سختترین بازیهای سگا به ترتیب؛ ۱۵ بازی چالشبرانگیز سگا جنسیس
دلایل زیادی وجود دارد تا عاشق کنسول جنسیس باشیم. بدون شک منتشر شدن بازیهای آرکیدی متنوع برای این کنسول از نقاط قوت آن به شمار میرود. در دوران کنسول جنسیس عرضه شدن بازیهای آرکیدی برای کنسولهای خانگی اصلا موضوع متداولی نبود. با این وجود، شرکت سگا از طریق کنسول جنسیس آرکید را به خانهی گیمرها آورد. در این مقاله میخواهیم به معرفی سختترین بازیهای سگا جنسیس بپردازیم.
ماشینهای آرکید همان دستگاههای غولپیکر سکهخور هستند که به ازای دریافت تعدادی سکهی چند قرانی ناقابل، به بازیکنان اجازهی بازی کردن میدهند. البته کاملا مشخص است که سازندگان بازیهای آرکیدی به جهت ایجاد اوقات فراغت سالم و مفرح برای جوانان کار نمیکنند و هدف نهایی آنها حداکثر درآمدزایی ممکن است.
وقتی میگوییم بازیهای کنسول جنسیس تجربههای آرکیدی به همراه خود داشتند ناخودآگاه سختی طاقتفرسای برخی از آنها در ذهنمان تداعی میشود. دربارهی بازیهایی صحبت میکنیم که استانداردهای جدیدی برای دشوار بودن تعریف کردهاند و با اقتدار از سختترین بازیهای ویدیویی کل تاریخ هستند. با وجود این که کنسول نینتندو را دوست داریم و میدانیم برخی از بازیهای این کنسول چالشهای جدی به همراه خود دارند اما باید مدال چالشبرانگیزترین کنسول آن دوران را به سگا جنسیس بدهیم.
حالا سؤال پیش میآید که سختترین بازیهای کنسول سگا جنسیس کدامند؟ احتمالا طرفداران بازیهای رترو بهخوبی رتبهی اول این لیست را بشناسند. البته در کنار این بازی خاص، تعداد زیادی از بازیهای سگا جنسیس وجود دارند که هنوز هم نمیتوانیم بر چالش آنها غلبه کنیم. در ادامه سختترین بازیهای سگا جنسیس را معرفی خواهیم کرد.
۱۵. The Adventures of Batman and Robin
توجه کنید که دربارهی ماجراهای بتمن و رابین کنسول جنسیس صحبت میکنیم و نه بازی معرکهی دیگری که به همین نام برای کنسول SNES ساخته شده. البته خود این بازی هم عالی است و ما را به یاد بازی محبوب Metal Slug میاندازد. در اکثر مواقع، تجربهی بازیهای سخت آن دوران بیشتر اعصاب خرد کن است تا سرگرمکننده اما بازی ماجراهای بتمن و رابین از این قاعده پیروی نمیکند. پیشنهاد میکنیم حتما این بازی را امتحان کنید که جدا از مشکلساز بودن چالش آن، گیمپلی بسیار سرگرمکنندهای دارد.
چنین مرحلهای از سختی برای یک بازی با چنین کیفیت بالایی غافلگیرکننده است. دقیق بگوییم، ماجراهای بتمن و رابین یک سکوبازی سریع و پر زد و خورد است که هم تیراندازی دارد و هم مبارزات تنبهتن. معمولا چنین بازیهایی حسابی سخت هستند اما بازی ماجراهای بتمن و رابین به لطف مراحل طولانی و غولآخرهای کمرشکن، حتی از همتاهای خود هم سختتر است. با وجود ناملایمتها، گیمپلی این بازی به قدری خوب است که اصلا بدمان نمیآید دنبالهی آن را ببینیم؛ البته به شرط چند درجه کاهش سختی بازی.
۱۴. Robocop vs. The Terminator
با وجود این که شناختهشدهترین ویژگی بازی روبوکاپ در مقابل ترمیناتور، خشونت غیرعادی برای یک بازی کنسول جنسیس به دلیل انفجار خونین دشمنان به هنگام مرگ است، این بازی باید بهعنوان دیگری شناخته شود. بازی روبوکاپ در مقابل ترمیناتور علاوه بر این که به شکل غیرعادی خشن است، درجهی سختی غیرمعقولانهای هم دارد.
همانند بازیهای Super Star Wars سطح سلامتی دشمنان این بازی به شکل مسخرهای نامتعادل است. برای کشتن هر دشمنی در این بازی نیاز است که تعداد بسیار بالایی گلوله خرج کنید. باور این موضوع که برای کشتن یک دشمن خیلی معمولی هم باید سیلی از گلوله را شلیک کنیم اصلا آسان نیست. البته که تنها دلیل برای رها نکردن این بازی خشونت عجیب و غریب آن است؛ وگرنه اعصاب خردی ناشی از روبهرویی با هر دشمنی که به اندازهی یک غولآخر خون دارد باعث میشود تا دستهی بازی را به سمت تلویزیون پرتاب کنیم.
روبوکاپ و ترمیناتور از محبوبترین شخصیتهای مخاطبان کنسول سگا جنسیس در دورهی فعالیت این کنسول بودهاند. احتمالا طرفداران این دو شخصیت در دوران اوج فیلمهای روبوکاپ و ترمیناتور دو دسته بودهاند و هر کدام از دستهها با دستهی دیگر دعوا داشتهاند که شخصیت خودشان بهتر است. اما بدون شک اعضای هر دو دسته روی این موضوع که بازی روبوکاپ در مقابل ترمیناتور اصلا در حد و اندازهی نام این دو شخصیت نیست، اتفاق نظر دارند.
۱۳. Phantasy Star 2
جا دادن این بازی در لیست سختترین بازیهای کنسول سگا جنسیس چندان ساده نیست. بازی فانتزی استار ۲ به شکل دیگر بازیهای کنسول سگا جنسیس که حس و حال آرکیدی دارند سخت نیست. نکته دقیقا همینجاست که بازی فانتزی استار ۲ بر خلاف دیگر بازیهای کنسول سگا است و چون سختی آن اصلا شبیه به دیگر بازیهای این کنسول نیست، ممکن است دست کم گرفته شود.
ورود به اولین سیاهچال بازی فانتزی استار ۲ شوکی عظیمی به همراه دارد. سیاهچالهای این بازی هزارتوهای گیجکنندهای هستند که رد کردن آنها صبر ایوب میطلبد. اکثر سیاهچالهای موجود در این بازی شبیه به درخت مهارتهای فاینال فانتزی ۱۰ هستند و برخی اوقات به نقاشیهای موریس اشر میمانند. البته برای گشتن در این سیاهچالهها هم به میزان کافی زمان نداریم که همهجا از دشمنان قلچماق پر شده و کافی است حین گشتن راه خروج به خود بیایید و ببینید که کارتان را یکسره کردهاند. به همین دلیل برای گشتن در سیاهچالهای این بازی نیاز است که تراز خود را به سطوح بالا برسانید تا فقط امکان خروج از سیاهچالها وجود داشته باشد.
البته مشخصا سروکله زدن با این بازی به کمک راهنماها ممکن است. اما واقعا فکرش را بکنید که بازیکنان آن زمان مجبور بودند تا بدون هیچ کمکی و فقط با آزمون و خطا این بازی را به پایان برسانند. تجربه کردن این بازی در حالت اصلیاش نتیجهای بهجز جنون ندارد.
۱۲. Streets Of Rage 3
در دوران فعالیت کنسول سگا جنسیس، سختی نسخهی آمریکایی بسیاری از بازیهای این کنسول با اختلاف از دیگر نسخهها بیشتر طراحی میشده. در آن دوران به دلیلی تکنولوژی متفاوت تلویزیونهای خانگی و مسائل دیگر، نسخههای هر منطقهی جدا بودند و سختافزاری داشتند. دلیل دقیق این موضوع مشخص نیست اما میدانیم که بازی شورش در شهر ۳ (به هیچوجه قرار نیست این بازی را خیابانهای خشم صدا بزنیم!) بازیکنان آمریکایی را حسابی اذیت کرده.
البته این که سختتر شدن یک بازی خوب یا بد باشد به زاویهی دید ما بستگی دارد. بسیاری از بازیکنان به دلیل اختلاف سختی میان قسمت سوم شورش در شهر و بازیهای قبلی غافلگیر شده بودند. سازندگان این بازی از هر ترفند ممکن برای افزایش سختی بازی شورش در شهر ۳ استفاده کرده بودند؛ به گونهای که تجربهی نسخهی آمریکایی این بازی چندان خوشآیند نیست.
بد نیست یادآوری کنیم که سازندگان بازی شورش در شهر ۳ بازیکنانی که اهل پذیرش چالشهای بزرگ نیستند را چندان دوست ندارند. در صورتی که این بازی را روی درجهی سختی آسان تمام کنید، بازی در مرحلهی پنجم به پایان میرسد! بازیکنان اجازهی این که درجهی سختی بازی را کاهش دهند را نداشتند؛ این موضوع برای بازیکنان آمریکایی جدیتر بوده که حتی حالت آسان نسخهی آمریکایی این بازی از دیگر نسخهها هم سختتر است.
۱۱. Fatal Labyrinth
عمر بازیهای «دانجنکراولر» (Dungeon crawler) کنسولهای ۸ و ۱۶ بیتی چندان طولانی نبود. با این وجود، اگر سراغ بازیهای این سبک روی کنسولهای قدیمی بروید به قطع و یقین با اثری حسابی طاقتفرسا روبهرو میشوید. خود بازیهای این سبک معمولا چالشهایی جدی دارند و مشخص است که ترکیب کردن آنها با کنسولهای همدورهی سگا جنسیس قرار است دمار از روزگار بازیکنان در بیاورد.
بازی Fatal Labyrinth اثری با مکانیکهای روگلایک و از پرچمداران چیزی است که تعریف کردیم. مکانیکهای این بازی به قدری پیچیده هستند که بازیکنان اصلا نمیدانند باید چکار کنند و به همین دلیل شخصیت داخل بازی آنها کاملا آسیبپذیر میماند. این شرایط به قدری میتواند بد شود که حتی نتوان دشمنان سادهی این بازی را هم شکست داد.
سختی این بازی فقط در مکانیکهای پیچیده و ضعیف ماندن در بازی خلاصه نمیشود و دشمنانی که در مقابل بازیکن قرار میگیرند هم اصلا شوخی ندارند. خیل عظیم دشمنان این بازی به طور مرتب و وحشیانه به بازیکن حمله میکنند و قبل از این که بازیکن بخواهد کاری کند، مبارزه به پایان میرسد. دشوار این بازی به قدری بالا است که حتی بعید میدانیم سازندههای خود بازی هم حتی بتوانند از پس دشمنان اولیهی بازی بر بیایند.
۱۰. Shadow Dancer: The Secret of Shinobi
با وجود این که تمام بازیهای سری شینوبی واقعا مشکل است و پیدا کردن سختترین بازی از این مجموعه اصلا ساده نیست، میتوانیم بگوییم بازی نینجا با سگ (ماجرای اسم بازی شورش در شهر اینجا هم صدق میکند) از این نظر بین بازیهای سری برجستهتر است. این بازی در سختترین بخشهای خود، یکی از بیرحمانهترین و سختترین بازیهای کل دورهی کنسول سگا جنسیس به حساب میآید.
اگر از نظر فنی نگاه کنیم سرچشمهی اصلی این بازی اثری با همین نام برای ماشینهای آرکیدی است. البته آن بازی آرکیدی هیچ ربطی به بازی نینجا با سگ ندارد. در حقیقت بازی نینجا با سگ از بازی آرکیدی همنام خود الهام گرفته اما با رعایت حس و حال کلی بازیهای سری شینوبی ساخته شده. با کمی تغییر در تنظیمات این بازی میتوان نینجا با سگ را به سطحی رساند که تقریبا غیرقابل تمام کردن باشد.
تمام بازیهای سری شینوبی آثاری سرگرمکننده و چالشبرانگیز هستند. اگرچه بازی نینجا با سگ بهترین بازی این سری نیست اما میتوانیم آن را سختترین بازی کل سری بدانیم. مخصوصا وقتی که در مکانی کوچک، بدون شوریکن با چند تن از دشمنان پیشرفتهی این بازی که در حد غولآخرهای دیگر بازیها هستند در بیافتید و هر ضربه از آنها برای از پا در آوردن شما کافی باشد.
۹. Ecco the Dolphin
ابتدای کار شرکت سگا پر از ابتکارهای عجیب و غریب است. یکی از این ابتکارها مربوط به بازیهای اکوی دلفین است. از تبلیغشدهترین بازیهای این کنسول که در نگاه اول شبیه به اثری مناسب برای کودکان کم سن و سال است. در هر سنی که باشید کافی است تا سراغ این بازی بروید و بعد از این که سلامت روانی خود را از دست دادید باز گردید.
بازیکنان در این بازی دلفینی به نام اکو را کنترل میکنند. از آنجایی که دلفینها آبشش ندارند، باید برای نفس کشیدن به سطح آب بیایند و به همین دلیل تجربهی یک بازی که نقش اصلی آن یک دلفین است اصلا خوشآیند نخواهد بود. در اکثر بازیها، مراحل زیر آب بخشهایی هستند که حسابی منفور میشوند و بازی اکوی دلفین کلا زیر آب جریان دارد. علاوه بر مشکلات تنفس زیر آب، مراحل بازی اکوی دلفین پیچیده هستند.
بر خلاف ظاهر اولیهی کودکانهی این بازی، تمام عناصر آن به قدری اعصاب خرد کن هستند که حس میکنیم سازندگان این بازی با وجود ابتلا به دگرآزاری سراغ ساخت بازی رفتهاند. البته ظاهر غلطانداز این بازی مشکلات بزرگتری برای بازیکنان کم سن و سال ایجاد کرده. والدین زیادی به هوای کودکانه بودن جلد بازی آن را به فرزندان خود هدیه دادهاند؛ غافل از این که برخی بخشهای این بازی واقعا تاریک و ترسناک هستند و چه کودکانی که به خاطر غفلت والدین دچار کابوس شبانه شدهاند.
۸. Gaiares
بازی گایارز از آن آثاری است که مجبورمان میکند فکر کنیم سازندههای آن دور هم جمع شدهاند و فکر کردهاند که چه چیزی میتواند باعث شود تا بازیکنان از آنها متنفر شوند. بعد از تحقیق و تفحص فراوان برای یافتن بهترین روشهای شکنجه، نتیجه چیزی شد که در بازی گایارز میبینیم.
در این بازی به جای این که سفینهی بازیکن از طریق جایزههای معمول قوی شود باید سراغ دشمنان رفت و بعد از نزدیک شدن به آنها، قدرتشان را دزدید. مشخص است که نزدیک شدن به دشمنان باعث میشود تا سفینهی بازیکن در خطر نابودی باشد و به همین دلیل باید همزمان مراقب قدرت فعلی و قدرت لازم بود و همچنین از هزاران گلولهای که از سمت دشمنان شلیک میشود جاخالی داد.
این سیستم به ظاهر جالب باعث میشود تا تجربهی بازی گایارز چندان سرگرمکننده نباشد. البته همانند بسیاری از بازیهای فضایی، بازی گایارز به خودی خود از نظر گیمپلی واقعا سخت است و سر و کله زدن با آن نیاز به عکسالعمل فرابشری دارد.
۷. Kid Chameleon
قرار دادن یک بازیکن بیدفاع در اتاقی پر از دشمنان تا دندان مسلح کار چندان سختی نیست. اما برخی بازیها برای نابود کردن قلب بازیکنان واقعا زحمت میکشند. مانند بازی Kid Chameleon که به خودی خود واقعا سرگرمکننده است اما یکی از ویژگیهای آن باعث میشود که تجربهای آزاردهنده داشته باشیم.
این بازی بیش از صد مرحله دارد. درست است که این موضوع برای یک بازی قدیمی واقعا جذاب است اما باید یادآوری کنیم که کنسول سگا جنسیس از قابلیت ذخیرهسازی پشتیبانی نمیکند و بازی Kid Chameleon هیچ روشی برای بازگشت به مراحلی که قبلا در آن بودیم را ارائه نمیدهد. در نتیجه تمام کردن این بازی باید بیوقفه باشد و مشخصا با توجه به مراحل فراوان، زمان فراوانی میطلبد.
البته در این بازی امکان جهش از برخی بخشهای بزرگ وجود دارد. فقط مشکل اینجاست که برای رسیدن به چنین جهشهایی باید حدود نصف بازی را رد کنید. در این بازی مسیر رو به جلو چندان مشخص نیست و بسیاری بازیکنان به خاطر بیش از حد گیجکننده بودن بیخیال تمام کردن این بازی شدهاند. حتی اگر به راهنما هم متوسل شویم، مکانیکها و ساختار این بازی به قدری عجیب هستند که در مرحلههای سختتر کم میآوریم.
۶. MUSHA: Metallic Uniframe Super Hybrid Armor
با وجود این که اسم کامل بازی میوشا جزو باحالترین اسمهایی است که در دنیای بازیهای ویدیویی پیدا میشوند، یافتن نسخهی فیزیکی اصلی بازی موشا تقریبا غیرممکن است. البته مگر در صورتی که تصمیم داشته باشید که پول زیادی به پای این بازی بریزید وگرنه جای اصلی بازی موشا در کلکسیونهای نفیس است.
جدا از کمیاب بودن نسخهی اصلی این بازی، خود بازی میوشا حسابی چالشبرانگیز است. البته باید بگوییم که در این بازی خبری از مکانیکهای عجیب و غریب یا مراحل گیجکننده نیست. بازی میوشا گیمپلی سختی دارد؛ همین و بس! اصولا بازیهای همسبک این بازی همیشه سخت بودهاند و حرفهای شدن در آنها تمرین زیاد و عکسالعمل بالا میطلبد. وقتی که یک بازی از این سبک خاص لقب «سخت» را میگیرد باید بدانیم که این بازی اصلا شوخی بردار نیست.
۵. Comix Zone
به جرأت میگوییم که بازی کامیکس زون از خفنترین بازیهای کل تاریخ است. واقعا چند بازی وجود دارد که شخصیت بازی آنها در میان پنلهای کمیک استریپ جابهجا میشود، افکتها و دیالوگهای کمیکی دارد، گرافیک پیکسل آرت عالی دارد، انیمیشنهای آن واقعا چشمنواز هستند و هر ضربه از مبارزات آن حس سنگین و محشری میدهد؟ اینجا نیامدهایم که از فضیلتهای بازی کامیکس زون تعریف کنیم اما اگر کوچکترین علاقهای به چیزهایی که گفتیم دارید از تجربهی بازی کامیکس زون غافل نشوید.
به نالیدن از سختی بازیهای کنسول سگا برگردیم. با تمام عشقی که به کامیکس زون داریم باید اعتراف کنیم که تجربهی این بازی چندان راحت نیست. مبارزات این بازی برای کسانی که به مکانیکهای این بازی آشنا نیستند میتواند واقعا سخت باشد و تازهواردها را حتی در مقابل اولین دشمنان بازی هم اذیت کند. مشکل اصلی این بازی داشتن مکانیکهای زیادی است که توضیحی دربارهی آنها داده نمیشود. این موضوع باعث میشود تا کسانی که میخواهند بازی کامیکس زون را برای اولین بار تجربه کنند، نتوانند ارتباط مناسبی با گیمپلی برقرار کنند.
در صورتی که مکانیکهای کامیکس زون را بلد باشیم یکی از سرگرمکنندهترین بازیهای ممکن در انتظار ماست. بعد از تسلط به بازی، دشواری آن تبدیل به یکی از اصلیترین دلایل بالا بودن سرگرمی بازی تبدیل میشود. به جرأت میتوانیم بگوییم این بازی از بهترین بازیهای این لیست است و اگر سازندگان این بازی در توضیح دادن مکانیکها بهتر عمل میکردند، کامیکس زون به یکی از محبوبترین بازیهای کنسول سگا جنسیس تبدیل میشد.
۴. Target Earth
Target Earth کاملا شبیه به یک بازی تیراندازی معمولی است. اما این بازی به لطف کنترل بسیار بد و گیجکنندهای که دارد موفق شده تا یکی از بالاترین رتبههای موجود در این لیست را به خود اختصاص دهد. کنترل بازی Target Earth مثالی کامل از پیچیده کردن چیزی است که میتوانست خیلی ساده و راحتتر حل شود.
فرض کنید در حال بازی کردن کنترا هستید اما خیلی کندتر حرکت میکنید، فقط در مکانهای خاصی میتوانید بپرید و مجبورید از یک اسلحهی ضعیف که هر از گاهی نیاز به تعویض خشاب دارد استفاده کنید. فراموش نکنید که تعداد دشمنان موجود در هر مرحله را دو برابر کنید و از افزودن تلههای اضافی غافل نشوید. همچنین در مرحلهی دوم و سوم بازی، دشواری چالشها شدت میگیرد و بازی از شما انتظار دارد که تمام مکانیکهای آن را استاد شده باشید. چیزی که توضیح دادیم تقریبا همان Target Earth است.
مشخص است که سازندگان این بازی تصمیم داشتهاند تا به جای یک کماندوی چابک، حس و حال یک ربات سنگین و غولپیکر را القا کند. مشکل اینجاست که در این صورت اگر بازیکنان بخواهند پایان بازی را ببینند، حتما به یک کد تقلب نیاز دارند وگرنه اصلا نمیتوان از پس این بازی بر آمد.
۳. The Immortal
بازی نامیرا علاوه بر سگا جنسیس روی کنسول NES هم عرضه شده و هر دو نسخهی این بازی واقعا سخت هستند و نامیرا را بهراحتی میتوانیم در فهرست سختترین بازیهای سگا جنسیس قرار دهیم. دنیای بازی نامیرا جایی است که حتی یک قدم اشتباه هم میتواند به قیمت جان بازیکن تمام شود. بازی نامیرا لذت قدم زدن در یک میدان مین را در قالب یک بازی نقشآفرینی ارائه میدهد. میدانیم که پیشروی در یک سیاهچال خطرناک و باستانی حسابی هیجان و لذت دارد اما این بازی کاری میکند تا به فکر این بیوفتیم که وقتمان ارزش بیشتری از این بازی دارد.
احتمالا اگر این روزها بازی نامیرا عرضه میشد بازی دارک سولز از داشتن لقب سخت، خجالتزده میشد و همهی گیمرها وقتی یک بازی دشوار میدیدند آن را با نامیرا مقایسه میکردند. البته بعید میدانیم دیگر قرار باشد چیز وحشتناکی مانند بازی نامیرا دوباره پا به عرصهی وجود بگذارد.
۲. Chakan: The Forever Man
تمام طرفداران کنسول سگا جنسیس باید اسم «ادوارد آنونزیاتا» (Ed Annunziata) را به خاطر بسپارند. این تهیهکننده کسی است که مسئولیت عرضه شدن بسیاری از سختترین بازیهای سگا جنسیس را به عهده داشته. او وظیفه داشته که مطمئن شود کودکان پر ذوقی که میخواهند خود را با کنسول جنسیس سرگرم کنند هیچگاه طعم لذت را نچشند و به هیچوجه نتوانند بازیهای ساخته شده زیر نظر او را تمام کنند. بازی اکوی دلفین که قبلتر از آن یاد کردیم هم از آثار مهم این فرد به شمار میرود.
بازی چاکان مهمترین شاهکار آنونزیاتا به شمار میرود که در وظیفهی خطیر له کردن روح کودکان معصوم موفق شده. حتی بعد از سالها هم نمیتوانیم تشخیص دهیم که این بازی یک اثر درخشان از نظر طراحی است یا یک فاجعهی شکست خورده. این بازی ترکیبی عجیب از گیمپلی اکشن بازی مگامن و کنترل خشک و آرام بازیهای ماجرایی-معمایی است. بازیکنان به قدری در این بازی بیدفاع هستند که حتی چیره شدن بر ضعیفترین دشمنان بازی هم اصلا ساده نیست. این بازی بر خلاف اکثر بازیهای ویدیویی حس یک قهرمان پر اقتدار را نمیدهد و بلکه کاری میکند تا مانند دنیای واقعی، در مقابل مشکلات درمانده باشیم.
چیزهایی که در بازی چاکان میبینیم به قدری خاص و عجیب هستند که ما را گیج میکنند و کاری میکنند که ندانیم باید این بازی را دوست داشته باشیم یا از آن بیزار شویم. بازی چاکان به دلایل مختلفی به قدری سخت است که باعث میشود حتی بازیکنانی که عاشق تجربههای سخت هستند هم جا بزنند و بیخیال ادعاهای خود دربارهی ارزش چالشبرانگیز بودن بازیهای ویدیویی شوند.
۱. Contra: Hard Corps
همه میدانند که اسم بازی کنترا با سخت بودن گره خورده که البته این قضاوت کمی ناعادلانه است. درست است این بازیها سرسخت هستند اما مثل چیزی که دربارهی بازی دارک سولز وجود دارد، خلاصه کردن این بازیها فقط در «سخت بودن» اصلا صحیح نیست. چالشی که در این بازیها وجود دارد باعث میشود تا زیبایی و پتانسیل عناصر مهم و متعدد دیگری که در آنها وجود دارد خودشان را نشان دهند و ارزش این آثار به مرحلهای جدید برسد.
تمام این حرفها را دور بیاندازید که قرار است دربارهی Contra: Hard Corps صحبت کنیم! تمام خشم و نفرتی که توسط این بازی ایجاد شده کاملا صحیح و بهجا است و در اینباره هیچ بحثی نداریم. بازی Hard Corps از تمام بازیهای قبل و بعدی سری کنترل فاصله دارد.
این بازی عناصر مختلف و جدیدی را در خود دارد: اجازهی حمل همزمان چند اسلحه، انتخاب شخصیت از بین چهار شخصیت جدید، داستانی که در برخی بخشهای بازی چند شاخه میشود و وظیفهی انتخاب مسیر را به بازیکن محول میکند و تعداد بسیار بیشتری گلوله که روی صفحه حرکت میکنند تا جان شخصیت بازی را بگیرند. آخری باعث میشود تا بازی کنترل شباهت بیشتری به بازیهای Bullet Hell پیدا کند. همان بازیهای شلوغی که در هر لحظه هزاران گلوله به بازیکن شلیک میکنند و بازیکن مجبور است دائما جاخالی دهد.
بازیهای سری کنترا از اذیت کردن بازیکنان چندان ترسی نداشتند ولی این بازی شور اذیت کردن بازیکنان را در آورده. اگر به اسم خود بازی نگاه کنید میتوانید کلمهی سخت را در آن ببینید؛ اما باید بگوییم که «سخت» اصلا حق مطلب چیزی که در بازی Contra: Hard Corps جریان دارد را ادا نمیکند. سرعت این بازی برق از سر بازیکنان میپراند. در بازیهای Bullet Hell، سرعت بازی باید حتما به گونهای باشد که بازیکنان بتوانند بهخوبی جاخالی دهند اما جاخالی دادن در بازی Hard Corps غیرممکن است. این بازی نه تنها به شکل نامتعادلی سریع است، بلکه اصلا جایی برای فرار کردن از گلولهها به بازیکن نمیدهد. پیدا کردن مکانهای خالی از گلوله در صفحهی آن هم سخت است، چه برسد به پناه بردن به آنها. بازی Hard Corps کاری میکند حتی طرفداران دوآتشهی سری کنترا که عقیده دارند این بازیها سخت نیستند هم سکوت کنند. همهی این دلایل موجب شد که این بازی را در رتبهی اول سختترین بازیهای سگا جنسیس قرار دهیم.
منبع: Den of Geeks
درود بر شما،کاملا با شما موافقم،به نظر من هم یکی از سخت ترین بازیهای سگا بازی دیکتریسی بود.من هم از سال ۱۳۷۳ تا ۱۳۷۵ طول کشید تا آن را تمام کروم.
toki سخترین بازی سگا بود
چقدررررر کیوت و بامزه و سرگرم کننده !
روان آدم رو قلقلک میدم پدرسوخته ها &@#
کسی میدونه قسمت دوم به بعد beauty and the best رو چجوری باید حل کرد؟
برام عجیبه اسم یکی از سخت ترین بازی های سگا رو ننوشتید بچه های اون دوره باید یادشون باشه بعد از آتاری میکرو اومد و بعد از میکرو سگا و نینتندو اومد که تو ایران سگا محبوبتر بود و من خوب یادمه اکثر بازی ها رو به آخر رسونده بودیم جز یک بازی سخت و اونم بازی دیک تریسی بود که تو محل ما نزدیک دو سال طول کشید تا حرفه ایا به آخر بازی برسن در مقابل بازی های این لیست Dick tracy یکی از سخت ترین بازیهای سگا بود و از خیلی از بازیهای این لیست سخت تر بود
احسنت. من مردم تا به آخرش رسیدم
بهترین بازی مبارزه ای kombat 3 ultimate بود با رمزهای خفنش یادش بخیر البته ما میگفتیم کمبات ۴
بقیه بازیها هم شینوبی ۳ شورش فوتبال گزارشگر رامبو ۳ جعبه چینی دزدو پلیس جیمز باند خرگوش سانسیت رایدرزو و چندتا تا دیگه بود ک زیاد بازی میکردیم…
Streets Of Rage 3 رو بازی کردم و تقریبا حرفه ای بودم.
Shadow Dancer رو کاملا حرفه ای بودم و کلوپ های زیادی رفتم و اصلا رقیب نداشتم.
Comix Zone رو هم حرفه ای بلد بودم.
باقیشم بازی نکردم یا خیلی کم بازی کردم.
همه بازی های سگا رو با لانچرش می تونید از لینک زیر بگیرید: