کشفهای کوچک سینمایی؛ بهترین فیلمهای مستقل سال ۲۰۱۹
این فیلمها جواهرات سال گذشتهی سینما بودند که شاید به خاطر اکران محدودتر از بلاکباسترها از نظرها دور مانده باشند. احتمالا از فهرست فیلمهای مستقل آشناترین اسم برایتان نوآ بومباک باشد. کارگردان نیویورکی که در ادامهی سنت وودی آلن فیلمهای نیویورکی مربوط به طبقهی متوسط رو به بالا با دغدغههای جذاب بشری و البته یکجور شوخطبعی ظریف و گزنده و سیاه میسازد. «داستان ازدواج» سال گذشته برندهی جوایز زیادی شد. اما به جز آن فیلمهای دیگری هم در میان آثار مستقل وجود دارند از جمله اثری به نام «کلمنسی» که نامش را کمتر شنیدهایم و اطلاعاتی که از آن داریم بسیار کم است. جوایز فیلمهای مستقل مثل اسپریت به همین کار میآید که جواهرات کوچک سینما را که ممکن است از زیر چشم در بروند معرفی میکنند.
نامزدهای جوایز اسپریت میتوانند نشان بدهند که کدام فیلمها، به خصوص در عرصهی سینمای مستقل قابلیت توجه را دارند.
نمونهاش این که سال ۲۰۱۸ فیلم «اگر خیابان بیل میتوانست حرف بزند» جایزهی بهترین فیلم اسپریت را برد و رجینا کینگ که از آن فیلم برندهی جایزهی بهترین بازیگر نقش مکمل زن شده بود اسکار را هم توانست به خانه ببرد.
سال پیش از آن فیلم «برو بیرون» جوردن پیل که جایزهی بهترین کارگردانی و بهترین فیلم را از اسپریت گرفته بود در اسکار برندهی جایزهی بهترین فیلمنامه شد.
نامزدهای جوایز اسپریت ۲۰۱۹ نشان داد که کمپانیهای شبکههای استریم مثل آمازون و نتفلیکس تا چه حد قدرت گرفتهاند و حالا محصولاتشان در سینما میتواند عرض اندام کند. در این فیلمهایی را معرفی میکنیم که سال گذشته نامزد دریافت جایزهی بخش بهترین فیلم و بهترین فیلم اول اسپریت شدند و در نتیجه مهمترین فیلمهای مستقل سال گذشته به حساب میآیند.
زندگی پنهان
عنوان اصلی: Hidden Life
کارگردان: ترنس مالیک
بازیگران: ماتیاس اسکونآرتس و والری پشنر
امتیاز متاکریتیک: ۷۶ از ۱۰۰
یک درام تاریخی ساختهی کارگردان مولف آمریکایی ترنس مالیک، که در آن برونو گانز و مایکل نیکویست آخرین نقشآفرینیهای خودشان را ارائه میدهند. فیلم یک اثر بیوگرافیک برمبنای زندگی فرانتز یاگراستاتر است. فرانتز یاگراستاتر حاضر نمیشود در جنگ جهانی دوم برای نازیها بجنگد. وقتی این دهقان اتریشی کشاورز تهدید به اعدام میشود عشقش به همسر و بچههایش و ایمانش به درستی تصمیماش است که روح او را زنده نگهمیدارد. دهمین فیلم ترنس مالیک برای اولینبار در جشنوارهی فیلم کن به نمایش درآمد و منتقدان هم نقدهای نسبتا مثبتی روی آن نوشتند.
پیتر بردشاو منتقد گاردین معتقد است که احتمالا مالیک نسبت به استانداردهای خودش تا حدی در این فیلم موفق میشود به اهدافش برسد. او سعی میکند که مقداری حس و حال استیلیزه از زندگی درونی یک مرد بدهد. از ساختار روحی و احساساتش. فیلم به طرز قابل تحسینی جدی است اما زیادی ایستا و ساکن است.
برخلاف بقیهی فیلمهای مالیک این یکی ساختار خطیتر و سرراستتری دارد و طرفدارانش را بعد از فیلمهای آخر شکستخوردهی او مثل «شوالیهی جامها» و «آواز به آواز» امیدوار کرد.
کلمنسی
عنوان اصلی: Clemency
کارگردان: چینونی چیکوو
بازیگران: آلفری وودوارد، ریچارد شیف
امتیاز متاکریتیک: ۷۶ از ۱۰۰
فیلم «کلمنسی» از آن دسته آثاری است که کمتر دربارهاش شنیدهایم و اولین نمایشاش هم در جشنوارهی فیلم ساندنس بوده است. فیلم داستان زنی به نام برنادین ویلیامز است. او نگهبان زندانیان محکوم به مرگ است. و در نتیجه فشار روانی عجیبی رویش وارد میشود. وقتی قرار است یکی دیگر از زندانیان را به سمت اعدام ببرد باید با شیاطین وجود خودش روبهرو شود و دست و پنجه نرم کند.
وقتی فیلم در جشنوارهی فیلم ساندنس جایزهی هیات داوران را از آن خودش کرد چیکوو تبدیل به اولین کارگردان زن سیاهپوستی شد که موفق به دریافت این جایزه شد. فیلم نقدهای مثبتی دریافت کرد و منتقدان معتقدند که کارگردان موفق شده مسائل جدی اجتماعی را در یک درام نفسگیر به تصویر بکشد. به خصوص همگی بازی برجستهی آلفری وودوارد را ستایش کردهاند که اتفاقا در بخش بازیگری هم نامزد دریافت جایزهی اسپریت شده است. بازی او نامزد دریافت جایزهی گاتهام هم شد. فیلم جمع و جوری بود که زیاد هم از آن صحبت نشد.
خداحافظی
عنوان اصلی: Farewell
کارگردان: لولو وانگ
بازیگران: آکوافینا، ژائو شوژن، زی ما
امتیاز متاکریتیک: ۸۹ از ۱۰۰
بیلی یک نویسندهی مشتاق و پرشور دورگهی آمریکایی و چینی است. او رابطهی نزدیکی با مادربزرگش دارد که در چین زندگی میکند. والدین بیل در یک نامه به او خبر میدهند که مادربزرگش گرفتار سرطان شده است و احتمالا زیاد زنده نمیماند. اما آنها جواب آزمایشها را دستکاری میکنند تا مادربزرگ از بیماری و مرگ خودش باخبر نشود و بتواند روزهای باقیمانده را با شادی زندگی کند. علیرغم این که والدین بیل از او میخواهند در نیویورک بماند او برای دیدن مادربزرگش به چین میرود. اما ماجرا به این سادگی نیست. بیل دچار اختلاف فرهنگی با خانوادهاش میشود و اتفاقات زیادی این وسط رقم میخورد.
فیلم که با بودجهی ۳ میلیون دلاری ساخته شده بود فروش خوبی کرد و نقدهای مثبت زیادی هم رویش نوشته شد. در ادامهی موفقیت «آسیاییهای پولدار دیوانه» که سال گذشته گیشهها را تسخیر کرد به نظر میرسد فیلمهای آسیایی-آمریکایی با اقبال زیادی مواجه میشوند. منتقدان بازی آکوافینا را ستایش کردهاند و معتقدند که او موتور محرکهی فیلم است در عین این که فیلم با سنتها و تاثیرشان روی آیندهی قهرمان فیلم دست به گریبان است.
داستان ازدواج
عنوان اصلی: Marriage Story
کارگردان: نوآ بومباک
بازیگران: اسکارلت جوهانسون، آدام درایور
امتیاز متاکریتیک: ۹۴ از ۱۰۰
این کارگردان مستقل درجه یک که فیلمهای نیویورکی دربارهی آدمهای بالغ و روابطشان میسازد این بار سراغ یک کمدی-درام رفته است. فیلم در نیویورک و لسآنجلس تصویربرداری شده و قرار است اکران محدودی داشته باشد تا شانسی برای حضور در فصل جوایز پیدا کند و بعد از آن از شبکهی آنلاین نتفلیکس پخش خواهد شد. داستان زن و شوهری که میخواهند از هم جدا شوند. یکی از آنها بازیگر است و دیگری کارگردان تئاتر و پروسهی فرسایندهی طلاقشان باعث میشود آنها در زندگی شخصی و خلاقیتهای کاریشان به مرز انفجار برسند.
منتقدان عاشق فیلم شدهاند و دربارهاش نوشتهاند: «حساسیت، شوخطبعی و هوشمندی در فیلم به فراوانی یافت میشود و اثر در لحظاتی موفق شده به نوعی برهنگی عاطفی خام و بیپرده دست پیدا کند؛ کاری که در سینما به دشواری قادر به انجام آن هستیم. این فیلم شبیه میدان جنگی برای کوششهای دو بازیگرش است که در نهایت هردویشان هم برنده از میدان بیرون میآیند. فیلمی که هر چند داستانش در دل یک کشمکش اتفاق میافتد اما در نهایت از آن جایی که کارگردان و بازیگران توانستهاند فراتر از قابلیتهای قبلی خودشان بروند تماشاگر را سرخوش به جا میگذارد.»
این همان فیلم از نوآ بومباک است که منتظرش بودیم. یک درام مینیمالیستی دربارهی یک موضوع مهم که به روش بومباک هوشمندانه ساخته شده است. بخشی از فیلم قرار است ما را به تفکر وادارد. هر بار باید تصمیم بگیریم که حق با کدام طرف ماجراست. فیلم ما را به یک سفر پیچیده در دل جدایی، عشق، مبارزه و حتی سیاست یک ازدواج دعوت میکند.
جواهرات تراشنخورده
عنوان اصلی: Uncut Gems
کارگردانان: جاش و بن سفدی
بازیگران: آدام سندلر، جولیا فاکس
امتیاز متاکریتیک: ۹۱ از ۱۰۰
سرگیجهآور، نفسگیر و مبهوتکننده. اگر تا امروز فیلمی از برادران سفدی ندیدهاید، که البته یک فیلم بیشتر نساختهاند که نامش «زمانبندی خوب» (good time) است، اصلا نگران نباشید: فیلم آخرشان همان چیزی است که باید ببینید.
در شهر نیویورک، هاوارد رتنر صاحب یک مغازهی جواهر فروشی و دلال جواهر است و مغازهاش در محلهی معروف به الماس قرار دارد. وقتی جنسهایش از یکی از بهترین فروشندههایش گرفته میشود او باید راهی پیدا کند که حالا قرضهایش را بپردازد.
منتقد هالیوود ریپورتر میگوید که برادران سفدی و بازیگرانش این جا به اندازهی کافی در فیلم عمیق شدهاند تا یک اثر انسانی بسازند. در فیلم تراژدی شخصی یک مرد پوچی سیستمی که او را تعریف کرده، روشن میکند.
سندلر بازی غریبی در فیلم دارد و موفق میشود همزمان منزجر و خشمگین و در عین حال به شدت کاریزماتیک به نظر برسد. ما میبینیم که چهطور جسورانه در حالت ناباوری و شوک مطلق با نابودی دست و پنجه نرم میکند. این اجرا شبیه همان بازی درخشانی است که برادران سفدی از رابرت پتینسون در فیلم «زمانبندی خوب» گرفته بودند.
خرخون
عنوان اصلی: Booksmart
کارگردان: الیویا وایلد
بازیگران: کایتلین دور، بیلی لورد
امتیاز متاکریتیک: ۸۴ از ۱۰۰
الیویا وایلد بازیگر آمریکایی اولین فیلمش را کارگردانی کرده است. یک کمدی بامزه که موقع دیدنش به صدای بلند خواهید خندید. داستان دو دختر که تازه از دبیرستان فارغالتحصیل شدهاند و میخواهند حالا دیگر قوانین را بشکنند. میخواهند کمتر کار کنند و بیشتر تفریح و بازی کنند. انگار که بخواهند همه آن چهار سال تحصیل را جبران کنند در عرض یک شب میخواهند فقط دست به خوشی و سرگرمی بزنند. منتقدان گفته بودند که این یکی از کاملترین کمدیها درباره بلوغ و پا گذاشتن به جامعه است. الیویا وایلد بازیگر فیلمهای تجاری است اما فیلمی ساخته که مورد توجه منتقدان هم قرار گرفته. فیلمی هوشمندانه و در عین حال دوستداشتنی.
فیلم «خرخون» و سبک کارگردانی وایلد یادآور فیلم «لیدی برد» گرتا گرویگ در سال گذشته است. «لیدی برد» هم اولین فیلم گرویگ دربارهی یک دختر نوجوان بود که تازه از دبیرستان فارغالتحصیل شده و چالشهایی که پیش رو دارد.
آخرین مرد سیاه در سانفرانسیسکو
عنوان اصلی: The Last Blackman in Sanfransisco
کارگردان: جو تالبوت
بازیگران: دنی گلاور، جاناتان میجرز
امتیاز متاکریتیک: ۸۳ از ۱۰۰
«آخرین مرد سیاه در سانفرانسیسکو» اولین فیلم جو تالبوت است و در جشنوارهی ساندنس سال ۲۰۱۸ جایزه بهترین کارگردان تازهوارد را گرفت. فیلمی که نقدهای خیلی خوبی رویش نوشته شده است. تالبوت کارگردان و فیلز بازیگر با یکدیگر در سانفرانسیسکو بزرگ شدند و از همان زمان نوجوانی یکی از حرفهای همیشگیشان ساخت فیلم بود. این فیلم داستان مرد جوانی است که در شهری که تغییر کرده دنبال یک خانه میگردد. شهری که او پشت سرش جا گذاشته بود. به گفته منتقدان این فیلمی باشکوه و زیبا و درنهایت پرانرژی است و تاد مککارتی هم گفته که یکی از بهترین فیلمهای بر پایه روایت است که او دیده و هر صحنهاش تازه و غیرقابل پیشبینی است.
اسب وحشی
عنوان اصلی: Mustang
کارگردان: لوری دوکلرمون تونره
بازیگران: ماتیاس اسکونآرتس، بروس درن
امتیاز متاکریتیک: ۷۷ از ۱۰۰
اولین فیلم این کارگردان که اسم طولانی هم دارد داستان مردی به نام رومن کولمن است. او ۱۲ سال را در زندان سپری کرده بعد از این که در حملهای به شریکش آسیب طولانی رسانده است. کولمن از اخلاق تند خودش آگاه است. حالا میخواهد تمام تلاشاش را بکند که به جامعه برگردد. قرار میشود در یک برنامهی احیا و تربیتی رومن به مایلز کمک کند. مردی که اسبهای وحشی را تربیت میکند. رومن پنج هفته وقت دارد تا پیش از شروع حراجی اسبش را تربیت کند.
ژانر یا بهتری بگوییم زیرژانر مربوط به درامهای زندان و زندانیان همیشه نقاط عطف قابل پیشبینی دارد اما سازندهی فیلم «اسب وحشی» تصمیم گرفته که خلاف تمام انتظارات عمل کند. تلاشی که شاید کاملا به ثمر ننشسته باشد اما قابل تحسین است و فیلم هم در نهایت دیدنی از کار درآمده.
همیشه از متن و ویدیو هاتون لذت می برم
خسته نباشید
چقدر عالی، چند وقت یکبار به دیجیکالا مگ سر میزنم، اما امروز با دیدن این مطلب و پیدا کردن شما، برای اولین بار تصمیمی گرفتم مطالب شما رو دنبال کنم(این مساله رو تا بخ الان نسبت به هیچ سایت ایرانی نداشتم).