نقد فیلم آنچارتد؛ گام محکم پلیاستیشن در دنیای سینما
اینکه شرکتی مثل سونی که همیشه نسبت به بازیهای انحصاری خود حساسیت زیادی داشت، به یکباره اینقدر متحول شد و تصمیم گرفت نسخههای سینمایی از آنها بسازد و حتی بعضیهایشان را بر روی رایانههای شخصی منتشر کند، خودش یک بحث طولانی میطلبد. ولی از بین تمام انحصاریهای سونی، شانس اقتباس سینمایی از مجموعه بازیهای «سرزمینهای ناشناخته» (Uncharted) همیشه بیشتر بود. این مجموعه بازی اصلا به خاطر صحنههای سینمایی جذاب و استفاده درست از قواعد فیلمسازی در قالب بازی، مشهور شده بود. حال که فیلم موفق شده و به فروش قابل توجهی هم رسیده، میتوان گفت بازیهای سونی در دنیای سینما و تلویزیون، گام اول را محکم برداشتهاند.
یک ویژگی فیلم «آنچارتد»، و در واقع مهمترین نقطه قوت آن این است که با یک روایت زیرکانه، خیلی خوب موفق میشود هم طرفداران این بازی را راضی نگه دارد و هم مخاطبانی که هیچ شناختی از این بازی ندارند را جذب خود کند. با وجود این که فیلمنامه فیلم شباهت زیادی به قسمت چهارم بازی به نام «عاقبت یک دزد» دارد، ولی باز هم تفاوتهای اساسی و جزئی زیادی در داستان دیده میشود. همین باعث میشود هرکسی با هر میزان شناختی از این مجموعه بازی، بتواند بدون مشکل داستان را دنبال کند. انصافا فیلم در این زمینه عالی میکند و خیلی خوب موفق میشود این مرز را حفظ کند. خیلی از صحنههای مهم بازی به شکلی متفاوت در فیلم وجود دارند. مثلا مرحله مناقصه در قسمت چهارم بازی که در ایتالیا میگذشت، اینبار به نیویورک آورده شده است. حتی در مورد شخصیتها هم این اصل رعایت شده است. مثلا شخصیت جو بردک با بازی تاتی گابریل، بسیار شبیه شخصیت ندین در بازی چهارم است.
اضافه نکردن سم دریک، برادر نیتن به داستان فیلم هم حرکتی جسورانه و زیرکانه از سوی عوامل فیلم بوده است. با وجود اینکه در فیلم بارها از سم نام برده میشود، ولی ما به جز یک عکس کوچک ، هیچوقت او را نمیبینیم و فیلم تنها روی نیتن و سالیوان تمرکز میکند. این نشان میدهد عوامل فیلم حسابی روی سم حساب کردهاند و در قسمتهای بعدی شاهد حضور او خواهیم بود.
بازیهای «آنچارتد» به صحنههای سینمایی پرهیجان و قهرمانهای باورنکردنی مشهور هستند. فیلم «سرزمینهای ناشناخته» هم خیلی خوب این عنصر را رعایت میکند. اصلا فیلم با آن صحنهی عجیب سقوط بارهای هواپیمای باری در وسط آسمان شروع میشود تا مخاطبان خیالشان راحت باشد که قرار است کلی از این صحنههای تماشایی ببیند. آن صحنه بلند کردن کشتیها با هواپیما و تعقیبوگریزهای بعد از آن هم از آن صحنههای تماشایی است که بعید نیست یک روز در خود بازیها هم ببینیم!
انتخاب تام هالند برای نقش نیتن دریک در ابتدا کمی دافعهبرانگیز بود. این دو شخصیت هیچ شباهتی بهم ندارند. نیتن دریک یک آدم جاافتاده و پخته و کار بلد است و تام هالند، یک بازیگر جوان و تا حدودی خام که حتی هنوز به سی سالگی نرسیده است. درست است که سازندگان فیلم داستان را به دوران جوانی نیتن بردهاند، ولی به نظر میآید این هم تلاشی برای به خدمت گرفتن تام هالند در فیلم بوده است. اما از حق نگذریم، تام هالند در این آزمون سخت سربلند بیرون میآید. ارتباط بین او و مارک والبرگ عالی است. اگرچه تام هالند تقریبا همان قالب شخصیتی خود در فیلمهای قبلی را به این فیلم آورده است، ولی بازی او در مجموع به دل مینشیند.
فیلم تلاش زیادی میکند آن ترکیب جادویی بامزگی و ماجراجویی را پیاده کند که مهمترین ویژگی بازیهای «سرزمینهای ناشناخته» بودند. شوخیهای فیلم تقریبا جواب میدهد، هرچند بعضی جاها واقعا لوس و بیمزه میشوند، ولی میتوان گفت عوامل فیلم در مجموع موفق شدهاند آن نیتن سرخوش و کلهخراب و دیوانهی ماجراجویی را در قالب فیلم پیاده کنند.
یک ایراد فیلم، زمان کوتاه آن است. قسمت چهارم بازی «سرزمینهای مرزی» بیش از ۱۰ ساعت گیمپلی داشت و داستان گنجهای گمشدهی دزدان دریایی را با یک روایت مفصل و پرجزئیات، روایت میکرد. نسخهی سینمایی «سرزمینهای ناشناخته» تلاش میکند همین داستان را در دو ساعت روایت کند. همین باعث میشود خیلی از جنبههای کلیدی کنار گذاشته شوند و شخصیتها آنچنان که باید، جزئیاتی نداشته باشند. در واقع بیشتر ماجراجویی میبینیم تا داستان.
همچون دیگر فیلمهایی که از روی بازیها ساخته میشوند، مهمترین نقص فیلم «سرزمینهای ناشناخته» هم این است که نمیتواند آن گیمپلی جذاب بازی را وارد فیلم کند. گیمپلی در این مجموعه بازی نقش زیادی دارد و آن بالا و پایین رفتنهای پیوسته از دیوارها و صخرهها، برای بازیکنها به یک عنصر اعتیادآور تبدیل میشود. فیلم تصمیم میگیرد کلا این جنبه را نادیده بگیرد. میتوان گفت تقریبا هیچ نشانی از این گیمپلی در بازی دیده نمیشود. فیلم سعی میکند با صحنههای پرهیجان و مفرح، جای خالی این عنصر را پر کند. باید دید عوامل سریال «آخرین ما» برای این فقدان چه چارهای اندیشیدهاند. چون در آن بازی هم گیمپلی یک عنصر حیاتی است.
یک تفاوت مهم بین بازی و فیلم «آنچارتد» وجود دارد. این مجموعه بازی در دنیای بازیهای ویدئویی جایگاه افسانهای دارد. کلی هوادار دوآتشه دارد و آنقدر نوآوری در ساخت آن به کار رفته است که بازی دیگر به یک اثر بیرقیب تبدیل شده است. چنین چیزی در نسخهی سینمایی «آنچارتد» وجود ندارد. اگرچه فیلم هم اثر جذاب و سرگرم کنندهای است و فروش خوب آن هم نشان دهندهی ویژگیهای مثبت فراوانش است، ولی باز هم نمیتواند خودش را از رقیبهای سینماییاش متمایز کند (این کاری است که بازیهای «سرزمینهای ناشناخته» به خوبی انجام دادهاند و با کارگردانی و طراحی دقیق مراحل خود، حتی موفق شدند عنوانی کلاسیک و ریشهدار مثل «مقبرهنورد» یا «توم ریدر» را هم پشت سر بگذرانند). «اعلان قرمز» (راوسون مارشال تربر – ۲۰۲۱) و «گشتوگذار در جنگل» (ژاومه کویت-سرا – ۲۰۲۱) تنها دو مورد از فیلمهای یکی، دو سال اخیر هستند که مشابه «آنچارتد»، داستان تلاش برای پیدا کردن یک گنج باارزش گمشده را روایت میکنند. آیا فیلم «سرزمینهای ناشناخته» موفق شده خود را از آثار سینمایی اینچنینی متمایز کند؟ آیا برتری خاصی نسبت به آنها دارد؟ متاسفانه خیر. و متاسفانه این مهمترین ایراد فیلم است. عنوانی بیرقیب و افسانهای در دنیای بازیهای ویدئویی، در سینما به یک اثر معمولی و در نهایت محبوب تبدیل شده است، تازه میتوان ادعا کرد که فروش فیلم هم ناشی از حمایت هواداران بازیهای ویدئویی منبع اقتباس است. این سرنوشتی است که تقریبا در انتظار تمام بازیهای ویدئویی مهم است. مثلا همین چند وقت پیش سریال «هیلو» هم به همین مصیبت دچار شد. البته خوشبختانه فیلم «سرزمینهای ناشناخته» در حد سریال «هیلو» فاجعه نیست و همچنان میتوانیم به دنبالهی بعدی آن امیدوار باشیم.
شناسنامهی فیلم سرزمینهای ناشناخته (Uncharted)
کارگردان: روبن فلیشر
نویسنده: راف لی جودکینز، آرت مارکوم، مت هاووی
بازیگران: تام هالند، مارک والبرگ، سوفیا تیلور علی، تاتی گابریل، آنتونیو باندراس
خلاصهی داستان: این فیلم اکشن ماجراجویی روایتگر داستانهای شخصیتی به نام نیتن دریک میباشد که به همراه استاد و دوست همیشگی خود یعنی ویکتور سالیوان، راهی سفری خطیر برای پیدا کردن گنجی بزرگ میشود.
امتیاز فیلم در آیامدیبی: ۶.۶ از ۱۰
امتیاز فیلم در راتن تمیتوز: ۴۰ از ۱۰۰
امتیاز نویسنده: ۶.۵ از ۱۰
سال: ۲۰۲۲
خوبه هم نمره منتقدا به هیلو بالاتره هم نمره imdb بالاتری داره نسبت به انچارتد ولی میگید فاجعست. جالبه پست های دیگه تو سایت یکی میگه خیره کننده یکی میگه امیدوار کننده یکی میگه فاجعه. خود درگیری دارین شما؟ خخ