحبت از حروف، اعداد و چیزهای دیگر میشود که به جهت وابسته هستند، ما باید کمی بیشتر تلاش کنیم تا به یاد بیاوریم کدام طرف درست است. ما به نحوی باید جلوی تمایلمان را برای تعمیم دادن غیر ارادی بگیریم که در واقع یک مهارت شگفتآور است. ذهن ما برای تعمیم دادن آینهای تکامل پیدا کرده است و ما به آن یاد دادهایم که چه زمانی و چطور این مهارت را غیرفعال کند.
چقدر جالب بود. ممنونم! پس فقط من این مشکلو ندارم. من دست چپ و راستم را فقط از روی یک نشونهای که روی دست راستمه میتونم تشخیص بدم