۱۰ پل برتر تاریخ بازیهای ویدیویی
در دنیای بازیهای ویدیویی، پلها نه تنها برای عبور از رودخانهها و دریاها ضروری هستند، بلکه اغلب به عنوان نمادها و مکانهای بهیادماندنی ظاهر میشوند. در بسیاری از بازیهای منتشر شده در طول تاریخ میتوان پلهایی را مشاهده کرد با این حال در اینجا لیستی از جذابترین پلهای بازیهای ویدیویی آورده شده که اغلب با لحظات نمادینی که روی آنها یا اطرافشان رخ داده، همراه هستند.
۱۰. پل Hammerhead
بازی Splatoon
یکی از مراحل جذاب بازی اسپلتون، پل Hammerhead است که این جذابیت از طراحی عمودی آن ناشی میشود. مراحل عمودی دیگری مثل Moray Towers هم وجود دارند، اما به دلیل تعداد زیادی نقاط تنگ، کمی خستهکننده میشوند. پل Hammerhead سه سطح عمودی مختلف دارد که میتوان روی آنها حرکت کرد و این طراحی، نقشهای عالی برای اسنایپرها و کسانی که از رولر برای رنگآمیزی استفاده میکنند، ایجاد کرده است. متأسفانه این مرحله در بازی نسخه دوم سری حضور ندارد و جذابیت آن برای همیشه از دست رفته است.
۹. پل فرماندهی (The Bridge)
بازی Star Trek: Bridge Crew
پل فرماندهی سفینهی USS Enterprise به لطف سریالهای تلویزیونی استار ترک (Star Trek) یک مکان نمادین است. اما شما میتوانید با بازی واقعیت مجازی Star Trek: Bridge Crew این پل را از نزدیک تجربه کنید. طراحی این مکان یک شاهکار حیرتانگیز است.
۸. پل آرک
بازی Shadow of the Colossus
پل آرک در بازی Shadow of the Colossus به نظر میرسد که کیلومترها امتداد دارد. در انتهای آن یک غار کوچک قرار دارد که برای تکمیل یکی از تروفیهای بازی به آن نیاز دارید. نکته جالب این پل این است که عبور از آن حدود هفت دقیقه واقعی زمان میبرد و این فرصت را به شما میدهد که از مناظر زیبا و طبیعت بکر اطراف آن لذت ببرید.
۷. پل الدین
سری The Legend of Zelda
پل الدین برای اولین بار در بازی Twilight Princess ظاهر شد، اما یک حضور کوتاه نیز در بازی Breath of the Wild داشت. این پل همچنین به عنوان یکی از مراحل مینیمالیستی بازی Super Smash Bros شناخته میشود. اما چیزی که بسیاری از آن به یاد دارند، نبرد حماسی لینک با شاه بابلین در حالی است که این پل در حال فروپاشی است. این نبرد نشاندهنده مبارزات اسبسواری جدید در بازی Twilight Princess بود.
۶. پل
بازی The Bridge
این فقط یک بازی معمایی مستقل ساده و جذاب با عنوان «پل» است که ارزش یادآوری دارد. بازی با خوابیدن شخصیت اصلی بی نام آن زیر درخت سیب آغاز می شود. پس از اینکه سیبی به سر او اصابت کرد و او را از خواب بیدار کرد، با سه در به خانهاش هدایت میشود که درها و مراحل بیشتری پشت آن ها قرار دارد. داستان از طریق محیط با پیشرفت بازی توضیح داده میشود. هدف شما از هر مرحله این است که شخصیت اصلی را به درب خروجی برساند.
۵. پل آسمان
بازی The Last of Us Part II
با وجود تمام انتقاداتی که برخی ممکن است به بازی لست آو آس 2 داشته باشند، نمیتوان انکار کرد که پل آسمان یکی از خفنترین مکانهایی بود که در طول بازی مشاهده میکنید. این پل اساساً نیم مایل از تختهها، سیمها و تیرهای فلزی است که به هم متصل شدهاند و شما را در ارتفاع ۱۰۰ طبقهای به صورت کاملاً مخفیانه به آن سوی شهر میبرد، مگر این که سقوط کنید و بمیرید. این پل به هتلی منتهی میشود که باید سه ساعت به آرامی از آن پایین بیایید که یکی از بخشهای نه چندان عالی بازی بود.
۴. پل ناگت
بازی Pokémon Red, Blue, and Yellow
برای بسیاری که سفرشان به سوی تبدیل شدن به استاد پوکمون را در دوران کودکی با نسل اول بازیها آغاز کردهاند، پل ناگت لحظهای تعیینکننده است. پنج مربی در پشت سر هم قرار داشتند و جایزه شما یک ناگت طلایی در انتها بود. اما چیزی که این پل را خاصتر کرد، این بود که آخرین مربی، عضو تیم راکت (Team Rocket) بود که تلاش میکرد شما را به عنوان یکی از اعضای تیم خود استخدام کند.
۳. یورمونگاند
بازی God of War
ظهور مار جهانی برای بسیاری نمادینترین بخش بازی گاد آو وار بود، چون وقتی با این مار عظیمالجثه صحبت میکنید، تازه عظمت بازی برایتان جا میافتاد. صدای مار جهان با ترکیبی از آوای حیوانات وحشی و تغییرات فرکانسی ساخته شده بود که وزن یک سیاره کامل را در خود داشت. در واقع یورمونگاند یک پل فیزیکی به معنای واقعی کلمه محسوب نمیشود اما از سوی دیگر، مانند پلی ارتباطی است میان لحظات زمینی بازی و گستره حماسی و اسطورهای آن.
۲. بزرگراه رادیکال
بازی Sonic Adventure 2: Battle
این پل یکی از بهیادماندنیترین صحنههای دوران کودکی طرفداران سونیک بود، چون اولین چیزی بود که وقتی Sonic Adventure 2: Battle را روی گیمکیوب اجرا میکردید، میدیدید. برای بسیاری از افرادی که کنسول نینتندو داشتند، این بازی اولین تجربه سهبعدیشان از سونیک بود.
۱. سم پورتر بریجز (Sam Porter Bridges)
بازی Death Stranding
سم پورتر بریجز شخصیت اصلی بازی دث استرندینگ است که نام او هم بازی با کلمات است و هم در داستان بازی معنای عمیقی دارد. در واقع نام او نقش او را در داستان بازتاب میدهد. «پورتر» به شغل او به عنوان یک باربر اشاره دارد و «بریجز» سازمانی است که برای آن کار میکند. این نام همچنین استعارهای از ارتباط دادن مردم و بازسازی جهانی ازهمگسیخته است. این بازی به شدت بر موضوعات ارتباط و «پل زدن» بین جوامع منزوی در یک دنیای آخرالزمانی تمرکز دارد.
منبع: Game Luster