۱۵ بازی شبیه زلدا برای کسانی که کنسول نینتندو ندارند
سری افسانهی زلدا (The Legend of Zelda) یکی از نمادینترین فرنچایزهای صنعت گیم است، بنابراین جای تعجب ندارد که لینک (Link) کوچک و دلاوریهایش تأثیر عمیقی روی بازیهای زیادی گذاشتهاند. قلمروهای جادویی، سیاهچالههایی پر از پازل و دنیایی پر از دشمن، راههای مخفی و شخصیتهای غیرقابلبازی عجیب از ویژگیهای شاخص مجموعه هستند. پس از انتشار افسانهی زلدا: نفش وحش (Legend of Zelda: Breath of the Wild)، محیط دنیاباز بزرگ هم به ویژگیهای مجموعه اضافه شده است.
با اینکه در ذهن و قلب ما هیچ بازی نمیتواند جای افسانهی زلدا را بگیرد، بعضی بازیها هستند که با الهامگیری از فرمول این مجموعه تجربههای دلنشینی خلق کردهاند. اگر کنسولهای نینتندو را ندارید، موقع بزرگ شدن تجربهی بازیهای زلدا را از دست دادید و یا طرفدار هاردکور مجموعه هستید، تمام بازیهای آن را تا آخر بازی کردهاید و به تجربهای جدید، ولی مشابه نیاز دارید، در ادامه ۱۵ کلون زلدای برتر معرفی شدهاند:
۱۵. انوداین (Anodyne)
پلتفرم: کامپیوترهای شخصی، ایکسباکس وان، پلیاستیشن ۴، iOS، اندروید
سال انتشار: ۲۰۱۳
انوداین یک کلون زلدای سورئال است که تقریبا به طور کامل در ذهن شخصیت اصلی اتفاق میافتد. در این بازی به جای اکتشاف طبیعت معادلهای انتزاعی، عجیبغریب و رویاگونهی واقعیت را اکتشاف میکنید. برخی از این منظرهها زیبا هستند و برخی دیگر مخوف. در انوداین حس لذت اکتشاف (Wanderlust) و آسیبپذیر بودن حاکم است، دو حسی که شاخصهی بازیهای اولیهی زلدا بودند.
۱۴. تریدی دات گیم هیروز (3D Dot Game Heroes)
پلتفرم: پلیاستیشن ۳
سال انتشار: ۲۰۱۰
تریدی دات گیم هیروز مثل بازیهای اولیهی زلدا روی NES است، با این تفاوت بزرگ که به جای دوربین ایزومتریک بالا به پایین، دوربین آن سومشخص است و میتوان آن را آزادانه حرکت داد. در این بازی اکتشاف و سیاهچالهنوردی نقش مهمی دارند. سیستم سلامتی بازی هم با سیبهای قرمز مشخص شده است. این بازی واقعا شبیه تجلیلخاطری وفادارانه از بازیهای قدیمی نینتندو به نظر میرسد که در آن فقط یک سری از جزئیات تغییر کردهاند.
البته منظورمان این نیست که بازی از خودش هویت ندارد! این بازی بهنوبهی خود لذتبخش است و گرافیک بلوکمحور آن در زمان انتشار بسیار خاص به نظر میرسید (تا اینکه دو سال بعد ماینکرفت (Minecraft) که گرافیکی مشابه دارد، به پدیدهای جهانی تبدیل شد). همچنین در بازی میتوانید شخصیتتان را به هر شکلی که میخواهید دربیاورید. اگر در اینترنت جستوجو کنید، میتوانید شخصیتهای خلاقانهای مثل کلاود استرایف، مگا من و حتی خود لینک را پیدا کنید که طرفداران ساختهاند.
۱۳. سایکوناتها (Psychonauts)
پلتفرم: کامپیوترهای شخصی، پلیاستیشن ۲، ایکسباکس
سال انتشار: ۲۰۰۵
تمرکز اصلی سایکوناتها روی سکوبازی است؛ یعنی پریدن از روی یک سکوی خطرناک به سکوی خطرناکی دیگر. از این لحاظ نسبت به بازیهای دیگر فهرست تفاوت دارد و شاید یک کلون زلدای استاندارد به نظر نرسد. با این حال، بخش زیادی از تجربهی بازی شامل اکتشاف دنیایی خیالانگیز و پرجزئیات میشود که از شخصیتهای عجیبغریب و پازلهای محیطی پر شده است و میتوانید با قابلیتهای جدیدی که در طول ماجراجوییاتان به دست میآورید، راههای جدید باز کنید. این بازی در زمان انتشار فروش خوبی نداشت، ولی هرکس که آن را بازی کرده باشد، به شما خواهد گفت که چه تجربهی فراموشنشدنی بوده است.
۱۲. دارکسایدرز ۲ (Darksiders 2)
پلتفرم: کامپیوترهای شخصی، پلیاستیشن ۳ و ۴، ایکسباکس ۳۶۰ و ایکسباکس وان، Wii U و سوییچ
سال انتشار: ۲۰۱۲
دارکسایدرز ۱ چنان کپی واضحی از زلدا بود که ممکن بود توی ذوق بزند. ولی دارکسایدرز ۲ سعی کرد هویت منحصربهفردی برای خود ایجاد کند و موفق هم بود. در این بازی فضای بیشتری برای اکتشاف طراحی شده، گزینههای شخصیتسازی (Customize) بیشتری برای پروتاگونیست بازی مرگ (بله، در این بازی نقش خود مرگ را بازی میکنید) وجود دارد و در نتیجه سبک بازی با او متنوعتر است، و حتی عنصر جذاب نقشآفرینی یعنی غنیمت (Loot) هم به بازی اضافه شده است. این بازی بهاندازهی دارکسایدرز ۱ شبیه کلون زلدا به نظر نمیرسد، ولی همچنان تمرکز گیمپلی آن روی اکتشاف، باسفایتهایی که شکست دادنشان مثل حل یک معماست، و کشف راههای مخفی است.
اگر نتوانستید این بازی را در زمان انتشار بازی کنید، نسخهی Deathnitive Edition (بله، اسم مضحکی است) بهترین راه برای تجربهی آن است.
۱۱. فراتر از خوبی و بدی اچدی (Beyond Good and Evil HD)
پلتفرم: کامپیوترهای شخصی، ایکسباکس وان، ایکسباکس ۳۶۰، پلیاستیشن ۳
سال انتشار: ۲۰۰۳ (نسخهی اصلی)، ۲۰۱۱ (نسخهی اچدی)
فراتر از خوبی و بدی یکی از بازیهای اقلیتپسند است که همهی کسانی که آن را بازی کردند عاشقش شدند، ولی متأسفانه تعداد این افراد زیاد نبود و بازی از لحاظ تجاری شکست خورد. این بازی شبیه به ترکیبی از جنگ ستارگان با زلدا است. جید (Jade)، پروتاگونیست بازی، گذشتهای مرموز دارد و باید امپراتوری پلیدی را شکست دهد. همراهان او تعدادی یاغی با شخصیتهای متفاوت و عمویش پیچ (Pey’j) که خوکی انساننماست، هستند. اگر اپونا (Epona = اسب لینک) را با یک هاورکرفت و قلمروی هایرول را با سیارهی هیلیس (Hillys) جایگزین کنید، حاصل کار فراتر از خوبی و بدی میشود، یک ماجراجویی دلچسب با طعم زلدا.
۱۰. وارد گانجن شو (Enter the Gungeon)
پلتفرم: کامپیوترهای شخصی، ایکسباکس وان، پلیاستیشن ۴، سوییچ
سال انتشار: ۲۰۱۶
وارد گانجن شو خوراک کسانی است که از سیاهچالههای زلداهای دو بعدی خوششان میآید، ولی با سیستم مبارزهی زلدا میانهی خوبی ندارند. در این بازی شمشیرها با انواع و اقسام اسلحههای گرم جایگزین شدهاند. وارد گانجن شو ترکیبی از زلدا و گیمپلی بازیهای بولتهل (Bullet Hell) است که در آنها کل صفحه از گلوله پر میشود. همچنین در بازی میتوانید روی زمین قل بخورید تا در برابر گلولهها جاخالی دهید یا میزها را واژگون کنید و از آنها بهعنوان سنگر استفاده کنید. آهنگ گیمپلی وارد گانجن شو آنقدر سرسامآور است که هنگام بازی کردن آن توجهاتان ششدنگ روی صفحه است. همچنین وارد گانجن شو حالت کوآپ هم دارد، بنابراین میتوانید آن را با دوستانتان هم بازی کنید.
۹. هاب (Hob)
پلتفرم: کامپیوترهای شخصی، پلیاستیشن ۴، سوییچ
سال انتشار: ۲۰۱۷
اگر دنبال بازی هستید که با مهربانی دستتان را بگیرد، تمام قوانین و جزئیات دنیایش را برایتان شرح دهد و مطمئن شود که قبل از شروع ماجراجویی همهی نکات مهم را متوجه شدهاید… در این صورت هاب بازی دلخواهاتان نیست. این بازی گرافیک سهبعدی چشمنوازی دارد، ولی به شکل بازیهای قدیمی ایزومتریک به مخاطب عرضه میشود. هاب حس تنهایی و پرسهزنی را با چنان مهارتی انتقال میدهد که بازیهای کمی به جز خود مجموعهی زلدا توانایی انتقالشان را دارند. احتمالا برای مدتی پس از شروع بازی نمیدانید که قضیه چیست، ولی جذابیت پازلها و حس «برم ببینم اونجا چیه! چجوری میتونم برم اونجا؟» شما را ترغیب به پیشروی خواهد کرد.
۸. هایپر لایت دریفتر (Hyper Light Drifter)
پلتفرم: کامپیوترهای شخصی، ایکسباکس وان، پلیاستیشن ۴، سوییچ، iOS
سال انتشار: ۲۰۱۶
از بین بازیهای این فهرست، هایپر لایت دریفتر بیشتر از هر بازی دیگری پتانسیل خرد کردن اعصابتان را دارد. این بازی ماجراجویی نئونی در دنیایی واقع شده که ترکیب یکسانی از فانتزی و علمیتخیلی است و پر از راههای مخفی و چالشهای بزرگ است. در این بازی تمرکز روی حل پازل کمتر است، ولی دنیای بازی آنقدر جالب است که شما را ترغیب میکند آن را اکتشاف و مکانهای مخفیاش را کشف کنید.
ولی جذابیت اصلی بازی در سیستم مبارزهاش نهفته است. مبارزهی بازی سریع و سخت است، ولی تا وقتی که آماده باشید، میتوانید از درگیریها زنده بیرون بیایید. البته شاید…
۷. ذبح اسحاق: تولد دوباره (The Binding of Isaac: Rebirth)
پلتفرم: کامپیوترهای شخصی، ایکسباکسوان، پلیاستیشن ۴، iOS، سوییچ و…
سال انتشار: ۲۰۱۴
ذبح اسحاق یکی از تاریکترین بازیهای الهامگرفتهشده از زلدا است. این بازی حکایتگر آیزک است، پسرک کمسنوسالی که باید از خشم مرگبار مادرش فرار کند، مادری که باور دارد خدا به او دستور داده پسرش را بکشد. در ذبح اسحاق از مناظر طبیعی چشمنواز یا پازلهای محیطی سخت خبری نیست، ولی اگر از سیاهچالههای زلداهای کلاسیک خوشتان میآید، در این بازی این تجربه در قالب گیمپلی رعدآسا و پرآبوتاب پیاده شده است. با توجه به اینکه ذبح اسحاق علاوه بر کلون زلدا، یک بازی روگلایک (Roguelike) هم هست، هر دست بازی کردن آن زیاد وقتتان را نمیگیرد. البته هر دست به صورت جدا، وگرنه پس از ۲۷امین دست بازی پیاپی شاید بهتر باشد به ساعتتان نگاه کنید!
۶. گنشین ایمپکت (Genshin Impact)
پلتفرم: کامیپوترهای شخصی، پلیاستیشن ۴، سوییچ، iOS، اندروید
سال انتشار: ۲۰۲۰
گنشین ایمپکت یک بازی رایگان گاچا (Gacha Game) است که در سال ۲۰۲۰ منتشر شد و طولی نکشید که میلیونها نفر به آن معتاد شدند.
بازی گاچا (گاچا به معنای دستگاه فروش خودکار اسباببازی است) بازیهایی هستند که در آنها میتوانید با خرج کردن پول واقعی به آیتمهایی تصادفی و مجازی داخل بازی دست پیدا کنید. بیشتر بازیهای گاچا بازیهای رایگان موبایل هستند، ولی گنشین ایمپکت مثال موفقی از اجرای این ایده در مقیاسی بزرگ است).
در این بازی نقش مسافری را بازی میکنید که باید گروهی از متحدانش را که هر کدام قدرتهای مخصوص به خود را دارند، جمع کند و همراه با آنها به اکتشاف سرزمین بزرگ تیوات (Teyvat) بپردازد تا دوقلوی گمشدهاش را پیدا کند. این بازی از خیلی لحاظ یادآور تجربهی محیط بازی است که افسانهی زلدا: نفس وحش سعی داشت ایجاد کند. در این بازی میتوانید دستور پخت غذا را جمع کنید و روی آتش اردوگاه و در آشپزخانه آنها را بپزید. تیوات هم پر از راههای مخفی ریز و درشت است که میتوانید با قدرتهای مناسب پیدایشان کنید، قدرتهایی که از لحاظ ظاهری بسیار شگفتانگیز و چشمنواز به نظر میرسند. شاید مکانیزمهای گاچای بازی عدهای از بازیکنان را پس بزنند، ولی این امکان وجود دارد که بدون خرج کردن حتی یک دلار ساعتها در دنیای بازی پرسه بزنید و مأموریت انجام دهید. همچنین محتوای جدید با نرخی چشمگیر در حال اضافه شدن به بازی است.
۵. ایتل دو (Ittle Dew)
پلتفرم: کامپیوترهای شخصی، iOS، اندروید
سال انتشار: ۲۰۱۳
اگر عنصر طنز به زلدا اضافه میشد، نتیجهی حاصلشده میشد ایتل دو. این بازی ماجراجویی که دید ایزومتریک دارد، شما را در نقش دختربچهای بذلهگو قرار میدهد که کارش مبارزه با موجودات بامزه و اکتشاف سیاهچالههای زیرزمینی است. به غیر از تمرکز بازی روی طنز، بزرگترین تفاوت بین ایتل دو و بقیهی کلونهای زلدا در این فهرست، تمرکز شدید بازی روی پازلهایی است که در آنها باید بلوکها را هل دهید. تعداد چنین پازلهایی در بازی بسیار زیاد است! با این حال، این بازی برایتان این امکان را فراهم میکند تا دنیای محیطباز بازی را با میل خود کشف کنید، به آیتمهای جدید دست پیدا کنید که بهتان اجازه میدهند به مکانهای جدید دست پیدا کنید، و داستانی تعریف میکند که لبخند روی لبتان مینشاند، برای همین پشتسر گذاشتن پازلهای مبتنی بر هل دادن بلوکه تاوانی کم برای تجربهی این بازی دلنشین است.
برای بازی دنبالهای به نام ایتل دو ۲ هم منتشر شده که روی کامیپوترهای شخصی، ایکسباکس وان، پلیاستیشن ۴ و سوییچ قابلبازی است، ولی بهاندازهی لیتل دو ۱ از آن استقبال نشده است.
۴. مینیت (Minit)
پلتفرم: کامپیوترهای شخصی، پلیاستیشن ۴، ایکسباکس وان، سوییچ، iOS، اندروید
سال انتشار: ۲۰۱۸
در بازیهای زلدا، معمولا دنیایی بزرگ پیش روی بازیکن قرار داده میشود و شما هم برای اکتشاف این دنیا هیچ محدودیت زمانی ندارید. (حتی در Majora’s Mask، لینک میتوانست زمان را به عقب برگرداند تا بر اثر برخورد ماه به زمین نمیرد). بهجایش مینیت از شما درخواست میکند دنیایش را در بازههای زمانی یکدقیقهای اکتشاف کنید. بله، در این بازی ۶۰ ثانیه تا مرگ فاصله دارید و فقط با پشتسر گذاشتن تعدادی ماجراجویی کوتاهمدت میتوانید نفرینی پلید را از بین ببرید. پشت این بازی ایدهای خاص و غافلگیرکننده نهفته است، ایدهای که شاید در نظرتان خیلی به فرمول زلدا شباهت نداشته باشد، ولی در آن حس اکتشاف، حل پازل و مبارزات ساده به قوت خودش باقیست. تفاوت اینجاست که همهی این کارها را باید در عرض یک دقیقه انجام دهید.
۳. شوالیههای محفل مارپیچ (Spiral Knights)
پلتفرم: کامپیوترهای شخصی
سال انتشار: ۲۰۱۱
این بازی مخصوص همهی طرفداران زلدا هست که دلشان برای افسانهی زلدا: ماجراجوییهای چهار شمشیرزن (The Legend of Zelda: Four Swords Adventures) تنگ شده است. شوالیههای محفل مارپیچ ایدهی سیاهچالهپیمایی چند نفره را وام میگیرد و در قالب یک بازی MMO آن را پیاده میکند. البته درست است که در این بازی نقش یک شوالیهی استاندارد فانتزی را ایفا نمیکنید، ولی ایفا کردن نقش موجودی که اساسا ترکیبی از یک دیجیمون و شوالیهای با زرهای علمیتخیلی است، به همان اندازه مفرح (و بهمراتب بانمکتر) است. سیاهچالههای دائمالتغییر بازی هم باعث شدهاند که شوالیههای محفل مارپیچ ارزش تکرار بینهایت داشته باشد. از همه مهمتر، بازی مجانی است!
۲. اوکامی اچدی (Okami HD)
پلتفرم: کامپیوترهای شخصی، ایکسباکس وان، پلیاستیشن ۴ و ۳، سوییچ
سال انتشار: ۲۰۰۶ (نسخهی اصلی)، ۲۰۱۲ (نسخهی اچدی)، ۲۰۱۷ (نسخهی اچدی برای نسل جدید کنسولها و کامپیوترهای شخصی)
بخش مربوط به گرگ را در شاهدخت شفق (The Legend of Zelda: Twilight Princess) در نظر بگیرید، به گرگ مذکور یک قلم نقاشی جادویی بدهید و آن بخش کوتاه را بهاندازهی یک بازی کامل گسترش دهید. نتیجهی حاصلشده (یکجورهایی) میشود اوکامی. اوکامی ویژگیهای منحصربهفرد خود را دارد، مثل گرافیک بازی (که شبیه آثار هنری سنتی ژاپنی است)، سیستم مبارزهی عمیق و طراحی شخصیت خلاقانه، ولی اثرپذیری بازی از زلدا را نمیتوان نادیده گرفت.
آماتراسو (Amaterasu)، پروتاگونیست بازی که گرگی سفیدرنگ است، در دنیای بازی سفر میکند، به شخصیتهای غیرقابلبازی کمک میکند، با یک عالمه اشباح تاریک میجنگد، سیاهچالهپیمایی میکند و در این میان سعی میکند زندگی را به سرزمین نفرینشده برگرداند. روشی که از طریق آن قدرتهای جدید کسب میکنید (ملاقات با موجوداتی ماوراءطبیعه) یادآور بازیهای سری زلدا است و آماتراسو هم همراهی اعصابخردکن و پرحرف دارد که مثل ناوی (Navi) در سری زلدا، دربارهی قدم بعدی که باید بردارید، شما را راهنمایی میکند. بههرحال خوبیها و بدیهای زلدا را باید در کنار هم قبول کرد.
۱. آندرتیل (Undertale)
پلتفرم: کامپیوترهای شخصی، پلیاستیشن ۴، سوییچ
سال انتشار: ۲۰۱۵
آندرتیل اساسا یک بازی ساختارشکنانه است (حتی بهعنوان اثری که از زلدا تأثیر پذیرفته)، ولی اگر دنبال دنیایی گسترده با یک عالمه سیاهچالهی منحصربهفرد و جالب، مکانیزمهای گیمپلی غیرعادی و چندلایه و شخصیتهای جالب و عجیب هستید، هیچ بازی به اندازهی این بازی مستقل و پرطرفدار توجهتان را جلب نخواهد کرد. این بازی اساسا یک نامهی فدایت شوم به بازیهای اولیهی زلدا است و حتی در طول بازی چند ارجاع هوشمندانه به این بازیها صورت میپذیرد که برای پی بردن به آنها باید بسیار تیزبین باشید. از ترس اسپویل شدن بازی نمیخواهیم بیشتر از این توضیح دهیم؛ برای لذت بردن از بازی بهتر است بدون آگاهی قبلی و پیشفرض سراغ آن بروید.
منبع: Gamesradar
لطفا از گذاشتن عکسای محرک بپرهیزید
سلام. بازی immortals fenyx rising خیلی شبیه زلداست و من از بازی کردنش لذت بردم.روی پلتفرم ps4 این بازی رو تجربه کردم
البته روی سوییچ و ایکس باکس هم فکر کنم باشه.میشد توی لیست جا داده بشه
بازی guardian tales هم میشد تویه لیست
باشه هم خیلی شبیه زلداست هم ایستراگ های
زلدا هم داخل بازیش هست خیلی بازیش باحاله
ولی هنوز معروف نشده
و تازه سری دارک سایدرز همیشه عالی بوده به جز نسخه جنسیسش که متاسفانه…… ولی سری بازی های زلدا هم خوب بود ولی این نامردی کامل هست که بگیم دارک سایدرز کپی زلدا هست چون دارک سایدرز در سبک هک اند اسلش جزو بهترین هاست و زلدا توی سبک نقش آفرینی جزو بهترین هاست و این دو قیر قابل مقایسه هستند
سلام ببخشید اینجا شما یه اشتباهی کردید بازی زلدا با دارک سایدرز قابل مقایسه نیست و اصلا این دوتا کلی فرق دارن سبک زلدا نقش آفرینی هست ولی دارک سایدرز هک اند اسلش هست این دوتا هتی در زمینه های محیط موسیقی گیم پلی و داستان یکی نیستند پس دارک سایدرز یه بازی کپی نیست و اگه بخوام بین دارک سایدرز و زلدا یکی رو انتخاب کنم با کله میرم پیش دارک سایدرز پس این دوتا هیچ شباهتی ندارن
آقا داری اشتباه میکنی دارک سایدرز ۱ اصلا قابل مقایسه با زلدا نیست زلدا بازیش نقش آفرینی هست ولی بازی دارک سایدرز ۱ بازی در سبک هک اند اسلش هست و این دوتا گیم کلی فرق داره ، و در سبک هم در نوع و هم گیم پلی و هتی محیط متفاوت است اگه بخوایم مقایسه کنیم که نمیشه مقایسه سری دارک سایدرز بهتره البته از نظر من
بزرگوارانی که می گویند بازی زلدا نقش آفرینی هست باید بگم که سبک این بازی اکشن ماجراجویی هست و نکته ی دیگه که در مطلب گفته نشد این بازی ها کپی زلدا هستند گفته شد که این بازی ها الهاماتی از بازی زلدا گرفتن. در مورد دارکسایدر هم گفته شد که محیط های وسیع و غول هایی که روش کشتن آنها شبیه معما هست به بازی زلدا شباهت داره کالا این مقاله برای طرفدارای بازی زلدا هست که کنسول های نیتندو را ندارند و دوستدارند که بازی هایی که حس بازی زلدا از نظر گیم پلی نه فضا و ظاهر دارند را بازی کنند.
اکشن ماجراجویی مثله یه تم است برای بازی مهندس.
خیلی بلدی!!!