سریال «زیر پرچم بهشت» و ماجرای واقعی منبع اقتباس آن
«زیر پرچم بهشت» (Under the Banner of Heaven)، سریال جدید شبکه هولو است که هشت اردیبهشت امسال پخش آن آغاز شد. این سریال که از یک کتاب جنایی پرفروش مبتنی واقعیت به همین نام از جان کراکائر اقتباس شده، در مورد قتل هولناک برندا رایت لفرتی (دیزی ادگار-جونز) و دختر کوچکش در دههی ۱۹۸۰ است که مردم یک شهر مورمون نشین کوچک و آرام را در شوک فرو برد. همچون کتاب، سریال هم لابهلای داستان اصلی خود، به سراغ داستان شکلگیری کلیسای عیسی مسیح قدیسان آخرالزمان توسط جوزف اسمیت در سال ۱۸۳۰ میرود و تلاش میکند بین آن ماجرا و دو قتلی که در دههی ۱۹۸۰ رخ دادهاند، ارتباطی پیدا کند. خیلی زود معلوم میشود که ظهور بنیادگرایی در مورمونیسم که کراکائر آن را «مذهب اصلی آمریکا» مینامد، خطرناکتر از هرچیز دیگری است که تصور میشود.
خالق «زیر پرچم بهشت» داستین لنس بلک (فیلمنامهنویس فیلم «میلک») است، او خودش با کلیسای مورمونها بزرگ شده است. او به دنبال این بود که در طول هفت قسمت، به این مساله بپردازد که «این کلیسا چقدر پدرسالار بوده است و در خیلی زمینهها، همچنان همان باورهای پیشین خود را حفظ کرده است. و این که چطور یک ساختار پدرسالاری مطلق میتواند امنیت زنان زیادی را به خطر بیاندازد.» این مساله به ویژه در فرقههایی بیشتر به چشم میآید که طرفدار چند همسری هستند، با وجود اینکه خود کلیسای عیسی مسیح در سال ۱۸۹۰ این کار را غیرقانونی اعلام کرد.
بلک به واقعیتهای این پرونده وفادار مانده است، ولی شخصیت خیالی کارآگاه جب پایر با بازی اندرو گارفیلد را اضافه کرده است، یک مورمون متعهد که در برابر سوالهای سختی که درباره مذهبش پرسیده میشود، مقاومت میکند. جب به لطف کمکهای همکار بومی و غیرمورمونش به نام بیل تابا (گیل بیرمنگام)، متوجه میشود که یک اتفاق شوم در این شهر در جریان است، اتفاقی که شاید ایمان خودش را هم در بوتهی آزمایش بگذارد. در ادامهی این مطلب، توضیحات بیشتری دربارهی ماجرای تلخی ارائه میدهیم که ستون اصلی داستان «زیر پرچم بهشت» را تشکیل میدهد. این را هم در نظر داشته باشید در ادامه، بخشهای مهمی از ماجرای واقعی منبع اقتباس این سریال لو میرود.
- ۵۰ سریال جنایی برتر تاریخ تلویزیون در جهان
- ۱۲ جواهر دست کم گرفته شدهی ژانر جنایی که باید تماشا کنید
برندا رایت لفرتی کیست؟
برندا رایت لفرتی یک ملکهی زیبایی سابق بود که در یک خانوادهی مورمون متعهد ولی نسبتا لیبرال در آیداهو بزرگ شد. آنطور که پدرش گفته بود، او عاشق این بود که عکسها و بریدهی روزنامهها را کنار هم قرار دهد. او همچنین یک خواننده و بازیگر بااستعداد بود و در دانشگاه بریگم یانگ شهر پروو ایالت یوتا، در رشتهی روزنامهنگاری رسانه تحصیل کرده بود. در اوایل دههی ۱۹۸۰، برندا با الن لفرتی ازدواج کرد، کوچکترین پسر یک خانوادهی مورمون برجسته در یوتا که به خاطر ارزشهای مذهبیشان مشهور بودند (البته دیگران میگفتند واتسن لفرتی، پدر خانواده، آدمی بسیار سختگیر بوده است که یک بار بعد از دعوا با همسرش، سگ خانوادگیشان را با چوب بیسبال کشته است). آنهایی که برندا را میشناختند او را آدمی بامزه، پرانرژی و با اعتماد بنفس توصیف میکردند. او به همسر و دختر نوزادشان اریکا، و البته کلیسا، کاملا متعهد بود. ولی برندا عادت داشت شجاعانه با عقاید بنیادگرایانهی برادران بزرگتر الن مخالفت کند، او معتقد بود این عقاید مخالف آموزههای مورمون هستند.
چه بر سر برندا رایت لفرتی آمد؟
در شب ۲۴ جولای ۱۹۸۴، جسد برندا رایت لفرتی ۲۴ ساله کف خانهشان در حومهی یوتا پیدا شد. ابتدا با سیم جاروبرقی خفهاش کرده بودند، سپس گلویش را بریده بودند. در این حمله، دختر پانزده ماههشان هم به شکل وحشتناکی کشته شده بود. این اتفاق در روز پیشگامان اتفاق افتاده بود، جشنی که به مناسبت ورود اولین پیشگامان کلیسای آخرالزمان به سالتلیک سیتی یوتا برگزار میشود.
این کشتار را ران و دن لفرتی، برادران بزرگتر الن لفرتی ترتیب داده بودند. آنها عضو یک فرقه مورمون کوچکتر ولی افراطیتر به نام مکتب پیامبران بودند. آنها وقتی به سراغ این فرقه رفتند که کلیسای آخرالزمان آنها را به خاطر عقاید بنیادگرایانهشان، از جمله طرفداری از چندهمسری، طرد کرد (خبرگزاری آسوشیتد پرس، مکتب پیامبران را «فرقهی چند همسران» مینامد).
دن و ران بعد از طرد، در اعتقاد به باورهای خود تندروتر شدند و برادران خود را قانع کردند که آنها رهبران حقیقی کلیسای مورمون هستند و میتوانند مستقیم با خدا صحبت کنند. آنها برادران خود را تشویق کردند که ریش و موی خود را بلند نگه دارند تا به پیامبران شبیهتر شوند. برندا مانع پیوستن الن به مکتب پیامبران شد، دن و ران معتقد بودند این اقدام او تلاشی برای ایجاد تفرقه در خانوادهی آنهاست.
چرا ران و دن لفرتی، برندا رایت لفرتی را کشتند؟
ران لفرتی ادعا کرده بود که یک مکاشفهی الهی از سوی خدا دریافت کرده که از او خواسته برندا رایت لفرتی و دختر نوزادش را بکشد. از نظر او برندا باعث شده بود که دایانا لفرتی، همسر خودش، او را بعد از مطرح کردن پیشنهاد ازدواج با همسر دوم، ترک کند. گویا بعد از ترک دایانا، ران به دیوانگی رسیده بود، وقتش را صرف نوشتن چیزهایی میکرد که به قول خودش یک روز یک کتاب مقدس میشدند. در مارس ۱۹۸۴، او یادداشتی را نوشت که خودش آن را «مکاشفهی حذف» نامیده بود، در آن اعلام کرده بود که برندا و نوزادش که از نظر او اگر بزرگ میشد درست مثل مادرش میشد، «موانعی در مسیر من» بودند، و باید «بلافاصله حذف شوند». او بعدا این یادداشت را با تعدادی از اعضاء مکتب پیامبران به اشتراک گذاشت، آنها نگران شدند و از برادران اجازهی ترک گروه را خواستند. چهار ماه بعد، این دو برادر زن برادر و برادرزادهی خود را کشتند.
بعدا معلوم شد ران و دن آن شب برنامه داشتند دو نفر دیگر را هم بکشند: کلویی لو، رهبر کلیسایی که در طول فرآیند طلاق دایانا از ران به او مشاوره میداد، و ریچارد استو، یکی از اعضاء ردهبالای کلیسای عیسی مسیح قدیسان آخرالزمان که عامل اصلی طرد شدن ران از کلیسا بود. این دو برادر وقتی متوجه شدند لو آن شب خانه نیست، به خانهی استو رفتند، ولی در طول راه مسیر خود را گم کردند و تصمیم گرفتند در همان مسیر به راه خود ادامه بدهند و فرار کنند. چند هفته بعد، ران و دن در کازینویی در شهر رنو ایالت نوادا دستگیر شدند.
چه بر سر ران و دن لفرتی آمد؟
این دو برادر قرار بود به جرم قتل برندا رایت لفرتی و دخترش اریکا، با هم محاکمه شوند. ولی یک بار ران تلاش کرد برادر خود را بکشد و خود را هم به دار بکشد. به همین دلیل، فرآیند محاکمه و بازداشتشان به صورت جدا از هم ادامه یافت. ران در سال ۱۹۸۵ به جرم قتل برندا و طراحی نقشهی قتل به مرگ محکوم شد. فرجامخواهی او ابتدا پذیرفته شد. ولی در سال ۱۹۹۶، حکم او دوباره تایید شد و به مرگ محکوم شد. او دوست داشت به صورت تیرباران اعدام شود. ولی در سال ۲۰۱۹ با مرگ طبیعی از دنیا رفت، در سن ۷۸ سالگی و زمانی که منتظر اجرای حکم بود. او با ۳۴ سال انتظار در صف اعدام، از این نظر یکی از رکوردداران محکومان آمریکا است.
بعد از مرگ ران، خواهر بزرگتر برندا به نام شارن رایت ویکس گفت: «همهچیز تمام شد. احساس آسودگی شدیدی میکنم.» ولی او با خانوادهی لفرتی هم همدردی کرد. «حتی یک لحظه هم این واقعیت را فراموش نمیکنم که آنها امروز یکی از اعضاء خانوادهی خود را از دست دادند. برای آنها هم سخت است. برای همه سخت است.»
دن که در محاکمهی سال ۱۹۸۵ خودش وکالت خودش را عهدهدار شده بود، به دو بار حبس ابد بدون بخشش محکوم شد. در طول محاکمه معلوم شد که ران برندا را کشته و دن مسئولیت قتل اریکا را بر عهده گرفته است. ولی در مصاحبهای که سال ۲۰۰۴ منتشر شد، دن بدون هیچ پشیمانی ادعا کرد که در قتل هم مادر و هم دختر نقش داشته است. او گفته بود این جنایت را «به همان صورتی که در کتاب مقدس ذکر شده» انجام داده است، و این جنایت پرخشونت «هیچوقت مرا نیازرده است، هیچوقت باعث ناراحتیام نشده است. درک میکنم کسی این مساله را درک نکند. ولی وقتی این کار را انجام دادید، دیگر آزردگی ندارید. پدیدهی عجیبی بود.»
دن که در حال حاضر مشغول گذراندن حبس ابد خود در زندان ایالتی یوتا است، در همین مصاحبه گفته بود که هیچوقت از برادرش الن به خاطر کشتن همسر و دخترش معذرتخواهی نکرده است. گفته بود: «یک بار الن از مامان پرسیده بود چرا من توبه نمیکنم. بعضی چیزها هستند که نمیتوانی به خاطرشان توبه کنی. مطمئنم الن فکر میکرد من یک گناه غیرقابل بخشش انجام دادهام. حرف من این است که شما برای کارهایی که اشتباه نبودهاند، توبه نمیکنید.»
خود الن لفرتی هم بعد برندا، دوباره ازدواج کرد و خانواده تشکیل داد و همچنان یکی از اعضاء همیشگی کلیسای آخرالزمان است.
منبع: Time