شهرک؛ تجربه‌ی احساس بیهودگی بعد از تماشای یک فیلم (جشنواره فجر)

زمان مورد نیاز برای مطالعه: ۲ دقیقه
فیلم شهرک

وقتی می‌نویسم «شهرک» فیلم بی‌دلیلی است امکان دارد این سؤال پیش بیاید که مگر چند درصد فیلم‌های سینمای ایران دلیل وجودی خاصی دارند؟ که با ساخته شدنشان چیزی به سینمای ایران اضافه می‌شود؟ همه‌ی این سؤالات منطقی است و جوابشان هم ناامیدکننده است. حالا ببینید «شهرک» چطور توانسته با بسط غلط ایده‌اش و اجرای بد بیشتر از نیمی از این فیلم‌ها موقع تماشا به تماشاگرش حس بیهودگی القا کند!

نوید فلاحتی جوانی است که دوست دارد بازیگر شود. دوست‌دختری دارد که رابطه‌شان خیلی خوب و عاشقانه است تا اینکه نوید سر یک پروژه‌ی سینمایی پذیرفته می‌شود که شرایط عجیب و سختی دارد. او باید به مدت سه ماه کاملا نقشش را زندگی کند و ارتباطش را با جهان بیرون قطع کند. ممکن است فکر کنید در این مدت چه استحاله‌ی عمیقی ممکن است برای این کاراکتر رخ بدهد. اینکه فیلم می‌تواند اصلا سویه‌ی رازآلود و حتی ترسناک پیدا کند. اینکه چه اتفاق‌هایی در آن شهرک سینمایی قرار است بیفتد که زندگی کاراکتر اصلی ما را تحت‌تاثیر قرار بدهد. اما به جای همه‌ی این‌ها پسرک فقط در حدی در نقشش فرو می‌رود که عاشق یک دختر دیگر شود!

مهم‌ترین سؤالی که پیش می‌آید این است که سرمایه‌گذار این فیلم چه ایده‌ی یک خطی و طرحی از این فیلم خوانده و آن ایده و طرح چه چیزی دریافت کرده که حاضر شده برای ساخت این فیلم سرمایه بگذارد؟ اگر سینمای ایران بر حساب و کتاب چرخش مالی استوار بود قاعدتا فیلم «شهرک» هیچ توجیهی برای ساخت نداشت. این فیلم با این فیلم‌نامه‌ی بد و اجرای بدتر نمی‌فروشد.

فیلم اصلا درباره‌ی چیست؟ اگر نوید آن‌قدر مشتاق بازیگری است که در وهله‌ی اول امضا می‌کند که در این شرایط کار کند چرا هیچ تلاشی از جانب او مثل بقیه‌ی بازیگران برای نزدیک شدن به نقشش صورت نمی‌گیرد. اگر از موقعیتی که در آن هست به وحشت افتاده باز چرا واکنش‌هایش تا این حد خنثی است؟ اگر دلیلش در مواجهه با نبش قبر مرگ پدر سینمایی‌اش کشف حقیقت است چرا آن‌قدر زود وا می‌دهد؟ این سؤال‌ها منطق دراماتیک فیلم را زیر سؤال می‌برند وگرنه تصور نکنید که خود فیلم تا این حد پرسش‌برانگیز است.

فیلم «شهرک» تنها حسی که به مخاطبش می‌دهد بیهودگی است. تنها سؤالی که ایجاد می‌کند این است که چرا از اساس باید چنین فیلمی ساخته شود؟ این قصه قرار است چه کارکردی داشته باشد؟ چه حس و حالی در من بیانگیزد؟

در نهایت برای هیچ‌کدام از سؤال‌هایتان هم جوابی وجود ندارد. «شهرک» زمین سؤال‌های بی‌جواب است.

امتیاز نویسنده: بی‌ارزش

آخرین اخبار و مطالب چهلمین جشنواره‌ی فیلم فجر را در صفحه‌ی ویژه‌ی جشنواره‌ی فیلم فجر ۱۴۰۰ دنبال کنید.
نقد فیلم «شهرک» بازتاب دیدگا‌ه‌های شخصی نویسنده است و لزوما موضع دیجی‌کالا مگ نیست.


برچسب‌ها :
دیدگاه شما

پرسش امنیتی *-- بارگیری کد امنیتی --

۴ دیدگاه
  1. M.Amin

    ممنون
    من فیلم را دیدم ولی توضیحات شما بهتر کمک کرد تا آن را درک کنم البته به نظر من ایده ی تازه ای دارد و ارزش یک بار دیدن را دارد و کیفیت تصاویرش هم خیلی خوبه به نظرم.

  2. آرمان

    در مورد مضخرف بودن این فیلم که بحثی ندارم اما با یک نگاه معمولی به مقالات و متن نویسنده مذکور راحت میشه به افکار سطحی ایشون که فقط در بند یک مشت الفاظ قلمبه سلمبه هست و با این الفاظ تزئین می شود
    وقتی کسی فیلمی در مورد بدبختی و فلاکت با همه سیاهنمایی ها و بدبینی ها می سازد می شود روشنفکر یا وقتی اونوریا چند تا فیلم و انیمیشن می سازند می شوند نوآور ولی وقتی کسی این ور آب در مورد مفاهیم عرفانی ، انسانی ، مذهبی ، ملّی ، اخلاقی و … فیلم می سازد می شود شعارزده و سفارشی ؟؟

    خدایا حکمتت را شکر

  3. محمد احمدی

    من فیلم رو دیدم و یکی از بهترین فیلم ها بود از نظر من

  4. میترا

    شهرک مزخرف بود یعنی وقتی پول داری ایده نداری بیا در مورد خود سینما و جوانان عشق سینما بساز. اینم مدل جدید سینماگران بی ایده است که ابراز وجود کنن!

loading...
بازدیدهای اخیر
بر اساس بازدیدهای اخیر شما
تاریخچه بازدیدها
مشاهده همه
دسته‌بندی‌های منتخب برای شما