۲۰ انیمه برتر قدرندیدهی ۲۰ سال اخیر
در دنیای انیمه، همیشه با جریان ثابتی از انیمههای تحسین شده طرف بودهایم که مورد استقبال گستردهای قرار گرفتهاند. در واقع، اغراق نیست اگر بگوییم تعداد این انیمهها بیشتر از نیاز مخاطبان هم بوده است. بعضی از این انیمهها مثل «ناروتو»، «کیمیاگر تمام فلزی: برادری» و «نئون جنسیس اونگلیون»، یا حتی اثر جدیدتری چون «مدرسه قهرمانانهی من»، در سراسر جهان به محبوبیت گستردهای رسیدهاند.
ولی اینگونه نیست که تمام انیمههای خوبی که پخش شدهاند، توانسته باشند به آن استقبالی که شایستگیاش را دارند، دست پیدا کنند. در بین انیمههایی که در طول دو دههی گذشته ساخته شدهاند، انیمههای زیادی پیدا میشوند که تحت شعاع آثار دیگر قرار گرفتهاند و آنطور که باید، دیده نشدهاند.
۲۰. دختر جهنمی (Hell Girl)
- خالق: هیروشی واتانابه
- کارگردان: تاکاهیرو اوموری
- سال: ۲۰۰۵
«دختر جهنمی» یک انیمهی ماورایی/ترسناک است، مملو از قسمتهایی جذاب و شخصیتهایی که از جانب اطرافیان خود، آزار زیادی میبینند. این شخصیتها که دیگر تحمل این همه آزار را ندارند، وبسایتی راهاندازی میکنند و یک دختر جهنمی مرموز به اسم انما آی را احضار میکنند. انما آی به آنها قول میدهد که اگر پیمانی با او ببندند، آزاردهندگانشان را به جهنم بفرستد. اگرچه این پیمان بهای سنگینی دارد: خود این آزاردهندگان هم بعد از مرگ، مستقیم به جهنم میروند.
«دختر جهنمی» یک سریال فوق العاده که نشان میدهد انتقامجویی میتواند انسان را به چه مرزهای غیرقابل تصوری برساند. این که شاهد رنج و وحشت کسانی باشیم که شایسته چنین مجازاتی هستند، لذتی سیاه با خود دارد، ولی از طرف دیگر، این انیمه خیلی خوب موفق میشود ماهیت عنصری چون انتقام را زیر سوال ببرد.
۱۹. آنوهانا: گلی که آن روز دیدیم (AnoHana: The Flower We Saw That Day)
- خالق: تاتسویوکی ناگای، ماری اوکادا، ماسایوشی تاناکا
- کارگردان: تاتسویوکی ناگای
- سال: ۲۰۱۱
جینتا و دوستانش بعد از مرگ غمانگیز دوستشان منما در دوران کودکی، راهشان از هم جدا شده است. خود جینتا بسیار گوشهنشین شده است. مدتی میگذرد تا این که در یک روز تابستانی، روح منما پیش او میآید. منما که بزرگ هم شده است، از جینتا میخواهد که او را به رویایش برساند.
«آنوهانا» یک داستان بلوغ تاثیرگذار است که با مضامین عمیقی چون غم و بزرگ شدن سروکار دارد. جینتا، منما و بقیه دوستانشان، شخصیتهایی به شدت پرداخت شده هستند که تجربه شخصی اندوهی که از سر میگذرانند، به اندازه تجربه گروهیشان رنجآور است. این داستان غمانگیز و زیبا را نباید از دست بدهید.
۱۸. ضربان! (Skip Beat!)
- خالق: یوشیکی ناکامورا
- کارگردان: کیوکو سایاما
- سال: ۲۰۰۸
کیوکو موگامی یک ستاره پاپ نوظهور است. او عاشق حمایت از پسر مورد علاقهاش است. این پسر وقتی به اوج شهرت میرسد، به او خیانت میکند و آن همه حمایت و محبت او را نادیده میگیرد. کیوکو به این نتیجه میرسد که بهترین روش انتقام این است که به چنان سطحی از شهرت برسد که عشق پیشینش را زیر سایهی خودش قرار دهد.
«ضربان!» یک داستان بسیار جذاب دربارهی عشق، فقدان و انتقام است. اما هیچوقت به توجهی که لیاقتش را داشت، نرسید. این انیمه بدون تردید یکی از قدرنادیدهترین انیمههای شوجو دو دههی اخیر است.
۱۷. هاگانای (Hagani)
- خالق: یومی هیراساکا
- کارگردان: هیساشی سایتو
- سال: ۲۰۱۱
یک گروه از دانشآموزان خودسر و غیراجتماعی یک دبیرستان باشگاهی تشکیل میدهند تا روش دوست پیدا کردن را به یکدیگر آموزش بدهند. این انیمه که بسیار مخاطبمحور و سرشار از شوخیهای سیاه است، سریالی نیست که خیلی راحت بتوان به آن نزدیک شد. ولی در طول این سالها موفق شده طرفداران وفاداری گرد خود جمع کند، و قطعا لیاقت رسیدن به توجهی بیشتر از اینها را دارد.
«هاگانای» طنزی خشک و پر نیش و کنایه در خود دارد که در انیمههای رو و آشکار همعصرش به سختی دیده میشود. قطعا انیمهای نیست که مناسب همه باشد، ولی آنهایی که برای این نوع شوخیها ارزش زیادی قائل هستند، حتما باید باید به سراغ «هاگانی» بروند.
۱۶. گوی هیکارو (Hikaru no Go)
- خالق: یومی هوتا
- کارگردان: سوسومو نیشیزاوا، جون کامیا، تتسویا اندو
- سال: ۲۰۰۱
انیمههای زیادی داریم که بر اساس بازیهای کارتی مطرح ساخته میشوند، مواردی مثل «پوکمون» و «یو-گی-اوه!»، ولی کمتر انیمهای میتوان پیدا کرد که بر اساس بازی تختهای باشد. «گوی هیکارو» یکی از معدود انیمههاست که بر اساس بازی تختهای باستانی گو ساخته شده است.
این سریال انیمه پیچشی جذاب و سرگرم کننده به این بازی میدهد، چرا که داستان یک دانشآموز راهنمایی به نام هیکارو است که تحت هدایت روحی بازمانده از عصر هیآن (در تاریخ ژاپن، به فاصلهی زمانی بین ۷۹۴ تا ۱۱۸۵ میلادی گفته میشود)، به دنیای مسابقات بازیکنان حرفهای گو راه پیدا میکند. بخش عمدهای از سریال روی ماهیت مسابقههای بازیکنان حرفهای گو و میزان رقابت غافلگیر کنندهشان تمرکز میکند. تاکشی اوباتا، طراح هنری «دفتر مرگ» هم طراح اصلی آن است.
۱۵. دوازده پادشاهی (The Twelve Kingdoms)
- خالق: فویومی اونو
- کارگردان: سونئو کوبایاشی، هیکاری کوریهارا
- سال: ۲۰۰۲
بدون تردید، «اینویاشا» یکی از محبوبترین سریالهای انیمه در گونه فانتزی/تاریخی است، ولی تنها انیمهی موجود در این حوزه نیست. «دوازده پادشاهی» هم یک جواهر قدرنادیده است که بر اساس مانگایی به همین نام ساخته شده است. در حالی که مانگای اصلی شخصیتهای زیادی را معرفی میکند، انیمهی اقتباسی روی یوکو ناکاجیما تمرکز میکند، دختری موسرخ که بعد از این که از ژاپن به یک جهان دیگر انتقال پیدا میکند، متوجه میشود که یک امپراتور است.
این انیمهی ایسکای قدرنادیده که بر اساس اسطورههای چینی ساخته شده اگرچه کمی نامتعارف است، ولی یک گزینهی عالی برای هواداران فانتزی است. یوکو یک قهرمان زن قوی است که با تلاش فراوان، به لقب پادشاهی دست پیدا میکند.
۱۴. ستارهی کالیدو (Kaleido Star)
- خالق: جونیچی ساتو
- کارگردان: جونیچی ساتو، یوشیماسا هیرایکه
- سال: ۲۰۰۳
هرکسی رویایی دارد، سورا نائهگینو که یک نوجوان ژاپنی است، رویایش این است که یک هنرمند عالی روی صحنهی کالیدو با آن شهرت جهانیاش بشود. او اگرچه رویای بزرگی دارد، ولی متوجه میشود که برای عملی کردن این رویا، باید خون و عرق و اشک زیادی بریزد.
«ستارهی کالیدو» اگرچه شباهتهای زیادی به یک انیمهی شوجو معمول دارد، ولی داستانی فروتنانهتر را در خود جای داده است، همین باعث میشود هواداران با سختیها و رنجهای سورا و دیگر شخصیتهای داستان، احساس همدردی داشته باشند.
۱۳. موشی-شی (Mushi-shi)
- خالق: یوکی اوروشیبارا
- کارگردان: هیروشی ناگاهاما
- سال: ۲۰۰۵
«موشی-شی» یک سریال انیمهی آنتالوژی کند است که داستان سفرهای مردی به نام گینکو را روایت میکند. یک روح فرازمینی به نام موشی تمام جهان را در احاطهی خود درآورده است. او به سراغ آدمهایی میرود که میخواهند زندگی روزانهی خود را از سر بگیرند. گینکو میتواند موشی را ببیند، به همین دلیل مدتی است کارش این شده که به مردمی که از تاثیرات جانبی این روح رنج میبرند، کمک کند.
این انیمه به جای پیرنگ، تمرکز خود را روی زندگی آدمهایی گذاشته است که گینکو به آنها کمک میکند. «موشی-شی» با روایت موجز و انیمیشنهای زیبا، خیلی خوب موفق میشود اکشن و تعلیق را با هم ادغام کند. این انیمه همچنین ریتم بسیار کندی را در پیش میگیرد تا هواداران خیلی راحت بتوانند حالوهوای آن را درک کنند.
۱۲. هیاهوی مدرسه (School Rumble)
- خالق: جین کوبایاشی
- کارگردان: شینجی تاکاماتسو
- سال: ۲۰۰۴
این سریال کمدی رمانتیک دو قهرمان اصلی دارد: تنما و کنجی، این دو به همراه یکی از همکلاسیهای مرموزشان به نام اوجی، درگیر یک مثلث عشقی شدهاند. داستان در صحنههای کوتاه روایت میشود، و نه تنها شخصیتهای اصلی را خیلی خوب مورد توجه قرار میدهد، بلکه به شکلی عالی به سراغ شخصیتهای فرعی و داستانهای عجیبشان میرود.
طرفداران هردو دستهی انیمهی شونن و شوجو، از این سریال انیمه استقبال کردهاند، «هیاهوی مدرسه» خیلی خوب موفق شده مخاطبان متنوعی را زیر پرچم خود جمع کند. خیلیها معتقدند ریتم سریع و پرانرژی «هیاهوی مدرسه» و جنس شوخیهای فراواقعی آن، نقش زیادی در موفقیت آن دارند. این انیمه تمام شرایط لازم برای تبدیل شدن به یک اثر موفق را دارد، ولی متاسفانه قدرنادیده باقی مانده است.
۱۱. سوریتاما (Tsuritama)
- خالق: توشیائو اونو
- کارگردان: کنجی ناکامورا
- سال: ۲۰۱۲
«سوریتاما» اگرچه در ظاهر شبیه یک انیمهی ورزشی به نظر میرسد، ولی داستان خود را با تکیه بر ورزش نه چندان پرطرفداری چون ماهیگیری جلو میبرد. این انیمه همچنین به چند روش دیگر خود را از قالب یک انیمهی ورزشی معمول جدا میکند. مثلا هیچ علاقهای به نمایش درامهای سنگین و صحنههای اکشن ندارد، چیزی که در دیگر انیمههای ورزشی زیاد دیده میشود.
داستان اصلی که «سوریتاما» در پیش میگیرد بسیار شخصی و محدود است. این انیمه داستان یک دانشآموز دبیرستانی به نام یوکی است که تمام زندگیاش در سفر بوده و اصلا بلد نیست با کسی دوست شود. وقتی او و مادربزرگش به شهر اینوشیما نقل مکان میکنند، یک دانش آموز انتقالی به نام هارو از راه میرسد، او ادعا میکند که یک موجود فضایی است و از یوکی میخواهد که اجازه بدهد در خانهی آنها زندگی کند. این ایدهی داستانی عجیب زمینهساز بروز یک داستان عالی دربارهی دوستی و دردسرهای اضطراب میشود.
۱۰. یاکیتاته!! ژاپن (Yakitate!! Japan)
- خالق: تاکاشی هاشیگوچی
- کارگردان: یاسونائو آئوکی
- سال: ۲۰۰۴
این انیمهی کمدی آشپزی محور در مقایسه با انیمههای مشابه، بسیار قدرنادیده است. کازوما، شخصیت اصلی داستان، رویایش این است که نان ملی ژاپن را درست کند و در میان نانواییهای معتبر کشور، جایگاه قابل اعتنایی داشته باشد. کازوما دارای یک قدرت ویژه به نام «دستهای خورشیدی» است، قدرتی که باعث میشود دستهای او کمی داغتر از دستهای یک انسان معمولی باشد. نیازی به توضیح نیست که با چنین قدرتی، او سریعتر از دیگران میتواند نانهای خود را آماده کند.
این سریال بامزه و دلنشین سرشار از لذت و تحسین دربارهی غذاها است. شخصیتهای داستان کلی غذای مختلف را امتحان میکنند و به آنها واکنش نشان میدهند.
۹. هیولا (Monster)
- خالق: نائوکی اوراساوا
- کارگردان: ماسایوکی کوجیما
- سال: ۲۰۰۴
«هیولا» سریالی است که هر قدر از سوی منتقدان تحسین شده است، برعکس از سوی مخاطبان مورد بیتوجهی قرار گرفته است. این سریال دلهرهآور تاریک و واقعگرایانه دربارهی یک جراح مغز به نام دکتر کنزو تنما است که تصمیم میگیرد به جای شهردار شهرشان، جراحی یک دوقلوی جوان را انجام دهد.
۹ سال بعد از این تصمیم سرنوشتساز، تنما متوجه میشود که یکی از این دوقلوها به نام یوهان، به یک قاتل زنجیرهای هولناک تبدیل شده است. آن یکی قل هم بیخبر از همه جا، زندگی آرامی با والدین ناتنیاش دارد. پیرنگ دربارهی تلاش تنما است برای جبران اشتباهی که با نجات جان یوهان مرتکب شده. این سریال انیمه خیلی خوب موفق میشود مانگای تحسین شدهی منبع اقتباس خود را روی صفحهی تلویزیون بیاورد. تمام جنبههای مهم مانگا در این سریال دیده میشوند، از طراحی هنری تاریک آن گرفته تا خط روایی پیچیدهاش.
۸. سامورایی فلامنکو (Samurai Flamenco)
- خالق: منگلوب
- کارگردان: تاکاهیرو اوموری
- سال: ۲۰۱۳
انیمهی «سامورایی فلامنکو» داستان یک مدل مرد به نام ماسایوشی هازاما است که رویایش این است که یک ابرقهرمان شود. متاسفانه او هیچ قدرت و توانایی ویژهای ندارد. با اینحال، او بارها با گنگسترها و نیروهای پلیس شهر درگیر میشود. در میان یک افسر جوان به نام هیدنوری گوتو هم به او اضافه میشود.
«سامورایی فلامنکو» ابتدا شبیه یک انیمه ابرقهرمانی کمدی سرخوشانه به نظر میرسد، ولی به یکباره در میانهی داستان فضای خود را عوض میکند، تنش و هیجان هر قسمت چنان بالا میرود که حتی نمیتوانید رویتان را برگردانید. «سامورایی فلامنکو» که آن را میتوان منبع الهام انیمههای ابرقهرمانانهی جدیدی چون «مدرسهی قهرمانانهی من» در نظر گرفت، یک اثر بسیار قدرنادیده است که باید بیشتر از اینها دیده شود.
۷. شهر متال دیترویت (Detroit Metal City)
- خالق: کیمینوری واکاسوگی
- کارگردان: هیروشی ناگاهاما
- سال: ۲۰۰۸
یک نوازنده و خوانندهی ناکام به نام سویچی نگیشی در آرزوی این است که ستارهی پاپ شود. ولی برای اینکه بتواند هزینههای زندگیاش را پرداخت کند، خوانندهی اصلی یک گروه دث متال بدنام به نام شهر متال دیترویت میشود. همچنان که رویای ستارهی پاپ شدن او دارد کمرنگتر از گذشته میشود، جنبهی دیگر شخصیت او که در موسیقی متال فرصت بروز پیدا کرده، به محبوبیت زیادی میرسد، و این چیزی است که سویچی اصلا دوست ندارد. او که به دنبال راهی است تا از موقعیت جدید خود به عنوان یک اسطورهی متال بگریزد، از گروه شهر متال دیترویت جدا میشود، ولی همین باعث شهرت بیشترش میشود.
انیمهی «شهر متال دیترویت» با وجود بودجهی کمی که در اختیار دارد، به صحنهای برای تکریم تمام گونههای موسیقی تبدیل میشود. اسم سریال هم ادای دینی به گروه پاپ راک کیس و یکی از آهنگهای معروفشان، «شهر راک دیترویت» است.
۶. هاماتورا (Hamatora)
- خالق: ناتسو ماتسومای، یوکی کوداما
- کارگردان: سیجی کیشی، هیروشی کیمورا
- سال: ۲۰۱۴
«هاماتورا» هم جنبههایی از گونهی ابرقهرمانی را در خود دارد. جالب این است که این انیمه، ادامهی داستان مانگا را دنبال میکند و اقتباس صد درصد نیست. ولی لازم نیست حتما مانگا را خوانده باشید تا از این سریال لذت ببرید. نایس و مورساکی، دو شخصیت اصلی داستان، یک نهاد تحقیقاتی خصوصی دارند، و برای حل پروندههای خود از قدرتی به نام مینیمامز استفاده میکنند.
این سریال که در درجهی اول باید آن را یک انیمهی اسرارآمیز ماورائی در نظر گرفت، به لطف پیچشهای داستانی غافلگیر کننده، هیجان بالایی در خود دارد. شاید بعضی وقتها در داستانهای تودرتوی آن گم شوید، ولی بیشتر از همه این شخصیتهای دوست داشتنی «هاماتورا» هستند که هواداران را به طرف خود میکشانند.
۵. قصههای روح (Ghost Stories)
- خالق: هیروشی هاشیموتو
- کارگردان: نوریوکی آبه
- سال: ۲۰۰۰
این سریال ماوراءالطبیعه دربارهی گروهی از نوجوانان است که بعد از این که ساختوسازهای محلی باعث ایجاد مزاحمت در زیارتگاههایی مقدس میشود، با مجموعهای از ترسهای غیرمعمول مواجه میشوند. «قصههای روح» در ژاپن خیلی مورد استقبال قرار نگرفت. به همین دلیل، تیمی که مسئول پخش آن در غرب بود، تصمیم گرفت بخشهایی از فیلمنامهی آن را تغییر دهد. نتیجهی کار، یک انیمهی کمدی سیاه و عجیب شد.
انیمهبازها معمولا با دید بدی به «قصههای روح» نگاه میکنند، البته مخاطبان عادی شاید شناخت چندانی از ماجراهای پشت آن نداشته باشند. ولی باز هم خیلیها معتقدند نسخهی غربی این سریال گزینهی بسیار خوبی است که حتما باید به سراغش رفت.
۴. عدن شرق (Eden of the East)
- خالق: کنجی کامیاما
- کارگردان: کنجی کامیاما
- سال: ۲۰۰۹
«عدن شرق» ترکیبی عجیب از گونههای بقا، سیاسی و روانشناختی است، و سخت میتوان آن را در یک دستهی مشخص قرار داد. پیشفرض اصلی داستان این است که یک گروه دوازده نفره به نام «سلکائو» با دسترسی به بیش از ده میلیارد ین، وظیفه دارند از ژاپن در برابر حملهی موشکی آتی محافظت کنند.
اگر سلکائو پولش تمام شود یا آن را صرف مصارف شخصی کند، یک شخص مرموز به نام «حامی»، آنها را از بین میبرد. در این بازی هیچ محدودیتی وجود ندارد، حتی میتوان بقیهی شرکت کنندگان هم از بین برد. تاکیزاوا آکیرا، قهرمان داستان، یکی از اعضاء سلکائو است. او از شانس بدش در میانهی چنین بحرانی باید با بیماری فراموشی هم دست و پنجه نرم کند. این انیمه خیلی خوب موفق میشود هواداران خود را وارد یک پیرنگ فریبنده و غیرمعمول کند و هر لحظه عطش آنها را برای پی بردن به بقیهی داستان، افزایش دهد.
۳. آخرین تبعیدی (Last Exile)
- خالق: گونزو
- کارگردان: کویچی چیگیرا
- سال: ۲۰۰۳
در «آخرین تبعیدی» که یک فضای آیندهنگرانهی کلاسیک و متاثر از جنگ جهانی اول دارد، یک خلبان و یک رهیاب به نام کلاوس والکا و لاوی هد، با هواپیمای خود به ماجراجویی میپردازند. آنها که ماموریتی فراتر از حد توان خود دریافت کردهاند، بخشی از یک توطئهی بزرگتر میشوند که بین دو ملت در حال جنگ، شکل گرفته است.
«آخرین تبعیدی» بیشتر به خاطر سبک استیم پانکی خاصش مشهور شده است، ولی طرفداران انیمههای آیندهنگرانهی کلاسیک هم حتما از آن لذت خواهند برد.
۲. افقی در میان نیستی (Horizon in the Middle of Nowhere)
- خالق: مینورو کاواکامی
- کارگردان: مانابو اونو
- سال: ۲۰۱۱
سخت میشود یک تعریف مشخص برای انیمهی «افقی در میان نیستی» ارائه داد. اما این سریال در درجهی اول، یک انیمهی علمی-تخیلی دربارهی تلاش ناکام بشر برای سفر به فضا و گریز از زمین در حال نابودی است. یک نیروی نامشخص مانع رفتن انسانهای بازمانده میشود، آنها مجبور میشوند به ژاپن برگردند، چرا که ژاپن تنها منطقهی قابل زیست باقیمانده روی سیارهی زمین است.
بخش عمدهای از جمعیت زمین به جاهای کوچکی برای زندگی منتقل شدهاند. اما همان جمعیت حمله کرده و ژاپن را فتح میکنند، همین باعث میشود ساکنان قبلی روی یک سفینهی فضایی زندگی کنند که پیوسته در حال چرخش به دور کشور است. وقتی شایعات وقوع آخرالزمان قویتر از قبل به گوش میرسد، توری آئوی، قهرمان داستان، راهی برای پس گرفتن سرزمین مادری خود پیدا میکند.
۱. موریبیتو: محافظ روح مقدس (Moribito: Guardian of the Spirit)
- خالق: ناهوکو اوئههاشی
- کارگردان: کنجی کامیاما
- سال: ۲۰۰۷
«موریبیتو» که یک فانتزی ماجراجویانه غمانگیز با محوریت یک قهرمان زن است، داستان یک قهرمان جستجوگر و نیزه به دست به نام بالسا است که میخواهد با نجات جان انسانهای مختلف، مرگهایی را که در گذشته مرتکب شده، جبران کند. او در طول سفر خود با شاهزاده چاگوم آشنا شده و محافظ او میشود. هدف او این است که از چاگوم در برابر آدمکشهایی که پدر چاگوم میفرستد، محافظت کند.
این سریال انیمه، انیمیشنهای زیبا و جهان فانتزی دوست داشتنی دارد، و مملو از شخصیتهای جذابی است که گذشتهی دردآورشان کمکم آشکار میشود. انیمهبازها بهتر است حتما فرصتی به این اثر دوست داشتنی و قدر نادیده بدهند.
منبع: Screen Rant
من تا حالا همون کارتونهای معروف رو کامل ندیدم ناروتو شیپودن،اینویاشا،وان پیس،دی گرای من…
ولی مانستر انصافا انیمه ای هست که چیزی کم از انیمه های جدید نداره
مانستر با اختلاف بهترین انیمه جنایی 💔
آره حتی انیمه ای مث دث نوت هم خیلی یا مانستر اختلاف داره