از فانتزیهای پیکسلی گرفته تا حماسههای واقعگرایانه، بازیهای ویدیویی برای دههها خاطرات ما را شکل دادهاند. آنها ما را به دنیای جدید بزرگی برده، شخصیتهای فراموشنشدنی زیادی را به ما معرفی کرد و اجازه دادهاند تا در هر ماجراجویی خارقالعادهای نقشی را برای خودمان داشته باشیم. بازیها ما را غافلگیر کرده، ترسانده، به چالش کشیده و به ما پاداش دادهاند و تعداد بی پایانی از لحظات خاص زندگی ما مربوط به دنیای بازیها فارغ از هر ژانر و پلتفرمی است. اما کدام لحظات بازیهای ویدیویی بیش از بقیه برای ما فراموش نشدنی هستند؟
شاید بهتر باشد که در ابتدا به تعریف خود از یک لحظه در بازی ویدیویی بپردازیم. در این مقاله منظور از یک لحظه، یک صحنهی واحد یا دنبالهای از صحنهها، مانع یا نقطه عطفی در بازیها است که به وضوح قابل شناسایی و تعریف باشد. یک لحظه میتواند صحنهای از یک مرحله باشد، اما یک مرحلهی کامل از شروع تا پایان را شامل نمیشود. از طرفی یک لحظه باید به نحوی از نظر عاطفی تأثیرگذار باشد و ما را هیجانزده، غافلگیر، غمگین و عصبانی کند یا آرامشبخش باشد. از طرفی هر لحظه بسته به معیارهایی نظیر تاثیر روی بازیکن و اهمیت آن برای بازی یا صنعت به طور کلی رتبهبندی شده است.
۱۰۰
همیشه پای یک فانوس دریایی در میان است
شما میتوانید هر آنچه که میخواهید در مورد سیستم مبارزات بایوشاک اینفینیت بگویید اما پایان حیرتآور بازی هنوز هم درخشان است و میتوان روی آن به عنوان یکی از برترین پایانهای این صنعت حساب زیادی باز کرد. در حالی که الیزابت به نوعی دانایی کل دست مییابد، بوکر و بازیکن را در دنیایی که به معنای واقعی کلمه در حال بازسازی و خم شدن به قدم زدن وا میدارد. استفاده از نمادینترین منطقهی بایوشاک به عنوان نقطه عطفی برای توضیح مولتیورسی که کل سری در آن اتفاق افتاده است، یک نبوغ از سوی سازندگان است و قدم زدن در «دریای درها» چیزی جز یک تجربهی نفسگیر نیست. این لحظهای است که تمام سرنخها و قطعات پازل پراکنده در بایوشاک اینفینیت را در جای خود قرار میدهد و یک روایت مبهم را به یک اثر کلاسیک علمی تخیلی تبدیل میکند.
نام بازی | BioShock Infinite |
تهیهکننده | ۲K Games |
سازنده | Irrational Games |
سال انتشار | ۲۰۱۳ |
پلتفرمها | PC, Xbox 360, PS3 |
۹۹
ملاقاتی مورد انتظار…
اولین بانوی پیشروی صنعت بازیهای ویدیویی از بیتابی خلق شد. Pac-Man در سال ۱۹۸۱ یک موفقیت متحولکننده بود و به عنوان اثری آرکید به قدری محبوب شد که هنوز هم پردرآمدترین بازی ویدیویی تاریخ است. این به دلیل عظمتی است که در طی ۳۰ سال گذشته به خاطر انداختن سکه در ماشینهای آرکید کسب کرده است. با توجه به تورم، تا به امروز بیش از ۷ میلیارد دلار درآمد کسب کرده که بیشتر آن تنها در اولین سال عرضهی آن بدست آمده است! پس از چنین موفقیت دیوانهواری، قابل درک است که کمپانی میدوی (Midway)، ناشر Pac-Man در آمریکای شمالی، بیش از حد مشتاق بود که نامکو در حالی که تقویم به سال ۱۹۸۲ میرسید، یک دنباله را ارائه دهد. در واقع آنها به قدری مشتاق بودند که در نهایت از انتظار دست کشیدند.
در نهایت یک تیم آمریکایی پذیرفت که Pac-Man موجود را به دنبالهای کاملا جدید تبدیل کند. پس از طوفان ویرایشها و ارائه به نامکو که کل پروژه را قانونی کرد، خانم پک-من در جهان مورد استقبال قرار گرفت. گیمپلی او سریعتر و متنوعتر از شوهرش بود و در دورهای میانی که در پیچ و خمهای پر از نقطهی آن میچرخید، از اولین و نمادینترین کاتسینهای بازی بود. داستان عشق سنتی پسری که با دختری ملاقات میکند، در حالی که ارواح او را تعقیب میکنند)، در نهایت به یک نوزاد کوچک ختم شد. بیبی پک از طریق لکلک به دنیا میآید تا خانوادهی پک را کامل کند.
نام بازی | Ms. Pac-Man |
تهیهکننده | Midway Games |
سازنده | General Computer Corporation |
سال انتشار | ۱۹۸۱ |
پلتفرمها | Arcade, Super Nintendo |
۹۸
سفر به کانادا
وقتی صحبت از بازیهای اقتباسی از دیگر رسانهها و به نوعی دارای مجوز میشود، بیشتر ما یاد گرفتهایم که انتظارات خود را تا حد زیادی کنترل کنیم. در واقع به ازای هر بازی عالی در این زمینه، ۲۰ انبوه زباله با نام سریهای معروف را خواهید یافت. بنابراین اینکه South Park: The Stick of Truth سرگرمکننده، خندهدار و پر ازایدههای خلاقانه بود، به شدت شگفتانگیز محسوب میشد. یکی از اینایدههای جذاب زمانی اتفاق میافتد که شخصیتهای بازی به سمت شمال نقشه و به کانادا میروند. برای اکثریت قریب به اتفاق بازی، The Stick of Truth یک اثر ساید اسکرول است که مانند انیمیشن منبع اقتباس آن به نظر میرسد.
با این حال هنگامی که از مرز شمالی عبور میکنید، بازی به یک اثر با نمایی از بالا به پایین تبدیل میشود که مانند آثار SNES به نظر میرسد. در این میان دنیای بازی پیکسلی میشود و موسیقی بازی نیز تغییراتی میکند. حتی جهانی برای کاوش وجود دارد که پر از شهرهایی مانند اوتاوا، بنف و وینیپگ است. در واقع تنها چیزی که تغییر نمیکند، طنز دلپذیر بازی است.
نام بازی | South Park: The Stick of Truth |
تهیهکننده | Ubisoft |
سازنده | Obsidian Entertainment |
سال انتشار | ۲۰۱۴ |
پلتفرمها | PS3, PC, Xbox 360, PS4, Xbox One, Nintendo Switch |
۹۷
اسب تک شاخ
وقتی بازیهای ویدیویی به حوزهی روابط دامن میزنند، نتایج اغلب مشکلساز، خندهدار یا به وضوح بد میشود. ویچر ۳ با ارائه یکی از بیمعنیترین صحنههای اینچنینی در تاریخ تصاویر متحرک، همهی این مسائل را کنار گذاشته و شاید حتی در آغوش گیرد. این صحنه پس از آن شروع میشود که گرالت و معشوقهاش ینیفر سالها از هم جدا شدهاند. شرایط آنها را بار دیگر به سمت یکدیگر سوق داده و آنها از یک ماموریت معمولی جان سالم به در میبرند. در نهایت وقتی به اتاقشان برمیگردند، مدتی با هم گپ میزنند. اگر گزینههای گفتوگوی لوند را برای گرالت انتخاب کنید، متوجه میشوید که ینیفر نیز در همین مسیر فکری است. با این حال او نمیخواهد مانند معمول عمل کند و انتخاب او یک اسب تک شاخ است. احتمالا به این دلیل که خیلی راحت است! در عوض، او بر روی یک اسب شاخدار میپرد. یک تکشاخ پر شده. گرالت نیز با او همراهی میکند. شاید بتوان گفت که تنها اثری مانند ویچر ۳ میتواند چنین چیزی را به نمایش بگذارد.
نام بازی | The Witcher 3: Wild Hunt |
تهیهکننده | CD Projekt |
سازنده | CD Projekt RED |
سال انتشار | ۲۰۱۵ |
پلتفرمها | PS4, PC, Xbox One, Nintendo Switch, PS5, Xbox Series X/S |
۹۶
تماشای تلویزیون با جنی
در یک بازی تیراندازی اول شخص به نام دارکنس که داستان آن در مورد یک قاتل مافیایی به نام جکی است که بدنش میزبان یک موجود باستانی مرموز است که میل به خشونت دارد، منطقی است که بیشتر وقت خود را صرف کشتن وحشتناک دشمنان خود کنید. در واقع به نظر نمیرسد این بازی اثری باشد که در آن زمان زیادی را برای استراحت روی کاناپه با یکی از عزیزان خود بگذرانید. با این حال در اوایل بازی، جکی و دوستش جنی برای یک شب آرام در مقابل تلویزیون کنار هم نشسته و فیلم کلاسیک سیاه و سفید To Kill a Mockingbird تماشا میکنند.
جالب است بدانید که این فیلم در واقع شروع به پخش در تلویزیون در بازی میکند. پس از گذشت مدت زمان کوتاهی، شریک زندگی شما به خواب میرود و شخصیت شما تلاش میکند که بیسر و صدا بیرون برود تا به کار خود ادامه دهد. البته شاید شما ترجیح دهید که زمان بیشتری را با جنی بگذرانید و شاید شما از طرفداران فیلمهای کلاسیک باشید و حوصلهی بلند شدن نداشته بیاشید. بازی شامل نسخهی کامل فیلم To Kill a Mockingbird است، بنابراین اگر میخواهید، میتوانید کل ماجرا را از ابتدا تا انتها تماشا کنید اما غیرعادیتر و تأثیرگذارتر از آن این واقعیت است که در چنین بازی اکشن تیره و تاریکی، میتوانیم در وهلهی اول با چنین لحظهای صلحآمیز و عاشقانه بین دو نفر روبرو شویم.
نام بازی | The Darkness |
تهیهکننده | ۲K Games |
سازنده | Starbreeze Studios |
سال انتشار | ۲۰۰۷ |
پلتفرمها | PS3, Xbox 360 |
۹۵
اوبوآ
در یک بازی پر از لحظات عجیب و غریب که بسیاری از آنها به دلیل شرایط بسیار خاص خود نیاز به بررسی دارند، کشف اوبوآ (Uboa) احتمالا نمادینترین و مهمترین بخش بازی Yume Nikki است. Yume Nikki یک بازی عجیب و غریب است. این اثر رایگان است، توسط یک توسعهدهندهی ژاپنی ساخته شده که هویت او هنوز ناشناخته است و دستورالعملهای کمی خارج از ساختار معمول دیگر بازیها شما ارائه میکند که شامل خواب، رویا و بیدار شدن است. اینکه چگونه و کجا در آن دنیاهای رویایی گم میشوید است که Yume Nikki را بسیار خاص میکند.
حتی اگر اوبوآ را اسپویل شده باشید یا مجبور شده باشید به دنبال راهنمای این رویداد باشید، افسانههایی که در جامعهی بازیهای رایگان ساخته شده است، به دلیل ماهیتی که دارند، ارزشمند هستند. برای پیدا کردن اوبوآ به خانهی شخصیت خاصی بروید، کلید چراغ او را خاموش و دوباره روشن کنید، خانه را ترک کنید و این عمل تکرار کنید. احتمال اینکه اوبوآ در اتاق ظاهر شود، ۱ در ۶۴ است. این بیشتر شبیه یکی از معدود لحظاتی است که ترس خاصی که در بیشتر قسمتهای Yume Nikki میگذرد، به چیزی ملموس، اما همچنان گیجکننده و بیگانه مثل همیشه تبدیل میشود. این در حالی است که این اتفاق در شاخهی نسبتا دلپذیری از رویاپردازی بازی رخ میدهد.
نام بازی | Yume Nikki |
تهیهکننده | Kikiyama |
سازنده | Kikiyama |
سال انتشار | ۲۰۰۴ |
پلتفرمها | Android, PC |
۹۴
اولین ارتباط با بیگانگان
بازی Elite Dangerous یک اثر آنلاین شبیهساز پرواز فضایی است که در آن بازیکن نقش یک خلبان یک سفینهی فضایی را بر عهده میگیرد و در مقیاس واقعی ۱:۱، نمایشی از کهکشان راه شیری در جهانی باز را بررسی میکند. این بازی اولین بازی از این سری است که در آن با اقدامات بازیکنان بر داستان روایی دنیای پایدار بازی تأثیر میگذارد. در این بازی اولین ارتباط با بیگانگان در نوع خود جالب است. در واقع این چیزی نیست که قرار است اتفاق بیفتد. شما در حال پرواز در فضا هستید و یک بیگانه کشتی فضایی شما را از کار میندازد و به طرز شومی در مقابل شما ظاهر میشود. این در حالی است که شما درمانده تماشا کرده و در بهت ماندهاید که چه اتفاقی افتاده است.
سفر در هایپراسپیس در این بازی همیشه اساسا شامل یک صفحهی بارگیری بوده است. شما از طریق یک سیستم ستارهای به منظومه دیگر پرتاب میشوید، چراغهای چشمک زن و رنگهای هایپراسپیس با سرعت در کنار پنجرههای سفینهی شما حرکت میکنند تا با بارگیری سیارات جدید در بازی، خستگی اندکی کاهش یابد. با این حال به طور ناگهانی و بدون هشدار، دیگر فقط یک صفحه نمایش مربوط به لودینگ نداریم. تصور کنید اگر برای هر بازی دیگری این اتفاق بیفتد. تصور کنید که در حال بارگیری در یک منطقه جدید از ویچر یا آنچارتد هستید که ناگهان صفحهی لودینگ شروع به خراب شدن میکند و باسی وجود دارد که هرگز ندیدهاید و هیچ کس حتی نمیدانسته او اکنون به شما خیره شده و باید با آن مبارزه کنید. این تقریبا شبیه چیزی است که در بازی تجربه میکنید، با این تفاوت که فراوانی سفرها، آن را به یک کار کاملا عادی برای بازیکنان تبدیل کرده بود. اولین باری که به این رویداد مواجه میشوید، وحشتناک است و با نگاهی به قبل حتی میتوان نشانهای از برخوردهای بیشتر با بیگانگان در آینده پیدا کرد.
نام بازی | Elite: Dangerous |
تهیهکننده | Frontier Developments |
سازنده | Frontier Developments |
سال انتشار | ۲۰۱۴ |
پلتفرمها | PC, Xbox One, PS4 |
۹۳
خیانت لنس ونس
جیتیای: وایس سیتی زمانی شروع میشود که تامی ورسیتی از زندان آزاد میشود و رئیس مافیای قدیمیاش او را برای راهاندازی یک شرکت جنایی به معاونت شهر میفرستد. اینجاست که با لنس ونس آشنا میشوید، مردی که با هدف شما همدردی میکند. در نهایت شما دو نفر یک اتحاد تشکیل میدهید که در طول بازی به دوستی تبدیل میشود. او حتی رقص لنس ونس ساخت خود را به شما نشان میدهد! مانند بسیاری از داستانهای جنایی، این رابطه در نهایت از بین میرود.
در طول بازی، تامی به طرز باورنکردنیای قدرتمند شد و حتی اعلام کرد که تجارت ورسیتی تماما متعلق به او است. این در نهایت لنس را شکست و او به رئیس تامی از تقلبی بودن پول در طول معاملهی موارد مخدر ماموریت Keep Your Friends Close اطلاع داد و به بهترین دوست سابق خود خیانت کرد. این لحظهی شگفتانگیزی است که احتمالا ورسیتی باید آن را میدید. اکنون علاوهبر اینکه باید از خانهی خود در برابر طوفان مردان سانی دفاع کنید، باید دوست خود لنس را به خاطر خیانت بکشید.
نام بازی | Grand Theft Auto: Vice City |
تهیهکننده | Rockstar Games |
سازنده | Rockstar North |
سال انتشار | ۲۰۰۲ |
پلتفرمها | PS2, PC, Xbox |
۹۲
گرفتن شمشیر نوری
اولین باری که پس از Return of the Jedi، یک نبرد با محوریت شمشیر نوری فیلمبرداری شد، در Jedi Knight: Dark Forces ۲ در سال ب.ئ۱۹۹۷. در حالی که Dark Forces اغلب به عنوان یک کلون از Doom نادیده گرفته میشد، دنبالهی آن ویدیوهایی فول موشن را با بازیگران حرفهای، پشتیبانی چند نفره و یک کمپین عظیم نشان داد. این دنباله شاید در حال حاضر به عنوان اولین بازیای شناخته شود که گیمرها با آن برای اولین بار احساس قرار گرفتن در نقش یک جدای در یک بازی ویدیویی را تجربه کردند.
در بخشی از بازی شخصیت اصلی سری، کایل کاتارن، سرانجام وارد خانهی پدرش میشود و شمشیر نوری خود را پیدا میکند. کاتسین این بخش با صحنههایی فوقالعاده رضایتبخش با یک کنترل از راه دور جنگی مانند آنچه که لوک در A New Hope استفاده کرد به پایان میرسد! در واقع ناگهان شما در حال منحرف کردن انفجارهای لیزری هستید و برای برخی از قدرتهای فورس آماده میشوید. سفر شما به عنوان یک شوالیهی جدی جدای با اولین باری که شمشیر نوری را تکان میدهید، شروع میشود.
نام بازی | Jedi Knight: Dark Forces 2 |
تهیهکننده | LucasArts |
سازنده | LucasArts |
سال انتشار | ۱۹۹۷ |
پلتفرمها | PC |
۹۱
تغییر نهایی
در وهلهی اول Rez یک بازی استاندارد سبک آرکید به نظر میرسد. شما کنترل یک شخصیت بلوکی را در اختیار دارید که در فضا شناور است و دشمنان را باریتم موسیقی الکترونیکی بازی منفجر میکند. اگر خوب بازی کنید، دشمنان را از بین ببرید و از حملات جاخالی دهید، متوجه خواهید شد که شخصیت شما به تدریج شروع به تغییر میکند و مربعهایی که در ابتدا بدن شما را میساختند به شکل واقعیتری تبدیل میشوند. مانند یک حرفهای به بازی کردن ادامه دهید و با اشکسنس متالیک پاداش خواهید گرفت که چیزی شبیه به ظاهر موجسوار نقرهای است. فرم بعدی شما را در موقعیت نیلوفر آبی قرار میدهد، گویی به حالت Zen رسیدهاید. در هر مرحله، اگر شروع به از دست دادن ضربات کرده یا ضربهای دریافت کردید، میتوانید به فرم قبلی برگردید. رسیدن به این مرحله سخت است اما اگر پشتکار داشته باشید و با دقت بازی کنید، شخصیت شما به شکل نهایی خود تغییر میکند که یک کرهی تاریک است که توسط امواج صوتی ناهموار احاطه شده است.
نام بازی | Rez |
تهیهکننده | Sega |
سازنده | United Game Artists |
سال انتشار | ۲۰۰۱ |
پلتفرمها | Dreamcast, PS2, Xbox 360, PS4, PC, Android, Oculus Quest, PS5 |
۹۰
مانکنهای مرکز خرید
هنگامی که ایکسباکس ۳۶۰ برای اولین بار عرضه شد، گیمرها مشتاق بودند تا دریابند که این سختافزار قدرتمند جدید چه نوع تجربیاتی را میتواند ارائه دهد. یکی از بازیهای زمان عرضهی این کنسول، Condemned: Criminal Origins بود که یک بازی ترسناک دربارهی یک مامور افبیآی که در جستوجوی یک قاتل زنجیرهای است، محسوب میشود. در یک نقطه متوجه میشوید که در شب در حال عبور از یک مرکز خرید هستید و طبیعتا تنها منبع نور چراغ قوهی شماست. همانطور که منطقه را کاوش میکنید، احتمالا نمیتوانید متوجه انبوهی از مانکنها شوید که در یک ردیف پشت یک مانع ایستادهاند.
مانکنها در تاریکی همیشه ترسناک هستند، اما وقتی برمیگردید، صدایی عجیب میشنوید. اگر به عقب نگاه کنید، مانکنها را خواهید دید که پشت سر شما صف کشیدهاند و این بار بسیار نزدیکتر از قبل هستند. همانطور که ادامه میدهید، مانکنها مرتبا جای خود را تغییر میدهند و راه بازگشت شما را مسدود میکنند. این یک سکانس فراموش نشدنی است که ترفندهای مشابهی با آن در سایر بازیهای ترسناک به عنوان ادای احترامی هوشمندانه ظاهر شدهاند.
نام بازی | Condemned: Criminal Origins |
تهیهکننده | Sega |
سازنده | Monolith Productions |
سال انتشار | ۲۰۰۵ |
پلتفرمها | Xbox 360, PC |
۸۹
شکست اولمک
برای بازیکنان تازه کار، Spelunky ممکن است دشوار باشد و احتمالا در عرض ۳۰ ثانیه و زمانی که بازی تلهها و دشمنان خود را نشان داده میمیرند و این فقط مربوط به اولین و آسانترین منطقهی است. اما همانطور که ادامه میدهید، از هر مرگی درس میگیرید و وقتی هر مرحله را به پایان میرسانید و به مرحلهی بعدی میروید، حس موفقیت خاصی به شما دست میدهد. به همین دلیل، در نهایت مبارزه و شکست دادن اولمک باورنکردنی است. در واقع پس از گذشت زمان بسیار و پس از این همه مرگ، سرانجام به نبرد نهایی میرسید که اوج تمام تلاش شماست. و
بدون شک شما احتمالا دهها بار دیگر در حال مبارزه با او خواهید مرد، اما در نهایت رسیدن به پایان همچنان مانند یک دستاورد بزرگ به نظر میرسد، به خصوص وقتی به روزهای اولیهتان در بازی نگاه کنید. اولمک هر مهارتی را که یاد گرفتهاید آزمایش میکند، به شما یاد میدهد محتاط باشید و شکست دادن او به خودی خود یک معما است زیرا نمیتوانید به طور معمول به او آسیب برسانید و در عوض باید بفهمید که چگونه او را مجبور کنید در گدازه زیرش بیفتد. البته یک باس مخفی دیگر در منطقهی Spelunky’s Hell پنهان شده است، اما هیچ چیز با اولین لحظهای که با سر طلایی اولمک برخورد کردید، شباهت ندارد.
نام بازی | Spelunky |
تهیهکننده | Mossmouth, LLC |
سازنده | Mossmouth, LLC |
سال انتشار | ۲۰۰۸ |
پلتفرمها | PC, Xbox 360, PS3, PS4, PS Vita, Switch |
۸۸
ساموس کلاه خود را بر میدارد
با داستانسرایی سینمایی امروزی در بازیهای ویدیویی، پیچشهای داستانی یک اتفاق عادی است. هر چند ۳۰ سال پیش، فناوری بازیهای دههی ۸۰ فرصت زیادی برای چنین لحظات شوکهکننده و شگفتانگیزی باقی نمیگذاشت. بنابراین، اولین نسخه از متروید، رونمایی بزرگ خود را از طریق کتابچه راهنمای خود انجام داده و داستان بازی و قهرمان آن، ساموس آران را بازگو کرد، در حالی که به طور بیخطری از ضمایر مذکر برای اشاره به شکارچی جایزه بگیر استفاده میکرد.
با این حال، گیمرهایی که مهارت و ارادهی کافی داشتند تا بتوانند تمام سیاره زبس را بپیمایند و Mother Brain شوم را به اندازه کافی سریع شکست دهند، با یک سکانس تیتراژ پایانی مواجه شدند که حقیقت را فاش کرد. در این سکانس ساموس کلاه خود را برداشت و فاش کرد که او در تمام مدت یک زن بوده است!
نام بازی | Metroid |
تهیهکننده | Nintendo |
سازنده | Nintendo R&D1 |
سال انتشار | ۱۹۸۶ |
پلتفرمها | Famicom Disk System, Nintendo Entertainment System, Game Boy Advance, Arcade |
۸۷
مقدمهی Prey
از آنجایی که بازیهای ویدیویی از نظر ظاهر و گسترهی سینمایی بیشتر و بیشتر شدهاند، فشار برای ارائهی یک تجربهی با کیفیت آن هم درست از اولین ثانیههای تجربهی شما افزایش یافته است. برخی از بازیها به خوبی توجهی شما را به خود جلب میکنند و داستانی قوی را برای آغاز رقم میزنند. برخی اولین حرکت خود را خوب انجام نداده و اغلب تاثیر همه چیز را از بین میبرند. یکی از بزرگترین سکانسهای افتتاحیه در تاریخ صنعت، به نسخهی ۲۰۰۶ سری Prey تعلق دارد. با آغاز در یک دستشویی کثیف، با تامی توادی، قهرمان داستان، در حالی که با انعکاس خود در آینه صحبت میکند، ملاقات میکنیم.
بلافاصله مشخص میشود که او از زندگی فعلی خود خسته شده است و چیزی جز این نمیخواهد که زادگاهش را پشت سر بگذارد اما دوست دخترش جلوی او را گرفته است و میخواهد در جایی که همیشه زندگی میکرد بماند و ناگهان همه چیز تغییر میکند. بیگانگان به معنای واقعی کلمه ساختمان را از هم جدا میکنند و او دوست دختر و پدربزرگش را در محل میربایند. در نهایت داستانی که برای مدت کوتاهی به نظر میرسید که در مورد ترک خانه است، به سرعت به یک مبارزهی ناامیدکننده برای بازگشت به آنجا تبدیل شده است.
نام بازی | Prey |
تهیهکننده | ۲K Games |
سازنده | Human Head Studios |
سال انتشار | ۲۰۰۶ |
پلتفرمها | PC, Xbox 360 |
۸۶
داربازی با یک روح
ماجراجویی Oxenfree پر از لحظات به یاد ماندنی است. از تعاملات آرام و تکاندهندهی شخصیتها تا نمایشهای وحشتناک ماوراء الطبیعه به خوبی بازیکنان را جذب خواهد کرد. با این حال هنگامی که درگیر یک داربازی علیه یکی از ساکنان ماوراء طبیعی جزیره میشویم، حس و حال متفاوتی دارد. چیزی که با آثار شوم دست روی یک تخته با گچ شروع میشود، به سرعت به یک بازی با شبح تبدیل میشود که دانش شما را از جزیره آزمایش میکند. بازی شروع به شکستن دیوار چهارم میکند و کل صفحه وارونه میشود. تنش زمانی به اوج میرسد که یک پاسخ اشتباه باعث تسخیر دوستان شما میشود و فضا پر از فریادهای آنها میشود. حس ترس و وحشتی که این بازی از خود متصاعد میکند، Oxenfree را یکی از هوشمندانهترین بازیهای ماجراجویی اخیر میکند.
نام بازی | Oxenfree |
تهیهکننده | Night School Studio |
سازنده | Night School Studio |
سال انتشار | ۲۰۱۶ |
پلتفرمها | PC, Xbox One, PS4, iOS, Android, Nintendo Switch |
۸۵
مبارزه با سایبردیمون
پس از کشتار وحشیانهی نازیها در Wolfenstein 3D که با مرگ وحشتناک خود آدولف هیتلر به اوج خود رسید، استودیوی اید سافتور مجبور شد به اعماق جهنم روی آورد تا گروه دیگری از دشمنان را برای مقابله با بازیکنان در بازی تیراندازی اول شخص بعدی خود، یعنی Doom پیدا کند. مجموعه دشمنان سرکش Doom که ارزش نابودی با اره برقی را دارند، متنوع و منزجر کننده است اما هیچ کدام به اندازهی دشمن نهایی بازی، ترسناک نیستند.
سایبردیمون (Cyberdemon) یک موجود عظیم الجثه است که به جای بازوی راست یک موشک انداز و یک پای راست کاملا سایبرنتیک دارد. چیزی که در سال ۱۹۹۳ رویارویی با سایبردیمون را به یک لحظهی به یاد ماندنی تبدیل کرد، این واقعیت بود که کتابچه راهنمای بازی به همهی دشمنان بازی به جز او اشاره کرده بود.
نام بازی | Doom |
تهیهکننده | id Software |
سازنده | id Software |
سال انتشار | ۱۹۹۳ |
پلتفرمها | MS-DOS |
۸۴
معمای جیندوش
توسعهدهندگان بازی عاشق قرار دادن پازل جلوی بازیکنان هستند. با این حال معمای جیندوش (Jindosh) در دیسآنرد ۲ یک معمای معمولی نیست چرا که بسیار درگیرکننده بوده و نیاز به کار بسیار بیشتری از سوی بازیکن دارد. این معمایی است که روی یک در قفل شده در عمارت جیندوش پیدا میکنید. این پازل به شکل داستانی در مورد یک مهمانی شام است که جزئیات مبهم در مورد پنج شرکتکننده را به شما میدهد. وظیفهی شما این است که اطلاعات ارائه شده را بررسی کرده و بفهمید که میراث متعلق به کدام شرکتکننده است. این پازل تصادفی است، بنابراین نمیتوانید به دنبال راه حل آن به صورت آنلاین باشید. خوشبختانه یک جایزه یا دستاورد مناسب در انتظار کسانی است که تلاش میکنند تا خودشان راه حل را پیدا کنند. در نهایت در یک بازی که حول محور یافتن راههای خلاقانه برای کشتن مردم میچرخد، پازلی که درگیرکننده است، یک سورپرایز جالب اما خوشایند محسوب میشود.
نام بازی | Dishonored 2 |
تهیهکننده | Bethesda Softworks |
سازنده | Arkane Lyon |
سال انتشار | ۲۰۱۶ |
پلتفرمها | PS4, PC, Xbox One |
۸۳
خیانت لوگین
بازی Dragon Age: Origins در حالی شروع میشود که شخصیت شما از هر کلاس و نژادی که انتخاب میکنید، به سمت نگهبانان خاکستری (Grey Wardens) میرود. همهی این کمپینهای چند ساعته زمانی که با دانکن به اوستاگار سفر میکنید تا با تاریکسپون مبارزه کنید، با هم به نوعی همگرا میشوند. ارتش لوگین قرار است به مبارزه با دارک اسپاون، شرورهای بزرگ بازی کمک کند اما وقتی زمانش فرا میرسد، لوگین به جناح دشمن حمله نمیکند و در عوض دستور عقب نشینی میدهد در این میان کیل کیلان و دانکن کشته میشوند.
مرگ دانکن به خصوص دردناک است، زیرا مهم نیست که شما با چه داستانی شروع کردهاید، او نه تنها زندگی شما را نجات داده، بلکه شما را وارد نگهبانان خاکستری کرده است. این خیانت از نظر داستانی نیز اهمیت دارد. شما اکنون یکی از آخرین نگهبانان خاکستری هستید که قادر به شکست دادن دارک اسپاون هستید. اکنون پادشاهی وجود ندارد و بنابراین لوگین قدرت را بدست میگیرد و نگهبانان خاکستری را برای همه چیز مقصر میداند! بازیکن بقیهی بازی را صرف جذب متحدان و منابع مختلف برای سرنگونی لوگین و توقف دارک اسپاون میکند اما در نهایت، مانند دیگر آثار بایوور، شما باید سرنوشت لوگین را تعیین کنید. آیا او برای وارد نشدن به یک نبرد ناامیدکننده، ترسو یا باهوش بود؟ آیا نگهبانان خاکستری خیلی قدرتمند بودند؟ آیا او باید اعدام شود یا اجازهی زندگی پیدا کند؟ پاسخ این سوالات را شما باید بدهید.
نام بازی | Dragon Age: Origins |
تهیهکننده | Electronic Arts |
سازنده | BioWare |
سال انتشار | ۲۰۰۹ |
پلتفرمها |
PC, Xbox 360, PS3 |
۸۲
قرار با پاپیروس
لحظات شگفتانگیز و جذاب زیادی در بازی Undertale وجود دارد. این یک بازی با اتمسفری سنگین است، اما لحظاتی مانند قرار با پاپیروس به جذابیت آن کمک میکند. این صحنهی عاشقانهی خندهدار با اسپاگتی یکی از بهترین روابط را در بازی برقرار میکند. بررسی موزهی مواد غذایی او، ملاقات با سنگ حیوان خانگیاش و رفتن به اتاقش مقدمهای عالی برای یک قرار واقعی است. همه چیز به طرز خندهداری انجام میشود. در این میان مانند تقریبا هر کاری که پاپیروس انجام میدهد، اعتراف نهایی او نیز عجیب و شیرین است. در نهایت اگرچه این مسیر در بازی اختیاری است، اما قطعا یکی از تجربیات ضروری است که باید در بازی داشته باشید.
نام بازی | Undertale |
تهیهکننده | Toby Fox |
سازنده | Toby Fox |
سال انتشار | ۲۰۱۵ |
پلتفرمها | PC, PS4, PlayStation Vita, Nintendo Switch, Xbox One |
۸۱
پیدا کردن هتل
زمانی که هتل را در لیمبو کشف میکنید، قبل از آن با عنکبوتهای غولپیکر، بچههای قاتل، انواع تلههای مرگ مکانیکی و کرمهای انگلی کنترلکنندهی ذهن مواجه شدهاید. لیمبو اثری که شما را دقیقا به وسط این دنیای سیاه و سفید وحشتناک میبرد و از شما انتظار دارد بدون توضیح در آن حرکت کنید، اما به دلایلی تا زمانی که به هتل با حروف نئونی غول پیکر و در حال فرو ریختن آن نرسیدهاید، شروع به سوال کردن در مورد جایی که هستید نمیکنید. در دنیایی سیاه و سفید و شبحوار که شبیه پسزمینهی یک فیلم ترسناک اکسپرسیونیستی آلمانی است، برخورد با چیزی بسیار آشنا و پیش پاافتاده تقریبا شگفتانگیزتر از عجیبترین و کشندهترین دشمنان آن است.
نام بازی | Limbo |
تهیهکننده | Microsoft Game Studios |
سازنده | Playdead |
سال انتشار | ۲۰۱۰ |
پلتفرمها | Xbox 360, PS3, PC, OS X, Linux, Xbox One, PS4, PS Vita, Nintendo Switch, iOS, Android |
۸۰
سوپر گراویتی
در طول بازی Half-Life ۲، سلاح گراویتی گان (Gravity Gun) به راحتی به بخشی برجسته از ابزارهای شما تبدیل میشود زیرا روشهای تقریبا نامحدودی برای استفاده از آن هم در مبارزه و هم در حل پازل وجود دارد. با این حال وقتی به نزدیکی پایان بازی میرسید، در محدودههای به نوعی استریل سیتادل، به نظر میرسد که این ابزار مبتکرانه کمتر و کمتر مفید است و شما را مجبور میکند به سلاحهای سنتیتری تکیه کنید. سپس، در یک حرکت هوشمندانه، از شر تمام سلاحهایی که به سختی بدست آوردهاید، خلاص میشوید و فقط یکی برای شما میماند. حال شما باید هر جوری شده با این سلاح دشمنان را نابود کنید و همواره چیزی برای جذب آن با سلاح پیدا کنید.
نام بازی | Half-Life 2 |
تهیهکننده | Valve |
سازنده | Valve |
سال انتشار | ۲۰۰۴ |
پلتفرمها |
PC, Xbox, Xbox 360, PS3, Linux, Android |
۷۹
حادثهی دروازهی خشم
فقط تعداد معدودی از بازیها میتوانند جوامع قوی و فعال از بازیکنان را برای بیش از یک دهه به رخ دیگر آثار بکشند. به لطف بازیکنان و محتویات منظم، World of Warcraft توانسته است سرورهای خود را از سال ۲۰۰۴ تاکنون فعال نگه دارد. بستههای الحاقی ذکر شده ایدهها، مناطق و داستانهای جدید را به بازی القا کردهاند. هیجانانگیزترین لحظه در تاریخ بازی و یکی از عجیبترین لحظات در تاریخ صنعت در در سال ۲۰۰۸ در بستهی بازی Wrath of the Lich King اتفاق افتاد.
این در طول صحنهای اتفاق میافتد که کمتر از پنج دقیقه طول میکشد، اما مملو از لحظاتی است که تکاندهنده است. لرد بولوار فورداگون ارتش اتحاد خود را در دروازهی خشم جمع کرده است تا لیچ کینگ و ارتشش را محاصره کند. درست زمانی که به نظر میرسد همه چیز طبق برنامه پیش رود، درانوش سورفنگ و ارتش هورد او وارد میشوند و به دنبال اتحاد برای مقابله با شر بزرگتر اسکورج هستند و به نظر میرسد که آنها پیروز خواهند شد اما زمانی که ارتش رها شده در صخرههای بالا ظاهر میشود و ابری از طاعون جدید باریده و تقریبا همه را در میدان جنگ میکشد، شرایط عوض میشود.
نام بازی | World of Warcraft: Wrath of the Lich King |
تهیهکننده | Blizzard Entertainment |
سازنده | Blizzard Entertainment |
سال انتشار | ۲۰۰۸ |
پلتفرمها | PC, OS X |
۷۸
اسپانیاییها هرگز آنجا را ترک نکردند
در سال ۲۰۰۷، واضح بود که آنچارتد ادای احترامی به فیلمهای کلاسیک مانند فیلمهای ایندیانا جونز است. با این حال اولین باری که بازی را انجام میدادید هنوز مشخص نبود که کدام قسمتها را از منبع الهامش قرض میگیرد. نیتن دریک یک قهرمان خردمند است که همیشه به دنبال یک ماجراجویی جدید در جهانگردی شامل آرتیفکتهای باستانی است. همراه او النا، روزنامهنگاری و در نهایت عشقی است که در مورد حمله به آدمهای بد، ابایی ندارد. با این حال تنها صحنهای که آنچارتد را بهعنوان یک داستان جذاب برای عصرها تثبیت میکند، لحظهای است که متوجه میشویم این فقط یک داستان دربارهی شکارچیان گنج نیست. وقتی همهی شخصیتها کنار گنجی که به دنبالش بودند جمع میشوند، هیجان به بیشترین حد خود میرسد.
راز بزرگ زمانی کشف میشود که گابریل رومن به عنوان آنتاگونیست داستان گنج الدورادو را باز میکند. او به جای یافتن ثروتی فراتر از بزرگترین رویاهایش، جسد مومیایی شده غبار آلودی را پیدا میکند. معلوم میشود هرکسی که در جستجوی گنج تا این حد رسیده است، تسلیم نفرین الدورادو شده و به جهش یافتههای خشمگین تبدیل شده است. در ادامه جهشیافتههای خشمگین که تشنهی خون هستند، از گودالی نزدیک بیرون میآیند. قهرمانان داستان به سختی زنده میمانند و اکنون با یک دشمن ماوراء طبیعی جدید روبرو هستند. این یک صحنهی هیجانانگیز است که به شما امکان میدهد متوجه شوید که در حال تجربهی سفر عجیبی هستید که لزوما ریشه در واقعیت ندارد.
نام بازی | Uncharted: Drake’s Fortune |
تهیهکننده | Sony |
سازنده | Naughty Dog |
سال انتشار | ۲۰۰۷ |
پلتفرمها | PS3 |
۷۷
نبرد نینجاها
کاتسینها از سر ناچاری در بازیهای ویدیویی رایج شدهاند. اگرچه برخی از بازیها به طرز ماهرانهای روایتهای خود را در گیمپلی خود گنجاندهاند، اما مواقعی وجود دارد که تجربه داستانگویی شبیه به یک فیلم را میتوان تنها با ایجاد لحظاتی موقتی در بازیها مانند فیلمها بدست آورد. این لحظهها تمام کنترل را از شما سلب میکنند و فقط مجبور میشوید صحنههایی را تماشا کنید. برای مدتی اگرچه بازیهای آرکید اولیه مانند پک من و دانکی کونگ دارای سکانسهای داستانی کوچکی بودند اما، پیشگام واقعی صحنههای سینمایی، همانطور که بسیاری از شما احتمالا میدانید، بازی تیم نینجا بود.
صحنههای اکشن این بازی سریع و هیجانانگیز هستند اما صحنههای آرام و متفکرانهای که به عنوان لحظاتی با ریتم آهستهتر بین این مراحل اکشن وجود داشتند، معمولا حاوی تبادل سادهی دیالوگ بین شخصیتها بود. در این میان بزرگترین و نمادینترین صحنهی بازی، اولین کاتسین آن است یعنی صحنهای کاملا بیکلام که دو نینجا را در حال درگیری در یک میدان با ماه در پسزمینه به تصویر میکشد. آن دو میپرند، تیغههای آنها در هوا به هم برخورد کرده و وقتی فرود میآیند، یکیایستاده میماند و دیگری روی زمین میافتد. این صحنه مرگ پدر ریو هایابوسا، شخصیت اصلی بازی را نشان میدهد و پایه و اساس یک انتقام را ایجاد میکند.
نام بازی | Ninja Gaiden |
تهیهکننده | Tecmo |
سازنده | Tecmo |
سال انتشار | ۱۹۸۸ |
پلتفرمها | NES, PC, SNES |
۷۶
تونل مایکروویو
هیچ کمبودی از نظر لحظات نمادین در سری متال گیر سالید وجود ندارد. اما یکی از دراماتیکترین سکانسهای آن در اواخر متال گیر سالید ۴ اتفاق میافتد. اسنیک با سرعت بالایی در حال پیر شدن است و در این میان ماموریت او مختل کردن شبکهای است که به میهن پرستان در کنترل رویدادهای جهان کمک میکند. اسنیک پیر و مریل تا زمانی که به مرکز کنترل شبکه نزدیک میشوند، در دشمن مبارزه میکنند. هرچند برای رسیدن به آن، اسنیک باید از راهرویی عبور کند که با امواج مایکروویو تجهیز شده است. این بدان معنی است که او اساسا در این فرآیند پخته میشود. پس از خداحافظی پر از اشک با مریل، اسنیک در حالی که جلوی هجوم نیروهای دشمن را میگیرد به طرف راهرو میرود.
آنچه در ادامه میآید، سکانسی فراموش نشدنی است. مکالمات با دوستان قدیمی در ذهناسنیک طنین انداز میشود، گویی که زندگی او از جلوی چشمانش رد میشود. وقتی وارد راهرو میشود، گرما شدید است و اسنیک با هر قدمش درد میکشد. سپس با دو نیم شدن صفحه نمایش، آهنگ غمانگیزی شروع میشود و در حالی که اسنیک در راهرو به جلو میرود، سایر شخصیتها برای پشتیبانی او در بالای صفحه میجنگند. در واقع همانطور که میبینید متحدان خود توسط دشمن غرق آتش میشوند، باید دکمهی مثلث را فشار دهید تا اسنیک حرکت کند.ب ه هر طریقی که شده اسنیک از آن عبور میکند و هنگام خروج از راهرو با استفراغ روی زمین میافتد. بازیکنان در این صحنه بدون شک شاهد یکی از قدرتمندترین و پیروزمندانهترین سکانسهای تاریخ صنعت بازی بودند.
نام بازی | Metal Gear Solid 4 |
تهیهکننده | Konami |
سازنده | Kojima Productions |
سال انتشار | ۲۰۰۸ |
پلتفرمها | PS3 |
۷۵
کشف کهکشانی آشنا
برخی از بهترین لحظات در بازی آنهایی هستند که شما را با حسی از آشناپنداری مواجه میکنند. در سریهای طولانی، استفادهی مجدد عاقلانه از یک صحنه از قسمتهای قبلی میتواند شکلی باورنکردنی از نوستالژی را در ذهن بازیکن ایجاد کند. این حسی بود که بازیکنان سوپر ماریو گلکسی ۲ با اشارهی باورنکردنی آن به سوپر ماریو ۶۴ یعنی The Throwback Galaxy مواجه شدند. این یک بازسازی کامل و بهبود یافته از منطقهی Whomp’s Fortress بود که برای اولین بار به عنوان دومین مکان شکار ماریو برای ستارههای قدرت آن هم ۱۴ سال قبل دیده میشد. مانند قبل، یک پادشاه عظیم الجثه بر منطقه فرمانروایی کرد، اگرچه مبارزه با او در بار دوم حماسیتر بود!
نام بازی | Super Mario Galaxy 2 |
تهیهکننده | Konami |
سازنده | Kojima Productions |
سال انتشار | ۲۰۰۸ |
پلتفرمها | PS3 |
۷۴
ساندویچ گناهکار
کرهی بادام زمینی و عسل، ژامبون و پنیر خود را در سطل زباله بیندازید. آن ساندویچهای قدیمی دیگر مناسب شما نیستند! ساندویچ گناهکار همان چیزی است که شما نیاز دارید. شاید بپرسید در یک ساندویچ گناهکار چیست؟ اگر Deadly Premonition را بازی کرده باشید، احتمالا میدانید که این بهترین ساندویچ جهان است. بازی Deadly Premonition که مشخصا با بودجهی اندکی و با الگوبرداری از Twin Peaks ساخته شده است، حاوی یک معمای قتل است که در شهر کوچکی به نام Greenvale رخ میدهد. در بازی شما در نقش مامور افبیآی به نام فرانسیس یورک مورگان قرار میگیرید که برای تحقیق دربارهی یک قتل فرستاده شده است.
این بازی در سبک ترسناک و کمدی تاریک است زیرا در آن با ساکنانی عجیب و غریب در شهر روبرو میشوید اما شاید عجیبترین قسمت زمانی اتفاق بیفتد که شما و یک معاون محلی برای ناهار در یک غذاخوری بنشینید. درست بعد از اینکه غذای خود را سفارش دادید، مردی که ماسک ضد گاز پوشیده به نام آقای استوارت وارد میشود و از دستیارش میخواهد ساندویچ مورد علاقهاش را سفارش دهد. ساندویچ مورد نظر از نان، بوقلمون، مربای توت فرنگی و غلات تشکیل شده است. مامور مورگان با شنیدن این درخواست عجیب، آن را یک ساندویچ گناهکار مینامد؛ یک وعدهی غذایی به قدری عجیب که فقط میتوان آن را به عنوان نوعی تنبیه خود خواسته سفارش داد. هرچند آقای استوارت که اصرار دارد مورگان آن را امتحان کند، میگوید که اینطور نیست. مورگان این کار را میکند و از مزهی آن راضی است و حتی سفارش خود را به ساندویچ گناهکار تغییر میدهد. این کاتسین آنقدر عجیب و به یاد ماندنی است که حتی اگر فکر نمیکنید که Deadly Premonition یک شاهکار کالت است، ممکن است به هر حال از خودتان با یک ساندویچ گناهکار پذیرایی کنید.
نام بازی | Deadly Premonition |
تهیهکننده | Ignition Entertainment |
سازنده | Access Games |
سال انتشار | ۲۰۱۰ |
پلتفرمها | Xbox 360, PS3, PC, Nintendo Switch |
۷۳
مبارزه با پوزئیدون
هیچ بازی مانند سری بازیهای گاد آو وار نمایشهایی در مقیاس بزرگ ندارد. دو قسمت اول اسطورههای یونان باستان را به گونهای زنده کردند که به نظر سخت میرسید که بازی دیگری بتواند از آنها بهتر عمل کند اما زمانی که گاد آو وار ۳ برای پلیاستیشن ۳ عرضه شد، دقیقا همین کار را کرد. کل مرحلهی اول یک شگفتی از طراحی است، زیرا کریتوس هنگام بالا رفتن از کوه مرتفع المپوس سوار بر تایتان گایا میشود. همانطور که گوشت خاکی تایتان در زیر شما میآید، قبل از رویارویی با لوایتان، یک جانور اسطورهای عظیم که از آب ساخته شده است، راه خود را از میان انبوهی از دشمنان جدا میکنید. اما اگر فکر میکردید که مقیاس نبرد لوایتان بزرگترین است، شک در اشتباهید.
در یک موج بزرگ، خود پوزئیدون از آب بیرون میآید و از کوه بالا میرود تا جایی که شما مجبور میشوید به گایا بچسبید. پوزئیدون نه تنها یک موجود شگفتانگیز عظیم است، بلکه سوار بر گلهای از لوایتانها نیز میآید. این نبرد چند قسمتی یک مایلی بالاتر از کوه المپوس در جریان است و شما و گایا با هم کار میکنید تا او را متوقف کنید. این یک باس فایت خیرهکننده است که هر کسی که بازی را انجام دهد به این راحتی آن را فراموش نخواهد کرد.
نام بازی | God of War 3 |
تهیهکننده | Sony |
سازنده | Santa Monica Studio |
سال انتشار | ۲۰۱۰ |
پلتفرمها | PS3, PS4 |
۷۲
انهدام یک AT-AT
در زمانی که نینتندو با انتشار نینتندو ۶۴ در سال ۱۹۹۶ به طور کامل به بازیهای سه بعدی جهش کرد، فیلم امپراتوری ضربه میزند بیش از ۱۶ سال سن داشت. علیرغم چند تلاش قبلی برای اقتباس از صحنهی اکشن ابتدایی این فیلم از جنگ ستارگان، یعنی نبرد هات، هیچ اثری نتوانسته بود حس پرتاب قلاب و کابل یدک کش و پیچیدن آن دور پاهای رباتهای غول پیکر AT-AT و تماشای سقوط آن را به تصویر بکشد. Shadows of the Empire اولین اثری بود که این کار را به درستی انجام داد و آن را در یکی از اولین ماجراجوییهای منتشر شده برای نینتندو ۶۴ انجام داد.
نام بازی | Star Wars: Shadows of the Empire |
تهیهکننده | Nintendo |
سازنده | LucasArts |
سال انتشار | ۱۹۹۶ |
پلتفرمها |
Nintendo 64, PC |
۷۱
کشف مینروا
سالها پیش اساسینز کرید ۲ در یک افشاگری خیرهکننده موفق شد تا زمانی که اتزیو با تصویر مینروا در طاق متعلق به تمدن اول روبرو میشود، لحظهای نمادین را خلق کند. جالب است بدانید که مینروا که از اتزیو روی برمیگرداند و مستقیما به دوربین نگاه میکند تا دزموند را مورد خطاب قرار دهد. در آن لحظه به نظر میرسد که شما مستقیما به عنوان کسی که خاطرات اتزیو را زنده میکند، شناخته میشوید و این واقعیت که یک هولوگرام شبح مانند میدانست که روزی این اتفاق خواهد افتاد، ذهن بازیکنان را متحیر کرد. از طرفی ما همچنین احساس بدی نسبت به اتزیو داشتیم چرا که او تلاش میکرد بپذیرد که تمام سفرش به پیامی برای کسی که هرگز نمیبیند، ختم میشد. این لحظه نقطهی عطف بزرگی برای اتزیو بود.
نام بازی | Assassin’s Creed 2 |
تهیهکننده | Ubisoft |
سازنده | Ubisoft Montréal |
سال انتشار | ۲۰۰۹ |
پلتفرمها | PS3, Xbox 360, PC, PS4, Xbox One, Nintendo Switch |
۷۰
آهنگ موردین
مجموعهی مس افکت مملو از همراهان عالی است اما موردین (Mordin)، دانشمند سالاریان، همیشه با زبان تند، پرحرف و عاری از ضمایر، به عنوان یکی از محبوبترین شخصیتها از نظر طرفداران شناخته میشود. او یک دانشمند دیوانهی دوست داشتنی است و در مبارزه نیز چندان بد نیست. با این حال، او جهان را سیاه و سفید میبیند و زمانی که سعی میکنید روابط بین فردی را با او قوت ببخشید، این کار میتواند دشوار باشد. در جریان تبادل نظر با شپرد، او به طرز غیرمعمولی در مورد اینکه چگونه شرورهای مس افکت ۲ فاقد فرهنگ یا هنر بودند، صحبت کرد. چنین عشقی به هنر، شپرد را غافلگیر میکند و موردین همچنین ابراز علاقه به آواز خواندن میکند. این تجسم بسیاری از کارهایی است که بایوور به درستی انجام میدهد یعنی مواردی نظیر ارائهی لحظات طنز در یک موضوع تاریک، اضافه کردن لایههای مختلف به شخصیتها و نویسندگی استثنایی.
نام بازی | Mass Effect 2 |
تهیهکننده | Electronic Arts |
سازنده | BioWare |
سال انتشار | ۲۰۱۰ |
پلتفرمها | PC, Xbox 360, PS3 |
۶۹
بالا رفتن از نردبان
با وجود تمام لحظات بزرگ و عجیبی که سری متال گیر به خاطر آنها مشهور است، این صحنه به طرز شگفتانگیزی آرام و دروننگر است و در بین بهترینها لحظات سری در خاطرات طرفداران قرار میگیرد. سکانس نردبان در Metal Gear Solid ۳: Snake Eater بلافاصله پس از مبارزه با The End میآید. این مبارزه در واقع یک نبرد طاقتفرسا با یک تک تیرانداز است که مانند یک بازی آرام موش و گربه در جنگل متراکم سبزی در روسیه انجام میشود. برخلاف اکثر بازیهای اکشن، لحظات زیادی برای نشستن و تأمل در کارهایتان در سری متال گیر مبتنی بر مخفی کاری وجود دارد. مبارزه با The End یکی از آنهاست. نبرد بعدی، علیه The Sorrow، نبرد جذاب دیگری است اما این سکانس نردبان شاید یکی از برازندهترین و از نظر بصری چشمگیرترین باشد.
همانطور که به نردبان نزدیک میشوید، هیچ راهی برای فهمیدن ارتفاع آن ندارید. این فقط یک نردبان طولانی است. شما در بازیها از نردبانهای زیادی بالا رفتهاید. با این حال در این بازی هنگامی که صعود خود را شروع میکنید، هیچ راهی برای تشخیص اینکه چقدر به انتهای نردبان نزدیک هستید وجود ندارد، بنابراین تنها کاری که میتوانید انجام دهید این است که به اسنیک خیره شوید زیرا به تدریج تشخیص اینکه چقدر از پایین فاصله دارید نیز بسیار سخت میشود. سپس یک نسخهی ترسناک از تم بازی شروع به پخش میکند. طرفداران سالها دربارهی معنای این نردبان بحث کردهاند. آیا این نشان دهندهی انزوای اسنیک است؟ مقیاس بزرگ تعهد او؟ ناتوانی او در داشتن چشماندازی از سفر خود؟ لحظاتی آرام پس از یک نبرد طافت فرسا؟ یا یک شوخی با بازی مار و پله؟ در هر صورت سکانس نردبان دارای بخشهای مساوی از خنده، عجیب و غریب بودن و درونگرایی است؛ ویژگیهایی که نه تنها Snake Eater را به نسخهی بسیار زیبایی در این سری تبدیل میکند، بلکه سالها میراث متال گیر سالید بوده است.
نام بازی | Metal Gear Solid 3 |
تهیهکننده | Konami |
سازنده | Konami |
سال انتشار | ۲۰۰۴ |
پلتفرمها | PS2, PS3, Xbox 360, Nintendo 3DS, PC |
۶۸
یک آدم ربایی
در پرسونا ۴ همه چیز درباره پیوندهایی است که با دوستان و همکلاسیهای خود در شهر اینابا برقرار میکنید. شما یک دانشجوی انتقالی هستید بدون اینکه کسی در کنار شما باشد و در ادامه افرادی که ملاقات میکنید به سرعت به خانوادهی شما تبدیل میشوند. با این حال هیچ یک از پیوندهایی که ایجاد میکنید به اندازه رابطهی شما با خواهر کوچکتر شما یعنی ناناکو خاص نیست و هیچ لحظهای در بازی به اندازهی ربوده شدن نهایی او تکاندهنده نمیشود. پرسونا ۴ یک معمای قتل است که قربانیان زیادی را به کانال Midnight Channel منتقل میکند، اما شوک ظاهر شدن ناناکو در تلویزیون واقعا ناراحتکننده است.
ناناکو کاملا بیگناه است و در وسط چیزی گیر کرده است که نمیتواند آن را درک کند. از دست دادن ناناکو حتی به طور موقت آخرین مرحله است که تیم تحقیق را به هم پیوند میدهد و پرسونا ۴ را به سمت پایان بازی خود سوق میدهد و بررسی ناناکو در بیمارستان به مرکز احساسی قسمتهای بعدی بازی تبدیل میشود. ناناکو یکی از پاکترین و شیرینترین شخصیتهای سری است و دیدن او در مخمصه یک ضربهی روحی است که فراموش کردن آن سخت است.
نام بازی | Persona 4 |
تهیهکننده | Atlus |
سازنده | Atlus |
سال انتشار | ۲۰۰۸ |
پلتفرمها |
PS2, PlayStation Vita, PC, Nintendo Switch, PS4, PS5, Xbox One, Xbox Series X/S |
۶۷
رفتن به اعماق
در ظاهر، Frog Fractions کاملا ساده و شبیه یک بازی آموزشی است که برای بچههای که به مدرسه میروند، ساخته شده است. شما در بازی در قالب قورباغهای قرار میگیرید که روی یک گل سوسن نشسته است. شما زبان قورباغه را کنترل میکنید و از آن برای به دام انداختن حشراتی که در اطراف صفحه وزوز میکنند، استفاده میکنید. جمعآوری میوه نیز به شما امکان میدهد ارتقاهایی را خریداری کنید که قورباغهی شما را حتی بیشتر از قبل به یک نیروگاه حشرهخوار تبدیل میکند.
با این حال معلوم شد که این فقط شروع کار است. وقتی که سوسن خود را به لاک پشت ارتقا میدهید، میتوانید در اطراف صفحه حرکت کنید. اگر به پایین صفحه بروید، به زیر آب میروید، جایی که انبوهی از میوههای ریخته شده را پیدا میکنید. با این مقدار پول، میتوانید لاک پشت خود را به یک اژدها ارتقا دهید و از طریق یک میدان سیارکی به یک سیارهی حشره پرواز کنید. این یک بازی رایگان است. اما برای هر کسی که بدون اطلاع Frog Fractions را بازی میکند، رفتن به زیر آب، تجربهای شگفتانگیز است که به زودی فراموش نخواهید کرد.
نام بازی | Frog Fractions |
تهیهکننده | Unity |
سازنده | Twinbeard Studios |
سال انتشار | ۲۰۱۲ |
پلتفرمها | PC |
۶۶
شلیک یک پورتال به ماه
پورتال ۲ یک بازی پر از لحظات باورنکردنی است، اما هیچ یک از آنها به اندازهی آخرین پورتالی که شل مجبور به ایجاد آن شده است، نتیجهای تماشایی ندارد. ساختن یک پورتال در ماه در مبارزهی نهایی شما با ویتلی بسیار دیدنی و پرتنش است. همچنین باورنکردنی است که چگونه در طول بازی به طرز ماهرانهای ایجاد شده است. ناگهان غوغاهای ضبط شده کیو جانسون در مورد صخرههای ماه که سطوح پرتال بزرگی را ایجاد میکنند، فقط برای مشخص شدن چگونگی بیمار شدن او نیست، بلکه برای پیشبینی این لحظه محسوب میشود. جانسون حتی یک دیالوگ دارد که میگوید: «من میتوانم یک در را روی ماه بگذارم و یک دری دیگر را به پارکینگ شما!».
بنابراین هنگامی که سقف جدا میشود و ماه در نمایی روشن، سفید و درخشان است، شما فقط شلیک میکنید. این این یک کاتسین نیست و کاری است که در آن لحظه باید انجام شود و سپس باید بلافاصله عواقب آن را متحمل شوید. باورنکردنی است که ولو چگونه حسی طبیعی در این انتخاب ایجاد کرده است، تا جایی که به سختی کسی در مورد پیامدهای آن فکر میکند. این یک حرکت فاجعهآمیز است و یک پایانبندی دیوانهکننده را رقم میزند.
نام بازی | Portal 2 |
تهیهکننده | Valve |
سازنده | Valve |
سال انتشار | ۲۰۱۱ |
پلتفرمها |
PC, PS3, Xbox 360, Nintendo Switch |
۶۵
نبرد با هیدرا
ایدهی دشمنان در مقیاس بزرگ زمانی که گاد آو وار در سال ۲۰۰۵ روی پلیاستیشن ۲ عرضه شد، چیز چندان جدیدی نبود. ما باسهایی مانند Kraid را در سوپر متروید دیده بودیم و در پایان فاینال فانتزی ۶ با موجودی با عظمت به نام Kefka مبارزه میکردیم. با این حال این باسها در مقابل هیدرا چندان حرف زیادی برای گفتن ندارند. با شروع گاد آو وار، شما کنترل کریتوس را در دست میگیرید که از یک سر کشتی به سر دیگر کشتی میرود و در حال عبور از طوفانی خشمگین است. هنگامی که تیغههای آتنا متصل به زنجیر خود را در هر نوع هیولای افسانهای میچرخانید، احساس نبردی روان را خواهید داشت اما هیچ کدام از اینها شما را برای چیزی که در انتهای کشتی منتظر مانده، آماده نمیکند.
اینکه بگوییم هیدرا یک دشمن سرسخت است، دست کم گرفتن آن محسوب میشود. این باس اژدها مانند به اندازه یک آسمان خراش است و به طرز قابل توجهی زیرک است و این فقط یکی از سرهای آن است. در نهایت سرهای دوم و سوم به میان آمده و مبارزه آغاز میشود. دشمنان کریتوس در بازیهای بعدی حتی بزرگتر شدند، اما هیدرا اولین نگاه ما به چشمانداز حماسی این سری بود و به شدت بازیکنان را تحت تاثیر قرار داد.
نام بازی | God of War |
تهیهکننده | Sony |
سازنده | Santa Monica Studio |
سال انتشار | ۲۰۰۵ |
پلتفرمها | PS2 |
۶۴
مرگ کرونو
کشتن شخصیت اصلی بازی به طور کلی چیز نادری است، اما کشتن آن قبل از فصل پایانی داستان عجیبتر است. با این حال این دقیقا همان چیزی است که در Chrono Trigger اتفاق افتاد و به شدت تکاندهنده بود. کرونو خود را در نبرد علیه لاووس فدا میکند و از آنجا اعضای گروه باقی مانده میتوانند بدون او به راه خود ادامه دهند یا برای بازگرداندن او به زندگی تلاشی طولانی را انجام دهند. این انعطافپذیری داستانسرایی Chrono Trigger است که کمک میکند تا آن را به یکی از محبوبترین داستانهای بازیهای ویدیویی تبدیل کند و از طرفی لحظات تکاندهندهای مانند این است که آن را به اثری تبدیل میکند که هرگز فراموش نخواهیم کرد.
نام بازی | Chrono Trigger |
تهیهکننده | Square |
سازنده | Square |
سال انتشار | ۱۹۹۵ |
پلتفرمها | Super NES, PS1, Nintendo DS, iOS, Android, PC |
۶۳
نجات توسط یک متروید
ساموس آران یک شکارچی جایزه بگیر عالی نیست. او اگرچه برای از بین بردن تمامی گونههای متروید در طول حوادث Metroid II: Return of Samus در سال ۱۹۹۱ استخدام شد، اما با کشف آخرین نوزاد متروید پس از پیروزی بر ملکهی سمی، شفقت قلب زرهپوش او را فرا میگیرد. او مسئولیت نوزاد را بر عهده میگیرد، آن را به یک مرکز تحقیقاتی منتقل کرده و به تیمی از دانشمندان آنجا اعتماد میکند تا آن را ایمن نگه دارند. آنها این کار را نکرده و جان خود را در حملهی ریدلی و دزدان فضایی او از دست میدهند و اگرچه ساموس قبل از اینکه آن اژدهای بیگانه دزدی خود را کامل کند به مرکز باز میگردد، با این وجود موفق میشود به سیاره زبس فرار کند.
این آخرین باری است که ساموس این کودک را میبیند تا اینکه در آخرین دقایق سوپر متروید بار دیگر با او مواجه میشود. زمانی که ساموس با مغز مادر زنده شده میجنگد، نوزاد دوباره ظاهر میشود اما دیگر به عنوان یک نوزاد نه، زیرا به طرز وحشتناکی به یک نسخهی بسیار بزرگ از خودش جهش یافته است. رفتار شکنجهآمیز دزدان فضایی، خاطرهی آن را از مادر فرضی خود یعنی ساموس پاک نکرده است و در لحظهای حساس که مغز مادر در آستانهی کشتن ساموس است، نوزاد مداخله میکند و خود را قربانی میکند. کار ساموس کشتن تمام مترویدها بود. از آنجایی که قلبش او را از انجام و به پایان رساندن آن ماموریت باز داشت، در پایان ماموریت بعدی زندگی او توسط یکی از آنها نجات یافت.
نام بازی | Super Metroid |
تهیهکننده | Nintendo |
سازنده | Nintendo |
سال انتشار | ۱۹۹۴ |
پلتفرمها |
Super Nintendo, Entertainment System |
۶۲
پیدا کردن جزیرهی Eventide
چیزی که پیدا کردن بازی Eventide را در یک بازی باورنکردنی به یک لحظهی فوقالعاده تبدیل میکند این است که بسیار غیرمنتظره محسوب میشود. Breath of the Wild هر کاری که میتواند برای تشویق آزادی عمل انجام میدهد و رفتن به هر جایی، انجام هر کاری و قویتر شدن در طول مسیر را پیشنهاد میدهد. بنابراین وقتی به آن سوی آب در نزدیکی دهکدهی هاتنو نگاه میکنید و جزیرهای بدون علامت را در دوردست میبینید، حتی دورتر از معبدی که قبلا آن را دور در نظر میگرفتید، بخش کنجکاو ذهن شما باید بداند در آنجا چه چیزی وجود دارد. بازیهای جهان باز سنتی ممکن است به برخی افراد آموزش داده باشد که فکر کنند که این مناطق چیزی جز یک دکوراسیون خالی نیستند، اما در واقع این جزیره یکی از غیر سنتیترین منطقههای زلدا است.
به دلیل نبود راه بهتری برای بیان آن، میتوان گفت که این جزیره یک اثر بقا محور در Breath of the Wild است و شبیه هیچ یک از آثار قبلی نیست. لحظهای که به این منطقه میآیید، از همه چیز محروم میشوید و میگویند برای زندگی خود بجنگید. حتی نمیتوانید چیزی ذخیره کنید و برخی از مبارزاتی که به شما محول میشود، بسیار سخت هستند، اگر Eventide را زودتر پیدا کنید. همهی اینها آن را به یک لحظهی شگفتانگیز تبدیل میکند.
نام بازی | The Legend of Zelda: Breath of the Wild |
تهیهکننده | Nintendo |
سازنده | Nintendo |
سال انتشار | ۲۰۱۷ |
پلتفرمها |
Nintendo Switch, Wii U |
۶۱
گلادوس بیدار میشود
اولین نسخه از پورتال فقط به دلیل گیمپلی پازل محور خود، عالی نبود. در واقع بیشتر جذابیت بازی از هوش مصنوعی گلادوس (GLaDOS) ناشی میشود که در حین انجام بازی شما را همراهی، راهنمایی و حتی مسخره میکند. در حالی که گلادوس در پایان پورتال ۱ از کار میافتد، او در واقع در پورتال ۲ با کمک دوست رباتیک جدید خود ویتلی، دوباره فعال میشود. در این لحظه حس کاملا عجیبی خواهید داشت. شما در یک منطقه با گیاهان بیش از حد رشد کرده پر از وسایل الکترونیکی شکسته وارد شده و با گلادوس مواجه میشوید. او میگوید: «من فکر میکنم ما میتوانیم برای علم، اختلافهایمان را پشت سر بگذاریم. ای هیولا». سپس شما را از یک مسیر طولانی، تاریک و باریک به داخل یک زبالهسوز میاندازد.
نام بازی | Portal 2 |
تهیهکننده | Valve |
سازنده | Valve |
سال انتشار | ۲۰۱۱ |
پلتفرمها | PC, PS3, Xbox 360, Nintendo Switch |
۶۰
نابودی زمین
بسیاری از تبهکاران بازیهای ویدیویی میخواهند دنیا را نابود کنند. این یک طرح داستانی تقریبا به قدمت خود رسانهی بازی است. از طرفی این یک تهدید نسبتا تو خالی است، زیرا دنیا هرگز به بازیهای ویدیویی ختم نمیشود؛ همچنین قهرمان، که توسط بازیکن کنترل میشود، همیشه وارد میدان میشود، دشمن را شکست داده و دنیا را نجات میدهد. این همان چیزی است که انتظار دارید در فاینال فانتزی ۶ اتفاق بیفتد. در این بازی بدون شک Kefka نقشههای شیطانی بزرگی داشت، اما ما آن را تحت کنترل داشتیم. در کنار ما قهرمانانی مانند سلس و ترا، ادگار و سابین بودند.
در نیمهی بازی، کفکا به عنوان یکی از نمادینترین شرورهای فاینال فانتزی در تمام دوران، جهان را نابود میکند. موسیقی آخرالزمانی در حالی پخش میشود که کوهها بالا میروند، آتش سوزیها بیشتر میشود، زمین در هم میشکند و انفجارها سیاره را ویران میکنند. این سیاره به گونهای تکه میشود که هیچ تیمی از قهرمانان نمیتوانند آن را برگردانند. حتی زیباییشناسی بازی نمیتواند از تاثیر این صحنه بکاهد.
نام بازی | Final Fantasy 6 |
تهیهکننده | Square |
سازنده | Square |
سال انتشار | ۱۹۹۴ |
پلتفرمها |
Super NES, PS, Game Boy Advance, Android, iOS, PC, Nintendo Switch, PS4 |
۵۹
تبدیل شدن به یک سنگدل
سورا تمام کینگدام هارتس را صرف مبارزه با Heartless در تلاش برای یافتن و نجات دوستش کایری میکند اما پس از فهمیدن اینکه قلب کایری ناخودآگاه در درون او نهفته است، سورا باید خود را قربانی کند تا قلبش را آزاد کند. هرچند با انجام این کار، او تبدیل به همان چیزی میشود که در تمام این مدت با آن مبارزه کرده است یعنی یک Shadow Heartless. این پیچش در اواخر بازی به خودی خود یک شوک است، اما چیزی که واقعا این لحظه را خاص میکند این است که سورای هارتلس و بیدفاع مجبور است برای یافتن دوستانش از طریق Hollow Bastion به تکاپو بیفتد و در لحظهای تکاندهنده که مضامین دوستی و قدرت آن را در بر میگیرد، کایری فورا سورا را در حالی که برای دفاع از گروه وارد میشود، تشخیص میدهد. در واقع دوستان واقعا نقطه قوت او بودند و در حالی که ما در آن زمان این را نمیدانستیم، این لحظه به نقطه عطف نسخهی دوم تبدیل میشود، زیرا تبدیل شدن سورا به یک Heartless همچنین Roxas را ایجاد میکند.
نام بازی | Kingdom Hearts |
تهیهکننده | Square |
سازنده | Square |
سال انتشار | ۲۰۰۲ |
پلتفرمها | PS2 |
۵۸
بازی به عنوان آربیتر
همه میدانند که هیلو داستانی در مورد مستر چیف است؛ حداقل این همان چیزی است که همه وقتی بازی اول را بازی کردند و در سال ۲۰۰۴ در قسمت بعدی آن پنج فصل را گذراندند، فکر میکردند. با این حال در هیلو ۲ فصل شش مانند فصلهای قبل از آن نیست. این فصل به جای ادامهی داستان مستر چیف، شما را از کلاه خود نمادینش بیرون میکشد و مجبور میکند در نقش آربیتر (Arbiter)، یک نخبهی Covenant که قرار است به یک ماموریت انتحاری فرستاده شود، بازی کنید.
به لطف تیراندازی دقیق، مشخص شد که این ماموریت برای او چندان مرگبار نیست اما این فصل برای هیلو به عنوان یک سری مهم است. در واقع عمل گنجاندن دومین شخصیت قابل بازی در هیلو ۲ دامنهی داستان را افزایش داد و همچنین به ما نگاهی به عملکرد یک نژاد بیگانه که قبلا غیرقابل درک بود، داد. در نهایت اگر هنوز آن را بازی نکردهاید، نسخهی سالگرد این بازی موجود در Halo: The Master Chief Collection این بخش از آن را با کاتسینی خیرهکننده و با بهبودهای بصری آغاز میکند.
نام بازی | Halo 2 |
تهیهکننده | Microsoft Game Studios |
سازنده | Bungie |
سال انتشار | ۲۰۰۴ |
پلتفرمها | Xbox, PC |
۵۷
خیره شدن به نور
برای گیمرهای جوانتری که تنها خاطراتی که به یاد میآورند بازیهای سه بعدی است، درک تاثیر تغییرات سوپر ماریو ۶۴ دشوار است. این سری با قهرمان سبیلی که به صورت ساید اسکرول سالها در کنارش کنارش ماجراجویی کرده بودیم، ناگهان به یک واقعیت کاملا رندر شده تبدیل شد که برای سال ۱۹۹۶ این یک جادوی خالص بود. با این حال، در میان تمام لحظات الهامبخش آزادی و کاوش در سوپر ماریو ۶۴، هیچ یک به اندازه بالا رفتن از آسمان با قدرت کلاهک جدید ماریو هیجانانگیز نبود! البته ما Raccoon Mario و Cape Mario را قبلا دیده و از میان ابرهای Super Mario Bros. ۳ و Super Mario World پرواز کرده بودیم اما این تجربه به صورت کاملا سه بعدی متفاوت بود.
نام بازی | Super Mario 64 |
تهیهکننده | Nintendo |
سازنده | Nintendo EAD |
سال انتشار | ۱۹۹۶ |
پلتفرمها | Nintendo 64 |
۵۶
رفتن به مکزیک
بازی رد دد ریدمپشن ۱ پر از لحظاتی است که به شما احساس فوقالعادهای در دنیایی بسیار بزرگ میدهد. یک سواری آرام در جنوب آمریکا، ریختن خون در دشتها و غوطهور شدن در مناظر، احساساتی را ایجاد میکند که سرجیو لئونه و جان فورد در گذشته روی پردهی بزرگ نقرهای آنها را منتقل کرده بودند. هرچند از میان تمام لحظات به یاد ماندنی در ماجراجویی جهان باز راکاستار، هیچ یک مانند اولین باری که جان مارستون سوار اسبش به مکزیک رفت، در ذهن ما باقی نماند. موسیقیای که تا این لحظه ارکسترال بود، به آرامی تغییر یافت و به ملودی دلهرهانگیزی با اشعاری که نشان میدهد مارستون چقدر از خانواده و از آشنایانش دور است تبدیل شد. با اینکه او تا آن لحظه آن را نمیداند، اما مکزیک آغاز یک پایان برای مارستون است و باید قبول کنید که این یک منظرهی جهنمی است.
نام بازی | Red Dead Redemption 1 |
تهیهکننده | Rockstar Games |
سازنده | Rockstar San Diego |
سال انتشار | ۲۰۱۰ |
پلتفرمها | PS3, Xbox 360, Nintendo Switch, PS4 |
۵۵
شمشیربازی توهینآمیز
در حالی که اکثر بازیهای ویدیویی فوقالعاده خود را از طریق جلوههای بصری چشمنواز، گیمپلی منحصربهفرد یا داستانهای فوقالعاده به یاد ماندنی ارائه میکنند، سری جزیرهی میمونها از لوکاسفیلم با طنز محض خود اثر زیادی را روی نسل کاملی از گیمرها گذاشت! این بازی یک اثر ماجراجویی با نقطه و کلیک بود که در هر صحنه و تعاملی با شادی همراه بود. دیالوگ در بازیهای بر دیگر جنبهها ارجحیت داشته و زمانی که حتی در بازی دوئلی با شمشیر نشان داده میشد، برنده کسی بود که به خندهدارترین شکل ممکن حریف را تحقیر میکرد. در ابتدا، قهرمان داستان یعنی گایبراش تریپوود در توهین به دسمنان آنقدر بیتجربه است که در واقع نمیتواند در این رویاروییها پیروز شود. با این حال او با ادامهی ماجراجویی تجربه کسب کرده و در پایان میتواند هر دشمنی را با کلمات به اشک ریختن وادار کند.
نام بازی | The Secret of Monkey Island |
تهیهکننده | Lucasfilm Games |
سازنده | Lucasfilm Games |
سال انتشار | ۱۹۹۰ |
پلتفرمها |
PC |
۵۴
مبارزه با مکاهیتلر
در دسامبر سال ۱۹۸۸، کپکام، بازی ماجراجویی و پلتفرمر خلاقانهی Bionic Commando خود را به آمریکا آورد. در آن بازی، قهرمان داستان، راد اسپنسر، از بازوی سایبرنتیک خود برای جنگ علیه ارتش نازیها استفاده میکند که در نهایت منجر به رویارویی نهایی با خود آدولف هیتلر میشود. با این حال، نینتندو در مورد این صحنه چندان با سازندگان هماهنگ نبود، زیرا نسخهی بومیسازی شده برای بازیکنان آمریکایی، شخصیت هیتلر را به Master-D تغییر نام داد. هرچند استودیوی اید سافتور تریدی در این موارد نداشت. چنین تردیدی نداشت.
در واقع فقط چند سال بعد، شرکتی که سری Doom و Quake را برای ما به ارمغان آورد، با بازی سه بعدی Wolfenstein ۳D وارد میدان شد. در این بازی همانند Bionic Commando، باس نهایی آدولف هیتلر بود اما این بار شاهد تغییر نام او نبودیم. در این میان او به عنوان یک سایبورگ جهش یافته به نام مکاهیتلر، تبدیل به دشمنی ترسناک شده بود.
نام بازی | Wolfenstein 3D |
تهیهکننده | Apogee Software |
سازنده | id Software |
سال انتشار | ۱۹۹۲ |
پلتفرمها | PC |
۵۳
مرگ شپرد
میراندا لاوسون مس افکت ۲ را با ستایش بیحد و حصر برای شاهکارهای شپرد آغاز میکند. در یک ماموریت ساده با همراهان وفادار شما، بازی نزدیکترین چیز شپرد را به خانه و همراهان هنگامی که توسط کالکتورهای ناشناس مورد حمله قرار میگیرند، به کابوس میفرستد. این تا جدی قابل درک است که شپرد وقتی سعی میکند همه را با خیال راحت از کشتی فضایی خارج کند، با کشتی در حال سوختن به سمت نابودی میرود. البته این تنها آغاز مس افکت ۲ است، بنابراین احتمالا میدانید که شرایط شپرد چندان هم بد نیست. با این حال، دیدن شپرد در حال غلتیدن در فضا در حالی که به آرامی خفه میشود، به همان اندازه که غمانگیز محسوب میشود، تکاندهنده است.
نام بازی | Mass Effect 2 |
تهیهکننده | Electronic Arts |
سازنده | BioWare |
سال انتشار | ۲۰۱۰ |
پلتفرمها |
PC, Xbox 360, PS3 |
۵۲
کویر نوردی
فصل هفدهم آنچارتد ۳ با عنوان Stowaway یکی از هیجان انگیزترین و چالش برانگیزترین سکانسهای تاریخ بازی است. این بخش بازیکنان را وارد یک تجربه با چالشهای فراوان کرده و هم مهارتهای پلتفرمینگ و هم مهارتهای رزمی آنها را آزمایش میکند. فصل با قرار گرفتن نیتن دریک در یک موقعیت وخیم آغاز میشود. پس از یک فرار سخت، او خود را در حالی میبیند که ناامیدانه به زیر شاسی یک هواپیمای باری با سرعت بالا چسبیده و زیر پایش صحرایی سوزان است. این تصاویر اولیه، لحن کلی مرحله را تعیین میکند و بر آسیبپذیری قهرمان داستان و ریسکهای بالای او تاکید میکند.
این مرحله به طرز ماهرانهای ساخته شده است و ترکیبی از فضاهای تنگ و مناطق باز را ارائه میدهد که امکان نبرد استراتژیک را فراهم میکند. استفاده از نورپردازی پویا و جلوههای صوتی، تجربه سینمایی را بیشتر میکند و بازیکنان را در قلب اکشن غوطهور میکند. فصل هفدهم بازی به طور کلی گواهی بر توانایی آن در ترکیب اکشن با هیجان بالا با کاوش محیطی و فضاسازی جذاب است. این بخش با گیمپلی هیجانانگیز خود و به تصویر کشیدن روح بیباک نیتن دریک در مواجهه با اتفاقات عجیب و غریب، تاثیری ماندگار روی بازیکنان میگذارد.
نام بازی | Uncharted 3: Drake’s Deception |
تهیهکننده | Sony |
سازنده | Naughty Dog |
سال انتشار | ۲۰۱۱ |
پلتفرمها | PS3 |
۵۱
ورود به دنیای تاریک
نسخهی A Link to the Past روندی را آغاز کرد که بسیاری از بازیهای زلدا از آن پیروی میکردند و آن هم چیزی نبود جز اینکه یک سری تلاشهای مقدماتی را برای یافتن شمشیر مستر انجام دهید و راه را برای یک پیچش داستانی هموار کنید که دامنهی ماجرا را گسترش میدهد. در این بازی شخصیت شرور Agahnim بازیکن را به یک دنیای کاملا متفاوت منتقل میکند. در این دنیا زمانی که لینک در بالای هرم ایستاده است، با افق قرمز خونی وهمآور و اسرارآمیز پشت سرش، لحظهای عالی ایجاد میشود.
حتی موسیقی هم نفس خود را به نوعی حبس میکند تا در محیط جدید خود به خوبی قرار گیرید و حکیم Sahasrahla به شما میگوید که این به شما بستگی دارد که هفت دوشیزه را نجات دهید و با گانون بجنگید. سپس با چرخش شمشیر مستر، تم دنیای تاریک شروع میشود. تم دنیای تاریک یکی از جذابترین موسیقیها در بازیها محسوب میشود. در این میان به طور کلی پس از کاوش بسیاری از هایرول در دنیای نور، یافتن سرزمین جدیدی برای کاوش هیجانانگیز بود.
نام بازی | The Legend of Zelda: A Link to the Past |
تهیهکننده | Nintendo |
سازنده | Nintendo EAD |
سال انتشار | ۱۹۹۱ |
پلتفرمها | Super NES |
۵۰
بیرون آمدن از فاضلاب
ما در سال ۲۰۰۶ هنوز واقعا وارد نسل بعدی بازی نشده بودیم تا اینکه The Elder Scrolls IV: Oblivion به میان آمد. شما به مسئولیت نجات جهان توسط امپراتور محبوبی که جلوی چشمان شما به قتل رسیده بود، مقدر شده بودید. شهر کواچ در بازی سوخته بود و تمام تامریل روی شما حساب میکردند تا در برابر دشمنان بجنگید. با این حال وقتی تپههای سرسبز و دنیایی از امکانات نامحدود مسیرهای تازهای را به شما نشان میدهند، چگونه میتوانید روی این مورد تمرکز کنید؟ این دنیای بزرگ، درخشان و زیبای بازی فقط منتظر بود تا نسل بعدی طراحان بازیهای نوظهور کار خود را انجام دهند.
نام بازی | The Elder Scrolls IV: Oblivion |
تهیهکننده |
Bethesda Softworks |
سازنده | Bethesda Game Studios |
سال انتشار | ۲۰۰۶ |
پلتفرمها | PC, Xbox 360, PS3 |
۴۹
رویارویی با تیرکس
خفاش، موش، کروکودیل، گرگ، گوریل شیرها، ببرها و خرسها و پلنگها، در بیشتر موارد، دشمنانی که بازیکنان در طول اولین ماجراجویی لارا کرافت با آنها روبرو میشوند، از انواع حیوانات تهاجمی غیرمنتظرهای هستند که انتظار دارید در کمین، آنها را مشاهده کنید. هرچند حتی پس از اینکه همه چیز فراطبیعی شد و دشمنانی مانند شیاطین و مومیاییها با لارا مواجه شدند، احتمالا باز هم توقع نداشتید که یک تیرکس از پشت گوشهای خارج شده و شروع به تعقیب لارا میکند. در این برههی اولیه در تاریخ بازیهای کنسولی، این دایناسور عظیم ترسناکترین دشمنی بود که تاکنون در هر ماجراجویی سه بعدی با آن روبرو شده بودیم و حضور آن به ویژه با توجه به موفقیت عظیم پارک ژوراسیک در باکس آفیس سه سال قبل از آن، به موقع بود.
نام بازی | Tomb Raider |
تهیهکننده | Eidos Interactive |
سازنده | Core Design |
سال انتشار | ۱۹۹۶ |
پلتفرمها | Sega Saturn, PC, PS1, iOS, Android |
۴۸
شکست مایک تایسون
دستاوردهای شگفتانگیز صنعت بازی امروزه فراوان است، زیرا گیمرها دههها برای تمرین و تکمیل چالشهای بسیار دشواری مانند اتمام کل Ocarina of Time در حالی که چشمبند بسته، وقت داشتهاند. با این حال، در دوران NES و تقریبا ۳۰ سال پیش، هیچ دستاوردی به اندازهی شکست دادن مایک تایسون در اثری که نام او را در عنوانش داشت، شایستهی تقدیر و تمجید نبود. بازیهای ویدیویی قبل از این مرحله، باسهای نهایی چالش برانگیزی داشتند، اما مایک تایسون در این بازی به قدری بیرحمانه بود که بیشتر تلاشها برای شکت او بدون حتی یک ضربه به او به پایان میرسید!
نام بازی | Mike Tyson’s Punch-Out |
تهیهکننده | Nintendo |
سازنده | Nintendo R&D3 |
سال انتشار | ۱۹۸۷ |
پلتفرمها |
Nintendo Entertainment System |
۴۷
آرتاس دیوانه میشود
شاهزاده آرتاس از لردایرون، قهرمان داستان وارکرفت ۳، در اوایل کمپین بازی تمایل خود را برای قتل عام بیگناهان نشان داد تا از تهدید بلایی بزرگتر جلوگیری کند و در نهایت دوست دیرینهاش یعنی جینا پرودمور را از خود دور کرد. با این حال ظلم و ستم آرتاس به حد زیادی نرسید تا اینکه یخبندان گرفت و زیر سلطهی لیچ کینگ افتاد. پایان کمپین انسان و شروع کمپین Undead با تبدیل آرتاس به یک شوالیهی مرگ و کشتن پدرش شناخته میشود. تبدیل یک قهرمان به یک شرور، ترانهای است که بلیزارد بیش از یک بار در بازیهای خود از آن استفاده کرده است، اما شاید آرتاس کمترین احتمال را در میان این شخصیتها داشت. او نه تنها پدرش را سلاخی میکند، بلکه بعدها یوتر را میکشد. این لحظات تاریک مسیر جدیدی را که بلیزارد در حال شکل دادن آن برای این سری بود در بر میگیرد و نشان میدهد که هیچ گاو مقدسی در این سری وجود ندارد.
نام بازی | Warcraft 3: Reign of Chaos |
تهیهکننده | Blizzard Entertainment |
سازنده | Blizzard Entertainment |
سال انتشار | ۲۰۰۲ |
پلتفرمها |
PC |
۴۶
دکتر سالوادور وارد میشود
افتتاحیهی رزیدنت اویل ۴ یکی از تنشزاترین سکانسهای ابتدایی بازیهای ویدیویی است. در این افتتاحیه مهمات کمیاب است، روستاییان دیوانه با عطش قتل همه جا هستند و مهمتر از همه، جایی برای پنهان شدن وجود ندارد. سپس پای آن صدای خاص به میان میآید. صدای مهیب یک اره برقی که نشانهی آمدن دکتر سالوادور است. او طراحی نسبتا ساده و در عین حال ترسناکی دارد. این یک حرکت جسورانه از سوی کپکام بود که در ساعت آغازین بازی، چنین دشمن سختی را به سوی بازیکنان روانه کرد اما این قمار نتیجه داد، زیرا ظاهر او بلافاصله لحن اتمسفر بازی ررزیدنت اویل ۴ را نشان داد و بازیکنان را وادار کرد تا با سبک گیمپلی جدید خود سازگار شوند.
نام بازی | Resident Evil 4 |
تهیهکننده |
Capcom |
سازنده | Capcom Production Studio 4 |
سال انتشار | ۲۰۰۵ |
پلتفرمها | GameCube |
۴۵
مرحلهی We’ve Got Hostiles
بازی Half-Life مانند یک روز عادی در محل کار شروع میشود و با قرار گرفتن شما در اطراف یک بعد جایگزین، بستن شکاف ابعادی و یخ زدن در زمان در یک قطار فضایی به پایان میرسد. هرچند در این میان، پیچش دیگری وجود دارد که در تمام این سالها در ذهن ما مانده است. هرج و مرج اولیهی رویداد آبشار رزونانس (Resonance Cascade)، مرکز تحقیقاتی فوق سری Black Mesa را به سمت دیوانگی میفرستند؛ خرچنگهایی از هر طرف پرواز میکنند، دانشمندان زامبی در هر گوشهای در حال حرکت هستند و دشمنان بیگانه عجیب و غریبتر برای مبارزه با آنها وجود دارند. با این حال پس از چند فصل خونین، متوجه میشوید که بالاخره مقامات دولتی آمدهاند.
پس از گشت و گذار در چندین اتاق مملو از اسلحههای نگهبان مشکوک، در نهایت با صحنهای تکان دهنده مواجه میشوید. تفنگداران یک دانشمند را میکشند و آن وقت متوجه میشوید که هیچ تیم نجاتی وجود ندارد. تفنگداران از سوی دولت اینجا هستند تا اوضاع را کنترل کنند که این به نوبهی خود به معنای کشتن بیگانگان و شاهدان انسانی آن به طور یکسان است.
نام بازی | Half-Life |
تهیهکننده | Sierra Studios |
سازنده | Valve |
سال انتشار | ۱۹۹۸ |
پلتفرمها | PC, PS2 |
۴۴
مواجهه با Lesser Amygdala
روی کاغذ، اولین باری که با یکی از آمیگدالهای کوچک بلادبورن روبرو میشوید که بدون شک یکی از ترسناکترین دشمنان تاریخ بازیهای ویدیویی هستند، حتی نمیتوانید آن را به طور کامل ببینید. آمیگدال به عنوان یک دست ترسناک غولپیکر به سمت شما میآید و حسابی شما را میترساند. ممکن است ابتدا نگاهی اجمالی به طرح کلی آن روی دیوار کلیسای جامع داشته باشید، اما بعدها شکل کامل آن آشکار میشود. این هیولا که ریشه در هیولاهای آثار لاوکرفت دارد، یکی از خاطرهانگیزترین لحظات را در زندگی گیمینگ شما رقم میزند.
نام بازی | Bloodborne |
تهیهکننده | Sony |
سازنده | FromSoftware |
سال انتشار | ۲۰۱۵ |
پلتفرمها | PS4 |
۴۳
سکانس اپرا
سکانس اپرا در فاینال فانتزی ۶ احتمالا مهمترین صحنه در تاریخ سری محبوب فاینال فانتزی باشد. نه به دلیل اهمیت آن برای روایت، نه به دلیل استفادهی غیرمتعارف آن از مکانیک بازی و نه به این دلیل که ناگهان متوجه میشوید که در یک اپرا شرکت میکنید، چیزی که در مورد این صحنه قابل توجه محسوب میشود این است که کمپانی اسکوئر تا چه اندازه توانسته است کاری کند که مواردی نظیر عشق، از دست دادن عزیزان و غیره با یک آهنگ توسط بازیکن به خوبی احساس شود. در واقع اسپرایتهای این صحنه توانستهاند یکی از باورپذیرترین و واقعیترین لحظاتی را که رسانه تاکنون ارائه کرده است، خلق کنند.
نام بازی | Final Fantasy 6 |
تهیهکننده | Square |
سازنده | Square |
سال انتشار | ۱۹۹۴ |
پلتفرمها |
Super NES, PS1, Game Boy Advance, Android, iOS, PC, Nintendo Switch, PS4 |
۴۲
بمب اتم
دیدن اینکه چگونه اقدامات میتوانند در بازیهای ویدیویی عواقب داشته باشند، همیشه سرگرمکننده است و فالاوت ۳ انتخاب بازیکن را با انتخاب انفجار بمب هستهای در شهر مگاتون به سطح جدیدی ارتقا داد. به محض ورود به این شهر احتمالا گفتهاید که بمب منفجر نشده باید به حال خود رها شود و احتمالا به آن شلیک کردهاید تا ببینید که چه اتفاقی برای آن میافتد.
همانطور که گفته شد، شما همیشه نمیتوانید نتیجهی اعمال خود را به شکلی بزرگتر بر دنیای آثار نقشآفرینی ببینید، اما در اینجا به نوعی مجبور هستید شاهد تخریبی باشید که در آن نقش زیادی دارید. با توجه به اینکه مگاتون معمولا اولین جایی است که بعد از ترک پناهگاه ۱۰۱ پیدا میکنید، نابودی آن برایتان سختتر میشود و جبران آن مهماننوازی با انفجار هستهای غیرقابل توجیه، نوعی شرارت میطلبد.
نام بازی | Fallout 3 |
تهیهکننده | Bethesda Softworks |
سازنده | Bethesda Game Studios |
سال انتشار | ۲۰۰۸ |
پلتفرمها | PS3, PC, Xbox 360 |
۴۱
رفتن به درون ماه
چیزهای کمی در بازیهای ویدیویی وجود دارند که بازیکنان را بیشتر از ماه در بازی Majora’s Mask ترسانده باشند. جرم آسمانی عظیم و ترسناکی که همیشه به سقوط اجتناب ناپذیرش به ترمینا نزدیک میشود، هرگز از ترساندن ما دست بر نمیدارد. تنها دیدن آن دلیل کافی برای اطمینان از اینکه در روز پایانی زمان نه چندان زیادی برای بهبود اوضاع دارید، در غیر این صورت خطر مواجهه با قرار دادن بازی در یک توالی زمانی که ماه به جهان برخورد میکند و انفجاری غولپیکر را ایجاد میکند، خواهید داشت. تئوریهای زیادی در مورد ماه وجود دارد و این واقعیت که این اسرار حل نشده باقی ماندهاند، به جذابیت آن میافزاید.
این رمز و راز زمانی به یک نقطه اصلی میرسد که در نهایت برای آخرین بار با Skull Kid مبارزه میکنید و خود ماسک به ماه عقب نشینی کرده و به شما اشاره میکند که او را دنبال کنید. سخت است بدانیم چه چیزی در انتظارمان است، اما هیچ یک از ما آمادگی ورود به یک منطقهی آفتابی بزرگ با درختی غول پیکر در مرکز را نداشتیم. چیزی در مورد صحنهای که ظاهر بیگناهی دارد، کاملا آزاردهنده و وهمآور است، گویی که نباید آنجا وجود داشته باشد و این سوالات زیادی را برای بازیکنان ایجاد میکند.
نام بازی | The Legend of Zelda: Majora’s Mask 3D |
تهیهکننده | Nintendo |
سازنده | Grezzo |
سال انتشار | ۲۰۱۵ |
پلتفرمها | Nintendo 3DS |
۴۰
پیدا کردن Warp Whistle
رمز و رازها از ابتدا بخشی از سری سوپر ماریو بودهاند و مناطق Warp Zones اولین و تکاندهندهترین موارد کشف شده هستند. کدام بچه در دههی ۸۰ میلادی از پیدا کردن یک اتاق مخفی پر از لولهها که به ماریو اجازه میدهد بخشهای بزرگی از بازی را دور بزند و سریعتر به نبرد نهایی با بوزر برسد، خوشحال نمیشد؟ با این حال، وقتی Super Mario Bros. ۳ آمد، اتاقهای مخفی Warp Zone به نفع چیزی که کمی جالبتر بود یعنی Warp Whistle تغییراتی یافت. استفاده از Warp Whistle نوعی ملودی را پخش و یک گردباد را احضار می کند، اما در عوض ماریو یا لوئیجی را به یک Warp Zone میبرد.
نام بازی | Super Mario Bros. 3 |
تهیهکننده | Nintendo |
سازنده | Nintendo R&D4 |
سال انتشار | ۱۹۸۸ |
پلتفرمها |
Nintendo Entertainment System, Arcade, Game Boy Advance |
۳۹
خداحافظی کلمنتاین و لی
بازیهای ویدیویی میتوانند بازیکنان را ناامید، پیروز و حتی شگفتزده کنند اما به ندرت پیش میآید که یک بازی شما را به گریه بیندازد. یکی از بازیهایی که میتواند حتی از زامبیها بیشتر اشک شما را در بیاورد، بازی Telltale’s Walking Dead: Season One است. در این اثر شما نقش لی را بازی میکنید؛ مردی که برای کلمنتاین نقش پدری را ایفا میکند. آنها در طول پنج اپیزود ماجراهای زیادی را پشت سر میگذارند که با در نهایت با نشستن هر دوی آنها در اتاقی ساده در حالی که لی در آستانهی تبدیل شدن به یک واکر است، به اوج خود میرسد. بازی به شما یک انتخاب میدهد؛ شما میتوانید انتخاب کنید که او را با دستبند به دیوار رها کنید تا تبدیل به یک زامبی شود یا میتوانید از کلمنتاین بخواهید که به او شلیک کرده و او را برای همیشه راحت کند.
هر تصمیمی که بگیرید، آن دو باید با یکدیگر خداحافظی کنند. لی به او میگوید: «تو قوی هستی و میتوانی هر کاری انجام دهی». در واقع او میخواهد به کلمنتاین این اطمینان را بدهد که میتواند بدون او در دنیای تاریک بازی زندگی کند. از طرفی کلمنتاین نمیخواهد او را به این زودی پس از از دست دادن پدر و مادرش از دست بدهد. این یک صحنهی دلخراش است که یک اثر درخشان را به تصویر میکشد. در نهایت اگر در این صحنه اشک ریختید، تعجب نکنید.
نام بازی | Telltale’s The Walking Dead |
تهیهکننده | Telltale Games |
سازنده | Telltale Games |
سال انتشار | ۲۰۱۲ |
پلتفرمها | PC, PS3, PS4, PS Vita, Xbox 360, Xbox One, Nintendo Switch, Android, iOS |
۳۸
همه برای شما دعا میکنند
بسیاری از جذابیتهای EarthBound مربوط به عشق درون آن میشود. طنزهای متفاوت، دشمنان عجیب و غریب و عناصر متنوع نقشآفرینی در این بازی وجود دارند، اما پیوند بین چهار شخصیت اصلی و افرادی که در طول ماجراجویی خود با آنها ملاقات میکنند، همان چیزی است که شما را در بازی نگه میدارد. حفظ میکند. در این بازی بعد از همه چیزهایی که از سر میگذرانید، هیجان انگیزترین لحظهی بازی یک نبرد نهایی عظیم نیست، بلکه در عوض یک لحظهی آرام و به شدت تاثیرگار است که در آن از طریق دعای پائولا با اکثر شخصیتهای کلیدی بازی دوباره ارتباط برقرار میکنید.
در میانهی این نبرد دیوانهوار، کلمات تشویقی سادهی افرادی که در طول بازی با آنها روبرو شدهاید است که شما را تا انتها پیش میبرد و به شما یادآوری میکند که چه چیزی بدست آوردهاید و برای چه چیزی میجنگیدید. EarthBound پر از شخصیتها و تجربیات رنگارنگ زیادی است که به خاطر سپردن همهی آنها دشوار است، اما این لحظهی تامل به شما امکان میدهد که قطعات مختلف بازی را دوباره بخاطر آورده و پیوندهایی را که ایجاد کردهاید به خود یادآوری کنید. در حالی که EarthBound بسیار قبل از پایانبندی یک بازی عالی محسوب میشود، پایان آن چیزی است که آن را خاص و منحصربهفرد کرده است.
نام بازی | Earthbound |
تهیهکننده | Nintendo |
سازنده | Ape Inc |
سال انتشار | ۱۹۹۴ |
پلتفرمها | Super NES, Game Boy Advance |
۳۷
تبدیل شدن به The Huddle
شما میتوانید زمان زیادی را صرف کنید تا بفهمید که بازی Inside در مورد چیست و باز هم به هیچ نتیجهی خاصی نرسید. آیا شما پسری هستید که فقط سعی میکنید از اسیر شدن توسط افراد مرموز جلوگیری کنید؟ شما در حال انجام ماموریتی در قلب شهری با بردگان تحت کنترل هستید، اما آیا قرار است آنها را آزاد کنید؟ نه. شما برای چیز بزرگتری در نظر گرفته شدهاید، چیزی که در قلب همه چیز در این دنیای پر پیچ و تاب میگذرد. تبدیل شدن به موجودی عجیب و غریب که هر چیزی که در سر راه خود باشد را میبلعد، مانند نوعی بوستر، کنجکاوی بازیکنان را تقویت کرد و آنها را وادار کرد که با خود فکر کنند که واقعا چه کسی در تمام این مدت کنترل را در دست داشته است؟ در هر صورت این یک بازی در مورد کنترل ذهن است و دقیقا میداند که چگونه در انتها نیز شما را در انبوهی از سوالات قرار دهد؛ سوالاتی که یافتن پاسخ آنها برای هر کسی معنای خاصی دارد.
نام بازی | Inside |
تهیهکننده | Playdead |
سازنده | Playdead |
سال انتشار | ۲۰۱۶ |
پلتفرمها | Xbox One, PC, PS4, iOS, Nintendo Switch |
۳۶
ظهور کله هرمی
کله هرمی (Pyramid Head) بدون شک یکی از نمادینترین هیولاهای بازیهای ترسناک تاریخ است. این موجود عجیب و وحشتناک از زمان اولین حضورش در سایلنت هیل ۲ به عنوان شکنجهگر اصلی و شخصی جیمز ساندرلند، طرفدارانش را حسابی محذوب خود کرده است. اطلاع از یک حقیقت ناراحتکننده در مورد جیمز در طول سفر او در سایلنت هیل، همچنین ماهیت واقعی کله هرمی را روشن میکند و معرفی رسمی آن را حتی ترسناکتر از قبل میکند. جیمز بعد از تماشای نگاهی اجمالی به این موجود در پشت راهرویی میلهدار، درست به اتاقی میرود که در آن، موجود ذکر شده به دو مانکن بیسر حمله میکند. جیمز در یک کمد مخفی شده و در حال تماشای اثری ترسناک است که مشابهی لحظهای کلیدی در مخمل آبی دیوید لینچ است؛ فیلمی انحراف و خشونت مردان را بررسی میکند.
این برخورد نه تنها به این دلیل که غیرمنتظره است ترسناک محسوب میشود، بلکه گیجکننده نیز است. جیمز هدف خشونت در صحنه نیست، اما واضح است که آنچه در حال رخ دادن است یک قدم فراتر از خشونتی است که ما علیه همان موجودات مانکن انجام دادهایم. دیدن دشمنان کوچکی که قبلا چندین بار با آنها جنگیدهایم و اینکه به آسانی تحت سلطهی موجود دیگری قرار گرفتهاند، مانند یک تهدید به نظر میرسد، اما پیامدهای روانشناختی عمیقتری دارد. تا پایان بازی متوجه میشویم که این صحنه آینهای از خشونت درونی جیمز و نوعی پیشگویی تاریک برای افشای آینده است. کله هرمی از آن زمان تا به حال تعدادی حضور ضعیف در خارج از ساینت هیل ۲ داشته است، اما نمیتوان انکار کرد که اولین نمایش او بیشترین تاثیر را روی طرفداران بازیهای ترسناک داشته است.
نام بازی | Silent Hill 2 |
تهیهکننده | Konami |
سازنده | Team Silent |
سال انتشار | ۲۰۰۱ |
پلتفرمها | PS2, Xbox, PC |
۳۵
کابوس مترسک
بازیها وقتی قوانین خودشان را زیر پا بگذارند وحشتناکتر میشوند و از آنجاست که دیگر نمیتوانید به اطلاعاتی که به شما داده میشود اعتماد کنید. در مورد Batman: Arkham Asylum هم این موضوع صدق میکند. در این اثر جایی بین مشت زدن، مخفیکاری و کاوش است که مترسک ظاهر میشود و قوانین را تغییر میدهد. اولین باری که بتمن با سم ترس مورد اصابت قرار میگیرد، بسیار ظریف کار شده و او به اندازهی کافی متوجه میشود که چیزی درست نیست. ناگهان، صداهایی شروع به زمزمه کرده و بلندتر میشوند. در این میان اتاقی که وارد میشوید همان اتاقی است که به تازگی از آن خارج شدهاید و برای اولین بار، بتمن با چیزی روبرو میشود که نمیتواند از آن بیرون بیایدکه دیدن آن شگفتانگیز است.
حتی این شرایط در مقایسه با دوز نهایی سم ترس اهمیت کمتری دارد، زیرا Arkham Asylum تا آنجا پیش میرود که شما را فریب میدهد تا فکر کنید بازی شما دچار مشکل شده و از کار افتاده است و فقط با مقدار مناسبی از اعوجاج بصری و صوتی شما را به وحشت میندازد. این فراتر از ترس بتمن است و شما را وحشتزده میکند. بازی حتی تا آنجا پیش میرود که کل صحنهی آغازین را به شکلی بیمارگونه پخش میکند و بازیکن را با بازیهای جعلی روی صفحهنمایشها و راهنماییهای ابزاری که منطقی نیستند، گیج میکند. توهمهای مترسک به عنوان یک نمونه از استفاده از قدرت کمیکها در یک بازی ویدیویی شمرده شده و نحوهی نفوذ ترس به همه چیز در مراحل مختلف، آن را درخشان و فراموش نشدنی میکند.
نام بازی | Batman: Arkham Asylum |
تهیهکننده | Eidos Interactive |
سازنده | Rocksteady Studios |
سال انتشار | ۲۰۰۹ |
پلتفرمها | PS3, Xbox 360, PC, PS4, Xbox One, Nintendo Switch |
۳۴
رونمایی از شودان
سیستم شاک ۲ یک بازی تیراندازی ترس و بقا است که در یک سفینهی فضایی آلوده به خدمهای زامبی شده و بیگانگانی که ذهن را تغییر میدهند، روایت میشود. با این حال همانطور که نام بازی تا حدودی این موضوع را نشان میدهد، اگر فکر میکنید که همهی اینها فقط یک ماموریت عادی برای نابود کردن افراد شرور است، یک شوک واقعی در انتظار شماست. پس از اینکه سرباز قهرمان بینام شما با نوعی فراموشی از خواب سرد خود بیدار میشود، تنها امید او این است که به دنبال یک انسان بازمانده در کشتی، دکتر جانیس پولیتو، باشد. او از لحظهای که بیدار شده با او در تماس بوده و او را برای یافتن و نجات او راهنمایی میکند. پس از مبارزه با صدها دشمن و پیمایش در پیچ و خم راهروهای کشتی، در نهایت به محل دکتر میرسید و او ظاهرا زمان زیادی است که مرده است.
در این لحظه صفحه سیاه میشود و آنتاگونیست شوم بازی ظاهر میشود که کسی نیست جز شودان (SHODAN) که در واقع یک هوش مصنوعی شرور است. او این حقیقت را فاش میکند که از همان ابتدا شما را فریب داده است تا به این نقطه برسید و اگر به پیروی کامل از دستورات او ادامه ندهید، او فورا شما را خواهد کشت. بنابراین این است که باعث شده سیستم شاک ۲ هرگونه احساس عادی بودن را کنار میگذارد و در عوض به اثری تبدیل شود که در آن شما خود زیردستی هستید که کارهای آنتاگونیست اصلی را انجام میدهید.
نام بازی | System Shock 2 |
تهیهکننده | Electronic Arts |
سازنده | Irrational Games |
سال انتشار | ۱۹۹۹ |
پلتفرمها | PC |
۳۳
مرحلهی No Russian
ماموریتهای مدرن وارفر ۲ در سرتاسر جهان انجام میشوند. در یک مرحله، شما در یک شهر از افغانستان بر تروریستها آتش میبارید و در مرحلهای دیگر، از تبرهای یخی برای بالا رفتن از یک کوه در روسیه استفاده میکنید. بنابراین وقتی یک ماموریت جدید را شروع میکنید، مطمئن نیستید که چه انتظاری داشته باشید. جلسه توجیهی مرحلهی No Russian مبهم است.Y شما میدانید که در یک سازمان تروریستی قرار گرفتهاید که توسط مردی رهبری میشود که از شکنجه، قاچاق انسان یا نسلکشی کوتاهی نمیکند. از طرفی شما برای یک مرحلهی استاندارد کال آو دیوتی آماده هستید که شما را مجبور به تیراندازی به افراد شرور میکند. با این حال این این اتفاق نمیافتد در عوض، شما و تیمتان از آسانسور بیرون میآیید و وارد یک فرودگاه مدرن میشوید. هم تیمیهای شما سلاحهای خود را بالا میآورند. سلاح شما نیز در دستان شما ظاهر میشود و سپس تیراندازی شروع میشود.
مردمی که در صف نگهبانیایستادهاند، بدون سلاح و بیدفاع، روی بر میگردانند تا ببنند که چه اتفاقی افتاده، در حالی که با شلیک تفنگها از بین میروند. تماشای این سکانسها راحت نیست و از طرفی بازی شما را متوقف نخواهد کرد. این مرحله به وضوح برای ایجاد احساس بد در شما طراحی شده است و البته این امکان وجود دارد که توسعهدهندگان این سکانس را فقط برای برانگیختن جنجال و ایجاد سر وصدا حول محور بازی برای تبلیغات قرار داده باشند یا شاید هم خواستهاند که نکتهای را در مورد خشونت در دل این بازیها بیان کنند.
نام بازی | Call of Duty: Modern Warfare 2 |
تهیهکننده | Activision |
سازنده | Infinity Ward |
سال انتشار | ۲۰۰۹ |
پلتفرمها | PS3, PC, Xbox 360, PS4, Xbox One |
۳۲
فسفر سفید
برای مدتی بیشتر بازیهای جنگی با خشونت به اندازهای تقریبا یکسان برخورد میکردند. مجموعههایی از انفجار و تعداد سرسامآوری از کشتهها در مرکز صحنه قرار میگرفتند، در حالی که وحشتهایی مربوط به آنچه واقعا در میدانهای جنگ اتفاق میافتد، نادیده گرفته شد. Spec Ops: The Line متفاوت از آثار جنگی دیگر است که چیزی خاص برای گفتن دارد. برای گفتن دارد. در بازی قهرمانان داستان ما از فسفر سفید در یک شهر اشغال شده توسط دشمن استفاده میکنند. در واقع تیم برای تکمیل ماموریت باید از شهر عبور کند، اما تعداد دشمنان بسیار بیشتر است. آنها تصمیم میگیرند که از فسفر سفید، یک سلاح شیمیایی بسیار قوی، استفاده کنند.
وظیفهی شما این است که دستههایی از دشمنان را از بالا هدف قرار دهید، در حالی که هم تیمیتان موشکهایی پرتاب میکند. حمله موفقیتآمیز است، اما بازی هنوز کارش با این سناریو تمام نشده است و اتفاقی که در ادامه میافتد، برای هر کسی که بازی را تجربه کرده، فراموش نشدنی است. شما راه خود را از طریق شهر تازه پاکسازی شده طی میکنید و با نتایج اقدامات خود روبرو میشوید که به شدت وحشتناک است. تعداد معدودی از دشمنانی که هنوز زنده هستند، با پنجه روی زمین حرکت کرده و دست و پاهایشان منفجر میشود. فریادهای «لطفا کمک کنید» و «من را راحت کن» در پسزمینه شنیده میشود، در حالی که شخصیت شما اصرار دارد که تیم باید به راه خود ادامه دهد، زیرا کاری از دست آنها برنمیآید. به زودی وحشت واقعی کاری که انجام دادهاید، مورد توجه قرار میگیرد. در واقع معلوم میشود که که یک کمپ غیرنظامی درست در وسط شهری که شما بمباران کردهاید، برپا بوده است. پس از این این صحنهی دلخراش، ذکر این واقعیت مهمتر از همیشه است که Spec Ops بیشتر از یک اثر جنگی معمولی است.
نام بازی | Spec Ops: The Line |
تهیهکننده | ۲K |
سازنده | Yager Development |
سال انتشار | ۲۰۱۲ |
پلتفرمها | PS3, PC, Xbox 360 |
۳۱
گلیچ سرهنگ
متال گیر مجموعهای پر از پیچش است، اما اگر گلیچ سرهنگ در نزدیکی پایان کتال گیر سالید ۲ را یک پیچش بنامیم، در حق آن اجحاف کردهایم. پس از یادگیری اعتماد و تکیه بر سرهنگ کمپبل برای اهداف اصلی ماموریت خود در دو بازی متوالی، متوجه میشوید که فردی که ریدن در تمام این مدت با او صحبت کرده است، یک هوش مصنوعی مبتنی بر سرهنگی واقعی است. اما این مسیر رسیدن به این موضوع است که آن را بسیار عجیب میکند. هنگامی که ریدن از اسارت در Arsenal Gear خلاص شد، برهنه و تنها و به شدت به راهنمایی نیاز داشت و سرهنگ برای اولین بار راهنمایی درستی نمیکند.
او که زمانی اطلاعات مفیدی را به شما میداد، تماسهایش ناگهان پر از حرفهای مزخرف میشود. در یکی از لحظات شکستن دیوار چهارم توسط متال گیر، او حتی از شما میخواهد که کنسول بازی خود را خاموش کنید. از چهرهی وهمآور و صدای از هم گسیختهاش گرفته تا کلیپهای اصلی متال گیر که در حین تماس چشمک میزند، این یک سکانس پر هرج و مرج است که شما را کاملا غافلگیر میکند.
نام بازی | Metal Gear Solid 2 |
تهیهکننده | Konami |
سازنده | Konami |
سال انتشار | ۲۰۰۱ |
پلتفرمها | PS2, Xbox, PC |
۳۰
دروغ جوئل
مهمترین چیز در لست آو آس، آخرالزمان یا تلاش شما برای نجات جهان نیست بلکه رابطهی بین الی و جوئل است. شرایط بیرونی آنها را به هم نزدیک میکند و با سفر در سراسر کشور، مبارزه با کلیکرها، برخورد با بازماندگان ناامید و حتی یافتن یک همراه دوستانه، به هم نزدیک میشوند. بنا به ضرورت، رابطهی الی و جوئل بر اساس اعتماد بنا شده است. اعتماد داشته باشید که طرف مقابل از شما برای منافع خود استفاده نمیکند. اعتماد داشته باشید که وقتی نمیتوانید خودتان را نجات دهید میتوانید روی آنها برای نجات حساب کنید. اطمینان داشته باشید که میتوانید لحظهای احساسی را در هنگام برخورد با گلهای از زرافهها در شهر با هم به اشتراک بگذارید و مهمتر از همه اطمینان داشته باشید که طرف مقابل به شما دروغ نمیگوید.
رابطهی جوئل و الی در پایان بازی به اوج میرسد. البته منظور زمانی نیست که جوئل متوجه میشود که الی باید بمیرد تا فرصتی برای نجات بشریت پیدا شود و او در حالی که بدن بیهوش او را در آغوش دارد از بیمارستان خارج میشود بلکه آزمایش واقعی زمانی اتفاق میافتد که جوئل در این مورد به الی دروغ میگوید. او میگوید که فایرفلایها دیگر به دنبال درمان نیستند. الی بعدها از جوئل میخواهد که قسم بخورد که حقیقت را میگوید و جوئل قسم میخورد. الی نیز ظاهرا حرف او را باور میکند. این یک شیوهی کاملا مبهم برای پایان دادن به یک بازی است.
نام بازی | The Last of Us |
تهیهکننده | Sony |
سازنده | Naughty Dog |
سال انتشار | ۲۰۱۳ |
پلتفرمها | PS3, PS4 |
۲۹
سگهای زامبی
بازیهای ترسناک قبل از عرضهی رزیدنت اویل ۱ در سال ۱۹۹۶ وجود داشتند. در آن زمان آثاری نظیر Maniac Mansion، کسلوانیا، The ۷th Guest و Clock Tower عرضه شده بودند اما هیچ کدام از آنها به اندازهی رزیدنت اویل ترسناک نبودند. بازی با یک کاتسین اکشن جذاب شروع میشود که ترس را القا نمیکند. اما هنگامی که تیم شما وارد عمارت میشود، همه چیز وحشتناکتر میشود. طولی نمیکشد که خود را در حال قدم زدن در یک راهروی غیرقابل توصیف میبینید. همه چیز ساکت است اما شما آنقدرها هم نگران نیستید.
ناگهان از ناکجا آباد یک سگ زامبی از پنجره به داخل میپرد و پشت سر شما روی زمین میافتد. اولین فکری که به سرتان میزند این است که بدوید، اما وقتی به جلو میروید، سگ دیگری از شیشه به داخل پریده و اکنون شما محاصره شدهاید. این صحنهای است که انگار از یک فیلم ترسناک بیرون آمده است. آن سگها در دههی ۹۰ میلادی حسابی بازیکنان را به وحشت انداختند چرا که آنها هرگز چنین چیزی را در یک بازی ندیده بودند.
نام بازی | Resident Evil |
تهیهکننده |
Capcom |
سازنده | Capcom |
سال انتشار | ۱۹۹۶ |
پلتفرمها | PS1, PC, Sega Saturn, Nintendo DS |
۲۸
پازلها همه جا هستند
کسانی از شما که هنوز The Witness را بازی نکرده و دوست دارد آن را تجربه کند، بهتر است که آنچه در ادامه میآید را نخواند. در این فهرست اسپویلرهای فراوانی وجود دارد، اما به نوعی اسپویلری که در ادامه آمده مهمتر از تغییر داستان یا مرگ شخصیت است. در واقع لحظهای تعیینکننده در The Witness وجود دارد که آن را به یکی از بهترین بازیهای پازل محور تبدیل میکند. این باور نکردنی است که فکر کنید میتوانید ساعتها در این بازی و در مناظر زیبا و پر جنب و جوش آن غوطهور شوید، بدون اینکه نبینید که بازی واقعا در مورد چیست. تختههای پازل بازی سرگرمکننده و چالشبرانگیز هستند، اما وقتی نگاهی دقیقتر به دنیای اطراف خود بیندازید، تقریبا باعث حواسپرتی شما میشود که از بخشهای واقعا شگفتانگیز The Witness محسوب میشود.
لحظهای که بفهمید همهی این مناظر پیچیده و شگفتانگیز خود نیز پازل هستند، تکاندهنده است. پازلهایی که تاکنون حل کردهاید ناگهان اهمیت خود را از دست داده و جستوجو برای ردیابی هر قدمی که قبلا برداشتهاید، آغاز میشود. این واقعا شبیه یک بازی کاملا جدید به نظر میرسد و از بسیاری جهات اینجاست که The Witness واقعا شروع میشود. در واقع شما مخفیانه توسط بازی آموزش دیدهاید تا دایرهها و خطوط مختلف را در همه جا ببینید و لحظهای که متوجهی پازلهای محیطی شوید، تجربهای خاص است.
نام بازی | The Witness |
تهیهکننده | Thekla |
سازنده | Thekla |
سال انتشار | ۲۰۱۶ |
پلتفرمها | PS4, PC, Xbox One, iOS |
۲۷
وینر وینر چیکن دینر!
پس از ۲۰ تا ۳۰ دقیقه بقای طاقتفرسا که شامل پیدا کردن سلاح، مهمات و تجهیزات دیگر، تیراندازیهای غافلگیرکننده علیه بازیکنان دیگر و شاید حتی برخی اقدامات مخفیکاری، در نهایت وارد لیست ۱۰ نفر پایانی در نقشه میشود. پیروزی از بین ۹۹ نفر دیگر که به همراه هم از اولین هواپیما خارج شدهاید، بسیار لذت بخش است. بر خلاف بسیاری از لحظات در این لیست، شرایط در پابجی همیشه منحصر به فرد است. ممکن است هیجان بازی یکسان باشد، اما داستانهایی که برای هر یک از ما در هر دور از بازی شکل میگیرد، همیشه متعلق به خود ماست و بخشی از چیزی است که این لحظه را فراموش نشدنی میکند.
نام بازی | PlayerUnknown’s Battlegrounds |
تهیهکننده | Krafton |
سازنده | PUBG Studios |
سال انتشار | ۲۰۱۷ |
پلتفرمها | PC, Android, iOS, Xbox One, PS4, Stadia, Xbox Series X/S, PS5 |
۲۶
قدم گذاشتن روی هیلو
بازی Halo: Combat Evolved هیچ زمانی را تلف نکرده و شما را در میانهی اکشن رها میکند. شما خود را در چکمههای فضایی مستر چیف، یک سرباز فوقالعاده، در کشتی فضاییایی میبینید که به تازگی از یک عملیات نظامی فاجعهبار در Reach فرار کرده است. متاسفانه، افراد شرور شما را گرفتهاند و به کشتی حمله میکنند. شما به سختی با یک سفینهی نجات فرار میکنید. تا اینجای کار، شاهد شروع بسیار هیجانانگیزی برای یک بازی ویدیویی هستیم. سپس مرحلهی دوم به میان میآید.
اکنون خود را در محیطی شبیه به زمین میبینید، با علفها، درختان، نهرها و آبشارها که زیبایی خاص خود را دارند. در این میان مساله این است که شما روی زمین نیستید. کشتیهای فضایی دشمن شروع به فرود در موقعیت شما میکنند و توجهی شما را به بالا منعطف میکنند؛ جایی که متوجه میشوید که کل اکوسیستم روی منحنی داخلی یک حلقهی عظیم هیلو قرار دارد. این منظره شگفتانگیزی است که اندازه و گسترهی آن را تا سال ۲۰۰۱ به ندرت در یک بازی ویدیویی دیده بودیم و به قدرت ایکسباکس در آن زمان اشاره کرد. این بازی با جهانی بسیار چشمگیر و کنترلهای روان، استانداردی را برای یک دورهی کاملا جدید از آثار تیراندازی کنسولی تعیین کرد.
نام بازی | Halo: Combat Evolved |
تهیهکننده | Microsoft Game Studios |
سازنده | Bungie |
سال انتشار | ۲۰۰۱ |
پلتفرمها | Xbox, PC, Xbox 360 |
۲۵
اتمام بازی
پیتی به عنوان یک دموی رایگان برای پلیاستیشن در جریان گیمزکام ۲۰۱۷ منتشر شد. در آن زمان ژانر وحشت در کلونهای اسلندر به شدت اشباع شده بود و یافتن جواهرات واقعی در این ژانر به شدت دشوار بود. وقتی صحبت از رونماییهای باورنکردنی بازی به میان میآید، تماشای نامهای هیدئو کوجیما و گیرمو دل تورو بلافاصله پس از تکمیل یکی از منحصر به فردترین تجربههای ترسناک در سالهای اخیر، در جایگاه بسیار بالایی قرار میگیرد. البته بهتر است به فاش شدن عنوان نهایی بازی یعنی سایلنت هیل اشاره نکنیم.
به عنوان یک تجربه مستقل میتوان گفت که فقط به دلیل ماهیت واقعی این دمو به عنوان یک نسخهی جدید از سایلنت هیل بود که مردم آن را دوست داشتند. در واقع عبور از آن در برای آخرین بار حتی بدون پاداش بعد از بازی، یک دستاورد واقعی بود. بیشتر پازلهای بازیهای ترسناک بسیار مبهم هستند، اما پیتی آن را به یک سطح کاملا جدید رساند. ساختار اصلی آن از یک راهروی ال شکل که تنها با مشاهدهی تفاوتهای ظریف در هر بازدید مجدد قابل تغییر بود، بازیکنان را مجبور میکرد تا از نزدیک با محیط وحشتناک خود آشنا شوند. افشای نام سایلنت هیل ممکن است جذاب باشد، اما یادگیری مسیریابی و در نهایت باز کردن فضای بازی ترسناک فشردهی آن و به نوعی اتمام بازی، مانند یک جایزه به نظر میرسد.
نام بازی | P.T |
تهیهکننده | Konami |
سازنده | Kojima Productions |
سال انتشار | ۲۰۱۴ |
پلتفرمها | PS4 |
۲۴
مرگ در قله
بازی Journey اثری است که یک ماجراجویی ۳ ساعته و پر از لحظات فراموش نشدنی را در خود جای داده است، اما هیچ کدام مانند آن لحظه سرنوشت ساز در پایان صعود شما به بالای کوه روی ما تاثیر نگذاشته است. همانطور که مسافر بینام شما از میان برفهای عمیق و عمیقتر عبور میکند، باد، شال شما را پاره میکند، شما شروع به کاهش سرعت میکنید و هر مرحله از صعود به خودی خود تبدیل به یک کار دشوار میشود و هنگامی که سرانجام در برف فرو میروید، سفر شما قبل از رسیدن به مقصد به پایان میرسد و احساس عمیقی از دل شکستگی وجود دارد که شما را فرا میگیرد. این لحظه به ویژه به این دلیل تأثیرگذار است اگر در کنار یک غریبه بینام دیگر از کوه بالا بروید، تماشای آنها که شروع به تلو تلو خوردن میکنند و متوجه میشوید که هیچ یک از شما نمیتوانید هدف انتزاعی خود را کامل کنید، بسیار تکاندهنده است.
نام بازی | Journey |
تهیهکننده | Sony |
سازنده | Thatgamecompany |
سال انتشار | ۲۰۱۲ |
پلتفرمها | PS3, PS4, PC, iOS |
۲۳
انتخاب اولین پوکمون خود
سه توپ Poke درخشان روی یک میز عظیم قرار دارند. رقیب شما نگاه میکند و ناله میکند زیرا پروفسور اوک به شما اجازهی انتخاب اولین همراه خود را میدهد. در اولین دقایق بازی Pokemon Red and Blue، یکی از مهمترین تصمیمات بازی را میگیرید که انتخاب استارتر است. در حالی که بسیاری از بازیهای نقشآفرینی اعضای پارتی را با گزینههای شخصیسازی گاها کمی همراه میکنند، پوکمون به شما این امکان را میدهد که یکی از سه موردی را انتخاب کنید که بعدها برای رسیدن به آن کار آسانی نخواهید داشت.
با این حال آنچه مهمتر است این است که این پوکمون برای اولین ماموریتهای شما همراه شما باشد. پوکمونی که در اینجا انتخاب میکنید، خواه Bulbasaur ،Squirtle یا Charmander باشد، تعیین میکند که چگونه در بقیهی ماجراجویی خود پیشرفت کنید. احتمالا این اولین باری است که رشد را به عنوان بازتابی از کار سخت ابتدایی خود خواهید دید. بنابراین شما به سمت میز میروید، هر یک از توضیحات پوکمونهای زیبا را بررسی میکنید و بهترین دوست جدید خود را انتخاب میکنید.
نام بازی | Pokémon Red and Blue |
تهیهکننده | Nintendo |
سازنده | Game Freak |
سال انتشار | ۱۹۹۶ |
پلتفرمها | Game Boy |
۲۲
تنهایی رفتن خطرناک است!
«تنهایی رفتن خطرناک است» یکی از جملاتی است که در بازیهای ویدیویی بسیار نقل شده است. این یک پیام ساده است، همانطور که پیرمرد در آغاز ماجراجویی خود شمشیری را به لینک منتقل میکند اما این برای ما اهمیت زیادی داشت. دنیای افسانهی زلدا بسیار وسیع، ناشناخته و کاملا خطرناک است و در این راه دوستان زیادی نیز پیدا نخواهید کرد. این شمشیر شما خواهد بود که تنها همراه شما است و تقریبا در تمام ماجراهای سری زلدا، Master Sword ابزار نهایی است؛ چیزی که برای شکست و بیرون راندن شر به آن نیاز دارید و در ابتدای تمام تلاشهای لینک، تا زمانی که نتوانید از خود دفاع کنید، جهان به شما معرفی نخواهد شد. در این میان دانستن اینکه ما با یک شمشیر قابل اعتماد همراه هستیم، به ما شجاعت داد تا ادامه دهیم.
نام بازی | The Legend of Zelda |
تهیهکننده | Nintendo |
سازنده | Nintendo R&D4 |
سال انتشار | ۱۹۸۶ |
پلتفرمها | Famicom, NES, Game Boy Advance, GameCube |
۲۱
شرور داستان تویی!
قبل از ساخت The Witness، جاناتان بلو و دیوید هلمن، Braid را به عنوان یک بازی Summer of Arcade ایکس باکس لایو عرضه کردند. این بازی یک اثر پلتفرمر و پازل فوقالعاده هوشمند است که از نظر داستانی شاید ساده باشد، اما برای گسترش مداوم قواعد و منطق پازل خود خوب عمل میکند. انگیزهی اصلی شخصیت شما برای ادامه دادن این است که شاهزاده خانمی را از دست یک شخصیت شیطانی نجات دهد. با این حال اواخر بازی که مفهوم زمان را به صورت معکوس نمایش داده، نشان میدهد که این شوالیهی خطاکار قصد ندارد شاهزاده خانم را آزاد کند بلکه او از دست شما در حال فرار است. این نور کاملا متفاوتی را به رویدادهای قبلی بازی میتاباند و باعث میشود به گذشته و لحظاتی در زندگی خود نگاه کرده و دیدگاه متفاوتی را به آنها داشته باشید.
نام بازی | Braid |
تهیهکننده | Number None |
سازنده | Number None |
سال انتشار | ۲۰۰۸ |
پلتفرمها | PC, Xbox 360, PS3 |
۲۰
خارج شدن از ریل
آنچارتد ۲ اوج فرنچایز محبوب ناتی داگ است و سکانس قطار آن یکی از تاثیرگذارترین سکانسهای تاریخ بازی است. چیزی که به عنوان یک ماموریت نجات شروع میشود، در نهایت نیتن دریک را در امتداد یک قطار در حال حرکت در حالی که مسیر خود را از طریق یک گردنهی کوهستانی در حال حرکت است، قرار میدهد. در طول راه، او دهها نفر از افراد دشمن را میکشد و موفق میشود یک هلیکوپتر را نابود کند، اما در نهایت با خیانت سر و کله میزند. این فصل سوم آنچارتد ۲ را دقیقا از جایی که او را در مقدمه یافتیم آغاز میکند، به بزرگترین سؤالات بازی پاسخ میدهد و یک سکانس اکشن جذاب و طولانی را ارائه میدهد.
نام بازی | Uncharted 2: Among Thieves |
تهیهکننده | Sony |
سازنده | Naughty Dog |
سال انتشار | ۲۰۰۹ |
پلتفرمها | PS3 |
۱۹
سرقت از بانک
ماموریت Three Leaf Clover تقریبا مانند هر ماموریت دیگر GTA شروع میشود. شما با دوست رنگارنگ ایرلندی خود یعنی پاتریک و دیگر شرکای بدنام خود تصمیم میگیرید تا از یک بانک سرقت کنید اما همه چیز به سرعت از کنترل خارج میشود، زیرا سرقت به سمت متفاوتی میرود و این منجر به یکی از به یاد ماندنیترین و غیرقابل پیشبینیترین ماموریتهای تاریخ سری محبوب راکاستار میشود. تیراندازی گستردهای که در این مرحله با آن مواجه میشوید، بعد از آن شما را مجبور میکند ناامیدانه از کوچهها و خیابانهای شهر عبور کنید و در نهایت وارد سیستم متروی لیبرتی سیتی شوید؛ جایی که باید از اعضای SWAT و قطارهای مترو دوری کنید.
نام بازی | Grand Theft Auto 4 |
تهیهکننده | Rockstar Games |
سازنده | Rockstar North |
سال انتشار | ۲۰۰۸ |
پلتفرمها | PS3, Xbox 360, PC |
۱۸
قلعهی وارونه
کسلوانیا: سمفونی شب یک بازی اکشن و پلتفرمر با طراحی درخشان است که به پیشروی ژانر مترویدوانیا که اکنون بسیار محبوب است، کمک زیادی کرد. پوشیدن ردای آلوکارد و مبارزه در راه رسیدن به بالای قلعهی پدرتان لحظات هیجانانگیز زیادی را برای شما به ارمغان میآورد که در نبرد با ریچر بلمونت نفرین شده به اوج خود میرسد. اگر فقط به طور سنتی با او مبارزه کنید، پایان بسیار تلخی خواهید داشت.
در واقع اگر قبل از رویارویی با ریشتر یک سری آیتمهای خاص پیدا کنید، راهی برای شکستن نفرین او بدون کشتن مستقیم پیدا میکنید. هنگامی که او را نجات دادید، یک کاتسین ابرها را در بالای قسمت قلعهی دراکولا نشان میدهد که ظاهرا در آن یک قلعهی وارونه در بالای آسمان خودنمایی میکند. در واقع آنچه ما فکر میکردیم پایان ماجراجویی آلوکارد است، تنها آغاز بود و آنچه پس از آن اتفاق افتاد، سمفونی شب را به یکی از بهترین بازیهای ویدیویی تاریخ تبدیل کرد.
نام بازی | Castlevania: Symphony of the Night |
تهیهکننده | Konami |
سازنده | Konami |
سال انتشار | ۱۹۹۷ |
پلتفرمها | PS1, Sega Saturn, Xbox 360, PS Portable, PS4, Android, iOS |
۱۷
زرافه
لست آو آس یک سفر احساسی جذاب است که لحظه به لحظه آن احساسات شما را قلقلک میدهد. هیجانی که ناتی داگ در سری آنچارتد ایجاد کرد، جای خود را به لحن غمانگیز لست آو آس داد. وقتی جوئل و الی را در سفرشان در سراسر آمریکا همراهی میکنیم، نوعی پیوند را با آنها برقرار میکنیم که باعث میشود هر اتفاق وحشتناکی که در طول مسیر برای آنها میافتد، مار را بیشتر آزار دهد. با این حال یک لحظهی روشن در این دنیای تاریک وجود دارد. در اواخر بازی، قهرمانان ما به طور تصادفی با گروهی از زرافهها مواجه میشوند که کاملا از جنون جهان خارج شدهاند. به طور کلی اهمیت این صحنه در توانایی آن در برانگیختن طیف وسیعی از احساسات است که تاثیری ماندگار بر بازیکنان و شخصیتها بر جای میگذارد.
نام بازی | The Last of Us |
تهیهکننده | Sony |
سازنده | Naughty Dog |
سال انتشار | ۲۰۱۳ |
پلتفرمها | PS3, PS4, PS5, PC |
۱۶
آن قوطی را بردار
سری Half-Life کات سین ندارد، بنابراین موارد زیادی وجود دارد که نیاز به توضیح مستقیم به دیدگاه ثابت گوردون فریمن دارد. در نسخهی دوم از قطار پیاده میشوید و وارد دنیایی کاملا متفاوت با آنچه گوردون میدانست، میشوید؛ یک کابوس دیستوپیایی آیندهنگرانه که با تبلیغات تلویزیونی و حکومت نظامی همراه است. لحظات آغازین شهر ۱۷ نمادین است و هر آنچه را که باید در مورد وضعیت کشور بدانید به شما میگوید، اما تا زمانی که یک سرباز قوطی خالی را به زمین میکوبد و از گوردون میخواهد آن را بردارد، نبوغ خود را نشان نمیدهد.
این صحنه هم به عنوان آموزش یکی از مکانیکهای بازی و هم به عنوان موردی برای جهانسازی عمل میکند. این صحنه به شما میآموزد که چگونه چیزها را بردارید و آنها را پرتاب کنید و به شما یک انتخاب میدهد: میتوانید قوطی را بردارید و دور بیندازید، در این صورت سرباز از مسیر شما خارج میشود و به شما اجازهی عبور میدهد یا میتوانید آن را به سمت سر او بیندازید و اجازه دهید او شما را تعقیب کند. در حالی که او در حال حرکت است، حتی میتوانید قبل از فرار از گذرگاهی که او مسدود کرده بود عبور کنید. این یک راه سرگرمکننده برای آشنا کردن شما با نظم جدیدی از جهانی است که گوردون خود را در آن پیدا کرده است و به شما اجازه میدهد به جای اینکه یک ناظر منفعل باقی بمانید، به طور مستقیم با آن درگیر شوید.
نام بازی | Half-Life 2 |
تهیهکننده | Valve |
سازنده | Valve |
سال انتشار | ۲۰۰۴ |
پلتفرمها | PC, Xbox, Xbox 360, PS3 |
۱۵
اورنشتاین و اسماگ
دارک سولز به چیزهای زیادی معروف است. دنیای ظریف و در هم تنیدهی آن پر از مسیرهای پنهان و میانبرهای مخفی است و عمق و رمز و راز داستان غمانگیز آن به شدت زیاد است. از طرفی نبردهای آن شما را در یادگیری تکنیکها و استراتژیهای جدید صدها ساعت درگیر خود نگه میدارد. با این حال اگر در کل سری دارک سولز بخواهیم یک نبرد را برای لیست انتخاب کنیم، آن رویارویی با دو نفر متشکل از یکی از بزرگترین شوالیههای لرد گوین و یکی از خشنترین جلادهای آنور لوندو یعنی اورنشتاین و اسماگ است.
هنگامی که به اورنشتاین و اسماگ میرسید، قبلا جادوگر آتشین کولاگ را به قتل رساندهاید، گولم آهنی را از بین بردهاید و حتی طعم شکست دو باس را همزمان با گارگویلها چشیدهاید اما این دو متفاوت هستند. برخلاف گرگویلها، اورنشتاین و اسماگ هر کدام تهدیدات منحصر به فردی بوده که کاملا مستقل از یکدیگر هستند و میتوانند هر بازیکنی را به چالش بکشند. مقابله با این دو جنگجوی افسانهای به طور همزمان، کشف چالشهای متمایز ناشی از شکست دادن یکی قبل از دیگری، یافتن تکنیکی که برای شما مفید است و در نهایت کشتن هر دو شخصیت شرور یک بار برای همیشه با آن آهنگ حماسی در پسزمینه، یک لحظهی هیجانانگیز در مجموعهای محسوب میشود که مملو از این لحظات است.
نام بازی | Dark Souls |
تهیهکننده | Bandai Namco Entertainment |
سازنده | FromSoftware |
سال انتشار | ۲۰۱۱ |
پلتفرمها | PS3, Xbox 360, Windows, PS4, Xbox One, Nintendo Switch |
۱۴
مبارزه با استاد
حتی بدون هیچ پیشزمینهی داستانی، نبرد با The Boss در پایان متال گیر سالید ۳ یک نبرد نهایی فوقالعاده است که مهارتهای مخفیکاری شما را در یک میدان بسیار زیبا از نیلوفرهای سفید آزمایش میکند. اما چیزی که واقعا این مبارزه را فراموش نشدنی میکند، داستان پشت آن است. در تمام طول بازی، هم اسنیک و هم بازیکن به این فکر میافتند که چرا باس، مربی اسنیک و بزرگترین قهرمانی که ایالات متحده تاکنون داشته است، به کشورش خیانت کرده و به اتحاد جماهیر شوروی پناهنده میشود؟ شما هرگز این پاسخ را دریافت نخواهید کرد تا اینکه به معنای واقعی کلمه مجبور شوید ماشه را سمت باس بکشید و افشاگریهای پس از آن، نور جدیدی به مبارزه میدهد. این سطحی از عمق است که به ندرت در چنین مبارزاتی میبینید.
نام بازی | Metal Gear Solid 3: Snake Eater |
تهیهکننده | Konami |
سازنده | Konami |
سال انتشار | ۲۰۰۴ |
پلتفرمها | PS2, PS3, Xbox 360, Nintendo 3DS, PC |
۱۳
پیچش داستان دارث ریون
پس از ساعتها مبارزه با امپراتوری سیث، ایجاد اتحاد و روابط و در نهایت تبدیل شدن به یک شوالیه جدای، با شرور بزرگ بازی روبرو میشوید که معلوم میشود خود شما بودهاید. در واقع به نظر میرسد که شما زمانی رهبر امپراتوری سیث بودهاید، قبل از اینکه شاگردتان به شما خیانت کند، شورای جدای از شما به عنوان عروسک خیمه شب بازی استفاده کند. از طرفی باستیلا شان ظاهرا در همهی اینها دست داشته است. به طور کلی این یکی از بزرگترین پیچشهای تاریخ بازی است که هنوز هم پس از سالها در ذهن بسیاری از بازیکنان باقی مانده است.
نام بازی | Knights of the Old Republic |
تهیهکننده | LucasArts |
سازنده | BioWare |
سال انتشار | ۲۰۰۳ |
پلتفرمها |
Xbox, PC, iOS, Android, PS5, Nintendo Switch |
۱۲
دگرگونی کریگان
کسانی که کمپین اصلی استارکرفت را به یاد دارند، میدانند که این کمپین پر از پیچشهای داستانی است. تکان دهندهترین مورد اولیه خیانت منگسک به تارسونیس است که منجر به مرگ آشکار متحد محبوب و کهنهکار او یعنی سارا کریگان شد. با این حال در ادامه متوجه میشویم که او نمرده است، بلکه توسط زرگ به ملکهی تیغهها تبدیل شده است. هنگامی که کریگان از کریسالیس بیرون آمد، بلافاصله تبدیل به نمادینترین شخصیت شرور بلیزارد شد. او مسئول میلیونها مرگ، جهنمی برای انتقام از منگسک و تاکتیکهای غیرانسانی خود شد اما از طریق دگرگونی تاریک کریگان، سری استارکرفت نیز از یک اپرای فضایی سیاه و سفید به داستانی پیچیده با شخصیتهایی پر از عمق و خاکستری تبدیل شد. کریگان، به عنوان رهبر زرگ، به آنها انسانیت بخشید و داستان آنها را از داستان حشرات بیفکر به نژادی از موجودات تا حدودی دلسوز تبدیل کرد.
نام بازی | StarCraft |
تهیهکننده | Blizzard Entertainment |
سازنده | Blizzard Entertainment |
سال انتشار | ۱۹۹۸ |
پلتفرمها | PC, Nintendo 64 |
۱۱
هلیکوپتر منتظر ماست
با بسته شدن موفقیتآمیز پورتالی تهدیدآمیز، گوردون فریمن و الکس ونس آماده میشوند تا به سمت کشتی گمشده، Borealis حرکت کنند. تنها لحظاتی پس از اینکه الکس با پدرش الی و شما سه نفر از آسانسور یک لحظهی تاثیرگذار را به اشتراک میگذارد، دو Advisor، از جمله خطرناکترین دشمنان دنیای Half-Life، وارد اتاق میشوند. دوست ربات قابل اعتماد الکس یعنی داگ موفق میشود شما و الکس را نجات دهد، اما الی چندان خوش شانس نیست. او توسط یکی از رباتهای متخاصم به قتل رسیده است و ما مجبوریم گریهی الکس را مشاهده کنیم. پس از یک سری ماموریتهای اکشن و حداقل یک پیروزی موشکی برای مقاومت، از دست دادن ناگهانی یک شخصیت محبوب و ویرانگری مطلق که الکس متحمل آن میشود، شاید یکی از تکاندهندهترین پایانهای تاریخ بازیهای ویدیویی باشد. این واقعیت که ما هرگز به پایانی که سزاوار آن است، نخواهیم رسید نیز آن را بیش از پیش دلخراش میکند.
نام بازی | Half-Life 2: Episode Two |
تهیهکننده | Valve |
سازنده | Valve |
سال انتشار | ۲۰۰۷ |
پلتفرمها | PS3, Xbox 360, PC |
۱۰
انفجار هستهای
بیشتر کمپینهای کال آو دیوتی با لحظات پر سر و صدای تماشایی شناخته میشوند. فرار از یک تانکر در حال غرق شدن، تیراندازی به افراد شرور در داخل ساختمان در حال فروریختن، دفع تروریستها هنگام آویزان بودن از کنار اتوبوس در یک بزرگراه شلوغ و غیره از مراحل متنوع این سری هستند اما کال آو دیوتی ۴ یک چیز دور از ذهن داشت؛ لحظهای که تماشای آن تماشایی یا خیلی مفرح نبود، اما تاثیری محو نشدنی بر جای گذاشت.
پس از موفقیت در نجات خلبان سقوط کرده، گروهبان، پل جکسون و بقیهی تیمش به هلیکوپتر میرسند تا منطقه را تخلیه کنند، اما با یک انفجار هستهای در افق مواجه میشوند که هلیکوپترشان را به زمین میفرستد. آنچه در ادامه میآید، صحنهای دلخراش است که انگار مستقیما از دل یک کابوس بیرون آمده است که در آن بازیکن باید از میان یک منطقهی جنگی سوخته و رادیواکتیو بخزد، در حالی که به تنفس وحشتزده و دردناک اعضای تیم در حال مرگ خود گوش میدهد. در پایان، به ابر قارچ مانند ایجاد شده خیره میشوید، صفحه به رنگ سفید در میآید، جکسون میمیرد و یکی از چشماندازهایی که از ابتدای بازی در آن پرسه میزدید، برای همیشه از بین رفته است. این یک صحنهی فوقالعاده قدرتمند و یادآور وحشت جنگ هستهای است.
نام بازی | Call of Duty 4: Modern Warfare |
تهیهکننده | Activision |
سازنده | Infinity Ward |
سال انتشار | ۲۰۰۷ |
پلتفرمها | PC, Xbox 360, PS3, Wii |
۹
مواجهه با اولین کلوسی
شما در Shadow of the Colossus تا زمانی که اولین دشمن شما خورشید را در مقابل شما محو نکند، درکی از واژهی عظمت نخواهید داشت. تا رسیدن به آن لحظه، شما در دنیایی وسیع و خالی سفر کردهاید، دشتهای باز و کوهها که چیزی جز مارمولکهایی که گاها در آنها میچرخند را کاوش کردهاید اما اکنون شما در زیر پای یک هیولای عظیم ایستادهاید و به نوعی باید آن را بکشید. این موجود عظیم شما را نادیده میگیرد و به قدری بزرگ و قدرتمند است که تا زمانی که شروع به پریدن روی پاهایش نکنید، متوجهی حضور شما نمیشود. شما برای او بسیار بیاهمیت هستید و بازی کار بسیار خوبی در القای این حس انجام میدهد. حتی اگر این سادهترین مبارزه در بازی باشد، بعید است که اکثر بازیکنان بدون اینکه حداقل یک بار از روی سر حریف به پایین پرتاب شوند، آن را پشت سر بگذارند و جادوی اولین غول بازی این است که تقریبا هر چیزی را که برای شکست ۱۵ غول بعدی نیاز دارید، به شما میآموزد.
نام بازی | Shadow of the Colossus |
تهیهکننده | Sony |
سازنده | Team Ico |
سال انتشار | ۲۰۰۵ |
پلتفرمها | PS2, PS4, PS3 |
۸
پایان راه جان مارستون
شما به مکزیک رفته و برگشته، آنچه را که ادارهی تحقیقات خواسته بود انجام داده و همهی اعضای باقیماندهی باند سابق خود را ردیابی کردهاید. حال خانه برگشته تا سرانجام لحظهای آرامش را در کنار خوانواده تجربه کنید اما برای چنین فردی چیزی به اسم استراحت وجود ندارد و جان میداند که چه چیزی در انتظارش است. چیزی که به عنوان یک صحنهی آرام و پیش پا افتاده بین جان و پسرش شروع میشود، به سرعت پایان یافته و شما به اندازه کافی سربازان ادارهی تحقیقات را میکشید تا خانوادهتان را فراری دهید. پس از تماشای آنها در حال رسیدن به محلی امن، نفس عمیقی میکشید و درهای انباری را که در آن هستید را باز میکنید. دهها مرد در مقابل شما هستند که همهی اسلحههایشان به سمت شما نشانه رفته است. بازی Dead Eye را فعال میکند و شما موفق میشوید تعدادی از آنها را بکشید، اما به سرعت مشخص میشود که مارستون زنده از این مخمصه خارج نمیشود. ماجراجویی شما در حالی که جان با خیره شدن به آسمان در حالی که آخرین نفس خود را میکشد، به پایان میرسد.
نام بازی | Red Dead Redemption 1 |
تهیهکننده | Rockstar Games |
سازنده | Rockstar San Diego |
سال انتشار | ۲۰۱۰ |
پلتفرمها | PS3, Xbox 360, Nintendo Switch, PS4 |
۷
خارج شدن از Aperture Science
پورتال از زمان عرضه در سال ۲۰۰۷، منبع میمهای بسیاری بوده است که به راحتی میتوان تاثیر شگفتانگیزی که بازی برای اولین بار به عنوان یک افزودنی کوچک به The Orange Box فروخته شد، روی بازیکنان گذاشت را فراموش کرد. در بازی در لحظهای جذاب، غافلگیرکننده و به طرز غیرمنتظرهای خندهدار، بازیکنان متوجه میشوند که برای زنده ماندن باید خلاف قوانین بازی حرکت کنند و تقلای دیوانهوار برای خارج شدن از سازمان درون بازی که در پی آن میآید، یکی از درخشانترین و به یاد ماندنیترین لحظات در تاریخ بازیهای ویدیویی است. این لحظهای باشکوه و پیشبینی شده از داستانسرایی محیطی به کارگردانی بازیکن است.
نام بازی | Portal |
تهیهکننده | Valve |
سازنده | Valve |
سال انتشار | ۲۰۰۷ |
پلتفرمها | Nintendo Switch, PC, PS3, Xbox 360 |
۶
اولین زامبی
اولین نسخه از رزیدنت اویل حتی در دههی ۹۰ میلادی با دیالوگهایی مشابه دیالوگهای فیلمهای کمپینگ، صداپیشگی و آن مقدمهی لایو اکشن ابتداییاش احمقانه به نظر میرسید اما اولین باری که در گوشهای تاریک از املاک ترسناک اسپنسر با یکی از نمادینترین شرورهای سری در حال مهمانی گرفتن با یکی از اعضای افتادهی تیم براوو مواجه میشوید، تعجب کرده و سخت است که آن لحظه را از حافظهی خود پاک کنید. این مرده غرق در خون را که شینجی میکامی، تهیهکنندهی سری، آن را Turning Around Zombie نامیده است، میتوان لحظاتی پس از ورود وسکر، بری و جیل یا کریس به عمارت، در یک راهروی تنگ، پیدا کرد.
این اولین زامبیای است که در نسخههای مختلف بازی میبینید، اما چیزی بسیار وحشتناکتر در مورد نسخهی ۱۹۹۶ وجود دارد و آن هم این است که بیشتر شبیه انسان است. گفتنی است که طی سالها، رزیدنت اویل با ترکیبی از دشمنان وحشیانه و جامپاسکرهای فراوان، بارها بازیکنان را ترسانده است، اما در سال ۱۹۹۶ به تنهایی در آن راهروی کلاستروفوبیک، توانست تصویری را در سر هواداران ایجاد کند که تعداد کمی از آنها فراموش خواهند کرد.
نام بازی | Resident Evil |
تهیهکننده |
Capcom |
سازنده | Capcom |
سال انتشار | ۱۹۹۶ |
پلتفرمها | PS1, PC, Sega Saturn, Nintendo DS |
۵
همه چیز یک دروغ است
به سختی میتوان درک کرد که پیچش بایوشاک چقدر بر دنیای بازی تأثیرگذار است. مانند پیچش مشاهده شده در فیلک The Usual Suspects، پیچ و تاب در بایوشاک به طور کامل نحوهی نگاه بازیکن داستان را تغییر میدهد و او را به تجربهی مجدد رپچر دعوت میکند. مانند وربال کینت در درام نوآر ذکر شده، کن لوین و تیمش کار استادانهای برای مخفی کردن راز خود انجام میدهند، در حالی که شما را در یک داستان جذاب غوطهور میکنند. در بیشتر قسمتهای بایوشاک، توسط اطلس مهربان، یک مرد ایرلندی، شما در دنیای رپچر هدایت میشوید. تا زمانی که به دفتر جک رایان برخورد نکنید، متوجه نمیشوید که هر چیزی که فکر میکردید درست بوده در واقع یک دروغ بوده است.
افشاگریهای زیادی در بازیهای ویدیویی وجود دارد که نشان میدهد بازیکن یا شخصیت شرور، آن چیزی که فکر میکردیم نیستند اما این بازی در لحظهای ما را به این سؤال وا میدارد که آیا اصلا ما به عنوان بازیکن انتخابی داشتهایم. ناگهان، شما دیگر بازماندهی یک سانحهی هوایی نیستید که به دنیایی عجیب برخورد کرده بلکه بزرگترین هیولای آن مکان هستید.
نام بازی | BioShock |
تهیهکننده | ۲K |
سازنده | Irrational Games |
سال انتشار | ۲۰۰۷ |
پلتفرمها | PC, Xbox 360, PS3, Nintendo Switch |
۴
شاهزاده در قلعهی دیگری است
این کلمات که توسط یک مرد کوچک با کلاهی خندهدار به زبان میآید، چیزی بیش از یک جمعبندی مناسب از کل تجربهی Super Mario Bros است. بازیکنان این لحظه را به خاطر میآورند زیرا شبیه استعارهای فوقالعاده موثر برای زندگی است. در واقع مهم نیست چقدر سریع به جلو میروید، مهم نیست که چند دشمن را زیر پای خود له میکنید، مهم نیست که چند آجر با مشتهای برهنهتان خورد میکنید یا لاکپشتهای غولپیکر را در گودالهای گدازهای میاندازید، همیشه یک قلعهی دیگر و یک وزغ دیگر وجود دارد که نیاز به نجات دارد و ما حتی سعی نمیکنیم او را نجات دهیم!
زندگی میتواند ناامیدکننده و به همان اندازه پاداشدهنده باشد. هر پرچمی که بالا میرود دلیلی برای جشن گرفتن است و هر قلعهای که فتح میشود، شما را یک قدم به هدف واقعی خود یعنی نجات شاهزاده خانم نزدیک میکند. درسی که در اینجا وجود دارد این است که با سخت کوشی و پشتکار کافی، میتوان در نهایت با خوشبختی زندگی کرد. البته تا زمانی که بوزر دوباره به دنبال شاهزاده خانم بیاید.
نام بازی | Super Mario Bros |
تهیهکننده | Nintendo |
سازنده | Nintendo |
سال انتشار | ۱۹۸۵ |
پلتفرمها | Famicom, NES |
۳
مرگ آریث
در طول این سالهایی که از صنعت بازی میگذرد، تعداد زیادی از شخصیتها در بازیها کشته شدهاند، اما تعداد کمی از آنها به اندازهی مرگ نابهنگام آریث در فاینال فانتزی ۷ بازیکنان را تحت تاثیر قرار داده است. آریث یک همراه صرف نیست که به طور موقت در اطراف میچرخد بلکه او یکی از اعضای مهم پارتی شما در بازی است که نه تنها پشتیبانی ارزشمندی را در مبارزات ارائه میدهد، بلکه در رشد کلود استرایف به عنوان یک شخص نیز موثر است. به عبارت دیگر، او به نوعی یک شخصیت اصلی در بازی است که مرگش اهمیت بالایی دارد.
سفیروث آریث را در حالی که برای نجات دنیا دعا میکند، میکشد که عملی شنیع و بزدلانه است و حالت صورت آریث هنگام حملهی سفیروث، احساسات بازیکن را منعکس میکند. در لحظهای او لبخند میزند زیرا همه چیز خوب است و در لحظهای دیگر ناباورانه به شمشیری خیره میاز بدن او عبور میکند. کل ماجرا آنقدر ناگهانی و خشن است که هم بازیکن و هم قهرمانان را در شوک کامل رها میکند. با این حال احساسیترین لحظه بعد از مبارزهی بعدی با سفیروث اتفاق میافتد، زمانی که کلود به آرامی جسد آریث را در جریان زندگی میگذارد و آن را تماشا میکند که به آرامی در اعماق فرو میرود. کارگردانی هنری و موسیقی در اینجا به طرز شگفتانگیزی کار شدهاند. هر نما از چهرهی غمزدهی کلود و هر کلید پیانو که به آرامی در پسزمینه بههنگام ناپدید شدن آریث به صدا در میآید، قلب شما را به درد میآورند.
نام بازی | Final Fantasy VII |
تهیهکننده | Sony |
سازنده | Square |
سال انتشار | ۱۹۹۷ |
پلتفرمها | PS1 |
۲
سایکو مانتیس دیوار چهارم را میشکند
تعیین اینکه هیدئو کوجیما با عرضهی متال گیر سالید در سال ۱۹۹۸ به چه میزان صنعت بازیهای ویدیویی را تغییر داد، دشوار است. ماموریت سالید اسنیک از طریق جزیرهی Shadow Moses مرزهای داستانسرایی سینمایی را در بازیها جابهجا کرد، فضایی را به ما داد تا با انبوهی از آیتمها و سلاحهای عجیب و غریب آزمون و خطا کنیم و ما را با گروهی از شخصیتهای فراموش نشدنی آشنا کرد که راه را برای یکی از نمادینترین شخصیتها در تاریخ بازیها هموار کردند.
با این حال اگر بخواهیم یک لحظه را انتخاب کنیم که نه تنها متال گیر سالید، بلکه فلسفهی خود کوجیما را در بر بگیرد، این همان راهی خواهد بود که سایکو مانتیس ذهن ما را در طول مبارزه با خود منفجر کرد. مبارزه با عضو نقابدار FOXHOUND با شکستن دیوار چهارم بسیار نمادین است. در شروع مانتیس به بازیکن نشان میدهد که میتواند با فعال کردن ویبره، کنترلر شما را به حرکت درآورد. او همچنین با تغییراتی در صفحه و نمایش هیدئو در بالای آن، باعث میشود فکر کنید که تلویزیون شما خراب است. مهمتر از همه، او این توانایی را دارد که کارت حافظهی شما را بخواند و در مورد سایر بازیهای کونامی که ممکن است بازی کرده باشید، نظر دهد. هیدئو کوجیما دو دههی گذشته را صرف ساختن لحظاتی شگفتانگیز کرده است، اما هیچکدام مانند زمانی که با سایکو مانتیس گذراندهایم، در ذهن ما باقی نمانده است.
نام بازی | Metal Gear Solid |
تهیهکننده | Konami |
سازنده | Konami |
سال انتشار | ۱۹۹۸ |
پلتفرمها | PS1 |
۱
بیرون کشیدن شمشیر
بیرون کشیدن شمشیر از سنگ، یک صحنهی به یاد ماندنی است که اسطورهشناسیهای مختلف را در بر میگیرد و نشان دهندهی انتقال قدرت به قهرمان منتخب افسانه است. در Ocarina of Time، بدست آوردن شمشیر مستر هم موهبت و هم نفرین است. این به لینک اجازه داد تا تیغهی بلای شیطان را بدست بگیرد، اما تنها پس از اینکه او را به مدت هفت سال طولانی مهر و موم کرده بود و از طرفی در ادامه خواهیم فهمید که این نقشهی گانوندورف بوده است. به نوعی مسئول تبدیل هایرول به یک آشفتگی در این مدت ظاهرا شما بودهاید. در واقع بیرون کشیدن شمشیر، تنها یک صحنهی نمادین نیست بلکه مکانیک سفر در زمان را فعال میکند.
لینک که در ابتدا خیلی جوان بود، هفت سال به آینده فرستاده میشود، جایی که به اندازهی کافی بالغ شده است تا تیغه را بدست بگیرد و با گانوندورف مقابله کند. به عنوان یک بزرگسال، لینک تواناییهای جدیدی بدست میآورد و با دشمنان سرسختتری روبرو میشود. به طور کلی این صحنه به دلیل تعریف نقش لینک در داستان، مکانیزم سفر در زمان و تغییرات روایت، دگرگونی گیمپلی و نحوهی کارگردانی برای بسیاری از بازیکنان خاطرهانگیز است.
نام بازی | The Legend of Zelda: Ocarina of Time |
تهیهکننده | Nintendo |
سازنده | Nintendo |
سال انتشار | ۱۹۹۸ |
پلتفرمها | Nintendo 64 |
منبع: IGN