تلخترین فیلمهای تاریخ سینما دربارهی کریسمس
وقتی به فیلمهای کریسمسی فکر میکنید، اولین چیزی که به ذهنتان میآید چیست؟ محیطهای برفی و تزئین عید، یا پایانهای گرم و خوشحالکننده؟ فیلمهای کریسمسی معمولا با این هدف ساخته میشوند که حسوحال خوبی به مخاطبان خود بدهند، دستکم بیشترشان اینگونه هستند. ولی یک گروه فیلم کریسمسی هم داریم که داستانهای بسیار تاریکی دارند. اگر کنجکاو شدهاید، با ادامهی این مطلب همراه شوید.
اگر از داستانهای شیرین مصنوعی و کلیشههای قابل پیشبینی فیلمهای کریسمسی خسته شدهاید، نگران نباشید. علاج شما این است که به سراغ فیلمهای کریسمسی بروید که از این کلیشهها دوری کرده و هنوز هم کیفیت خود را حفظ کردهاند. بعضیهایشان اتفاقا خیلی هم محبوب هستند، فقط هیچوقت دقت نکردهاید که چقدر تاریک هستند. بعد از سالها تماشای فیلمهای مناسب این فصل سال، الان که فکر کنید میبینید که آن فیلمهای سرخوشانهای که دوران کودکی میدیدید چقدر ترسناک بودند.
در این مطلب به معرفی دوازده مورد از فیلمهای اینچنینی پرداختهایم. چندتاییشان (مثل «کرامپوس» یا «جانسخت) را شاید نتوان یک فیلم خانواندگی در نظر گرفت. آنها را بگذارید برای آخر شب که بچهها خواب هستند. ولی چندتایشان هم مناسب کودکان هستند، همین باعث میشود جنبههای ترسناکشان شوکه کننده باشد. در هر صورت، با این دوازده مورد میتوانید کریسمس امسال را بگذرانید. همهچیز در این فهرست پیدا میشود، از فیلمهای ترسناک گرفته (بله، فیلم ترسناک کریسمسی هم داریم) تا انیمیشنهای کلاسیک.
۱. چه زندگی شگفتانگیزی (It’s a Wonderful Life)
- کارگردان: فرانک کاپرا
- بازیگران: جیمز استوارت، دانا رید، ویلیام ادموندز
- سال: ۱۹۴۶
«چه زندگی شگفتانگیزی» یک فیلم کریسمس کلاسیکی اصیل است. خیلی از منتقدان آن را یکی از بهترین فیلمهای تاریخ میدانند. ولی آنقدرها که فکر میکنیم، داستان سرخوشانهای ندارد. جرج بیلی (جیمز استوارت)، قهرمان داستان، شب کریسمس به خودکشی فکر میکند، فکر میکند دنیا بدون او جای بهتری خواهد بود. فرشتهای به نام کلرنس (هنری ترورس) پروندهی جرج را در دست میگیرد. او جرج را به مجموعهای از خاطرات گذشته میبرد و به او کمک میکند که دوباره شور زندگیاش را پیدا کند.
«چه زندگی شگفتانگیزی» در بطن خود یک مضمون هستیگرایانه را دنبال میکند، و داستانی بسیار تاثیرگذار ارائه میدهد. ولی شاید آنقدرها که تصور میکردیم، یک فیلم خانوادگی نباشد.
۲. گرملینها (Gremlins)
- کارگردان: جو دانته
- بازیگران: زک گالیگان، فیبی کیتس، هویت اکستون، پالی هالیدی، فرانسیس لی مککین
- سال: ۱۹۸۴
این کمدی ترسناک تاریک چیزی که در خود زیاد دارد، خشونت است. این هم خودتان میدانید که یک فیلم کریسمسی است. هویت اکستون در نقش یک مخترع پردرسر به نام رندال پلتزر بازی میکند که به پسرش بیلی (زک گالیگان) یک موجود پشمالوی کوچک به نام ماگوای میدهد. ولی بیلی خیلی زود متوجه میشود که ماگوایها حیوانات خانگی خوبی نیستند. مدتی بعد، آنها تکثیر میشوند و به هیولاهای شرور و موذی به نام گرملین تبدیل میشوند.
گرملینها در شب کریسمس کل شهر در اختیار میگیرند و کلی خون میریزند. قطعا هیچکس دوست ندارد شب کریسمش به چنین کابوس وحشتناکی تبدیل شود.
۳. کرمپوس (Krampus)
- کارگردان: مایکل دووگرتی
- بازیگران: آدام اسکات، تونی کولت، دیوید کوچنر، الیسن تولمن
- سال: ۲۰۱۵
فیلم که با الهام از یک موجود خیالی مربوط به منطقهی اروپای مرکزی ساخته شده، یک فیلم کریسمسی معمولی نیست که بخواهید با خیال راحت ببینید. به جای اینکه بابانوئل سر بزند و یا با داستانهای اینچنینی طرف باشیم، قرار است یک فیلم ترسناک ببینیم. فیلم داستان خانوادهی بهم ریختهی انجل است که با موجود خیالی کرمپوس مواجه میشوند. کرمپوس هیولایی شاخدار و شیطانی است که ایام کریسمس بچهها را تنبیه میکند.
ترسناکترین بخش فیلم بدون تردید، آن پیچش داستانی پایانی است. جایی که (خطر لو رفتن داستان) میفهمیم خانوادهی توسط کرمپوس در یک گوی شیشهای برفی گیر افتادهاند.
۴. جانسخت (Die Hard)
- کارگردان: جان مکتیرنان
- بازیگران: بروس ویلیس، آلن ریکمن، بانی بدلیا، الکساندر گودونف
- سال: ۱۹۸۸
این دیگر یک بحث قدیمی شده است که اصلا آیا باید «جانسخت» را یک فیلم کریسمسی در نظر گرفت یا خیر؟ بعضی موافقند و بعضی مخالف. ولی در این فهرست و با توجه به معیارهای ما، «جانسخت» هم یک اثر کریسمسی است. هرچه که باشد، داستان فیلم در شب کریسمس در لسآنجلس رخ میدهد. ولی برخلاف فیلمهای کریسمسی معمولی که پر از شادی و خوشحالی و حس خوب هستند، «جانسخت» مملو از خشونتی تاریک است.
بروس ویلیس در نقش یک مامور پلیس نیویورکی به نام جان مککلین بازی میکند که به لسآنجلس آمده تا سری به همسرش بزند. آلن ریکمن در نقش هانس گروبر، سرکردهی تروریستها، بازی پرقدرتی ارائه میدهد. در نهایت خیر بر شر پیروز میشود و همهچیز با خوشی به پایان میرسد، همین خودش یک دلیل دیگر است برای اینکه «جانسخ» را یک اثر کریسمسی در نظر بگیریم.
۵. جک فراست (Jack Frost)
- کارگردان: تونی میلر
- بازیگران: مایکل کیتون، کلی پرستون، جوزف کراس
- سال: ۱۹۹۸
کمتر فیلم کریسمسی میتوان پیدا کرد که در همان صحنههای ابتداییاش، قهرمان داستان را در یک تصادف مرگبار بکشد. ولی «جک فراست» شبیه بقیهی فیلمهای کریسمسی نیست. مایکل کیتون در نقش جک فراست بازی میکند، خوانندهی یک گروه راک که در راه بازگشت به خانه در یک تصادف کشته میشود. ولی در یک پیچش غیرطبیعی، جک در قالب یک آدمبرفی به خانه برمیگردد تا بتواند چارلی پسرش را ببیند. آدمبرفی که متاسفانه خیلی ظاهر دوستداشتنی ندارد.
آدمبرفی کیتون با وجود اینکه توسط شرکت مطرحی چون جیم هندرسنز کریچر شاپ طراحی شد که تجربهی زیادی در زمینهی جلوههای ویژه دارد، ولی چیزی کم از یک کابوس وحشتناک ندارد. خود جک فراست باید این واقعیت را در نظر داشته باشد که این کالبد آدمبرفی که در آن فرو رفته به زودی آب میشود، ما هم مجبوریم با این واقعیت اجتنابناپذیر دستوپنجه نرم کنیم، اصلا چطور قرار است آن را برای بچهها توضیح بدهیم!
۶. قطار سریعالسیر قطبی (The Polar Express)
- کارگردان: رابرت زمکیس
- بازیگران: تام هنکس، داریل سابارا، نونا گی، جاش هاچرسن
- سال: ۲۰۰۴
«قطار سریعالسیر قطبی» را میتوان فیلمی در نظر گرفت که به صورت ناخواسته به یک فیلم کریسمسی ترسناک تبدیل شده است. فیلم که بر اساس یک کتاب کودکان مسحور کننده از کریس وان آلسبرگ ساخته شده است، واقعا داستان شیرینی دارد. یک پسر کوچک در یک شب جادویی از خانه دور شده و سوار قطاری میشود که عازم محل زندگی بابانوئل است. این پسر در قطار با کلی بچهی امیدوار دیگر آشنا میشود.
مشکل فیلم فنی است، تمهید به کار رفته در ساخت این انیمیشن (از بازی بازیگران واقعی رندر گرفته شده بود) باعث شده است که فیلم حالوهوای ناخوشایندی داشته باشد. حرکات شخصیتها بیش از حد طبیعی است، ولی نمیتوان آنها را انسانهای واقعی دید. همین واقعیت ما را به یک پرتگاه عجیب پرت میکند، مرتب به این چیزها فکر میکنیم و نمیتوانیم داستان احساسی و قشنگ فیلم را دنبال کنیم.
۷. سرود کریسمس (A Christmas Carol)
- کارگردان: ریچارد ویلیامز
- بازیگران: الستر سیم، مایکل هوردرن، ملوین هیز، جوآن سیمز
- سال: ۱۹۷۱
از این داستان کلاسیک چارلز دیکنز اقتباس زیاد شده است، ولی این اقتباس سال ۱۹۷۱ چیزی در خود دارد که آن را به یکی از تاریکترین آثار کریسمسی تبدیل کرده است. بر خلاف اقتباس کمدی «سرود کریسمس ماپت» یا اقتباس سال ۲۰۰۹ با بازی جیم کری که به صورت انیمیشن کامپیوتری ساخته شده بود، این اقتباس ۲۵ دقیقهای ریچارد ویلیامز دقیقا به سراغ تاریکترین جنبههای داستان دیکنز رفته است.
با وجود این که با یک انیمیشن طرف هستیم، ولی اصلا مناسب بچهها نیست. این انیمیشن بدون هیچ ترس و ملاحظهای وحشتناکترین عناصر داستان دیکنز را بیرون میکشد و طوری است که خیلی از منتقدان، آن را ترسناکترین اقتباس از «سرود کریسمس» مینامند.
۸. کابوس قبل از کریسمس (The Nightmare Before Christmas)
- کارگردان: هنری سیلیک
- بازیگران: دنی الفمن، کریس ساراندون، کترین اوهارا، ویلیام هیکی
- سال: ۱۹۹۳
در همهی فیلمهای تیم برتون میتوان کمی غم و تاریکی پیدا کرد، «کابوس قبل از کریسمس» هم یک اثر تاریک، ولی دلنشین است (فیلم اقتباسی از یکی از داستانهای تیم برتون است). «کابوس قبل از کریسمس» داستان جک اسکلینگتون (دنی الفمن) را روایت میکند، اسکلتی که عاشق تمام چیزهای مربوط به کریسمس است. جک اسم شهر کریسمس به گوشش خورده و خیلی دوست دارد سری به آن بزند، آن را از شهر ترسناک خودشان به اسم شهر هالووین بیشتر دوست دارد.
فیلم داستان تلاش جک است برای ادغام این این دو جشن با یکدیگر، او در این میان تلاش میکند جای بابانوئل را هم بگیرد. فیلم ترس دارد، ولی آنقدر وحشتناک نیست. «کابوس قبل از کریسمس» تنها شیرینی فراوان فیلمهای کریسمسی دیگر را کنار گذاشته است.
۹. بابانوئل دارد به شهر میآید (Santa Claus Is Comin’ To Town)
- کارگردان: آرتور رنکین جونیور، ژول بیس
- بازیگران: میکی رونی، کینان وین، پل فریز، جوان گاردنر
- سال: ۱۹۷۰
«بابانوئل دارد به شهر میآید» همیشه زیر سایهی پسرعموی محبوبش به نام «رودلف، گوزن بینی قرمز» بوده است. شاید دلیل چنین چیزی، داستان تاریکتر و نامتعارفتر «بابانوئل …» باشد. در این اثر تلویزیونی ۵۱ دقیقهای، شرور داستان نه گرینچ است و نه یک گوزن زورگو، بلکه برگرمیستر میستربرگر است، یک شهردار دیگرآزار و قلدر و بدرفتار که رهبر یک رژیم تمامیتخواه به نام سامبرتون است.
اینگونه نیست که برگرمیستر به علت اشتباهات یا مشکلات روحی خودش نتواند تغییر کند، مشکل این است که او اصلا نمیخواهد تغییر کند. چنین داستانی، برای فیلمی که میخواهد نحوهی رسیدن بابانوئل به ریش دراز و لباس قرمزش را توضیح بدهد و مخصوص کودکان است، بیش از حد تاریک است.
۱۰. فراستی آدمبرفی (Frosty the Snowman)
- کارگردان: آرتور رنکین جونیور، ژول بیس
- بازیگران: بیلی د ولف، جکی ورنون، پل فریز
- سال: ۱۹۶۹
«فراستی آدمبرفی» را اگرچه خیلی ها به عنوان یک انیمیشن کریسمسی کلاسیک دوستداشتنی در نظر میگیرند، ولی فوقالعاده تاریک است. و تاریکی آن اینگونه نیست که با نگاهی به ظاهرش بتوانید آن را درک کنید، چیزی که در ظاهر در این اثر رنکین/ بیس میبینیم، چند بچهی شاد و خوشحال است که در برف دارند بازی میکنند. ولی وقتی میفهمید ماجرا اصلا از چه قرار است، تمام تصوراتتان بهم میریزد.
این بچهها تنها با یک کار میتوانند به یک توده برف حیات بدهند: یک کلاه روی سرش بگذارند. هیچکدام تعجب نمیکنند که اصلا این چهکار عجیبی است که داریم انجام میدهیم. ولی ماجرا از این هم وحشتناکتر است. وقتی هوا خیلی گرم میشود، فراستی آدمبرفی که حالا دیگر دوستشان شده، آب میشود و عملا میمیرد. و واقعا هم در ادامهی فیلم این اتفاق رخ میدهد. درست است که فراستی در پایان دوباره زنده میشود، ولی آن مرگ ناگهانی کار خودش را کرده و مخاطبان کوچک این اثر را در شوک فرو برده است.
۱۱. شب خاموش، شب مرگبار (Silent Night, Deadly Night)
- کارگردان: چارلز سلیر
- بازیگران: لیلیان چاوین، گیلمر مککورمیک، تونی نرو، رابرت برایان ویلسون
- سال: ۱۹۸۴
«شب خاموش، شب مرگبار» در همان سال اکران خود در سال ۱۹۸۴ هم جنجالبرانگیز بود و تنها بعد از یک هفته از روی پردهی سینماها پایین کشیده شد. در فیلم رابرت برایان ویلسون در نقش بیلی چپمن بازی میکند، یک جوان ۱۸ سالهی پردردسر که بعد از تماشای قتل والدینش در شب کریسمس، دچار اختلال اضطراب پس از سانحه شده است. او در یک یتیمخانهی کاتولیک بزرگ میشود و آنجا هم کلی بدرفتاری میبیند، بیلی که تمام این سختیها را تحمل کرده، بعد از خروج از یتیمخانه یک لباس بابانوئل میپوشد و شروع میکند به کشتن مردم در جشنها و شادیها.
نکتهی عجیب این است که چنین فیلم ترسناک و شوکآوری میان برنامههای کریسمسی شبکههای تلویزیونی تبلیغ میشد، انگار که با یک اثر کریسمسی کلاسیک طرف هستیم. باید کمی میگذشت تا پدر و مادرها متوجه شوند با چه اثر ترسناکی طرف هستند و بچههایشان که این فیلم را دیدهاند، دیگر حتی از بابانوئل هم میترسند.
۱۲. کریسمس سیاه (Black Christmas)
- کارگردان: باب کلارک
- بازیگران: الیویا هاسی، کیر دولی، مارگو کیدر، جان ساکسون
- سال: ۱۹۷۴
«کریسمس سیاه» یکی از اولین فیلمهای سلاخی (اسلشر) تاریخ سینما است. فیلم در سال ۱۹۷۴ و همزمان با فیلم «کشتار با ارهبرقی در تگزاس» اکران شد. اتفاقا داستانش هم به «کشتار با ارهبرقی …» شبیه است: داستان گروهی دانشجوی دختر که با یک قاتل مرموز مواجه میشوند و تکتک کشته میشوند، قاتل هم هیچوقت هویتش معلوم نمیشود.
«کریسمس سیاه» اگرچه زمان اکران به خاطر خشونت فراوانش مورد انتقاد قرار گرفت، ولی الان دیگر به یک اثر کالت کلاسیک و باارزش تبدیل شده است. اگر این فیلم برای دانشجوها پخش شود، قطعا خیلیهایشان تجدید نظر میکنند و دیگر برای تعطیلات کریسمس، در خوابگاه نمیمانند.
منبع: ScreenCrush