۱۰ سکانس حماسی برتر نجات در دنیای انیمه که در لحظهی آخر رخ میدهند
در انیمههای اکشنمحور، لحظات زیادی پیش میآید که اوضاع به نفع آدم خوبهای داستان پیش نمیرود و شرایط خیلی سریع بد میشود. درست زمانی که به نظر میرسد هیچ امیدی باقی نمانده، یک نفر لحظهی آخر از راه میرسد و قهرمانان را از مصیبت نجات میدهد. این نجاتها اگرچه همیشه کمی دیر صورت می گیرند، ولی معمولا درست در لحظهی مناسب این اتفاق رخ میدهد.
در دنیای انیمه این فرمول بارها تکرار شده است. ولی نجات لحظهی پایانی چون هیجان زیادی با خود دارد، معمولا لحظههای ماندگار و حماسی خلق میکند و در اذهان میماند.
۱۰. گوکو ناپا را به خاک و خون میکشد – دراگون بال زد (Dragon Ball Z)
گوکو در انیمهی «دراگون بال» هیشه عادت داشت دیر به میدان نبرد برسد، ولی یکی از حماسیترین ورودهای او مربوط به ابتدای انیمهی «دراگون بال زد» است. گوکو بعد از اینکه با توپهای اژدها احیا میشود، با عجله به سراغ ناپا میرود تا مبارزان زد را از چنگ او نجات دهد.
او برای نجات پیکولو، تین، یامچا یا چیائوتزو دیر عمل میکند، ولی برای نجات گوهان و کریلین به موقع از راه میرسد. گوکو قدرت و مهارتهایی که تازه یاد گرفته است را به کار میاندازد و ناپا را به خاک و خون میکشد، آنهم ناپایی که همین چند لحظه قبل بقیهی مبارزان هرچه داشتند به سمتش روانه کردند و خراشی به او وارد نشد.
۹. پیکاچو دستهی اسپیروها را از میان برمیدارد – پوکمون (Pokémon)
خیلیها میدانند که اش و پیکاچو بهترین دوستان هم هستند، ولی رابطهی آنها ابتدا اینقدر عالی شروع نشد. پیکاچو آن اوایل خیلی دوست نداشت به مربی تازهی خود گوش کند. اما بعد از اینکه یک دسته اسپیرو خشمگین حمله میکنند، اش تصمیم میگیرد برای محافظت از پیکاچوی مجروح، به تنهایی با تمام آنها رودر رو شود. پیکاچو که تحت تاثیر این فداکاری او قرار گرفته، به طرف اش میرود، تمام نیروی خود را به کار میگیرد و با یک انفجار الکتریکی، کل دسته اسپیروها را از بین میبرد.
این نجات لحظهی پایانی، یکی از صحنههای حماسی مهم کل مجموعهی «پوکمون» است، نشان میدهد که پیکاچو چیزی فراتر از یک پوکمون معمولی بوده است. این صحنه همچنین باعث ایجاد یک دوستی عمیق بین اش و پیکاچو میشود، دوستی که تعریف کاملی از کل سریال است.
۸. ایچیگو روکیا را از اعدام نجات میدهد – بلیچ (Bleach)
در طول خط داستانی انجمن روح «بلیچ»، با وجود اینکه ایچیگو و دوستانش به انجمن روح میآیند تا جان روکیا را نجات دهند، ولی به نظر میرسد اعدام روکیا قریب الوقوع است و کاری از دست آنها برنمیآید. درست در لحظهای که به نظر میرسد زندگی برای روکیا به لحظهی آخرش رسیده است، ایچیگو به شکلی غافلگیر کننده دوباره ظاهر میشود. او زیر نظر یورویچی تمرینات تازهای دیده و ردایی به تن دارد که به او امکان پرواز میدهد.
ایچیگو موفق میشود مانع از کشته شدن روکیا توسط سوکیوکو شود. او سپس روکیا را به رنجی میسپارد و آن دو با هم فرار میکنند. ایچیگو هم منتظر رویارویی دوباره با بیاکویا میشود.
۷. تقریبا تمام نجاتهای سایتاما – مرد تک مشتی (One Punch Man)
شاید بقیهی جهان خبر نداشته باشند، ولی سایتاما انیمهی «مرد تک مشتی» قویترین قهرمان جهان است، میتواند تنها با یک مشت، هر مبارزهای را تمام کند. مهم نیست آدم بدهای داستان چقدر قوی هستند یا چقدر ادعا دارند، در هر صورت در مبارزه برابر قهرمان تاس و رداپوش داستان، دوام چندانی نمیآورند. به همین دلیل تقریبا هروقت سایتاما وارد صحنه میشود، با یک نجات لحظهی آخری طرف هستیم.
نمونههای قهرمانبازیهای اینچنینی مرد تک مشتی زیاد هستند. مثل آنجایی که نسخهی پادشاه دریای عمیق را خیلی سریع پیچید، یا وقتی که شهابسنگ عظیمی را از میان برد که داشت بر سر شهر زد فرود میآمد. مهم نیست اوضاع چقدر بد باشد، سایتاما همیشه به موقع میرسد.
۶. شنکس کابی را از دست آکینو نجات میدهد – وان پیس (One Piece)
نبرد مرینفورد یکی از پرتنشترین مبارزههای انیمهی «وان پیس» است. در این نبرد خیلی از شخصیتها مجروح و زخمی میشوند، خیلیهایشان هم اصلا زنده بیرون نمیآیند. نبرد بین دزدان دریایی و نیروی دریایی تا مدتهای زیادی ادامه داشت، و با وجود تلاشهای کوبی برای سر عقل آوردن دریاسالار آکینو، درخواست او برای پایان نبرد مورد توجه کسی قرار نگرفت و خودش هم نزدیک بود جانش را از دست بدهد.
درست لحظاتی قبل از اینکه آکینو کوبی را بکشد، شخصی به صورت غیرمنتظره از راه میرسد و جانش را نجات میدهد. بعدا معلوم میشود این شخص، شنکس از دزدان دریایی موسرخ است. ظهور ناگهانی یکی از اعضاء چهار امپراتوری باعث آتشبس میشود و در نهایت این نبرد پرخون، خاتمه مییابد.
۵. ارن برای اولین بار وارد قالب تایتانی خود میشود – حمله به تایتان (Attack on Titan)
فضای «حمله به تایتان» طوری است که مخاطب حس میکند هر لحظه ممکن است یکی از شخصیتهای داستان بمیرد. داستان مربوط به نبرد ناحیهی تروست هم چنین عنصری در خود دارد. تایتانها به ناحیهی جنوبی دیوار رز حمله کردهاند و خیلی از سربازان بیتجربهی گروهان در حال آموزش را از بین بردهاند.
برای یک لحظه به نظر میرسد هیچکس در امان نیست، حتی ارن (کسی که پیشتر به نظر میرسید توسط یک تایتان خورده شده است) یا میکاسا (که با وجود تمام دلاوریهایش، در شرایط خطرناکی قرار دارد). خوشبختانه ارن دوباره از راه میرسد، اینبار در قالب یک تایتان، برای اولین بار. او به سمت تایتانها حمله میبرد و میکاسا را نجات میدهد.
۴. دکو و دوستانش برای نجات باکوگو دست به عملیات شجاعانهای میزنند – مدرسهی قهرمانانهی من (My Hero Academia)
اینگونه نیست که در همهی نجاتهای لحظهی آخر، قهرمانان خودشان با خطر پیشرو رویارویی کنند. گاهی وقتها تنها با یک نجات ساده و سریع طرف هستیم که در زمان درستی رخ میدهد. یک نمونه از موارد این چنینی در انیمهی «مدرسه قهرمانانهی من» رخ میدهد، جایی که دکو و همکلاسیهایش تصمیم میگیرند باکوگو را از لیگ تبهکاران نجات دهند، ولی متوجه میشوند در نبرد میان قهرمانان پرو و همه برای یکی گیر افتادهاند.
با وجود اینکه همه برای یکی حضور هولناکی دارد، دکو و بقیه موفق میشوند خودشان را جمع و جور کنند و یک نقشهی شجاعانه طرحریزی کنند. تا نبرد وحشتناکتر نشده است، آنها موفق میشوند باکوگو را نجات دهند. نقشهی آنها طوری است که یک حرکت اشتباه میتواند همهچیز را بر باد بدهد.
۳. تومیوکا و کوچو از راه میرسند و قاعده را برهم میزنند – شیطانکش (Demon Slayer)
هاشیراهای انیمهی «شیطانکش» بهترین شیطانکشهای موجود در این جهان داستانی هستند. آنها ماموریتهای بسیار خطرناکی را از سر گذراندهاند که هیچ شیطانکش ردهپایینی قادر به عبور از آنها نیست. تکتک این هاشیراها در سبک تنفس مخصوص به خود به درجهی استادی رسیدهاند. در جایی از فصل اول «شیطانکش» این فرصت را به دست میآوریم که دوتای آن را با هم ببینیم، گیو تومیوکا و شینوبو کوچو، آنها در اواخر بخش داستانی کوه ناگاتومو، مهارت فوقالعادهی خود را به رخ میکشند.
بعد از اینکه این دو هاشیرا به کوه ناگاتومو اعزام میشوند، کوچو خیلی راحت یکی از اعضاء خانواده روی را میکشد و مانع این میشود که اتفاقی برای زنیتسو رخ بدهد. تومیوکا هم اینوسکه را از شر شیطان پدر، و تانجیرو را از دست روی نجات میدهد، آن هم در آخرین لحظات. هردو هاشیرا موفق میشوند بدون هیچ زحمتی، رقبای سرسخت خود (از جمله یکی از دوازده کیزوکی) را از بین ببرند.
۲. ناروتو با یک ظهور حماسی، با پین رو در رو میشود – ناروتو شیپودن (Naruto Shippuden)
بخش داستانی حمله پین یکی از پرتنشترین صحنههای انیمهی «ناروتو» است. اوضاع بسیار خطرناک است و ناروتو در وضعیت بیسابقهای قرار دارد. حملهی پین تقریبا باعث نابودی کونوها شده است و خیلی از شخصیتهای دوست داشتنی کشته شدهاند. اوضاع اصلا خوب به نظر نمیرسد، تا اینکه ناروتو وارد صحنه میشود.
او که به تواناییهای خارقالعادهی زیادی دست پیدا کرده، سوار بر یک وزغ عظیمالجثه وارد میدان نبرد میشود. او سوناده را نجات میدهد و نبردی سخت با پین را شروع میکند.
۱. الوکارد ارتش نامیرایان را آزاد میکند – هلسینگ آلتیمیت (Hellsing Ultimate)
حملهی سازمان ملنیم به لندن در پردهی سوم «هلسینگ آلتیمیت»، یکی از بیرحمانهترین و پرخشونتترین کشتارهای کل این مجموعه بود. سازمان هلسینگ بین حمله ملنیم و مداخلهی ایسکاریوت گیر افتاده بود و هر دو طرف جبهه متحمل تلفات سنگینی شده بودند. اوضاع اصلا خوب نیست، تا اینکه الوکارد بالاخره از راه میرسد.
الوکارد بعد از اینکه واراد صحنهی نبرد میشود، تواناییهای سطح صفر خود را فعال میکند، همه ارواحی که خورده است را فرا میخواند و ارتشی از نامیرایان به این نبرد هولناک میپیوندند. الوکارد در طول این سریال لحظههای حماسی زیادی دارد، ولی اینگونه رها کردن خود از همهچیز، عنصری کاملا متمایز است.
منبع: CBR
نبرد ناریتا تو کد گیاس
من به طرز تفکر تمام دوستان در مورد انیمه احترام می زارم
عشق فقط ناروتو و بس❤
حرفت حق به مولا