۱۰ رقابت مطرح بین خواهر و برادرها در دنیای انیمه
خواهربرادرها، قهرمانان بلامنازعی هستند که حسابی روی اعصاب یکدیگر راه میروند. فرقی ندارد درگیری بر سر انتقام و قدرت باشد، یا صرفا بر سر این که مامان و بابا کدام یک را بیشتر دوست دارند، دعواهای خانوادگی همیشه بسیار پرشور و احساسی هستند.
دنیای انیمه میزبان دعواهای خانوادگی بیشماری بوده است که بین خواهرها و برادرها اتفاق افتاده است. گاهی وقتها احساسات مخرب این خواهر برادرها منجر به بروز فاجعه شده است، بعضی وقتها با هم آشتی کردهاند، و بعضی وقتها هم مثل وش و نایوز، این دو جبهه همزمان با هم پیش رفتهاند. ولی مهم نیست این رقابتهای خواهر برادری به چه پایانی ختم میشوند، مهم این است که در تمامشان یک وجه مشترک دیده میشود: آنها داستان را در سیطرهی خود میگیرند و در حکم یک نیروی محرک اصلی برای نقطه اوج عمل میکنند (در این مطلب خطر لو رفتن داستان وجود دارد).
۱۰. کنشیرو و رائو – مشت ستارهی شمالی (Fist of the North Star)
کنشیرو و رائو که توسط یک استاد هنرهای رزمی بزرگ شده و آموزش دیدهاند، هردو آرزو دارند که قویترین مبارزان هنر رزمی هوکوتو شینکن شوند. وقتی کنشیرو به عنوان استاد جانشین بعدی این هنر رزمی انتخاب میشود، رائو پدرشان را میکشد و همهجا ترس و وحشت به راه میاندازد. کنشیرو مجبور میشود از قدرتش برای محافظت از دیگران استفاده کند.
نبردهای پرتکرار آنها زمانی اوج میگیرد که رائو یوریا، معشوقهی کنشیرو را میدزدد و به دروغ میگوید که او را کشته است، به این امید که با این کار بتواند کنشیرو را برای نبرد نهایی تحریک کند. در نهایت، رائو شکست از برادر کوچکترش را میپذیرد و آمادهی مرگ میشود. کنشیرو هم که مطمئن شده پسر رائو هیچ نشانی از ذهنیت مخرب پدرش را در خود دارد، آموزش او را بر عهده میگیرد.
۹. همه برای یکی و یوئیچی شیگاراکی – آکادمی قهرمان من (My Hero Academia)
از نسلها قبل، همه برای یکی همهجا ترس و وحشت به راه انداخت بود، او کوسههای مردم را میدزدید و قویتر میشد و شرورهای دیگر را دنبال خود میکشاند. یوئیچی، با وجود اینکه از نظر جسمی خیلی ضعیفتر بود، عزم خود را جزم کرد که نقشههای برادر خود را خنثی کند.
کل کشمکش اصلی این داستان حول دوئل فکری این دو برادر میچرخد. عدالتخواهی یوئیچی و کوسهی او که یکی از قویترین کوسههای کل مجموعهی «آکادمی قهرمان من» است، به قهرمان تازهی داستان به نام ایزوکو میدوریا منتقل میشوند. همه برای یکی هم تومورا شیگاراکی، جانشین خود را ترغیب میکند که یک بار برای همیشه، بنیان آرمانهای قهرمانانه یوئیچی را برافکند.
۸. یوهان لیبرت و نینا فورتنر – هیولا (Monster)
هیچکس هنوز دقیقا نمیداند یوهان چهجور موجودی است: یک آزمایش شکست خورده؟ رهبر یک فرقه؟ یا حتی خود شیطان؟ ولی یوهان لیبرت چه ذاتا اینطور آدمی باشد و یا اینگونه بار آمده باشد، شرور اصلی انیمهی «هیولا» است که توامان هراسناک و مرموز است. تنها شخصی که او عمیقا به او وابسته است، خواهر دوقلویش نینا است، او معتقد است آنها یک روح در دو بدن هستند.
متاسفانه محبت کردن یوهان کمی غیرمعمول است. او خانوادهای را که بزرگشان کردهاند، میکشد، نینا را مجبور میکند به او شلیک کند، حتی بعد از بزرگ شدن نینا هم دنبال او میافتد و خاطرات او را سرکوب میکند. برخلاف تنما، قهرمان اصلی داستان که برای توقف یوهان به نابودی او حتی فکر نمیکند، نینا به محض اینکه خاطرات قدیمی خودش را باز مییابد، مصمم میشود که برادر دوقلویش را بکشد و خودش را از شر او نجات دهد.
۷. هیاکیمارو و تاهومارو – دورورو (Dororo)
وقتی هیاکیمارو به دنیا آمد، پدرش دایگو با شیاطین عهدی بست، او بخشهایی از بدن فرزندش را با افزایش قدرت معامله کرد. دایگو اولین نوزاد خود را که ناقص هم شده بود رها کرد تا بمیرد، و یک فرزند دیگر به نام تاهومارو به دنیا آورد تا وارثش باشد. ولی هیاکیمارو زنده ماند، بزرگ شد و به خانه برگشت تا به هر قیمتی که شده، بدن از دست رفتهاش را پس بگیرد.
تاهومارو ابتدا از کارهای پدرش حیرتزده میشود و با هیاکیماروی خشمگین همدردی میکند. ولی وقتی متوجه میشود فدا کردن هیاکیمارو اقدامی برای کامیابی سرزمینشان بوده و سالم شدن او مساوی با نابودی این سرزمین است، تصمیم میگیرد به قیمت محافظت از مردمش، رو در روی برادرش قرار گیرد. هردو برادر بر سر ارزشهایی که برایشان بسیار مهم هستند، به دشمنانی سخت تبدیل میشوند.
۶. کیلوئا و ایلومی زولدیک – هانتر x هانتر (Hunter X Hunter)
وقتی یک خانواده کسبوکارش انجام سفارش قتل است، قطعا این خانواده روند معمولی نخواهد داشت. کیلوئا، گوسفند سیاه خانواده زولدیک، با هیچیک از برادرهایش خوب تا نمیکند. ولی این ایلومی، برادر ارشدش است که بیش از همه او را آزار میدهد. پدر و مادر دوست دارند کیلوئا یک روز رهبر خانواده باشد، و ایلومی هم به عنوان یک پسر وظیفهشناس، تمام تلاشش را میکند که برنامههای کیلوئا برای رسیدن به این هدف، نقش برآب شود.
او بارها اعتماد بنفس کیلوئا را نابود میکند، سوزنهای کنترل ذهن روی سرش میگذارد و تلاش میکند دوستان جدید او را بکشد تا گوشهنشینش کند. مانگای «هانتر x هانتر» هنوز تمام نشده و باید صبر کنیم ببینیم داستان چطوری پیش میرود و آیا کیلوئا بالاخره موفق میشود برادرش را مغلوب کند.
۵. ساتسوکی کیروین و ریوکو ماتوی – کیل لا کیل (Kill La Kill)
این دو از همان لحظهی اول شروع داستان رو درروی هم بودند، حتی قبل از این که معلوم شود خواهرانی جدا افتاده از هم هستند. ریوکو و ساتسوکی دو قطب مخالف هم هستند: ریوکو گستاخ و یاغی است و ساتسوکی، سرد و مقتدر. هروقت با هم دعوا میکنند، با یک نبرد سریع و پرقدرت و تماشایی طرف هستیم.
ساتسوکی به دنبال این است که بر مادرش راگیو غلبه کند، میخواهد انتقام خواهر کوچکی را بگیرد که به باور او، راگیو کشته است. ولی وقتی معلوم میشود ریوکو همان خواهر کوچک است و مادرشان در اصل پدرشان را به قتل رسانده، این دو خواهر با هم متحد میشوند و علیه مادر میشورند. در پایان انیمه، آنها به یک خانوادهی صمیمی تبدیل میشوند.
۴. اینویاشا و سسشومارو – اینویاشا (Inuyasha)
دعواهای وراثتی در بین انسانها همیشه پردردسر هستند. ولی نبردی که در انیمهی «اینویاشا» میبینیم کلا در یک سطح دیگر است. اینویاشا وارث تسایگا است که قدرتمندترین سلاح پدرشان بوده است. این باعث آشفته شدن سسشومارو میشود. او معتقد است به خاطر خون پاکتر و قدرت بیشتر، او شایستهی رسیدن به این سلاح است.
نگاه تحقیرآمیز سسشومارو به برادر ناتنیاش و تلاشش برای ربودن تسایگا، عامل اصلی دعوای بین آنهاست. همچنان که داستان پیش میرود، سسشومارو به ضعف خودش پی میبرد و یاد میگیرد که باید به دیگران محبت کند، حتی برادرش اینویاشا. او یک تحول کامل را طی میکند و از بیزاری از برادر خود، به تلاش برای محافظت از او میرسد. او بارها در جاهای مختلف جان او را نجات میدهد.
۳. وش استمپید و نایوز میلینز – ترایگان (Trigun)
اصلا همین که اسم یک بچه را نایوز (به معنی چاقوها) گذاشتهاند، نشان میدهد که دنبال دردسر میگشتهاند. وش و نایوز دوقلو هستند، موجوداتی نامیرا با قدرتهایی فراانسانی. هرقدر وش شیرین، صلحطلب و اجتماعی است، برعکس نایوز بیرحم و مغرور است و میخواهد تمام انسانها را نابود کند.
هیچیک دوست ندارند دیگری را بکشند. ولی کشمکش آنها بر سر سرنوشت بشر شرورانه و پرخشونت است. مخصوصا نایوز از اینکه وش طرف او نیست، لذت میبرد. در هر دو نسخهای که از «ترایگان» ساخته شده، نبرد نهایی آنها نقطهی اوج داستان است. در مانگا برادرها صلح میکنند و نایوز در پایان میمیرد. ولی در انیمه، نایوز اگرچه شکست میخورد ولی زنده میماند، و سرنوشت آتی این دو برادر نامشخص باقی خواهد ماند.
۲. جاناتان جوستار و دیو برندو – ماجراجویی عجیبوغریب جوجو (JoJo’s Bizarre Adventure)
جاناتان مشغول گذران یک زندگی لذتبخش است که دیو برندو هم به خانواده آنها اضافه میشود. همین نقطهی شروع مشکلات خانوادگی آنهاست. دیو برادر خودش را پیوسته اذیت میکند و در نهایت تصمیم میگیرد پدرشان را بکشد تا ثروتش را تصاحب کند. وقتی جاناتان جنایتهای او را رو میکند، دیو از یک روش منحصر بفرد برای فرار از عدالت استفاده میکند: او یک خونآشام میشود، و قسم میخورد هم انتقام کار جاناتان را بگیرد، و هم دنیا را نابود کند.
جاناتان در ادامهی زندگی کوتاه خود، تمام تمرکزش را صرف کشتن دیو میکند. و در نهایت در یکی از این تلاشها میمیرد. جاناتان هنگام مرگ، نفرتش از دیو را کنار میگذارد و او را میبخشد. ولی کینهی دیو از جاناتان به حدی گسترش مییابد که او از کل خاندان جوستار متنفر میشود و برای صدها سال و پنج نسل، کشتار خود را ادامه میدهد. کمتر دعوای برادر خواهری میتوان پیدا کرد که اینقدر ادامه داشته باشد، و اصلا رقابت بین این دو یکی از انگیزههای اصلی برای تماشای انیمهی «ماجراجویی عجیبوغریب جوجو» است.
۱. ساسکه و ایتاچی اوچیها – ناروتو (Naruto)
انیمهی «ناروتو» آنقدر با قبیلهها و خاندانهای مختلف نینجاها سروکله میزند که از نظر رقابتهای برادر خواهری، چیزی کموکسر ندارد. ولی موردی که انتخاب کردهایم، پیچ و خم زیادی دارد و تا پایان انیمه، به شکلهای مختلف ادامه پیدا میکند و وارد مسیرهای حیرتانگیزی میشود.
در بخش عمدهای از این سریال انیمهی طولانی، ساسکه از ایتاچی متنفر است، چرا که وقتی بچه بوده است، ایتاچی کل قبیلهشان را قتلعام کرده است. او دوستی، وطن و جسم خودش را فدا میکند تا قوی شود و بتواند برادر بزرگتر و قویترش را از بین ببرد. وقتی در نهایت به هدف خود میرسد، متوجه میشود که ایتاچی آن قتلعام را صرفا برای رضایت خاطر خودش انجام نداده، بلکه این دستور مخفی بزرگان دهکده برگ بوده است. و ایتاچی با زنده نگه داشتن ساسکه، از این دستور سرپیچی کرده است. ساسکه وقتی از این حقیقت باخبر میشود، هدف تازهای انتخاب میکند. او میخواهد برای گرفتن انتقام برادرش، دهکدهی برگ را از میان بردارد. ولی او هم در پایان تغییر عقیده میدهد و در بخشهای پایانی میبینیم که او حتی آمادهی محافظت از دهکده میشود.
منبع: ScreenRant
لوفی و ایس؟
مامی و مای؟
کارتون های مسخره ای هستن
اون عکس از یوهان و نینا نیست 🗿