۱۰ فیلم برتر جک نیکلسون؛ پسر بد هالیوود

زمان مورد نیاز برای مطالعه: ۱۱ دقیقه
جک نیکلسون

جان جوزف نیکلسون زاده‌ی ۲۲ آوریل ۱۹۳۷ (۲ اردیبهشت ۱۳۱۶)، نیوجرسی آمریکا، است. نیکلسون از مادری هنرمند به‌دنیا آمد و مادربزرگ وی سرپرستی‌اش را پس از زاده‌شدن برعهده‌گرفت، چرا که نمی‌خواست دخترش حرفه‌ی خود را کنار بگذارد. نیکلسون بارها در مصاحبه‌های گوناگون اعلام کرده‌است که پدر و مادر واقعی‌اش، پدربزرگ و مادربزرگ‌اش هستند و مادرش برای او مانند یک خواهر است.

نیکلسون فعالیت حرفه‌ای خود را، در دهه‌ی پنجاه میلادی، از تئاتر و تلویزیون آغاز کرد. پس از آن نیکلسون شروع به همکاری با پروژه‌های سینمایی مستقل و کم‌بودجه کرد. او پس از مدتی بازی در فیلم‌های مختلف تصمیم گرفت بازیگری را رها کند و به پشت دوربین برود. پس از این تصمیم نیکلسون چندین‌بار نویسندگی و کارگردانی را تجربه کرد، اما همه‌ی این معلق‌بودن‌ها تا سال ۱۹۶۹ طول کشید، تا جایی که او نخستین نقش‌آفرینی به‌یادماندنی خود را در ایزی رایدر (Easy Rider) به سینما هدیه کرد.

پس از ۱۹۶۹، عصر جدیدی برای نیکلسون آغاز شد. او از ۱۹۶۹ تا ۲۰۱۰ که از بازیگری کناره‌گیری کرد، در ۴۵ فیلم سینمایی نقش‌آفرینی کرد و در تمام آن‌ها درخششی بی‌نظیر از خودش به نمایش گذاشت. او طی سال‌های فعالیت‌اش توانست با برترین کارگردان‌های زمان خودش همکاری کند؛ سه‌مرتبه جیمز بروکز، دومرتبه باب رافلسون، مایک نیکولز، یک‌مرتبه کوبریک، پولانسکی، اسکورسیزی، آنتونیونی، مایلوش فورمن، هال اشبی، الیا کازان، آرتور پن، وارن بیتی، الکساندر پاین، جان هیوستن، تیم برتون.

نیکلسون چنان تاثیری بر سینما گذاشت که از زمان خداحافظی او تاکنون جای‌خالی‌اش به‌شدت توسط سینمادوستان احساس می‌شود. او مردی است که همه انتظار بازگشتنش را می‌کشند. نیکلسون هم‌زمان پسرطلایی عصر جدید هالیوود و پسر بد آن بود. او سرشار از سرکشی، ضدقهرمانی و شر بود و ازاین‌نظر، یادآور میفونه‌ی دهه‌ی پنجاه. او یکی از بازیگرانی است که به نظر می‌آید در نیمی از فیلم‌هایش در حال بازی کردن خودش است. او تا کنون دوازده بار نامزد اسکار شده و از این نظر رکورددار است. کارنامه‌ی نیکلسون به قدری پربار است که شش نامزدی او و دو اسکارش به لیست ده فیلم برترش نرسیدند.

در ادامه ۱۰ فیلم برتر کارنامه‌ی پربار این مرد تمام‌نشدنی را مرور می‌کنیم:

۱۰. بتمن (Batman)

  • محصول: ۱۹۸۹
  • کارگردان: تیم برتون
  • بازیگران: مایکل کیتون، کیم بیسینگر
  • امتیاز راتن تومیتوز: ۷۱ از ۱۰۰
  • امتیاز متاکریتیک: ۶۹ از ۱۰۰
  • جوایز و نامزدی‌ها: نامزدی بفتا بهترین بازیگر نقش مکمل مرد، نامزدی گلدن گلوب بهترین بازیگر مرد فیلم کمدی یا موزیکال، نامزدی بهترین بازیگر نقش مکمل مرد انجمن منتقدان فیلم شیکاگو

به‌جرئت می‌توان ادعا کرد که اگر نیکلسون در فیلم بتمن ۱۹۸۹ تیم برتون نقش جوکر را ایفا نمی‌کرد، سینما جوکر هیث لجر و جوکر واکین فینیکس را به خود نمی‌دید. نیکلسون در بتمن ۱۹۸۹ نخستین قدم‌ها را در پایه‌ریزی شخصیتی برداشت که حالا یکی از کامل‌ترین شخصیت‌های تاریخ سینما است. خنده‌ها، شوخی‌ها، بازی با لحن صدا، حرکات بدن، بازی با عضلات صورت و بسیاری دیگر از ویژگی‌هایی که باعث شده‌اند شخصیت جوکر طی این سال‌ها یگانه‌ شود را نیکلسون در بتمن ۱۹۸۹ برای نخستین‌بار مورد استفاده قرار داد.

نیکلسون در جوکر هیچ‌نیازی نداشت که شیطنت ذاتی خود را مخفی کند. او در جوکر می‌توانست خوی حیوانی و درنده و مخفی خود را کاملا آزاد بگذارد و با آن جولان بدهد. پسر بد هالیوود در قامت یکی از منفی‌ترین شخصیت‌های تاریخ سینما می‌توانست هرچه می‌خواهد، بکند و یکی از درخشان‌ترین ضدقهرمان‌های تاریخ سینما را خلق کند، اتفاقی که نیکلسون توانست با موفقیت رقم بزند.

۹. حرفه: خبرنگار (Professione: reporter‎)

  • محصول: ۱۹۷۵
  • کارگردان: میکل‌آنجلو آنتونیونی
  • بازیگران: ماریا اشنایدر، استیون برکوف
  • امتیاز راتن تومیتوز: ۸۸ از ۱۰۰
  • امتیاز متاکریتیک: ۹۰ از ۱۰۰

هالیوود و سینمای آمریکا برای نیکلسون دهه‌ی هفتاد میلادی، با آرزوهای بزرگ، کافی نبود. او پس از این‌که توانست جای پای خود را در هالیوود محکم کند، مستقیم به سراغ اروپا و یکی از بهترین کارگردان‌های عصر خودش، میکل‌آنجلو آنتونیونی ایتالیایی، رفت و مقابل دوربین او به درخشیدن خود ادامه داد. این‌که نقش‌آفرینی درخشان او مورد توجه جشنواره‌های آمریکایی قرار نگرفت، با توجه به سیاست‌های آن سال‌های هالیوود، باعث تعجب نمی‌شود.

در حرفه: خبرنگار، نیکلسون شیطنت خود را در مسیر کنجکاوی جریان می‌دهد. او در فیلم نقش روزنامه‌نگاری را دارد که درحال ساخت فیلم مستندی درباره‌ی آفریقای پس از جنگ‌های قبیله‌ای است و برای یافتن سوال‌های خود به‌دنبال مصاحبه کردن با جنگجویان شورشی‌ای می‌باشد که در جنگ داخلی چاد به میدان رفته‌اند. مسیر نیکلسون برای یافتن پاسخ‌هایش پیچیده و پیچیده‌تر می‌شود و نیکلسون همان کسی است که برای از میان برداشتن پیچیدگی‌ها برای رسیدن به هدف خلق شده‌است.

۸. چند مرد خوب (A Few Good Men)

  • محصول: ۱۹۹۲
  • کارگردان: راب راینر
  • بازیگران: تام کروز، دمی مور
  • امتیاز راتن تومیتوز: ۸۳ از ۱۰۰
  • امتیاز متاکریتیک: ۶۲ از ۱۰۰
  • جوایز و نامزدی‌ها: نامزدی اسکار بهترین بازیگر نقش مکمل مرد، نامزدی گلدن گلوب بهترین بازیگر نقش مکمل مرد، جایزه‌ی بهترین بازیگر نقش مکمل مرد هیأت ملی بازبینی فیلم، جایزه‌ی بهترین بازیگر نقش مکمل مرد انجمن منتقدان فیلم شیکاگو، نامزدی بهترین بازیگر نقش مکمل مرد حلقه‌ی منتقدان نیویورک

نیکلسون دهه‌ی نود میلادی یعنی تکامل. دهه‌ی نود میلادی هنگامی است که نیکلسون نشاط و شیطنت ذاتی خود را با سال‌ها تجربه‌ی بازیگری دهه‌های پیشین خود ترکیب می‌کند و نقش‌هایی پیچیده‌تر از همیشه را مقابل دوربین کارگردان‌های مختلف می‌برد. دهه‌ی نود میلادی زمانی است که حضور داشتن نیکلسون در یک فیلم برای آن اعتبار و مقام می‌آورد و هرکارگردانی آرزو دارد بتواند نیکلسون را مقابل دوربین خودش داشته‌باشد.

در چند مرد خوب، نیکلسون برجسته‌ترین نقطه‌ی قوت است. او به فیلم جان می‌بخشد و آن را پیش می‌برد. او همان ستاره‌ای است که اگر فیلمی درحال سقوط به تاریکی باشد، صحنه را روشن خواهد کرد. نیکلسون در چند مرد خوب با سکوت‌هایش هم حرف می‌زند و با نگاه‌هایش هم رعشه بر تن مخالفان خود می‌اندازد. نیکلسون در چند مرد خوب یعنی صلابت و قدرت در بازیگری درونی و بیرونی.

۷. ایزی رایدر (Easy Rider)

  • محصول: ۱۹۶۹
  • کارگردان: دنیس هاپر
  • بازیگران: پیتر فوندا، دنیس هاپر
  • امتیاز راتن تومیتوز: ۸۳ از ۱۰۰
  • امتیاز متاکریتیک: ۸۵ از ۱۰۰
  • جوایز و نامزدی‌ها: نامزدی اسکار بهترین بازیگر نقش مکمل مرد، نامزدی بفتا بهترین بازیگر نقش مکمل مرد، نامزدی گلدن گلوب بهترین بازیگر نقش مکمل مرد، جایزه‌ی بهترین بازیگر نقش مکمل  مرد جامعه‌ی ملی منتقدان فیلم، جایزه‌ی بهترین بازیگر نقش مکمل مرد حلقه‌ی منتقدان فیلم نیویورک، جایزه‌ی بهترین بازیگر نقش مکمل مرد حلقه‌ی منتقدان فیلم کانزاس

ایزی رایدر نخستین نقش‌آفرینی مطرح نیکلسون است. او در ایزی رایدر حضور کوتاهی دارد، اما حضورش به‌قدری تاثیرگذار است که تمام فیلم را تحت‌الشعاع قرار می‌دهد و پیام اصلی فیلم بدون حضور او منتقل نخواهد شد. جورج هنسون وکیلی دائم‌الخمر است که شخصیت‌های اصلی فیلم او را در زندان ملاقات می‌کنند. او آن‌ها را نجات می‌دهد و سپس در ادامه‌ی مسیر با آن‌ها همراه می‌شود.

نیکلسون در ایزی رایدر ناامید است به بشریت و زندگی. او در ایزی رایدر آن‌قدر می‌داند که دیگر نمی‌تواند در حالتی طبیعی این دنیا و مردم درون آن را تحمل کند، پس تصمیم گرفته‌است به الکل پناه ببرد و هرشب در سلول یک زندان محلی به‌خواب برود. نیکلسون در ایزی رایدر نماد یک انسان آزاد است و سرنوشت او در فیلم نماد بلایی است که جوامع مدرن بر سر یک انسان آزاد می‌آورند.

۶. معرفت جسمانی (Carnal Knowledge)

  • محصول: ۱۹۷۱
  • کارگردان: مایک نیکولز
  • بازیگران: آرت گارفانکل، آن مارگرت
  • امتیاز راتن تومیتوز: ۸۷ از ۱۰۰
  • امتیاز متاکریتیک: ۷۷ از ۱۰۰
  • جوایز و نامزدی‌ها: نامزدی گلدن گلوب بهترین بازیگر نقش اصلی مرد

نیکلسون در پنجمین فیلم مطرح خود با یکی از پیشروترین کارگردان‌های هالیوود، مایک نیکولز، همکاری کرد و توانست یکی از بهترین نقش‌آفرینی‌های خود را در فیلم معرفت جسمانی به نمایش بگذارد. در معرفت جسمانی نیکلسون سیر کامل شخصیتی را، از جوانی برون‌گرا به مرد میان‌سالی درون‌گرا طی می‌کند و در تمام مراحل اندازه‌ی درست و دقیقی از انرژی و احساسات را از طریق شخصیت خودش در مقابل دوربین نیکولز بروز می‌دهد.

معرفت جسمانی داستان روابط عاشقانه‌ی دوهم‌اتاقی دانشگاه را طی ۲۵ سال از زندگی آن‌ها روایت می‌کند. نیکلسون در معرفت جسمانی با همان پسر بدبودن همیشگی آغاز می‌کند، اما هرچه فیلم پیش‌تر می‌رود، شور و نشاط زیستن از نیکلسون گرفته می‌شود و او به‌تدریج به مردی ازنفس‌افتاده که هنوز هم معنای حقیقی زندگی را پیدا نکرده‌است، تبدیل می‌شود.

۵. آخرین ماموریت (The Last Detail)

  • محصول: ۱۹۷۳
  • کارگردان: هال اشبی
  • بازیگران: اتیس یانک، رندی کوئید
  • امتیاز راتن تومیتوز: ۸۹ از ۱۰۰
  • امتیاز متاکریتیک: ۸۹ از ۱۰۰
  • جوایز و نامزدی‌ها: نامزد اسکار بهترین بازیگر نقش اصلی مرد، بفتا بهترین بازیگر نقش اصلی مرد (مشترک با فیلم محله‌ی چینی‌ها (Chinatown))، نامزد گلدن گلوب بهترین بازیگر نقش اصلی مرد، جایزه‌ی بهترین بازیگر مرد جامعه‌ی ملی منتقدان فیلم، جایزه‌ی بهترین بازیگر مرد حلقه‌ی منتقدان فیلم نیویورک

شاید بتوان آخرین ماموریت را یکی از متفاوت‌ترین نقش‌آفرینی‌های نیکلسون دانست و با این‌حال هم‌چنان می‌توان امضای نیکلسون‌بودن را در شخصیت بیلی باداسکی پیدا کرد. در آخرین ماموریت، باداسکی و یکی دیگر از ملوان‌های نیروی دریایی ماموریت می‌یابند تا پسر جوانی را به جرم دزدیدن مقدار ناچیزی پول به زندان منتقل کنند تا مجازاتی را از سر بگذراند که همه می‌دانند بسیار شدیدتر از چیزی است که باید باشد.

نیکلسون در آخرین ماموریت هم‌چنان شیطنت مخصوص به خودش را دارد، اما این‌بار این شیطنت بیش‌تر از این‌که به شرارت نزدیک باشد، به دل‌بریدگی از دنیا و قوانین حاکم بر آن و مهربانی نزدیک است. نیکلسون در آخرین ماموریت ماهی سیاه کوچولو نیست، اما به‌آسانی می‌توان فهمید که وقتی جوان‌تر بوده‌است در خلاف جریان شنا کردن برایش گران تمام شده‌است. او خودش و گذشته‌اش را در آن جوان دست‌کج می‌بیند و می‌خواهد بار عذاب وجدان خود را با زیباکردن آخرین روزهای آزادی او سبک کند. نیکلسون در آخرین ماموریت، یک سرکش رام‌شده است که حالا دیگر حوصله‌ی به دردسر افتادن را ندارد.

۴. درخشش (The Shining)

  • محصول: ۱۹۸۰
  • کارگردان: استنلی کوبریک
  • بازیگران: شلی دووال، بری دانن
  • امتیاز راتن تومیتوز: ۸۴ از ۱۰۰
  • امتیاز متاکریتیک: ۶۶ از ۱۰۰

اگرچه چهاردهمین فیلم کوبریک موردتوجه منتقدان قرار نگرفت و تمام عوامل آن در فصل جوایز مورد بی‌مهری قرار گرفتند، تاریخ قضاوت کرده‌است که با گذشت این همه‌سال، هنوز هیچ بازیگری نتوانسته است نقش یک آدم تسخیرشده را به‌خوبی نیکلسون ایفا کند. جک تورنس نویسنده‌ای است که برای به پایان رساندن داستانش، همراه با خانواده‌اش سرایداری هتلی تعطیل در فصل زمستان را برعهده می‌گیرد تا در آرامش به نوشتن بپردازد، اما این تنهاماندن با خانواده برای جک مناسب نیست.

نیکلسون در درخشش با قدرت نشان می‌دهد که تا چه اندازه بر عضلات صورت خود مسلط است و تا چه‌اندازه زبان بدن را می‌داند. او در هر حرکت دست خود، هر حرکت چشم خود و هر حرکت زبان خود سرنخی برای دنبال کردن به مخاطب می‌دهد. او بدون گریمی سنگین یا جلوه‌های ویژه، به‌تنهایی، موفق می‌شود ترس خالص را در دل مخاطب ایجاد کند و او را به اوج وحشت برساند.

۳. محله‌ی چینی‌ها (Chinatown)

  • محصول: ۱۹۷۴
  • کارگردان: رومن پولانسکی
  • بازیگران: فی داناوی، جان هیوستن
  • امتیاز راتن تومیتوز: ۹۹ از ۱۰۰
  • امتیاز متاکریتیک: ۹۲ از ۱۰۰
  • جوایز و نامزدی‌ها: نامزدی اسکار بهترین بازیگر نقش اصلی مرد، بفتا بهترین بازیگر نقش اصلی مرد (مشترک با فیلم آخرین ماموریت (The Last Detail))، گلدن گلوب بهترین بازیگر نقش اصلی مرد، جایزه‌ی بهترین بازیگر مرد حلقه‌ی منتقدان فیلم کانزاس

نمی‌شود سینما را دنبال کنید و نام جک گتیس به گوشتان نخورده‌باشد؛ کارآگاهی که شمایلی جدید از شخصیت‌های همیشگی کارآگاه‌های پیشین سینمایی مانند هامفری بوگارت به سینما ارائه کرد. نیکلسون شجاعانه در محله‌ی چینی‌ها مقابل دوربین کارگردان انقلابی‌ای به‌نام رومن پولانسکی می‌رود و آن‌چه سینما و سینمادوستان از کارآگاهان فیلم‌های نوآر انتظار دارند را به چالش می‌کشد. او دیگر از جنس آن کارآگاهان عبوس و مغرور و خطاناپذیر نیست.

نقش‌آفرینی نیکلسون در محله‌ی چینی‌ها انقلابی است. او تمام ویژگی‌های انسانی را برای شخصیت خودش خاص می‌کند؛ مهربان است، اما مهربانی‌ای خاص دارد، شجاع است، اما شجاعت‌اش منحصربه‌فرد است، ترسو است، اما ترس‌اش مخصوص خودش است. نیکلسون در محله‌ی چینی‌ها یک‌تنه به تقابل تمام کارآگاه‌های کلاسیک سینمای نوآر هالیوود می‌رود و یک‌تنه تمام آن‌ها را شکست می‌دهد.

۲. پنج قطعه‌ی آسان (Five Easy Pieces)

  • محصول: ۱۹۷۰
  • کارگردان: باب رافلسون
  • بازیگران: سوزان آنسپاک، کلی گرینبوش
  • امتیاز راتن تومیتوز: ۸۸ از ۱۰۰
  • امتیاز متاکریتیک: ۸۵ از ۱۰۰
  • جوایز و نامزدی‌ها: نامزدی اسکار بهترین بازیگر نقش اصلی مرد، نامزدی گلدن گلوب بهترین بازیگر نقش اصلی مرد، نامزدی جایزه‌ی بهترین بازیگر مرد جامعه‌ی ملی منتقدان فیلم، نامزدی جایزه‌ی بهترین بازیگر مرد حلقه‌ی منتقدان فیلم نیویورک

پنج قطعه‌ی آسان که دومین همکاری نیکلسون با رافلسون می‌باشد، داستان مردی است که زندگی را جدی نمی‌گیرد، از همان نوع شخصیت‌هایی که خلق شده‌اند تا روزی نیکلسون آن‌ها را مقابل دوربین کارگردان‌های مختلف ببرد. از آن شخصیت‌هایی که نیکلسون به‌قدری با زیروبم‌شان آشنا است که گویا آن‌ها را بازی نمی‌کند و فقط به زندگی کردن در حضور دوربین‌ها ادامه می‌دهد.

نیکلسون برای نقش آفرینی خود در این فیلم، برای نخستین‌بار توانست نامزد اسکار شود و اولین قدم را در ثبت رکورد تاریخی نامزدی اسکار بردارد. منتقدان پس از دیدن فیلم، پیش از هرچیز به نقش‌آفرینی درخشان تیم بازیگری اشاره می‌کردند و در راس آن‌ها نیکلسون در صدر اخبار قرار داشت و در آن سال‌ها فقط آن‌هایی که به‌راستی می‌توانستند استعدادها را کشف کنند، می‌توانستند حدس بزنند که نیکلسون و نقش‌آفرینی‌های او قرار است روزی سینما را دگرگون کنند.

۱. دیوانه از قفس پرید (One Flew Over the Cuckoo’s Nest)

  • محصول: ۱۹۷۵
  • کارگردان: میلوش فورمن
  • بازیگران: ویلیام ردفیلد، لوئیز فلچر
  • امتیاز راتن تومیتوز: ۹۴ از ۱۰۰
  • امتیاز متاکریتیک: ۸۴ از ۱۰۰
  • جوایز و نامزدی‌ها: اسکار بهترین بازیگر نقش اصلی مرد، بفتا بهترین بازیگر نقش اصلی مرد، گلدن گلوب بهترین بازیگر نقش اصلی مرد، جایزه‌ی بهترین بازیگر مرد هیأت ملی بازبینی فیلم، جایزه‌ی بهترین بازیگر مرد جامعه‌ی ملی منتقدان فیلم، جایزه‌ی بهترین بازیگر مرد حلقه‌ی منتقدان فیلم نیویورک

دیوانه از قفس پرید با نیکلسون معنا می‌یابد. رندل مک‌مورفی از آن دست شخصیت‌هایی است که نمی‌توانست بدون نیکلسون متولد شود. او دیوانگی مخصوص به خودش را دارد؛ دیوانگی‌ای نامتعارف در جامعه‌ای متشکل از دیوانگان. نیکلسون در دیوانه از قفس پرید همه‌ی احساسات و اعمال انسانی و غیرانسانی را در یک شخصیت جمع می‌کند و یکی از زنده‌ترین شخصیت‌های تاریخ سینما را خلق می‌کند. شخصیتی که در یک بیمارستان روانی  که نماد جامعه‌ی ما انسان‌ها است، زندگی و نشاط را به ارمغان می‌آورد و توسط دیکتاتوری که لوئیز فلچر نقش آن را ایفا می‌کند، سرکوب می‌شود.

نیکلسون در دیوانه از قفس پرید یک رهبر است، هم‌زمان عطوفت یک مادر، جنگندگی یک سرباز، نشاط یک کودک، شرارت یک نوجوان سرکش و خشونت یک حیوان وحشی را دارد. او از همان صحنه‌ی اول که وارد آسایشگاه می‌شود، دیوانگی را در بندبند صورت خود جریان می‌دهد، به‌گونه‌ای که وقتی در آخرین صحنه، نشاط زندگی را در او به قتل می‌رسانند، مخاطب به‌سادگی می‌تواند تفاوت را احساس کند.

نیکلسون در دیوانه از قفس پرید به‌قدری خوب است که نمی‌توان برای درک عظمت او، بیننده را به یک صحنه‌ی درخشان ارجاع داد، بلکه باید تمام فیلم را بارها و بارها دید و هربار لایه‌های فراوانی که نیکلسون به شخصیت بخشیده‌است را کشف کرد. نیکلسون در دیوانه از قفس پرید، هم‌تراز است با رابرت دنیرو در راننده تاکسی (Taxi Driver)، آل پاچینو در صورت زخمی (Scarface)، مارلون براندو در پدرخوانده (The Godfather) و جان وین در جویندگان (The Searchers)؛ بازیگرانی که بدون آن‌ها فیلم‌ها معنا ندارند.



برچسب‌ها :
دیدگاه شما

پرسش امنیتی *-- بارگیری کد امنیتی --

۲ دیدگاه
  1. سینا

    فیلم departed اسکورسیزی بدجور جا موند و تو ذوق میزنه نبودش در لیست

  2. A.LynX

    به نظر من بهترین نقش های ایشون توی shining و one flew over the cuckoo nest هست

loading...
بازدیدهای اخیر
بر اساس بازدیدهای اخیر شما
تاریخچه بازدیدها
مشاهده همه
دسته‌بندی‌های منتخب برای شما