«تاپ گان: ماوریک» و تعریف فیلم‌های دنباله‌ی موروثی که سرمایه‌ی هالیوود هستند
با وجود در راه بودن فیلمم های« آواتار» و « اسپاینال تب»، آیا جنجال دنباله‌های دیر هنگام نشان دهنده‌ی فرار هالیوود از ریسک پذیری است؟
هفته‌ی آینده، هالیود روی فیلم «تاپ گان: ماوریک»، دنباله‌ی فیلمی که سی و شش سال پیش پخش شده بود، قماری سیصد میلیون دلاری خواهد کرد. یکی از جذاب‌ترین پروژه‌ها در بازار فستیوال فیلم کن، جایی که حقوق فیلم‌های هنوز منشر نشده به فروش می‌رسد، دنباله‌ی فیلم« این اسپاینال تپ است» بود. فیلمی که سی و هشت سال پیش اکران شده. این کریسمس ما دنباله‌ی فیلم پر فروش جیمز کامرون، «آواتار» را خواهیم داشت که در مقایسه با سایر دنباله‌های اینچنینی تنها بعد از سیزده سال به اولین اکرانش رسید. در این بین، در تابستان، بعد از ۲۵ سال بازگشت فیلم «بچه‌های راه آهن»، فیلمی کلاسیک و خانوادگی را خواهیم داشت.
پخش مجدد، بازسازی و دنباله‌ها برای سال‌ها به هالیوود زندگی بخشیدند، اما فراوانی دنباله‌های دیرهنگام به نظر می‌رسد که در اوج خودش قرار دارد، به صورتی که حتی قدیمی‌ترین ساخته‌ها را می‌توان برای پخش دوباره از انبار بیرن کشید. «تاپ گان: ماوریک»، که در آن تام کروز به سراغ شخصیت جذاب خلبانش در میانسالی می‌رود، قرار است به امثال« ایندیانا جونز»، «شکارچیان روح»، «دنیای ژوراسیک»، «رمبو»، «مکس دیوانه» و «جنگ ستارگان» محلق شود تا سعی کند که حس نوستالژی طرفداران نسبت به یک مجموعه موفق را به یک فیلم پر فروش محبوب تبدیل کند.
استون گایدش، سردبیر اجرایی مجله ورایتی می‌گوید این پدیده به سادگی یک نوع جدید از نقشه‌های پولساز هالیوود است. او می‌گوید: «هالیوود از ریسک متنفر است. هالیوود در تلاش برای اجتناب از ریسک است. پس همه چیز باید از قبل فروش رفته باشد. وقتی از دنباله‌های دیرهنگام حرف می‌زنیم در واقع منظور نیاز به سرمایه گذاری در پروژه‌هایی است که قبلا موفق بوده‌اند. عامل مشترک پایین آوردن ریسک است.»
گایدس اضافه می‌کند اینکه اکران این فیلم ها مربوط به خیلی وقت پیش است مهم نیست. اگر چیزی در هر زمانی و به هرشکلی موفق بوده پس شانس بالاتری برای گرفتن چراغ سبز دارد چون تماشاچیان نسبت به آن نوعی آگاهی پیش زمینه‌ای دارند. چیزی که هالیوود و سهامدارانی که آن را اداره می‌کنند از آن بیزارند، چیزی است که ما آن را اصالت می‌نامیم.
«تاپ گان: ماوریک» دنبال کننده راهی است که رابرت میچل، مدیر بینش سینمایی برای تحلیل‌های گیشه آن را فیلم‌های موروثی می‌نامد. او می‌گوید امید این است که فیلم برای طرفداران فیلم اصلی و نسل جدید از طرفداران که بعدا اضافه خواهند شد، جذاب باشد. میچل اضافه می‌کند: «شما مطمئنا می‌خواهید هم طرفداران قدیمی که فیلم را می‌شناسند و دوستش دارند و هم طرفداران جدیدی را که شاید آنقدرها این کاراکترهای قدیمی را نشناسند و به آن‌ها اهمیت ندهند، جذب کنند که بتوانید برایشان کارکتر جدیدی خلق کنید.»
اقتصاد صنعت فیلمسازی می‌گوید که شما نمی‌تواند فقط با طرفداران موروثی فیلم سود کنید. برای همین «تاپ گان: ماوریک» به تماشاگران شماری از هنرپیشه‌های جوان، تصویرهای بی‌نظیر هوایی، بدلکاری‌های نمای نزدیک که برای همه جالب است و همچنین برگشت تام کروز به کاراکتر ستاره‌سازش را داد. انتظار می‌رود که این‌ها برای مردم به اندازه‌ای جذاب باشد که جمعیت زیادی از آن‌ها را به سینما بکشاند.
آنا اسمیت، مجری پادکست «دختری در مورد فیلم»، به تغییر نسل اشاره می‌کند: «من حدس می‌زنم که بخشی از طرفداران این فیلم‌ها، حالا بزرگ شده‌اند و در صنعت سینما مشغول به کارند و از این گونه اکران‌ها حمایت می‌کنند، حالا یا در تولید فیلم نقش دارند یا در روزنامه نگاری و یا هر جای دیگری.»
میچل می‌گوید که شخصیت تام کروز برای موفقیت فیلم حیاتی است: «موضوع جالب این است که تام کروز خودش یک ابزار بازاریابی است. در سال‌های پس از «تاپ گان» اصلی، فیلمی که او را در صدر نگه داشته سری فیلم‌های «ماموریت غیر ممکن» بوده، آن‌ها به اینکه تام کروز خودش بدلکاری‌هایش را انجام می‌دهد مشهور هستند. مردم برای دیدن این عنصر حیاتی در «تاپ گان: ماوریک»، ذوق زده هستند. و از آن برای ارائه‌ی فیلم به کسانی که سن‌شان به فیلم اصلی «تاپ گان» نمی‌رسد و او را از «ماموریت غیرممکن» می‌شناسند، استفاده می‌کنند.
به نظر می‌رسد بهترین دنباله‌های موروثی آن‌هایی هستند که عناصر قدیمی و جدید را با هم ادغام کرده‌اند: سرپا نگهداشتن فیلم اصلی با هنرپیشه‌ها و خط داستانی آشنا به همراه چهره‌ها و شخصیت‌های جدید و بروزتر. میچل در این مورد به نتایج شگفت آور «ایندینا جونز و پادشاهی جمجمه‌ی بلوری»؛ اکران شده در سال ۲۰۰۸، نوزده سال بعد از نسخه‌ی قبلی‌اش به عنوان یک نقطه عطف استناد می‌کند: «در آن زمان افراد زیادی به اینکه آیا کسی دیگر به این فیلم و به هریسون فورد اهمیت می‌دهد، شک داشتند.» با موفقیت متعاقب «جنگ ستارگان: نیرو بر می‌خیزد» و «پارک ژوراسیک» در ۲۰۱۵ این روند پا گرفت: «هر دوی این فیلم‌ها فروش و موفقیت جهانی میلیارد دلاری داشتند، هر دو نشان دادند که برای ادامه‌ی این فیلم‌ها جای زیادی وجود دارد. به ویژه در مورد «نیرو برمی‌خیزد»، اگر می‌شد هنرپیشگان اصلی را مجددا کنار هم آورد.»
میچل اضافه می‌کند که این چیزی بود که مجموعه‌ی «شکارچیان روح» یاد گرفت. متاسفانه بسیاری از بازخوردها به جهان‌های موازی سال ۲۰۱۶ بد و ضد زن بودند، اما واکنش صادقانه‌ای هم از سمت طرفداران وجود داشت که پرسیده بودند: چگونه می‌توانید «شکارچیان روح» را بدون حضور هنرپیشه‌های اصلی بازسازی کنید؟»
هرچند بسیاری از این دنباله‌های موروثی بر اساس مجموعه‌هایی پرطرفدار و پرفروش بنا شده‌اند، اما همیشه هم اینطور نیست. فرهنگ عامه می‌تواند به شکل‌های مختلفی حرکت کند و از علاقه‌ی شدید و طولانی مدت بهره ببرد. فیلم موفق «میراث: ترون» در سال ۲۰۱۰، دنباله‌ای از فیلم هیجانی «ترون» ۱۹۸۱ بود، فیلمی که با وجود فروش کم در گیشه، در طول این سال‌ها یک فرقه‌ی پر شور از طرفداران پیدا کرد، چیزی که با شرایط «تاپ گان» یا «جنگ ستارگان» خیلی متفاوت است. میچل می‌گوید که «میراث ترون» به ویژه نشان داد که استودیوهای فیلمسازی می‌توانند از چیزهای متفاوتی در آرشیوشان بهره‌برداری کنند.» به این شکل فیلم‌هایی مانند «بلید رانر ۲۰۴۹» در ۲۰۱۷ و «بیل و تد با موسیقی مواجه می‌شوند»، اکران شده در ۲۰۲۰، از راه رسیدند که هر دوی این فیلم‌ها از تولیدات قدیمی تحسین شده اما کم فروش می‌آیند.
از سوی دیگر به نظر می‌رسد «آواتار» راه دیگری برای اکران دارد. گایدس می‌گوید که «آواتار ۲» از زمان «آواتار ۱» در راه ساخت بوده است. در نتیجه‌ی موفقیت فیلم در گیشه و تبدیل شدنش به پرسودترین فیلم همه‌ی دوران‌ها، کارگردان جیمز کامرون ساخت یک سری دنباله برای آن را اعلام کرد که از همان زمان در دست تولید بوده‌اند. گایدس می‌گوید که شاید فکر کنید این تعلق خاطر کامرون به کاراکترها و دنیایی که برایشان ساخته، عجیب و غریب است، اگر بتوان کسی با این موفقیت را این چنین نامید، اما کامرون از زمان ساخت اولین فیلم «آواتار» مشغول ساختن دنباله آن نیز بوده است. فقط اکران آن‌ها خیلی طول کشیده.»
منبع: guardian
