۱۰ بازی اکشن-سکوبازی برتر پلی‌استیشن ۱ که فقط به زبان ژاپنی قابل‌بازی‌اند

زمان مورد نیاز برای مطالعه: ۱۸ دقیقه
10 بازی اکشن-سکوبازی برتر پلی‌استیشن 1 که فقط به زبان ژاپنی قابل‌بازی‌اند

نگارنده‌ی این مطلب هدفی مشخص در ذهن داشته است: جمع‌آوری فهرست بازی‌های پلی‌استیشن ۱ که فقط در ژاپن منتشر شدند، ولی سزاوار این بودند که برای کشورهای دیگر محلی‌سازی شوند؛ حین جمع‌آوری نام بازی‌ها، طولی نکشید که مشخص شد تعداد زیادی بازی وجود دارند که همگی شایسته‌ی ذکر هستند. برای مدیریت بهتر، فهرست به چند بخش تقسیم شده: یکی شامل بازی‌های نسبتاً شناخته‌شده‌تر بود، و در فهرست دیگر بازی‌ها بر اساس ژانر/دسته تقسیم شده‌اند. در این مورد خاص: سبک اکشن-سکوبازی. شاید سبک سکوبازی جزو آسان‌ترین سبک‌هایی باشد که بتوان بدون دانستن زبان ژاپنی تجربه‌اش کرد، چون بازی‌های این سبک چندان به دیالوگ و نوشته وابسته نیستند.

البته هدف این نیست که بگوییم این‌ها «بهترین» بازی‌های تمام دوران برای پلی‌استیشن هستند، ولی حداقل یک بازی از هر فهرست، سلیقه‌ی بیشتر افراد را پوشش خواهد داد. در حالی که عوامل مختلفی مانند کیفیت، لذت بازی کردن و منحصر به فرد بودن بازی را در نظر گرفتیم، برای گنجانده شدن یا نشدن یک بازی در این فهرست فقط یک قانون وجود داشت:

بازی باید برای پلی‌استیشن ۱ منتشر شده باشد و هرگز به طور رسمی در یک منطقه‌ی انگلیسی زبان (آمریکای شمالی، اروپا و غیره) منتشر نشده باشد.

البته قابل‌بازی بودن یا نبودن بازی بسته به دانش شما از زبان ژاپنی در گنجانده شده یا نشدن یک بازی در فهرست دخیل نبوده (در واقع تجربه‌ی بعضی از ژانرها بدون دانستن زبان ژاپنی غیرممکن است)، ولی این مسئله در رتبه‌بندی بازی بین ۱۰ بازی دیگر تاثیر داشته است.

۱۰. دکتر اسلامپ (Dr. Slump)

بازی‌های انحصاری ژاپن

سال انتشار: ۱۹۹۹

برای شروع باید گفت که «دکتر اسلامپ» مانگایی است که آکیرا توریاما (خالق مانگای «دراگون بال» که در ساخت بازی‌هایی چون «دراگون کوئست» (Dragon Quest) «کرونو تریگر» (Chrono Trigger) و… نیز دخیل بوده است) نوشته. این مانگا درباره‌ی دختربچه‌ای روبات‌شکل به نام آراله (Arale) است و حکایت‌گر ماجراجویی‌های او در دهکده‌ی پنگوئن و دنیای فراتر از آن است (او در ظاهر قدرتمند و فناناپذیر، ولی در باطن ساده‌لوح و آفتاب‌مهتاب‌ندیده است). این بازی از لحاظ گرافیکی شباهت زیادی به «مگا من لجندز» (Mega Man Legends) دارد. این بازی بسیار رنگارنگ است و دیالوگ‌های زیادی دارد که به الفبای کانجی نوشته شده‌اند و دنبال کردنشان سخت است، ولی صرفاً با تکیه بر غریزه‌یتان می‌توانید بخش آموزشی را پشت‌سر بگذارید و بقیه‌ی بازی را نیز می‌توان با آزمون‌وخطا پشت‌سر گذاشت. تعیین کردن ژانر مشخصی برای بازی سخت است، چون علاوه بر یک سری عناصر نقش‌آفرینی و ماجراجویی کمرنگ، بازی عناصر اکشن و سکوبازی نیز دارد.

دنیای بازی بسیار باز است. با این‌که نمی‌توان آن را «دنیاباز» حساب کرد، می‌توان با بیشتر اشیاء داخل دنیای بازی تعامل برقرار کرد و ساکنین دنیای بازی نیز حرف‌های زیادی برای گفتن دارند. آراله از راه تعامل با انسان‌های اطرافش (که عمدتاً ماهیتی طنزآمیز دارند)، می‌تواند قابلیت‌های جدیدی چون مشت فوق‌قدرتمند و سرعت بیشتر را یاد بگیرد. آراله باید از قابلیت‌هایش برای پشت‌سر گذاشتن مراحلی چون قطب‌جنوب استفاده کند تا اهدافی چون پیدا کردن مانگای هنتای (!)‌ در گاوصندوق ناظم را پشت‌سر بگذارد. بیشتر مراحل، ماموریت‌ها و عناصر طنزآمیز بازی آمیخته به «طنز توالتی» هستند. اشیاء داخل خانه/آزمایشگاه دکتر اسلامپ نیز نقش گزینه‌های منو را ایفا می‌کنند. در آنجا می‌توانید موسیقی بازی و شیوه‌ی کنترل قابلیت‌هایی را که یاد گرفته‌اید شخصی‌سازی و حتی در ادامه لباس‌هایتان را عوض کنید.

اگر تصمیم گرفتید این بازی را تجربه کنید و جایی گیر کردید، از این لینک استفاده کنید. صفحه‌ی مذکور به زبان ژاپنی نوشته شده، ولی می‌توانید با گوگل ترنسلیت از آن سر در بیاورید.

۹. گروو ادونچر رِیو: پلو نو دایبوکن (Groove Adventure Rave: Plue no Daibouken)

بازی‌های انحصاری ژاپن

سال انتشار: ۲۰۰۲

پلو (یا پرو) یک شخصیت آدم‌برفی از مجموعه‌ی ریو (RAVE) است (اگر طرفدار این مجموعه هستید، دو نقش‌آفرینی بر پایه‌ی آن برای پلی‌استیشن ۱ منتشر شده). یک شب، رویای یک آبنبات خوشمزه به سر پلو می‌زند و صبح روز بعد، پس از بیدار شدن تصمیم می‌گیرد آن را پیدا کند و بخورد. خود بازی تجلیل‌خاطری از بازی‌های دوران ۸ بیتی و ۱۶ بیتی است که در آن‌ها باید یک عالمه خرت‌وپرت جمع‌آوری می‌کردید و فرمول آن‌ها را با کمترین شکل ممکن پیاده کرده است. می‌توانید از آبنبات‌ها و شکلات‌های مختلفی که پلو جمع‌آوری می‌کند، به‌عنوان آیتم در گیم‌پلی بازی استفاده کنید. با فشار دادن دکمه‌ی L1 و R1 می‌توانید بین آبنبات‌های مختلف داخل کوله‌پشتی جابجا شوید، اسمش را بخوانید و از آن استفاده کنید.

دشمنان بازی حالتی کارتونی دارند و همزمان هم عجیب‌غریب و هم بانمک‌اند و از این لحاظ با منظره‌ی پس‌زمینه تناسب زیادی دارند. درجه‌سختی مراحل بازی (همان‌طور که می‌توان انتظار داشت، مرحله‌ی دریا یکی از آن‌هاست) از آسان تا نسبتاً چالش‌برانگیز متغیر است. پس از این‌که موفق بشوید تا تمام چالش‌های مرحله را پشت‌سر بگذارید، یک پورتال باز می‌شود که شما را به ابتدای مرحله می‌برد (البته اگر بخواهید) تا یک بار دیگر مرحله را از اول بازی کنید و تمام پاورآپ‌ها و آبنبات‌هایی را که بار اول موفق به جمع‌آوری‌شان نشدید جمع کنید. با این‌که این بازی به‌اندازه‌ی «هرمی هاپرهد» (Hermie Hopperhead) شناخته‌شده نیست، اگر بازی‌های سکوبازی را دوست داشته باشید، از آن لذت خواهید برد.

۸. گلوله‌های ریز (Tiny Bullets)

بازی‌های انحصاری ژاپن

سال انتشار: ۲۰۰۰

«گلوله‌های ریز» یک بازی اکشن-ماجرایی با عناصر پررنگ سکوبازی و پازل است. هورین (Horin) (پسری موآبی که زر‌ه‌ای بر تن دارد) دهکده‌اش را ترک می‌کند تا برای مادربزرگش دارو بخرد. این کار مدت زمان زیادی طول می‌کشد تا این‌که از راه کوه نفرین (Mt. Curse) میان‌بر می‌زند. هورین از افسانه‌ی موجودی وحشتناک باخبر می‌شود که نزدیک کوه نفرین زندگی می‌کند، ولی او روحیه‌ای ماجراجو دارد و دوست دارد اهالی دهکده‌اش بیشتر قدر او را بدانند. همچنان که او در حال تصمیم‌گیری برای کاری است که می‌خواهد انجام دهد، زمین زیر پایش باز می‌شود و او به داخل سرزمینی پر از تله، پازل و هیولا می‌افتد.

هورین می‌تواند بلوک‌ها را به اطراف حرکت دهد و از راه آن‌ها به مکان‌هایی مرتفع‌تر برود و آیتم جمع‌آوری کند. او می‌تواند اشیاء را پرتاب کند، لبه‌ی پرتگاه‌ها را بگیرد، خودش را به این طرف و آن طرف هل دهد، از طناب‌ها یا درختان مو بالا برود و وقتی هم که لازم شد، شنا کند. حمله‌ای که او با تیرکمان هفتی انجام می‌دهد، قوی‌ترین حمله‌ی اوست و برای اجرای آن باید دکمه‌ی حمله را پایین نگه دارید و سپس رها کنید. عادت کردن به این حمله کمی طول می‌کشد، ولی عملکرد بسیار خوبی دارد. هورین یک کوله‌پشتی پر از آیتم‌های مختلف دارد که در موقعیت‌های مختلف – مثل التیام زخم‌هایش یا باز کردن درها – به کارش می‌آیند. کوه نفرین منزلگاه محیط‌های جورواجوری است که در هرکدام جانوران مختلفی ساکن است و برای پشت‌سر گذاشتن هرکدام باید راه‌وروشی مختلف را در پیش بگیرید.

«گلوله‌های ریز» یک سری میان‌پرده‌ی CG باکیفیت هم دارد. در نگاه اول، شاید بتوان آن را با تعدادی از بازی‌های اولیه‌ی «مهاجم مقبره» (Tomb Raider) مقایسه کرد، ولی در نهایت شبیه‌ترین بازی به آن «نینجای مرموز» (Mystical Ninja) برای نینتندو ۶۴ با حضور گوئمون (Goemon) است.

۷. اسپریگان: لونار ورس (Spriggan: Lunar Verse)

بازی‌های انحصاری ژاپن

سال انتشار: ۱۹۹۹

«اسپریگان» یک بازی اکشن سه‌بعدی از فرام سافتور (From Software) معروف است که شاید حتی از «امپراتوری سایبرنتیک» (Cybernetic Empire)، یک بازی مشابه که آن هم در سال ۱۹۹۹ برای پلی‌استیشن ۱ منتشر شد و در مدخل بعدی به آن خواهیم پرداخت، قابل‌توجه‌تر باشد. بازی حتی شباهتی واضح به «متال گیر سولید» (Metal Gear Solid) دارد. با این‌که بخش آموزشی آن را نمی‌توان رد کرد و به پایان رساندن آن هم زیاد طول می‌کشد، «اسپریگان: لونار ورس» (که در آمریکا با نام Striker شناخته می‌شود) اکشن پرزرق‌وبرقی را که بعداً در مجموعه‌ی «شیطان هم می‌گرید» (Devil May Cry) شاهدش بودیم، با عناصر نقش‌آفرینی عمیق‌تر ترکیب کرده است.

البته یکی از بزرگ‌ترین مشکلات بازی کنترل بدقلق آن است. ظاهراً دکمه‌ی دایره در بازی مشکل‌زاست، چون اگر آن را فشار دهید، دوربین را به پشت سر شما می‌آورد، ولی در کنارش اگر آن را پایین نگه دارید، باعث می‌شود به جای دویدن، آرام‌تر راه بروید و اگر آن را دو بار فشار دهید، اسلحه‌یتان عوض می‌شود (احتمالاً خودتان می‌توانید حدس بزنید که با وجود این سیستم کنترل بازی چقدر می‌تواند اعصاب‌خردکن شود). با وجود این مشکلات، «اسپریگان» تجربه‌ای نسبتاً صیقل‌یافته است که سال‌ها از زمان خود جلوتر بود.

شخصیت اصلی این بازی تاشیکی است. هرچه در بازی پیش می‌روید، بسته به امتیازی که دریافت کرده‌اید (بر پایه‌ی تعداد کشته‌ها، دمج، زمان به پایان رساندن ماموریت و…) امتیاز مهارت دریافت می‌کنید. این امتیازهای مهارت قابلیت‌های او را ارتقا می‌دهد. تاشیکی همچنین می‌تواند از تعدادی اسلحه‌ی تن‌به‌تن و دوربرد استفاده کند و در هر لحظه هرکدام را در دست خود جابجا کند. همچنین سه زره‌ی قدرت وجود دارد که هرکدام امتیاز دفاعی متفاوتی دارند و قابلیت‌های جدیدی به شما می‌بخشند، ولی استفاده از آن‌ها با یک عقربه‌ی مصرف‌سنج کنترل می‌شود. «اسپریگان» یک بازی تاریک، خشونت‌آمیز و جالب است که طراحی مراحل و دشمنان آن عالی است و ماموریت‌های متنوعی دارد. عدم انتشار این بازی به زبان انگلیسی کم‌لطفی بزرگی در حق همه‌ی گیمرهای غیرژاپنی بود.

۶. امپراتوری سایبرنتیک (Cybernetic Empire)

بازی‌های انحصاری ژاپن

سال انتشار: ۱۹۹۹

بهترین راه برای توصیف «امپراتوری سایبرنتیک» این است: حاصل پیوند «متال گیر سولید» و «تاریکی مطلق» (Perfect Dark): به‌عبارت دیگر، یک بازی اکشن-مخفی‌کاری در یک دنیای علمی‌تخیلی. در دنیای این بازی مکعب (شیئی باستانی) در شمال روسیه زیر زمین پیدا شده و گروهی تروریستی به نام نقاب سیاه (Black Mask) آن را به سرقت برده‌اند. دوتا از اعضای محافظان امنیت سازمان ملل متحد مامور شده‌اند تا مکعب را بازیابی کنند و نقشه‌ی نقاب سیاه برای تصرف دنیا را نقش بر آب کنند.

در این بازی هم مثل «متال گیر سولید»، بیشتر اسلحه‌ها (مسلسل، موشک‌انداز، تک‌تیرانداز و…) در مقر زیرزمینی تروریست‌ها قابل دسترسی‌اند. با این حال، مکس بروهام (Max Brougham) و نینا لبدوا (Nina Lebedeva) ماموریت خود را فقط با یک تپانچه آغاز می‌کنند. همچنین هردویشان آیتم مخصوص بازی را دارند: دستگاه سیم تراکتوری (Wire Tractor Device). این دستگاه یک سیم مغناطیسی است که می‌تواند به بیشتر سطوح یا اشیاء بچسبد. با استفاده از آن می‌توانید سریع‌تر بین نقاط مختلف جابجا شوید، به‌طور محدود از دیوارها بالا بروید، آیتم بازیابی کنید و از راه ورود به ذهن دشمنان شکست‌خورده، از داخل مغزشان اطلاعات دانلود کنید.

بازی از زاویه‌ی دید سوم‌شخص دنبال می‌شود و دوربین هم هر از گاهی زاویه‌ای بسته‌تر را نشان می‌دهد تا کار نشانه‌گیری از روی شانه را برایتان راحت‌تر کند. روی رابط کاربری بازی یک نوار سلامتی، آیکون شمارش اسلحه و مهمات و نقشه‌ای کارآمد که با رادار کار می‌کند دیده می‌شود. شخصیت‌های بازی طراحی خوبی دارند و گرافیک بازی هم به‌عنوان یک بازی پلی‌استیشن ۱ بسیار قوی است. البته مثل بسیاری از بازی‌های هم‌سبک، دوربین این بازی هم مشکل دارد، ولی «امپراتوری سایبرنتیک» دقیقاً همان بازی‌ای بود که بازار بازی‌های پلی‌استیشن ۱ در اواخر دهه‌ی ۹۰ و اوایل دهه‌ی ۲۰۰۰ خواستار آن بود.

۵. گه‌گه‌گه نو کیتارو: گیاکوشو! یوما دایچیسن (Gegege no Kitarou: Gyakushuu! Youma Daichisen)

بازی‌های انحصاری ژاپن

سال انتشار: ۲۰۰۳

کیتارو یک قهرمان ژاپنی است که به انسان‌ها (خصوصاً کودکان) کمک می‌کند تا با اشباحی که در فولکلور با نام یوکای (Yokai) شناخته می‌شوند کنار بیایند. او که در یک گورستان به‌عنوان یک یوکای به دنیا آمد، وارث یک قبیله‌ی اشباح در حال انقراض است. او چشم چپ ندارد، ولی مدل موی خاص‌اش معمولاً این عیب را می‌پوشاند. کیتارو می‌تواند موهایش را همچون تیغ شلیک کند و موی بلندش را به جای شمشیر یا نیزه استفاده کند. همچنین مویش نقش رادار اشباح را ایفا می‌کند. او صندل به پا و یک دست دارد که می‌تواند آن را از بدنش جدا و از راه دور کنترل کند. همچنین کیتارو یک اوکارینیای جادویی دارد که پشت آن یک شلاق و باتوم پنهان شده و او قابلیتی مادرزاد برای رها کردن انرژی الکتریسیته از بدنش دارد. بیشتر این قابلیت‌ها در بازی هم وجود دارد. حدقه‌ی چشمی متصل به یک کالبد که در بازی آن را می‌بینید، تنها چیزی است که از پدر کیتارو باقی مانده و او در بازی عمدتاً نقش دستیار/استاد را دارد. او عمدتاً لابلای موهای کیتارو گشت‌وگذار می‌کند و اوقات‌فراعتش را داخل یک ظرف ساکه سپری می‌کند.

داخل بازی، انسان‌ها برای کیتارو از اشباحی می‌نویسند که در نقاط خاصی از دنیایشان اخلال ایجاد کرده‌اند. کیتارو این نامه‌ها را از طریق صندوق پستی داخل خانه‌اش دریافت می‌کند. با خواندن هر نامه‌ی جدید، لوکیشنی روی نقشه باز می‌شود (خواندن نامه گزینه‌ی اول، رفتن به نقشه گزینه‌ی دوم و ذخیره کردن بازی گزینه‌ی سوم روی منو است). کیتارو با استفاده از موهای سوزنی، جلیقه‌ی انعکاس‌دهنده، صندل‌های قابل‌پرتاب و قابلیت پرش‌اش، در مراحلی که از یوکای‌ها پر شده‌اند سکوبازی می‌کند تا شبح اخلال‌گر یا همان باس مرحله را پیدا کند و شکست دهد.

هر باس الگوی حمله‌ی خاص و یک نقطه‌ضعف دارد. مثلاً برای شکست دادن بعضی باس‌ها باید چیزهایی را که به سمت‌تان پرتاب می‌کنند، با استفاده از جلیقه‌ی انعکاس‌دهنده‌یتان به سمت خودشان برگردانید. اگر نوار سلامتی کیتارو به صفر برسد، به خانه برمی‌گردد و باید مرحله را از اول انجام دهد.

این بازی من را یاد پویش‌های آرتور در «سوپر گولز اند گوستس» (Super Ghouls and Ghosts) و «گوستس اند گابلینز» (Ghosts and Goblins) انداخت، چون «کیتارو» هم به اندازه‌ی همان بازی‌ها دشوار و بدقلق است. نوار سلامتی کیتارو فقط از دو نقطه تشکیل شده، ولی او دائماً تحت حمله است و برای همین نوار سلامتی او خیلی سریع خالی می‌شود. دشمنان بازی دائماً در حال ری‌اسپاون شدن هستند و ظاهر عجیب‌غریبی دارند؛ بدین صورت که حاصل ترکیب اشیاء با طبیعت هستند (طبق سنت یوکای‌ها). اسپرایت‌های دوبعدی پویانمایی‌شده‌ی آن‌ها در بستر زمینه‌ی دوبعدی پرجزییات بازی جلوه‌ای تاریک و شوم به بازی بخشیده است. هواداران بازی‌های مورمورکننده و سکوبازی‌های قدیمی که چالش‌هایی چون سکوهای سقوط‌کننده/ناپدیدشونده و… دارند، حتماً باید این بازی را امتحان کنند.

۴. کازموواریور زیرو (CosmoWarrior Zero)

بازی‌های انحصاری ژاپن

سال انتشار: ۲۰۰۰

«کازموواریور زیرو» یک بازی اکشن شوتر سه‌بعدی است که از انیمه‌ای به همین نام، ساخته‌ی لیجی ماتسوموتو (Leiji Matsumoto) اقتباس شده است. این بازی از مراحل سه‌بعدی کوچک درهم‌تنیده تشکیل شده است. زیرو شخصیتی است که در جنگی بین سیاره‌ی زمین و ماشین‌ها شرکت کرد و همسر و پسرش را در آن جنگ از دست داد. اکنون جنگ به پایان رسیده و او در بد وضعیتی قرار دارد، ولی حکومت کهکشانی به او ماموریت می‌دهد تا با همکاری با دشمنان سابق‌اش، کاپیتان هارلاک (Captain Harlock)، یک دزد فضایی بدنام را دستگیر کند. البته این ماموریت تعقیب‌وگریز ساده و سرراستی نیست و در طول مسیر فراز و نشیب‌های زیادی وجود دارد، ولی داستان درباره‌ی تلاش زیرو برای رسیدن به رستگاری است.

این بازی یک بخش چندنفره دارد که شاید برای طرفداران «گلکسی اکسپرس ۹۹۹» (Galaxy Express 999)، «استاربلیزرز» (Starblazers) و بقیه‌ی آثار ماتسوموتو جذاب باشد، چون می‌توان در آن‌ها شخصیت‌های متعلق به داستان‌های دیگر او را باز و در نقش آن‌ها بازی کرد. با این حال، بخش چندنفره حالت دث‌مچ عادی است و پس از این‌که جذابیت بازی کردن در نقش این شخصیت‌ها رنگ ببازد، حرف خاصی برای گفتن ندارد.

قسمت داستانی بازی از دو بخش تشکیل شده: بخش عادی مرحله و باس‌فایت. تلاشی صورت گرفته تا مراحل بازی ساختاری بازتر داشته باشند، بدین صورت که از یک ناحیه، چند مسیر انشعاب یافته و این مسیرها نیز به هم متصل‌اند، ولی این مراحل نسبتاً کوچک هستند. این مراحل از ربات‌ها و دشمنان دیگری تشکیل شده‌اند که قصد جان زیرو را دارند. باس‌فایت‌ها در نواحی بزرگ‌تری اتفاق می‌افتند و برای شکست دادن باس‌ها باید استراتژی خاصی را دنبال کنید.

با این‌که این بازی ضعف‌ها و کمبودهای واضحی دارد، به‌شخصه فکر نمی‌کردم ساختن بازی‌ای که در این حد خوب به نظر برسد، برای پلی‌استیشن ۱ ممکن باشد (این بازی نشان می‌دهد کارگردان هنری خوب چه کارها که می‌تواند برای یک بازی انجام دهد). بازی یک سری افکت نورپردازی و آب‌وهوای بسیار جالب‌توجه دارد، به‌شدت روان اجرا می شود و شخصیت‌ها نیز پرجزییات هستند و به‌شکلی روان حرکت می‌کنند. توصیه می‌کنم حتی اگر قصد تجربه‌ی این بازی را ندارید، حداقل گیم‌پلی آن را در یوتوب تماشا کنید تا از زیبایی‌های بصری‌اش به‌عنوان یک بازی پلی‌استیشن ۱ لذت ببرید.

۳. چوکوسوکو گرندال (Choukousoku GranDoll)

بازی‌های انحصاری ژاپن

سال انتشار: ۱۹۹۷

اگر بازی‌های «مگا من زد اکس» (Mega Man ZX) را بازی کرده باشید یا به انیمه‌های ماهو شوجو (Mahou Shoujo) یا دختر جادویی علاقه‌مند باشید، شاید گرندال برایتان آشنا به نظر برسد، ولی اصل بازی ترکیبی چالش‌برانگیز از شوتر و سکوبازی است (به نظرم شبیه‌ترین بازی به آن «متروید» است). هیکارو دختر یک دانشمند و در ظاهر یک دختر دبیرستانی ساده است، ولی در عمل او آخرین بازمانده از یک خاندان اشرافی فضایی است. یک روز سروکله‌ی دختری در مدرسه‌اش پیدا می‌شود، هویت واقعی‌اش را با اطلاع او می‌رساند و پسری را که به او علاقه دارد گروگان می‌گیرد. حال هیکارو باید با استفاده از زره‌ی گرندال که در اختیار دارد، هم کهکشان و هم پسری را که دوست دارد نجات دهد.

مراحل این بازی ساید اسکرولر از چند بخش تشکیل شده‌اند. هر مرحله از دشمنان و تله‌هایی تشکیل شده و یک باس هم در انتها وجود دارد که باید با آن بجنگید. زره‌ی گرندال مجهز به یک قلاب و لیزر آتشین است که با استفاده از آن‌ها می‌توانید از روی پرتگاه‌ها تاب بخورید. برای این‌که از کلیت داستان بازی سر در بیاورید، بلد بودن ژاپنی ضروری نیست، ولی در صورت بلد نبودن ژاپنی مسلماً جزییات زیادی را از دست خواهید داد. پیش از مبارزه با هر غول‌آخر، شخصیت‌ها برای هم رجز می‌خوانند و پس از آن باید بهترین روش برای شکست دادن هر باس را کشف کنید. اگر موفق به انجام این کار شوید، هیکارو پنج زره‌ی دیگر به دست می‌آورد که هرکدام قابلیت‌های مختلفی چون بالا رفتن از دیوار در اختیارش قرار می‌دهد. کنترل بازی در ابتدا کمی بدقلق است، ولی با کمی تمرین به آن مسلط خواهید شد.

۲. کوروکورو پوست نین (Korokoro Post nin)

بازی‌های انحصاری ژاپن

سال انتشار: ۲۰۰۲

این بازی مخصوص کسانی است که دنبال یک تجربه‌ی آرامش‌بخش هستند که در عین حال آن‌ها را به چالش بکشد. مدیا اینترتینمنت «کوروکورو پوست نین» را در سال ۲۰۰۲ منتشر کرد، ولی پشت گرافیک دوبعدی بامزه و ساده‌ی بازی – بازی‌ای که با توجه به گرافیکش کمی دیر منتشر شد – یک بازی بسیار سرگرم‌کننده پنهان شده است. بازی در آینده‌ای دور اتفاق می‌افتد که در آن انسان‌ها به قابلیت سفر در فضا دست پیدا کرده‌اند. بازی درباره‌ی دختری به نام آکانه (Akane) است که کمر پدرش – که پیک روزنامه است – مشکل پیدا کرده و دیگر نمی‌تواند به کلونی‌های فضایی مختلف روزنامه ببرد. حال آکانه باید جای پدرش شغل او را انجام دهد. هر چند مرحله یک بار، تِم مرحله‌ها عوض می‌شود و در پایان هر مرحله، شاهد میان‌پرده‌ای متنی هستیم.

ایده‌ی پشت بازی بسیار ساده است: به آکانه کمک کنید تا تمام نامه‌های داخل صندوق پست را در مدت زمان تعیین‌شده به مقصد برساند. این کار با کمک موتور فیزیکی بازی و قابلیت چرخاندن دنیای بازی (به‌جای حرکت دادن شخصیت اصلی) انجام می‌شود. از این لحاظ گیم‌پلی بازی شباهت زیادی به مراحل امتیازی «سونیک» و بازی «لوکو روکو» (Loco Roco) و حتی «کملتری» (Cameltry)، بازی آرکید تایتو دارد. ولی این بازی به سادگی موارد نام‌برده نیست. در بسیاری از مراحل خطرات محیطی همچون کاکتوس‌ها، دستگاه‌های فروش خودکار سنگین و تیغ‌های نواری پخش‌شده روی زمین (مثل همان‌هایی که پلیس استفاده می‌کند) پراکنده شده‌اند. اگر به هرکدام از این خطرهای محیطی برخورد کنید (بیشترشان هم در نقطه‌هایی ناجور قرار گرفته شده‌اند) مقداری از زمان در اختیار شما کاسته می‌شود. اگر روی سطح بمانید، می‌توانید آنقدر سرعت بگیرید که در کمال امنیت برخی از خطرات محیطی را با شکستن‌شان پشت‌سر بگذارید، ولی همه‌ی خطرهای محیطی قابل شکستن نیستند. نامه‌ها را هم فقط موقعی می‌توانید به دست گیرنده برسانید که همان زمینی را لمس کنید که صندوق پست روی آن قرار دارد. اگر در انجام این کار موفق شوید، آکانه فریاد می‌زند: «شیمبون!» (به معنای «روزنامه!»)

در بازی یک سری آیتم کمکی وجود دارد: مثل سکه‌ها، مانِکی-نکوها (یا مجسمه‌های گربه‌های بخت) و ساعت‌های زنگ‌دار. با جمع کردن سکه‌ها و گربه‌ها، امتیازتان بالا می‌رود و اگر امتیازتان از حد تعیین‌شده بیشتر شود، یک جان بیشتر می‌گیرید. ساعت‌ها هم محدودیت زمانی را افزایش می‌دهند. در قسمت بالا، سمت راست صفحه شمارنده‌ای وجود دارد که تعداد نامه‌هایی را که باید به مقصد برسانید به شما اطلاع می‌دهد. همچنین روی صفحه راداری وجود دارد که موقعیت کلی مقصد بعدی‌تان را نسبت به موقعیت فعلی‌تان به شما نشان می‌دهد.

۱. ماجراهای رلف کوچولو (Adventures of Little Ralph)

بازی‌های انحصاری ژاپن

سال انتشار: ۱۹۹۹

در ابتدای بازی، رلف از یک بزرگسال به یک کودک تغییر ماهیت می‌دهد. حال او باید طی ماجراجویی‌هایش، شروری را که او را نفرین کرد پیدا کند، دوست جادوگر گروگان‌گرفته‌شده‌اش را نجات دهد و به حالت عادی تغییر شکل دهد. برای بازی کردن «رلف کوچولو» نیازی نیست از الفبای کانجی سر در بیاورید و به‌طور کلی بازی ساختاری بسیار ساده دارد. رلف می‌تواند حمله کند، بپرد و آیتم‌هایی چون طناب تعامل برقرار کند. برای اجرای قابلیت‌های او، فقط به دو دکمه و زمان‌بندی درست نیاز دارید. همچنین می‌توانید دکمه‌ی حمله را پایین نگه دارید تا یک حمله‌ی قدرتمند اجرا کنید.

«رلف کوچولو» یک بازی دوبعدی اسپرایتی است که در آن همه‌ی مراحل به هم متصل هستند و بیش از یک راه برای پیشروی در آن‌ها وجود دارد. یک سری از راه‌ها خطرناک‌تر هستند و یک سری میوه‌ی قابل جمع‌آوری جلوی این راه‌ها قرار داده شده تا وسوسه شوید با برداشتن آن‌ها، هم خطر بیشتری به جان بخرید، هم پاداش بزرگ‌تری دریافت کنید، ولی می‌توانید این میوه‌ها و مسیرهای خطرناک‌تر را به‌کل نادیده بگیرید. باس‌فایت‌های بازی هم متفاوت هستند، چون در آن‌ها رلف دوباره به شکل بزرگسالش تغییر ماهیت می‌دهد و رابط کاربری بازی هم موقتاً‌ عوض می‌شود تا تداعی‌گر رابط کاربری یک بازی مبارزه‌ای شود. «رلف کوچولو» یک بازی سکوبازی عالی است که درجه‌سختی آن به‌طور تصاعدی افزایش می‌یابد و گیمرهایی از قشرهای مختلف می‌توانند از آن لذت ببرند. طرفداران بازی بر این باورند که دلیل ترجمه نشدن بازی به انگلیسی این است که در زمانی منتشر شد که گرافیک سه‌بعدی در حال غلبه کردن به گرافیک دوبعدی بود و این بازی در جریان این تغییر دفن شد، ولی به‌نظرم همه‌یمان از یک بازی بسیار خوب محروم شدیم.

در ادامه تعدادی از بازی‌های اکشن/سکوبازی دیگر معرفی شده‌اند که در فهرست جایی برایشان نبود، ولی برای کسانی که به بازی‌های این سبک علاقه‌مندند و با ژاپنی بودن زبان‌شان هم مشکلی ندارند، تجربه‌یشان توصیه می‌شود.

  • Tenma de Jack (این بازی سکوبازی با اقتباس از جک و لوبیای سحرآمیز ساخته شده، با این تفاوت که جک یک زامبی است)
  • Treasure Gear
  • Soukaigi
  • Dangan
  • Ungra Walker
  • Deep Freeze
  • Klaymen Klaymen: Neverhood no Nazo (Skullmonkeys was the sequel)
  • Hermie Hopperhead

منبع: GameFAQs

صفحه‌ی اصلی بازی دیجی‌کالا مگ | اخبار بازی، تریلرهای بازی، گیم‌پلی، بررسی بازی، راهنمای خرید کنسول بازی



برچسب‌ها :
دیدگاه شما

پرسش امنیتی *تعداد پاسخ به پرسش امنیتی تمام شده است. لطفا مجدد تلاش نمایید.

loading...
بازدیدهای اخیر
بر اساس بازدیدهای اخیر شما
تاریخچه بازدیدها
مشاهده همه
دسته‌بندی‌های منتخب برای شما
X