۱۰ بازی برتر سری کسل‌وانیا از بدترین تا بهترین

زمان مورد نیاز برای مطالعه: ۹ دقیقه
بهترین بازی های Castlevania

کسل‌وانیا یکی از قدیمی‌ترین مجموعه‌های دنیای گیم است که بازی‌های زیادی در بستر آن ساخته شده و موفقیت‌های بسیاری از بازی‌هایش –که بعضی‌هایشان جزو بهترین عناوین تمام دوران هستند – باعث ساخته شدن سریال انیمیشنی کسل‌وانیا در نت‌فلیکس شدند. به‌خاطر تعداد زیاد بازی‌های کسل‌وانیا، انتخاب ده بازی برتر کار ساده‌ای نبود، ولی ما تمام تلاش‌مان را کردیم و مطمئنیم که سر چند مورد از انتخاب‌ها با ما مخالفت خواهید کرد. در ادامه ده بازی برتر کسل‌وانیا با ترتیب کیفی معرفی شده‌اند:

۱۰. کسل‌وانیا ۳: نفرین دراکولا (Castlevania III: Dracula’s Curse)

سال انتشار: ۱۹۸۹
پلتفرم: NES، کامپیوترهای شخصی، پلی‌استیشن ۴، ایکس‌باکس وان، سوییچ

بازی castlevania 3

در بین بازی‌های NES الگویی رایج حاکم بود: سازندگان در بازی دوم سری تغییرات بزرگی در فرمول بازی اعمال کردند و در بازی سوم دوباره به همان فرمولی برگشتند که در بازی اول جواب داده بود. این اتفاق برای سوپر ماریو، زلدا و البته کسل‌وانیا افتاد. کسل‌وانیا ۲: پویش سایمون (Castlevania II: Simon’s Quest) بازی غیرخطی، ولی اغلب گیج‌کننده و کسل‌کننده‌ای بود. پس از کسل‌وانیا ۲، کسل‌وانیا ۳: نفرین دراکولا منتشر شد. این بازی نسبت به کسل‌وانیا ۲ خطی‌تر بود، ولی به‌اندازه‌ی کسل‌وانیا ۱ خطی نبود. همچنین این بازی شامل چند شخصیت قابل‌بازی بود که شاید بعضی‌هایشان را از سریال نت‌فلیکس بشناسید. البته این دو ویژگی بدین معنا نبود که بازی آسان‌تر است. از بعضی لحاظ کسل‌وانیا ۳ سخت‌ترین بازی سه‌گانه‌ی اصلی است و اگر از شدت عصبانیت بازی را ول کنید و هیچ‌وقت سعی نکنید آن را تمام کنید، حق دارید.

۹. کسل‌وانیا (Castlevania)

سال انتشار: ۱۹۸۶
پلتفرم: فامیکام، NES، آرکید، کومودور ۶۴، آمیگا، کامپیوترهای شخصی، موبایل، گیم‌بوی ادونس، پلی‌استیشن ۴، ایکس‌باکس وان، سوییچ

بازی castlevania

کسل‌وانیا نقطه‌ی شروعی برای این مجموعه‌ی افسانه‌ای روی NES بود و از لحاظ ترتیب انتشار (و نه لزوماً وقایع داستانی)، بازی‌ای بود که کشمکش بین خانواده‌ی بلمونت و خون‌آشام افسانه‌ای دراکولا در آن آغاز شد. این بازی کارهای زیادی را درست انجام داد. کارگردانی هنری و موسیقی بازی، در عین محدودیت‌هایشان (به‌خاطر سخت‌افزار کنسول)، تا به امروز کلاسیک باقی مانده‌اند و دشمنان نیز به همان اندازه نمادین هستند. مبارزه با مفهوم مرگ و جانوران اساطیری پیش از روبرو شدن با دراکولا حاکی از این بود که این خون‌آشام تا چه حد قدرتمند بود؛ حتی اگر نوار سلامتی‌تان کامل بود و تعداد بی‌شماری آب مقدس برای پرتاب کردن به سمت او داشتید، باز هم قدرت او را حس می‌کردید. با این حال، نمی‌توان این حقیقت را نادیده گرفت که کسل‌وانیا ۱ به‌خاطر کنترل بدقلق‌اش بازی اعصاب‌خردکنی بود، چون برخلاف سوپر ماریو ۱ در آن نمی‌توانستید مسیر پرش‌هایتان را در هوا تنظیم کنید. این محدودیت، در کنار مکانیزم پرت شدن به عقب به هنگام آسیب خوردن، باعث شکسته شدن دسته‌های زیادی شدند.

۸. کسل‌وانیا: بلادلاینز (Castlevania: Bloodlines)

سال انتشار: ۱۹۹۴
پلتفرم: سگا جنسیس، کامپیوترهای شخصی، پلی‌استیشن ۴، ایکس‌باکس وان، سوییچ

بازی bloodlines

کسل‌وانیا برای مدتی فرنچایز انحصاری کنسول‌های نینتندو بود (بهتر است به بازی‌ّهای آرکید افتضاح سری اشاره نکنیم)، ولی با انتشار بلادلاینز کسل‌وانیا برای اولین بار روی کنسول شرکت رقیب یعنی سگا منتشر شد. این بازی که انحصاراً برای سگا جنسیس منتشر شده بود، از لحاظ گیم‌دیزاین نسبت به پیشینیان خود تفاوت خاصی نداشت و فرمول کلی آن گیم‌پلی اکشن‌محور بود که در آن سکوبازی و مبارزاتی که باید قلق شان را پیدا می‌کردید، با هم ترکیب شده بودند. با این حال، دلیل شهرت بازی اضافات عجیب آن به دنیاسازی کسل‌وانیا بود. یکی از این اضافات اشاره‌ی مستقیم به رمان دراکولای برام استوکر بود، ارتباطی که در بیشتر بازی‌های سری مورد اکتشاف قرار نگرفته بود. کسل‌وانیا: بلادلاینز هم مثل بیشتر بازی‌های ۱۶ بیتی کسل‌وانیا از لحاظ گرافیکی تا به امروز چشم‌نواز و قابل‌بازی مانده است.

۷. کسل‌وانیا: طلوع غم (Castlevania: Dawn of Sorrow)

سال انتشار: ۲۰۰۵
پلتفرم: DS، موبایل، کامپیوترهای شخصی، پلی‌استیشن ۴، ایکس‌باکس وان، سوییچ

بازی dawn of sorrow

طلوع غم که دنباله‌ی آریای غم (Aria of Sorrow) است (جلوتر به آن اشاره خواهد شد)، داستان و زمینه‌ی مدرن‌تر آن را ادامه داد و با رها کردن حکایت‌های بازی‌های پیشین که چند قرن قدمت داشتند، دوباره بازیکن را در نقش سوما کروز (Soma Cruz) قرار داد. سوما کروز قهرمانی با قابلیت‌ّهای ماوراءطبیعه است که قدرتش به‌تدریج افزایش پیدا می‌کند و با ساختار مترویدوانیایی بازی که برای اولین بار در سمفونی شب (Symphony of the Night) مشاهده شد جور است. البته قابلیت‌های سوما در مقایسه با قابلیت‌های اعضای خاندان بلمونت به‌مراتب متنوع‌تر است. با این حال، عرضه شدن بازی روی کنسول دستی DS هم هرچه بیشتر باعث خاص به نظر رسیدن بازی شد. به‌لطف ساختار این کنسول، نقشه‌ی بازی به‌طور دائمی روی صفحه‌ی بالایی نمایش داده می‌شود، برای همین در پایین صفحه فضای کافی برای کارهای دیگر را باز می‌کند و دیگر مجبور نیستید برای نگاه کردن به نقشه دائماً بازی را متوقف کنید. طلوع غم مسلماً تنها بازی DS نبود که چنین سیستمی را پیاده کرد، ولی این سیستم در سری بازی‌های اکتشاف‌محوری‌ مثل کسل‌وانیا بسیار مفید واقع شد.

۶. کسل‌وانیا: محفل اکلیزیا (Castlevania: Order of Ecclesia)

سال انتشار: ۲۰۰۸
پلتفرم: DS

بازی order of ecclesia

محفل اکلیزیا آخرین بازی کسل‌وانیا روی دی‌اس، آخرین بازی رسمی سری پیش از ریبوت شدنش و همچنین آخرین بازی سری بود که کوجی ایگاراشی (Koji Igarashi)، تهیه‌کننده‌ی افسانه‌ای سری روی آن کار کرد. شاید دلیل تغییرات بزرگی که روی بازی اعمال شدند، ارتباط نزدیک و طولانی ایگاراشی با سری بود. برخلاف بازی‌های دیگر مجموعه، تمرکز این بازی روی عقب‌گرد (Backtracking) نیست و ساختار آن ترکیبی از بازی‌های اخیر سری با ساختار مرحله‌ای بازی‌های اولیه بود. همچنین قهرمان اصلی بازی بار دیگر به خاندان بلمونت تعلق ندارد. این قهرمان شانوا (Shanoah) نام دارد که به سبک کربی (Kirby) می‌تواند جادوی دشمنان را بدزدد تا از اسلحه‌ای متفاوت استفاده کند. با این‌که شلاق کلاسیک خون‌آشام‌کش جزو اسلحه‌های موردعلاقه‌ی ماست، سیستم مبارزه‌ی جدید بازی به آن تنوع می‌بخشد و به‌خاطر همین سیستم مبارزه محفل اکلیزیا همچنان ارزش بازی کردن دارد.

۵. کسل‌وانیا: اربابان سایه (Castlevania: Lords of Shadow)

سال انتشار: ۲۰۱۰
پلتفرم: پلی‌استیشن ۳، ایکس‌باکس ۳۶۰ و کامپیوترهای شخصی

بازی lords of shadow

موقعی‌که خبر ساخت این بازی اعلام شد، هنوز اسم کسل‌وانیا به آن الحاق نشده بود و اگر کسی آن را بازی کند، شاید این سوال برایش پیش بیاید که غیر از نام خانوادگی شخصیت اصلی، گابریل بلمونت (Gabriel Belmont)، ربط این بازی به کسل‌وانیا چیست. با این حال، غافلگیری داستانی معروف بازی دلیل استفاده از نام کسل‌وانیا برای بازی را روشن‌تر می‌کند. فارغ از این، اربابان سایه یکی از عناوین اکشن ماجراجویی بسیار خوب برای نسل ایکس‌باکس ۳۶۰ و پلی‌استیشن ۳ است که توجهی را که شایسته‌اش بود دریافت نکرد. مبارزه‌ی هک و اسلش جذاب بازی، موسیقی ارکست زیبای آن، جو اندوهناک آن و بازیگران هالیوودی‌ای که صداپیشگی شخصیت‌های اصلی را بر عهده داشتند، همه دست به دست هم دادند تا اربابان سایه به بازی‌ای بسیار سطح‌بالا تبدیل شود. اربابان سایه ۲ و آینه‌ی سرنوشت (Mirror of Fate)، انتشاریافته روی ۳DS، به موفقیت آن‌چنانی دست پیدا نکردند و این جای تاسف دارد، چون اربابان سایه ۱ بسیار عالی بود.

۴. کسل‌وانیا: راندوی خون (Castlevania: Rondo of Blood)

سال انتشار: ۱۹۹۳
پلتفرم: PC Engine CD، PSP، پلی‌استیشن ۴

بازی rondo of blood

اینجاست که اوضاع کمی گیج‌کننده می‌شود. راندوی خون دو نسخه دارد. یکی از این نسخه‌ها، همانی است که به‌عنوان رتبه‌ی چهارم این فهرست انتخاب کرده‌ایم، و دیگری کسل‌وانیا: دراکولا ایکس (Castlevania: Dracula X) نام دارد که برای سوپر نینتندو منتشر شد. اگر در اواسط دهه‌ی نود قصد داشتید نسخه‌ی بهتر را بازی کنید، باید یک PC Engine – که معادل ژاپنی توربوگراف-۱۶ است – در اختیار می‌داشتید. بعداً بازی کردن راندوی خون راحت‌تر شد، چون بازسازی‌ای از آن در کسل‌وانیا: وقایع‌نگاری دراکولا ایکس (Castlevania: The Dracula X Chronicles) برای PSP و در کسل‌وانیا: رکوییم (Castlevania Requiem) برای پلی‌استیشن ۴ منتشر شد.  به‌لطف گرافیک پرزق‌وبرق، انیمیشن‌های روان و طراحی صدای عالی، راندوی خون بسیار تازه‌تر از زمان انتشارش در سال ۱۹۹۳ به نظر می‌رسد. راندوی خون یکی از عناوین کسل‌وانیا است که متاسفانه آنطور که شایسته‌اش است توجه دریافت نکرد، خصوصاً با توجه به این‌که یکی دیگر از عناوین فهرست دنباله‌ی آن است.

۳. کسل‌وانیا: آریای غم (Castlevania: Aria of Sorrow)

سال انتشار: ۲۰۰۳
پلتفرم: گیم‌بوی ادونس، موبایل، کامپیوترهای شخصی، پلی‌استیشن ۴، ایکس‌باکس وان، سوییچ

بازی aria of sorrow

آخرین بازی سری برای گیم‌بوی ادونس بهترین بازی سری برای گیم‌بوی ادونس بود و دلیل این مسئله این است که آریای غم تا حد امکان از زمینه و حال‌وهوای استاندارد کسل‌وانیا فاصله می‌گیرد. دراکولا همچنان در این بازی نقش داشت، ولی بازی مسیری نامتعارف را در پیش گرفت که ظاهراً هیچ ربطی به خاندان بلمونت و نبرد پایان‌ناپذیر آن‌ها به ارباب خون‌آشام نداشت. سوما کروز، که در دنباله‌ی بازی طلوع غم برگشت، برای اولین بار در این بازی حضور پیدا می‌کند. در این بازی می‌توانید از چند اسلحه‌ی متفاوت برای شکست دشمنان استفاده کنید و همچنین با استفاده از قابلیت‌های آن‌ها قدرت خود را افزایش دهید. اگر یک بازی کسل‌وانیا باشد که مخصوص کسانی ساخته شده باشد که پاتوق‌شان فروشگاه لباس‌فروشی هات تاپیک (Hot Topic) است، موهای صاف‌شده دارند و تی‌شرت بند موسیقی هاوثورن هایت (Hawthorne Height) می‌پوشند، آن بازی آریای غم است، ولی این لزوماً چیز بدی نیست.

۲. کسل‌وانیا: سمفونی شب (Castlevania: Symphony of the Night)

سال انتشار: ۱۹۹۷
پلتفرم: پلی‌استیشن ۱، سگا ساتورن، ایکس‌باکس ۳۶۰، PSP، پلی‌استیشن ۴، اندروید، iOS

بازی symphony of the night

این بازی همه‌چیز را تغییر داد. سمفونی شب تغییر بسیار بزرگی نسبت به عناوین پیشین مجموعه به حساب می‌آمد و ساختار بازی را از اکشن-سکوبازی مرحله‌ای به نقش‌آفرینی دنیاباز که از سری متروید تاثیر پذیرفته بود تغییر داد. این بازی حتی باعث ایجاد سبک جدیدی بین بازی‌های ویدئویی شد: مترویدوانیا. فرمولی که بازی برای این سبک جدید تعیین کرد به مدت بیش از یک دهه دست‌نخورده باقی ماند. با این‌که این بازی برای پلی‌استیشن ۱ منتشر شده بود (آن هم در اواسط عمرش)، ولی کونامی سازندگان سمفونی شب را مجبور نکرد برای بازی گرافیک سه‌بعدی طراحی کنند (بلایی که سر بازی‌های متوسطی که برای N64 منتشر می‌کرد می‌آورد). برای همین بازی گرافیک دوبعدی پرزرق‌وبرق و چشم‌نوازی دارد که هیچ‌گاه قدیمی نمی‌شود. همچنین ترجمه‌ی انگلیسی بازی نیز شامل مثال‌های بی‌نظیری از طنز ناخواسته است (مثل جمله‌ی معروف «miserable little pile of secrets» به معنای توده‌ی حقیر و بدبخت رازها)، ولی حرف زدن بس است. جایگاه دوم فهرست به این بازی اختصاص دارد!

۱. سوپر کسل‌وانیا ۴ (Super Castlevania IV)

سال انتشار: ۱۹۹۱
پلتفرم: SNES، کامپیوترهای شخصی، پلی‌استیشن ۴، ایکس‌باکس وان، سوییچ

بازی super castlevania 4

آیا قرار دادن بازی‌ای غیر از سمفونی شب یا آریای غم به‌عنوان بازی اول فهرست «بهترین بازی‌های کسل‌وانیا» تصمیمی جنجالی است؟‌ احتمالاً، ولی سخت است که همیشه حق با شما باشد. در سوپر کسل‌وانیا ۴ فرمول اولیه‌ی کسل‌وانیا به تکامل رسیده و در آن شاهد بهترین گیم‌پلی اکشن-سکوبازی بین بازی‌های دوبعدی هستیم. حرکت سفت و سنگین در بازی‌های پیشین با پرش‌های دقیقی که می‌توان در هوا تنظیم‌شان کرد جایگزین شده است. همچنین قدرت بیشتر SNES به کونامی اجازه داد موقع ضربه زدن به دشمنان افکت‌های محیطی بیشتری به بازی اضافه کند و همچنین بدون نیاز به افزودن ویبره به بازی به ضربات وزن بیشتری ببخشد. این مسئله به هنگام مواجه شدن با باس‌های سخت بازی اهمیت دوچندان پیدا می‌کند.

ولی فکر می‌کنید این مسائل اهمیت دارند؟ نخیر! سوپر کسل‌وانیا ۴ فقط و فقط به‌خاطر موسیقی‌اش لایق دست یافتن به جایگاهی افسانه‌ای است. به‌لطف چیپ صدای عالی SNES، به هنگام گشت‌وگذار در نقاط مورمورکننده‌ی قلعه‌ی دراکولا، سازهای موسیقی گوتیک بازی مثل شیپور به صدا درمی‌آیند و موسیقی بازی تا هفته‌ها پس از تمام کردن بازی در ذهن‌تان باقی خواهد ماند.

منبع: Gamespot

صفحه اصلی بازی - اخبار بازی - تریلر بازی - نقد و پیش نمایش | دیجی‌کالامگ



برچسب‌ها :
دیدگاه شما

پرسش امنیتی *-- بارگیری کد امنیتی --

۲ دیدگاه
  1. ShayanKia

    فقط کافیه قطعه Requiem of the Gods سیمفونی آف د نایت رو گوش بدم تا برای من رتبه یک بشه.

  2. علیرضا

    سمفونی آف ده نایت باید اول میشد

loading...
بازدیدهای اخیر
بر اساس بازدیدهای اخیر شما
تاریخچه بازدیدها
مشاهده همه
دسته‌بندی‌های منتخب برای شما
X