۱۰ موسیقی فیلم برتر جان ویلیامز را بشنوید
جان ویلیامز یکی از مشهورترین آهنگسازان تاریخ است و بیشک بیشترین تمها و موسیقیهای مشهور و اثرگذار توسط او نوشته شده است.
این مرد افسانهای است که پس از شروع با کارهای کوچک مانند نوازندگی موسیقی جاز، به عرصه آهنگسازی وارد شد و پس از آغاز کارش بهعنوان آهنگساز، قطعات موسیقی ماندگار بسیاری را ساخت. فراوانی تعداد آثار درجه یک و مشهوری که ویلیامز خلق کرده و گستردگی و غنی بودن آثار او، واقعا حیرتآور است و این فراوانی و کیفیت آثار او، درجهبندی و انتخاب ۱۰ اثر برتر او را سخت و غیرممکن میکند.
- ۱۰ موسیقی متن برتر دهه
- تم اصلی فیلم هان سولو را جان ویلیامز میسازد
- ۱۰ فیلم برتر درباره موسیقی؛ نابغههای موسیقی روی پرده سینما
از لفظ غیرممکن استفاده میکنیم زیرا شاید کمی احمقانه و ناشینانه باشد، اما در این مطلب ۱۰ اثر برتر جان ویلیامز را فهرست کردهایم. اما این قطعا یک فهرست کامل و دقیق نیست، چرا که شاید کسی یک لیست از ۲۰ اثر برتر ویلیامز تهیه کند. با اینحال از آنجایی که ویلیامز یکی از برترین آهنگسازان تاریخ است، بررسی برخی از بهترین آثار او خالی از لطف نیست.
۱۰. ایندیانا جونز و آخرین جنگ صلیبی (Indiana Jones and the Last Crusade)
تمهای اصلی که ویلیامز برای فیلم مهاجمان صندوق گمشده (Raiders of the Lost Ark) ساخته بود به فیلم ایندیانا جونز و آخرین جنگ صلیبی نفوذ کرده است. اما موسیقی متن این قسمت از فیلمهای ایندیانا جونز، برتر و بالاتر از دیگر قسمتها و فیلمهای هم سطح آن است. بهخصوص پیشدرآمدی که ویلیامز برای فلشبک ابتدایی فیلم ساخته، واقعا شاهکار است.
موسیقی فیلمهای ایندیانا جونز به موسیقی فیلمهای جیمز باند نزدیک است و این فیلمها حس آهنگسازان را در ژانر اکشن به رخ میکشند.
۹. هوک (Hook)
این نمونه شاید تعجبآور باشد. با اینکه فیلم هوک یکی از شکستهای بزرگ استیون اسپیلبرگ (Steven Spielberg) است (برخلاف نظر هزاران هوادار فداکار این فیلم که به نوستالژی علاقهمند هستند)، موسیقی آن یکی از بهترین آثار جان ویلیامز محسوب میگردد. در بخش پایانی فیلم پیتر پن (Peter Pan)، موسیقی ساختهی ویلیامز با القای شور و نشاط به فیلم اسپیلبرگ، آیکونوگرافی پیتر پن را به تصویر میکشد.
تم ویلیامز برای اجرای شخصیت کاپیتان هوک توسط داستین هافمن (Dustin Hoffman) تهدید آمیز و گهگاه ترسناک است. اما گوش دادن به تم و موسیقی اصلی فیلم، حس پرواز را به مخاطب القا میکند.
۸. سوپرمن (Superman)
فیلم اصلی سوپرمن به کارگردانی ریچارد دونار (Richard Donner) نشان داد که استعداد و قابلیتهای ویلیامز فقط در یک زمینه و یک ژانر نیست. تا سال ۱۹۷۸، ویلیامز تمهای اثرگذاری برای فیلمها آروارهها و جنگ ستارگان و همینطور فیلمهای شیطانی و پژوهشی مانند برخورد نزدیک از نوع سوم (Close Encounters of the Third Kind) ساخته بود. اما با ساختن موسیقی فیلم سوپرمن ویلیامز ثابت کرد که میتواند الهام بخش یکی از ماندگارترین شخصیتهای داستانی آمریکا باشد و همینطور یک موسیقی متن ماندگار و مشهور بسازد.
بزرگترین مشکل دانر در این فیلم این بود که مخاطب پرواز کردن یک انسان را باور کند. با اینکه تمام سعی و تلاشها و جلوههای ویژه به ارائهی شخصیت سوپرمن با بازی کریستوفر ریو (Christopher reeve) کمک کردند، عامل تکمیل کننده این شخصیت و عاملی که مخاطب را به باور کامل رساند، تم و موسیقی متن شاهکار ویلیامز برای این فیلم بود.
۷. ای.تی. موجود فرازمینی (E.T. The Extra-Terrestrial)
قطعا در این لیست فیلمهای اسپیلبرگ را زیاد خواهید دید. زیرا اسپیلبرگ نزدیکترین همکار ویلیامز است و کسی است که ویلیامز بسیار با او هکاری کرده و نتایج فوقالعادهای را از این همکاری به دست آورده است.
یکی از بهترین فیلمهای اسپیلبرگ ای.تی. موجود فرازمینی است که موسیقی آن یکی از بهترین آثار ویلیامز هم محسوب میگردد. ژانر الهام بخش فانتزی و علمی تخیلی یکی از ژانرهایی است که ویلیامز به خوبی با آن آشناست اما اثر او برای فیلم ای.تی. به بهترین شکل خطرات و تهدیدهای بزرگسالانهی فیلم را به سخره میگیرد و دیدگاه کودکانه و کودک محور فیلم را القا میکند. موسیقی فیلم الهام بخش، خندهدار و در عین حال اندوهناک است و این ویژگیها باعث شده که موسیقی کاملا مناسب یکی از موفقترین فیلمهای اسپیلبرگ باشد. حتما به این تم و موسیقی متن زیبا گوش کنید. احتمالا اشکتان را درمیآورد.
۶. هری پاتر و سنگ جادو (Harry Potter and the Sorcerer’s Stone)
جان ویلیامز به لطف همکاری با اسپیلبرگ، با ژانر فانتزی و علمی تخیلی آشنایی کامل دارد. اثر ویلیامز برای فیلم هری پاتر و سنگ جادو به اندازه موسیقی فیلمهای جنگ ستارگان و سوپرمن ماندگار و بسیار تأثیرگذار است. همانند دیگر اثرهای زیبایش، ویلیامز در موسیقی این فیلم نیز به طور ماهرانهای مخاطب را در داستان فانتزی و خیالی فیلم غرق میکند. در عین حال موسیقی فیلم به طرز فوقالعادهای پویاست.
در نیمه اول فیلم، ویلیامز با موسیقی زیبایش تنهایی هری را به بهترین شکل القا میکند و سپس با تلاشهای هری برای ایجاد ارتباط با دیگران، موسیقی خوشبینتر و امیدوارتر میگردد. اثر ویلیامز در این فیلم نوعی سکوی پرتاب برای کل مجموعه به حساب میآید. در واقع تم مشهور هدویگ به هفت فیلم دیگر نفوذ کرده و از تم پارکها گرفته تا تورهای استودیویی، به یک بخش جداییناپذیر از مجموعه تبدیل شده است. بیشک این اثر یکی از بهترین کارهای ویلیامز است و به یکی از ماندگارترین و خاطرهانگیزترین آثار تاریخ تبدیل شده است. به زبان ساده، امکان ندارد به هری پاتر فکر کنید اما موسیقی زیبای ویلیامز در ذهنتان پخش نشود!
۵. فهرست شیندلر (Schindler’s List)
فهرست شیندلر هم برای ویلیامز و هم برای استیون اسپیلبرگ به منزلهی یک عزیمت و شروع یک سفر بود و پژوهشها و تفکرات ویلیایمز، به خلق یکی از اثرگذارترین کارهای او انجامید. تم اصلی این فیلم بهشدت زیباست و یک حس غم انگیزی را القا میکند که کاملا مناسب موضوع فیلم و رویکرد بصری اسپیلبرگ برای به تصویر کشیدن داستان هولوکاست است.
ویلیامز در اکثر بخشهای این فیلم از ارکستر بزرگ استفاده نمیکند و تنها به تکنوازی یک ویلون که احساسات مختلف و زیبایی را در آن واحد القا میکند، بسنده میکند. تم فیلم جذاب و یا بسیار آهنگین و موزون نیست اما بسیار اثرگذار است و تضاد شدید این اثر با دیگر اثار ویلیامز، استعداد و مهارت او را به رخ میکشد.
۴. اگه میتونی منو بگیر (Catch Me If You Can)
از آنجایی که جان ویلیامز کار خود را با موسیقی جاز شروع کرد، تعجبآور که ساخت یک موسیقی متن جاز برای او ۴۰ سال طول کشیده است. اما قطعا موسیقی فیلم اگه میتونی منو بگیر به مدت زمان انتظارش میارزد. در واقع استیون اسپیلبرگ آن قدر از موسیقی متن خوشش آمد که تصمیم گرفت یک دنباله کاملی از معرفیها و مقدمهها بسازد که مخاطب به وسیلهی آنها از موسیقی ویلیامز لذت ببرد.
موسیقی فیلم همانند نقش اول فیلم فرنک آبگنیل (Frank Abagnale)، نرم، بازیگوش و غرق در مشکلات است. اما با بازی آرام لئوناردو دیکاپریو (Leonardo DiCaprio)، ویلیامز در قلب و عمق داستان غم و اندوه را به زیبایی القا میکند و در نتیجه این موسیقی را به مناسبتترین گزینه برای فیلم تبدیل مینماید. موسیقی فیلم اگه میتونی منو بگیر بینظیر است و شباهتی به کارهای قبلی ویلیامز ندارد. این موسیقی یکی از بهترین قطعههایی است که از لحاظ پویایی بسیار اثرگذار است.
۳. آروارهها (Jaws)
تنها با شنیدن دو نت موسیقی، ترس وجود شما را فرا میگیرد و تا آخر عمرتان از رفتن به دریا و اقیانوس وحشت میکنید. فیلم آروارهها یک معجزهی فیلم سازی است. این فیلم هم اثر موفقیت آمیزی برای اسپیلبرگ و گروهش بود و هم استعداد ذاتی کارگردان را در پشت دوربین به طرز خارق العادهای به نمایش گذاشت. اما قطعا ترس و وحشت فیلم بدون موسیقی ویلیامز اثرگذار نمیشد. زیرا مخاطب نمیداند که موسیقی در چه لحظهای اوج میگیرد. این موسیقی هنوز هم ترسناک بوده و یکی از مشهورترین قطعههای موسیقی تاریخ است.
۲. پارک ژوراسیک (Jurassic Park)
واقعا یک آهنگساز چند تم ماندگار و مشهور میتواند بسازد؟ در سال ۱۹۹۳ در فیلم پارک ژوراسیک، جان ویلیامز از یک اثر ماندگار دیگر رونمایی میکند و مخاطب را به این باور میرساند که دایناسورها در کنار انسانها در زمین پرسه میزنند. نکته مهم در موسیقی فیلم پارک ژوراسیک این است که ویلیامز همه چیز را باشکوه و باعظمت جلوه میدهد تا زمانی که از شکوه و عظمت بیافتد.
هنگامی که شخصیتها وارد پارک میشوند و برای اولین بار دایناسورها را میبینند، تقریبا یک تجربه و فضای روحانی ایجاد میشود و موسیقی فیلم هم این حس را القا میکند. اما وقتی اوضاع تغییر میکند و شرایط سخت و خطرناک میشود، موسیقی هم تغییر میکند و از آنجایی که سازنده موسیقی، همان سازنده موسیقی فیلم آروارهها است، خوب میداند چگونه مخاطب را بترساند و موفق هم میگردد. دوگانگی در موسیقی فیلم پارک ژوراسیک یکی از دلایلی است که این موسیقی را بسیار اثرگذار میکند و در بررسی دقیقتر، این قطعه از تمام جهات یک قطعهی فراموش نشدنی است.
۱. جنگ ستارگان: قسمت چهارم – امیدی تازه (Star Wars: Episode IV – A New Hope)
اگر تنها کار جان ویلیامز در تمام عمرش ساختن موسیقی فیلم جنگ ستارگان بود، باز هم همین یک اثر میتوانست جایگاه او را در تاریخ فیلم و فیلم سازی تثبیت کند. زیرا این اثر یکی از بیشمار آثار ماندگار و مشهور جان ویلیامز است که نبوغ ناب او را ثابت میکند و جزء تأثیرگذارترین قطعههای موسیقی است که تا به حال ساخته شده است.
بهسختی میتوان گفت کدام فیلم از این مجموعه بهتر است و آن را انتخاب کرد، اما اولین قسمت فیلم جنگ ستارگان به کارگردانی جورج لوکاس (George Lucas)، یک فیلم عجیب است. خودتان را جای یک فرد علاقهمند به فیلم و سینما در سال ۱۹۹۷ بگذارید. در آن زمان هیچ کس تا به حال چنین فیلم و صحنههایی ندیده بود و با نمایش سرتیترهای فیلم، موسیقی ویلیامز اهمیت یک چیز را به شما القا میکند. یک چیز بزرگ و بسیار مهم. در صحنهی بعدی وقتی دارث ویدر (Darth Vader)، به صحنه میآید، شاید به اندازه سرتیترها مسخره و بیاهمیت به نظر برسد. اما با موسیقی ویلیامز، سرتیترها و صحنهها بسیار اثر گذار و با اهمیت میگردد. موسیقی، جادوی فیلم است.
منبع: Collider
فقط هری پاترررررر⚡⚡
من اهنگ a window to the past جان ویلیامز رو خیلی دوست دارم
آهنگ های جان ویلیامز به تنهایی اصلا جالب نیستن، رو فیلم بد نیستن ولی اصلا شاهکار نیستن، کاملا عادی، البته چندتا استثنا هم هست، مثل فهرست شیندلر یا یکی دوتا دیگه،. چند نفرتون آهنگ های ویلیامز رو جدا گوش میکنین؟!! ولی موریکونه و کسایی هستن که بسیار جذابن
اهنگ های ویلیامز همه شادن و هیچ حسی به ادم نمیدن ولی مثلا بنده سر اهنگ های هانس زیمر چندین بار اشک ریختم.
آهنگ Across the stars از جان ویلیامز رو گوش بده. خیلی عالیه
سلام.نمیدونم چرا اصلا از موسیقی های جان ویلیامز لذت نمیبرم.فقط از دو تاشون خوشم میاد.فهرست شیندلر و جنگ ستارگان.فقط هم تم اصلی فیلم.ولی برعکس،از بسیاری از موسیقی های آقای انیو موریکونه لذت بسیاری میبرم.به خصوص حرفه ای.اصلا هم برام قابل هضم نیست که آقای جان ویلیامز پنج تا اسکار بهترین موسیقی دارن و آقای انیو موریکونه فقط یک اسکار.این اصلا انصاف نیست.
مشکل خودته
عالی بود
مرسی