۲۰ فیلم مادر و دختری برتر تاریخ سینما
رابطهی بین مادران و دختران قطعا یکی از جذابترین رابطههای موجود در جامعه است. مادران را معمولا با فداکاری و از خودگذشتگیشان میشناسند. میگویند یک مادر آرزوهایش را گردنبندی میکند و گردن دخترش میاندازد، به امید اینکه دستکم او بتواند به چیزهایی برسد که زمانی رویاهای مادرش بود. اما دختران همیشه دنبالهروی مادران خود نمیشوند. گاهی وقتها اتفاقا در نقطهی مقابل آنها قرار میگیرند و رویاها و مسیر خود را دنبال میکنند. گاهی مادرهایی موفق داریم که نمیتوانند دخترانی را بار بیاورند که مثل خودشان سربلند و پیروز باشند، و برعکس، گاهی مادرانی شکست خورده و بیمصرف داریم که دخترانشان بیتوجه به تمام موانع پیشرو، به قلههای رفیعی میرسند.
در دنیای سینما هم در آثار زیادی این رابطهی پرفراز و نشیب بین مادر و دختر مورد توجه قرار گرفته است. هرکدام از این فیلمها جنبههای مختلفی از این رابطه را به نمایش میگذارند و بعید است نقطهی کور نادیدهای باقی مانده باشد. در این مطلب میخواهیم نگاهی بیاندازیم به ۲۰ فیلم مادر و دختری برتر تاریخ سینما، نگاهی میاندازیم به آثاری که تکتکشان، سهم مهمی در نمایش عمق رابطهی بین مادر و دختر در دنیای سینما داشتهاند.
۲۰. استلا (Stella)
- کارگردان: جان ارمن
- نویسنده: رابرت گچل
- بازیگران: بت میدلر، جان گودمن، ترینی آلوارادو، استیون کالینز
- سال: ۱۹۹۰
«استلا» داستان مادر مجرد سختکوشی به نام استلا (بت میدلر) است که تمام هستی و رویاهای خود را فدای این میکند که دخترش (ترینی آلوارادو) زندگی خوبی داشته باشد. او برای دخترش هرکاری میکند، حتی حاضر است او را به پدرش بدهد، تنها به خاطر این که خیالش از آسایش او راحت باشد.
«استلا» از این فیلمهای غمگین و شدیدا گریهآور است. در لابهلای آن میتوان اختلاف طبقاتی و تضاد بین فقیر و غنی را هم مشاهده کرد. کل چالش استلا هم همین است که دختر خود را پیش خود نگه دارد تا زندگی فقیرانهی خود را پیش ببرند، یا آن را به پدر ثروتمندش بدهد و از آیندهاش مطمئن باشد. «استلا» فیلم محبوب راجر ایبرت هم بود و زمان اکرانش کلی آن را تحویل گرفت، ایبرت معتقد بود فیلم در پایان احساس خوبی در شما برمیانگیزد، و همین کافی است.
۱۹. رازها و دروغها (Secrets & Lies)
- کارگردان: مایک لی
- نویسنده: مایک لی
- بازیگران: تیموتی اسپال، برندا بلتین، فیلیس لوگان، ماریان ژان-باتیست
- سال: ۱۹۹۶
کلا خانواده ماهیت پیچیدهای دارد، اما در «رازها و دروغها»، فیلم محصول ۱۹۹۶ مایک لی، این پیچیدگی در شدیدترین حالت خود قرار دارد. فیلم داستان دختر سیاهپوستی با بازی مارین ژان-باتیست است که تصمیم میگیرد به دنبال مادر واقعی خود بگردد، ولی در ادامه مادر گمشدهی خود را در در زنی سفیدپوست از طبقهی کارگر برندا بلیتن میبیند.
همچون دیگر فیلمهای مایک لی، اینجا هم با یک اثر واقعگرایانه طرف هستیم که احساسات انسانی را در نزدیکترین حالت ممکن به تصویر میکشد. فیلم کلی تحسین شد و حتی نخل طلای کن را هم دریافت کرد. فیلم حتی مورد بهرهبرداری سیاسی قرار گرفت و گروهی از فعلان اجتماعی در آمریکا و کانادا با تکیه بر «رازها و دروغها»، از مسئولان خواستند که در مورد گواهیهای تولد پنهان شدهای که در اواسط قرن بیستم در بعضی از مناطق کشور صورت گرفته بود، شفافسازی کنند.
۱۸. شرایط مهرورزی (Terms of Endearment)
- کارگردان: جیمز ال. بروکس
- نویسنده: جیمز ال. بروکس، لری مکمورتری
- بازیگران: شرلی مکلین، دبرا وینگر، جک نیکلسون
- سال: ۱۹۸۳
کل محور داستانی «شرایط مهرورزی»، فیلم تحسین برانگیز جیمز ال. بروکس که برندهی پنج جایزهی اسکار هم شد، حول رابطهی بین آئوروای مادر (شرلی مکلین) و امای دختر (دبرا وینگر) میچرخد. «شرایط مهروروزی» از آن فیلمهای اشک درآر است که خیلیها دوستش دارند، از طرفداران جک نیکلسون گرفته تا مادرانی که همیشه از آن تحت عنوان یکی از آثار مورد علاقه خود یاد کردهاند. فیلم خیلی خوب عشق پرفراز و نشیب بین یک مادر و دختر را به تصویر میکشد. عشقی که گاهی به کینه و ناراحتی میرسد، و گاهی سر از محبت و مهربانی درمیآورد. اصلا چهچیزی زیباتر از تماشای بازی شرلی مکلین و دبرا وینگر در نقش یک مادر و دختر؟
فیلم داستان این مادر و دختر است که اگرچه دعواها و بگومگو با هم زیاد دارند، ولی همچنین رابطهی صمیمانهی بین خود را حفظ میکنند. این دو زن همچنان که در زندگی خود پیش میروند و زندگی و عشق و روابط مختلف را از سر میگذرانند، همچنان یاور و همراه یکدیگر میمانند. فیلم که تنها با ۸ میلیون دلار ساخته شده بود، ۱۶۵ میلیو دلار فروش کرد و یکی از موفقترین آثار آن سال شد.
۱۷. جمعهی عجیب (Freaky Friday)
- کارگردان: مارک واترز
- نویسنده: هدر هک، لزلی دیکسون
- بازیگران: جیمی لی کورتیس، لیندزی لوهان، هارولد گلد
- سال: ۲۰۰۳
«جمعهی عجیب» که بر اساس رمانی به همین نام از مری راجرز ساخته شده، داستان مادری به نام تس (جیمی لی کورتیس) و دختری به نام آنا (لیندزی لوهان) است که همیشه با هم بگومگو دارند و یکدیگر را درک نمیکنند. اما وقتی یک روز جمعه بدنهایشان با هم عوض میشود و در کالبد هم فرو میروند، متوجه میشوند هرکدام به عنوان یک مادر و دختر، چه مسئولیتهای سنگینی برعهده دارند.
چنین داستانی شاید کابوس هر مادری باشد. رفتن در قالب بدن دختر خود شاید در ابتدا جذاب و بامزه باشد، ولی بعدا به شکل عجیبی ناجور میشود. خوشبختانه مادر و دختر «جمعهی عجیب» تا ابد در بدن هم نمیمانند، ولی همین تغییر کوتاه هم تحول عظیمی در هردویشان به وجود میآورد.
از آن فیلمهاست که هر نوجوان (و مادر هر نوجوانی) باید ببیند. آنا و تس بعد از چنین تغییر عجیبی متوجه میشوند که هرکدام کلی چالش مختلفی دارند که باید از سر بگذرانند، از رقابت بین گروههای موسیقی گرفته تا شوهر جدید و بچهداری و بازداشت و کلی بدبختی دیگر.
اگر داستان فیلم برایتان جالب است بد نیست بدانید که از روی رمان راجرز دو اقتباس دیگر هم صورت گرفته است. اولی یک اقتباس سینمایی محصول سال ۱۹۷۶ با بازی باربارا هریس و جودی فاستر است که گری نلسون کارگردان است. دومی هم یک فیلم تلویزیونی به کارگردانی ملانی میران است که در آن، شلی لانگ و گبی هافمن در نقش مادر و دختر ظاهر میشوند.
۱۶. کارتپستالهایی از لبهی پرتگاه (Postcards from the Edge)
- کارگردان: مایک نیکولز
- نویسنده: کری فیشر
- بازیگران: مریل استریپ، شرلی مکلین، جان کیوساک، دنیس کواید
- سال: ۱۹۹۰
یک فیلم دیگر که دوباره از شرلی مکلین در نقش مادر استفاده میکند. به نظر میآید هالیوودیها علاقهی زیادی به بازی گرفتن از مکلین به عنوان مادر دارند. نکته جالب در مورد این فیلم این است که بر اساس کتاب خودزندگینامهی کری فیشر ساخته شده است، خود فیشر هم وظیفهی نوشتن فیلمنامه را برعهده گرفته است. اگرچه کری فیشر بعدا این ادعا را رد کرد، ولی همیشه تصور میشود که «کارتپستالهایی از لبهی پرتگاه» داستان زندگی خود کری فیشر است.
فیلم داستان زندگی یک مادر و دختر به نامهای دوریس (شرلی مکلین) و سوزان (مریل استریپ) است. سوزان بازیگر موفقی است که به مواد مخدر اعتیاد دارد و زندگی هنریاش در آستانهی شکست است. او رابطهی بسیاری بدی با دوریس مادرش دارد. اما سوزان به خاطر یکی از بندهای قراردادی که با شرکت فیلمسازی پیش رویش بسته، مجبور است مدتی را با مادرش زندگی کند. مادری که زمانی بازیگر مشهوری بوده و الان یک الکلی گمنام است.
رابطهی بین سوزان و دوریس ابتدا خیلی بد شروع میشود، اما کمکم به پختگی میرسد و آنها به شناخت تازهای از هم میرسند، درست است که خود کری فیشر انکار میکرد، ولی واقعا به نظر میآید این فیلمنامه یک نوع واکاوی شخصی رابطهی بین کری فیشر و دبی رینولدز، مادر بازیگرش بوده است.
فیلم اگرچه از نظر فروش خیلی خوب عمل نکرد (با ۲۲ میلیون دلار ساخته شد و تنها ۳۹میلیون دلار فروش داشت)، ولی مورد تحسین منتقدان قرار گرفت و مریل استریپ به خاطر بازی در نقش سوزان، نامزد دریافت جایزهی اسکار شد.
۱۵. لیدی برد (Lady Bird)
- کارگردان: گرتا گرویگ
- نویسنده: گرتا گرویگ
- بازیگران: سورشا رونان، لاری میتکاف، تیموتی شلمی
- سال: ۲۰۱۷
همچون دیگر فیلمهای این فهرست، «لیدی برد» هم داستان رابطهی پیچیدهی بین یک مادر و دختر است. فرقش این است که لیدی برد، دختر این فیلم با بازی سورشا رونان، از سبک زندگی و شهر کوچک زادگاهشان و تمام آن محدودیتها خسته شده و میخواهد زندگی رهاتری داشته باشد، و مادرش (لاری میتکاف) در نقطهی مقابل اوست.
همچون مادر و دخترهای واقعی، مادر و دختر فیلم «لیدی برد» هم در ظرف یک ثانیه از دشمنانی به خون هم تشنه، به دوستانی صمیمی تبدیل میشوند، روی جنگ و دعوایشان اصلا نمیشود حساب باز کرد. جالب این است که لیدی برد بعد از این که بالاخره به رویای خود میرسد و به دانشگاهی بزرگ در شهری بزرگ میرود، بیشتر دلش برای مادرش و شهر محل زندگیاش تنگ میشود، به نظر میآید آن موقع بیشتر قدرشان را میداند.
هم میتکاف و هم رونان به خاطر بازی در این فیلم نامزد جایزهی اسکار شدند. یک بار فیلم را ببینید متوجه میشوید که هردو شایستگی این نامزدی را داشتند. در کمتر فیلمی میتوانید رابطهی مادر و دختری این چنین واقعی، پر درد و در عین حال، دوست داشتنی ببینید.
۱۴. آکیلا و مسابقهی هجی (Akeelah and the Bee)
- کارگردان: داگ اچیسون
- نویسنده: داگ اچیسون
- بازیگران: لارنس فیشبرن، کیکه پالمر، کرتیس آرمسترانگ، آنجلا بست
- سال: ۲۰۰۶
در این فیلم گرم و دوست داشتنی، آنجلا بست در نقش تانیا، مادر دختری به نام آکیلا (کیکه پالمر) بازی میکند که میخواهد در یک مسابقه هجی کردن شرکت کند.
تانیا ابتدا نمیخواهد دخترش وارد این مسابقه شود، ولی بعدا نظرش عوض میشود و به این نتیجه میرسد که باید به دخترش در مسیر رسیدن به رویاهایش کمک کند، حتی اگر این رویاها باب میلش نباشند و او را به عنوان یک مادر، بترسانند. حتی اگر خطر شکست آکیلا در این مسابقه وجود داشته باشد، مسابقهای که همیشه آرزوی آکیلا بوده است.
اگرچه رابطهی بین این مادر و دختر، پیرنگ اصلی فیلم «آکیلا و مسابقهی هجی» را تشکیل میدهد، ولی فیلم در طول روایت خود دست روی مضامین مهمی همچون نژاد پرستی، ایرادات سیستم آموزشی، فقر، دوستی و تبعیض جنسیتی میگذارد. با یک فیلم جمعوجور و خوب طرف هستیم که شاید آنچنان که باید، دیده نشده است.
۱۳. ماگنولیاهای فولادی (Steel Magnolias)
- کارگردان: هربرت راس
- نویسنده: رابرت هارلینگ
- بازیگران: سالی فیلد، دالی پاتن، شرلی مکلین، داریل هانا
- سال: ۱۹۸۹
«ماگنولیاهای فولادی» داستان گروهی از زنان در سنهای مختلف است که دغدغههای مشترک و متفاوت زیادی دارند. اما مهمتر از همهی اینها، میتوان گفت فیلم داستان شلبی (جولیا رابرتس) و مادرش مکلین (سالی فیلد) است.
با یک فیلم غمانگیز طرف هستیم که احتمالا بارها اشک شما را درمیآورد. اما لابهلای این غم و غصهها میتوانید شوخیهای بامزهی زیادی هم پیدا کنید. ما داستان این دخترهای اهل لوییزیانا را در محیطهای مختلفی میشنویم: چه در حال ازدواج، یا در آرایشگاه، یا در حالتی که کاملا عصبانی هستند.
تمام روابط بین شخصیتهای فیلم «ماگنولیاهای فولادی» پویا و بامزه هستند، اما بیشتر از همه این رابطهی مکلین و شلبی است که شما را جذب خود میکند و بارها به خنده و گریه وا میدارد. فیلم همچنین میزان فداکاری یک مادر را خیلی خوب نشان میدهد. در جایی از فیلم مکلین یک کلیهی خود را به دخترش میدهد، حتی با وجود اینکه با هیچکدام از تصمیمهای شلبی موافق نباشد.
فیلم در فصل جوائز خیلی خوش ندرخشید. تنها جولیا رابرتس موفق شد در اسکار و گلدن گلوب آن سال نامزد بهترین بازیگر نقش مکمل شود. اما از نظر فروش خوب عمل کرد. حدود ۹۵ میلیون دلار فروش داشت و برای شانزده هفته در فهرست ده فیلم پرفروش برتر گیشه باقی ماند.
۱۲. باشگاه جوی لاک (The Joy Luck Club)
- کارگردان: وین وانگ
- نویسنده: ایمی تن، رانالد بس
- بازیگران: تسای چین، لیسا لو، مینگ- نا ون، تاملین تومیتا
- سال: ۱۹۹۳
در فیلم «باشگاه جوی لاک» نه با یک رابطه، بلکه با چهار رابطه مادر و دختری مختلف سروکار داریم. فیلم که بر اساس رمانی به همین نام از ایمی تن ساخته شده، داستان چهار عضو یک باشگاه و رابطههایشان با دخترانشان است. هر مادر درسی برای یاد دادن به دخترش دارد، هر مادر میتواند حرفی یا خاطرهای از زندگی خود در چین تعریف کند.
تقابل بین فرهنگ سنتی چین و فرهنگ امروزی جامعهی آمریکا، یکی از جذابترین دستمایههای فیلم است. اینجا هم با مادرانی طرف هستیم که نه دختران خود را درک میکنند، و نه توسط آنها درک میشوند.
«باشگاه جوی کلاب» از معدود فیلمهای هالیوود است که تمام بازیگرانش آسیایی هستند. تازه ۲۵ سال بعد از اکران این فیلم و با عرضهی فیلم «آسیاییهای خرپول» (جان ام. چو – ۲۰۱۸) بود که دوباره فیلمی با این ویژگی ساخته شد. اتفاقا آن فیلم هم یک رابطهی مادر و دختری گرم و شیرین دارد.
۱۱. پیشاهنگهای بورلی هیلز (Troop Beverly Hills)
- کارگردان: جف کنیو
- نویسنده: پاملا نوریس، مارگارت گریکو آبرمن
- بازیگران: شلی لانگ، کریگ تی. نلسون، بتی توماس، مری گراس
- سال: ۱۹۸۹
فیلم داستان مادر مطلقهای به نام فیلیس (شلی لانگ) است که رهبر یک گروه پیشاهنگی میشود و درسهای مهمی دربارهی زندگی به آنها میدهد. مثلا یکی از مهمترین درسهای او این است که هیچوقت کسی را جا نگذارید، حتی اگر رقیبتان است.
فیلیس به این دلیل رهبر پیشاهنگها میشود تا بتواند با دختر خود هانا (جنی لوئیس) در تماس بماند. او اگرچه در این زمینه تجربهی کمی دارد، ولی به لطف غریزهی مادرانهاش، حامی بزرگی برای تکتک اعضای گروهش میشود و به نوعی، مادری برای تمام آنها میشود. اما تنها بچههای پیشاهنگ نیستند که در این سفر درسهایی یاد میگیرند، خود فیلیس هم درسهای بزرگی میآموزد و تغییرات مهمی در او صورت میگیرد.
فیلم زمان اکران خیلی مورد توجه قرار نگرفت (در راتن تمیتوز امتیاز ۱۴ از ۱۰۰ را دارد!). ولی با گذشت سالها، ارزشهایش بیشتر معلوم شد و کمکم هوادارانی پیدا کرد و به یک اثر کالت تبدیل شد. مخصوصا چیزی که بیشتر از همه مورد توجه مخاطبان قرار گرفت، آن زیرلایه فمینیستی ظریفی است که در زیر پوست فیلم پنهان شده است.
۲۲ فیلم پدر و پسری برتر تاریخ سینما
۱۰. ماما میا! (Mamma Mia!)
- کارگردان: فیلیدا لوید
- نویسنده: کاترین جانسون
- بازیگران: مریل استریپ، آماندا سیفرید، پیرس برازنان، کالین فرث
- سال: ۲۰۰۸
«مامامیا!» داستان مادری به نام به دانا (مریل استریپ) است که سالهاست هویت پدر دخترش سوفی (آماندا سیفرید) را از او پنهان کرده است. اما صرف نظر از این که پدر او چه کسی است، دانا همیشه تمام عشق و محبت خود را نثارش کرده است. حال که سوفی بزرگ شده و در آستانهی ازدواج است، عزمش را جزم کرده پدرش را پیدا کند.
در این فیلم شاد و سرخوشانه که اقتباسی آزاد از نمایشنامهای به همین نام است، همهچیز دیده میشود، از موسیقی و چشماندازهای ساحلی زیبا گرفته تا رقص مریل استریپ! درست است که بخش داستانی اصلی فیلم دربارهی تلاش سوفی برای پیدا کردن پدرش است، اما رابطهی عالی بین سوفی و دانا مادرش که در حاشیه قرار گرفته، یکی از شیرینترین بخشهای فیلم است.
۹. بزرگ کردن هلن (Raising Helen)
- کارگردان: گری مارشال
- نویسنده: جک امیل، مایکل بگلر
- بازیگران: کیت هادسن، جان کوربت، هیدن پنیتیر
- سال: ۲۰۰۴
در فیلم «بزرگ کردن هلن» با غیرمعمولترین خانوادهی ممکن طرف هستیم که همهچیز در آن وجود دارد، از فرزندان به سرپرستی گرفته شده گرفته تا روابط خانوادگی بیولوژیکی و انتخابهایی که این وسط صورت میگیرد.
فیلم داستان دختری به نام هلن (کیت هادسن) است که بعد از مرگ خواهر و شوهر خواهرش، مجبور میشود سرپرستی سه فرزند آنها را به عهده بگیرد. این مسئولیت و این مادری ناخواسته، او را به درک تازهای از خود، زندگی و مفاهیمی چون خانواده میاندازد. او کمکم متوجه میشود که برای تربیت این بچهها، مجبور است انتخابها و رویاهای خود را محدودتر کند، کاری که مادر خودش هم شاید در مقطعی از زندگی مجبور به انجامش شده است.
اما چالش اصلی هلن، رابطهی او با آدری (هیدن پنیتیر)، خواهرزادهی پانزده ساله و دختر ارشد این خانواده است. رابطهی آن ها پر از فراز و نشیبهای مختلف است و هردو را به درک تازهای از هم میرساند. جدا از رابطهی مادر و دختری، این فیلم در نمایش رابطهی بین خواهران هم خوب عمل میکند. پس آماده باشید که شاید بعد از تمام شدن فیلم، تماسی با خواهر خود بگیرید!
۸. پریهای دریایی (Mermaids)
- کارگردان: بیچارد بنجامین
- نویسنده: جون رابرتس
- بازیگران: شر، وینونا رایدر، کریستینا ریچی، باب هاسکینز
- سال: ۱۹۹۰
«پریهای دریایی» داستان مادری مجرد با بازی شر است که بعد از گذر از سختیهای بسیار، همراه با دو دخترش به خانهای در شهری کوچک نقل مکان میکند. اما آنجا هم با کلی چالش جدید مواجه میشود، چیزی که البته باعث تقویت روابط اعضای این خانواده میشود.
فیلم آنقدرها از آزمون زمان موفق بیرون نیامده است، الان دیگر خیلی از بخشهای آن منسوخ و بیمعنی به نظر میرسند، ولی رابطهی پیچیدهی بین این مادر و دخترانش همچنان جذاب و دوست داشتنی باقی مانده است.
وینونا رایدر به خاطر بازی در نقش چارلوت، یکی از دختران خانم فلکس، نامزد جایزهی گلدن گلوب شد. او و مادرش در نقطهی کاملا متضاد قرار دارند. به همین دلیل همیشه کلی بگومگو با هم دارند. ولی همانطور که انتظار میرود، این دو کمکم به درکی درست از هم میرسند و علت رفتارهای هم را متوجه میشوند.
۷. اسپری مو (Hairspray)
- کارگردان: آدام شنکمن
- نویسنده: لسلی دیکسون
- بازیگران: جان تراولتا، نیکی بلونسکی، جان تراولتا، میشل فایفر، زک افران
- سال: ۲۰۰۷
«اسپری مو» دربارهی چیزهای زیادی صحبت میکند: نژاد پرستی، نگرش مثبت نسبت به بدن خود و مهمتر از همه، پیوند بین مامانها و دخترها. فیلم داستان دختری به نام ترسی (نیکی بلونسکی) است که به یک ستارهی تلویزیونی تبدیل میشود، ولی بعدا قربانی تبعیض نژادی قرار میگیرد و تصمیم میگیرد با این قضیه مبارزه کند. جان تراولتا هم در نقش مادر چاق و برزنهراس (ترس از حضور در مکانهای شلوغ) او ظاهر میشود.
فیلم مملو از روابط مادر و دختری است: رابطهی بین تریسی و مادرش، رابطهی بین اینز کوچولو و میبل (تیلا پارکس و کویین لطیفه)، رابطهی بین پنی و پرادی (آماندا باینس و الیسن جنی)، و حتی رابطهی بین امبر و ولما (بریتانی اسنو و میشل فایفر).
در تکتک این روابط پویا، مادر تلاش میکند کاری را انجام دهد که از نظر خودش بهترین گزینه برای دخترش است. و این تصمیمها شامل موارد عجیب و جالبی میشوند، از ممنوعیت تماشای تلویزیون گرفته تا رقص و عدم حضور در یک مسابقهی تلویزیونی و حتی خیانت.
این کمدی رمانتیک موزیکال جذاب را که بر اساس یک نمایشنامهی برادوی به همین نام ساخته شده، به هیچ وجه از دست ندهید.
۶. نامادری (Stepmom)
- کارگردان: کریس کلمبوس
- نویسنده: رانالد بس
- بازیگران: سوزان ساراندون، جولیا رابرتس، اد هریس، جنا مالون
- سال: ۱۹۹۸
«نامادری» هم از آن فیلمهاست که همیشه مورد انتقاد منتقدان قرار داشته است. ولی واقعیت این است که با یک فیلم مادر و دختری دلنشین و خوب طرف هستیم. در فیلم سوزان ساراندون و جولیا رابرتس هردو در نقش مادر ظاهر می شوند. ولی یک پیچش داستانی قابل توجه در این اثر وجود دارد که نمیخواهیم آن را لو بدهیم. در این حد بدانید که وقتی فرزند طلاق سوزان ساراندون و اد هریس به مادرش میگوید که «اگر فکر میکنی لازم است از نامادریام متنفر میشوم»، همه دلیلی برای تغییر عقاید خود پیدا میکنند.
فیلم در اصل به ستایش از رابطه بین مادران و دختران، بین نامادریها و دخترخواندهها، و گاهی وقتها، بین همسران سابق و همسران تازه میپردازد.
همچنان که داستان این خانواده نشان میدهد، هیچ محدودیتی وجود ندارد که یک شخص چند خانواده میتواند داشته باشد، هر خانواده ماهیت متفاوت خود را دارد. این فیلم مخصوص تمام نامادریها و دخترخواندههایی است که در دنیای واقعی با هم زندگی میکنند.
۵. اتاق امن (Panic Room)
- کارگردان: دیوید فینچر
- نویسنده: دیوید کوئپ
- بازیگران: جودی فاستر، کریستن استوارت، فارست ویتاکر، جرد لتو
- سال: ۲۰۰۲
تفاوت «اتاق امن» با دیگر فیلمهای این فهرست در این است که اینجا، رابطهی بین مادر و دختر در خطرناکترین حالت ممکن است، اینبار بقا مهم است و این غریزه راه را بر هر احساس دیگری میبندد.
تریلر تماشایی دیوید فینچر داستان مادر و دختری به نام مگ (جودی فاستر) و سارا آلتمن (کریستن استوارت) است که خانهای در نیویورک میخرند و متوجه میشوند، این خانه یک اتاق امن دارد که اگر از داخل بسته شود، هیچ راه نفوذی به آن وجود ندارد. زمانی که سه سارق مسلح به خانهی آنها هجوم میآورند، آنها به این اتاق پناه میبرند و متوجه میشوند چقدر به کارشان میآید.
در فیلمهای دیگر هم شاهد از خودگذشتگیهای مادران هستیم، اما مگ فیلم «اتاق امن» در فداکارترین حالت ممکن است. او برای نجات جان دخترش سارا، مجبور است با سه سارق مرد مسلح دستوپنجه نرم کند. اوضاع وقتی بدتر میشود که سارا که دیابت دارد، قندش دچار نوسان میشود و مگ برای دست یافتن به سرنگهای او، مجبور است از اتاق امن خارج شود.
نکتهی قابل توجه دیگر فیلم که شاید ربط چندانی به مادرها و دخترها نداشته باشد این است که یک زن شخصیت اصلی فیلم است و باید با مردان سارق مبارزه کند. اگر الان این فیلم ساخته میشد، شاید این مساله خیلی مهم نبود، ولی داشتن چنین نگاه فمینیستی در حدود بیست سال پیش، نشان از عمق نگاه عوامل فیلم دارد.
جودی فاستر در سال ۲۰۰۵ و در فیلم «نقشهی پرواز» (رابرت اشونتکه)، دوباره در نقش مادری ظاهر شد که برای نجات جان دختر خود مجبور است با چند جنایتکار درگیر شود.
۴. دفتر خاطرات شاهدخت (The Princess Diaries)
- کارگردان: گری مارشال
- نویسنده: جینا وندکاس
- بازیگران: ان هتوی، جولی اندروز، هیتر ماتارازو
- سال: ۲۰۰۱
«دفتر خاطرات شاهدخت» بیشتر داستان رابطهی یک مادربزرگ و نوهاش است، ولی از هر نظر شایستهی حضور در این فهرست هست. بههرحال، مادربزرگها هم مادر حساب میشوند! علاوه براین، در فیلم میبینیم که میا با بازی ان هتوی، رابطهی باارزش و زیبایی با مادر هنرمند باحالش دارد. آنها حتی با هم کوهنوردی میروند و آثار هنری جالبی خلق میکنند. نکته دلنشین فیلم این است که مادر میا تصور نمیکند او به تغییر خاصی نیاز دارد، او میا را به همان صورتی که هست دوست دارد.
اما دلنشینترین بخش فیلم «دفتر خاطرات شاهدخت» برای وقتی است که ملکه کلاریس (جولی اندروز) موهایش را باز میکند تا بتواند از آن روز زیبا در کنار نوهاش در سانفرانسیسکو لذت ببرد. با دیدن این فیلم احتمالا اینبار گوشی را بردارید و با مادربزرگتان تماس بگیرید!
۳. شجاع (Brave)
- کارگردان: مارک اندروز
- نویسنده: برندا چپمن
- صداپیشهها: کلی مکدونالد، جولی والترز، کریگ فرگوسن، بیلی کانلی
- سال: ۲۰۱۲
در «شجاع» که یکی از معدود آثار شرکت دیزنی است که یک شخصیت مادر دارد، شاهد رابطهی پیچیدهی بین یک مادر و دختر نوجوانش، مریدا هستیم. فیلم داستان شاهدختی به نام مریدا است که به تمام سنتهای جامعهشان پشت میکند و از ازدواج سرباز میزند. در اثر اشتباهی که از او سر میزند، مادرش نفرین شده و یک خرس میشود. حال مریدا باید تلاش کند جان مادرش را نجات دهد.
«شجاع» به عنوان تنها انیمیشن این فهرست، نشان میدهد که حتی پیکسار هم بلد است چگونه نقبی به رابطهی بین مادر و دختر و بزند و سربلند از آن بیرون بیاید. در پایان فیلم، مریدا متوجه میشود که مادرش تنها بهترینها را برای او میخواهد. مادرش هم متوجه میشود که باید دخترش را به همین صورتی که هست دوست داشته باشد، و تلاش نکند او را به چیزی که خودش دوست دارد تبدیل کند.
۲. دامپلین (Dumplin)
- کارگردان: آن فلچر
- نویسنده: کریستین هان
- بازیگران: جنیفر آنیستون، دنیل مکدونالد
- سال: ۲۰۱۸
«دامپلین» داستان دختری به نام دامپلین (دنیل مکدونالد) است که چاق است و همیشه مورد قضاوت قرار میگیرد. اما او اهمیتی نمیدهد. چرا که مادرش با بازی جنیفر آنیستون زمانی ملکهی زیبایی بوده است و دامپلین بابت این مساله خیلی به خود میبالد. ورود پسری به زندگی او باعث میشود که همهی تفکرات پیشینش در معرض شک و تردید قرار میگیرند.
فیلم داستان رابطهی بین این مادر و دختر است، درسی که آنها در انتهای داستان یاد میگیرند این است که باید بهم احترام بگذارند، صرف نظر از اختلافها و تفاوتهایی که با هم دارند.
قطعا خیلی از ما در جایی از زندگی آرزو کردهایم کاش جنیفر آنیستون مادرمان بود! ولی فیلم «دامپلین» نشان میدهد حتی این آرزو هم آنقدر که به نظر میآید، رویایی و بینقص نیست. مادر و دختر فیلم نمیتوانند یکدیگر را درک کنند. قطعا عشق بینشان برقرار است، فقط یک مسابقهی زیبایی، چند مرد زنپوش و کمی جادو لازم است تا این عشق فرصت ظهور پیدا کند.
۱. زنان کوچک (Little Women)
- کارگردان: گرتا گرویگ
- نویسنده: گرتا گرویگ
- بازیگران: سورشا رونان، اما واتسون، فلورنس پیو، الیزا اسکانلن، لورا درن
- سال: ۲۰۱۹
این فیلم اقتباسی از رمان تحسین برانگیز لوییزا می الکات شاید یک فیلم خواهرانه به نظر برسد، ولی نمیتوان آن رابطهی مادر و دختری عالی بین مارمی (لورا درن) و جو (سورشا رونان) را نادیده گرفت.
فیلم داستان یک مادر و چهار دخترش است که در شرایطی که پدرشان به جنگ رفته، تنهایی مجبورند از پس مشکلات خود بربیایند. یک نسخهی ۱۹۹۴ هم از فیلم وجود دارد که اتفاقا آن هم فیلم خوبی است و میتوانید به سراغش بروید.
دو صحنهی مادر و دختری بین مارمی و جو در فیلم است که همانها به تنهایی برای قرار دادن «زنان کوچک» در این فهرست کافی هستند. یکی صحنهای است که ایمی (فلورنس پیو) کتاب جو را میسوزاند و مادر با خردمندی به جو میگوید: «یک جور ذات داریم که برای کنترل شدن بیش از حد والا است و برای درهم شکستن، بیش از حد مغرور.»
صحنهی دوم هم جایی است که جو به مادر میگوید شاید بخواهد با لوری (تیموتی شالامه) ازدواج کند. این صحنه از این جهت مهم است که گاهی وقتها میدانید مادرتان چه میخواهد بگوید و تحمل حرفهای او سخت است، ولی این را هم میدانید که معمولا حق با اوست.
منبع: Insider