image-holder

100 بازی مستقل برتر تاریخ بازی‌های ویدیویی

در گذشته‌ای نه چندان دور، بازی‌هایی با هزینه‌های ساخت و بازاریابی بالا یا به اختصار AAA بر این صنعت حکومت می‌کردند. البته امروزه نیز همچنان نام این بازی‌ها در بین مهم‌ترین خبرهای صنعت بازی به چشم می‌خورد اما بازی‌های مستقل نیز که زمانی آثاری با گرافیک پایین و پیکسلی و خاص پسند شمرده می‌شدند، در سال‌های اخیر با محبوبیت بیشتری مواجه شده‌ و توانسته‌اند در بین بهترین آثار هر سال در رویدادها و رسانه‌های مختلف قرار گیرند. این آثار نوآورانه که از شور و خلاقیت استودیو‌های مستقل ر‌ها شده از محدودیت‌های ناشران بزرگ نشات می‌گیرند، توانسته‌اند روز به روز اهمیت و تاثیر خود را بر این صنعت بیشتر کنند.

این اتفاق باعث شده که موجی از‌ ایده‌های تازه، مکانیک‌های منحصربه‌فرد و داستان‌های خاص به صنعت بازی تزریق شود. از بازی‌های معمایی چالش برانگیز گرفته تا روایت‌های تاثیرگذاری که از دل کمترین جلوه‌های بصری بیرون می‌آیند، صنعت آثار مستقل برای همه گیمرها با همه سلایق، چیزی در چنته دارد. این لیست به بررسی ۱۰۰ بازی مستقل برتر تاریخ می‌پردازد و گواهی بر استعداد بی‌حد و حصر کسانی است که در این بخش از صنعت فعالیت کرده‌اند.

۱۰۰. Ikenfell

تهیه‌کننده: Humble Games / سازنده: Happy Ray Games
سال انتشار: Humble Games
پلتفرم:  PC, Nintendo Switch, PlayStation 4, Xbox One

تصویری از بازی Ikenfell

بازی Ikenfell به حوادث ناگوار یک مدرسه جادویی می‌پردازد و بازیکن را در نقش دانش‌آموزی در آکادمی معتبر آیکنفل قرار می‌دهد. این بازی نقش‌آفرینی نوبتی دارای داستانی مملو از شخصیت‌های عجیب و غریب و اتفاقات فاجعه‌بار است. اما بهتر است که فریب نمای جذاب آن را نخورید زیرا بازی چالش‌هایی را ارائه می‌دهد که می‌تواند حتی با تجربه‌ترین بازیکنان این سبک را گیج کند. داستان به عنوان مجموعه‌ای از مصیبت‌ها که بر سر آکادمی آیکنفل رخ می‌دهد، شکل می‌گیرد. حوادث ناگوار جادویی باعث هرج و مرج می‌شود و شما کنترل یک جادوگر سال اولی را در دست می‌گیرید که وظیفه رفع این بحران‌ها را در کنار گروهی از همکلاسی‌های به همان اندازه بی‌تجربه‌اش دارد. هر کاراکتر دارای شخصیت منحصربه‌فرد و داستان پس زمینه خود است و این جذابیت خاصی به روایت بخشیده است. همچنین برای درگیر نگه داشتن بازیکنان روی طنز بی‌نظیر و دیالوگ‌های کمدی تکیه دارد.

شاید داستان چندان پیچیده نباشد اما مبارزه جایی است که بازی در آن عملکرد خوبی از خود نشان می‌دهد. این بازی در نگاه اول، به نظر می‌رسد که یک نقش‌آفرینی نوبتی استاندارد است. با این حال، پیچ و تاب منحصربه‌فردی ایجاد می‌کند و میدان نبرد را مانند یک موجود زنده در نظر می‌گیرد. به عبارتی هر منطقه مملو از ناهنجاری‌های جادویی و خطرات محیطی است که می‌تواند مانع حریفان شما شود یا مزایای تاکتیکی خاصی را فراهم کند. این عنصر غیرقابل پیش‌بینی کاری می‌کند که استراتژی‌های شما در هر دور از بازی نیاز به تغییر داشته باشد و گیم‌پلی تازه باشد. سبک بصری بازی ترکیبی جذاب از هنر پیکسلی و عناصر مدرن است. محیط‌ها مملو از رنگ و جزئیات هستند، در حالی که شخصیت‌ها نیز طراحی خوبی دارند. موسیقی نیز به همان اندازه چشمگیر است و کاملا با لحن بازی هماهنگ است.

در حالی که آیکنفل یک تجربه لذت‌بخش و در عین حال چالش برانگیز را ارائه می‌دهد، بدون نقص نیست. دشواری بازی گاهی اوقات غیرمنطقی می‌شود به خصوص اینکه حملات تصادفی دشمن که گهگاه منجر به شکست‌های خسته‌کننده می‌شود. علاوه بر این، اتکا به اثرات محیطی می‌تواند غیرقابل پیش‌بینی باشد و منجر به موقعیت‌هایی شود که پیروزی بیشتر به شانس بستگی داشته باشد تا مهارت. با این حال اگر با این موضوعات مشکلی نداشته باشید، شما را برای ساعت‌ها سرگرم خواهد کرد.

۹۹. Monument Valley

تهیه‌کننده: Ustwo Games / سازنده: Ustwo Games
سال انتشار: ۲۰۱۴
پلتفرم: iOS, Android, PC

تصویری از Monument Valley

به عنوان یکی از محبوب‌ترین بازی‌های موبایلی، جالب است بدانید که Monument Valley هیچ مناظر وسیعی برای کاوش، هیچ دشمنی برای غلبه کردن و هیچ دختری منتظر نجات وجود ندارد. در عوض، این بازی دنیایی از معماری‌های شگفت‌انگیز را ارائه می‌دهد که در آن زاویه‌ دید یا پرسپکتیو همه چیز است. داستان بیشتر مانند ک سفر احساسی است. شما در نقش پرنسس آیدا بازی می‌کنید و در ساختار‌هایی که شما را هر بار متعجب می‌کند، حرکت می‌کنید تا به معبدی فراموش‌شده برسید. روایت بازی خاص است و از طریق جزئیات محیطی و استعاره آشکار می‌شود زیرا تمرکز بازی روی گیم‌پلی است.

گیم‌پلی بخشی است که Monument Valley در آن می‌درخشد با اینکه چندان هم پیچیدگی خاصی ندارد زیرا کار شما دستکاری ساختار‌های عجیب و غریب است. بازیکنان پایه‌های ساختارهای مختلف را می‌چرخانند و تغییر می‌دهند و شاهزاده‌ داستان را در مسیر هدایت می‌کنند. همانطور که به نظر می‌رسد، درک گیم‌پلی بازی ساده است و در عین حال تسلط بر آن چالش برانگیز است. با پیشرفت، پازل‌ها پیچیده‌تر می‌شوند و مکانیک‌های جدیدی مانند عده‌ای با نام کلاغ‌ها را معرفی می‌کنند که می‌توانند شرایط را تغییر دهند. جلوه‌های بصری نیز یکی دیگر از شگفتی‌های Monument Valley است. سبک هنری خاص بازی با طرح‌های متمایز هر یک از ساختمان‌ها در کنار تم رنگی و ملودی پیانویی که به شدت با آن هماهنگ است، فضایی را ارائه می‌دهد که می‌توان ساعت‌ها در آن غرق شد.

هرچند در حالی که پازل‌ها هوشمندانه طراحی شده‌اند، بازی را می‌توان در عرض چند ساعت بسته به مهارت خود به اتمام رساند. همچنین محیط‌ها با اینکه طراحی زیبایی دارند اما ممکن است بعد از یکی دو ساعت احساس تکراری بودن پیدا کنند. در هر صورت فارغ از این موارد، این بازی از بهترین آثاری است که می‌توانید در اوقات فراغت خود به آن بپردازید.

۹۸. Eastward

تهیه‌کننده: Chucklefish / سازنده: Pixpil
سال انتشار: ۲۰۲۱
پلتفرم: Nintendo Switch, PC Xbox One

تصویری از Eastward

بازی ایستوارد ترکیبی از سبک‌های اکشن ماجراجویی و نقش‌آفرینی است که شما را در نقش جان، یک معدنچی بداخلاق و سم، یک دختر جوان مرموز با توانایی کنترل یک انرژی قدرتمند، قرار می‌دهد. به دام افتاده در دهکده زیرزمینی جزیره پاتروک، یک اتفاق تصادفی آن‌ها را به هم نزدیک می‌کند و ایده‌ای را در ذهن آن‌ها برای کشف جهان سطح می‌کارد. روایت‌ ایستوارد مانند یک کتاب مصور کهنه آشکار می‌شود. دنیای پیکسلی پر از شخصیت است، از شهرنشینان عجیب و غریب جزیره پاتروک گرفته تا افراد متمولی که در ادامه با آن‌ها روبرو خواهید شد، همگی تا حد زیادی منحصربه‌فرد هستند. داستان به موضوعات زوال اجتماعی و ارتباط انسان‌ها می‌پردازد. ظاهر خشن جان با تبدیل شدن به محافظ سم از بین می‌رود، در حالی که خوش‌بینی کودکانه سم به سفر آن‌ها دامن می‌زند. البته این موارد دلگرم‌کننده با نکاتی از یک توطئه بزرگتر و گذشته مرموز سم نیز در هم آمیخته‌ شده‌اند.

گیم‌پلی ایستوارد از بازی‌های کلاسیک مجموعه‌ افسانه زلدا الهام گرفته است. بازیکنان در مسیر کاوش شهرهای مختلف، پازل‌های محیطی را حل می‌کنند و با دشمنان عجیب و غریب می‌جنگند. جان اکثر مبارزات را با سلاح‌ها و ابزار‌های مختلفی که در طول ماجراجویی بدست آورده است، مدیریت می‌کند و سم با نیروی عجیب و غریب خود به شما امکان می‌دهد که دشمنان را بیهوش کنید یا اثرات محیطی از خود بر جای بگذارید. این بازی همچنین مینی‌ بازی‌های لذت‌بخش نظیر مسابقات آشپزی را ارائه می‌دهد و تجربه را همواره تازه نگه می‌دارد. در این میان دنیای بازی با جزئیات کامل به تصویر کشیده شده است. انیمیشن‌های شخصیت‌ها روان هستند و به هر تعاملی جان می‌دهند.

اگرچه ایستوارد از بسیاری جهات اثری باکیفیت محسوب می‌شود، اما خالی از کاستی نیست. سیستم مبارزه، در حالی که تنوع خوبی دارد، اما ممکن است گاهی اوقات تکراری به نظر برسد. پازل‌ها نیز در عین جذابیت، هرگز به سطحی از پیچیدگی مورد انتظار نمی‌رسند. علاوه بر این، ریتم داستان چندان مناسب نیست.

۹۷. Sifu

تهیه‌کننده: Sloclap / سازنده: Sloclap
سال انتشار: ۲۰۲۲
پلتفرم: PlayStation 4, PlayStation 5, PC, Nintendo Switch, Xbox One, Xbox Series X/S

تصویری از بازی سیفو

بازی سیفو از توسعه‌دهندگان Absolver، با ترکیبی منحصربه‌فرد از مبارزات چالش برانگیز و مکانیک نوآورانه پیر شدن، در میان آثار مستقل سال ۲۰۲۲ خوش درخشید. داستان این بازی با انتقام شروع می‌شود. شما به عنوان یک شاگرد جوان که شاهد قتل وحشیانه استاد خود است، بازی می‌کنید و با مهارت‌های رزمی خود و یک آویز مرمور، تلاشی را برای از بین بردن پنج قاتل آغاز می‌کنید. روایت از طریق داستان‌گویی محیطی و دیالوگ‌های رمزآلود آشکار می‌شود و فضایی را برای تفسیر شخصی باقی می‌گذارد.

هرچند داستان در این بازی چندان جنبه مهمی نبوده و مبارزات بر همه چیز ارجحیت دارد. سیستم مبارزات با تمرکز بر حملات سبک و سنگین، جاخالی دادن‌ها و پری و کمبوها، روی کاغذ آسان به نظر می‌رسد اما تسلط بر این سیستم نیاز به زمان نسبتا زیادی دارد. دشمنان بازی چالش برانگیز هستند و یک اشتباه می‌تواند جریان نبرد را تغییر دهد. مکانیک سن شخصیت نیز مورد دیگری است که باید به آن اشاره کرد. هر بار که می‌میرید، به جای اینکه کار را از ابتدا شروع کنید، اندکی از جوانی خود را از دست می‌دهید تا زمانی که از کهولت سن بمیرید. این مکانیک با داستان در هم می‌آمیزد و به انتخاب‌های شما و هر مرگی اهمیت خاصی اضافه می‌کند.

دنیای سیفو با سبک بصری خاص خود، معماری سنتی چینی را با شکوفایی مدرن ترکیب می‌کند و پس‌زمینه بصری جالبی را برای نبردهای شما ایجاد می‌کند. انیمیشن‌ها نیز به خوبی طراحی شده‌ و هر مشت و لگدی را تاثیرگذار کرده‌اند. موسیقی نیز با ترکیبی از ساز‌های سنتی چینی و موسیقی مدرن با اکشن بازی سازگار است. البته بازی برای آن دسته از بازیکنانی که خواهان تجربه‌ای آسان هستند را ممکن است ناامید کنند. طراحی مراحل نیز بعضا تکراری به نظر می‌رسد.

۹۶. Umurangi Generation

تهیه‌کننده: Origame Digital / سازنده: Origame Digital
سال انتشار: ۲۰۲۰
پلتفرم: PC, Nintendo Switch, Xbox One, PlayStation 4, PlayStation 5

تصویری از Umurangi Generation

در بازی Umurangi Generation شما به عنوان یک عکاس در حال بازگشت به میهن خود، وظیفه دارید تصاویر خاصی را در هر محیط ثبت کنید. بازی روایت خود را نه از طریق دیالوگ یا صحنه‌های سینمایی، بلکه از طریق داستان‌گویی محیطی بیان می‌کند. ساختمان‌های ویران، دیوار‌های پر از گرافیتی و اعتراضات پراکنده تصویری از ناآرامی‌های اجتماعی و دنیایی در لبه پرتگاه را ترسیم می‌کنند. بازی به طرز ماهرانه‌ای داستانی از تنش سیاسی و فروپاشی هویت فرهنگی را بدون بر زبان آوردن حتی یک کلمه ارائه می‌کند.

گیم‌پلی بازی حول محور عکاسی می‌چرخد. شما به یک دوربین و مجموعه‌ای از وظایف در هر مرحله نظیر دستکاری محیط برای یک عکس هنری‌تر متکی هستید. با این حال آزمون و خطا عنصری کلیدی در بازی است و شما باید با فیلتر‌ها، لنز‌های مختلف و غیره دست و پنجه نرم کنید تا به تصویری عالی برسید. در حالی که مکانیک اصلی ساده به نظر می‌رسد، بازی هوشمندانه از آن استفاده می‌کند تا بازیکنان را به کاوش در محیط اطراف خود و تعامل با جهان سوق دهد. جلوه‌های بصری بازی ترکیبی چشمگیر از زیبایی و فروپاشی یک جامعه است. در این میان موسیقی به خوبی مکمل فضای دیستوپیایی بازی است.

در حالی که Umurangi Generation یک تجربه منحصربه‌فرد و قابل تامل است، اما خالی از ایراد هم نیست. فرآیند عکس گرفتن می‌تواند گاهی اوقات تکراری شود، به خصوص برای بازیکنانی که بیشتر تجربیات اکشن را ترجیح می‌دهند. علاوه بر این، فقدان معما‌های محیطی ممکن است برخی از بازیکنان را ناامید کند. هرچند اگر به دنبال یک بازی هنری و قابل تامل می‌گردید، بهتر است به سراغ آن بروید.

۹۵. Detention

تهیه‌کننده: Red Candle Games / سازنده: Red Candle Games
سال انتشار: ۲۰۱۷
پلتفرم: PlayStation 4, PC, Nintendo Switch, Android

گیم‌پلی Detention

با دور شدن از خانه‌های خالی از سکنه و هیولا‌های عجیب و غریب، بازی Detention شما را به دنیایی تحت حکومت نظامی و قلب دهه ۱۹۶۰ در تایوان می‌برد. در این بازی شما کنترل وی چونگ تینگ و یو فانگ را بدست می‌گیرید. این دو دانش‌آموز پس از تاریک شدن هوا خود را در مدرسه عجیب و غریبشان با یک نیروی شوم می‌یابند. این روایت از طریق داستان‌گویی محیطی و مکالمات خاصی آشکار می‌شود و بازیکنان را مجبور می‌کند تا رویداد‌های غم‌انگیزی را که در مدرسه اتفاق افتاده کنار هم بگذارند. جالب است بدانید که داستان‌های سنتی تایوانی و ارجاعات مذهبی به طرز ماهرانه‌ای در داستان وجود دارند.

گیم پلی Detention از مکانیک‌های کلاسیک سبک اشاره و کلیک استفاده می‌کند. شما محیط مدرسه را کاوش کرده و به حل پازل و کشف اسرار پنهان می‌پردازید. ترس در بازی از اتمسفر نشات می‌گیرد و تصاویر ناراحت‌کننده شما را در حسی از خطر نگه می‌دارد. سبک هنری بازی از سینمای تایوان در دهه ۱۹۶۰ الهام گرفته شده است و به طور مؤثری احساس انزوا و ناامیدی را در دل بازیکن ایجاد می‌کند. طراحی کاراکتر‌ها ساده و در عین حال گویا بوده و آسیب‌پذیری آن‌ها را به خوبی به تصویر می‌کشد.

موسیقی نیز در کنار صداگذاری باعث شده که داستان و محیط بیش از پیش تاثیرگذار شود. البته بازی بدون نقص هم نیست و پازل‌ها ممکن است گاهی تکراری به نظر برسند و ریتم آهسته‌ بازی ممکن است مناسب همه نباشد. اما با وجود این اشکالات جزئی، Detention بدون شک یک دستاورد قابل توجه در سبک ترسناک است.

۹۴. Hypnospace Outlaw

تهیه‌کننده: No More Robots / سازنده: Tendershoot
سال انتشار: ۲۰۱۹
پلتفرم: PC, Nintendo Switch, PlayStation 4, Xbox One

تصویری از Hypnospace Outlaw

بازی Hypnospace Outlaw را می‌توان یکی از عجیب‌ترین بازی‌های مستقل تاریخ شمرد. این بازی در دل یک شبیه‌ساز اینترنت با نام هیپنواسپیس در سال ۱۹۹۹ جریان دارد. در این واقعیت متفاوت، مردم هنگام خواب، وب را کاوش می‌کنند. شما به عنوان کارمند برای شرکت‌هایی که هیپنواسپیس را کنترل می‌کنند، وظیفه دارید که محتوای غیرقانونی و تهدیدهای سایبری را کنترل کنید. اما همانطور که در داستان عمیق‌تر می‌شوید، توطئه‌ای را کشف می‌کنید که ساختار این دنیای مجازی را تهدید می‌کند. ‌ایمیل‌ها، پست‌های مختلف و پروفایل‌های پیکسلی به سرنخ‌های شما تبدیل می‌شوند و روایتی خنده‌دار و عجیب و غریب را ایجاد می‌کنند که به صبر و توجه دقیق به جزئیات پاداش می‌دهد.

با اینکه بازی در دنیایی تخیلی جریان دارد اما عناصری که در داستان و گیم‌پلی وجود دارد که برای کسانی که در دهه ۹۰ میلادی به اینترنت دسترسی داشته‌اند یادآور خاطرات بسیاری است. جلوه‌های بصری پیکسلی بازی نیز به خوبی جذابیت پر زرق و برق دوران اولیه وب را به تصویر می‌کشند و موسیقی نیز ممکن است برای برخی خاطره‌انگیز باشد. در حالی که Hypnospace Outlaw در فضاسازی و داستان خود عالی است، اما خالی از ایراد نبوده و فارغ از مبهم بودن برخی پازل‌ها، پیمایش در محیط هیپنواسپیس ممکن است گاهی اوقات سخت باشد.

علاوه بر این، تکیه بر خواندن حجم زیادی از متن ممکن است برای همه جذاب نباشد. هرچند با وجود این کاستی‌ها، Hypnospace Outlaw مانند یک نامه عاشقانه به دوران ابتدایی اینترنت است و زوایای عجیب و غریب و شگفت‌انگیز این فناوری را به نمایش می‌گذارد. بنابراین اگر به دنبال چیز متفاوتی هستید، بهتر است که این اثر را تجربه کنید.

۹۳. Ultrakill

تهیه‌کننده: New Blood Interactive / سازنده: Arsi “Hakita” Patala
سال انتشار: ۲۰۲۰
پلتفرم: PC

اولتراکیل

بازی اولتراکیل در دنیایی جریان دارد که بویی از انسانیت نبرده است. در این شما شما در نقش یک ماشین کشتار قرار می‌گیرد که تقریبا هرچیزی که در مسیرتان قرار می‌گیرد را نابود خواهید کرد. این بازی ترکیبی از تیراندازی و حرکات آکروباتیک است. شما می‌توانید تیراندازی کنید، روی دیوارها بدوید و حتی گلوله‌ها را دفع کنید.

هر تفنگ، از تفنگ ساچمه‌ای سریع گرفته تا تفنگ ریلی حالت‌های شلیک جایگزینی دارد که باعث می‌شود گیم‌پلی بازی مقداری عمق پیدا کند اما سیستم امتیازدهی بازی چیزی است که بسیاری را جذب خود کرده. کشتن دشمنان به شکل‌های مختلف، Style Meter شما را پر می‌کند که این مکانیک سلامت و توانایی‌های ویژه شما را تقویت می‌کند.

گرافیک بازی یک نامه عاشقانه به دوران پلی‌استیشن ۱ است و شاید از نظر فنی چندان جذاب نباشد اما از نظر هنری کیفیت خوبی دارد. موسیقی نیز به خوبی به افزایش آدرنالین بدن شما کمک می‌کند. در واقع داستان در این بازی اهمیت خاصی ندارد. جزئیات محیطی و پیام‌های رازآلود به دنیای بزرگ‌تری اشاره می‌کنند، اما تمرکز بر اکشن است.  البته بازی سطح دشواری بالایی دارد که برای همه مناسب نیست. حملات دشمنان وحشیانه هستند و برخی از باس‌ها به دقت زیادی نیاز دارند. تنوع دشمنان نیز چندان در سطح ایده‌آلی نیست. با این حال برای کسانی که به دنبال یک تیراندازی هیجان‌انگیز هستند، گزینه‌ی مناسبی است.

۹۲. Flower

تهیه‌کننده: Sony Computer Entertainment / سازنده: Thatgamecompany
سال انتشار: ۲۰۰۹
پلتفرم: PlayStation 3, PlayStation Vita, PlayStation 4, iOS, PC

تصویری از Flower

بازی Flower که در سال ۲۰۰۹ منتشر شده، شما را به باد تبدیل می‌کند که وظیفه دارد تا یک گلبرگ را در یک سری از مناظر به ظاهر متروکه هدایت کند. در حالی که هیچ روایتی به شکل سنتی وجود ندارد، Flower یک داستان خاص را از طریق محیط‌های خود بیان می‌کند. عاری از شخصیت‌های انسانی، بازی تصویری از دنیایی را ترسیم می‌کند که با غفلت و پیامد‌های آن لمس شده است. گل‌های پژمرده و مزارع خشک به زیبایی فراموش‌شده‌ای اشاره می‌کنند که در انتظار احیاء است.

گیم‌پلی بازی چیز خاصی ندارد. شما از حسگر‌های کنترلر برای حرکت در باد، جمع‌آوری گلبرگ‌های دیگر و افزایش قدرت خود استفاده می‌کنید. این نیروی رو به رشد به شما اجازه می‌دهد تا کل مزارع گل را دستکاری کنید و آن‌ها را به سمت اهداف خاصی هدایت کنید. این اهداف می‌توانند به سادگی بازگرداندن رنگ به یک مزرعه بایر یا به پیچیدگی جمع کردن دوباره دسته‌های پراکنده پرندگان باشند. مکانیک اصلی بازی اگرچه ابتدایی است، اما فوق‌العاده راضی‌کننده است. در این میان جهان بازی به سبکی رویایی، با رنگ‌های ملایم و تمرکز بر مناظر مینیمالیستی ارائه شده است.

این تمرکز روی سادگی باعث می‌شود که مزارع واقعا بدرخشند. موسیقی یکی دیگر از نکات برجسته است که توسط وینسنت دیامانت ساخته شده و، ترکیبی از ملودی‌های آرام‌بخش است. جالب است بدانید که موسیقی به اعمال شما واکنش نشان می‌دهد و با جمع‌آوری گلبرگ‌های بیشتر، شدیدتر می‌شود. هرچند فقدان یک روایت سنتی ممکن است باعث شود که برخی از بازیکنان ناامید شوند. همچنین زمان کوتاه بازی نیز ممکن است برخی را آزرده سازد. با وجود این کاستی‌های جزئی، Flower یک تجربه منحصر به فرد و فراموش نشدنی است.

۹۱. Unpacking

تهیه‌کننده: Humble Bundle / سازنده: Witch Beam
سال انتشار: ۲۰۲۱
پلتفرم: PC, iOS, Android, Switch, Xbox One, PlayStation 4, PlayStation 5

تصویری از Unpacking

در این بازی به جای کشتن اژد‌ها یا مسابقه دادن برای رسیدن به خط پایان، جعبه‌هایی را باز می‌کنید که روایتی جذاب را در مورد سال ۲۰۲۱ ارائه می‌دهند؛ سالی که خیلی از ما دوست داریم که آن را فراموش کنیم. هر جعبه با جزئیات دقیق، داستانی را زمزمه می‌کند. به عنوان مثال جعبه‌ای مملو از ماسک‌های پزشکی و دستمال‌های ضدعفونی‌کننده تصویر واضحی از اضطراب‌های آن زمان را ترسیم می‌کنند. از طریق این‌ اشیاء روزمره، بازی روایتی تکان‌دهنده در مورد زنده ماندن از یک سال پر فراز و نشیب را ارائه می‌دهد.

گیم‌پلی به شدت ساده است و همانطور که گفته شد، جعبه‌ها را باز می‌کنید و اقلام مختلف را در نقاط مشخص شده در اتاق‌های مختلف قرار می‌دهید. اما این عمل به طرز شگفت‌انگیزی لذت‌بخش می‌شود. برای مثال قرار دادن یک سری مبلمان نامتناسب از آپارتمان‌های گذشته در فضا‌های جدید به یک معمای سرگرم‌کننده تبدیل می‌شود و سازماندهی انباری پر از لوازم عجیب و غریب، حس عجیبی از موفقیت را ایجاد می‌کند و به عبارتی یک کار طاقت‌فرسا را ​​به یک تجربه آرامش‌بخش تبدیل می‌کند. جلوه‌های بصری پیکسلی نیز در سطح خوبی از کیفیت قرار دارند و فضایی خاص را خلق کرده‌اند.

به طور کلی بازی در داستان‌گویی و فضاسازی عالی است، اما بدون مشکل هم نیست. ماهیت تکراری باز کردن جعبه‌ها ممکن است پس از مدتی خسته شود و فقدان یک روایت سنتی‌تر ممکن است باعث شود برخی از بازیکنان ناامید شوند. اما این دلایل نباید موانعی برای تجربه بازی شوند.

۹۰. Abzu

تهیه‌کننده: ۵۰۵ Games / سازنده: Giant Squid
سال انتشار: ۲۰۱۶
پلتفرم: PlayStation 4, PC, Xbox One, Nintendo Switch

تصویری از بازی آبزو

در این اثر ماجراجویی زیر آب، بازیکنان نقش یک غواص ناشناس را بر عهده می‌گیرند که آزادانه اعماق وسیع و پر جنب و جوش اقیانوس را کشف می‌کند. در این بازی روایت به طرز ماهرانه‌ای ارائه می‌شود و داستان‌گویی محیطی در مرکز قرار می‌گیرد. خرابه‌های پراکنده و نقاشی‌های دیواری به تمدن گمشده‌ای در زیر آب اشاره کرده و بازیکنان را مجبور می‌کند تا داستان و ارتباط آن با اکوسیستم خاص اقیانوس را کنار هم بگذارند. گیم‌پلی در این بازی در راستای داستان است و کاوش را بر چالش ترجیح می‌دهد. شنا کردن در بازی احساسی روان و بی‌دردسر دارد و از شرایط بی‌وزنی غواصی الهام می‌گیرد.

در این میان ماهی‌های مختلف نیز به حضور شما واکنش نشان می‌دهند و شما حتی می‌توانید روی پشت یک لاک‌پشت دریایی با شکوه سوار شوید. این به بازیکنان اجازه می‌دهد تا با دنیای زیر آب ارتباط برقرار کنند. زیبایی جلوه‌های بصری آبزو غیر قابل انکار است. محیط‌ها تنوع خوبی داشته و توسعه‌دهندگان با دقت بسیاری از حیات دریایی، از دلقک ماهی بازیگوش گرفته تا نهنگ عنبر را بازسازی کرده‌اند. همراه با جلوه‌های بصری، یک موسیقی فوق‌العاده گوش نواز در بازی وجود دارد که شما را غرق در اقیانوس می‌کند.

می‌توان گفت که این بازی از آن دست آثاری است که برای دور شدن از استرس باید آن را تجربه کرد و فقدان چالش به شکل سنتی و داستانی مبهم، باعث شده تا بازی برای کسانی که به دنباله‌ تجربه‌های اکشن و سرراست هستند، جذابیت زیادی نداشته باشند. با این حال آبزو جز یکی از بهترین بازی‌های مستقل است و با فضاسازی خاص خود، روح شما را نوازش خواهد کرد.

۸۹. The Binding of Isaac: Rebirth

تهیه‌کننده: Nicalis / سازنده: Nicalis
سال انتشار: ۲۰۱۴
پلتفرم: PC, PlayStation 4, PlayStation Vita, Nintendo 3DS, Wii U, Xbox One, iOS, Nintendo Switch

تصویری از The Binding of Isaac: Rebirth

بازی The Binding of Isaac: Rebirth یک اثر مستقل روگ‌لایک است که از ارائه‌ عناصر تاریک و آزاردهنده خود ابایی ندارد. بازی با کنترل اسحاق، پسر جوانی که از مادر متعصب مذهبی خود در زیرزمین فرار می‌کند، بازیکنان را به دنیایی کابوس‌وار وارد می‌کند که مملو از دشمنان وحشتناک و ترس وجودی است. در حالی که روایت تا حد زیادی مبهم است، داستان‌گویی محیطی تصویری از یک خانواده از هم پاشیده را ترسیم می‌کند. مادر اسحاق که تعبیری پیچیده از دین را ارائه می‌کند، به دنبال این است که از طریق قربانی کردن، نوعی خدای انتقام‌جو را آرام کند.

بازی دارای اتاق‌ها و دشمنانی است که به‌ طور تصادفی ایجاد می‌شوند و هر بار تجربه‌ای تازه را تضمین می‌کنند. اسحاق از میان دشمنان عبور می‌کند، اما جذابیت بازی در یک سری از آیتم‌ها نهفته است که اسحاق را متحول کرده و به او توانایی‌ها و ویژگی‌های عجیب و غریب ی می‌دهد. تنوع این آیتم‌ها بسیار زیاد و اغلب خنده‌دار هستند. همچنین این جریان دائمی کشف آیتم‌ها، گیم‌پلی را اعتیادآور نگه می‌دارد. بازی از نظر بصری نیز در سطح خوبی قرار دارد و البته در خون و خون‌زیری کم نمی‌گذارد. طراحی دشمنان بازی به قدر کافی تنوع داشته و یکی از عواملی است که از تکراری شدن بازی جلوگیری می‌کند. موسیقی نیز تکان‌دهنده است و از ملودی‌های مالیخولیایی تشکیل شده که شرایط اسفناک اسحاق را به خوبی منعکس می‌کند.

البته ذکر این نکته ضروری است که بازی برای تازه واردان ممکن است کمی دشوار باشد زیرا تصادفی بودن مراحل می‌تواند به مرگ‌های زیادی منجر شود. همچنین طنز تاریک بازی و برخی اشارات مذهبی آن ممکن است به مذاق همه خوش نیاید. با این حال اگر از طرفداران آثار مستقل باشید، کمتر اثری را مشابه آن خواهید یافت.

۸۸. Event[0]

تهیه‌کننده: Ocelot Society / سازنده: Ocelot Society
سال انتشار: ۲۰۱۶
پلتفرم: PC

تصویری از Event[0]

در این بازی ماجراجویی علمی تخیلی داستان‌محور، هدف زنده ماندن و یافتن راه خانه در عین ارتباط با یک همراه هوش مصنوعی است. در داستان بازی بشریت به سفر بین سیاره‌ای دست یافته است و شما در نقش یک فضانورد، در ماموریتی به اروپا، قمر مشتری هستید که فاجعه رخ می‌دهد و پاد فرار شما بر روی ناتیلوس به عنوان یک کشتی تفریحی متروکه متعلق به دهه ۸۰ میلادی فرود می‌آید. با یک سیستم پشتیبانی نه چندان مناسب و بدون خدمه‌ای برای ارتباط گرفتن، تنها‌ امید شما به کایزن ۸۵ است که هوش مصنوعی کنجکاو و احساسی عجیب کشتی است.

شما در ناتیلوس به صورت اول شخص گشت و گذار می‌کنید، اما هیجان واقعی در تعامل با کایزن نهفته است. از طریق پیام‌های متنی در پایانه‌های مختلف پراکنده در سراسر کشتی، شما با این موجود مصنوعی صحبت خواهید. پایگاه داده وسیع کایزن اجازه می‌دهد تا میلیون‌ها خط دیالوگ را ایجاد کند که در نوع خود شگفت‌انگیز است. کشف اسرار کشتی، هدف شما و حتی ماهیت واقعی کایزن همه به این گفتگو‌ها بستگی دارد. در نتیجه بهتر است که قبل از تجربه خود را برای خواندن مقدار زیادی متن آماده کنید.

گرافیک بازی ممکن است ساده به نظر برسد اما همین رنگ‌های محدود و تصاویری با کیفیت پایین، فضای عجیب و غریب و در عین حال زیبایی را ایجاد می‌کند که با رازآلود بودن کشتی مرتبط است. صداگذاری نیز در سطح خوبی دارد و محال است که هر بار از طرز صحبت کایزن شگفت‌زده نشوید. در نهایت پایان بازی، اگرچه تفکر برانگیز است، با این حال ممکن است کمی اشتیاق برای پاسخ‌های ملموس‌تر را ایجاد کند. هرچند این پاسخ‌ها توسط توسعه‌دهندگان داده نمی‌شود.

۸۷. World of Horror

تهیه‌کننده: Ysbryd Games / سازنده: Paweł Koźmiński
سال انتشار: ۲۰۲۳
پلتفرم: PC, Nintendo Switch, PlayStation 4, PlayStation 5

تصویری از ورلد آو هارور

بازی World of Horror در سبک نقش‌آفرینی و با عناصر روگ‌لایک ساخته شده و از آثار هیجان‌انگیز جونجی ایتو و اچ‌پی لاوکرافت الهام گرفته است. این بازی روایتی از ترس کیهانی را در پس زمینه یک شهر به ظاهر معمولی ژاپنی ارائه می‌کند. داستان از طریق یک سری از رمز و راز به هم پیوسته آشکار می‌شود. بازی هر بار شما را موظف می‌کند که یک پرونده ناراحت‌کننده متفاوت را بررسی کنید. داستان از طریق متن و جزئیات محیطی ارائه می‌شود و چیز‌های زیادی را به تخیل بازیکن می‌سپارد.

گیم‌پلی ترکیبی از اکتشاف، مدیریت منابع و نبرد‌های نوبتی است. شما در یک شهر ایجاد شده به صورت رویه‌ای پیمایش خواهید کرد، به دنبال منابع و سرنخ‌های مختلفی می‌زوید و با موجودات مختلف مواجه خواهید شد. مدیریت سلامت عقل شما نیز بسیار مهم است، زیرا قرار گرفتن در معرض وحشت به آرامی روان شما را از بین می‌برد و شاید مجبور شوید از نو شروع کنید. World of Horror از سبک هنری پیکسلی ۱ بیتی استفاده می‌کند که حس نوستالژی داشته و در عین حال تاثیرگذار است. این تصاویر تاثیرگذار با جلوه‌های صوتی ترسناک، به خوبی فضایی تاریک را برای بازی می‌سازند.

فارغ از جنبه‌های مثبتی که ذکر شد، World of Horror تجربه‌ای است که برای همه مناسب نیست. این بازی با استفاده از تصاویر آزاردهنده و مفاهیم ناراحت‌کننده، در وحشت روانی غرق شده و ساختار روگ‌لایک آن نیز می‌تواند برای برخی خسته‌کننده باشد، زیرا مرگ به معنای شروع از صفر است. با این حال قبر از هر قضاوتی، شاید بهتر باشد که بازی را اجرا کنید تا در مورد تجربه‌ یا عدم تجربه آن اطمینان حاصل کنید.

۸۶. The Path

تهیه‌کننده: Tale of Tales / سازنده: Tale of Tales
سال انتشار: ۲۰۰۹
پلتفرم: PC

تصویری از The path

بازی The Path یک تجربه روایی منحصر به فرد را در بین آثار مستقل ارائه می‌دهد. شما در این بازی نقش یکی از شش خواهر را بازی می‌کنید که هر کدام شخصیت و اضطراب‌های خاص خود را دارند. آن‌ها برای ملاقات با مادربزرگ خود به ماموریت فرستاده می‌شوند، آن‌ها باید در جنگلی تاریک و مرموز حرکت کنند. خود جنگل‌ پر از نماد‌ها و راز‌هایی است که منتظر کشف شدن هستند.

در حالی که روایت از افسانه‌های کلاسیک الهام می‌گیرد، داستان از طریق جزئیات محیطی و انتخاب‌های بازیکن ارائه می‌شود. The Path اتمسفر را بر اکشن ترجیح می‌دهد چرا که در این بازی هیچ هیولایی برای مبارزه یا معمایی برای حل وجود ندارد و گیم‌پلی حول محور کاوش و انتخاب‌هایی است که می‌کنید. جنگل پر از مسیر‌های فرعی مختلف است که هر کدام به شرایط متفاوتی منتهی می‌شوند. جلوه‌های بصری The Path ترکیبی چشمگیر از رنگ‌های تیره و تصاویر ترسناک است.

عناصر صوتی مانند خش خش برگ‌ها و تکان خوردن شاخه‌ها، شما را بیشتر در جهان بازی غرق می‌کند. البته بازی گیم‌پلی نسبتا کوتاهی دارد که ممکن است برخی را ناامید کند و از سوی دیگر، داستان در بعضی از بخش‌ها به شدت مبهم است. در هر صورت The Path یک پیاده روی دلهره‌آور در جنگل است که انتخاب‌های شما را در طول مسیر زیر سوال می‌برد و تجربه‌ای به یاد ماندنی را ارائه می‌دهد.

۸۵. Oxenfree

تهیه‌کننده: Night School Studio / سازنده: Night School Studio
سال انتشار: ۲۰۱۶
پلتفرم: PC, Xbox One, PlayStation 4, iOS, Android, Nintendo Switch

بازی مستقل Oxenfree

بازی Oxenfree یک تریلر هیجان‌انگیز ماوراء طبیعی است که روایتی جذاب را پیرامون گروهی از نوجوانان و سفر آخر هفته‌ای که مطابق انتظار پیش نمی‌رود، ارائه می‌کند. در بازی شما کنترل الکس را بدست می‌گیرید که در کنار برادر ناتنی‌اش، جوناس، به دیگر دوستانش می‌پیوندد تا یک شب را در جزیره ادواردز، جزیره‌ای محلی که در هاله‌ای از رمز و راز قرار دارد، بگذرانند. با شروع شب، الکس ناخواسته شکاف عجیب و غریبی را باز می‌کند و زنجیره‌ای از رویداد‌های ماوراء الطبیعه را منجر می‌شود. بهترین جنبه‌ بازی بدون شک داستان و شخصیت‌های آن هستند. کشف اسرار جزیره و حقیقت پشت وقایع عجیب و غریب آن به هدف اصلی شما تبدیل می‌شود و گزینه‌های گفتگو و تصمیماتی که در طول بازی می‌گیرید، به طور قابل توجهی روایت و روابط شخصیت‌ها را تغییر می‌دهد. این شما را مشتاق می‌کند تا مسیر‌های مختلف را کشف کنید و عواقب آن را شاهد باشید.

جزیره ادواردز با مکان‌های مختلف برای کشف که هر کدام سرنخ‌ها و افسانه‌های خاصی را در خود جای داده‌اند، طراحی خوبی دارد. همچنین یک مکانیک منحصربه‌فرد در بازی واکی تاکی است که برای برقراری ارتباط با موجودات مرموز جزیره و دستکاری محیط استفاده می‌شود. از نظر بصری، Oxenfree سبک هنری مینیمالیست و در عین حال چشمگیری را استفاده می‌کند و باعث شده که مانند یک نقاشی متحرک به نظر برسد. البته فقدان جزئیات پیچیده در محیط ممکن است به مذاق همه خوش نیاید، اما باعث می‌شود که تمرکز روی شخصیت‌ها و روایت باقی بماند.

با وجود نقاط قوت، Oxenfree از نظر مکانیک‌های گیم‌پلی کمی محدود است و چالش کمی را ارائه می‌کند. همچنین روایت جندلایه‌ بازی می‌توانست باعث شود که زمان بازی بیشتر شود. هرچند اگر به داستان‌های فراطبیعی علاقه دارید، بهتر است که آن را از دست ندهید.

۸۴. The Artful Escape

تهیه‌کننده: Annapurna Interactive / سازنده: Beethoven & Dinosaur
سال انتشار: ۲۰۲۱
پلتفرم: PC, Xbox One, Xbox Series X/S, Switch, PlayStation 4, PlayStation 5

بازی The Artful Escape

به عنوان یکی از خاص‌ترین بازی‌های لیست، The Artful Escape بازیکنان را در ذهن فرانسیس وندتی، اعجوبه گیتار نوجوانی که با میراث عموی افسانه‌ای و درگذشته‌اش مبارزه می‌کند، به یک ماجراجویی عجیب و غریب می‌برد. فرانسیس، در آستانه اولین اجرای خود، با فشار نام خانوادگی خود دست و پنجه نرم می‌کند. او برای فرار از زیر فشار انتظار، سفری روانی پر جنب و جوش را در ابعاد مختلف آغاز می‌کند. این روایت بیشتر به عنوان چارچوبی ساده برای کاوش با تمرکز بر دنیای درونی فرانسیس عمل می‌کند. بازیکنان با مناظر عجیب و غریبی که همگی جنبه‌های مختلف ذهن فرانسیس را نشان می‌دهند، روبرو خواهند شد.

سفر فرانسیس از طریق مکالمات، تصمیمات موسیقیایی و رویداد‌های سریع رخ می‌دهد. بازیکنان در محیط‌های دوبعدی پر جنب و جوش، با برخی عناصر سبک پلتفرمر حرکت می‌کنند و از طریق مکالمات و انتخاب‌های ریتمیک، بر مسیر بازی تاثیر می‌گذارند. گرافیک بازی به شدت پر زرق و برق است و موسیقی به همان اندازه چشمگیر است و ترکیبی از موسیقی محلی، راک و الکترونیک را به نمایش می‌گذارد که کاملا با روایت سازگار است. این بازی برای طرفداران آثار موزیکال نیز گزینه‌ مناسبی است.

۸۳. Just Shapes and Beats

تهیه‌کننده: Berzerk Studio / سازنده: Berzerk Studio
سال انتشار: ۲۰۱۸
پلتفرم: PC, Nintendo Switch, PlayStation 4, Xbox One, Xbox Series X/S

تصویری از بازی Just Shapes and Beats

بازی Just Shapes & Beats اثری منحصر به فرد محسوب می‌شود که اکشن را به خوبی با موسیقی ترکیب می‌کند و تجربه‌ی شگفت‌انگیز را ارائه می‌دهد. در این بازی شما یک شکل هندسی را کنترل می‌کنید و از رگبار بی‌امان موانعی که با ضرب آهنگ موسیقی به وجود می‌آید، طفره می‌روید. به عبارتی الگو‌های دشمنان و حملات به شدت با موسیقی گره خورده است. در حالی که گیم‌پلی مهم‌ترین عنصر در بازی است، این اثر همچنین یک داستان نه چندان پیچیده را ارائه می‌کند که از طریق تصاویر مینیمالیستی و نشانه‌ها روایت می‌شود.

بازیکنان داستان یک تمدن فراموش شده و یک فساد مرموز را کشف می‌کنند که به صورت ضمنی در بازی قرار داده شده است. با این حال، این ابهام روایی به موسیقی و گیم‌پلی اجازه می‌دهد تا در مرکز بازی قرار گیرند. گرافیک بازی ترکیبی پر جنب و جوش از رنگ‌ها و اشکال هندسی است. هر مرحله دارای زیبایی‌شناسی منحصربه‌فردی است که مکمل موسیقی است و طراحی مینیمالیستی تضمین می‌کند که تمرکز روی اکشن باقی بماند.

موسیقی بخش اصلی هر بازی موزیکال است و این اثر نیز به خوبی توانسته برای هر مرحله موسیقی متمایزی ارائه دهد که همگی در نوع خود گوشنواز هستند. در نهایت در کنار تمامی موارد گفته شده، باید گفت که برخی مراحل بازی چالش برانگیز محسوب می‌شوند و شاید برای بعضی از بازیکنان بیش از حد دشوار باشند.

۸۲. Kentucky Route Zero

تهیه‌کننده: Annapurna Interactive / سازنده: Cardboard Computer
سال انتشار: ۲۰۲۰
پلتفرم: PC, Nintendo Switch, PlayStation 4, Xbox One, Android, iOS, PlayStation 5, Xbox Series X/S

تصویر بازی کنتاکی روت زیرو

کنتاکی روت زیرو یک تجربه اشاره و کلیک است که یک داستان مالیخولیایی را در دنیایی غرق در رئالیسم ارائه می‌دهد. در این بازی بازیکنان کنترل کانوی، راننده کامیونی را در دست می‌گیرند تا آخرین بسته را در امتداد مسیر زیرو که در زیر تپه‌های کنتاکی پنهان شده، تحویل دهند. داستان در پنج پرده باز می‌شود که به صورت اپیزودیک در طی چندین سال منتشر شده است. هر فصل از داستان کانوی را با گروهی از شخصیت‌های فراموش نشدنی آشنا می‌کند. این داستان‌ها در هم تنیده می‌شوند و مضامین فردی اجتماعی مختلفی را بررسی می‌کنند.

طراحی‌های بصری این بازی متفاوت از بسیاری از بازی‌هاییست که تا به حال تجربه کرده‌اید و هر فصل از بازی طیف زنگی خاص خود را دارد و شبیه یک نقاشی زنده است. موسیقی‌های بازی نیز به شدت خاص و اتمسفری گیرا را برای بازیکن فراهم می‌کند که غرق شدن در آن لذت‌بخش است. در حالی که کنتاکی روت زیرو یک شاهکار در روایت داستان و فضاسازی است، اما خالی از ایراد هم نبوده و فقدان مکانیک‌های گیم‌پلی سنتی ممکن است باعث شود که برخی از بازیکنان به تعامل بیشتر تمایل داشته باشند. با این حال کاستی‌ها در مقایسه با نقاط قوت بازی جزئی هستند و نباید باعث عدم تجربه این اثر شوند.

۸۱. Hyper Light Drifter

تهیه‌کننده: Heart Machine / سازنده: Heart Machine
سال انتشار: ۲۰۱۶
پلتفرم: PC, PlayStation 4, Xbox One, Nintendo Switch, iOS

گیم‌پلی هایپر لایت دریفتر

بازی هایپرلایت دریفتر یک اثر اکشن نقش‌آفرینی دو بعدی است که از آثار کلاسیکی مانند The Legend of Zelda: A Link to the Past الهام گرفته اما در زیر نمای بیرونی پیکسلی جذاب آن، دنیایی مملو از خطر و روایتی پوشیده از رمز و راز نهفته است. بازی شما را در نقش شخصیتی بی‌نام و نشان قرار می‌دهد که تحت فشار یک بیماری ناشناخته قرار گرفته است. داستان‌گویی محیطی یکی از جنبه‌های فوق‌العاده‌ بازی است. از طریق تصاویر مرموز و لوح‌های پراکنده افسانه‌ای در محیط، شما روایتی از یک تمدن سقوط کرده را کشف خواهید کرد. جالب است بدانید که بخش عاطفی داستان، با الهام از مبارزات شخصی سازنده با بیماری قلبی، بدون ذکر حتی یک کلمه به خوبی ارائه می‌شود.

مبارزات بازی سریع و چالش‌برانگیز هستند و در کنار ابزارهای مختلف شامل حرکات مختلف نیز می‌شود. تسلط بر این مکانیک‌ها بسیار مهم است، زیرا دشمنان سرسخت هستند و خطرات محیطی نیز وجود دارد. هنر پیکسلی بازی نیز شگفت‌انگیز است. هر فریم از بازی پر از رنگ و جزئیات بوده و از بیابان‌های گسترده گرفته تا شهر‌های ویران همگی به خوبی طراحی شده‌اند. در این میان موسیقی نیز به طور کامل مکمل تصاویر بازی است و شما را بیشتر به دنیای خود می‌کشاند.

در حالی که بازی در بسیاری از زمینه‌ها خوب عمل کرده اما فقدان نقشه درون بازی یا جهتی خاص می‌تواند باعث شود بازیکنان در برخی مواقع احساس سردرگمی کنند. طراحی برخی از باس‌ها نیز چندان خوب انجام نشده و بیش از حد قدرتمند هستند. در هر صورت بازی یک تجربه ارزشمند برای بازیکنانی است که از چالش لذت می‌برند.

۸۰. Superhot

تهیه‌کننده: Superhot Team / سازنده: Superhot Team
سال انتشار: ۲۰۱۶
پلتفرم: PC, Xbox One, PlayStation 4, Nintendo Switch

گیم‌پلی سوپرهات

سوپرهات یک بازی تیراندازی اول شخص است که در آن زمان تنها زمانی حرکت می‌کند که شما این کار را انجام دهید! این مکانیک مبتکرانه سوپرهات را از یک اثر تیراندازی سریع به یک بازی آهسته و در عین حال پر هیجان تبدیل می‌کند. داستان خاصی عملا در بازی وجود ندارد در نتیجه بهتر است به دنبال آن نیز نباشید زیرا گیم‌پلی جایی است که سوپرهات واقعا می‌درخشد. در بازی شما به کلت، شاتگان و حتی کاتانا مجهز شده و در هر محله با تعدادی دشمن مواجه خواهید شد. هر اقدامی که انجام می‌دهید باعث حرکت زمان می‌شود و هر مبارزه تبدیل به یک پازل لذت‌بخش می‌کند.

جلوه‌های بصری مینیمالیستی بازی هم چشمگیر و هم کاربردی است. دنیا به رنگ‌های سفید، سیاه و قرمز نمایش داده می‌شود و اطمینان حاصل می‌کند که تمرکز شما روی دشمنان قرمز پر جنب و جوش باقی بماند. موسیقی نیز آدرنالین شما را بالا برده و باعث می‌شود که هیجان خالص را تجربه کنید. بازی نقص چندان خاصی ندارد اما می‌توان گفت که اثری کوتاه شمرده می‌شود که ارزش تکرار بالایی نیز ارائه نمی‌دهد.

۷۹. Higurashi When They Cry

تهیه‌کننده: ۰۷th Expansion / سازنده: ۰۷th Expansion
سال انتشار: ۲۰۱۵
پلتفرم: PC

تصویری از Higurashi When They Cry Hou

بازی Higurashi When They Cry یک رمان تصویری یا ویژوال ناول است که در میان پارانویا، تعلیق، و تراژدی دلخراش جریان دارد. داستان در دهکده هینامیزاوا اتفاق می‌افتد که در آن کییچی مابرا، یک دانشجوی انتقالی جدید است که با گروهی از دختران صمیمی دوست می‌شود. در بازی همانطور که گرمای تابستان تشدید می‌شود، زمزمه‌های نفرین اسرارآمیزی که شهر را گرفتار می‌کند، افزایش می‌یابد. ظاهرا هر سال، در آستانه جشنواره سالانه، مرگ و ناپدید شدن وحشتناکی رخ می‌دهد. داستان بازی فوق‌العاده است و در هشت فصل باز می‌شود که هر فصل دیدگاه و نتیجه متفاوتی را ارائه می‌دهد.

به عنوان یک رمان تصویری، داستان از طریق خواندن متن و مشاهده صحنه‌هایی با تصویرسازی زیبا پیش می‌رود. کلید کشف راز‌ها در کنار هم قرار دادن روایت‌های تکه تکه شده در سرتاسر فصل‌ها نهفته است. بازی از سبک گرافیکی انیمه استفاده می‌کند و طراحی‌های خوبی را ارائه می‌دهد که با موسیقی مناسبی همراه می‌شوند. با وجود نقاط قوت، هیگوراشی هو برای همه مناسب نیست. خشونت و مفاهیم روانی آزاردهنده می‌تواند برای برخی بیش از حد باشد. همچنین سبک آن به شکلی است که هر کسی نمی‌تواند با آن ارتباط برقرار کند.

۷۸. Death’s Door

تهیه‌کننده: Devolver Digital / سازنده: Acid Nerve
سال انتشار: ۲۰۲۱
پلتفرم: PC, Xbox One, Xbox Series X/S, Nintendo Switch, PlayStation 4, PlayStation 5, Android, iOS

تصویری از Death's Door

این بازی در سبک اکشن ماجراجویی توسط Acid Nerve ساخته شده و شخصیت اصلی آن کلاغی است که وظیفه دارد روح‌هایی را از کسانی که درگذشته‌اند، جمع‌آوری کند. جهان این بازی پر از رمز و راز است و هر منطقه از آن مملو از مجموعه‌ای از دشمنان و جزئیات داستانی خاص خود است. در این میان داستان ریتم آهسته‌ای دارد که از طریق جزئیات محیطی و مکالمات مرموز با دیگر کلاغ‌ها در کنار هم قرار می‌گیرد. این دنیایی است که کاوش را التماس می‌کند و به بازیکنان با ارتقا‌ها و میانبر‌هایی برای کنجکاویشان پاداش می‌دهد.

بازی Death’s Door از آثار کلاسیک سری زلدا الهام گرفته است و عناصری از ژانر Dungeon Crawling را بهره می‌گیرد. کلاغ شما زیرک و چابک است و شمشیر، کمان و حتی حملات جادویی را در برابر گروهی از دشمنان به کار می‌گیرد. نبرد‌ها به طور کلی سریع هستند و نیاز به تسلط بر مکانیک جاخالی و حملات به موقع دارند. بازی شما را با کمبوهای پیچیده غرق نمی‌کند، اما استفاده مناسب از سلاح‌ها و توانایی‌ها باعث می‌شود تا نبردها در تمام طول بازی سرگرم‌کننده باقی بمانند. سبک هنری بازی ترکیبی جذاب از عناصر ژانر گوتیک و آثار تیم برتون است.

موسیقی نیز با ملودی‌های پیانوی غم‌انگیزی که فضای بازی را منعکس می‌کند، به همان اندازه چشمگیر است. البته همه چیز Death’s Door گل و بلبل نیست زیرا مانند هر اثری دیگری، نواقصی دیده می‌شود. در راستای این می‌توان گفت که داستان اگرچه جذاب است، اما کمی توسعه نیافته به نظر می‌رسد و تنوع ارتقاها پایین است.

۷۷. Limbo

تهیه‌کننده: Microsoft Game Studios / سازنده: Playdead
سال انتشار: ۲۰۱۰
پلتفرم: PC, Xbox One, PlayStation 4, PlayStation Vita, Nintendo Switch, iOS, Android

لیمبو

اولین بازی استودیوی پلی‌دد، یک اثر پازل دوبعدی است که به دلیل ارائه‌ی ترکیبی منحصربهفرد از اتمسفری غم‌انگیز، پازل‌های چالش برانگیز و سبک هنری مینیمالیستی و در عین حال خاطره‌انگیز خود متمایز است. داستان در این بازی مانند بسیاری از آثار مستقل به صورت محیطی روایت می‌شود. شما در نقش پسری ناشناس بازی می‌کنید که در جستجوی خواهر گمشده‌اش به دنیایی تیره و تار می‌رود. داستان مبهم است و جای تئوری‌های زیادی را باقی می‌گذارد.

گیم‌پلی بازی بر اساس آزمون و خطا است و بازیکنان با استفاده از مکانیک‌های مبتنی بر فیزیک برای حل پازل‌ها، پسرک را در محیط‌های خطرناک پر از تله‌های مرگبار راهنمایی می‌کنند. این رویکرد در حالی که گاهی اوقات ناامیدکننده است، زمانی که در نهایت به یک راه حل دست یابیم، حس رضایت‌بخشی دارد. هرچند حتی اگر آی‌کیو پایینی هم داشته باشید، احتمالا پس از چند بار آزمون و خطا به راه حل دست پیدا خواهید کرد.

دنیای بازی با اینکه سیاه و سفید است اما طراحی باکیفیتی دارد و فقدان رنگ باعث شده که بازیکنان با تخیل خود برخی از جا‌های خالی را پر کنند. لیمبو از یک سری جلوه‌های صوتی بیشتر محیطی استفاده می‌کند که مینیمالیستی و در عین حال تاثیرگذار هستند. البته سکوت به همان اندازه به صورت موثر مورد استفاده قرار می‌گیرد و بازیکنان را در مسیر ناشناخته‌ها قرار می‌دهد. به طور کلی لیمبو از آن دست آثاری است که نشان می‌دهد برای سرگرم‌ کردن بازیکنان نیازی به گرافیک‌های پر زرق و برق و گیم‌پلی پیچیده نیست و گاهی با اندکی خلاقیت می‌توان به نتیجه‌ای خارق‌العاده دست پیدا کرد.

۷۶. Crypt of the Necrodancer

تهیه‌کننده: Brace Yourself Games / سازنده: Brace Yourself Games
سال انتشار: ۲۰۱۵
پلتفرم: PC, PlayStation 4, PlayStation Vita, iOS, Xbox One, Nintendo Switch, Android

تصویری از Crypt of the Necrodancer

اگر اثری در این لیست وجود داشته باشد که بتوان آن را ترکیبی منحصربه‌فرد از ژانر‌ها دانست، بدون شک این بازی است که ترکیبی از عناصر سبک اکشن، روگ‌لایک و موزیکال و ریتمیک را درون خود دارد. این بازی توسط استودیوی Brace Yourself Games ساخته شده و شخصیت اصلی آن مردی است که ریتم قلبش را پس از ورود به سردابه نکرودانسر از دست می‌دهد. نکرودانسر به عنوان شخصیت شروری که ضربان سیاهچال را کنترل می‌کند، این مرد با نام کادنس را نفرین کرده است تا او فقط بتواند در زمان مناسب با موسیقی حرکت و حمله کند.

بازی Crypt of the Necrodancer مکانیک‌های سنتی روگ‌لایک را کنار گذاشته و در آن به جای اینکه آزادانه شخصیت خود را کنترل کنید، باید به ضرب آهنگ موسیقی توجه داشته باشید. دشمنان نیز در الگو‌های قابل پیش‌بینی بر اساس موسیقی حرکت می‌کنند و این مکانیک نوآورانه باعث شده که بازی هم چالش برانگیز و هم سرگرم‌کننده باشد. موسیقی بازی توسط دنی بارونوفکسی ساخته شده و می‌توان گفت که یک شاهکار محسوب می‌شود که مکمل گیم‌پلی دیوانه‌وار آن است. جالب است بدانید که این بازی حتی به شما امکان می‌دهد که موسیقی خود را وارد بازی کنید و تجربه منحصربه‌فردی را برای خود رقم بزنید.

بازی دارای گرافیک پیکسلی جذابی است که به دوران طلایی بازی‌های آرکید مربوط می‌شود و در ایجاد یک فضای بصری جذاب موفق عمل می‌کند. در حالی که Crypt of the Necrodancer یک بازی فوق‌العاده است، اما سختی آن می‌تواند برای تازه واردان خسته‌کننده باشد و سیستم Permadeath نیز کمکی به این وضعیت نمی‌کند. هرچند اگر بتوانید با این موارد کنار بیایید، خود را ساعت‌های پای آن خواهید یافت.

۷۵. flOw

تهیه‌کننده: Sony Computer Entertainment / سازنده: Thatgamecompany
سال انتشار: ۲۰۰۶
پلتفرم: PlayStation 3, PlayStation Portable, PlayStation 4, PlayStation Vita

تصویری از بازی flOw

بازی flOw فرود مسحورکننده‌ای را به یک عالم کوچک زیر آب ارائه می‌کند، جایی که شما کنترل یک موجود آبزی کوچک را بدست می‌گیرید و در یک دنیای شگفت‌انگیز حرکت می‌کنید. در این بازی شما موجود خود را که در طول بازی تغییر می‌کند، با مصرف موجودات کوچکتر هدایت می‌کنید. همانطور که طعمه‌ها را می‌بلعید، بزرگتر می‌شوید و توانایی مصرف موجودات بزرگتر را باز می‌کنید. این تقریبا همه آن چیزی است که در مورد گیم‌پلی باید بدانید. با این حال، بازی به طرز هوشمندانه‌ای سیستم‌های ریسک و پاداش خاص خود را معرفی می‌کند.

با رفتن به اکوسیستم‌های جدید، مصرف برخی از موجودات می‌تواند خطرناک باشد و این شما را مجبور می‌کند تا هر چیزی را مصرف نکنید. این بازی همچنین به طرز ماهرانه‌ای درجه سختی را بر اساس عملکرد شما تنظیم می‌کند و تجربه‌ای جذاب را برای بازیکنان با سطوح مهارتی مختلف فراهم می‌کند. از منظر فنی، جلوه‌های صوتی و بصری همه در عین سادگی زیبا طراحی شده‌ و آرامش‌بخش هستند. این بازی با اینکه به شدت ساده است اما باعث تکامل شرکتی شد که به ساخت آثار مستقل بهتر ادامه داد و به طور کلی روی رشد این بخش از صنعت بازی نیز تاثیر خود را گذاشت.

۷۴. Omori

تهیه‌کننده: OMOCAT, LLC / سازنده: OMOCAT, LLC
سال انتشار: ۲۰۲۰
پلتفرم: PC, Nintendo Switch, Xbox One, Xbox Series X/S, PlayStation 4

بازی Omori

بازی Omori با نوعی دلسردی شروع می‌شود. جهان بازی، Headspace، یک دنیای عجیب و غریب است که پر از دوستان رنگارنگی مانند آبری، نوازنده ویولن پرانرژی و کل، ورزشکاری با انگیزه است. با این حال، تاریکی در زیر سطح آن پنهان شده است. ترومای گذشته شخصیت اصلی بازی، سانی که در این دنیا پرسه می‌زند، در رویا‌های او جاری می‌شود و به صورت موجودات ترسناک و رویداد‌های ناراحت‌کننده ظاهر می‌شود. انتخاب‌هایی که در طول بازی انجام می‌شود، روی روایت تاثیر می‌گذارد و به پایان‌های متعددی منجر می‌شود که هم ممکن است خوب و هم ممکن است تراژدی باشند.

گیم‌پلی بازی اکتشاف و نبرد‌های نوبتی را ارائه می‌دهد. سانی هم دنیای واقعی و هم Headspace را کشف می‌کند و در این راه با شخصیت‌ها مختلف نیز تعامل دارد. مبارزه در Headspace از یک سیستم احساسی منحصر به فرد استفاده می‌کند که در کمتر اثری می‌توان آن را یافت. سانی و دوستانش با استفاده از احساساتی مانند شادی و غم حملات قدرتمندی را انجام می‌دهند. دنیای واقعی نیز با تمرکز بر حل پازل، تجربه‌ای آرام‌تر را ارائه می‌دهد. از نظر بصری بازی مانند یک نقاشی است و موسیقی آن منعکس‌کننده کشمکش بین سانی و آشفتگی‌های درونی او است.

هرچند بهتر است بدانید که داستان این بازی به موضوعات افسردگی، اضطراب و خودکشی می‌پردازد و تصاویر آزاردهنده‌ای دارد که برای همه بازیکنان مناسب نیست. علاوه بر این، تمرکز زیاد روی داستان می‌تواند باعث شود که نبردها گاهی تکراری احساس شود. فارغ از این مسائل بازی سفری را به درون روان انسان آغاز می‌کند که در آن مسیر مهم‌تر است تا مقصد.

۷۳. Jazzpunk

تهیه‌کننده: Adult Swim / سازنده: Necrophone Games
سال انتشار: ۲۰۱۴
پلتفرم: PC, PlayStation 4

تصویری از جازپانک

در بازی جازپانک شما نقش آدریان فاکس را بر عهده می‌گیرید که یک سرباز تازه کار در یک سازمان جاسوسی معروف به JAM است. در دنیای بازی جنگ سرد در حال اوج‌گیری است، اما به جای تهدیدات هسته‌ای، سودا و کبوتر‌های کنترل‌کننده ذهن داریم. همانطور که حدس زده‌اید، داستان روی عناصر کمدی متمرکز بوده و مملو از ماموریت‌های عجیب و غریب و ارجاعات مختلف به فرهنگ عامه است. به عبارتی بهتر است که انتظار یک داستان عمیق را نداشته باشید و خود را برای رگبار دائمی دیالوگ‌های طنز و موقعیت‌های سورئال آماده کنید.

گیم‌پلی جازپانک از یک رویکرد جهان باز استفاده می‌کند و به شما امکان می‌دهد که شهر عجیب و غریب پوبلیتون را به خوبی کاوش کنید. ماموریت‌ها متنوع هستند و اغلب شامل راه حل‌های غیرمتعارف می‌شوند. ممکن است لازم باشد که به صورت یک هات داگ غول پیکر به یک مجموعه نفوذ کنید یا از یک مرغ لاستیکی هیپنوتیزم‌کننده برای کنترل یک سگ نگهبان استفاده کنید. با ابزار‌های حواس پرتی در اختیار شما، از لباس مبدل کبوتر گرفته تا کیف پول، آزمون و خطا بخش مهمی از بازی است. گرافیک بازی به سبک آثار کلاسیک اشاره و کلیک است و برای برخی از بازیکنان نوستالژیک محسوب می‌شود.

در این میان موسیقی بازی به سبک آثار جاسوسی کلاسیک و موسیقی راک است که با لحن بازی مطابقت دارد. با این حال طنز بازی شاید به مذاق همه خوش نیاید و علاوه بر این، فقدان یک سیستم اینونتوری سنتی ممکن است برخی از بازیکنان را ناامید کند. فارغ از این موارد، بازی مانند نامه‌ای عاشقانه به فیلم‌های جاسوسی کلاسیک است که خنده را بر منطق ترجیح می‌دهد و دنیای بی‌نظیری برای کشف کردن دارد.

۷۲. Outlast

تهیه‌کننده: Red Barrels / سازنده: Red Barrels
سال انتشار: ۲۰۱۳
پلتفرم: PC, PlayStation 4, Xbox One, Nintendo Switch

تصویری از اوت‌لست 1

اوت‌لست یک بازی ترسناک اول شخص است که در سالن‌های کابوس‌وار تیمارستانی مخوف جریان دارد. در این بازی شما در در نقش مایلز آپشور به دنبال تحقیق درباره آزمایش‌های غیراخلاقی در تیمارستانی در کلرودا می‌روید اما آنچه در انتظار مایلز است، دنیایی وحشتناک از خشونت و تباهی است. بازی از طریق داستان‌گویی محیطی و نوشته‌های مرموز پراکنده در سرتاسر تیمارستان آشکار می‌شود. ریتم روایت آرام است و اتمسفر نیز در فضاسازی عالی عمل می‌کند اما احساسی شما را به جلو برای کشف حقیقت سوق می‌دهد.

از آنجایی که مایلز یک سرباز نیست، سلاح یا ابزار خاصی ندارد و به حرکات آکروباتیک نیز مسلط نیست. تنها ابزار او عقلش و یک دوربین فیلمبرداری است که به عنوان یک دستگاه دید در شب نیز عمل می‌کند. این دوربین البته برای کار کردن نیاز به باتری دارد که پیدا کردن و استفاده‌ بهینه از آن یک چالش است. بنابراین گیم‌پلی بازی حول محور مخفی‌کاری و فرار می‌چرخد. شما بیشتر وقت خود را در کمد‌ها پنهان می‌شوید، از روی موانع می‌پرید و ناامیدانه از زندانیان آشفته تیمارستان دور می‌شوید. فقدان مبارزه بر استرتس می‌افزاید و شما را مجبور می‌کند برای زنده ماندن به مغز خود تکیه کنید.

اوت لست از یک سیستم نورپردازی خوش ساخت استفاده می‌کند و استفاده از دوربین فیلمبرداری دید در شب را به یک عنصر حیاتی تبدیل می‌کند. طراحی صدا نیز در سطح خوبی است و زمزمه‌هایی در تاریکی طنین‌انداز می‌شوند که با فریاد افراد و تپش قلب شخصیت همراه شده و می‌توانند هر بازیکنی را بترسانند. اگرچه Outlast به طرز درخشانی ساخته شده است، اما بدون نقص نیست و سکانس‌های تعقیب و گریز، اگرچه هیجان‌انگیز است، اما گاهی اوقات می‌تواند تکراری باشد.

۷۱. Super Hexagon

تهیه‌کننده: Terry Cavanagh / سازنده:Terry Cavanagh
سال انتشار: ۲۰۱۲
پلتفرم: PC, iOS, Android

تصویری از سوپر هگزاگون

سوپر هگزاگون یک شاهکار مینیمالیستی است که ساده‌تر از بیشتر آثاری است که تاکنون ساخته شده. هیچ روایتی در بازی وجود ندارد و تمرکز روی خود گیم‌پلی است. شما کنترل یک مثلث را دارید که می‌تواند در یک شش ضلعی به چپ یا راست بچرخد. دیوار‌ها دائما از لبه‌های صفحه بیرون می‌آیند و وظیفه شما این است که مثلث را از میان شکاف‌های این دیوار‌ها عبور دهید. یک حرکت اشتباه منجر به شکست می‌شود و شما را مجبور می‌کند از ابتدا بازی را کنید.

زیبایی بازی در سادگی آن نهفته است. درک کنترل‌ها آسان است، اما تسلط بر آن‌ها داستان متفاوتی است. گرافیک بازی حرف خاصی برای گفتن ندارد و همه آن چیزی است که باید باشد اما بهترین جنبه بازی احتمالا موسیقی است. موسیقی بازی به شدت هیجان انگیز است و مکمل گیم‌پلی سریع آن است. جالب است بدانید که موسیقی با پیشرفت بازی ریتم سریع‌تری پیدا کرده و شما را در خود غرق می‌کند. اگرچه سوپر هگزاگون به طور غیرقابل انکاری اعتیادآور است، اما ماهیت تکراری آن در حالی که یک جنبه اصلی از گیم‌پلی است، می‌تواند احساس یکنواختی داشته باشد.

۷۰. Digital: A Love Story

تهیه‌کننده: Christine Love / سازنده: Christine Love
سال انتشار: ۲۰۱۰
پلتفرم: PC

تصویری از بازی Digital: A Love Story

بازی Digital: A Love Story در دنیای پیکسلی یک کامپیوتر اواخر دهه ۱۹۸۰ اتفاق می‌افتد. بازی از طریق یک سیستم عامل خیالی به نام Amie، ادای احترامی آشکار به کامپیوتر‌های اولیه آمیگا است. شما به عنوان شخصیتی ناشناس در انجمنهای مختلف BBS پیمایش می‌کنید و با گروهی از شخصیت‌های عجیب و غریب تعامل دارید. در این میان یک ارتباط عاشقانه با کاربری مرموز به نام‌ امیلیا شکوفا می‌شود، اما این ارتباط با کشف توطئه‌ای که شامل نوعی هوش مصنوعی است، از بین می‌رود. بازی در دسته ویژوال ناول‌ها قرار می‌گیرد، به این معنی که داستان در درجه اول از طریق متن و گاها تصاویر پیش می‌رود.

شما در رابط Amie پیمایش می‌کنید، پیام‌ها را می‌خوانید، فایل‌ها را آپلود می‌کنید و در مکالمات متنی شرکت می‌کنید. انتخاب صحیح می‌تواند بر رابطه شما با‌ امیلیا تاثیر بگذارد. مینی‌گیم‌هایی با محوریت هک نیز وجود دارند که برای تنوع خوب است. گرافیک بازی مطابق انتظار حس نوستالژی را برای کسانی که روزهای اولیه کامپیوتر را به یاد دارند، بر می‌انگیزد. البته برای کسانی که با پیچیدگی‌های سیستم‌های BBS قدیمی آشنا نیستند، تجربه‌ بازی می‌تواند خسته‌کننده شود. اما اگر به دنبال چیزی متفاوت هستید و روزهای اولیه رایانه‌های شخصی را دیده‌اید، تجربه اثری که آن دوران را تداعی می‌کند، خالی از لطف نیست.

۶۹. Blasphemous

تهیه‌کننده: Team17 / سازنده: The Game Kitchen
سال انتشار: ۲۰۱۹
پلتفرم: PC, Nintendo Switch, PlayStation 4, Xbox One, Amazon Luna

تصویری از Blasphemous

به عنوان یکی از آثار مترویدوانیایی لیست، Blasphemous توسط The Game Kitchen توسعه یافته و در دنیایی جریان دارد که با مذهب پر شده است. شخصیت اصلی بازی یک جنگجوی بی‌نام است که توسط یک نفرین مرموز گرفتار شده است. بازی داستان خود را از طریق جزئیات مرموز محیطی روایت می‌کند. بازیکنان تاریخچه Cvstodia و رویدادی وحشتناک که باعث نفرین شده را کشف می‌کنند. این رویکرد داستان جذاب است، اما می‌تواند کسانی را که هوس یک روایت واضح را دارند، چندا راضی نکند.

یکی از جنبه‌های فوق‌العاده بازی طراحی هنری آن است. جهان با جزییاتی غنی ارائه شده است و دشمنان عجیب و غریب و مناطق پوسیده طراحی جذابی دارند. انیمیشن‌ها نیز روان هستند و بر وزن تکان دادن شمشیر شما و حرکات دشمنانتان تاکید می‌کنند. موسیقی بازی به همان اندازه دلهره‌آور است و شامل آوازهای ترسناک و ملودی‌هایی مخوف با سازهای زهی می‌شود که البته با فضای بازی کاملا هماهنگ است. گیم‌پلی از آثار کلاسیک این سبک مانند کسلوانیا الهام گرفته است. شما یک دنیای گسترده اما به هم پیوسته را کاوش می‌کنید و توانایی‌ها و تجهیزات جدیدی را باز می‌کنید که امکان دسترسی به مناطق غیرقابل دسترس قبلی را فراهم می‌کند. مبارزه ترکیبی از حمله و دفاع است. تسلط بر تکنیک پری و جاخالی‌ برای بقا بسیار مهم است زیرا دشمنان بی‌رحم و منابع کمیاب هستند. همچنین از آنجایی که پس از مرگ، برخی از امتیازات خود را از دست می‌دهید، تسلط بر مهارت‌های ذکر شده اهمیت بیشتری پیدا می‌کند. در

حالی که Blasphemous در فضاسازی و ارائه چالش برای بازیکنانی که خواهان آن هستند، عالی عمل می‌کند، اما خالی از مشکل هم نیست. سیستم نقشه خوب کار نشده و می‌تواند موجب سردرگمی شود و برخی از مکانیک‌های گیم‌پلی آنگونه که باید توسعه نیافته‌اند. همچنین ارتقاء شخصیت شما گاهی اوقات پیچیده به نظر می‌رسد. اما با وجود نقص‌هایش، Blasphemous یک دستاورد قابل توجه است و دنیایی است که غرق شدن در آن می‌تواند لذت‌بخش باشد.

۶۸. Little Nightmares II

تهیه‌کننده: Bandai Namco / سازنده: Tarsier Studios
سال انتشار: ۲۰۲۱
پلتفرم: Nintendo Switch, PlayStation 4, PlayStation 5, PC, Xbox One, Xbox Series X/S

بازی Little Nightmares II

بازی Little Nightmares II، دنباله‌ای بر یک بازی معمایی موفق است که تجربه‌ای منحصربه‌فرد را در اختیار بازیکنان قرار داد. در این نسخه شما کنترل مونو، یک شخصیت جدید با ارتباط مرموز با دنیای باران‌زده و سیکس، قهرمان بارانی پوش بازی اول را بدست می‌گیرید. آن‌ها با هم باید در یک سری مکان‌های ترسناک حرکت کنند؛ مناطقی که هر کدام هیولاهای خاص خود را دارند. داستان از طریق داستان‌سرایی محیطی و با دیالوگ‌های پراکنده روایت می‌شود. بازیکنان باید از طریق جزئیات ظریف و رویدادهای ترسناک، بخش‌های مختلف روایت را کنار هم بگذارند. اضافه شدن سیکس به عنوان یک همراه با هوش مصنوعی، گیم‌پلی را متنوع کرده است زیرا مونو می‌تواند به او در حل معما‌ها و رسیدن به مناطق جدید کمک کند.

طراحی هنری خاص بازی اول در Little Nightmares II نیز بهتر شده است. جهان بازی انعکاسی از خودمان است و با ساختمان‌های سر به فلک کشیده، بیمارستان‌های پر از آب و محیط‌های متروکه، لرزه بر ستون فقرات شما خواهد انداخت. به عبارتی توسعه‌دهندگان دنیایی را ساخته‌اند که هم دلهره‌آور و هم به طرز عجیبی زیباست. طراحی صدا به همان اندازه خوب کار شده است و بر تاثیرگذاری فضا افزوده است.

البته عناصر پلتفرمینگ بازی ممکن است گاهی اوقات احساس ناخوشایندی داشته باشد زیرا منجر به مرگ‌هایی می‌شود که بازیکن در آن چندان دخیل نیست. پازل‌ها اگرچه هوشمندانه هستند، اما گاهی اوقات می‌توانند مبهم باشند و بازیکنان را گیج کنند. با این حال بازی در ارائه اتمسفر تاثیرگذار و ترساندن بازیکن عالی عمل می‌کند.

۶۷. Observation

تهیه‌کننده: Devolver Digital / سازنده: No Code
سال انتشار: ۲۰۱۹
پلتفرم: PC, PlayStation 4, Xbox One

تصویری از Observation

این تریلر علمی تخیلی در اقدامی خاص، بازیکن را در نقش یک هوش مصنوعی که یک ایستگاه فضایی در حال گردش به دور زحل را اداره می‌کند، می‌گذارد. ‌ایستگاه سرگردان است، خدمه گم شده‌اند و در واقع این به شما بستگی دارد که از طریق دوربین‌ها و کنترل‌های مختلف، راز اتفاقات را کشف کنید. به طور دقیق‌تر، شما رویداد‌ها را از طریق گزارش‌های صوتی، فیلم‌های امنیتی و جزئیات محیطی گرد هم می‌آورید. دکتر اما فیشر، تنها بازمانده، راهنمای شما در این ایستگاه فضایی می‌شود.

طراحی ایستگاه فضایی خود یک شگفتی است. توسعه‌دهندگان با دقت محیطی را ایجاد کرده‌اند که با جزئیاتی مانند نورپردازی فوق‌العاده، تاثیر خاص خود را بر جای می‌گذارد. وسعت فضا که همیشه از پنجره های‌ ایستگاه دیده می‌شود، بعضا رعب‌آور است. در این میان استفاده کم از موسیقی باعث شده که تاثیر لحظات کلیدی بیشتر احساس شود. در حالی که گیم‌پلی Observation نوآورانه است، گاهی اوقات تکراری می‌شود. همچنین درک روایت برای کسانی که بر زبان انگلیسی تسلط زیادی نداشته باشند، سخت است.

۶۶. VA-11 Hall-A

تهیه‌کننده: Ysbryd Games / سازنده: Sukeban Games
سال انتشار: ۲۰۱۶
پلتفرم: PC, PlayStation Vita, Nintendo Switch, PlayStation 4

تصویری از بازی VA-11 Hall-A

والهالا یک رمان تعاملی است که چیزی فراتر از مخلوط کردن نوشیدنی‌ها را ارائه می‌دهد. بازی کنترل یک متصدی بار به نام جیل را در شهری دیستوپیایی به نام گلیچ به بازیکن می‌دهد. در این شهر شرکت‌ها با نانوماشین‌هایی که مردم را مطیع نگه می‌دارند، حکومت می‌کنند اما قرار نیست که قهرمانی پیدا شود و مردم را نجات دهد. بازی بر داستان‌هایی تمرکز می‌کند که از دل هر مشتری تراوش می‌کند. هر مشتری که از در بار وارد می‌شود، فرصتی است تا بازی به برشی از زندگی بپردازد و جزئیات شهر را نشان دهد. از هکر‌های خسته گرفته تا اندروید‌های بدشانس، ‌شخصیت‌های مختلف امید‌ها، رویا‌ها و درگیری‌های خود را به اشتراک می‌گذارند و روایتی شگفت‌آور را می‌سازند.

گیم‌پلی بازی چیزی نیست جز ترکیب کردن نوشیدنی‌ها. مشتریان معجون‌هایی با نام‌ها و جلوه‌های عجیب و غریب سفارش می‌دهند و دانش شما را از لیست گسترده کوکتل‌های بازی آزمایش می‌کنند. آزمایش با مواد تشکیل دهنده و پیروی کردن یا نکردن از دستور العمل‌ها به خودی خود تبدیل به یک پازل می‌شود. جالب است بدانید که نوشیدنی‌ها می‌توانند مسیر مکالمات را تغییر دهند، مسیر‌های پنهان را باز کنند و حتی بر پایان داستان تاثیر بگذارند. این ترکیب منحصر به فرد از داستان‌سرایی به سبک رمان بصری و شبیه‌ساز سرو نوشیدنی، گیم‌پلی را جذاب نگه می‌دارد.

سبک بصری بازی به اندازه کافی جذاب است و شخصیت‌های پیکسلی با در مقابل پس‌زمینه‌های پر جنب و جوش و نئونی زنده می‌شوند. رابط کاربری کاربردی است و کار کردن با آن آسان است. موسیقی بازی ترکیبی از موسیقی الکترونیک و سینث‌ویو است که فضای سایبرپانک بازی را تکمیل می‌کند. هرچند در پایان، بازی علی رغم ارائه داستانی چندلایه، انتخاب‌های زیادی در اختیار بازیکن قرار نمی‌دهد.

۶۵. Amnesia: The Dark Descent

تهیه‌کننده: Frictional Games / سازنده: Frictional Games
سال انتشار: ۲۰۱۰
پلتفرم: PC, PlayStation 4, Xbox One, Nintendo Switch, Android

گیم‌پلی Amnesia: The Dark Descent

بازی Amnesia: The Dark Descent، دنیل را معرفی می‌کند؛ مرد جوانی که در سالن‌های رو به زوال قلعه برننبورگ به دام افتاده است. در این میان یادداشت‌هایی در این قلعه، سرنخ‌های مرموزی را ارائه می‌دهند و به تلاشی ناامیدانه برای فراموش کردن یک راز تاریک اشاره می‌کنند. تنها با تکه‌هایی از گذشته‌ دنیل که شما را راهنمایی می‌کند، باید در فضای ظالمانه قلعه حرکت کنید، پازل‌ها را حل کنید و خاطرات از هم پاشیده او را کنار هم بگذارید. البته این کار آسانی نیست زیرا هیولاهایی در سایه‌ها کمین کرده و منتظر شما هستند. همانطور که حدس زده‌اید، داستان به صورت محیطی و از طریق اسناد پراکنده در محیط نمایان می‌شود. بازیکنان وارد روان دانیل می‌شوند و روایتی را کشف می‌کنند که به دانشی ممنوع و هزینه روانی جاه‌طلبی می‌پردازد. فقدان یک آنتاگونیست واضح نیز باعث می‌شود که نه تنها اسرار قلعه، بلکه سلامت عقل خود دانیل را زیر سوال ببرید.

گیم پلی در بازی روی بقا تمرکز دارد. برخلاف بسیاری از آثار ترسناک، هیچ مبارزه‌ای در بازی وجود ندارد. تنها کاری که باید در بازی انجام دهید، مخفی شدن فرار یا پیشی گرفتن از موجودات عجیب و غریبی است که شما را تعقیب می‌کنند. این آسیب‌پذیری احساس ترسس دائمی را در دل بازیکن ایجاد می‌کند. بازی همچنین از یک مکانیک منحصربه‌فرد با محوریت سلامت عقل استفاده می‌کند. گذراندن زمان بیش از حد در تاریکی یا مشاهده وقایع وحشتناک باعث می‌شود که دنیل روانی شود و مرز بین واقعیت و کابوس را تشخیص ندهد.

بازی در فضاسازی عالی عمل می‌کند و تنها با تکیه بر محیط‌های تنگ و تاریک و البته جلوه‌های صوتی فوق‌العاده، کار سختی در ترساندن شما نخواهد داشت. جالب است بدانید که این اتمسفر به حدی تاثیرگذار است که بسیاری از بازیکنان در همان اوایل بازی از شدت ترس آن را کنار گذاشته‌اند.

۶۴. Brothers: A Tale of Two Sons

تهیه‌کننده: ۵۰۵ Games / سازنده: Starbreeze Studios
سال انتشار: ۲۰۱۳
پلتفرم: Android, iOS, PC, PlayStation 3, PlayStation 4, Xbox 360, Xbox One, Switch

تصویری از بازی Brothers: A Tale of Two Sons

بازی Brothers: A Tale of Two Sons که توسط جوزف فارس ساخته شده است، بازیکنان را به سفری نفس‌گیر و در عین حال دلخراش در دنیایی خارق العاده می‌برد. روایت بدون حتی گفتن یک کلمه شروع می‌شود. ما دو برادر را دنبال می‌کنیم، یکی قوی و، دیگری ضعیف و محتاط که در جستجوی یافتن افسانه‌ای به نام آب زندگی برای نجات پدر بیمارشان هستند. بازی داستان پیوند ناگسستنی برادری را به طرز استادانه‌ای روایت می‌کند.

بازی در گیم‌پلی منحصربه‌فرد است. شما باید با استفاده از هر انگشت شست، هر دو برادر را به طور همزمان کنترل کنید. این مکانیک در ابتدا کمی گیج‌کننده است اما پس از مدتی با آن کنار خواهید آمد و از نقاط قوت هر برادر برای غلبه بر موانع استفاده خواهید کرد. در این میان دنیای بازی یک شگفتی بصری است. از جنگل‌های سرسبز و کوه‌های پوشیده از برف گرفته تا موجودات خارق‌العاده و ویرانه‌های دیدنی، محیط‌ها خیره‌کننده هستند. موسیقی نیز شایسته اشاره است زیرا به زیبایی روایت را تکمیل می‌کند و در لحظات مهم داستانی کار خود را به خوبی انجام می‌دهد.

اگرچه Brothers یک تجربه خارق‌العاده است، اما دوربین ممکن است در برخی مواقع، به‌ ویژه در بخش‌های پلتفرمینگ، کمی ضعیف عمل کند. همچنین‌ بازی برای کسانی که به دنبال آثار اکشن هستند، مناسب نیست. با این حال اگر از ماجراجویی‌های جذاب لذت می‌برید، این اثر تا مدت‌ها ذهن شما را تسخیر خود خواهد کرد.

۶۳. Enter the Gungeon

تهیه‌کننده: Devolver Digital / سازنده: Dodge Roll
سال انتشار: ۲۰۱۶
پلتفرم: PC, PlayStation 4, Xbox One, Nintendo Switch

تصویری از بازی Enter the Gungeon

بازی Enter the Gungeon یکی دیگر از آثار روگ‌لایک لیست است که در دنیایی معروف به Gungeon جریان دارد. شما یکی از چهار شخصیت بازی را کنترل می‌کنید که هر کدام سلاح و سبک بازی منحصربه‌فرد خود را دارند. پس از شروع، با رگبار بی‌امان گلوله‌ها روبرو می‌شوید که شما را مجبور می‌کنند که در جاخالی دادن تسلط پیدا کنید. خوشبختانه، شخصیت شما می‌تواند غلط بخورد که مدت کوتاهی از آسیب‌ناپذیری را فراهم می‌کند.

لذت واقعی گیم‌پلی از تنوع زیاد اسلحه‌هایی که می‌توانید پیدا کنید، ناشی می‌شود و بازی از این نظر کاملا جوابگوی سلایق مختلف است. این، همراه با انبوهی از قدرت‌ها و آیتم‌هایی که توانایی‌های شخصیت شما را تغییر می‌دهند، باعث می‌شود که هر بار که بازی را تجربه می‌کنید، احساس تازگی و هیجان‌ داشته باشد.

سبک بصری بازی در سطح خوبی از کیفیت قرار دارد و طراحی دشمنان و جلوه‌های مختلف، همگی به خوبی انجام شده‌اند. این طراحی جذاب با موسیقی دلنشینی همراه شده تا گیم‌پلی را سرگرم‌کننده نگه دارد. البته مانند همه بازی‌های روگ‌لایک، بهتر است بدانید که این سبک مناسب همه نیست و ممکن است برای شما خسته‌کننده باشد. در هر صورت شاید بهتر باشد که خودتان یک بار بازی را تجربه کنید تا این موضوع را متوجه شوید.

۶۲. Into the Breach

تهیه‌کننده: Subset Games / سازنده: Subset Games
سال انتشار: ۲۰۱۸
پلتفرم: PC, Nintendo Switch, iOS, Android

تصویری از بازی Into the Breach

به عنوان اثری از سازندگان بازی موفق FTL: Faster Than Light، بازی Into The Breach یک بازی استراتژی نوبتی است که نشان می‌دهد موفقیت سازندگان با بازی قبلی اتفاقی نبوده است. در داستان بازی آمده که زمین در محاصره موجودات عجیب و غریب معروف به Vek است. حال شما گروهی از ربات‌ها که توسط پناهجویانی از خط زمانی آینده هدایت می‌شوند را فرماندهی می‌کنید. هر پیروزی به شما فرصتی می‌دهد تا جدول زمانی را دستکاری کنید و منابع و ارتقا‌های خود را برای تقویت تلاش قبلی بفرستید. این یک اقدام تلخ است، زیرا شما بقای یک جدول زمانی را تضمین می‌کنید و دیگری را محکوم به نابودی می‌کنید.

بازی Into the Breach در بهره‌گیری از سبک استراتژی خوب عمل می‌کند. هر ربات دارای توانایی‌های منحصربه‌فردی است که امکان انجام حرکات خلاقانه‌ای را فراهم می‌کند. شما می‌توانید از ساختمان‌ها و زمین نیز به نفع خود استفاده کنید و حتی سازه‌ها را برای محافظت از غیرنظامیان قربانی کنید. پیروزی در برابر دشمنان به برنامه‌ریزی دقیق و بررسی میدان جنگ همیشه در حال تغییر بازی بستگی دارد. گرافیک قبلی مانند اثر قبلی استودیو ساده است اما این دلیل بر کیفیت پایین آن نیست. همچنین موسیقی که با پیانو نواخته شده، باعث می‌شود که تاثیرگذاری لحظات مختلف بازی بیشتر شود.

در این میان تعداد محدود ربات‌ها و دشمنان پس از مدتی شاید برخی را خسته کند. همچنین سبک بازی به شکلی است که برای کسانی که تازه به دنیای آثار مستقل علاقه‌مند شده‌اند، کمی پیچیده است.

۶۱. Florence

تهیه‌کننده: Annapurna Interactive / سازنده: Mountains
سال انتشار: ۲۰۱۸
پلتفرم: Android, iOS, PC, Nintendo Switch

تصویری از بازی فلورنس

فلورانس اثری داستانی است که روایتی تکان‌دهنده از اولین عشق یک زن جوان را به نمایش می‌گذارد. شخصیت اصلی داستان، فلورانس یو، در یک روال یکنواخت زندگی گیر کرده است که شامل کار، شبکه‌های اجتماعی، خواب و تکرار این چرخه می‌شود. هرچند کریش، یک نوازنده ویولن، وارد داستان می‌شود و دنیای قابل پیش‌بینی او را به هم می‌زند. ارتباط آن‌ها از طریق یک سری از پازل‌های منحصربهفرد شکوفا می‌شود. از سازماندهی برنامه‌های درهم ریخته آن‌ها گرفته تا پیمایش مکالمات از طریق حباب‌های گفتاری با کد رنگی مخصوص، روند بازی منعکس‌کننده جریان رابطه آن‌ها است.

دنیای بازی مانند یک نقاشی است و دائما به اتفاقات درون بازی واکنش نشان داده و تغییر می‌کند. برای مثال وقتی فلورانس جذب کریش می‌شود، دنیا برای او رنگارنگ می‌شود. موسیقی بازی نیز با ملودی‌ها جذاب پیانو و صد البته آثار نواخته شده با ویولن، بر تاثیرگذاری داستان می‌افزاید. به طور کلی فلورانس یک اثر داستانی فوق‌العاده است که با اینکه تکمیل آن ۳۰ دقیقه بیشتر طول نمی‌کشد اما بهتر است که آن را از دست ندهید زیرا یکی از بهترین تجربه‌های عمرتان را رقم خواهد زد.

۶۰. Darkest Dungeon

تهیه‌کننده: Red Hook Studios / سازنده: Red Hook Studios
سال انتشار: ۲۰۱۶
پلتفرم: PC, PlayStation 4, PlayStation Vita, iOS, Nintendo Switch, Xbox One

تصویری از Darkest Dungeon

بازی نقش‌آفرینی دارکست دانجن به سبک روگ‌لایک ساخته شده و شما را وادار می‌کنید که با تیمی که در اختیارتان قرار دارد، املاکی را از دست هیولاها نجات دهید. با این حال دشمنانی که با آن روبرو خواهید شد فقط هیولاها نیستند، بلکه تلفات روانی وحشتناکی است که به قهرمانان شما وارد می‌شود. داستان از طریق روایتی غم‌انگیز که از طنز تلخ و ترس گوتیک نشات می‌گیرد، ارائه می‌شود. بنابراین در اینجا بهتر است که انتظار هیچ قهرمان قدرتمندی را نداشته باشید زیرا شخصیت‌های شما مستعد استرس هستند و در حین فرو رفتن در جنون، کنترل خود را به مرور از دست می‌دهند.

گیم‌پلی بازی شامل مبارزات نوبتی با تمرکز بر موقعیت‌یابی و استفاده درست از توانایی‌ها در کنار مدیریت سلامت جسمی و روحی قهرمانان شما می‌شود. این قضیه به قدری جدی است که یک قهرمان تحت استرس ممکن است غیرمنطقی شود، مانع کارآمدی خود شده یا حتی به متحدانش حمله کند. البته وجود عناصر تصادفی‌ می‌تواند منجر به اتفاقاتی شود که به طور کامل در کنترل شما نیست.

سبک هنری بازی نیز با انیمیشن‌های دوبعدی خیره‌کننده زنده می‌شود و شما را بیشتر در تاریکی بازی فرو می‌برد. موسیقی باشکوه برگرفته از ساز‌های زهی نیز حال و هوای دنیایی را در آستانه فروپاشی القا می‌کند. بنابراین اگر از طرفداران آثار گوتیک و چالش‌ برانگیز هستید، بهتر است که زمانی را برای تجربه‌ این اثر کنار بگذارید.

۵۹. Firewatch

تهیه‌کننده: Panic / سازنده: Campo Santo
سال انتشار: ۲۰۱۶
پلتفرم: PC, PlayStation 4, Xbox One, Nintendo Switch

فایرواچ

بازی فایرواچ یک اثر ماجراجویی جذاب و لذت‌بخش است که بازیکن را در نقش یک جنگلبان به نام هنری در سال ۱۹۸۹ قرار می‌دهد که در جستجوی پناهگاهی برای دور شدن از گذشته‌ای آشفته، به جنگل ملی شوشون آمده است. او در بالای یک برج دیدبانی قرار دارد و روز‌هایش را به بررسی مناظر وسیع بازی برای یافتن نشانه‌هایی از دود می‌گذراند و در این میان با یک واکی تاکی با سرپرست خود که زنی به نام دلایلا است، صحبت می‌کند و اتفاقات را گزارش می‌دهد. هرچند زمانی که هنری در پارک ملی به اتفاقات عجیب و غریب برخورد می‌کند، زندگی‌اش تغییری غیرمنتظره پیدا می‌کند.

جنبه درخشان داستان بازی در شخصیت‌های آن و توسعه آن‌ها دیده می‌شود. تعامل هنری با دلایلا که صرفا از طریق ارتباط رادیویی است، با جذابیتی منحصربه‌فرد به نمایش گذاشته می‌شود. انتخاب‌های گفتگو ماهیت پیوند آن‌ها را شکل می‌دهد و با وجود فاصله فیزیکی، صمیمیت را تقویت می‌کند. بازی با اینکه ترس ناگهانی یا دشمن خاصی را در خود ندارد، اما به طرز ماهرانه‌ای باعث ایجاد تعلیق می‌شود و کاری می‌کند که در مورد اتفاقات عجیب و غریبی که در جنگل رخ داده، دلهره پیدا کنید.

در حالی که فایرواچ به عنوان یک شبیه‌ساز راه رفتن طبقه‌بندی می‌شود، به این معنی که کاوش تمرکز اصلی بازی است، حرکت در مناظر آن به هیچ وجه کسل‌کننده نیست. مناظر پر جنب و جوش بازی که به سبک زیبایی ارائه شده‌اند در کنار طراحی صدا از خش‌خش برگ‌ها گرفته تا باد، باعث شده تا قدم زدن در بازی مانند جلسات یوگا و مدیتیشن است. در حالی که ایراد گرفتن از بازی دشوار است اما پایان‌بندی بازی چیزی نیست که همه را راضی کند. هرچند که قبل از تجربه بازی بهتر است این نکته را در نظر داشته باشید که مسیر اهمیت بیشتری از مقصد دارد.

۵۸. Transistor

تهیه‌کننده: Supergiant Games / سازنده: Supergiant Games
سال انتشار: ۲۰۱۴
پلتفرم: PlayStation 4, PC, iOS, Nintendo Switch

ترانزیستور

در سال ۲۰۱۴، استودیوی Supergiant Games قبل از اینکه بتواند یکی از ۵ بازی برتر مستقل تاریخ را خلق کند، ترانزیستور را منتشر کرد که به عنوان یک اثر اکشن نقش‌آفرینی با عناصر علی تخیلی و ترکیب منحصربه‌فرد داستان‌گویی، مبارزات استراتژیک و فضایی مسحورکننده، بازیکنان را مجذوب خود می‌کرد. روایت ترانزیستور در شهر پر جنب و جوش و در عین حال رو به زوال کلودبانک جریان دارد. در اینجا شما کنترل رد را به دست می‌گیرید، خواننده‌ای که صدایش را توسط تیغه‌ای قدرتمند معروف به ترانزیستور از دست داده است. حال با استفاده از این سلاح مرموز، رد تصمیم می گیرد تا توطئه‌ای را که در پشت وضعیت اسفناک خود قرار دارد، کشف کند و آنچه را که به سرقت رفته، پس بگیرد. داستان از طریق صداهایی از خود ترانزیستور ارائه می‌شود و داستانی غم انگیز در مورد جنبه فاسد قدرت را روایت می‌کند.

نبرد‌ها در ترانزیستور یک ویژگی برجسته است که البته غیر از این هم انتظار نمی‌رود. گیم‌پلی عناصر Real Time را با استراتژی نوبتی ترکیب می‌کند. بازیکنان می‌توانند با یک دکمه زمان را ثابت کنند که به آن‌ها اجازه می‌دهد تا حملات و حرکات خود را با دقت محاسبه کنند. طراحی شهر کلودبانک در یک کلام بی‌نظیر است. چشم‌انداز ایزومتریک نمایی خیره‌کننده از زیبایی در حال فروپاشی شهر را ارائه می‌دهد و رنگ‌های نئونی پر جنب و جوش در کنار طراحی کاراکتر‌ها متمایز است.

موسیقی متن بازی که توسط دارن کورب ساخته شده، یک شاهکار است. ملودی‌های پیانوی گوشنواز با آواز‌های غم‌انگیز در هم می‌آمیزند و هسته عاطفی روایت را به خوبی منتقل می‌کنند. با این حال شاید اگر بازی طولانی‌تر بود و با مراحل متنوع‌تری روبرو بودیم، جایگاه بازی در لیست بسیار بهتر می‌بود. در هر صورت ترانزیستور اثری که تجربه آن از واجبات است.

۵۷. Unavowed

تهیه‌کننده: Wadjet Eye Games / سازنده: Wadjet Eye Games
سال انتشار: ۲۰۱۸
پلتفرم: PC, Nintendo Switch

تصویری از بازی Unavowed

بازی Unnavowed، یک جواهر مستقل از Wadjet Eye Games است که داستانی هیجان‌انگیز از تسخیر توسط شیطان، فراموشی و جوامع مخفی را به تصویر می‌کشد. شما با یک سری خاطرات از هم گسیخته از خواب بیدار می‌شوید و متوجه خواهید شد که ناخودآگاه توسط یک شیطان تسخیر شده‌اید و مسئول اتفاقاتی خونین در سراسر شهر نیویورک هستید. با از دست رفتن زندگی قدیمی، تنها‌ امید شما برای رستگاری به Unavowed، یک گروه مخفی است که به مبارزه با تهدیدات ماوراء طبیعی می‌پردازد.

این بازی به لطف سه شخصیت متمایز، تجربه‌ای با ارزش تکرار بسیار بالا را ارائه می‌دهد. هر شخصیت و پس‌زمینه‌ای که دارد، نحوه‌ تعامل شما با جهان و گروه متنوع از شخصیت‌هایی که ملاقات می‌کنید را تغییر می‌دهد. خط داستانی چندلایه به شما این امکان را می‌دهد که مسیر خود را بسازید و انتخاب‌های تاثیرگذاری داشته باشید که بر روایت و روابط شما با همراهان تاثیر می‌گذارد. Unavowed ماجرا‌های کلاسیک اشاره و کلیک را در بر می‌گیرد. بازیکنان محیط‌هایی با جزئیات پیچیده را کاوش خواهند کرد، ‌اشیاء را با دقت بررسی می‌کنند و با یک سری شخصیت عجیب و غریب در گفتگوهایی طنز نیز شرکت خواهند کرد. البته بازی از عناصر مدرن نیز بهره می‌برد و برای مثال شما می‌توانید هم تیمی‌های خود را برای ماموریت‌های خاص انتخاب کنید.

در حالی که بازی از گرافیک سه‌بعدی پیشرفته‌ای برخوردار نیست، سبک هنری دارد که در آن محیط‌های با جزئیات بالا و طراحی شخصیت‌ها متمایز و به یاد ماندنی است. هرچند فقدان صداپیشگی ممکن است که برای برخی از بازیکنان ناامیدکننده باشد. البته این فقدان تا حدی با موسیقی‌های جذاب جبران شده است. در هر صورت اگر بتوانید این مورد را نادیده بگیرید، در تجربه این بازی تردید نکنید.

۵۶. Viewfinder

تهیه‌کننده: Thunderful Publishing / سازنده: Sad Owl Studios
سال انتشار: ۲۰۲۳
پلتفرم: PlayStation 5, PC, PlayStation 4

تصویری از Viewfinder

این اثر مستقل جذاب، درک بازیکنان از واقعیت را به خوبی به چالش می‌کشد. در این بازی شما در نقش یک فرد سرگردان قرار می‌گیرید که در دنیایی پر از سازه‌های متروکه و با تاریخی فراموش شده، با داشتن یک دوربین فوری، متوجه می‌شود که می‌تواند با گرفتن عکس از‌ اشیاء خاص و قرار دادن آن‌ها در محیط، واقعیت را تغییر دهید. این مکانیک به هسته اصلی گیم‌پلی تبدیل می‌شود و شما دنیای اطراف خود را برای حل پازل‌ها، کشف مسیر‌های پنهان و پیشرفت در داستان به معنای واقعی کلمه دستکاری می‌کنید. پازل‌ها هوشمندانه هستند و از شما می‌خواهند که خارج از چارچوب فکر کنید و از محیط و تصاویر گرفته شده به نفع خود استفاده کنید.

دنیای بازی Viewfinder در یک کلام بسیار زیباست. توسعه‌دهندگان نوعی گرافیک مینیمالیستی را برای این اثر انتخاب کرده‌اند و تا جایی که انتظار می‌رو.د بافت‌ها باکیفیت هستند. موسیقی بازی با اینکه ساده است اما برای اثری معمایی که در آن قرار نیست با پرونده‌های جنایی یا عنصر فراطبیعی سروکله بزنید، کافی است. هرچند برای کسانی که حوصله حل پازل‌های چالش برانگیز را ندارد، بازی پس از مدتی ممکن است خسته‌کننده شود. اما اگر شما از این دسته از افراد نیستید، شاید بهتر باشد که نیم نگاهی به آن داشته باشید.

۵۵. Night in the Woods

تهیه‌کننده: Finji / سازنده: Infinite Fall
سال انتشار: ۲۰۱۷
پلتفرم: PC, PlayStation 4, Xbox One, Nintendo Switch, iOS

تصویری از بازی Night in the Woods

بازی ماجراجویی جذاب Night in the Woods، بازیکنان را به سفری از چشمان مردی به نام می‌برد که دانشگاه را ر‌ها کرده و به زادگاه خود یعنی Possum Springs بازگشته است. جذابیت خاص شهر حیوانات در نگاه اول هر کسی را جذب می‌کند، اما واقعیت عمیق‌تری را پنهان می‌کند که کشف آن نیز سرگرم‌کننده است. قدرت روایی بازی از شخصیت‌های آن ناشی می‌شود که ارتباط با آن‌ها کار سختی نیست. مای دوباره با دوستان قدیمی‌اش ارتباط برقرار می‌کند که هر کدام با نگرانی‌ها و رویا‌های خود در مواجهه با واقعیت‌های سخت یک شهر معدنی در حال مرگ مواجه هستند. این بازی به مسائلی مانند افسردگی، شرایط زندگی پس از دانشگاه و وزن انتظارات اجتماعی می‌پردازد. مکالمات با وجود غم و اندوه نهفته در آن‌ها، اغلب خنده‌دار هستند که در نوع خود جالب است.

ریتم بازی نبستا به بسیاری از بازی‌های این لیست آرام‌تر است. بازیکنان در Possum Springs و مغازه‌های عجیب و غریب آن به کاوش می‌پردازند و در رویداد‌های محلی شرکت می‌کنند و با دوستان خود وقت می‌گذرانند. انتخاب‌های شما بر گفتگو و روابط با دیگر شخصیت‌ها تاثیر می‌گذارند، اما هیچ انتخاب اشتباهی وجود ندارد که بخواهید نگران آن باشید. مینی‌بازی‌هایی نیز در بازی گنجانده شده که تجربه آن‌ها سرگرم‌کننده است. سبک هنری بازی ساده اما دلنشین است و رنگ‌های پر جنب و جوش و طراحی شخصیت‌ها به شکلی انجام شده تا مشکلی برای ارتباط گرفتن با بازی نداشته باشید. موسیقی در سبک لوفای و در کنار ملودی‌های گیتار آکوستیک، چشم‌انداز صوتی بازی را به بهترین شکل ممکن ارائه می‌دهند.

هرچند ریتم بازی در برخی از لحظات کندتر از انتظار شده و اندکی خسته‌کننده می‌شود اما پرسه زدن در شهر Possum Springs برای شنیدن داستانی جذاب در مورد دوستی و کشف خود، چیزی نیست که بخواهید از دست بدهید.

۵۴. Norco

تهیه‌کننده: Raw Fury / سازنده: Geography of Robots
سال انتشار: ۲۰۲۲
پلتفرم: PC, PlayStation 4, PlayStation 5, Xbox One, Xbox Series X/S

تصویری از نورکو

نورکو یک بازی ماجراجویی اشاره و کلیک است که در لوئیزیانای جنوبی البته به شکلی دیستوپیایی جریان دارد. در این اثر شما تبدیل به کی می‌شوید، زنی که پس از مرگ مادرش به خانه بازگشته است. غم و اشتیاق برای یافتن پاسخ برای دلیل مرگ مادرش با هم برخورد می‌کنند و در نتیجه او متوجه می‌شود که برادش بلیک نیز این وسط ناپدید شده است. کی با کمک یک اندروید امنیتی فراری، به راز‌های شهر رو به زوال بازی و گذشته مرموز مادرش می‌پردازد.

این بازی برای ارائه داستان خود، عناصر علمی تخیلی را با واقعیت‌های بد جامعه لوئیزیانا ترکیب می‌کند. فلش‌بک‌ها تحقیقات مادر کی را در مورد یک شرکت محلی نشان می‌دهد و داستان به مرور جذاب‌تر می‌شود. شخصیت‌پردازی نیز در بازی عالی است و از متصدی پمپ بنزین گرفته تا همدم مرموز کی، واقعی به نظر می‌رسند. نورکو فرمول سنتی اشاره و کلیک را پذیرفته است. شما در محیط‌ها پیمایش می‌کنید و با شخصیت‌ها صحبت کرده و با استفاده از آیتم‌های اینونتوری خود پازل‌ها را حل می‌کنید.

طراحی هنری پیکسلی بازی رضایت‌بخش است و شهر درون بازی را با جزئیات خوبی به تصویر کشیده است و موسیقی به ناآرامی داستان و فضا افزوده است. نورکو بدون شک اثری است که قرار نیست زیاد از آن در این صنعت ببینیم و بدون شک با روایت غنی خود می‌تواند ساعات لذت‌بخشی را هرچند کوتاه برای شما فراهم کند.

۵۳. The House in Fata Morgana

تهیه‌کننده: Novectacle / سازنده:Novectacle
سال انتشار: ۲۰۱۲
پلتفرم: PC, iOS, Nintendo 3DS, PlayStation Vita, PlayStation 4, Nintendo Switch

تصویری از The House in Fata Morgana

بازی خانه‌ای در فاتا مورگانا یک رمان تصویری شاهکار سبک گوتیک است که داستان آن قرن‌ها را در بر می‌گیرد و لایه به لایه باز می‌شود. در این بازی شما به عنوان یک روح فراموش شده در یک عمارت در حال نابودی که توسط یک خدمتکار مرموز با چشمانی خاص هدایت می‌شود، بیدار می‌شوید و با کمک او گذشته عمارت را کاوش می‌کنید و شاهد تراژدی‌هایی هستید که در چهار دوره متمایز رخ داده است. داستان مهم‌ترین بخش بازی و مانند پازلی از روایات به هم پیوسته است که هر کدام کاوشی تکان دهنده از ماهیت رنج را ارائه می‌دهد. در نهایت این قطعات با هم ترکیب می‌شوند و یک راز مهم و ماهیت واقعی ارتباط شما با خانه را آشکار می‌کنند.

گیم‌پلی بازی ساده است و بر خواندن متنی که به زیبایی ارائه شده است و انتخاب‌های گاه و بیگاهی که بر جزئیات جزئی تاثیر می‌گذارد تمرکز دارد. در حالی که برخی ممکن است بازی را فاقد تعامل بیابند، قدرت بازی در تحریک احساسات بازیکن است. زیبایی تحسین برانگیز خود عمارت نیز که به سبک هنری جذابی ارائه شده است، تراژدی‌هایی که در دیوارهای اتفاق افتاده را منعکس می‌کند. موسیقی‌های بازی نیز با فضای گوتیک بازی هماهنگ است و بخشی جدایی‌ ناپذیر از داستان محسوب می‌شود.

در کنار موارد گفته شده، ریتم آهسته بازی ممکن است بازیکنانی را که به تجربه‌های اکشن‌ عادت کرده‌اند بازدارد. علاوه بر این، ساختار روایی می‌تواند گاهی گیج‌کننده باشد و صبر و تمایل زیادی برای نتیجه‌گیری می‌طلبد. با این حال بازی یکی از بهترین رمان‌های تصویری است که به طرفداران این سبک پیشنهاد می‌شود.

۵۲. Spelunky 2

تهیه‌کننده: Mossmouth / سازنده: Mossmouth
سال انتشار: ۲۰۲۰
پلتفرم: PlayStation 4, PC, Nintendo Switch, Xbox One, Xbox Series X/S

تصویری از اسپلانکی 2

اسپلانکی ۲ که بر پایه نسخه اول ساخته شده، روایتی پر از رمز و راز ارائه می‌دهد. در این بازی کنترل غارشناسی به نام گای را بدست می‌گیرید و رد پدر گم شده‌اش را تا دهانه یک غار عظیم دنبال می‌کنید. داستان از طریق جزئیات محیطی، یک جستجوی ناامیدکننده را ارائه می‌دهد و بازیکنان را ترغیب می‌کند که برای یافتن پاسخ عمیق‌تر در بازی کاوش کنند.

گیم‌پلی بهترین بخش بازی محسوب می‌شود. هر مرحله از بازی به صورت رویه‌ای تولید می‌شود و اطمینان حاصل می‌شود که هر بار تجربه متفاوتی داشته باشید. شما در غار‌های ترسناک پیمایش می‌کنید و با موجودات مختلف مبارزه می‌کنید. در این میان تله‌هایی نیز وجود دارد که باید از آن‌ها دوری کنید. کنترل‌ها روان و پاسخگو هستند و به صورت اتفاقی تاثیری روی مرگ‌های شما نمی‌گذارند. خوشبختانه مرگ پایان راه نیست و با هر شکست، درس ارزشمندی در مورد چیدمان مراحل، رفتار دشمنان یا پیچیدگی‌های فیزیک بازی می‌آموزید.

گرافیک بازی در سطح خوبی دارد و انیمیشن‌های باکیفیتی را نیز در خود جای داده است. جلوه‌های صوتی نیز تجربه را تاثیرگذارتر کرده و کاری می‌کنند که در هنگام بازی از هدفون استفاده کنید. البته بازی برای تازه واردان ممکن است کمی دشوار باشد زیرا برخی از مراحل که رویه‌ای تولید شده‌اند، از نظر سختی بیش از حد هستند.

۵۱. Slay the Spire

تهیه‌کننده: Humble Bundle / سازنده: Mega Crit
سال انتشار: ۲۰۱۹
پلتفرم:PC, Nintendo Switch, PlayStation 4, Xbox One, iOS, Android

تصویری از بازی slay the spire

بازی Slay the Spire که توسط MegaCrit ساخته شده است، از زمان انتشار در سال ۲۰۱۹ جایگاه قابل توجهی را در دنیای بازی ایجاد کرده است. این بازی با ترکیب عناصر روگ‌لایک با استراتژی به سبک دک بیلدینگ، مخاطبان زیادی را با گیم‌پلی چالش برانگیز و در عین حال ارزشمند خود مجذوب خود کرده است. در بازی ، بازیکنان با انتخاب یکی از چندین شخصیت منحصربه‌فرد که هرکدام داستان و مجموعه‌ای از توانایی‌های خاص خود را دارند، سفری را به سمت یک مناره مرموز و خطرناک آغاز می‌کنند. در حالی که روایت مینیمالیستی است اما به طور موثر زمینه را برای نبرد‌های شدید و استراتژیک بعدی فراهم می‌کند. داستان بازی از طریق یادگار‌ها، کارت‌ها و برخورد‌ها روایت می‌شود.

در هسته خود، Slay the Spire یک بازی دک بیلدینگ است. بازیکنان با یک دسته اصلی از کارت‌ها شروع می‌کنند و به تدریج با شکست دادن دشمنان، جمع‌آوری گنج‌ها و انتخاب‌های استراتژیک آن را تقویت می‌کنند. هر دور از بازی به صورت رویه‌ای ایجاد می‌شود و اطمینان حاصل می‌شود که هیچ دو بازی یکسان نیستند. گیم‌پلی بازی حول محور مبارزات نوبتی می‌چرخد و بازیکنان باید به طور بهینه از کارت‌های خود برای شکست دادن انواع دشمنان استفاده کنند. بازی از سبک هنری متمایزی استفاده می‌کند که مکمل گیم‌پلی است. شخصیت‌ها و محیط‌هایی که با دست طراحی شده‌اند رنگارنگ و با جزئیات هستند و یک تجربه بصری جذاب را ارائه می‌کنند. این طراحی تضمین می‌کند که بازیکنان به راحتی بتوانند کارت‌های مختلف و دشمنان را تشخیص دهند. رابط کاربری بازی نیز به بازیکنان این امکان را می‌دهد که به جای گرفتار شدن در منو‌های پیچیده یا صفحه نمایش‌های درهم، بر استراتژی تمرکز کنند. موسیقی ساخته شده توسط کلارک آبود، فضای بازی را جذاب‌تر از قبل می‌کند.

با این حال یکی از مهم‌ترین مشکلات بازی که به آن اشاره می‌شود، پیچیدگی آن است. در حالی که این پیچیدگی بخش قابل توجهی از جذابیت بازی است، اما می‌تواند مانعی برای ورود به بازی نیز باشد. نقد دیگر به بازی، تکیه بر شانس است. به عنوان یک بازی روگ‌لایک Slay the Spire، عناصر تصادفی را در خود جای می‌دهد که گاهی اوقات می‌تواند منجر به موقعیت‌های خسته‌کننده شود.

۵۰. Shovel Knight

تهیه‌کننده: Yacht Club Games / سازنده: Yacht Club Games
سال انتشار: ۲۰۱۴
پلتفرم: Nintendo 3DS, Wii U, PC, PlayStation 3, PlayStation 4, PlayStation Vita, Xbox One, Nintendo Switch

تصویری از شاول نایت

بازی شاول نایت که در سال ۲۰۱۴ وارد صحنه بازی‌های مستقل شد، نامه‌ای عاشقانه به عصر طلایی آثار اکشن دوبعدی و پلتفرمر است. این بازی با الهام از آثار کلاسیک مانند مگا من و کسلوانیا ساخته شده، بازیکنان را با ترکیبی از گرافیک جذاب، گیم‌پلی سرگرم‌کننده و شخصیت‌های به یاد ماندنی به سرعت مجذوب خود کرد. داستان شاول نایت، در مورد شوالیه شجاعی است که از بیل مطمئن خود به عنوان سلاح و ابزار حفاری استفاده می‌کند. او که به دلیل از دست دادن شخصیت محبوبش، شیلد نایت، رانده شده، برای شکست دادن گروه شرور No Quarter و رهبر آن‌ها، The Enchantress، تلاش می‌کند.

این بازی در گیم‌پلی خود عالی عمل کرده است. بازیکنان می‌دوند، می‌پرند و البته مسیر خود را در مراحل حفاری می‌کنند. مبارزات به طرز رضایت بخشی عمیق است و با انواع مختلف دشمن که تاکتیک‌های متفاوتی را می‌طلبند، به ندرت خسته‌کننده می‌شود. در واقع بازیکنان در یک سری از مراحل با دقت طراحی شده حرکت می‌کنند که هر کدام به یک باس فایت علیه یکی از اعضای Order of No Quarter ختم می‌شود. این بازی همچنین دارای یک سیستم فروشگاهی هوشمندانه است که در مراحل پنهان شده است، که به بازیکنان اجازه می‌دهد توانایی‌های خود را ارتقا دهند و آیتم‌های مفیدی را خریداری کنند. جلوه‌های بصری Shovel Knight بازگشتی لذت‌بخش به دوران ۸ بیت است. هنر پیکسلی پر از رنگ و جزئیات است و دنیا و شخصیت‌ها را به خوبی زنده می‌کند و دوران طلایی بازی‌های NES را تداعی می‌کند.

موسیقی بازی نیز دسطح خوبی قرار داد و کاری می‌کند که هر مرحله جذاب و به یاد ماندنی شود. البته بازی با وجود نقاط قوت فراوانش خالی از ایراد نیست. برخی از بازیکنان ممکن است سطح دشواری را بسیار بالا بدانند. همچنین در حالی که بازی یک تجربه قوی با محتوای فراوان ارائه می‌دهد، برخی از بازیکنان ممکن است آن را کوتاه‌تر از حد انتظار بیابند، به خصوص اگر در پلتفرمر مهارت داشته باشند. با این حال، گنجاندن کمپین‌های اضافی و به‌روزرسانی‌های رایگان در طول زمان، مانند Plague of Shadows ،Spectre of Torment و King of Cards، محتوا و ارزش تکرار بازی را به طور قابل توجهی افزایش داده است.

۴۹. Untitled Goose Game

تهیه‌کننده: Panic Inc / سازنده: House House
سال انتشار: ۲۰۱۹
پلتفرم: PC, Nintendo Switch, PlayStation 4, Xbox One

تصویری از Untitled Goose Game

در حوزه بازی‌های ویدیویی مستقل، آثار کمی مانند Untitled Goose Game بازیکنان را جذب کرده است. این بازی عجیب و غریب و جذاب که توسط House House توسعه یافته است، از زمان انتشار در سپتامبر ۲۰۱۹ بازیکنان را به دنیای یک غاز بازیگوش دعوت کرده است. داستان Untitled Goose Game به همان اندازه که ساده است، جذاب نیز محسوب می‌شود. با قرار دادن شما در نقش یک غاز، بازی از یک داستان سنتی دوری می‌کند و به دنبال یک سری کار‌ها و اهدافی  است که غاز را در مناطق مختلف یک دهکده انگلیسی عجیب و غریب هدایت می‌کند. در طول بازی به بازیکنان یک لیست از کارهای مختلف داده می‌شود که شامل انواع فعالیت‌هایی است که برای آزار، گیج کردن و فریب دادن ساکنان دهکده طراحی شده است. از سرقت آیتم‌های مختلف و شوخی گرفته تا صدا دادن در لحظه مناسب، بازی پر از فعالیت‌های خنده‌دار است.

بنابراین می‌توان گفت که بازی یک ترکیب از سبک پازل و مخفی‌کاری است که خلاقیت شما را آزامایش می‌کنند بازیکنان غاز را کنترل می‌کنند و از توانایی آن برای صدا دادن، بال زدن و گرفتن‌ اشیا با منقار برای تعامل با محیط و تکمیل اهداف استفاده می‌کنند. بازی به چندین بخش تقسیم می‌شود که هر کدام کدام از آن وظایف خاصی را به بازیکن محول می‌کند. انجام موفقیت‌آمیز وظایف اغلب شامل دستکاری محیط یا فریب دادن انسان‌ها به روش‌های طنز است. همچنین این آزادی، همراه با کنترل‌های روان، یک تجربه گیم‌پلی بسیار جذاب را ایجاد می‌کند. از نظر بصری، بازی دارای یک پالت رنگ پاستلی و طراحی تر و تمیزی است که به آن کیفیتی شبیه به کتاب داستان بخشیده است. شخصیت‌ها و‌ اشیاء به گونه‌ای ارائه شده‌اند که هم دوست داشتنی و هم بلافاصله قابل تشخیص است و به لحن عجیب و غریب بازی کمک می‌کند. موسیقی یکی دیگر از ویژگی‌های برجسته بازی است که به صورت پویا با کنش‌های بازیکن تطبیق می‌یابد. قطعات پیانو به آرامی در پس‌زمینه نواخته شده و در پاسخ به شیطنت‌های غاز تشدید می‌شوند.

البته بهتر است بدانید که سادگی بازی، در حالی که بخشی از جذابیت آن است، ارزش تکرار آن را نیز محدود می‌کند. هنگامی که بازیکنان تمام اهداف را کامل کنند، انگیزه کمی برای بازگشت به بازی وجود دارد، زیرا پازل‌ها تغییر خاصی نمی‌کنند. به عبراتی بازی محتوای زیادی را برای کاوش فراتر از بازی اولیه ارائه نمی‌دهد. در هر صورت این بازی یک تجربه لذت بخش و منحصر به فرد است که در دنیای بازی‌های مستقل خودنمایی می‌کند.

۴۸. Super Meat Boy

تهیه‌کننده: Team Meat / سازنده: Team Meat
سال انتشار: ۲۰۱۰
پلتفرم: Xbox 360, PC, PlayStation 4, PlayStation Vita, Wii U, Nintendo Switch

تصویری از بازی سوپر میت بوی

بازی Super Meat Boy یک پلتفرمر مستقل بسیار تحسین شده است که توسط تیم میت، متشکل از ادموند مک میلن و تامی رفنز ساخته شده است. دراین بازی بازیکنان کنترل Meat Boy، یک شخصیت کوچک مکعبی شکل از گوشت را در تلاش برای نجات دوست دخترش، Bandage Girl که توسط دکتر جنین بدخواه ربوده شده است، دارند. روایت ساده و در عین حال مؤثر است و انگیزه‌ای واضح برای بازیکن فراهم می‌کند و در عین حال به گیم‌پلی اجازه می‌دهد در مرکز بازی قرار گیرد.

بازی کنترل‌های روانی را ارائه می‌دهد که که برای حرکت در مراحل چالش برانگیز آن بسیار مهم هستند. این بازی شامل بیش از ۳۰۰ مرحله است که در جهان‌های مختلف پخش شده و هر کدام موانع و مکانیک‌های جدیدی را معرفی می‌کنند. بازیکنان باید Meat Boy را از طریق خطراتی مانند تیغه‌های اره، میخ‌ها، و سکو‌های در حال فرو ریختن هدایت کنند، در حالی که اغلب واکنش‌های سریع در کسری از ثانیه نیاز دارند. دشواری بازی به مرور بیشتر می‌شود اما تعادل خوبی از این نظر وجود دارد. مراحل اولیه به عنوان آموزش عمل می‌کنند و بازیکنان را تشویق می‌کنند تا از طریق تمرین و تکرار، پیشرفت کنند. آیتم‌هایی مانند بانداژ‌ها و مناطق مخفی ارزش تکرار بازی را بیشتر کرده و چالش‌های بیشتری را برای تکمیل‌کنندگان به وجود می‌آورند.

سبک هنری بازی در سطح خوبی قرار داد. هر دنیا یک جلوه بصری منحصر به فرد دارد و طراحی کاراکتر‌ها ساده و در عین حال گویا هستند. گرافیک بازی با انیمیشن‌های روان و نرخ فریم ثابت بهبود یافته و تضمین می‌کند که گیم‌پلی سریع همچنان روان باقی می‌ماند. در این میان موسیقی‌ با آهنگ‌های پر انرژی و به یاد ماندنی، بازیکنان را حتی در سخت‌ترین مراحل با انگیزه نگه می‌دارد. مانند گرافیک، هر دنیا تم موسیقی خاص خود را دارد. به طور کلی Super Meat Boy عنوانی برجسته در ژانر پلتفرمینگ است که به دلیل گیم‌پلی چالش برانگیز، گرافیک جذاب و موسیقی خاطره‌انگیزش مشهور است. با این حال دشواری آن در مراحل پایان و روایت ساده آن ممکن است برای همه جذاب نباشد،

۴۷. The Case of the Golden Idol

تهیه‌کننده: Playstack / سازنده: Color Gray Games
سال انتشار: ۲۰۲۲
پلتفرم: PC, Nintendo Switch

تصویری از بازی The Case of the Golden Idol

در دورانی از صنعت بازی که در آن اکشن با هیجان بالا و ماجراجویی‌های گسترده جهان باز غالب است، بازی The Case of the Golden Idol شیرجه‌ای تازه‌ای را به دنیای رمز و راز و دسیسه ارائه می‌دهد. این بازی که توسط Color Gray Games ساخته شده است، جوهره داستان‌های پلیسی کلاسیک را به تصویر می‌کشد و بازیکنان را به کشف داستانی پر از پیچ و تاب و راز‌های عمیق دعوت می‌کند. داستان بازی حول یک شی مرموز و باستانی متمرکز شده است. در دنیای بازی شایعه شده است که بت طلایی دارای قدرت‌های ماورایی است که منجر به یک سری وقایع شامل دزدی، قتل و فریب شده است. بازیکنان نقش یک کارآگاه را بر عهده می‌گیرند که وظیفه دارد حقیقت پشت این اتفاقات را کشف کند. داستان از طریق صحنه‌هایی با جزئیات ارائه می‌شود، که هر کدام تکه‌های مهم این پازل را آشکار می‌کند. روایت بازی به طور کلی جذاب است و بازیکنان را از ابتدا تا انتها درگیر نگه می‌دارد.

گیم‌پلی The Case of the Golden Idol ترکیبی از مکانیک‌های بازی‌های ماجراجویی کلاسیک اشاره و کلیک با عناصر مدرن حل پازل است. بازیکنان محیط‌های مختلف را کشف می‌کنند، سرنخ‌ها را جمع‌آوری می‌کنند و رمز و راز بازی را از طریق قدرت استدلال خود کشف می‌کنند. هر صحنه یک فصل مستقل از داستانی بزرگتر است و بازیکنان باید به دقت محیط اطراف خود را بررسی کنند تا‌ اشیاء پنهان را پیدا کنند، پیام‌های مرموز را تفسیر کنند و نقاط مختلف داستان را به هم وصل کنند. چیزی که بازی را متمایز می‌کند، تاکید آن بر تحقیقات بازیکن محور است. هیچ اشاره مستقیمی وجود ندارد. در عوض، بازیکنان باید برای پیشرفت به هوش و مهارت‌های شهودی خود تکیه کنند. این رویکرد باعث می‌شود که بیشتر در جهان بازی غرق شوید.

از نظر بصری، بازی فوق‌العاده بود و محیط‌هایی که با دست طراحی شده‌اند، از نظر جزئیات غنی هستند و پس‌زمینه‌ای مناسب را برای گیم‌پلی می‌سازند. هر صحنه با توجه دقیق به جزئیات طراحی شده و طراحی شخصیت‌ها متمایز است. استفاده از رنگ و نور نقش بسزایی در ایجاد حال و هوای هر صحنه دارد. گوشه‌های تاریک و سایه‌ها به راز‌های پنهان اشاره می‌کنند، در حالی که رنگ‌های پر جنب و جوش سرنخ‌های مهم را برجسته می‌کند. این داستان‌گویی بصری به روایت عمق می‌بخشد و کاوش را هم از نظر بصری و هم از نظر فکری ارزشمند می‌کند. موسیقی نیز با ملودی‌های ترسناک و صدا‌های محیطی یک تجربه فراگیر ایجاد می‌کند که لحن مرموز بازی را بیشتر می‌کند. هرچند برخی از بازیکنان ممکن است فقدان راهنمایی مستقیم را ناامید‌کننده بدانند، به ویژه آن‌هایی که به ساختار‌ بازی‌های خطی عادت دارند، با این حال بازی یک ورود قابل توجه به ژانر معمایی است که روایتی غنی را با یک گیم‌پلی جذاب همراه می‌کند و نقاط قوت آن بسیار بیشتر از کاستی‌های جزئی آن است.

۴۶. FTL: Faster Than Light

تهیه‌کننده: Subset Games / سازنده: Subset Games
سال انتشار: ۲۰۱۲
پلتفرم: PC, iOS

تصویری از بازی FTL: Faster Than Light

به عنوان یکی از آثاری که به ژانر بازی‌های مستقل را تا حد زیادی رشد داد، داستان FTL ساده و در عین حال جذاب است. شما به یک فضاپیما در یک ماموریت حیاتی فرمان می‌دهید و در کنار ارائه اطلاعات حیاتی به ناوگان خود، توسط یک نیروی شورشی تعقیب می‌شوید. این سفر چندین بخش را در بر می‌گیرد که هر یک پر از رویداد‌های تصادفی است که به روایت کمک می‌کند. این رویداد‌ها از برخورد با گونه‌های بیگانه و سیگنال‌های عجیبو غریب گرفته تا کمین‌های مرگبار و معضلات اخلاقی را شامل می‌شود. درخشش داستان در رویه‌ای بودن آن نهفته است که تضمین می‌کند تجارب متفاوتی در هر بار تجربه‌ بازی داشته باشید. هر تصمیمی که می‌گیرید، بر خدمه و سفینه شما تاثیر می‌گذارد و به داستانی بی‌نظیر از بقا در وسعت فضا منجر می‌شود.

گیم‌پلی FTL در ایجاد تعادل بین پیچیدگی و دسترس‌پذیری عالی عمل کرده است. بازیکنان سیستم‌های سفینه، از جمله سلاح‌ها، سپر‌ها، موتور‌ها و… را مدیریت می‌کنند که هر کدام به توجه دقیق نیاز دارند. نبرد به صورت Real Time و با مکث انجام می‌شود و برنامه‌ریزی را با تخصیص قدرت، هدف قرار دادن سیستم‌های دشمن و مدیریت وظایف خدمه امکان‌پذیر می‌کند. اعضای خدمه که هرکدام مهارت‌های خاص خود را دارند، می‌توانند به سیستم‌های تعمیر، مبارزه با مزاحمان، یا نیرو دادن به‌ ایستگاه‌های حیاتی برای بهبود عملکرد سفینه فرستاده شوند. کاوش یکی دیگر از جنبه‌های کلیدی بازی است. هر حرکت بین منظومه‌های ستاره‌ای چالش‌ها و فرصت‌های جدیدی را ارائه می‌دهد. مدیریت منابع نیز حیاتی است. شما باید سوخت، موشک، قطعات هواپیمای بدون سرنشین و پول درون بازی را متعادل کنید تا کشتی خود را فعال نگه دارید و برای نبرد نهایی با گل سرسبد شورشی‌ها آماده باشید.

گرافیک بازی ساده و در عین حال موثر است. رابط کاربری کارآمد طراحی شده و تمام اطلاعات لازم را بدون گیج کردن بازیکن ارائه می‌دهد. همچنین موسیقی فضای بازی را با آهنگ‌های هیجان‌انگیز که با ریتم بازی مطابقت دارد، پر کرده است. البته به بازی نقدهایی نیز وارد شده که مهم‌ترین آن را می‌توان به پیچیدگی بخش‌های مختلف برای تازه واردان اشاره کرد. این در حالی است که بازی راهنمایی خاصی نیز ارائه نمی‌دهد. با این حال بازی تضمین می‌کند که هر سفر در میان ستارگان منحصر به فرد و به یاد ماندنی باشد.

۴۵. Castle Crashers

تهیه‌کننده: The Behemoth / سازنده: The Behemoth
سال انتشار: ۲۰۰۸
پلتفرم: Xbox 360, PlayStation 3, PC, Xbox One, Nintendo Switch, PlayStation 4

تصویری از Castle Crashers

بازی Castle Crashers داستانی سرراست و در عین حال سرگرم‌کننده از قهرمانی و ماجراجویی است. بازیکنان نقش‌ چهار شوالیه را بر عهده می‌گیرند که هر کدام با ظاهر خاص خود متمایز می‌شوند. روایت با یک جادوگر شوم شروع می‌شود که یک جواهر عرفانی را می‌دزدد و چهار شاهزاده خانم را از قلعه پادشاه می‌رباید. مطابق انتظار شوالیه‌ها ماموریتی را برای بازیابی گوهر، نجات شاهزاده خانم‌ها و بازگرداندن صلح به پادشاهی آغاز می‌کنند. در طول راه، آن‌ها با تعداد زیادی از دشمنان عجیب و غریب روبرو می‌شوند، از افراد قبیله‌ای وحشی گرفته تا باس‌های ترسناک که هر کدام شخصیت و سبک مبارزه خاص خود را دارند.

بازی در ارائه‌ یک گیم‌پلی لذت‌بخش می‌درخشد. گیم‌پلی هر دو حالت تک نفره و چند نفره را ارائه می‌دهد که حالت دوم به چهار بازیکن اجازه می‌دهد تا به صورت محلی یا آنلاین با هم متحد شوند و با چالش‌ها به کمک هم روبرو شوند. این بازی ترکیبی از مبارزات هک‌ اند اسلش و عناصر نقش‌آفرینی را دارد. بازیکنان می‌توانند شوالیه‌های خود را ارتقا دهند و ویژگی‌هایی مانند قدرت، جادو، دفاع و چابکی را تقویت کنند. این سیستم پیشرفت بازیکنان را تشویق می‌کند تا شخصیت‌های خود را مطابق با سبک بازی مورد علاقه خود توسعه دهند. به طور کلی مبارزه در Castle Crashers سریع و رضایت بخش است و انواع سلاح‌ها و توانایی‌های جادویی را در اختیار بازیکن می‌گذارد. البته بازی همچنین دارای عناصر حل پازل و پلتفرمر است که گیم‌پلی را در مراحل مختلف خود تازه و جذاب نگه می‌دارد.

از نظر ظاهری، بازی دارای گرافیک کارتونی است که جذابیت عجیب و غریبی دارد. پالت رنگی پر جنب و جوش و طراحی شخصیت‌ها به شکلی جذاب، دنیایی پر جنب و جوش و جذاب ایجاد کرده که پرسه زدن در آن لذت‌بخش است. همچنین موسیقی که توسط هنرمندان مختلف ساخته شده است، آهنگ‌های شاد را با آهنگ‌های حماسی ترکیب می‌کند و چه در حال نبرد در میان انبوهی از دشمنان یا کاوش در مناطق جدید باشید، پس‌زمینه‌ای عالی برای گیم‌پلی ایجاد می‌کند. با این حال جنبه‌هایی از بازی که ممکن است به مذاق برخی خوش نیاید، تکراری شدن برخی از مبارزات و عمق محدود شخصی‌سازی کاراکترها است که در طولانی مدت اذیت‌کننده است.

۴۴. Gone Home

تهیه‌کننده: Fullbright / سازنده: Fullbright
سال انتشار: ۲۰۱۳
پلتفرم: PC, PlayStation 4, Xbox One, Nintendo Switch, iOS

تصویری از بازی گان هوم

این بازی اول شخص، بازیکن را در نقش شخصیتی به نام کیتلین قرار می‌دهد که پس از یک سال خارج از کشور به خانه خانوادگی خود باز می‌گردد و متوجه می‌شود که به طرز مرموزی متروکه شده است. همانطور که کیتلین خانه خالی خود را کشف می‌کند، سرنخ‌هایی در مورد زندگی والدینش و از همه تلخ‌تر، خواهر کوچکترش سام کشف می‌کند. این روایت از طریق مجموعه‌ای از یادداشت‌ها و جزئیات محیطی آشکار می‌شود و به تدریج درگیری‌ها، مشکلات و راز‌های خانواده را آشکار می‌کند. موضوع اصلی داستان به سن بلوغ سام، رابطه او با دوستش لونی و چالش‌هایی که آن‌ها با هم با آن روبرو هستند را دنبال می‌کند. این داستان به شدت خاص است و دنبال کردن آن لذت خاصی دارد.

گیم‌پلی مشابه‌ بسیاری از آثار این سبک، ساده و در عین حال بسیار جذاب است. بازیکنان در خانه آزادانه می‌چرخند و هیچ دشمنی برای مبارزه، هیچ پازلی برای حل کردن و هیچ هدفی فراتر از اکتشاف و کشف رمز و راز اتفاقات رخ داده وجود ندارد. این رویکرد بر روایت، به بازیکنان اجازه می‌دهد تا خود را در دنیایی که Fullbright ساخته است، غرق کنند. گرافیک بازی در سطح خوبی قرار دارد و دنیای بازی را که در دهه‌ ۹۰ میلادی جریان دارد، به خوبی به تصویر می‌کشد. موسیقی که توسط کریس رمو ساخته شده است، اغلب به طور یکپارچه با صدا‌های طبیعی خانه ترکیب می‌شود و بر تاثیرگذاری اتمسفر می‌افزاید.

با این حال از آنجایی که بازی به شدت به داستان‌گویی محیطی متکی است، شاید وجود عناصر تعاملی بیشتر، به گیم‌پلی جذاب‌تری منجر می‌شد. هرچند برای کسانی که به آثار داستانی بیشتر تمایل دارند، این بازی به عنوان اثری برجسته در قلمرو بازی‌های روایی تجربه‌ای مناسب است.

۴۳. Yume Nikki

تهیه‌کننده: Kikiyama / سازنده: Kikiyama
سال انتشار: ۲۰۰۴
پلتفرم: PC

بازی Yume Nikki

بازی یومه نیکی که توسط کیکایامای مرموز ساخته شده، یک بازی ماجراجویی منحصر به فرد و ترسناک است که برای اولین بار در اوایل دهه ۲۰۰۰ ظاهر شد. این بازی که عنوان آن به خاطرات رویا ترجمه می‌شود، تجربه‌ای غنی را ارائه می‌دهد که عمیقا در ضمیر ناخودآگاه شخصیت اصلی داستانش، مادوتسوکی کاوش می‌کند. داستان بازی در هاله‌ای از رمز و راز و تفسیر هر کسی از آن متفاوت است. بازیکنان نقش مادوتسوکی، یک دختر جوان و گوشه‌گیر را بر عهده می‌گیرند که از ترک آپارتمان خود امتناع می‌کند. در عوض، او رویا‌های خود را کاوش می‌کند و در یک سری دنیاهای عجیب و غریب و اغلب ناراحت‌کننده حرکت می‌کند. هر دنیای رویایی یک قطعه پازل در روایت کلی و معمایی است که باید حل شود. بازی توضیحات یا دیالوگ صریحی ارائه نمی‌دهد و بازیکنان را مجبور می‌کند تا داستان را از طریق سرنخ‌های بصری و شنیداری کنار هم بگذارند. این ابهام یک تجربه بسیار شخصی را ارائه می‌کند، زیرا هر بازیکن ممکن است وقایع و نماد‌ها را متفاوت تفسیر کند.

گیم‌پلی نیز مانند داستان، به شکلی متفاوت از هر یک از بازی‌های لیست ارائه می‌شود. هیچ هدف یا ماموریت مشخصی در بازی وجود ندارد و دشمنی هم راه شما را سد نخواهد کرد. در عوض، گیم‌پلی حول محور اکتشاف می‌چرخد. بازیکنان رویا‌های مادوتسوکی را هدایت می‌کنند و آیتم‌هایی را جمع‌آوری می‌کنند که به او توانایی‌های جدید می‌دهد یا ظاهرش را تغییر می‌دهد. فقدان مکانیک‌های گیم‌پلی مرسوم نیز بازیکنان را وادار می‌کند تا عمیق‌تر در دنیای رویایی بازی کاوش کنند. اکتشاف نیز اغلب غیرخطی است و بازیکنان چندین بار از مناطق بازدید می‌کنند تا اسرار جدیدی را کشف کنند. یومه نیکی از گرافیک ساده و پیکسلی استفاده می‌کند که یادآور بازی‌های کلاسیک نقش‌آفرینی است. با این حال علیرغم سادگی، جلوه‌های بصری در ایجاد تجربه‌ای جذاب بسیار مؤثر هستند و از تنوع خوبی نیز برخوردار هستند. موسیقی و طراحی صدا نیز در این بازی نقش تعیین‌کننده‌ای در تاثیرگذاری لحن بازی دارد.

در حالی که بازی به دلیل رویکرد منحصر به فرد به گیم‌پلی و اتمسفر خود مورد تحسین قرار گرفته است، اما برای کسانی که به طور کلی با آثار مستقل میانه‌ای ندارند، به هیچ وجه مناسب نیست. هرچند این بازی به خوبی پتانسیل بازی‌های ویدیویی به عنوان رسانه‌ای برای داستان‌گویی را به نمایش می‌گذارد.

۴۲. Bastion

تهیه‌کننده: Warner Bros / سازنده: Supergiant Games
سال انتشار: ۲۰۱۱
پلتفرم: PC, Xbox 360, Xbox One, iOS, PlayStation 4, PlayStation Vita, Nintendo Switch

تصویری از بازی Bastion

یکی دیگر از آثار سوپرجاینت گیمز قبل از ساخت شاهکاری به نام هیدس، بازی Bastion بود که در سال ۲۰۱۱ منتشر شد و به سرعت مورد تحسین منتقدان و بازیکنان قرار گرفت. در Bastion داستانی غنی و خاطره‌انگیز قرار دارد. بازیکنان نقش یک بچه را بر عهده می‌گیرند، یک شخصت ساکت که از خواب بیدار می‌شود و دنیای خود را در اثر یک رویداد فاجعه بار به نام فاجعه متلاشی می‌کند. داستان در حالی آشکار می‌شود که پسربچه در میان بقایای شناور شهری که زمانی پر رونق خود بود حرکت می‌کند و رمز و راز مصیبت ذکر شده را کنار هم می‌گذارد. یکی از ابزار‌های کلیدی داستان‌گویی، روایت پویا توسط راکس است، شخصیتی قدیمی‌تر که تفسیری مستمر در مورد اعمال بازیکن و داستان در حال نمایان شدن ارائه می‌دهد. این تکنیک روایی به عمق داستان اضافه می‌کند.

این بازی نبرد‌های اکشن را با عناصر نقش‌آفرینی ترکیب می‌کند. بازیکنان می‌توانند از انواع سلاح‌ها، از چکش و قمه گرفته تا گزینه‌های مختلف مانند کمان و تفنگ استفاده کنند. هر سلاح را می‌توان ارتقا داد و متناسب با سبک‌های مختلف بازی تنظیم کرد. پرسپکتیو ایزومتریک بازی، نبرد را روان و جذاب می‌کند. علاوه بر این، بازی دارای یک سیستم تنظیم سختی منحصر به فرد به نام Idols است. با فراخوانی آن‌ها، بازیکنان می‌توانند چالش را افزایش دهند و پاداش‌های بیشتری به همان نسبت کسب کنند. بازی از نظر بصری یک شاهکار است. محیط‌ها با رنگ‌های پر جنب و جوش و جزئیات بالا ارائه شده‌اند و زیبایی منحصربه‌فردی دارند که تنها در آثار این استودیو دیده می‌شود. موسیقی یکی دیگر از ویژگی‌های برجسته است.

موسیقی بازی، ژانر‌های فولکلور آکوستیک، الکترونیک و سایر ژانر‌ها را در هم می‌آمیزد تا جنبه‌ احساسی روایت را افزایش می‌دهد و همچنان یکی از محبوب‌ترین عناصر بازی است. یکی از مسائلی که تجربه را مقداری خدشه‌دار کرده، تنوع پایین دشمنان است. همچنین بازی ارزش تکرار چندان بالایی ندارد. اما اگر به دنبال اثری هستید که به خصوص از حیث جلوه‌های بصری شما را جذب خود کند، Bastion یکی از بهترین گزینه‌های لیست است.

۴۱. Soma

تهیه‌کننده: Frictional Games / سازنده: Frictional Games
سال انتشار: ۲۰۱۵
پلتفرم: PC, PlayStation 4, Xbox One

تصویری از بازی سوما

امروزه با پیشرفت هوش مصنوعی و با فراگیر شدن آن، بحث در مورد این فناوری و نحوه استفاده از آن به خصوص در آینده، به شدت داغ است. با این حال در سال ۲۰۱۵ اثری توسط Frictional Games منتشر شد که در قالبی ترسناک و علمی تخیلی به این فناروی دامن زد. در سوما داستانی جذاب و پیچیده نهفته است که مواردی مانند هویت، آگاهی و معنای انسان بودن را بررسی می‌کند. بازیکنان در نقش سایمون جارت که پس از یک تصادف رانندگی، در سال ۲۰۱۵ تحت یک اسکن آزمایشی مغز قرار می‌گیرد و در سال ۲۱۰۴ در مرکز تحقیقاتی PATHOS-II زیر آب بیدار می‌شود، بدون اینکه بفهمد چگونه به آنجا رسیده است، قرار می‌گیرند. همانطور که او در راهرو‌های مخوف و متروک این تاسیسات حرکت می‌کند، سایمون حوادث فاجعه باری را که منجر به سقوط بشریت شده است، کشف می‌کند. داستان سوالات دردناکی را در مورد ماهیت هوشیاری و خودآگاهی ایجاد می‌کند و باعث می‌شود بازیکنان مدت‌ها پس از کنار گذاشتن کنترلر به تفکر بپردازند.

سوما یک اثر اول شخص است که بر اکتشاف، حل معما و کشف روایت بیش از مبارزه تاکید دارد. برخلاف بسیاری از بازی‌های ترسناک که روی ترس‌های پوچ و اکشن متمرکز هستند، این بازی بر ایجاد فضایی متشنج و ناآرام تمرکز دارد. بازیکنان باید از میان سالن‌های نابود شده و حتی زیر آب حرکت کنند و پازل‌های محیطی را حل کنند. در این میان موجودات ترسناکی نیز وجود دارند که امکان مبارزه با آن‌ها وجود ندارد. فقدان سلاح بازیکنان را وادار می‌کند تا برای زنده ماندن در مواجهه با هیولا‌های مختلف به مخفی‌کاری تکیه کنند.

طراحی بصری سوما بدون شک یکی از بهترین جنبه‌های آن است. محیط بازی در تاسیسات زیر آب آن با گرافیک نسبتا بالایی ارائه شده است و محیط‌ها از سالن‌های ترسناک گرفته تا کف اقیانوس، به اندازه کافی ترسناک هستند. توجه به جزئیات در طراحی تأسیسات، ماشین آلات و حتی دشمنان عجیب و غریب نیز ارتباط با فضای بازی را آسان‌تر کرده است. نورپردازی نیز در ایجاد وحشت در دل بازیکن عالی عمل می‌کند. این گرافیک شایسته با صداهای محیطی که به خوبی طراحی شده‌اند همراه شده و تجربه فوق‌العاده‌ای را رقم زده است. البته بازی دارای موسیقی نیز است اما این موسیقی در پس زمینه محو می‌شود. همچنین صداپیشگی در سطح نسبتا خوبی است.

۴۰. Doki Doki Literature Club

تهیه‌کننده: Team Salvato / سازنده: Team Salvato
سال انتشار: ۲۰۱۷
پلتفرم: PC, Nintendo Switch, PlayStation 4, PlayStation 5, Xbox One, Xbox Series X/S

تصویری از بازی Doki Doki Literature Club

شاید لقب عجیب‌ترین رمان تصویری سال‌های اخیر را بتوان به Doki Doki Literature Club نسبت داد. این بازی که در ابتدا خود را به عنوان یک شبیه‌ساز دوست‌یابی معمولی به نمایش می‌گذارد، به سرعت انتظارات بازیکنان را با اتفاقات ترسناک تاریک و روانی خود بر هم می‌زند. بازی حول محور دانش‌آموزی دبیرستانی می‌چرخد ​​که به اصرار دوست دوران کودکی خود، سایوری، به یک باشگاه ادبیات می‌پیوندد. این باشگاه شامل سه دختر دیگر با نام‌های یوری، ناتسوکی و مونیکا است که هر کدام شخصیت و علایق متفاوتی دارند. روایت در ابتدا مسیر آشنای ایجاد روابط با این شخصیت‌ها را از طریق شعرسرایی و فعالیت‌های باشگاه دنبال می‌کند. با این حال، با پیشرفت بازی، ماهیت واقعی آن آشکار می‌شود. فعل و انفعالات به ظاهر طبیعی جای خود را به رویداد‌های آزاردهنده می‌دهد. مونیکا، رئیس باشگاه نیز با شکستن دیوار چهارم و دستکاری کد بازی و تجربه بازیکن، به یک شخصیت مرکزی تبدیل می‌شود.

گیم‌پلی در درجه اول شامل خواندن متن، انتخاب و نوشتن شعر می‌شود. مکانیک شعر‌نویسی به بازیکنان این امکان را می‌دهد که کلماتی را انتخاب کنند که برای شخصیت‌های دیگر جذاب باشد و بر واکنش‌های آن‌ها تأثیر بگذارد و مسیر‌های داستانی مختلف را توسعه دهد. این سیستم شباهت زیادی به عناصر سنتی شبیه‌سازهای دوستیابی را ارائه می‌کند و در عین حال به‌ طوری نامحسوس، داستان را برای پیچ و تاب‌های تاریک‌تری آماده می‌کند. انتخاب‌های انجام شده توسط بازیکن می‌تواند به نتایج مختلفی منجر شود، اما بازی در نهایت به سمت یک نتیجه از پیش تعیین شده پیش می‌رود. این ساختار حس عدم کنترل را که به موازات موضوعات مهم بازی است، تقویت می‌کند.

گرافیک بازی به طرز خاصی جذاب است و طراحی شخصیت‌ها به سبک انیمه است که در ابتدا به بازیکنان، احساس امنیتی کاذب می‌دهد. همانطور که داستان پیش می‌رود، گرافیک نقشی اساسی در وحشت روانی ایفا می‌کند. تغییرات ظریف در بیان شخصیت‌ها، جلوه‌هایی از گلیچ‌ها و تحریف‌های بصری آزاردهنده، بازیکن را تحت تاثیر قرار خواهند داد. موسیقی نیز به خوبی ساخته شده و ترکیبی از آثار شاد و ترسناک است. نکته قابل توجه، آهنگ اصلی بازی است که رابطه پیچیده مونیکا با بازیکن و موضوعات کلی بازی را در بر می‌گیرد. می‌توان گفت که این بازی به طرز غیرقابل انکاری، مرز‌های داستان‌گویی تعاملی را جابجا می‌کند اما موردی که باید قبل تچربه به آن توجه داشت این است که برخی عناصر ترسناک آن، ممکن است برای همه مناسب نباشد.

۳۹. Rocket League

تهیه‌کننده: Psyonix / سازنده: Psyonix
سال انتشار: ۲۰۱۵
پلتفرم: PlayStation 4, PC, Xbox One, Nintendo Switch

تصویری از راکت لیگ

در سال ۲۰۱۵، توسعه‌دهنده‌ای خلاق با نام Psyonix با ترکیب فوتبال با ماشین‌هایی که راکت به پشت خود بسته بودند، یک تجربه هیجان‌انگیز را ارائه کرد که همچنان محبوب است. از آنجایی که بازی صرفا یک اثر چندنفره است، بر ارائه یک تجربه گیم‌پلی بی‌نظیر تمرکز دارد. در بازی بازیکنان ماشین‌های موشکی را کنترل می‌کنند تا یک توپ غول پیکر را به دروازه حریف بزنند و اساسا با ماشین‌ها فوتبال بازی می‌کنند. بازیکنان می‌توانند مانور‌های آکروباتیک داشته باشند و با استفاده از تقویت‌کننده‌های موشک ماشین خود، افزایش سرعت داشته باشند. کنترل‌های بازی آسان است، اما تسلط بر آن‌ها چالش برانگیز است و بازیکنان را مجبور می‌کنند تا مهارت‌های خود را اصلاح کنند. مسابقات معمولا پنج دقیقه طول می‌کشد و این باعث شده که بازی به یک تجربه سریع و جذاب تبدیل شود.

راکت لیگ حالت‌های مختلفی را برای پاسخگویی به سبک‌های مختلف بازی ارائه می‌دهد. حالت‌های استاندارد شامل مسابقات یک در مقابل یک تا چهار در برابر چهار است و برای کسانی که به دنبال تنوع هستند، این بازی دارای حالت‌های جایگزینی مانند رامبل، دراپ‌شات و هوپس است که هر کدام به گیم‌پلی تنوع بخشیده‌اند. مانند بسیاری از آثار آنلاین، حالت رنک نیز وجود دارد تا به بازیکنانی که به دنبال‌ رقابت‌های جدی‌ هستند، فضایی مناسب داده شود. هریک از نقشه‌های بازی دارای جزئیات بالا و متنوع هستند و هر کدام زیبایی و حال و هوای خاص خود را دارند. ماشین‌ها نیز با دقت طراحی شده‌اند و گزینه‌های تغییر فراوانی از رنگ‌آمیزی گرفته تا چرخ‌ها وجود دارد. بازی دارای موسیقی‌های هیجان‌انگیزی نیز می‌شود که مرتبا به‌روز می‌شود. البته همانطور که گفته شد، بازی با اینکه در نگاه اول ساده است اما تسلط بر مکانیک‌های آن دشوار است و این ممکن است باعث دلسردی برخی از بازیکنان شود

۳۸. Cuphead

تهیه‌کننده: Studio MDHR / سازنده: Studio MDHR
سال انتشار: ۲۰۱۷
پلتفرم: PC, Xbox One, Nintendo Switch, PlayStation 4

تصویری از بازی کاپ‌هد

یکی از پدیده‌های ژانر مستقل در دهه‌ اخیر، کاپ‌هد است که داستان آن حول محور دو شخصیت جذاب می‌چرخد که پس از یک سفر سرنوشت‌ساز به کازینوی شیطان، با از دست دادن پول خود در شرط‌بندی، مجبور می‌شوند با خود شیطان معامله کنند. برای نجات روح خود، آن‌ها باید از طریق جزایر Inkwell سفر کنند و روح سایر بدهکاران شرور را جمع‌آوری کنند. این فرض ساده و در عین حال جذاب، زمینه را برای سفری پر از شخصیت‌های عجیب و غریب، باس تخیلی و حسی از ماجراجویی که یادآور کارتون‌های کلاسیک دهه ۱۹۳۰ است را فراهم می‌کند. گیم‌پلی کاپ‌هد در یک کلام فوق‌العاده است. بازیکنان یکی از شخصیت‌ها یا هر دو را از طریق یک سری مراحل کنترل می‌کنند و با دشمنان مختلف مبارزه می‌کنند. هر کدام از این مراحل با باس فایت‌هایی چالش برانگیز که اشک شما را در می‌آورند، به پایان می‌رسند.

بازی نیاز به دقت، رفلکس‌های سریع و نگاه دقیق به الگو‌های حرکتی دشمنان دارد، زیرا آسیب‌پذیری شخصیت‌ها به شدت بالا است. بازی بازیکنان را تشویق می‌کند تا از اشتباهات خود درس بگیرند و با هر تلاش پیشرفت کنند. یکی از بارزترین جنبه‌های بازی، جلوه‌های بصری آن است. این بازی یک ادای احترام عاشقانه به عصر طلایی انیمیشن است که محال است خاطرات شما در کودکی را برایتان زنده نکند. توجه به جزئیات خیره‌کننده است و هر سکانس از بازی انگار از دل کارتون‌های قدیمی بیرون کشیده شده است. موسیقی بازی که توسط کریستوفر مدیگان ساخته شده، ترکیبی پر جنب و جوش از جاز، بیگ باند و رگتایم است که کاملا با جلوه‌های بصری هماهنگ است.

اگر قصد تجربه بازی را دارید، بهتر است بدانید که سطح دشواری بالای آن شاید شما را ناامید کند. البته اگر بتوانید به بازی کمی زمان دهید و بر مکانیک‌های آن مسلط شوید، کشتن هر باس به شما حسی از موفقیت می‌دهد که مشابه آن را در آثار سولزبورن می‌توان یافت.

۳۷. The Stanley Parable: Ultra Deluxe

تهیه‌کننده: Crows Crows Crows / سازنده: Crows Crows Crows
سال انتشار: ۲۰۲۲
پلتفرم: PlayStation 4, PC, Xbox One, Nintendo Switch, PlayStation 5, Xbox Series

تصویری از استنلی پارابل

بازی The Stanley Parable: Ultra Deluxe یک نسخه توسعه یافته و پیشرفته از بازی مستقل و تحسین شده با همین نام در سال ۲۰۱۳ است که با هنجار‌های بازی‌های مرسوم مخالفت می‌کند و روایتی اغلب طنزآمیز از روایت، انتخاب و ماهیت بازی‌های ویدیویی ارائه می‌کند. داستان بازی حول داستان استنلی، کارمند شماره ۴۲۷ در یک ساختمان اداری غیرقابل توصیف می‌چرخد. کار استنلی ساده است: او پشت میزش می‌نشیند و دکمه‌های صفحه کلید را طبق دستور کامپیوترش فشار می‌دهد. یک روز، استنلی متوجه می‌شود که همه همکارانش به طور مرموزی ناپدید شده‌اند و این اتفاق او را وادار می‌کند تا دفترش را ترک کند و ساختمان خالی از سکنه را کشف کند. راهنمای سفر استنلی راوی شوخ طبعی است که تفسیر و راهنمایی او می‌تواند توسط بازیکن دنبال شود یا نادیده گرفته شود.

با این حال هر تصمیمی که بازیکن می‌گیرد، خواه به توصیه راوی عمل کند یا علیه آن شورش کند به نتایج متفاوتی منجر می‌شود. این بازی به طرز ماهرانه‌ای موضوع اراده آزاد را بررسی می‌کند و دائما بازیکنان را به چالش می‌کشد تا ماهیت اعمال و داستان‌هایی را که خلق می‌کنند، زیر سؤال ببرند. یکی از ویژگی‌های برجسته نسخه Ultra Deluxe گنجاندن محتوا و پایان‌های جدید است که احتمالات موجود در بازی اصلی را گسترش می‌دهد. این محتوای اضافه شده شگفتی‌های تازه و لایه‌های عمیق‌تری از پیچیدگی روایت را فراهم می‌کند و تضمین می‌کند که حتی بازیکنانی که نسخه اصلی را بازی کرده‌اند نیز تجربیات جدید و جذابی پیدا کنند.

از نظر گرافیک، بازی سبک بازی اصلی را حفظ می‌کند، اما بهبودهایی را در نور و بافت‌ها اعمال می‌کند. موسیقی نیز کیفیت خوبی دارد اما شاید اهمیت صداپیشگی راوی مهم‌ترین چیز در این جنبه از بازی باشد که کیوان برایتینگ، اجرای جذاب و خاطره‌انگیزی را ارائه می‌دهد که طنز و تهدید را در هم می‌آمیزد. در نهایت ذکر این ضروری است که با اینکه بازی یک دستاورد قابل توجه است، اما اهمیت چندین بار کاوش در یک محیط یکسان برای کشف پایان‌های مختلف نیز می‌تواند برای برخی منجر به احساس یکنواختی شود.

۳۶. Spiritfarer

تهیه‌کننده: Thunder Lotus Games / سازنده: Thunder Lotus Games
سال انتشار: ۲۰۲۰
پلتفرم: PC, Nintendo Switch, PlayStation 4, Xbox One, iOS, Android

تصویری از بازی Spiritfarer

بازی Spiritfarer سفری در مورد خداحافظی‌ها و شروع‌های جدید است. در این بازی مستقل جذاب، نقش استلا، دختر جوانی را برعهده می‌گیرید که ارواح متوفی را به زندگی پس از مرگ منتقل می‌کند، به آن‌ها آرامش می‌دهد و خواسته‌های نهایی آن‌ها را در مسیر برآورده می‌کند. استلا با همراهی گربه‌اش، دنیایی را طی می‌کند که به زیبایی ساخته شده است، و با گروهی از ارواح که هر کدام داستان‌ها و شخصیت‌های غنی خود را دارند، ملاقات می‌کند. روایت به شدت تاثیرگذار است و موضوعات زندگی، مرگ و معنای ر‌ها کردن را بررسی می‌کند. این بازی به طرز ماهرانه‌ای بین لحظاتی آرامش‌بخش با لحظاتی عمیق و احساسی تعادل برقرار می‌کند. سفر هر روح، نمایانگر بخش کوچکی از تجربیات انسانی است که مملو از شادی، غم، پشیمانی و پیروزی است.

به عنوان استلا، بازیکنان وظیفه دارند که قایق خود را بسازند و ارتقا دهند، منابع را مدیریت کنند و از روحی که با آن مواجه می‌شوند، مراقبت کنند. در واقع گیم‌پلی شامل جمع‌آوری مواد، ساخت آیتم‌ها، پخت و پز غذا و ایجاد امکانات جدید در قایق برای رفع نیاز‌ها و خواسته‌های ارواح است. در این میان عدم وجود هرگونه خطر یا مبارزه، بر تمرکز بازی بر اکتشاف بیشتر تاکید می‌کند. از نظر بصری، Spiritfarer یک اثر هنری خیره‌کننده است. سبک انیمیشنی بازی پر جنب و جوش است و دنیا و ساکنان آن را با جزئیات دقیقی زنده می‌کند. هر روح به طور منحصر به فردی طراحی شده است و ظاهرش منعکس‌کننده شخصیت و پیشینه او است. محیط‌ها به همان اندازه چشمگیر هستند و از جنگل‌های سرسبز گرفته تا قلمرو‌های عرفانی، طراحی خوب و متنوعی دارند.

موسیقی نیز یکی دیگر از نکات برجسته است که کاملا مکمل لحظه‌های مختلف بازی است. در نهایت در حالی که ریتم آرام و برخی کار‌های تکراری بازی ممکن است برای همه جذاب نباشد، اما کسانی که رویکرد آن را قبول می‌کنند، ماجراجویی غنی و باارزشی خواهند یافت که تا مدت‌ها ذهنشان را درگیر خواهد کرد.

۳۵. Furi

تهیه‌کننده: The Game Bakers / سازنده: The Game Bakers
سال انتشار: ۲۰۱۶
پلتفرم: PlayStation 4, PC, Xbox One, Nintendo Switch, PlayStation 5

تصویری از بازی فیوری

داستان فیوری از آنجایی شروع می‌شود که قهرمان داستان، معروف به غریبه، توسط یک زندانبان مرموز زندانی می‌شود. این شخصیت مرموز، با رنگ‌های پر جنب و جوش و با سلاحی به همان اندازه مرموز، باید از یک زندان هزارتویی متشکل از مکان‌های مختلفی فرار کند که هر کدام توسط یک باس قدرتمند محافظت می‌شوند. داستان از طریق دیالوگ‌های مرموز و صحنه‌های سینمایی خاص روایت می‌شود و بریده‌هایی از گذشته غریبه و انگیزه‌های او را آشکار می‌کند. این بازی به شدت از فرهنگ و اسطوره‌های ژاپنی الهام گرفته شده است. با پیشرفت بازیکنان، آن‌ها با گروه‌های مختلفی از زندانبانان روبرو می‌شوند که هرکدام داستان و دلایل خاص خود را برای زندانی نگه داشتن غریبه دارند و این موضوع عنصر احساسی خاصی را به تعقیب بی‌امان آزادی اضافه می‌کنند.

گیم‌پلی فیوری ترکیبی منحصر به فرد از عناصر هک اند اسلش را ارائه می‌دهد. بازی از مراحل سنتی دوری می‌کند و به سمت باس‌های چالش برانگیز می‌رود. هر رویارویی با باس‌ها با دقت طراحی شده است و بازیکنان را ملزم می‌کند که ترکیبی از جاخالی دادن، فرار و حملات برنامه‌ریزی شده را در ذهن داشته باشند. کنترل‌ها نیز مشکلی ندارد و به بازیکنان آزادی‌ای را می‌دهند که برای حرکت در سناریو‌های نبرد سریع بازی نیاز دارند. هر باس مراحل مجزایی دارد که هر کدام الگو‌های حمله جدیدی را معرفی می‌کنند و برای غلبه بر آن به استراتژی‌های مختلفی نیاز دارند. این گیم پلی پویا بازیکنان را سرپا نگه می‌دارد و تضمین می‌کند که هیچ دو نبردی شبیه هم نباشند. همچنین برای کسانی که به دنبال چالش بیشتری هستند، بازی حالت سختی Furier را ارائه می‌کند که با دشمنان تهاجمی‌تر و پنجره‌های زمان‌بندی تنگ‌تر حملات، همراه می‌شود.

کارگردانی هنری بازی، به رهبری تاکاشی اوکازاکی، خالق افرو سامورایی، باعث شده تا بازی از نظر بصری فوق‌العاده جذاب باشد. در این میان طراحی شخصیت‌ها قابل توجه و به یاد ماندنی است و هر باس از طریق ظاهر و انیمیشن خود شخصیتی متمایز را به نمایش می‌گذارد. موسیقی بازی نیز که به صورت الکترونیکی ساخته شده، به طور دقیق با گیم‌پلی هماهنگ شده و هیجان هر مسابقه را بیشتر کرده است

۳۴. Gorogoa

تهیه‌کننده: Annapurna Interactive / سازنده: Jason Roberts
سال انتشار: ۲۰۱۷
پلتفرم: PC, iOS, Nintendo Switch, PlayStation 4, Xbox One, Android

تصویری از Gorogoa

اثر معمایی جیسون رابرتز در سال ۲۰۱۷ که بازیکنان را وادار می‌کند که خارج از چارچوب فکر کنند، گواهی بر ماهیت در حال تکامل بازی‌های ویدیویی به عنوان رسانه‌ای برای نوعی بیان هنری است. در این بازی پرسپکتیو و تخیل مهم‌ترین چیز است و گیم‌پلی بازی حول محور دستکاری چهار پنل در یک شبکه ۲x۲ می‌چرخد. هر پنل شامل یک صحنه به زیبایی طراحی شده است که می‌توان آن را بزرگنمایی، کوچک نمایی یا جابجا کرد تا عناصر جدید آشکار شود. هدف این است که این صحنه‌ها را به گونه‌ای تنظیم کنیم که یک ارتباط یکپارچه و کاربردی ایجاد کند و به قهرمان داستان اجازه دهد تا در روایت حرکت ک به عبارتی می‌توان گفت که معما‌های بازی فقط چالش‌هایی نیستند که باید بر آن‌ها غلبه کرد، بلکه جزء جدایی ناپذیر داستان‌گویی بازی هستند. هر راه حل بخشی از روایت بازی را آشکار می‌کند که بدون کلام منتقل می‌شود. به نوعی بازی از داستان‌گویی بصری برای برانگیختن احساسات و ایجاد ارتباط عمیق با بازیکن استفاده می‌کند. این رویکرد نوآورانه در طراحی پازل، Gorogoa را از دیگر بازی‌های این ژانر متمایز می‌کند و تجربه‌ای را ارائه می‌دهد که منطق و خلاقیت را در هم می‌آمیزد.

جالب است بدانید که جیسون رابرتز سال‌ها با الهام گرفتن از منابع مختلف از جمله معماری، اسطوره‌شناسی و طبیعت، هر صحنه از بازی را با دست طراحی کرده است. نتیجه اثری شده که مانند یک قطعه هنری متحرک احساس می‌شود و گواهی بر مهارت رابرتز به عنوان یک هنرمند و یک داستان‌نویس است. سبک هنری همچنین یادآور تصاویر کتاب‌های داستان مصور است و سطحی از جزئیات را دارد که بازیکنان را به درنگ کردن و کاوش در هر گوشه و کناری دعوت می‌کند. این توجه به جزئیات نه تنها جذابیت بصری را افزایش می‌دهد، بلکه نقش مهمی در گیم‌پلی بازی دارد. هر عنصر در یک صحنه می‌تواند یک سرنخ بالقوه یا بخشی از یک پازل بزرگتر باشد و بازیکنان را تشویق کند تا خلاقانه فکر کنند.

در حالی که Gorogoa یک بازی معمایی است اما موضوعاتی نظیر استقامت و معنای زندگی را بررسی می‌کند. سفر قهرمان داستان از طریق مجموعه‌ای از تصاویر و رویداد‌های نمادین به تصویر کشیده می‌شود که چیز‌های زیادی برای تفسیر باقی می‌گذارند. فقدان دیالوگ یا متن به بازیکنان این امکان را می‌دهد تا تفسیر‌های خود را در مورد داستان داشته باشند. این ابهام یکی از نقاط قوت بازی است، زیرا تجربه را برای هر بازیکن عمیقا شخصی و منحصر به فرد می‌کند. تاثیر احساسی بازی با موسیقی خاطره‌انگیز که مکمل جلوه‌های بصری است، بیشتر می‌شود.

۳۳. Fez

تهیه‌کننده: Trapdoor / سازنده: Polytron Corporation
سال انتشار: ۲۰۱۲
پلتفرم: Xbox 360, PC, PlayStation 3, PlayStation 4, PlayStation Vita, iOS, Nintendo Switch

تصویری از بازی Fez

بازی Fez بازیکنان را با گومز، موجودی کوچک و سفید رنگ که در دهکده‌ای دوبعدی آرامی زندگی می‌کند، آشنا می‌کند. زندگی گومز زمانی تغییر می‌کند که او یک فز جادویی دریافت می‌کند که به او توانایی درک بعد سوم را می‌دهد. روایت بازی از طریق پیام‌های رمزآلود و داستان‌گویی محیطی آشکار می‌شود، در حالی که گومز در تلاش برای بازگرداندن جهان با جمع‌آوری مکعب‌های طلایی پراکنده در جهان‌های مختلف است. این داستان در عین ساده بودن، سرشار از رمز و راز است و بازیکنان را تشویق می‌کند تا از طریق اکتشاف، این رازها را کشف کنند.

مکانیک اصلی بازی حول توانایی گومز برای چرخاندن دنیای بازی به صورت ۹۰ درجه، تغییر محیط و آشکار کردن مسیر‌ها و اسرار پنهان است. این مکانیک چرخشی پلتفرم‌های به ظاهر ساده دو بعدی را به پازل‌های سه بعدی پیچیده تبدیل می‌کند. بازیکنان باید برای حل پازل‌ها، دسترسی به مناطق جدید و جمع‌آوری مکعب‌ها و ضد مکعب‌های ضروری برای پیشرفت، این پرسپکتیوهای متغیر را دنبال کنند. بازی از نبردها دوری کرده و به جای آن بر کاوش و حل معما تمرکز می‌کند که این رویکرد غیرخشونت‌آمیز تجربه‌ای آرامش‌بخش ایجاد می‌کند. پازل‌ها اغلب بازیکنان را وادار می‌کنند که خارج از چارچوب فکر کنند. گرافیک Fez ترکیبی آثار کلاسیک با مدرن است. این بازی از سبک هنری پیکسلی استفاده می‌کند که به بازی‌های کلاسیک ۸ بیتی و ۱۶ بیتی بازمی گردد، اما با یک پالت رنگی پر جنب و جوش و انیمیشن‌های روان، از فناوری‌های معاصر نیز بهره می‌ببرد. طراحی بصری نه تنها زیبا است، بلکه در گیم‌پلی بازی نیز تأثیرگذار است، زیرا بازیکنان باید به جزئیات و الگو‌های ظریف برای حل پازل توجه کنند.

موسیقی بازی از سبک چیپ‌تیون است که حس شگفتی و کاوش را تقویت می‌کند و خاطرات آثار کودکی را به یاد می‌آورد. با این حال یکی از مواردی که ممکن است بازیکنان را خسته کند، ماهیت مرموز برخی پازل‌ها است که مانند شمشیری دولبه است. بازی شامل باگ‌های فنی مختلفی در عرضه نیز بوده که خوشبختانه رفع شده‌اند.

۳۲. Lisa: The Painful

تهیه‌کننده: Dingaling Productions / سازنده: Dingaling Productions
سال انتشار: ۲۰۱۴
پلتفرم: PC, PlayStation 4, PlayStation 5, Xbox One, Xbox Series X|S, Nintendo Switch

تصویری از بازی Lisa: The Painful

آثار مستقل، معمولا روی دنیاهایی با طراحی پر جنب و جوش و بعضا آرامش‌بخش جریان دارد و کم پیش می‌آید که شاهد خون و خونریزی فراوانی در آن‌ها باشیم. با این حال هستند آثاری که برعکس جریان حرکت کرده و موفق می‌شوند. بازی Lisa: The Painful یکی از آن‌ها است. این بازی نقش‌آفرینی پسا‌آخرالزمانی که توسط Dingaling Productions ساخته شده است، به دلیل ارائه‌ نمایش بی‌وقفه‌ای از دادن بها، رنج و سختی‌هایی که فرد برای محافظت از عزیزانش انجام می‌دهد، مشهور است.  این بازی بازیکنان را به چالش می‌کشد تا با جنبه‌های تیره‌تر طبیعت انسان روبرو شوند و در عین حال از کمدی تاریک نیز استفاده می‌کند. جهان بازی جایی است که در آن زنان به طور مرموزی ناپدید شده‌اند و این منجر به فروپاشی اجتماعی و زوال اخلاق آنی شده‌ است. این پیش‌فرض زمینه را برای اکتشاف وحشتناک دنیای وارونه، جایی که‌ امید کالایی کمیاب است، آماده می‌کند. براد آرمسترانگ، شخصیت اصلی داستان، برای یافتن دختر خوانده‌اش، بادی، آخرین زن روی زمین که ربوده شده است، به ماموریتی دلخراش می‌پردازد.

در این میان داستان پس‌زمینه‌ی برد، یک زندگی پر از سوء استفاده و اعتیاد به مواد مخدر را نشان می‌دهد که در اعمال و تصمیم‌های او در طول بازی آشکار می‌شود. تلاش او برای نجات بادی فقط به خاطر امنیت او نیست، بلکه تلاشی ناامیدکننده برای رستگاری و یافتن معنای در دنیایی است که از آن خالی است. این سفر بازیکنان را به یک مسیر متروک پر از شخصیت‌های عجیب و غریب، موجودات جهش یافته و انتخاب‌های اخلاقی مبهم می‌برد. Lisa: The Painful نه تنها به دلیل روایت، بلکه به دلیل مکانیک‌های گیم‌پلی متمایزش نیز شناخته شده است. این بازی دارای یک سیستم مبارزه نوبتی است که یادآور بازی‌های نقش‌آفرینی کلاسیک است، اما خطر مرگ فوق‌العاده زیاد است. بازیکنان باید سلامت و منابع حزب خود را با دقت مدیریت کنند، زیرا مرگ اغلب دائمی است و تصمیمات می‌تواند منجر به عواقب جبران ناپذیری شود. یکی از جالب‌ترین مکانیک‌های بازی، سیستم قربانی است که در آن براد می‌تواند برای نجات یکی از اعضای گروهش از مرگ حتمی، دچار افت‌های دائمی شود. این مکانیک بازیکنان را وادار می‌کند تا ارزش رفقای خود را در برابر بقای خود بسنجند.

از نظر گرافیکی، بازی از سبک پیکسلی استفاده می‌کند که با اینکه بهترین نمونه لیست محسوب نمی‌شود، اما راضی‌کننده است. موسیقی نیز با ملودی‌های دلخراش و آهنگ‌های غم‌انگیز، تاثیرگذاری اتمسفر را بیشتر می‌کند. این بازی از زمان انتشارش، موضوع اصلی بحث‌ها و تجزیه و تحلیل‌های متعددی بوده و جایگاه خود را به عنوان یک اثر قابل توجه در ژانر مستقل تثبیت کرده است.

۳۱. Gris

تهیه‌کننده: Devolver Digital / سازنده: Nomada Studio
سال انتشار: ۲۰۱۸
پلتفرم: PC, Nintendo Switch, iOS, PlayStation 4, Android, PlayStation 5, Xbox One, Xbox Series X/S

تصویری از بازی گریس

برخی بازی‌ها به گونه‌ای ساخته شده‌اند که انگاز سازنده‌ آن قصد داشته تا با آن بازیکن را از استرس دغدغه‌ها و روزمرگی‌ها تا جای ممکن دور کند. گریس یکی از این بازی‌ها است که در دنیای همیشه در حال تکامل بازی‌های ویدیویی، جایی که اکشن و گرافیک فوتورئالیستی اغلب در مرکز صحنه قرار می‌گیرند، هنر و احساسات را به شیوه‌ای منحصربه‌فرد و فراموش‌نشدنی در هم می‌آمیزد. گریس قبل از هر چیز یک اثر هنری است. جلوه‌های بصری زیبا و به معنای واقعی کلمه شاهکار بازی بازی یادآور نقاشی‌های آبرنگ است. پالت رنگی با پیشرفت بازی تکامل می‌یابد و در حالی که با تم خاکستری شروع می‌شود، به تدریج رنگ‌های پر جنب و جوشی را معرفی می‌کند که نماد سفر احساسی شخصیت اصلی داستان است. کارگردانی هنری با موسیقی بسیار زیبای بازی تکمیل می‌شود که به خوبی اوج و فرود‌های احساسی بازی را به تصویر می‌کشد.

از نظر داستان، گریس روایتی درباره از دست دادن و روند بهبودی پس از آن است. بازی سفر زنی جوان به نام گریس را دنبال می‌کند که خود را در دنیایی بی‌رنگ و پر از غم می‌بیند. همانطور که بازیکنان گریس را از طریق این دنیا راهنمایی می‌کنند، شاهد تحول تدریجی و رشد عاطفی او هستند. داستان از طریق نماد‌های بصری و نشانه‌های ظریفی منتقل می‌شود و به بازیکنان اجازه می‌دهد تا روایت را به شیوه‌ای که می‌خواهند، تفسیر کنند. سفر گریس به پنج مرحله تقسیم می‌شود که هر مرحله نشان دهنده مرحله متفاوتی از اندوه است. همانطور که او در این مراحل پیشرفت می‌کند، دنیای اطراف او تغییر می‌کند و آشفتگی درونی و بهبودی نهایی او را منعکس می‌کند.

گریس یک بازی پلتفرمر است، اما از مکانیک‌های سنتی این سبک دوری می‌کند. کنترل‌ها ساده و قابل درک هستند و به بازیکنان اجازه می‌دهند بر روی درگیر شدن با داستان تمرکز کنند. همانطور که گریس توانایی‌های جدیدی را به دست می‌آورد، مانند تبدیل شدن به بلوک برای مقاومت در برابر باد‌های شدید، بازیکنان مناطق جدیدی را باز می‌کنند و اسرار بیشتری را در جهان کشف می‌کنند. پازل‌ها در گریس به زیبایی طراحی شده‌اند و بدون اینکه هرگز خسته‌کننده شوند، حس چالش را ارائه می‌دهند. به طور کلی گریس نمونه درخشانی است از آنچه که می‌توان با ترکیب داستان و گیم‌پلی در هماهنگی کامل بدست آورد و قدرت بازی‌های ویدیویی را به ما یادآوری می‌کند.

۳۰. Braid

تهیه‌کننده: Number None / سازنده: Number None
سال انتشار: ۲۰۰۸
پلتفرم: Xbox 360, PC, PlayStation 3, Android, iOS

تصویری از بازی برید

بازی پلتفرمر Braid در سال ۲۰۰۸ نه تنها گیمر‌ها را مجذوب خود کرد، بلکه باعث قدردانی مجدد از توسعه بازی‌های مستقل شد. در قلب این بازی، داستان تیم، قهرمانی است که در تلاش برای نجات یک شاهزاده خانم از دست یک هیولا است. با این حال، این روایت پس از مدتی نشان می‌دهد که چیزی فراتر از یک ماموریت نجات ساده است. داستان بازی از طریق مجموعه‌ای از کتاب‌های داستان در ابتدای هر جهان منتقل می‌شود و نگاهی پراکنده و درون‌گرا به پیچیدگی روابط انسانی ارائه می‌کند. یکی از بهترین بخش‌های بازی، مکانیک زمان آن است. هر یک از شش دنیای بازی یک مکانیک منحصر به فرد مبتنی بر زمان را معرفی می‌کنند که بازیکنان باید برای حل معما‌های پیچیده‌تر به آن مهارت داشته باشند. این مکانیک‌ها از برگشت به عقب تا ایجاد واقعیت‌های موازی، نه تنها نوآورانه هستند، بلکه عمیقا در روایت ادغام شده‌اند. توانایی بازیکن در دستکاری زمان به عنوان استعاره‌ای از تمایل تیم برای رفع اشتباهات گذشته خود عمل می‌کند و هر پازل را به بخشی از داستان تبدیل می‌کند.

از سوی دیگر پس‌زمینه‌های نقاشی شده با دست و انیمیشن‌های جذاب آن، فضایی رویایی را ایجاد می‌کند که به شدت دیدنی است. گرافیک بازی از اشکال مختلف هنری، از جمله نقاشی امپرسیونیستی الهام می‌گیرد که همراه با یک موسیقی فوق‌العاده زیبا، تجربه‌ای شایسته را ارائه می‌دهد. پس از انتشار، Braid به عنوان یک اثر پیشگامانه در صنعت بازی مستقل مورد استقبال قرار گرفت و پتانسیل بازی‌های کوچکتر و مستقل را برای دستیابی به موفقیت تجاری و انتقادی نشان داد. این بازی یکی از اولین بازی‌های مستقلی بود که در Xbox Live Arcade منتشر شد و در آن به سرعت طرفداران خود و تحسین‌های متعددی را دریافت کرد. رویکرد جاناتان بلو، سازنده Braid، به توسعه بازی بر بیان هنری بیش از ملاحظات تجاری تاکید داشت. این فلسفه در بین توسعه‌دهندگان طنین‌انداز شد و موجی از بازی‌های مستقل را الهام بخشید. این اثر ثابت کرد که بازی‌های ویدیویی می‌توانند رسانه‌ای قدرتمند برای داستان‌گویی باشند

۲۹. Katana Zero

تهیه‌کننده: Devolver Digital / سازنده: Askiisoft
سال انتشار: ۲۰۱۹
پلتفرم: PC, Nintendo Switch, Xbox One, Android, iOS

تصویری از بازی کاتانا زیرو

کاتانا زیرو پای بازیکن را به درون کفش‌های غرق در خون یک سامورایی می‌گذارد؛ یک قاتل که با گذشته‌ای مبهم و وابستگی به داروی مرموز کرونوس دست و پنجه نرم می‌کند. این دارو به رفلکس‌های مافوق بشری او کمک می‌کند و به او توانایی منحصربه‌فردی نظیر بازگشت فوری به زندگی پس از مرگ می‌دهد. داستان در دنیایی نئونوآر می‌گذرد و ماموریت‌ها در یک سکانس به سبک کتاب‌های مصور آغاز می‌شود. گیم‌پلی شما را وارد رقصی از خشونت می‌کند. در کاتانا زیرو همه چیز در مورد تسلط بر هنر کشتن با یک ضربه است و این شما را مجبور می‌کند که حملات خود را با دقت برنامه‌ریزی کنید. البته با مکانیک ریوایند، پس از مرگ، زمان فورا به عقب برمی‌گردد و به شما امکان می‌دهد تا بخش مورد نظر را دوباره تجربه کنید و رویکرد متفاوتی را امتحان کنید.

گرافیک ۱۶ بیتی بازی سبک بصری متمایز بازی را پوشش می‌دهد که با یک موسیقی با ریتم سریع همراه شده است. با این حال، کاتانا زیرو برای همه مناسب نیست زیرا تاکید بر اجرای بی‌عیب و نقص حرکات می‌تواند منجر به ناامیدی بسیاری از بازیکنان، به خصوص در هنگام مبارزه با باس‌ها شود. بخش‌های مخفی‌کاری نیز در بازی وجود دارد که البته چندان با ریتم بازی سازگار نیست. با وجود موارد گفته شده، بازی همچنان برای طرفداران بازی‌های اکشن مستقل ضروری است.

۲۸. Sword & Sworcery EP

تهیه‌کننده: Capybara Games / سازنده: Capybara Games
سال انتشار: ۲۰۱۱
پلتفرم: iOS, PC, Android, Nintendo Switch

تصویری از بازی Sword & Sworcery EP

بازی Sword & Sworcery EP که در قلمرویی رویایی می‌گذرد، سفر یک راهب جنگجو را دنبال می‌کند. داستان از طریق چهار بخش مجزا روایت می‌شود که هر بخش، تلاش راهب برای بازیابی مگاتوم عرفانی و شکست نیروی شیطانی به نام توده گوگولیتیک را نشان می‌دهد. داستان بازی از طریق گفت و گو‌های مینیمالیستی و پیام‌های رمزآلود ارائه می‌شود که اغلب دیوار چهارم را می‌شکند تا مستقیما بازیکن را مورد خطاب قرار دهد. این سبک روایت، بازیکنان را دعوت می‌کند تا داستان را توسط خود کشف کنند. گیم‌پلی بازی ترکیبی باکیفیت از کاوش، حل پازل و مبارزه است. بازیکنان راهب را از طریق مناظر سرسبز و پیکسلی حرکت می‌‌دهند، با محیط تعامل و پازل‌ها را حل می‌کنند تا پیشرفت کنند.

گرافیک بازی در سبک خود خیره‌کننده است و مانند بازی‌های کلاسیک ۸ بیتی و ۱۶ بیتی است که برای دوران مدرن بازسازی شده باشند. هر صحنه با دقت طراحی شده است و دنیایی را خلق می‌کند که هم تاریخ و هم ماورایی به نظر می‌رسد. استفاده از رنگ، نور و سایه‌ها نیز قابل توجه است. این سبک به بازیکنان این امکان را می‌دهد که به جای غرق شدن در جزئیات پیچیده، روی حال و هوای بازی تمرکز کنند. موسیقی بازی بخشی جدایی ناپذیر از تجربه بازی است. موسیقی ترکیبی از صدا‌های محیطی، الکترونیکی و آکوستیک است که فقط به عنوان نویز پس‌زمینه عمل نمی‌کند زیرا یکی از اجزای اصلی بازی است که اغلب بر ریتم اقدامات بازیکن تاثیر می‌گذارد.

بازی علیرغم نقاط قوت بسیارش، اتکایی که به چرخه ماه برای حل معما‌های خاصش دارد، می‌تواند خسته‌کننده باشد، زیرا برای پیشرفت به گذر زمان واقعی نیاز دارد. این مکانیک در عین نوآوری، می‌تواند جریان و سرعت بازی را مختل کند. با این حال رویکرد نوآورانه و دید هنری بازی بیش از جبران کاستی‌های آن است.

۲۷. Hotline Miami

تهیه‌کننده: Devolver Digital / سازنده: Dennaton Games
سال انتشار: ۲۰۱۲
پلتفرم: PC

تصویری از Hotline Miami

این بازی تیراندازی خونین، آغشته به رنگ‌های نئونی و همراه شده با یک موسیقی هیجان‌انگیز، تجربه‌ای بی‌رحمانه را به بازیکنان ارائه می‌دهد که هم واکنش‌های سریع و هم تعهد آن‌ها به مسائل اخلاقی را به چالش می‌کشد. Hotline Miami بازیکنان را در نقش یک قهرمان ناشناس قرار می‌دهد که به عنوان ژاکت شناخته می‌شود. زاویه دوربین بازی از بالا به پایین است و اکشن سریع و دشواری فوق‌العاده‌ای دارد. هر مرحله شامل یک سری از دشمنان است که بازیکنان باید با استفاده از انواع سلاح‌ها، از چوب بیسبال گرفته تا سلاح گرم، آن‌ها را از بین ببرند. با این حال، چیزی که باید به آن توجه داشت این است که هم دشمنان و هم بازیکن فوق‌العاده آسیب‌پذیر هستند و یک ضربه معمولا به معنای مرگ است. البته چالش نه تنها در زنده ماندن بلکه در انجام این کار با سبک خاص است، زیرا بازی به بازیکنان با امتیاز‌های بالاتر برای قتل‌های خلاقانه پاداش می‌دهد. این سیستم امتیازدهی، همراه با لیدربورد، باعث می‌شود که ارزش تکرار بازی بالا باشد.

در حالی که گیم‌پلی مهم‌ترین جنبه‌ بازی است، داستان Hotline Miami نیز جذاب و معمایی است. داستان در نسخه‌ای تخیلی از میامی در سال ۱۹۸۹ اتفاق می‌افتد و از طریق تماس‌های تلفنی مرموز که به ژاکت دستور می‌دهد تا یک سری از ترور‌ها را انجام دهد، روایت می‌شود. با پیشرفت بازی، مرز بین واقعیت و توهم از بین می‌رود و داستان پیچیده و آزاردهنده‌ای آشکار می‌شود که به پیامد‌های خشونت می‌پردازد. جلوه‌های بصری بازی نقش مهمی در ساخت فضای آن دانرد. محیط‌های آغشته به نئون، در ترکیب با سبک هنری پیکسلی، تجربه‌ای بصری ایجاد می‌کنند که هم نوستالژیک و هم عجیب و غریب است. موسیقی نیز به طور کامل هیجان دیوانه‌کننده بازی را به تصویر می‌کشد.

البته Hotline Miami چیزی بیش از یک بازی با عناصر خشن است. در طول بازی، بازیکنان مجبور به مقابله با پیامد اعمال خود می‌شوند. بازی اغلب دیوار چهارم را می‌شکند و از بازیکنان می‌پرسد که چرا از خشونت لذت می‌برند و آن‌ها را مجبور می‌کند تا در مورد انگیزه‌های خود فکر کنند. ماسک‌هایی که ژاکت بر تن می‌کند و هر کدام توانایی‌های متفاوتی را ارائه می‌دهند، همچنین نمادی از جنبه‌های مختلف شخصیت او و شخصیت‌هایی هستند که مردم در شرایط خشونت‌آمیز از خود می‌پذیرند. این بازی از آن دست آثار خشونت‌آمیز لیست است که موفقیتش به هموار کردن راه برای تجدید حیات بازی‌های مستقل کمک کرد

۲۶. Dead Cells

تهیه‌کننده: Motion Twin / سازنده: Motion Twin
سال انتشار: ۲۰۱۸
پلتفرم: PC, Nintendo Switch, PlayStation 4, Xbox One, iOS, Android, PlayStation 5

تصویری از بازی ِDead Cells

در دنیای وسیع بازی‌های ویدیویی، آثار کمی به اندازه Dead Cells تحسین منتقدان و بازیکنان را جذب می‌کنند. این بازی روگ‌لایک با الهام از سبک مترویدوانیا، ترکیبی از مبارزات چالش برانگیز و در عین حال سرگرم‌کننده را ارائه داد و در سالی که آثاری نظیر اسپایدرمن، گاد آو وار و رد دد ریدمپشن ۲ بر صنعت بازی سلطنت می‌کردند، توانست نامی برای خود دست و پا کند. در این بازی بازیکنان یک جسد احیا شده را کنترل می‌کنند و در مراحلی که به‌ طور رویه‌ای ایجاد شده‌اند و مملو از دشمنان، تله‌ها و آیتم‌های هستند، حرکت می‌کنند. جنبه روگ‌لایک بازی به این معنی است که مرگ دائمی است اما برخلاف بازی‌های سنتی سبک، بازی دارای یک سیستم پیشرفت مداوم است که به بازیکنان اجازه می‌دهد تا برخی آیتم‌ها را که بین هر بار بازی حمل می‌شوند، باز کنند. این تعادل در سختی و پاداش، بازیکنان را وادار می‌کند که در تلاش برای تکمیل مهارت‌های خود و عمیق‌تر شدن در دنیای خشن بازی باشند.

مبارزه در بازی سریع، روان و بسیار رضایت‌بخش است. بازیکنان به لیست متنوعی از سلاح‌ها از شمشیر و کمان گرفته تا طلسم‌ها و نارنجک‌های جادویی دسترسی دارند که هر کدام سبک‌ها و استراتژی‌های منحصربه‌فردی را ارائه می‌کنند. دشمنان نیز متنوع و چالش برانگیز هستند و از نظر تنوع عالی محسوب می‌شوند. مراحل بازی به صورت رویه‌ای تولید می‌شوند و در نتیجه هر بار که بازی را از ابتدا شروع می‌کنید، با موارد متفاوتی روبرو خواهید شد. برخی مناطق خاص نیز تنها پس از کسب توانایی‌های ویژه قابل دسترسی هستند. بازی در دنیایی تاریک و گوتیک می‌گذرد و گرافیک پیکسلی آن فوق‌العاده است. روایت با اینکه شاید برای بازیکنان از نظر اهمیت، در آخر قرار گیرد، اما بر تاریخ جزیره پرداخته و حول آزمایشی مرموز می‌چرخد.

این بازی از زمان انتشار، به‌روزرسانی‌ها و محتواهای جدید را دریافت کرده تا در طول زمان بازیکنان را سرگرم‌ نگه دارد. توسعه‌دهندگان فعالانه به بازخورد بازیکنان گوش می‌دهند و اطمینان می‌دهند که بازی به گونه‌ای تکامل می‌یابد که تجربه کلی را بهبود می‌بخشد. مادسازان نیز به کمک توسعه‌دهندگان آمده و هر از گاهی شاهد مواردی هستیم که طول عمر بازی را افزایش می‌دهند.

۲۵. Papers, Please

تهیه‌کننده: ۳۹۰۹LLC / سازنده: ۳۹۰۹LLC
سال انتشار: ۲۰۱۳
پلتفرم: PC, iOS, PlayStation Vita, Android

تصویری از بازی Papers, Please

به عنوان اولین بازی کسی که بعدها بهترین بازی مستقل تاریخ را ساخت، Papers, Please به عنوان یک اثر منحصربه‌فرد در تاریخ بازی شناخته می‌شود. این بازی که توسط لوکاس پوپ مشهور ساخته شده، بازیکنان را در دنیای یکنواخت و در عین حال جذاب یک بازرس پاسگاه مرزی در کشور خیالی آرستوتزکا غرق می‌کند. وظیفه اصلی بازیکن بررسی مدارک مسافرانی است که به دنبال ورود به این کشور هستند تا اطمینان حاصل شود که تمام مدارک لازم مرتب است و هرگونه مغایرت یا اسناد جعلی مشخص شود. گیم‌پلی بازی شامل بررسی دقیق گذرنامه‌ها، ویزا‌ها و سایر اسناد شناسایی در برابر فهرست رو به رشد مقررات است. با پیشرفت بازی، قوانین و پیچیدگی‌های جدیدی معرفی می‌شوند و چالش را افزایش می‌دهند. بازیکنان باید با دقت مدارک را بررسی کنند زیرا اشتباه کردن می‌تواند منجر به جریمه، کاهش دستمزد و حتی عواقب وخیم برای خانواده بازرس شود که به درآمد بازیکن برای بقا متکی هستند.

در نتیجه بازیکنان اغلب با انتخاب‌های دشواری مواجه می‌شوند: آیا به پناهجوی ناامید با مدارک ناقص اجازه می‌دهید از مرز عبور کند و سلامت شغل و خانواده‌تان را به خطر بیندازد یا به شدت به قوانین پایبند هستید و عواقب احتمالی آن را برای فرد می‌دانید؟ این بازی بازیکنان را مجبور می‌کند تا با هزینه‌های انسانی تصمیم‌های خود دست و پنجه نرم کنند و ماهیت غیرانسانی سیستم‌های این چنینی را برجسته می‌کند. روایت سرشار از داستان‌های شخصی افراد مختلف است که از طریق تعاملات کوتاه با افرادی که از‌ ایست بازرسی عبور می‌کنند، منتقل می‌شود. هر شخصیت داستان منحصربه‌فرد خود را دارد و سرنوشت آن‌ها اغلب به اقدامات بازیکن بستگی دارد. می‌توان گفت که بازی از به تصویر کشیدن واقعیت‌های خشن زندگی تحت یک رژیم سرکوبگر ابایی ندارد و بازیکن را به یک شرکت‌کننده ناخواسته در آن تبدیل می‌کند.

سبک هنری بازی خاص است و استفاده از رنگ‌های تیره و تار در آن به نوعی منعکس‌کننده محیط ظالمانه بازی است. در نهایت موفقیت این بازی جایگاه آن را به عنوان یک اثر اساسی در صحنه بازی‌های مستقل و نمونه‌ای برجسته از نحوه استفاده از بازی‌های ویدیویی برای کشف مسائل پیچیده اجتماعی و اخلاقی تثبیت کرده است.

۲۴. Chained Echoes

تهیه‌کننده: Deck13 Spotlight / سازنده: Matthias Linda
سال انتشار: ۲۰۲۲
پلتفرم: PC, Nintendo Switch, PlayStation 4, PlayStation 5, Xbox One, Xbox Series X/S

تصویری از Chained Echoes

در عصری که بازی‌های ویدیویی که روز به روز گسترده‌تر شده و واقعی‌تر به نظر می‌رسند، بازی Chained Echoes به عنوان ادای احترامی به دوران طلایی بازی‌های نقش‌آفرینی ژاپنی (JRPG) در سال ۲۰۲۲، با موفقیت عناصر کلاسیک و مدرن را با هم ترکیب و اثری منحصربه‌فرد ارائه کرد. این بازی بازیکنان را به ماجراجویی حماسی در قاره والاندیس می‌برد، سرزمینی که در آستانه جنگ است و داستان گروه متنوعی از قهرمانان را دنبال می‌کند که هر کدام پیش‌زمینه‌ها و انگیزه‌های منحصربه‌فرد خود را دارند. این شخصیت‌ها به‌ واسطه سرنوشت گرد هم می‌آیند تا با یک شیطان باستانی مقابله کنند. بازی دارای نبرد‌های نوبتی است که همانطور که گفته شد، از آثار کلاسیک سبک خود الهام می‌گیرد اما چندین نوآوری را معرفی می‌کند که تجربه را جذاب نگه می‌دارد. یکی از این نوآوری‌ها سیستم Overdrive است که با پاداش دادن به بازیکنان برای ایجاد تعادل بین اقدامات تهاجمی و دفاعی، استراتژی را تشویق می‌کند.

کاوش در دنیای بازی به اندازه نبردهای آن جذاب است. این بازی دارای محیط‌های پیکسلی است که بازیکنان را به کشف گنجینه‌های پنهان، حل پازل‌های پیچیده و تعامل با انواع شخصیت‌ها دعوت می‌کند. هر شخصیت، شهر و سیاه‌چال با جزئیات بسیار عالی رندر شده است و دنیای والاندیس را از نظر بصری خیره‌کننده می‌کند. تکمیل‌کننده جلوه‌های بصری یک موسیقی فوق‌العاده است که به خوبی اوج و فرود‌های احساسی سفر بازیکن را در بر می‌گیرد. به طور کلی بازی مثالی درخشان از این واقعیت است که بازی‌های مستقل می‌توانند روح ژانر‌های کلاسیک را در کنار معرفی گیم‌پلی نوآورانه و تکنیک‌های داستان‌گویی عالی تسخیر کنند. این بازی نه تنها به آثار نقش‌آفرینی ژاپنی گذشته ادای احترام می‌کند، بلکه جایگاه منحصربه‌فرد خود را در این ژانر نیز ایجاد می‌کند.

۲۳. Minit

تهیه‌کننده: Devolver Digital / سازنده:Jan Willem Nijman
سال انتشار: ۲۰۱۸
پلتفرم: PC, PlayStation 4, Xbox One, Nintendo Switch, Android, iOS

تصویری از بازی مینیت

مینیت یکی از عجیب‌ترین بازی‌های این لیست است. در این بازی بازیکنان فقط یک دقیقه فرصت دارند تا قبل از مرگ شخصیت خود و شروع مجدد، دنیای بازی را کشف کنند. این مکانیک غیرمعمول بازی را به یک سری ماجراجویی‌های کوچک تبدیل می‌کند که در آن هر زندگی فرصتی برای کشف اسرار، حل معما‌ها و نزدیک‌تر شدن به هدف نهایی است. داستان با پیدا کردن یک شمشیر نفرین شده توسط قهرمان داستان آغاز شده که چرخه زندگی ۶۰ ثانیه‌ای را شروع می‌کند. این نفرین زمینه را برای ماجراجویی پر از شخصیت‌های عجیب و غریب، گنج‌های پنهان و موانع مختلف آماده می‌کند. علیرغم کوتاه بودن هر زندگی، دنیای بازی سرشار از جزئیات است و حس تداوم و پیشرفت را ارائه می‌دهد.

سبک هنری تک رنگ بازی جذابیت منحصربه‌فرد آن را افزایش می‌دهد و به بازیکنان این امکان را می‌دهد تا به سرعت محیط اطراف خود را درک کنند و برای حرکت بعدی خود برنامه‌ریزی کنند. تایمر ۶۰ ثانیه‌ای چالشی شدید و در عین حال ارزشمند ایجاد می‌کند و بازیکنان را تشویق می‌کند که سریع عمل کنند. یکی از بزرگترین نقاط قوت مینیت، پازل‌های آن است. هر اکتشاف و آیتم بدست آمده می‌تواند زمینه‌های جدیدی را باز کند یا اسرار جدیدی را فاش کند و این یک حلقه جذاب از کاوش و پاداش ایجاد می‌کند.

دنیای بازی هوشمندانه به هم مرتبط است و هر منطقه نکات و ابزار‌های مورد نیاز برای پیشرفت بیشتر را ارائه می‌دهد. این طراحی تضمین می‌کند که هر ثانیه سپری شده در بازی معنی‌دار باشد. مینیت به عنوان شاهدی بر قدرت خلاقیت و نوآوری در طراحی بازی، با پذیرش سادگی و تحمیل محدودیت‌های زمانی سخت، تجربه‌ای تازه و جذاب را ارائه می‌دهد که هنجار‌های صنعت را به چالش می‌کشد.

۲۲. Her Story

تهیه‌کننده: Sam Barlow / سازنده: Sam Barlow
سال انتشار: ۲۰۱۵
پلتفرم: iOS, PC, Android

تصویری از بازی Her Story

در دنیای بازی‌های ویدیویی، آثار کمی توانسته‌اند عمق روایت، مکانیک‌های نوآورانه و درگیری عاطفی را به خوبی Her Story با هم ترکیب کنند. این بازی خلاقانه که توسط سم بارلو توسعه داده شده و در سال ۲۰۱۵ منتشر شد، تعریف جدیدی از یک بازی ویدیویی می‌دهد و تجربه منحصربه‌فردی را به بازیکنان ارائه می‌دهد که مرز‌های سرگرمی‌های تعاملی را تغییر می‌دهد. Her Story یک بازی روایت محور است که حول محور حل یک معما از طریق کلیپ‌های ویدئویی مختلف می‌چرخد. بازیکن نقش یک بازپرس ناشناس را بر عهده می‌گیرد که به او اجازه داده می‌شود به پایگاه داده پلیس حاوی فیلم مصاحبه زنی به نام هانا اسمیت دسترسی داشته باشد. این کلیپ‌ها تنها سرنخ‌های موجود هستند و بازیکنان باید با جستجوی کلمات کلیدی و تماشای ویدیو‌های حاصل، داستان را درک کند.

چیزی که Her Story را از بسیاری از آثار این لیست متمایز می‌کند، داستان‌گویی غیرخطی آن است. برخلاف بازی‌های سنتی که بازیکنان را در مسیری از پیش تعیین‌شده هدایت می‌کنند، بازی درجه بالایی از آزادی را برای کشف داستان فراهم می‌کند. بازیکنان می‌توانند هر عبارتی را که مرتبط می‌دانند، جستجو کنند و حس یک کارآگاه واقعی را تجربه کنند. این رویکرد خاص به گیم‌پلی فوق‌العاده است و توجه بازیکن را به طور کامل بر روی روایت متمرکز می‌کند. نتیجه تجربه‌ای شده است که بیشتر شبیه یک فیلم سینمایی تعاملی است تا یک بازی سنتی و بازیکنان را دعوت می‌کند تا به شیوه‌ای تحلیلی با داستان درگیر شوند. Her Story یک اثر پیشگام است که مفاهیم سنتی داستان‌گویی در رسانه‌های تعاملی را به چالش می‌کشد و با ترکیب یک روایت خاص با مکانیک‌های گیم‌پلی نوآورانه، تجربه‌ای را ارائه می‌دهد که برای هر کسی که به تکامل داستان‌گویی بازی‌های ویدیویی یا قدرت روایت‌های تعاملی علاقه دارد، مناسب است.

۲۱. To the Moon

تهیه‌کننده: Freebird Games / سازنده: Freebird Games
سال انتشار: ۲۰۱۱
پلتفرم: PC, Android, iOS, Nintendo Switch

تصویری از بازی به سوی ماه

در دنیای بازی‌های ویدیویی هستند، آثاری هستند شما را صرفا سرگرم می‌کنند و آثاری نیز وجود دارند که شما را تا مدت‌ها به فکر وا می‌دارند. بازی مستقل To the Moon از دسته دوم است. در این بازی شما در نقش دکتر اوا روزالین و دکتر نیل واتس، دو پزشک با شغلی منحصر به فرد و تا حدودی فانتزی بازی می‌کنید. آن‌ها برای شرکتی کار می‌کنند که از فناوری پیشرفته برای ایجاد خاطرات مصنوعی استفاده می‌کند. حال وظیفه جدید این دو، بازنویسی خاطرات مردی به نام جانی است که در حال مرگ است و آرزویش رفتن به ماه است.

مکانیک‌های بازی ساده و در عین حال مؤثر هستند. شما به بررسی خاطرات جانی می‌پردازید که مانند لحافی تکه تکه شده از لحظات تلخ زندگی او ارائه شده است. همانطور که در گذشته او عمیق‌تر می‌شوید، روایتی پر از شادی، غم، عشق و پشیمانی را کشف می‌کنید که همگی منجر به میل مرموز برای رفتن به ماه می‌شود. قدرت روایی بازی در توانایی آن برای بیان یک داستان پیچیده و احساسی بدون تکیه بر روش‌های داستان‌گویی سنتی است. هیچ صحنه سینمایی طولانی، هیچ صداپیشگی و هیچ سکانس اکشن پر زرق و برقی وجود ندارد. در عوض، بازی از گرافیک پیکسلی و رویکرد خاص خود برای انتقال روایت استفاده می‌کند. هر شی، شخصیت و دیالوگ هدفی را دنبال می‌کند، داستان را به جلو می‌برد و اطلاعات بیشتری در مورد زندگی و رویا‌های جانی نشان می‌دهد. موسیقی بازی یکی دیگر از نکات برجسته است و هر یک از آهنگ‌ها به تاثیرگذاری جنبه‌ عاطفی داستان می‌افزاید به ماه و بازگشت با شما خواهد ماند.

۲۰. Tunic

تهیه‌کننده: Finji / سازنده: Isometricorp Games
سال انتشار: ۲۰۲۲
پلتفرم: PC, Xbox One, Xbox Series X/S, Nintendo Switch, PlayStation 4, PlayStation 5

تصویری از بازی Tunic

تونیک بازیکنان را به گرفتن نقش یک روباه کوچک و بامزه در دنیایی بزرگ و مرموز سوق می‌دهد. بازی با بیدار شدن روباه کوچولو در جزیره‌ای ناآشنا و بدون هیچ هدف یا دستورالعملی آغاز می‌شود. این جزیره که پر از خرابه‌های باستانی و موجودات خطرناک است، بازیکنان را به کاوش و کشف اسرار آن دعوت می‌کند. تونیک به بازی‌های اکشن ماجراجویی کلاسیک ادای احترام می‌کند و یادآور بازی‌های ابتدایی زلدا است، در حالی که عناصر تازه‌ای نیز دارد. جلوه‌های بصری خیره‌کننده بازی که با پالت رنگی پر جنب و جوش ساخته شده است، دنیایی جذاب و عجیب را ایجاد می‌کند. در این میان دوربین ایزومتریک به کاوش عمق می‌بخشد، اسرار و مسیر‌ها را در دید ساده پنهان می‌کند و منتظر بازیکنان کنجکاو برای کشف است. موسیقی بازی، ترکیبی از ملودی‌های آرامش بخش و هیجان‌انگیز را ارائه می‌دهد که مکمل گیم‌پلی است.

تونیک با وجود قهرمان بامزه و دنیای مسحورکننده‌اش، از ارائه چالش ابایی ندارد. نبردهای بازی پیچیده هستند. بازیکنان باید الگو‌های دشمن را بیاموزند و به طور موثر از سلاح‌های خود برای پیروزی بر دشمنان استفاده کنند. این بازی همچنین دارای انواع پازل‌های پیچیده است که اغلب بازیکنان را ملزم به رمزگشایی نماد‌ها و سرنخ‌های مرموز در سراسر جزیره می‌کند. البته بازی دارای درجه سختی قابل تنظیم است که به بازیکنان با هر سطح مهارتی اجازه می‌دهد تا از ماجراجویی خود لذت ببرند.

۱۹. The Forgotten City

تهیه‌کننده: Dear Villagers / سازنده: Modern Storyteller
سال انتشار: ۲۰۱۵
پلتفرم: PC, PlayStation 4, PlayStation 5, Xbox One, Xbox Series X, Nintendo Switch

تصویری از The Forgotten City

بازی The Forgotten City در ابتدا به عنوان یک ماد برای بازی اسکایریم معرفی شد و بعدها به عنوان یک اثر مستقل توسعه یافت و در ۲۰۲۱ منتشر شد. این بازی در یک شهر پنهان در زیر زمین در روم باستان، بازیکنان را وارد دنیایی زیبا می‌کند که با دقت طراحی شده است تا عظمت و زوال تمدن روم را منعکس کند. این شهر توسط نوعی حکومت مرموز به نام نظام طلایی اداره می‌شود که در آن اگر یک نفر گناه کند، همه می‌میرند. این قانون اتمسفری از تنش و ترس ایجاد می‌کند، زیرا بازیکنان باید برای جلوگیری از یک رویداد فاجعه بار در شبکه پیچیده از روابط و اسرار، درون شهر حرکت کنند. بازیکنان شهر را از منظر اول شخص کاوش و با ساکنان آن تعامل می‌کنند و سرنخ‌هایی را از طریق گفتگو و مشاهده کشف می‌کنند. این بازی بر اکتشاف تاکید زیادی دارد و اغلب از بازیکنان می‌خواهد که به دقت اطراف خود را بررسی کنند.

یکی از ویژگی‌های برجسته این بازی، مکانیک حلقه زمانی آن است. هر بار که قانون طلایی شکسته می‌شود، روز بازنشانی می‌شود و به بازیکنان اجازه می‌دهد دانش و مواردی را که در حلقه‌های قبلی به دست آورده‌اند، حفظ کنند. این مکانیک به گیم‌پلی بازی عمق می‌بخشد، زیرا بازیکنان باید از دانش انباشته شده خود برای حل پازل‌ها و تاثیرگذاری بر رویداد‌ها در حلقه‌های زمانی بعدی استفاده کنند. در حلقه به به شکلی هوشمندانه طراحی شده است تا از خستگی جلوگیری کند. بازی به شدت حول محور انتخاب‌های اخلاقی است.

بازیکنان باید با معضلات پیچیده اخلاقی دست و پنجه نرم کنند و این تصمیمات بر خط داستانی و سرنوشت ساکنان شهر تاثیر می‌گذارد و به پایان‌های احتمالی متعددی منجر می‌شود. این تمرکز بر اخلاق نه تنها روایت را غنی می‌کند، بلکه بازیکنان را تشویق می‌کند تا در مورد ارزش‌های خود و پیامد‌های اعمالشان فکر کنند. تعهد بازی به دقت تاریخی، تجربه را غنی‌تر کرده است. طبق گفته‌ها توسعه‌دهندگان با مورخان مشورت کردند تا از معماری و لباس گرفته تا موارد فرهنگی و پویایی اجتماعی اطمینان حاصل کنند. این توجه به جزئیات نه تنها جهان را غنی می‌کند، بلکه بازیکنان را در مورد تاریخ روم به شیوه‌ای جذاب آموزش می‌دهد.

۱۸. Subnautica

تهیه‌کننده: Unknown Worlds / سازنده: Unknown Worlds
سال انتشار: ۲۰۱۸
پلتفرم: PC, PlayStation 4, Xbox One, Nintendo Switch, PlayStation 5, Xbox Series X/S

تصویری از بازی Subnautica

فرض کنید که شما تنها بازمانده یک سفینه فضایی سقوط کرده هستید که در سیاره‌ای مرموز پر از زندگی، زیبایی و وحشت فرو رفته‌اید. با روایتی جذاب که از طریق پیام‌های پراکنده و سرنخ‌های محیطی آشکار می‌شود، Subnautica به این فرض شما واقعیت می‌بخشد و اثری است که فراتر از مبارزه برای بقا است. گیم‌پلی این بازی حول جمع‌آوری منابع، ساخت تجهیزات و ساخت پایگاه زیر آبی شما می‌چرخد. در این میان وجود مکانیک‌های گرسنگی، تشنگی و مدیریت اکسیژن، جنبه بقا را به بازی اضافه می‌کند. بازی به طرز ماهرانه‌ای لحظات کاوش آرام را با رویارویی با موجودات عجیب و غریب و شکارچیان در کمین متعادل می‌کند و شما را همواره برای یک غافلگیری جدید آماده می‌سازد.

دنیای بیگانه Subnautica نفس‌گیر است. توسعه‌دهندگان با دقت اکوسیستم متنوعی را در زیر آب ساخته‌اند که هم بیگانه و هم به طرز عجیبی زیبا به نظر می‌رسد. جلوه‌های صوتی نیز عالی کار شده و فضایی را ایجاد می‌کند که هم آرامش‌بخش و هم دلهره‌آور است. روایت در Subnautica با رایانه‌های شخصی پراکنده در سراسر جهان که اطلاعاتی مربوط به سیاره، سقوط و یک مرکز تحقیقاتی پنهان را ارائه می‌دهند، به اندازه کافی جذاب است و شما را به کاوش بیشتر و کشف راز‌های این دنیای بیگانه سوق می‌دهند.

در حالی که مکانیک بقا ممکن است گاهی اوقات و به خصوص در اوایل زمانی که منابع کمیاب هستند، مقداری کار ربا برای شما سخت کند اما با همه این مسائل، بازی یک اثر فوق‌العاده است که کاوش، کرفتینگ و تعلیق را به طرز ماهرانه‌ای ترکیب می‌کند. از عظمت این بازی همینقدر کافی است که اگر بدون هیچ پیش‌زمینه‌ای آن را اجرا کنید، احتمالا فکر خواهید کرد که با اثری با بودجه بالا روبرو هستید.

۱۷. The Witness

تهیه‌کننده: Thekla, Inc / سازنده:Thekla, Inc
سال انتشار: ۲۰۱۶
پلتفرم: PlayStation 4, PC, Xbox One, iOS

تصویری از بازی The Witness

به عنوان یکی از بهترین بازی‌های معمایی لیست، The Witness در جزیره‌ای خالی از سکنه و مرموز می‌گذرد. بازیکن در این جزیره از خواب بیدار می‌شود و هیچ خاطره‌ای از نحوه ورود به آن را ندارد. این جزیره مملو از زیبایی‌های طبیعی و ساختار‌های عجیب و غریب است و مهم‌تر از همراه با مجموعه‌ای از پازل‌ها که به نظر می‌رسد کلید درک مکان را در خود نگه می‌دارند، ارائه می‌شود. مطابق انتظار گیم‌پلی حول محور حل پازل می‌چرخد. این پازل‌ها که به صورت نمودار‌های پیچ و خم مانند بر روی پنل‌های پراکنده در سراسر جزیره ارائه می‌شوند، ساده شروع می‌شوند و به تدریج پیچیدگی خود را افزایش می‌دهند. حل این معما‌ها اغلب باعث ایجاد تغییراتی در محیط می‌شود یا مناطق جدیدی را در جزیره نشان می‌دهد.

این گیم‌پلی سرگرم‌کننده با جلوه‌های بصری باکیفیتی همراه می‌شود. جزیره‌ بازی پر جنب و جوش، رنگارنگ و زیباست و ساختار‌های عجیب و غریب که در آن وجود دارند نیز به خوبی طراحی شده است. این بازی موسقی خاصی ندارد و در عوض، از صدا‌های محیطی استفاده می‌کند. خش‌خش برگ‌ها، صدای جیک پرندگان و کوبیدن امواج به ساحل با هم ترکیب می‌شوند تا محیطی آرام برای تفکر ایجاد کنند. البته دشواری بازی می‌تواند به طور غیرقابل پیش‌بینی افزایش یابد، به طوری که برخی از پازل‌ها در مقایسه با سایرین به طور نامتناسبی سخت می‌شوند. علاوه‌ بر این روایت برای برخی حتی تا پایان نامشخص باقی می‌ماند.

۱۶. Inscryption

تهیه‌کننده: Devolver Digital / سازنده: Daniel Mullins Games
سال انتشار: ۲۰۲۱
پلتفرم: PC, PlayStation 4, PlayStation 5, Nintendo Switch, Xbox One, Xbox Series X/S

تصویری از بازی Inscryption

بازی Inscryption از همان ابتدا بازیکنان را به دنیایی که در هاله‌ای از رمز و راز است، دعوت می‌کند. شما خود را در یک اتاق با یک شخصیت مرموز می‌یابید که شما را به یک بازی ورق به چالش می‌کشد. با این حال، بازی فقط در مورد برد یا باخت نیست و مربوط به مرگ و زندگی است. Inscryption خود را از طریق مکانیک‌های گیم‌پلی نوآورانه خود متمایز می‌کند. در هسته‌اش، این یک اثر دک بیلدینگ روگ‌لایگ است که در آن بازیکنان به تدریج در حال گسترش و بهبود دک خود هستند اما بازی با ترکیب عناصری از پازل‌های سبک اتاق فرار، پیچ و تاب جذابی را ارائه می‌دهد. اتاقی که در آن گرفتار شده‌اید پر از اسرار است و با کاوش و تعامل با محیط اطراف خود، می‌توانید سرنخ‌هایی را کشف کنید که به شما کمک می‌کند در نبرد‌های کارتی خود دست بالا را داشته باشید.

یکی دیگر از عواملی که Inscryption را از بسیاری دیگر از بازی‌های سبک خود متمایز می‌کند، روایت تاریک و جذاب آن است. این بازی به طرز ماهرانه‌ای مکانیک‌های گیم‌پلی خود را در داستان خود می‌پیوندد و روایتی را خلق می‌کند که جذاب و وحشتناک است. شخصیت عجیب و غریبی که با آن بازی می‌کنید، کابین عجیبی که در آن گرفتار شده‌اید و کارت‌های غیرمعمولی که با آن‌ها بازی می‌کنید، همگی به بیشتر کردن تاثیر فضاسازی بازی کمک می‌کنند. Inscryption شاهکاری در بین آثار مستقل است که شاید بهتر باشد خود آن را بازی کنید تا به کیفیت آن پی ببرید.

۱۵. Terraria

تهیه‌کننده: ۵۰۵Games / سازنده: Re-Logic
سال انتشار: ۲۰۱۱
پلتفرم: PC

تصویری از بازی تراریا

بازی سندباکس شاهکار تراریا از Re-Logic که در سال ۲۰۱۱ عرضه شد، نه تنها در گذر زمان استقامت کرده، بلکه خود را به عنوان یک شاهکار در دنیای بازی ثبت کرده است. در هسته خود، تراریا یک بازی در مورد آزادی است. بازیکنان در دنیایی که به‌ طور تصادفی ایجاد می‌شود، شروع می‌کنند و می‌توانند منابع را استخراج کنند، ساختار‌های پیچیده بسازند یا در غار‌های پر از دشمنان کاوش کنند. سیستم کرفتینگ بازی بسیار قوی است و به بازیکنان اجازه می‌دهد مواد اولیه را به سلاح‌های قدرتمند، ابزار جادویی و حتی بال‌هایی برای پرواز در آسمان تبدیل کنند. در این میان مبارزه سریع است و نیاز به تسلط بر انواع سلاح‌های مختلف و فرار از حملات دشمن دارد.

دنیای تراریا پر از مکان‌های متنوع است که هر کدام مجموعه‌ای از موجودات و چالش‌های منحصربه‌فرد خود را دارند. در حالی که گرافیک بازی ممکن است در نگاه اول ساده به نظر برسد، سبک هنری پیکسلی بازی پر از جذابیت است. رنگ‌های پر جنب و جوش و انیمیشن‌های جذاب دنیا را زنده می‌کنند، در حالی که طراحی‌های دشمنان هم زیبا و هم ترسناک هستند. موسیقی بازی به سبک چیپ‌تیون و یادآور موسیقی‌های آثار کلاسیک این سبک است.

تعهد تزلزل‌ناپذیر Re-Logic به حمایت از بازی از طریق به‌روز‌رسانی‌های منظم که مجموعه‌ای از محتوای جدید شامل آیتم‌ها، دشمنان و حیط‌ها را معرفی می‌کند مشهود است. این جریان مداوم از محتوای تازه، بازی را پر جنب و جوش و جذاب نگه داشته است و بازیکنان جدید و باتجربه را به یک اندازه مجذوب خود کرده است.

۱۴. Cave Story

تهیه‌کننده: Studio Pixel / سازنده: Studio Pixel
سال انتشار: ۲۰۰۴
پلتفرم: PC, Wii, Nintendo DSi, Nintendo 3DS, Nintendo Switch

تصویری از بازی Cave Story

بازی Cave Story که در ژاپن با نام Doukutsu Monogatari شناخته می‌شود، در سال ۲۰۰۴ منتشر شد و جالب است بدانید که توسط یک توسعه‌دهنده به نام دایسوکه آمایا، در طول پنج سال ساخته شده است. آمایا که در اوقات فراغت خود روی این بازی کار می‌کرد، همه جنبه‌های توسعه را از برنامه‌نویسی گرفته تا جلوه‌های بصری و موسیقی را خود انجام داد. بازی یک پلتفرمر دو بعدی است که به دوران طلایی بازی بازمی‌گردد. بازیکنان رباتی به نام Quote را کنترل می‌کنند که در یک غار مرموز بیدار می‌شود و هیچ خاطره‌ای از نحوه رسیدن به آنجا ندارد. همانطور که Quote در غار کاوش می‌کند، با شخصیت‌های مختلفی روبرو می‌شود که برخی دوستانه و برخی خشن هستند و به تدریج داستان پیچیده و جذابی را کشف می‌کند.

گیم‌پلی بازی ترکیبی از کاوش، حل پازل و مبارزه است. بازیکنان در مناطق به هم پیوسته حرکت می‌کنند که هر کدام مملو از دشمنان، موانع و اسرار است. این بازی همچنین دارای مجموعه‌ای از سلاح‌ها است که هر کدام دارای توانایی‌ها و ارتقاهای منحصربه‌فردی هستند. هرچند چیزی که بازی را را از بسیاری از بازی‌های دیگر این سبک متمایز می‌کند، روایت غنی و احساسی آن است. داستان به تدریج آشکار می‌شود و داستانی از درگیری، فداکاری و رستگاری را آشکار می‌کند. در غار شخصیت‌های مختلفی زندگی می‌کنند که تعامل با این شخصیت‌ها مهم است. این رویکرد نه تنها بازیکنان را درگیر می‌کند، بلکه تجربه چندباره را نیز تشویق می‌کند تا تمام اسرار و پایان‌های مختلفی که بازی ارائه می‌دهد را کشف کنند.

از آنجایی که بازی توسط یک نفر ساخته شده، از نظر سمعی بصری نمی‌توان توقع بسیار زیادی از آن داشت اما آما توانسته به نسبت خوب کار کند و با وجود سبک رترو، طراحی بصری بازی جذاب و جاودانه باقی مانده است. این بازی پس از زمان انتشار روی پلتفرم‌های مختلفی منتشر شده و الهام‌بخش بی‌شماری توسعه‌دهندگان مستقل بوده است و در نهایت نشان می‌دهد که حتی یک شخص هم می‌تواند یک شاهکار خلق کند.

۱۳. Citizen Sleeper

تهیه‌کننده: Fellow Traveller / سازنده: Jump Over the Age
سال انتشار: ۲۰۲۲
پلتفرم: PC, Nintendo Switch, Xbox One, Xbox Series X/S, PlayStation 4, PlayStation 5

تصویری از بازی Citizen Sleeper

در سال ۲۰۲۲ اثری بی سر و صدا منتشر شد که در گستره وسیع فضا و در میان بقایای رو به زوال تمدن بین ستاره‌ای، به موضوعات بقا، هویت و اخلاق را پرداخت. بازی Citizen Sleeper شما را در نقش یک اسلیپر قرار می‌دهد، یک انسان دیجیتالی شده که در بدنی مصنوعی به دام افتاده و از شرکت ظالمی که مالک آن‌هاست فرار کرده است. وقتی در‌ایستگاه فضایی Erlin’s Eye از خواب بیدار می‌شوید، وارد دنیایی می‌شوید که در آن بقا یک مبارزه روزمره است. هر چرخه یا روز بازی، مجموعه‌ای از اقدامات را ارائه می‌دهد: برای جناح‌های مختلف کار کنید، در کار‌های خطرناک شرکت کنید، یا به سادگی استراحت کنید و به سلامت خود توجه کنید. این انتخاب‌ها روابط شما را با ساکنان ایستگاه شکل می‌دهد و شما را به سمت یکی از روایت‌های چندلایه بازی سوق می‌دهد.

گیم‌پلی شامل سیستم مبتنی بر تاس می‌شود.. شما تاس می‌اندازید و اعداد حاصل نشان‌دهنده اقداماتی است که می‌توانید انجام دهید. امتیازات بالا می‌توانند مواردی مانند تامین غذا، یافتن کار یا کمک به ساکنان‌ ایستگاه را تضمین کنند، در حالی که امتیاز پایین ممکن است منجر به عواقب ناخواسته شود. مدیریت منابع در بازی بسیار مهم است. بازیکنان باید سطح انرژی خود را کنترل، بدن مصنوعی رو به زوال خود را حفظ و ارزی حیاتی به نام کریو را ذخیره کنند. این موضوع با انتخاب‌های روایی بازی چالش‌برانگیزتر می‌شود. سیتیزن اسلیپر از نصر بصری نیز شگفت‌انگیز است و به خصوص در طراحی شخصیت‌ها، جزئیات خوبی ارائه می‌دهد.

این بازی از زمان انتشار بحث‌هایی را در مورد آینده بازی‌های نقش‌آفرینی مبتنی بر روایت و پتانسیل بازی‌ها برای پرداختن به مسائل پیچیده اجتماعی و فلسفی به راه انداخته است و با توجه به بحث‌های حال حاضر دنیا مرتبط با هوش مصنوعی، تجربه‌ آن ضروری‌تر از قبل است.

۱۲. Vampire Survivors

تهیه‌کننده: Luca Galante / سازنده: Luca Galante
سال انتشار: ۲۰۲۲
پلتفرم: PC, Xbox One, Xbox Series X/S, Nintendo Switch, Android, iOS, PlayStation 4, PlayStation 5

تصویری از بازی Vampire Survivors

بازی Vampire Survivors عناصری از آثار تیراندازی آرکید کلاسیک را با مکانیک‌های مدرن ژانر روگ‌لایک ادغام می‌کند. بازیکنان در این بازی در میان انبوهی از دشمنان در مراحل تولید شده به صورت رویه‌ای حرکت می‌کنند و هدف این است که تا جایی که ممکن است، با جمع‌آوری پاورآپ‌ها و تکامل شخصیت خود زنده بمانند. گیم‌پلی به شدت ساده اما سرگرم‌کننده است. بازیکنان با استفاده از حرکات اولیه یک شخصیت را کنترل می‌کنند، در حالی که شخصیت به طور خودکار حمله می‌کند. این سیستم حمله خودکار بازیکنان را آزاد می‌کند تا روی فرار از امواج متراکم دشمنان و پیدا کردن بهترین موقعیت برای به حداکثر رساندن کارایی خود تمرکز کنند.

هر بار بازی با یک شخصیت اصلی و حداقل توانایی‌ها شروع می‌شود، اما وقتی بازیکنان دشمنان را شکست می‌دهند، امتیازاتی را جمع‌آوری می‌کنند که به آن‌ها اجازه می‌دهد تا لول خود را بالا ببرند و از بین مجموعه‌ای تصادفی از ارتقا‌ها انتخاب کنند. این ارتقا‌ها می‌توانند توانایی‌های موجود را بهبود دهند، حملات جدید اضافه کنند یا پاداش‌هایی پسیو را ارائه دهند. انتخاب این موارد می‌تواند به شدت بر سبک بازی و موفقیت بازیکن تاثیر بگذارد و تجربه مجدد را هر بار تشویق می‌کند. سطح دشواری بازی به سرعت افزایش می‌یابد و امواج دشمنان به مرور متراکم می‌شوند. باس‌هایی با الگو‌های حمله منحصربه‌فرد نیز به صورت دوره‌ای ظاهر می‌شوند و واکنش‌های سریع و استراتژی‌های بازیکنان را آزمایش می‌کنند. البته علیرغم سختی، بازی تضمین می‌کند که هر شکست به جای یک چیز ناامیدکننده، یک نوع یادگیری و کسب تجربه باشد.

با اینکه نسخه‌ اولیه بازی در سطح خوبی از نظر محتوا قرار دارد اما استودیوی سازنده از زمان عرضه تعهدی قوی به آن نشان داده است و مرتبا به‌روزرسانی‌هایی را منتشر می‌کند که شخصیت‌ها، توانایی‌ها و مراحل جدید را به بازی اضافه می‌کنند. این پشتیبانی مداوم به حفظ محبوبیت بازی کمک کرده و طرفداران را درگیر نگه می‌دارد.

۱۱. What Remains of Edith Finch

تهیه‌کننده: Annapurna Interactive / سازنده: Giant Sparrow
سال انتشار: ۲۰۱۷
پلتفرم: PlayStation 4, PC, Xbox One, Nintendo Switch, iOS, PlayStation 5, Xbox Series X/S

تصویری از What Remains of Edith Finch

شاهکار استودیوی Giant Sparrow در سال ۲۰۱۷، داستان غم‌انگیز خانواده فینچ را از نگاه ادیث، آخرین عضو بازمانده، روایت می‌کند. ادیث در حال کاوش در خانه دوران کودکی‌اش، به اسرار و یادگاری‌هایی برخورد می‌کند که هرکدام آخرین روز زندگی یکی از بستگان فوت شده او را به تصویر می‌کشد. داستان‌ها از عجیب و غریب و سورئال گرفته تا دلخراش و تاریک را در بر می‌گیرند و هر کدام بر نفرین عجیبی که خانواده فینچ را آزار می‌دهد، نور می‌افکند. ساختار روایت غیر خطی است و به بازیکنان اجازه می‌دهد تا تاریخچه خانواده را به گونه‌ای منحصربه‌فرد کشف کنند.

گیم‌پلی در درجه اول روی کاوش و تعامل متمرکز است. بازیکنان خانه فنچ با جزئیات پیچیده را بررسی، بخش‌های مخفی را کشف و اشیایی را پیدا می‌کنند که باعث ایجاد خاطرات و داستان‌های مختلف می‌شوند. همچنین داستان هر یک از اعضای خانواده، مکانیک جدیدی از گیم‌پلی را معرفی می‌کند که تجربه را تازه و جذاب نگه می‌دارد. این مکانیک‌های متنوع نه تنها در خدمت روایت هستند، بلکه بازیکنان را در احساسات و تجربیات شخصیت‌ها غرق می‌کنند. طراحی بصری بازی به معنای واقعی کلمه شگفت‌انگیز است. خانه فینچ یک شگفتی از داستان‌گویی محیطی است و هر اتاق و‌ اشیاء به دقت برای روایت داستان ساخته شده است.

موسیقی نیز در What Remains of Edith Finch نقش مهمی در تنظیم لحن و فضای بازی دارد و با هر داستان هماهنگی کاملی دارد. در حالی که تجربه کوتاه بازی به شدت مملو از محتوا است، با این حال برخی از داستان‌ها نیازمند زمان بیشتری هستند. هرچند این موضوع کاملا ترجیحی است و اگر به آثار داستان محور علاقه دارید، این بازی از نون شب واجب‌تر است!

۱۰. Inside

تهیه‌کننده: Playdead / سازنده: Playdead
سال انتشار: ۲۰۱۶
پلتفرم: Xbox One, PlayStation 4, iOS, Nintendo Switch, PC

تصویری از اینساید

رویاپردازان دانمارکی سازنده لیمبو، پس از سال‌ها در ۲۰۱۶ بازگشتند و این بار چراغی از هنر را در صنعت بازی روشن کردند که بسیار نورانی‌تر از چراغ قبلی‌شان بود. در اینساید بازیکنان پسری ناشناس را کنترل می‌کنند که خود را در حال عبور از یک جهان مملو از خطر و رمز و راز می‌بیند. بازی با بیرون آمدن پسر از جنگل شروع می‌شود. این دنیایی است که در آن سکوت حرف‌های زیادی می‌زند و هر قدمی آن مملو از خطر است. روایت بدون یک خط دیالوگ پیش می‌رود و در عوض بر داستان‌گویی محیطی تکیه می‌کند. سفر پسر، او را از طریق یک سری مکان‌های عجیب و غریب و نگران‌کننده، از یک مزرعه روستایی تا یک مرکز تحقیقاتی با فناوری پیشرفته، می‌برد.

در طول مسیر، بازیکنان با پازل‌هایی روبرو می‌شوند که حل آن‌ها به مهارت و نبوغ نیاز دارد. این پازل‌ها در محیط ادغام می‌شوند و باعث می‌شوند که به جای چالش‌هایی دلخواه، مانند موانع طبیعی احساس شوند. طراحی هنری بازی فوق‌العاده است و با اینکه تنها چندین رنگ به خصوص در بازی وجود دارد، اما دنیای بازی به خوبی به تصویر کشیده شده است و با داستان بازی هماهنگ است. مورد دیگری که به شدت قابل توجه است، انیمیشن‌ها هستند که روان بوده و به دقت طراحی شده‌اند. طراحی صدا به همان اندازه چشمگیر است. فقدان دیالوگ و مسیر روایی آشکار نیز بازیکنان را وادار می‌کند تا به این جزئیات شنیداری و بصری توجه زیادی داشته باشند.

نقطه اوج و پایان بازی به ویژه قابل تامل است و باعث بحث و تحلیل گسترده در جامعه بازی شده است. می‌توان گفت که اینساید به گونه‌ای به پایان می‌رسد که مبهم است و تاثیری ماندگار بر کسانی که آن را تجربه می‌کنند، می‌گذارد. این بازی همچنین ثابت کرد که موفقیت پلی‌دد در ساخت لیمبو اتفاقی نبوده است.

۹. Stardew Valley

تهیه‌کننده: ConcernedApe / سازنده: ConcernedApe
سال انتشار: ۲۰۱۶
پلتفرم: PC

تصویری از بازی stardew valley

بازی Stardew Valley، ‌زاده فکر اریک بارون، چیزی بیش از یک شبیه‌ساز کشاورزی است. داستان بازی ساده است. شما با به ارث بردن مزرعه بزرگ پدربزرگتان، تصمیم می‌گیرید که آن را بازسازی کنید. همانطور که مزرعه را بازسازی می‌کنید، با مردم شهر که هر کدام شخصیت‌ها و داستان‌های خاص خود را دارند تعامل خواهید داشت. بازی شامل مجموعه‌ای وظایف رضایت‌بخش است. روز‌ها به کاشت، مراقبت از محصولات، پرورش حیوانات و کاوش در معادن می‌گذرد و هر فصل محصولات و چالش‌های جدیدی را به ارمغان می‌آورد و گیم‌پلی بازی را تازه نگه می‌دارد.

با این حال Stardew Valley فقط در مورد کشاورزی نیست. شهر درون بازی، جهانی شلوغ با بیش از ۳۰ شخصیت منحصربه‌فرد برای دوستی است. از مغازه‌داری بدخلق گرفته تا هنرمندی پرانرژی، هر ساکن داستان خود را برای گفتن دارد. با ایجاد روابط، ماموریت‌های جدید را باز می‌کنید، در جشنواره‌های فصلی شرکت می‌کنید و شاید حتی عشق پیدا کنید! سبک هنری پیکسلی بازی ساده است، اما جذابیت دارد. رنگ‌های پر جنب و جوش و محیط‌های پرجزئیات، دنیایی را ایجاد کرده که غرق شدن در آن لذت‌بخش است. موسیقی نیز که به طور کامل توسط بارون ساخته شده است، ترکیبی آرام‌بخش از ملودی‌های پاپ و ریتم‌های شاداب است که طبیعت آرام بازی را کاملا نشان می‌دهد. بنابراین، اگر به دنبال استراحت از کارهای روزمره هستید، یکی از بهترین گزینه‌ها همین بازی است.

۸. Undertale

تهیه‌کننده: Toby Fox / سازنده:Toby Fox
سال انتشار: ۲۰۱۵
پلتفرم: PC, PlayStation 4, PlayStation Vita, Nintendo Switch, Xbox One

تصویری از بازی آندرتیل

آندرتیل یک بازی نقش آفرینی جذاب و نوآورانه است که از زمان انتشار خود در سال ۲۰۱۵، دنیای بازی را تحت تاثیر قرار داده است. در نگاه اول، این بازی ممکن است شبیه یک بازی نقش‌آفرینی معمولی به نظر برسد، اما به سرعت بازی‌های سنتی این سبک را با نوآوری‌های خود به حاشیه می‌برد. این بازی داستان یک کودک را دنبال می‌کند که در زیر زمین به دام افتاده است؛ قلمرویی که در آن هیولا‌ها پرسه می‌زنند. بازیکنان در زیرزمین حرکت می‌کنند، با هیولا‌ها تعامل می‌کنند و انتخاب‌هایی می‌کنند که بر نتیجه بازی تاثیر می‌گذارد.

یکی از برجسته‌ترین جنبه‌های بازی تاکید آن بر انتخاب بازیکن و اخلاق است. برخلاف بسیاری از بازی‌های نقش‌آفرینی، آندرتیل به بازیکنان اجازه می‌دهد تا بدون کشتن یک دشمن، بازی را به پایان برسانند. این رویکرد صلح‌طلبانه بازیکنان را به چالش می‌کشد تا راه‌های جایگزین را برای هدایت درگیری‌ها بیابند که منجر به پایان‌های متعدد می‌شود. شخصیت‌های آندرتیل یکی دیگر از ویژگی‌های برجسته است. هر شخصیت با باورها و انگیزه‌های متمایز ساخته شده است. دیالوگ‌های خاص و تعاملات دوست‌داشتنی بازی باعث می‌شود که شخصیت‌ها با وجود ماهیت خارق‌العاده‌شان، به‌ طور قابل‌ توجهی انسانی به نظر برسند. بازی مملو از پیچش‌های غیرمنتظره، راز‌های پنهان و عناصر خاصی است که دائما انتظارات و پاداش‌های بازیکنان را به چالش می‌کشد و از آن‌ها دعوت می‌کند تا در سطح عمیق‌تری با بازی درگیر شوند.

۷. Journey

تهیه‌کننده: Sony Computer Entertainment / سازنده: Thatgamecompany
سال انتشار: ۲۰۱۲
پلتفرم: PlayStation 4, PlayStation 3, iOS, PC

تصویری از بازی Journey

در دنیای بازی‌های ویدیویی، آثاری وجود دارند که از تجربیات سنتی فراتر ‌می‌روند و چیزی واقعا منحصربه‌فرد را ارائه می‌دهند. Journey که توسط thatgamecompany ساخته شده است، یکی از این بازی‌ها است که قلب و ذهن بازیکنان را به تسخیر خود در آورده است. این بازی که در یک بیابان وسیع و مرموز می‌گذرد، یک بازی بصری خیره‌کننده است که بازیکنان را با چهره‌ای ناشناس در یک بیابان وسیع و به ظاهر بی‌پایان آشنا می‌کند. بدون هیچ دستورالعمل یا دیالوگ صریحی، بازیکن یک اودیسه بی‌کلام را آغاز می‌کند که تنها توسط قله کوه مرموزی قابل مشاهده در دوردست هدایت می‌شود. رویکرد بازی به داستان‌گویی به بازیکنان این امکان را می‌دهد تا روایت را به روش منحصربه‌فرد خود تفسیر کنند و یک ارتباط عمیق شخصی با تجربه ایجاد کنند.

یکی از بارزترین ویژگی‌های «سفر»، کارگردانی هنری و موسیقی استثنایی آن است. جلوه‌های بصری بازی با مناظر وسیع بیابانی، شن‌های متحرک، و خرابه‌های باستانی که حس شگفتی و کشف را ایجاد می‌کنند، نفس‌گیر هستند. استفاده از رنگ، نور و سایه استادانه است و در حین پیشروی بازیکن در بازی طیف وسیعی از احساسات را برمی انگیزد. همراه با جلوه‌های بصری خیره‌کننده، یک موسیقی خاطره‌انگیز ساخته شده توسط آستین وینتوری است که سفر احساسی و جوی بازی را کاملاً تکمیل می‌کند.

گیم‌پلی بازی بسیار ساده و در عین حال جذاب است. بازیکن می‌تواند قدم زده یا در هوا سر بخورد و اوج بگیرد. این بازی همچنین دارای گیم‌پلی آنلاین است و به بازیکنان این امکان را می‌دهد تا با مسافران ناشناس دیگری که به سمت کوه ‌می‌روند، روبرو شوند و با آن‌ها همکاری کنند. هرچند فراتر از دستاورد‌های فنی و هنری، Journey به خاطر داستان خاصش مورد تحسین قرار گرفته است.

۶. Hollow Knight

تهیه‌کننده: Team Cherry / سازنده: Team Cherry
سال انتشار: ۲۰۱۷
پلتفرم: PC, Nintendo Switch, PlayStation 4, Xbox One

تصویری از بازی Hollow Knight

بازی Hollow Knight شاهکاری از اتمسفر، گیم‌پلی چالش برانگیز و کارگردانی هنری خارق‌العاده است. در این بازی ما به پادشاهی ویران شده Hallownest ورود می‌کنیم. این پادشاهی یک تمدن زیرزمینی وسیع است که طاعون مرموزی آن را فرا گرفته است. در قالب یک شوالیه تنها، ما اعماق این پادشاهی را کاوش می‌کنیم و با بقایای تمدن زمانی بزرگ و موجودات هیولایی که از آن تولید شده، روبرو می‌شویم. داستان Hollow Knight مطابق انتظار و مانند تقریبا همه آثار بزرگ این لیست، از طریق جزئیات محیطی و مواجهه با حشرات بزرگ و کوچک آشکار می‌شود.

گیم‌پلی Hollow Knight به عنوان مهم‌ترین بخش بازی، حول مبارزات جذاب و کاوش‌های ارزشمند ساخته شده است. شوالیه یک سلاح سوزن مانند را به عنوان سلاح اصلی خود به کار می‌گیرد و مبارزه ترکیبی از فرار از حملات دشمن و انجام حملات متقابل قدرتمند است. البته بازیکن تنها به سلاح خود محدود نیست و توانایی‌های جدیدی را با استفاده از جادو بدست می‌آورد. گرافیک بازی در یک کلام شگفت‌انگیز است. دنیا با جزئیات پیچیده جان می‌گیرد و انیمیشن‌ها روان هستند و حتی به جزئی‌ترین دشمنان نیز جان می‌دهند. موسیقی نیز خوب کار شده و حس تنهایی غم‌انگیزی را ایجاد می‌کند که بر تراژدی دنیای بازی تأکید می‌کند. این بازی گواهی بر قدرت صنعت آثار مستقل است و نشان می‌دهد که یک تیم کوچک می‌تواند دنیایی به اندازه آثار AAA ایجاد کند.

۵. Disco Elysium

تهیه‌کننده: ZA/UM / سازنده: ZA/UM
سال انتشار: ۲۰۱۹
پلتفرم: PC, PlayStation 4, PlayStation 5, Nintendo Switch, Xbox One, Xbox Series X/S

تصویری از بازی Disco Elysium

بازی Disco Elysium زمانی که در سال ۲۰۱۹ ارائه شد، تجربه‌ای را ارائه داد که تاکنون نظیر آن دیده نشده بود و این کار را به بهترین شکل ممکن انجام داد. بازی بازیکنان را در نقش یک کارآگاه قرار می‌دهد که در یک اتاق به هم ریخته از خواب بیدار می‌شود و هیچ خاطره‌ای از هویت یا گذشته خود ندارد. داستان در شهر خیالی Revachol اتفاق می‌افتد و داستان کارآگاه گفته شده را دنبال می‌کند که در تلاش برای حل یک قتل وحشتناک است. داستان به بررسی مسائل فلسفی و اجتماعی زیادی می‌پردازد و شامل لحنی اغلب طنز و پر از شخصیت‌های به یاد ماندنی و خطوط داستانی پیچیده است.

در مورد گیم‌پلی، بهتر است که مبارزه، تیراندازی و عناصر این چنینی را فراموش کنید زیرا بازی کاملا روی گفتگو و تصمیم‌گیری‌های مختلف متمرکز است. این بازی دارای یک سیستم مهارت منحصربه‌فرد است که در آن توانایی‌های قهرمان داستان، از استدلال منطقی گرفته تا هوش هیجانی، بر تعاملات و نتایج تاثیر می‌گذارد. بازیکنان در گفتگو‌هایی شرکت می‌کنند که نیاز به بررسی دقیق دارد، زیرا انتخاب‌ها به طور قابل توجهی بر مسیر داستان تاثیر می‌گذارد. پیشرفت غیرخطی بازی امکان تکرارهای متعدد بازی را فراهم می‌کند که هر کدام تجربه متفاوتی را بر اساس تصمیمات بازیکن ارائه می‌دهند. این تاکید بر انتخاب بازیکن و عمق روایت، بازی را به اثری خارق‌العاده تبدیل کرده است.

از نظر ظاهری، بازی مانند یک نقاشی است. طراحی کاراکتر‌ها متمایز و گویا هستند و محیط‌ها نه تنها به عنوان یک پس‌زمینه برای داستان، بلکه به عنوان یک ابزار داستان‌گویی عمل می‌کنند و حال و هوا و لحن روایت را به طور موثر منتقل می‌کند. موسیقی «Disco Elysium» که توسط گروه بریتانیایی Sea Power ساخته شده است، نقش مهمی در ایجاد فضای بازی دارد و نه تنها مکمل عناصر بصری و روایی است، بلکه به عنوان یک دستاورد هنری قابل توجه است.

۴. Hades

تهیه‌کننده: Supergiant Games / سازنده:Supergiant Games
سال انتشار: ۲۰۲۰
پلتفرم: Nintendo Switch, PC, PlayStation 4, PlayStation 5, Xbox One, Xbox Series X/S, iOS

تصویری از Hades

در حوزه بازی‌های ویدیویی مستقل، برخی از آثار هستند که با آمدنشان روند جدیدی را در صنعت بازی ایجاد می‌کنند. به عنوان یکی از این آثار، بازی هیدس که توسط Supergiant Games ساخته شده است، همان استودیوی موفقی که آثاری نظیر Bastion و Transistor را ساخته، داستان‌سرایی استثنایی، گیم‌پلی اعتیادآور، جلوه‌های بصری خیره‌کننده و یک موسیقی عالی را ادغام می‌کند تا یک تجربه فراموش‌نشدنی را خلق کند. داستان این بازی ریشه در اساطیر یونان دارد. بازیکنان نقش زاگرئوس، پسر سرکش هیدس، خدای عالم اموات را بر عهده می‌گیرند. زاگرئوس که مصمم است از قلمرو پدرش فرار کند و به کوه المپوس برسد، سفری خطرناک را در دنیای زیرین همیشه در حال تغییر آغاز می‌کند. داستان بازی سرشار از درگیری‌های خانوادگی است که همه از طریق نویسندگی عالی و صداگذاری عالی‌تر ارائه شده است.

ساختار روایت اپیزودیک است و با هر تلاش برای فرار، روابط پیچیده بین خدایان، الهه‌ها و دیگر موجودات اساطیری آشکار می‌شود. گیم‌پلی بازی در سبک روگ‌لایک است، ژانری که به دلیل سختی بالا و مراحل رویه‌ای‌اش شناخته شده است. در هر تلاش برای فرار، زاگرئوس نبرد در چندین لایه از جهان اموات را تجربه می‌کند که هر کدام مملو از دشمنان و چالش‌های مختلف است. سیستم مبارزه بازی هم عمیق و هم دسترس‌پذیر است و طیف وسیعی از سلاح‌ها و توانایی‌ها را ارائه می‌دهد که سبک‌های مختلف بازی را پوشش می‌دهد. بازیکنان می‌توانند از میان شش سلاح اصلی که هر کدام دارای جنبه‌های منحصربه‌فرد و ارتقاهای خاص خود هستند، انتخاب کنند. موهبت‌های خدایان المپوس، توانایی‌ها و مزایای موقت بیشتری را فراهم می‌کنند. خوشبختانه هر مرگ فرصتی برای پیشرفت است، با بازگشت زاگرئوس به خانه هیدس، او می‌تواند با شخصیت‌های مختلف ارتباط برقرار کند، توانایی‌ها را ارتقا دهد و برای تلاش بعدی آماده شود. این موضوع بازی را هم چالش‌برانگیز و هم ارزشمند می‌سازد.

بازی‌های استودیوی Supergiant Games در جلوه‌‌‌های بصری معمولا عالی هستند و هیدس نیز از این قاعده مستثنی نیست. هر لایه از جهان اموات، از اعماق آتشین تارتاروس تا مزارع سرسبز الیزیوم، با زیبایی‌شناسی منحصربه‌فردی طراحی شده است. طراحی شخصیت‌ها به همان اندازه چشمگیر هستند و اساطیر یونان را به خوبی به تصویر می‌کشند. همچنین موسیقی که ترکیبی از عناصر راک، فولک و موسیقی ارکسترال است، در انتقال موثرتر داستان، عالی عمل کرده است. تاثیر هیدس بر صنعت بازی غیرقابل انکار است. این بازی در زمانی عرضه شد که آثار روگ‌لایک به اندازه امروز محبوب نبودند و باعث شد که این سبک به مرور مخاطبان بیشتری را جذب کند.

۳. Celeste

تهیه‌کننده: Maddy Makes Games / سازنده: Maddy Makes Games
سال انتشار: ۲۰۱۸
پلتفرم: PC, Nintendo Switch, PlayStation 4, Xbox One

تصویری از بازی Celeste

در نگاه اول، بازی سلست ممکن است یک پلتفرمر ساده به نظر برسد، اما در زیر سطح پیکسلی آن، روایتی عمیق نهفته است. بازی سفر مدلین را دنبال می‌کند، زنی جوان که مصمم به صعود از کوه سلست است. تلاش او فقط یک چالش فیزیکی نیست، بلکه یک مبارزه با شیاطین درونی او است. با پیشرفت بازیکنان، با شخصیت‌های مختلفی از جمله پیرزنی مرموز، تئوی مهربان و انعکاس تاریک خود مدلین که به عنوان Part of Me شناخته می‌شود، مواجه می‌شوند. این تعاملات، سلست را به تجربه‌ای داستان محور تبدیل می‌کند که کمتر اثری توان رقابت با آن را دارد.

سلست همچنین به خاطر گیم‌پلی چالش برانگیزش شناخته می‌شود. این بازی از مکانیک‌های پلتفرمر دقیقی استفاده می‌کند که بازیکنان را ملزم می‌کند تا مراحل پیچیده پر از خطرات مختلف را طی کنند. توانایی‌های اصلی مدلین شامل پریدن، بالا رفتن و دویدن است که برای غلبه بر موانع کوه باید در هر کدام مهارت داشت. بازی به چندین فصل تقسیم شده است که هر کدام مکانیک‌های جدید و خطرات محیطی مختلفی را معرفی می‌کنند و تجربه را تازه و جذاب نگه می‌دارند. هرچند در حالی که بازی بسیار دشوار است، دارای یک حالت کمکی است که به بازیکنان این امکان را می‌دهد تا سختی را به دلخواه خود تنظیم کنند. این ویژگی باعث می‌شود که بازی برای مخاطبان بیشتری دسترس‌پذیر باشد و اطمینان حاصل شود که همه بتوانند از داستان و غلبه بر چالش‌های آن لذت ببرند.

طراحی بصری بازی ادای احترام به دوران آثار ۱۶ بیتی است و توجه به جزئیات در محیط‌ها و انیمیشن‌های شخصیت‌ها، به شدت بالا است. تکمیل‌کننده جلوه‌های بصری بازی، موسیقی خاطره‌انگیز آن است که نقش تعیین‌کننده‌ای در تنظیم لحن و حال و هوای هر فصل دارد. موسیقی نه تنها ارتباط بازیکن را با بازی افزایش می‌دهد، بلکه به عنوان مجموعه‌ای به یاد ماندنی از آهنگ‌ها است که می‌توان حتی به طور مستقل از آن‌ها لذت برد. این بازی از زمان انتشارش برای طراحی آثار پلتفرمر جدید تاثیر زیادی گذشته است و میراث آن در سال‌های آینده بیشتر نمایان خواهد شد.

۲. Outer Wilds

تهیه‌کننده: Annapurna Interactive / سازنده: Mobius Digital
سال انتشار: ۲۰۱۹
پلتفرم: PC, Xbox One, PlayStation 4, PlayStation 5, Xbox Series X/S, Nintendo Switch

تصویری از بازی Outer Wilds

بازی Outer Wilds یک تجربه روایت محور است که بازیکنان را در نقش یک فضانورد از یک نژاد بیگانه کنجکاو به نام Hearthians می‌گذارد. بازی در Timber Hearth، سیاره اصلی Hearthian آغاز می‌شود، جایی که بازیکنان برای کشف اسرار یک نژاد باستانی به نام Nomai، سفری را در سراسر منظومه شمسی آغاز می‌کنند. داستان به شکلی غیرخطی پیش می‌رود و بازیکنان را تشویق می‌کند تا اجرام آسمانی مختلف را بر اساس ترجیح خود کشف کنند. هر کشفی منجر به پرسش‌های بیشتری می‌شود و روایتی پیچیده از افسانه و تاریخ را شکل می‌دهد. رمز و راز اصلی بازی حول یک حلقه زمانی می‌چرخد ​​که هر ۲۲ دقیقه یکبار به دلیل یک ابرنواختر فاجعه بار بازنشانی می‌شود. این مکانیک روایت را هدایت می‌کند.

بازی دارای یک منظومه شمسی جهان باز با انواع سیارات، قمر‌ها و‌ ایستگاه‌های فضایی برای کاوش است. هر جرم آسمانی محیط منحصربه‌فرد، نگرانش و اسرار خود را برای کشف دارد. مکانیک حلقه زمان یک جنبه اساسی از گیم‌پلی است. بازیکنان باید از هر چرخه ۲۲ دقیقه‌ای حداکثر استفاده را ببرند و درک کنند که چگونه عناصر مختلف در منظومه شمسی به هم مرتبط هستند. این دانش در تمام حلقه‌ها حفظ می‌شود و به انباشت تدریجی بینش‌ها و استراتژی‌ها برای حل پازل‌ها اجازه می‌دهد. بنابراین اکتشاف به شدت مورد تاکید است. سفینه و لباس فضایی بازیکن ابزاری ضروری هستند. این سفینه مجهز به یک سیگنال سنج است که برای تشخیص صدا‌ها از مکان‌های دور و یک مترجم برای رمزگشایی متون Nomai استفاده می‌شود. این لباس دارای یک جت پک و نوعی ابزار عکاسی از مناطق خطرناک یا دور است. به نوعی بازی به‌ جای مکانیک‌های سنتی، بر کنجکاوی و مهارت‌های مشاهده بازیکن تکیه می‌کند. از زمان انتشار، Outer Wilds اثر قابل توجهی بر جامعه بازی‌سازان و در کل صنعت به جا گذاشته است و رویکرد نوآورانه آن در داستان‌سرایی و کاوش نیز جوایز متعددی را برای آن به ارمغان آورده است.

۱. Return of the Obra Dinn

تهیه‌کننده: Lucas Pope / سازنده: ۳۹۰۹LLC
سال انتشار: ۲۰۱۸
پلتفرم: PC, Nintendo Switch, PlayStation 4, Xbox One

تصویری از بازی Return of the Obra Dinn

به عنوان بهترین بازی مستقل برتر تاریخ، Return of the Obra Dinn، یک بازی شاهکار از لوکاس پوپ است که به دلیل سبک هنری منحصربه‌فرد، روایت فوق‌العاده و مکانیک‌های گیم‌پلی خلاقانه‌اش، اثری پیشگام در ژانر ماجراجویی و پازل شناخته شده است. داستان بازی در سال ۱۸۰۷ اتفاق می‌افتد و بازیکن نقش یک بازرس بیمه را برای شرکت هند شرقی بر عهده می‌گیرد. کشتی داستان تحت عنوان اوبرا دین که به مدت پنج سال مفقود شده بود، ناگهان بدون هیچ خدمه‌ای به بندر بازمی‌گردد. ماموریت بازپرس با یک ساعت جیبی مرموز به نام Memento Mortem، کشف سرنوشت تمام ۶۰ خدمه و مسافر است.

داستان بازی از طریق فلش بک‌هایی که توسط ساعت جیبی ایجاد می‌شود، روایت شده و به بازیکن اجازه می‌دهد لحظه دقیق مرگ یک شخصیت را ببیند. هر صحنه تکه‌ای از یک پازل کلی است و بازیکنان باید سرنخ‌هایی را کنار هم بگذارند تا مشخص کنند که هر فرد چگونه به پایان خود رسیده و چه کسی بوده است. داستان بازی پیچیده است و نیاز به مشاهده و استنباط دقیق دارد. این بازی همچنین یک مجله مفصل ارائه می‌دهد که با هر سرنخ کشف شده به‌روز می‌شود و به بازیکنان کمک می‌کند تا یافته‌های خود را ثبت کنند. یکی از بهترین ویژگی‌های Return of the Obra Dinn سبک گرافیکی آن است که از یکی دو رنگ تشکیل شده و یادآور بازی‌های رایانه‌ای اولیه سیستم عامل مکینتاش است.

در پایان، Return of the Obra Dinn شاهکاری است که اثری به یاد ماندنی بر صنعت بازی بر جای گذاشته است. روایت جذاب، گیم‌پلی نوآورانه، گرافیک خیره‌کننده و موسیقی خاطره‌انگیز آن برای ایجاد یک تجربه فراموش نشدنی به خوبی ترکیب شده‌اند و موفقیتی را رقم زده‌اند که ثابت می‌کند که با خلاقیت، توسعه‌دهندگان می‌توانند مرز‌های بازی‌ها را تغییر دهند.

صفحه‌ی اصلی بازی دیجی‌کالا مگ | اخبار بازی، تریلرهای بازی، گیم‌پلی، بررسی بازی، راهنمای خرید کنسول بازی

 

برچسب‌ها :
دیدگاه شما

پرسش امنیتی *-- بارگیری کد امنیتی --

۳ دیدگاه
  1. K.N

    بازی های studio amanita design هم می تونستن توی لیست باشن

  2. mehdidante

    بهترین بازی مستقل دنیا قطعا Machinarium هستش که تو لیست نیست ؟؟!!. بعد از اون هم samorost و Stardew vally. بازی Braid در رده ۳۰ و Limbo رده ۷۷؟ لیست به ترتیبه یا ترتیب خاصی نداره؟ اگه به ترتیبه که اصلا ترتیبش رو قبول ندارم.

    1. مصطفی

      با چه منطقی ماشیناریوم قطعا بهترین بازی مستقل دنیاست؟؟؟ چه تاثیری روی چه چیزی گذاشته؟؟ یه بازی ماجراجویی بود اون هم توی دوره ای که عصر بازی های ماجراجویی تموم شده بود. همین
      چند تا معما خوب داشت در بهترین حالت
      بالای فهرست بازیهایی اومده که دو نفره ساختن و شونصد تا جایزه بزرگ و کوچیک گرفتن و سه هزار جا بازی سال شدن
      افتخارات ماشیناریوم به – یه بازی ادونچر خوب بود موقعی که ادونچر نمیساختن – خلاصه میشه