۵ تفاوت بزرگ فیلم «تراژدی مکبث» با نمایشنامهی شکسپیر
«تراژدی مکبث» با کارگردانی جوئل کوئن، کارگردان تحسینشده، فیلمی مسحورکننده است و بیشک یکی از بهترین آثار این کارگردان شده. البته فیلم در برخی نقاطش تا حدودی از نسخهی شکسپیری مکبث منحرف میشود. آثار شکسپیر در طول تاریخ تفاسیر متفاوتی داشتهاند و همین باعث شده است که آنها تا این حد بیزمان و معاصر برای همهی اعصار باشند و توجه کارگردانان بسیاری را برای اقتباس به خود جلب کنند.
برخی از شما دانشآموزان یا دانشجویان ممکن است برای اجتناب از مطالعهی مکبث بهعنوان تکلیف مدرسه یا دانشگاهتان، تماشای این فیلم را انتخاب کنید. ولی قبل از انجام این کار، بیایید نگاهی به تفاوت فیلم کوئن با نمایشنامه شکسپیر بیندازیم. ناگفته پیداست که متن زیر بخشهایی از داستان فیلم را لو خواهد داد.
۵) سن مکبثها
یکی از تفاوتهای این نسخه از مکبث با نسخهی شکسپیر، سن مکبثهاست. دنزل واشنگتن و فرانسیس مک دورمند هر دو در دههی ۶۰ زندگیشان هستند. از این رو، ناتوانی مکبثها در فرزندآوری توجیه و تصدیق میشود و ناتوانی لیدیمکبث در آوردن وارث برای همسرش به بخش مهمی از رابطه و یکی از عوامل نابودی آنها تبدیل میشود. در نتیجه بخشی از داستان شکسپیر در اینجا تغییر کرده است.
۴) سه جادوگر
یکی از نمادینترین شخصیتهای مکبث، سه جادوگری هستند که بر مکبث ظاهر میشوند و به او دربارهی آینده و رسیدنش به پادشاهی میگویند. آنها به نوعی نیروی محرکهی تمام داستان مکبثاند. جوئل کوئن کارگردان، تفسیری منحصر به فرد از این خواهران عجیب و غریب (که همگی توسط کاترین هانتر نقشآفرینی میشوند) بهدست میدهد. تصویری که یکی از آنها با بههم ریختن بدن خود میسازد، یادآور سامارا از فیلم «حلقه» است. این تنها تصویری نیست که سهجادوگر میسازند. آنها بهشکل کلاغهای شومی که در نمایشنامه ظاهر میشوند هم هستند و با این ظاهر، نمادی از عذاب قریبالوقوعی که بناست بر سر شخصیتها آوار شود هم هستند. علاوه بر اینها، طراحی این سهشخصیت زیباییشناسی ترسناک گوتیک فیلم را هم تقویت میکند.
۳) هویت قاتل سوم
یکی از رازهای بسیاری که دربارهی مکبث وجود دارد، هویت قاتل سوم است، شخصیتی که برای ترور بانکو و پسرش، فلینس پیوست. در اقتباس کوئن، میبینیم که راس، پسرعموی مکداف و پیامرسانی که در داستان حضور دارد، سومین قاتل است. صحنهای که کشتن بانکو و قربانی کردن فلینس را در مزرعهی گندم به تصویر میکشد، انگار مستقیما از یک فیلم ترسناک بیرون آمده و بهطور مؤثری شرارت پشت اعمال او و مکبث را نشان میدهد.
۲) تنوع نژادی بازیگران
احتمالا یکی از بارزترین تفاوت فیلم با پیشفرضها و کلیشههای موجود دربارهی نمایشنامهی شکسپیر، نژاد بازیگران آن است. نقش مکبث که پادشاه اسکاتلند است را یک آمریکایی سیاهپوست بازی میکند. این تنها تفاوت نیست، بلکه مکداف و همسرش و پسرشان هم توسط بازیگرانی سیاهپوست ایفای نقش میشوند.
کوئن اولین کارگردانی نبود که در تولید مکبث دست به تغییر نژاد شخصیتها میزند. اوسون ولز، کارگردان فیلم «همشهری کین» هم در سال ۱۹۳۶، این نمایشنامه را با یک بازیگر سیاهپوست اقتباس و کارگردانی کرد. اما در حالی که نسخهی اورسون ولز از مکبث در هائیتی رخ میداد، نسخهی کوئن در همان اسکاتلند رخ میدهد و همین مسأله، این تنوع نژادی را پررنگتر و چشمگیرتر میکند. با این حال، دنزل واشنگتون هنگام صحبت کردن دربارهی انتخاب بازیگران و تنوع نژادی آنها اینطور گفت: «بهنظر من، ما باید به جایی برسیم که به تنوع نژادی بازیگران حتی اشاره هم نشد، انگار که چیز خاصی نیست.»
۱) مرگ مکبث
نقطهی اوج فیلم، صحنهی شمشیربازی مکبث با مکداف است که جزئیات منحصربهفردی را در خود جای دادهاست. این صحنه چیزهای بسیار زیادی دربارهی پادشاه شیطانصفت داستان برای ما رو میکند. پس از یک نبرد طولانی، مکداف میتواند سر حریف خود را با ضربهای قطع کند. چرا که او در میانهی نبرد سعی میکند تاجش را که از سرش روی زمین افتاده، بردارد و روی سر بگذارد. این اشتباه مهلک مکبث نشان میدهد که چگونه طمع او باعث سقوط او شد. چرا که این شهوت او برای تاج و تخت بود که باعث کور شدن و روی آوردن او به شرارت شد و در نهایت راه را برای مکداف باز گذاشت تا بیرحمانه به زندگی و سلطنت و او پایان ببخشد.
منبع: buzzfeed