چه موقع رواندرمانگر به جای کمک از شما سوءاستفاده میکند
رابطهی بین رواندرمانگر و بیمار میتواند یک رابطهی بسیار قدرتمند باشد. در واقع، وجود قدرت و مرجعیت در این رابطهی درمانی امری حیاتی و اجتنابناپذیر است و هر درمانگر اخلاقگرایی باید این مسئله را مدنظر داشته باشد. در حالت ایدئال، درمانگر از موقعیت مقتدر خود در برابر بیمار برای توانمندسازی او در فرایند درمان و همچنین تشویق و هدایت او به سمت سلامتی و استقلال استفاده میکند. اما متأسفانه در عمل همیشه این اتفاق نمیافتد.
در برخی موارد، درمانگران از رابطهی نامتقارن قدرت در روابط درمانی خود سوءاستفاده میکنند. این مسئله قطعاً برای افرادی که با هدف دریافت کمک به درمانگر مراجعه کردهاند و دقیقاً متوجه نیستند که چه اتفاقی دارد برای آنها رخ میدهد، میتواند به شدت آسیبزا و مضر باشد.
به عنوان فردی که فرایند درمان را طی میکند، اعتماد شما به این پروسه و صحبت کردن راجع به آن با رواندرمانگر، هر دو برای کسب نتیجه از درمان ضروری است. اگر در مورد مسئلهای که بین شما و درمانگرتان اتفاق افتاده یا نحوهی درمانتان ترس یا تردیدی دارید، در اکثر موارد باید با درمانگرتان در مورد این نگرانیها صحبت کنید. در مقابل، هرگونه نگرانی شما هم باید توسط درمانگر جدی گرفته شود و بلافاصله برطرف شود.
در ادامهی این مقاله از دیجیکالا مگ، ما به بررسی ابعاد مختلف سوءاستفادهی رواندرمانگر از بیمار در فرایند درمان میپردازیم و نشانههای این دسته از رفتارهای مخرب را با هم بررسی میکنیم و در پایان اقدامات لازم در مورد هر یک از این حالات مختلف را مورد بحث قرار میدهیم. با ما همراه باشید.
سوءاستفاده در روابط درمانی به چه شکل آغاز میشود؟
یک حکایت قدیمی در مورد نحوهی پختن قورباغه وجود دارد که ممکن است در مورد تشخیص علائم اولیه سوءاستفاده توسط رواندرمانگر بسیار آموزنده باشد. طبق این داستان، اگر میخواهید قورباغهای را بپزید، نباید مستقیماً آن را در آب در حال جوش قرار دهید. زیرا در این حالت قورباغه به سرعت بدنش احساس سوزش میکند و با یک پرش از ظرف خارج میشود و فرار میکند.
در عوض، شما باید قورباغه را در آب خنک قرار داده و حرارت را به تدریج افزایش دهید. در این حالت قورباغه به افزایش تدریجی دما عادت میکند و از خطر فزاینده فرار نمیکند.
در مورد سوءاستفادهی رواندرمانگر از بیمار هم داستان دقیقاً به همین شکل است. اگر برای اولین بار که وارد مطب یک درمانگر میشوید، آنها فوراً رفتاری به شدت نامناسب از خود بروز بدهند، شما هم متقابلاً برمیگردید و از مطب درمانگر خارج میشوید و دیگر هم به آنجا برنمیگردید، درست مثل قورباغهای که از آب جوش بیرون میپرد.
اما اگر در طول زمان با درمانگر خود یک رابطهی سالم برقرار کنید که در آن شما نسبت رواندرمانگر خود کاملاً گشوده و بیپرده برخورد میکنید و به او اعتماد دارید، و رواندرمانگر شما هم گاهی اوقات رفتاری را از خود بروز میدهد که فقط کمی آزاردهنده است، در این صورت ممکن است شما راهی برای توجیه اینگونه رفتارهای غلط درمانگر خود در بستر رابطهی درمانی پیدا کنید و آنها را نادیده بگیرید.
در یک رابطهی درمانی مثل این، درمانگر معمولاً در هر جلسهی درمانی مرزهای خودش را کمی جلوتر میبرد و قبل از اینکه متوجه شوید، شخصی که قرار بوده به شما در ایجاد روابط سالم کمک کند، شما را در یک رابطهی بسیار ناسالم گرفتار کرده است.
اکثریت قریب به اتفاق مراجعینی که توسط رواندرمانگران مورد آزار و اذیت قرار میگیرند را زنان تشکیل میدهند. اکثر درمانگران سوءاستفادهگر مرد هستند و شاید حدود بیست تا سی درصد آنها زن باشند. رفتارهای مبتنی بر سوءاستفادهی درمانگران زن و مرد معمولاً بر اساس جنسیت بیمار، ممکن است متفاوت باشند.
این مسئله کاملاً طبیعی است که مراجعان انتظار داشته باشند درمانگر آنها را دوست داشته باشد و نسبت به آنها رویکرد خوبی داشته باشند. اما در مورد درمانگران این رفتار اصلاً طبیعی نیست که آنها سعی کنند این تمایل طبیعی بیمار را دستکاری کنند.
در مورد درمانگران مرد، سوءاستفاده اغلب (اگرچه نه همیشه) ماهیتی جنسی دارد. این مسئله معمولاً با خرده رفتارهای مبهم و دوپهلو شروع میشود. مثلاً در ابتدا درمانگر نظرات مثبتی دربارهی ظاهر بیمار خود ارائه میدهد. یا اینکه درمانگر ممکن است به مراجع خود بگوید که چقدر باهوش یا خاص است. این کار در واقع یک نوع مقدمهچینی برای رفتارهای مخرب بعدی درمانگر است.
طبیعی است که مراجعین بخواهند درمانگر آنها را دوست داشته و نسبت به آنها نظر خوبی داشته باشد. اما در مورد درمانگران بههیچوجه پذیرفته شده نیست که سعی کند عامدانه این تمایل طبیعی بیمار را دستکاری کنند.
در چنین حالتهایی در نهایت، درمانگر ممکن است شروع به درخواستهای نامعقول یا ارسال پیامهای متنی نامناسب یا درخواست عکسهای برهنه کند. بعد از آن هم، دامنهی سوءاستفادهی رواندرمانگر حتی ممکن است به فعالیت جنسی با بیمار افزایش پیدا کند.
در مورد درمانگران زن، سوءاستفاده اغلب تا حدودی متفاوت به نظر میرسد. درمانگر ممکن است از بیمار خود کمک یا خدماتی بخواهد که درخواست آنها از بیمار بههیچوجه اخلاقی یا منطقی نیست. به عنوان مثال، انجام کارهای منزل یا دریافت هدیه از بیمار. این نوع سوءاستفادهها به هر شکلی که باشد، چه از طرف رواندرمانگر چه از طرف روانپزشک نوعی قصور پزشکی محسوب میشوند که به لحاظ قانونی قابل تعقیب و پیگیریاند.
سوءاستفادهی رواندرمانگر را چگونه تشخیص بدهیم؟
برای شروع امری که واضح است این است که درمانگر شما تحت هیچ شرایطی نباید درخواستی جنسی از شما داشته باشد یا با شما رفتاری جنسی انجام دهد. مهم نیست این رفتار شامل چه حرکتی باشد. حتی اگر شما علاقه خود را به درمانگرتان ابراز کنید، یا حتی اگر صریحاً به درمانگر خود پیشنهاد بدهید: وظیفه آنها این است که به دنبال منافع و مصلحت شما باشند.
مصلحت بیمار هم هرگز شامل برقراری رابطهی جنسی با او نیست. هر درمانگر منطقی و معقولی میداند که این مسئله قابلقبول نیست و در واقع توهینآمیز است.
در اینجا ده نشانهی دیگر آمده که نشان میدهد درمانگر شما ممکن است به دنبال سوءاستفاده باشد:
- صحبت کردن با شما در مورد سایر بیماران، یا به اشتراک گذاشتن اطلاعات شما با افرادی که مجاز به اطلاع از آن نیستند.
- اظهار نظر بیش از حد در مورد ظاهر و بدن شما، به خصوص با رویکردی جنسی
- درخواست از شما برای ملاقات در خارج از مطب
- ارسال پیامک، ایمیل یا تماس با شما به دلایلی غیر از مشخص کردن زمان ویزیت بعدی یا شرکت در جلسهی درمان آنلاین، یا درخواست برای ارتباط برقرار کردن با شما در رسانههای اجتماعی
- بیان اطلاعات خصوصی و محرمانه در مورد زندگی شخصی خودش با شما، به خصوص جزئیات مربوط به زندگی جنسیاش
- بیان چیزهایی به شما که برایتان شرمآور یا تحقیرکنندهاند یا عصبانی شدن درمانگر از دست شما
- به شما میگویند، یا چنین به شما القا میکنند که آنها تنها کسی هستند که میتوانند به شما کمک کنند.
- تحتفشار قرار دادن شما برای انجام کارهایی که باعث ناراحتی شما میشوند و به نظر نمیرسد که کمک چندانی به قویتر شدن یا مستقلتر شدن شما بکنند.
- تشویق شما به آسیب رساندن به خودتان، یا عدم توجه و رسیدگی به اظهارات شما مبنی بر اینکه تمایل به خودکشی یا آسیب رساندن به خودتان را دارید.
- درخواست کمک مالی (غیر از پرداختهای معمول شما برای هزینهی درمان) یا سایر درخواستهای شخصی دیگر از شما که انجام آنها شامل رابطهی درمانی نمیشود.
نکتهی مهم این است: در چنین مواردی به احساس خودتان اعتماد کنید. اگر در رابطهی درمانیتان مشکلی را احساس میکنید، احتمالاً همینطور است. ضمن اینکه برای خاتمه دادن به درمانی که برای شما مفید نیست، نیازی به اثبات اشتباه درمانگر ندارید.
برخی از درمانگران سعی میکنند مراجع را به اجبار وارد یک رابطه کنند و به او پیشنهاد میکنند که رفتار توهینآمیز و تحقیرآمیز برای کمک به درمانجو برای حل مشکلش (مانند تجربهی سوءاستفاده جنسی) ضروری است یا بدتر از آن، سرزنش کردن مراجع به خاطر اعمال توهینآمیز خود درمانگر.
یک درمانگر سوءاستفادهگر ممکن است تهدید کند که در صورت عدم همکاری درمانجو اطلاعات شخصی یا حساس او را فاش میکند تا به این شکل بیمار را از ترک رابطه ناسالم منصرف کند.
ماندن در یک رابطهی «درمانی» مبتنی بر سوءاستفاده نه تنها هیچ فایدهای ندارد، بلکه میتواند بسیار خطرناک هم باشد. تقریباً ۱۵ درصد از افرادی که در طی فرایند درمان مورد سوءاستفاده قرار میگیرند، اقدام به خودکشی میکنند.
اگر فکر میکنید که درمانگر شما هم از شما سوءاستفاده کرده است، لطفاً از کمک گرفتن در این مورد نترسید یا به خاطر این کار احساس خجالت نکنید. درمانگران سوءاستفادهگر باید در مورد رفتار خود پاسخگو باشند. پاسخگویی آنها هم به قربانیانشان کمک میکند تا زودتر بهبود یابند، هم از قربانی شدن بیماران دیگر جلوگیری میکند.
روشهای سوءاستفادهی رواندرمانگر از بیمار
برخی از اقداماتی که ممکن است در یک رابطهی درمانی منجر به سوءاستفادهی رواندرمانگر از بیمار شود شامل زیر پا گذاشتن مرزهای ارتباطی، ایجاد وابستگی در بیمار، نادیده گرفتن وظیفه مراقبت از بیمار و رفتار خصمانه با او است. برخی از این موارد در یک رابطهی درمانی خط قرمز محسوب میشوند و باید در مورد آنها به سرعت اقداماتی قاطع انجام داد.
مرزها در رابطهی درمانی اهمیت بسیاری دارند و بسیاری از آنها در قالب قواعد و چارچوبهای اخلاقی که متخصصان سلامت روان ملزم به رعایت آنها هستند مشخص شده است. در واقع این وظیفهی درمانگر شما است که مرزهای اخلاقی و حرفهای مناسب را رعایت کند.
احترام گذاشتن به چنین مرزهایی یکی از روشهایی است که درمانگر اعتماد را در رابطهی درمانی و در فرآیند درمان تقویت میکند. رعایت مرزها به این معنی است که درمانگر شما نباید آنها را نه خودش زیر پا بگذارد و نه به شما اجازه دهد که به عنوان بخشی از رابطهی درمانی از آنها عبور کنید. رابطهی درمانی باید به شما قدرت دهد و زندگی شما را غنی کند.
برخی از مرزهایی که در یک رابطهی درمانی توسط رواندرمانگر ممکن است زیر پا گذاشته شوند، عبارتاند از:
نقض محرمانگی: به اشتراک گذاشتن اطلاعات شخصی شما با دیگران، یا صحبت کردن در مورد اطلاعات شخصی دیگران با شما.
شرکت در جلسات درمانی در حالت غیرطبیعی: این مورد شامل برگزاری جلسات در حالتی است که درمانگر یا بیمار به دلیل مصرف مشروبات الکلی یا مواد مخدر توانایی حضور معنادار و درگیر شدن با فرآیند درمان را نداشته باشند.
برگزاری جلسات در حالت حواسپرتی: این حالت به این معنی است که درمانگر در حین برگزاری جلسهی درمانی کارهای دیگری را هم انجام بدهد، مانند انجام امور شخصی، صرف غذا، یا پاسخ دادن به تماسهای تلفنی.
عدم پایبندی به بازهی زمانی تعریفشده برای جلسات: اینکه جلسات گاهی اوقات کمی دیرتر از زمان مقرر برگزار میشوند، یا به طور مداوم زمانشان طولانیتر یا کوتاهتر میشود، یا حتی عدم اطلاع بیمار از اینکه جلسات قرار است چقدر به طول بیانجامد نیز نوعی بیاحترامی به مرزها است.
درخواست، پذیرش یا انتظار هرگونه لطف مادی یا غیرمادی از بیمار: هدایای کوچکی مانند کارتهای تشکر، اگر بین بیمار و درمانگر رد و بدل شوند، اشکالی ندارد، اما هرگز نباید انتظار داشت که فرد تحت درمان برای دادن چیزی به درمانگر خود تحت فشار باشد.
دعوت بیمار به رویدادهای اجتماعی یا ملاقات در خارج از مطب: رابطه شما با درمانگرتان یک رابطهی حرفهای است و برای کمک به سلامت خودتان باید در محدوده حرفهای باقی بماند. اگرچه درمانگران هم گاهی اوقات دعوتنامههایی را برای رویدادهای اجتماعی مختلف از سوی بیماران خود دریافت میکنند که برای حفظ یکپارچگی و ایمنی رابطه حرفهای که اولویت اول هر دو طرف است، باید از سوی درمانگر رد شوند.
درخواست درمانگر از بیمار برای حمایت از کسب و کار آنها: درمانگران نباید کمک مالی یا هرگونه کمک دیگری را در جهت حمایت از کسب و کارشان از بیمار دریافت کنند. این مورد همچنین شامل درخواست برای ثبت نظر در وبسایت یا شبکههای اجتماعی درمانگر نیز میشود.
نقشها و روابط چندگانه: درمانگران معمولاً نباید در نقش درمانگر با افرادی که با آنها روابط مهم دیگری دارند ارتباط برقرار کنند. همچنین در مورد افرادی که با درمانگر دیگری یک رابطهی درمانی نزدیک دارند نیز وضعیت به همین شکل است. در شهرهای کوچک که تعداد بسیار محدودی درمانگر دارد، این کار میتواند دشوار باشد، اما درمانگران باید تلاش کنند تا تعادل اخلاقی را به بهترین شکل ممکن برقرار کنند.
هرگونه کنایه، درخواست یا رفتار جنسی: تمام درمانگران دارای مجوز از هرگونه تماس جنسی با افرادی که با آنها رابطهی درمانی دارند منع شدهاند. اگر درمانگرتان شما را به انجام هر نوع رفتار جنسی تشویق کند، او هم اعتماد شما را زیر پا گذاشته، هم قوانین را نقض کرده است و رفتار سوءاش قابل پیگیری است.
ایجاد وابستگی
درمانگران از نظر اخلاقی موظفاند تا آنجایی که برای آنها امکانپذیر است به بیماران خود کمک کنند تا یک زندگی کامل و مستقل را تجربه کنند. در برخی موارد (خوشبختانه تعداد کمی!)، درمانگران عمداً سعی کردهاند که برای بیمار وابستگی ایجاد کنند. هدف یک درمانگر در فرایند درمان همیشه این است که «رابطهی درمانی با بیمار تمام بشود»، زیرا این بدان معناست که فرد درمانکننده به اهدافی که در ابتدا تعیین کرده بود دست یافته و وضعیت بیمار هم بهبود یافته است.
برخی از سرنخهایی که نشان میدهد درمانگر شما ممکن است قصد ایجاد وابستگی برای شما را داشته باشند، عبارتاند از:
- تحت فشار قرار دادن شما برای قطع رابطه با افراد مهم زندگیتان که از شما حمایت میکنند.
- تشویق شما به برقراری تماسهای مکرر خارج از جلسه درمان بدون توجیه بالینی معقول
- انکار یا واکنش منفی به تغییرات مثبتی که در خودتان ایجاد میکنید.
- داشتن نفوذ بیش از حد بر انتخابهای شخصی شما، مثل فعالیتهای مربوط به اوقات فراغت، روابط، انتخاب لباس، انتخاب شغل و…
- تحت فشار قرار دادن شما برای افشای فرایند درمانی خود برای دیگران، یا تلاش برای جداسازی شما از سایر افراد مهم زندگیتان
- پیشنهاد یا تشویق شما به استفاده از مواد مخدر یا داروهای اعتیادآور بدون تجویز از سوی یک پزشک یا روانپزشک واجد شرایط
برخی از علائم بالا نشانههای سوءاستفاده عاطفی هستند. شما سزاوار چنین آزاری از جانب هیچکس نیستید، چه برسد به درمانگرتان.
نادیده گرفتن وظیفهی مراقبت از بیمار
درمانگران وظایف خاصی در قبال شما بر عهده دارند که شامل یک الزام قانونی و اخلاقی برای تلاش فعالانه در جهت رفاه شما و پاسخگویی به نیازهای شما است.
برخی از اهمالکاریهای درمانگر در جهت مراقبت و کمک به شما ممکن است شامل موارد زیر باشد:
- عدم رسیدگی به افکار مربوط به خودکشی یا قتلی که در طول جلسات بیان میکنید، یا تشویق شما به انجام چنین برنامههایی
- توجه نکردن به نگرانیهای شما در مورد سلامت روحیتان یا عدم توجه به اولویتهای شما در این زمینه
- عدم صداقت یا پنهانکاری در رابطه با اهداف، روند و اثربخشی فرایند درمان
- قطع ناگهانی فرایند درمان بدون ارائه توضیح یا ارجاع شما به سایر درمانگران واجد شرایط دیگر، یا عدم پاسخگویی به نیازها یا درخواستهای پشتیبانی معقول
رفتارهای خصمانه یا توهینآمیز
درمانگران ممکن است گاهی نیاز به مقابله با رفتارهای مشکلساز شما داشته باشند یا اینکه انتظارات معقولی را در مورد رفتار شما در فرایند درمان مطرح کند با این حال، چنین مرزهایی هرگز نباید به شکل رفتارهای خصمانهی آشکار یا توهینآمیز بروز پیدا کند.
برخی از نشانههایی که نشان میدهد درمانگر شما در حال بروز رفتارهای خصمانه است عبارتاند از:
- ابراز خشم بیش از حد نسبت به شما یا رفتارهای شما
- استفاده از الفاظ توهینآمیز، تحقیرآمیز یا نامناسب خطاب به شما یا در مورد شما؛ استفاده از فحاشی در اتاق درمان غیرمعمول نیست، اما این زبان هرگز نباید به گونهای توهینآمیز و خطاب به شما باشد یا به روشهایی استفاده شود که ترسناک یا توهینآمیز تلقی شود.
- فریاد زدن بر سر شما؛ در این مورد هم، صدای بلند گاهی اوقات با تخلیه احساسات قوی همراه است و این رفتار گاهی اوقات میتواند خوب و شفابخش باشد. با این حال، درمانگر شما نباید به شیوههای تحقیرآمیز یا توهینآمیز یا به شیوهای که احساس ترس یا ناراحتی شما را برانگیزد، سر شما فریاد بزند.
- زیر پا گذاشتن مرزهای شما؛ اگر در مورد مسائلی که نمیخواهید در مورد آنها صحبت کنید، یا حریم جسمانی و لمس کردن یا حتی لحن و زبانی که برایتان ناراحتکننده است، حد و مرزی را برای درمانگر خود مشخص کردهاید، درمانگر شما باید به آن موارد احترام بگذارد و آنها را مدنظر داشته باشد. ممکن است درمانگر شما به شیوهای منطقی در مورد فواید بالینی صحبت کردن در مورد چیزی که برای شما ناراحتکننده است توضیحاتی را برای شما بیان کند. با این حال، این توضیحات هم باید در قالب یک پیشنهاد محترمانه و آرام باشد که به شما کمک کند نه یک درخواست همراه با عصبانیت یا خصومتآمیز.
- تهدید کردن؛ شما نباید از جانب درمانگر خود احساس خطر کنید. تهدید به افشای اطلاعات حساس شما به دیگران و استفاده از آن برعلیه شما در داخل یا خارج از جلسهی درمان، یا پایان دادن به درمان در صورت عدم رعایت دستورات او، همگی علامت قرمز محسوب میشوند. در واقع درمانگر ممکن است در بعضی شرایط خاص احساس کند که باید فرایند درمان شما را خاتمه دهد، آن هم در شرایطی که احساس کند درمان با او برای شما سودی ندارد یا برخی دلایل معقول دیگر، اما این مسئله نباید به گونهای انجام شود که به احساسات شما یا سلامت روانی شما لطمه وارد کند.
سناریوهای بالا یک نمای کلی از برخی رفتارهایی را ارائه میدهند که ممکن است نشانگر یک رابطهی درمانی مشکلساز یا مبتنی بر سوءاستفاده باشند. در برخی از این موارد، میتوان تصور کرد که ممکن است توجیه بالینی معقولی برای برخی رفتارها وجود داشته باشد. با این حال، اگر در مورد رابطهی درمانی خود احساس ناراحتی میکنید، باید این ناراحتی را برطرف کنید چون این امر برای سلامت روان شما بسیار پراهمیت است.
اگر در مورد فرایند درمان یا درمانگر خود نگرانید
اگر در مورد ایمنی یا ابعاد اخلاقی رابطهی درمانی خود نگرانی دارید، در بیشتر موارد بهترین اقدام این است که در ابتدا توجه درمانگر خود را به این موارد جلب کنید. در بسیاری از موارد، ممکن است نوعی سوءتفاهم وجود داشته باشد و درمانگر شما از شما سپاسگزار خواهد بود که این موضوع را به او گوشزد کردهاید تا بتوان به آن رسیدگی کرد (درمانگران خوب همیشه سعی دارند به شما کمک کنند احساس بهتری داشته باشید!).
اما اگر توضیحات درمانگر در مورد شرایط شما معقول به نظر نمیرسد، شما مختارید که نظر یک درمانگر دیگر را هم در این مورد بخواهید. اگرچه بهندرت توصیه میشود که چندین درمانگر همزمان داشته باشید، اما یک جلسه برای مشورت با یک درمانگر دیگر در مورد نحوهی انجام درمان و بررسی امکان یافتن درمانگری که ممکن است برای شما مناسبتر باشد، همیشه یک اقدام معقول است.
منبع: