نفسگیر: صحنهی افتتاحیهی The Last of Us
اکثر بازیها و آثار سینمایی معمولا یک شروع آرام و ساکت دارند که در اغلب آنها کارگردان سعی میکند بازیکننده یا مخاطب خود را به بهترین و پایهایترین شکل ممکن با دنیای اثر آشنا کند. با این حال، در بعضی موارد با افتتاحیهایها مواجه میشویم که موی تنمان را سیخ میکنند. این صحنهها آنقدر عمیق و تاثیرگذار هستند که باعث میشوند تا انتهای داستان مرتبا به آنها فکر کنیم و درگیرشان شویم. به طریقی که به ما انگیزه لازم را برای ادامه دادن میدهند. بر این اساس، همگی باید اهمیت صحنهی آغازین هر اثری را جدی بگیریم. در این بین «آخرین ما» (The Last of Us) یکی از بهترین افتتاحیههای تاریخ صنعت بازی را دارد. در واقع اگر قرار بود به جای سری مقالات نفسگیر بیاییم کل صحنههای تاثیرگذار صنعت بازی در یک دههی گذشته را با همدیگر در مطلبی معرفی کنیم، قطعا افتتاحیه آخرین ما را جزء سه گزینه اول فهرست قرار میدادیم.
آخرین ما از جایی شروع میشود که شما به عنوان بازیکننده کنترل سارا، دختر جول، را بر عهده میگیرید. چیزی به بامداد باقی نماند و جول تازه به خانه رسیده. در ادامه سارا کادوی تولد جول را به او تقدیم میکند؛ ساعتی که تا انتهای داستان روی دست جول باقی میماند؛ ساعتی که بعدها به نمادی تاثیرگذار در دنیای آخرین ما تبدیل میشود. پس از این، سارا به خواب میرود. بعد از گذشت مدتی، تامی – برادر جول – به تلفن خانه زنگ میزند و میخواهد تا فورا با جول صحبت کند. در این لحظه، تلفن قطع میشود و بازیکننده کنترل سارا را کاملا به دست میگیرد. از اینجا به بعد با نگاه کردن به گزارشهای تلویزیون، روزنامهها و اتفاقات بیرون تقریبا میتوانید بفهمید که چه اتفاقی در اطراف شما در حال رخ دادن است. پس از کمی گذشت و گذار در اتاقهای خانه به طبقه پایین میروید. در این لحظه، ناگهان جول سر و کلهاش پیدا میشود و ناگهان یک اینفکتد را با شلیک گلولهای او را نقش زمین میکند. در ادامهع به همراه تامی سوار ماشین میشوید تا محل را به سرعت ترک کنید. در بین راه با یک خودروی ون تصادف میکنید و پای سارا در این حادثه آسیب میبیند. از اینجا به بعد کنترل جول را به دست میگیرید. ترجیح میدهم از اینجا به بعد دیگر چیزی درباره اتفاقات پیشرو نگویم و ازتان بخواهم تا همین الان ویدیویی که در بالای متن برایتان قرار دادهایم را ببینید و سپس به خواندن مطلب ادامه دهید.
صحنه مرگ سارا دقیقا جایی است که آخرین ما به تراژیکترین و تاثیرگذارترین شکل ممکن به شما خوشآمدگویی میکند. این سکانس بهمان میگوید که آخرین ما درباره یکسری زامبی ترسناک و کشتن آنها نیست. آخرین ما قصهی شخصیتهاست. آخرین ما احساسات انسانی را با واقعیترین شکل ممکن به نمایش میگذارد. صحنه مرگ سارا دقیقا جایی است که شخصیت جول شکل میگیرد. تمامی رفتارها و حرکاتی که در ادامه داستان از سوی جول میبینیم، از این صحنه آب میخورد. اینکه جول آنقدر خشن و بیگدار با دشمنان مبارزه میکند، اینکه حاضر است برای نجات الی دست به هر کاری بزند، اینکه حاضر است در پایان داستان قید دنیا و همه چیز را برای نجات الی بزند، به خاطر این سکانس است. کل حضور سارا در آخرین ما شاید به بیست دقیقه هم نرسد، اما تاثیر او تا همیشه با جول و بازیکنندگان باقی میماند.
بعید میدانم کسی این صحنه را ببیند و تحت تاثیر قرار نگیرد. در ابتدای بازی ما نه جول را میشناسیم و نه از سارا چیزی میدانیم. هیچ خبری هم از الی نیست. اما کارگردانی، بازی بازیگران و به اشتراکگذاری احساسات آنها در حدی خوب کار شده که ناخودآگاه تمامی مسائل حاشیهای را فاکتور میگیریم و با تمام وجود، تماشاگر اتفاقاتی هستیم که روی صفحه نقش میبندد.
مهم نیست صحنه مرگ سارا را چندبار ببینید. به شخصه هربار که تماشای آن مینشینم، تحتتاثیر قرار میگیرم. همین را بدانید که ساخت این صحنه حتی برای بازیگران و سازندگان بازی هم حسابی تاثیرگذار بوده است؛ در حدی که پس از هربار ضبط این صحنه، بازیگران با گریه کار را به پایان میرساندند. تروی بیکر، صداپیشه شخصیت جول، از این صحنه به عنوان دومین روز سخت زندگیاش یاد میکند و به عنوان یک بازیگر، آن را بدترین تجربهاش زندگیاش میداند. جدا از این، با جستوجوی کوتاهی در یوتیوب میتوانید واکنش مردم را نسبت به این صحنه ببینید و باز هم تحتتاثیر قرار بگیرید.
گفتنی است که سازندگان در ابتدا افتتاحیهی متفاوتی را برای بازی در نظر داشتند. در آن افتتاحیه بازیکنندگان در نقش جول قرار میگرفتند و به خانهی همسایهشان میرفتند و آنجا با اینفکتدها درگیر میشدند. با این حال، در همان مرحله اولیه ساخت طراحان و افراد حاضر در پروژه با طرح ایده بازی کردن در نقش سارا، افتتاحیه بازی را کاملا تغییر دادند؛ چرا که بازی در نقش یک کودک، نسبت به مرد قدرتمند که به راحتی میتواند از خودش دفاع کند بسیار تاثیرگذارتر و ترسناکتر است.
در هر صورت خوشحالیم که این اتفاق افتاد. اتفاقی که منجر به خلق یکی از ماندگارترین صحنههای تاریخ صنعت بازی شد.
نفسگیر:
منفجر کردن مگاتون در فالآوت ۳
مواجهه با سایکو منتیس در متال گیر سالید
مبارزه با کرونوس در گاد آو وار ۳
مرحلهی No Russian در Modern Warfare 2