سفری به اروپا و گشت و گذاری در جشنوارههای فجر (پیشنهادهای هنری آخر هفته)
اگر هنر نبود، حقیقت زندگی ما را میکشت؛ حتما همه این جمله نیچه را در باب تلخی دنیا و روزمرگیهای خستهکننده زندگی شنیدهاید. برای خودم واقعا هنر چنین کارکردی دارد و من را برای لحظاتی، گاه کوتاه یا بلند، از مصایب، تلخیها و سختیهای دنیا جدا میکند و به جهانی بزرگ و زیبا میبرد.
یکی از شیرینترین تجربههای هنری به اشتراکگذاری علاقهمندیهایتان با دیگران است. وقتی اثری تاثیری شگرف بر شما میگذارد، دوست دارید از تجربهای که پشت سر گذاشتهاید به دیگران بگویید و آنها را هم تشویق به دیدن و شنیدن کنید.
این روزها درست در بحبوحهی جشنوارههای فجر هستیم و همین فرصت خوبی برای پر کردن زمانمان با فعالیتهای فرهنگی است. اما در میان این روزهای شلوغ، رفتن به جشنواره ایدهآل همه نیست و بسیاری دوست دارند اوقات فراغتشان را به گونهای دیگر پر کنند. پس برای پر کردن زمانتان برای هفتهای که در پیش دارید، مجموعهای مختلف و جذاب از پیشنهادها را برایتان در نظر گرفتهایم.
در پیشنهادهای فرهنگی این هفته از ایران سفری دور و دراز از شرق اروپا به غرب اروپا و آمریکا داریم و نگاهی به آثار هنرمندانی از این کشورها داریم. در پیشنهادهای فرهنگی این هفته نگاهی به فیلمهای یکی از معروفترین کارگردانان فرانسوی داریم و پس از آن یکی از معروفترین کتابهای اروپای شرقی را مرور میکنیم. برای پادکست و فعالیتهای فرهنگی هم پیشنهادهای متنوعی در نظر داریم. پس تا پایان همراهمان باشید.
چی ببینیم؟
من با فیلم «زنگار و استخوان» عاشق سینمای ژاک اودیار شدم. فیلم یک درام هیجان و پرتعلیق از زندگی یک مرد است که به پس از آشنایی با زنی مغرور زندگیاش دستخوش اتفاقات زیادی میشود. آنچه که فیلمهای اودیار را جذاب میکند قدرت داستانگویی این کارگردان و تعلیق خوب و درستی است که ایجاد میکند.
فیلمهای اودیار از پیرنگهای جذاب و خرده پیرنگهای متعدد تشکیل میشود و همین قدرت روایی فیلم، عامل اصلی در جذابیت فیلمهای این کارگردان است. اودیار تماشاگران فیلمهایش را جادو میکند و چنان مخاطب را به دل داستان میبرد که لحظهای نمیتوان از شخصیتها و سرگذشتی که در انتظارشان هست، چشم برداشت.
در «زنگار و استخوان» ما در ابتدای فیلم با مردی درمانده و بیپول مواجه هستیم که اوضاع زندگی خوبی ندارد. او به طور اتفاقی با زنی زببا و مغرور که مربی دلفینهاست، آشنا میشود و پس از حادثهی ناگواری که برای زن در حین کار رخ میدهد، زندگی زن و مرد با هم گره میخورد و مسیر تازهای پیدا میکند.
فیلم در ابتدا ما را با مرد آشنا میکند ولی در ادامه مسیری متفاوت طی میکند و همین فراز و فرودهای داستان فیلم را دیدنی میکند. شخصیت فیلمهای اودیار، آدمهای حاشیه و دورافتاده از جامعه هستند. آنها از سوی جامعه طرد شدهاند و به دنبال پیدا کردن جایی برای خودشان در میان دیگر طبقههای اجتماع هستند.
دیگر فیلمهای این کارگردان فرانسوی مثل «یک پیامبر»، «لبهای مرا بخوان» و «دیپان»، شاهکارهایی دربارهی رنجهای آدمهای حاشیهای است که گاه در فیلمهایش به رستگاری میرسند و گاهی مسیرشان به سمت تباهی میرود.
شناسنامهی فیلم زنگار و استخوان (Rust and Bone)
کارگردان: ژاک اودیار
بازیگران: ماریون کوتیار، ماتیاس خونارتس
محصول: ۲۰۱۲
ژانر: درام
امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۸۲ از ۱۰۰
امتیاز IMDb به فیلم: ۷.۵ از ۱۰
چی بخونیم؟
آشنایی با تجربهی مردم دیگر سرزمینها یکی از علاقهمندیهای جذاب من است. سبک زندگی مردم دیگر کشورها و سرگذشتی که در طول سالها و زیر سایهی حکومتها گذراندهاند، درسها و نکات زیادی برای آموختن دارد.
اسلاونکا دراکولیچ در سالها جنگ سرد در کرواسی روزنامهنگار بود. زندگی دراکولیچ در زیر سایهی حکومت شوروی، از شکل طبیعی خارج شده بود و او و دیگر هموطنانش روزگاری عجیبی را پشت سر میگذاشتند. دراکولیچ با قلمی روان و با توجه به جزئیاتی که بیشتر مردم ساده از کنارش عبور میکنند، تجربهاش از زندگی زیر سایهی حکومت شوروی را در کتاب «کمونیسم رفت، ما ماندیم و حتی خندیدیم» شرح داده است.
مردم سیاستزدهی شوروی در طول زندگیشان با سختیها و کمبودهای زیادی روبهرو بودند و حتی حق انتخاب سادهترین وسایل زندگیشان را نداشتند. زندگی در خانههای اشتراکی و راهحلهایی که مردم برای حل کمبودهای زندگیشان پیدا میکرد، سبک زندگی مردم را متفاوت و خاص کرده بود.
این کتاب در سطح جهان محبوبیت زیادی پیدا کرد و موجب شد تا دراکولیچ، مشاهداتش از جنگ بالکان را در کتاب «بالکان اکسپرس» و جامعه کرواسی پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی را در کتاب «کافه اروپا» بنویسد. اگر علاقهمند به سفری جذاب به شوروی هستید با « کمونیسم رفت، ما ماندیم و حتی خندیدیم» با جنبههای تازهای از زندگی مردم اروپا در چند دهه قبل آشنا میشوید.
شناسنامهی کتاب «کمونیسم رفت، ما ماندیم و حتی خندیدیم»
نویسنده: اسلاونکا دراکولیچ
مترجم: رویا رضوانی
ناشر: نشر گمان
موضوع: فلسفهی غرب
ردهبندی کتاب: علوم سیاسی (علوم اجتماعی)
چی گوش بدیم؟
برخی خوانندگان با وجود هوش و دانش موسیقایی بالایشان، قدر نادیده میمانند و آنطور که باید هنرشان مورد توجه قرار نمیگیرد. کوروش یغمایی یکی از بااستعدادترین و خلاقترین خوانندگان و آهنگسازان ایران است که هنوز مردم جامعه آنطور که حق و لیاقت این هنرمند بوده، قدر هنرش را ندانستهاند.
آلبوم «گل یخ» این خواننده در سال ۱۳۵۲ یک انقلاب در موسیقی ایران بود. این آلبوم قطعات شنیدنی زیادی دارد که تنظیم و آهنگسازیشان را کوروش یغمایی انجام داده است. این خواننده را پدر راک ایران میدانند و و ترانهی «گل یخ» اولین قطعه از موسیفی ایران بود که به سرعت از مرزهای کشور خارج شد و مخاطبان جهانی پیدا کرد.
یغمایی در کنار آهنگسازی، هوش بالایی در انتخاب ترانه دارد. ترانههای این آلبوم عاشقانههای لطیفی هستند که هنوز دل از شنونده میبرند. در کنار قطعه «گل یخ»، قطعه «مسافر شهر باران» با شعری دلنشین و عاشقانه یکی از بهترین قطعات آلبوم است. همچنین آهنگهای محلی آلبوم نیز، کارهایی شنیدنی هستند و شنیدن این آلبوم در این شبهای زمستانی لذت فراوانی دارد.
پادکست چی بشنویم؟
فلسفهی اگزیتانسیالیست یکی از مکاتب پرطرفدار فلسفی در دنیای امروز است که تمرکز اصلیاش بر بهتر زندگی کردن و بالا بردن کیفیت زندگی است. اروین یالوم به عنوان یکی از روانشناسان اگزیستانسیال، با ترکیب فلسفه و روانشناسی، رویکرد جدیدی را با خودش آورده است.
پادکست «رواق» با تمرکز بر فلسفهی و کتابهای اروین یالوم مطالب مفیدی را به شنوندگانش ارائه میدهد. این پادکست با تحلیل جز به جز کتاب «روان درمانی اگزیستانسیال»، این مکتب فلسفی را برای شنوندگانش باز میکند و از تجربیات یالوم هنگام معالجهی مراجعانش میگوید.
در این پادکست، شنونده سازوکارهای دفاعی انسان هنگام مواجهه با مسائلی مهمی مثل مرگ، تنهایی و آزادی را درک میکند و به گرههای روان آدم در چالشهای مهم زندگیاش را میفهمد. فرزین رنجبر که به خوبی آثار یالوم را خوانده و درک عمیقی از فلسفه اگزیستانسیال پیدا کرده، در «رواق» با زبانی روان جز به جز کتاب را شرح میدهد و تلاش میکند تا شنوندگانش راه و روشهای یک زندگی اصیل را داشته باشند.
چه فعالیت هنری انجام بدیم؟
در بهمن ماه بهترین فعالیت هنری به برنامههای جشنوارههای فجر معطوف میشود. سینما، تئاتر و موسیقی فجر در کنار نمایشگاههای هنرهای تجسمی دست علاقهمندان را برای گشت و گذار فرهنگی باز میگذارند. هنوز جشنوارههای فجر فرصت مغتنمی برای انتخاب بهترینها در حوزههای مختلف هنری را پیشروی علاقهمندان به فرهنگ و هنر میگذارد.
شاید جشنوارهی فیلم فجر در طول این سالها از جذابیت افتاده باشد ولی هنوز میتوان فیلمهای خوبی در آن پیدا کرد. «نگهبان شب» رضا میرکریمی، «مرد بازنده» محمدحسین مهدویان و «موقعیت مهدی» حجازیفر از فیلمهای خوب جشنوارهی امسال هستند که ارزش دیدن دارند. همچنین در کنار این کارگردانان صاحبنام، کلی فیلم از کارگردانان فیلمی اول و دومی وجود دارد که در میانشان چند فیلم خوب مثل «علفزار»، «برفآخر» و «ملاقات خصوصی» دیده میشود. پس نگران نباشید چون برای رفتن به سینما دستتان باز است.
همچنین جشنوارههای تئاتر و موسیقی فجر نیز فرصت خوبی را پر کردن اوقات ایجاد میکند. علاقهمندان به هر حوزه، گزینههای زیادی برای انتخاب دارند و با خیال راحت هفتهی آینده میتوانند دلخواهترین گزینهشان را انتخاب کنند.