۱۰ شخصیت همراه برتر تاریخ بازیهای ویدیویی
قطعاً یکی از مهمترین فاکتورهای یک بازی کاراکتر اصلی آن است. اینکه این کاراکتر چه توانایی داشته باشد یا اینکه چه کارهای عجیبی بتواند انجام دهد، پایه و اساس یک بازی را تشکیل میدهد. برای مثال در عنوانی مثل مرد عنکبوتی (Spider man) توانایی خاص پیتر پارکر (Peter Parker) است که اساس گیمپلی بازی را میسازد.
در بسیاری از بازیها قدرت خاص کاراکتر اصلی بازی، همراه (Companion) او است. کسی که در تمامی شرایط او را ترک نکرده و همواره از او پشتیبانی میکند. به همین دلیل است که ما در بسیاری از عناوین شاهد همراهی یک کاراکتر جانبی هستیم. حال در برخی از عناوین میتواند این کاراکتر قابل کنترل باشد، مثل عصر اژدها (Dragon Age) یا در برخی عناوین هم تنها همراه شخصیت اصلی داستان است.
بحث اینجاست که شرکتهای بازیسازی اگر از کاراکتر همراه استفاده کنند نیاز دارند که یک توجیهی برای وجود آن داشته باشند. برای مثال بازی آخرین ما (The Last of Us) یکی از بهترین توجیهها را برای حضور الی داشت. به همین دلیل در میان دریایی از عناوین با کاراکترهای همراه، تنها برخی از بازیها هستند که به بهترین نحو از آنها استفاده میکنند.
کاراکترهای جانبی معمولاً تأثیر زیادی روی گیمپلی داشته و بازی از آنها استفاده زیادی میکند. حال سؤال این است که بهترین همراهان در دنیای گیمینگ کدامند؟ آن مواردی که هم داستان زمینهی خوبی داشته و هم تأثیر زیادی روی گیمپلی بازی دارند، کدام هستند؟ پس در ادامه با انتخاب بهترین همراهان در دنیای گیمینگ با ما همراه باشید.
میدنا در بازی افسانه زلدا: پرنسس گرگ و میش (Midna in The Legend of Zelda: Twilight Princess)
عناوین زلدا را میتون یکی از بهترین مجموعه ساخته شده توسط نینتندو دانست. در این عناوین آزادی عمل به طور واقعی به کاربر ارائه شده و به همین دلیل است که امتیازهای بسیار بالایی دریافت میکنند. همینطور اینکه طرفداران بسیار زیادی هم در دنیا دارند. کاراکتر اصلی عناوین افسانه زلدا لینک بوده که در برخی عناوین مثل پرنسس گرگ و میش یک همراه هم با خود دارد.
میدنا یک کاراکتر بسیار به یادماندنی است. او حرفهای بامزهای زده و باعث شده که بازی از حالت خسته کننده خود خارج شود. در بسیاری از مواقع میدنا به شما انگیزه میدهد تا یک چالش خاص را به اتمام رسانده یا اینکه دشمنان را با کمک او از بین ببرید. نینتندو به بهترین نحو میدنا را وارد بازی خود کرده و در جای جای بازی از آن استفاده کرده است. همین طور اینکه اخلاق میدنا باعث شده که بسیار دوست داشتنی باشد و شما از حضور او خسته نشوید. همینطور اینکه میدنا میتواند لینک را تبدیل به گرگ کند که به نوبه خود جالب است.
دانلد و گوفی در بازی کینگدام هارتس (Donald and Goofy in Kingdom Hearts)
شما این دو نام را قطعاً در کارتونهای دیزنی شنیدهاید. همانطور هم که میدانید بازی کینگدام هارتس از کاراکترهای دیزنی ساخته شده است. به همین دلیل حضور دانلد و گوفی به عنوان همراهان در بازی کینگدام هارتس باعث دلگرمی طرفداران دیزنی شد. این دو شخصیت در کارتونها همواره به میکی (Micky) وفادار بودند و این موضوع نیز در بازی صدق میکند.
در بازی اول این دو کاراکتر باید حامل کلید را همراه میکردند و پس از مدتی با سورا (Sora) دوست شدند. گوفی برخلاف تصور چهره منطقی بازی بوده و به سورا در موارد مختلف نصیحتهای خاص و کاربردی میدهد. از طرفی دانلد شخصیت بامزه بازی بوده که باعث شده کینگدام هارتس خسته کننده نباشد. هر دو کاراکتر در بازی بسیار کاربردی بوده و در مواقع دشوار به سورا کمک میکنند.
پیج در بازی بیاند گود اند اویل (Pey’j in Beyond Good and Evil)
بازی بیاند گود اند اویل یکی از بهترین عناوین داستانی ساخته شده در ۲۰ سال اخیر است. یکی از دلایل این موفقیت هم حضور کاراکترهای خاص مثل پیج است. بیشک او یکی از بهترین همراهان در دنیای بازیهای ویدئویی بوده و بازی را بسیار جذاب کرده است. او عموی جید (Jade) بوده و در بسیاری از موارد او را همراهی میکند.
پیج در اصل یک خوک بامزه بوده که در طول مسیر بازی را از خسته کننده بودن نجات میدهد. از طرفی او به جید کمک میکند تا نقشههای خود را پیاده کرده و در بازی پیش برود. پیج در اصل یک شخصیت حامی برای جید بوده و پیشنهادهای پیج در بازی بسیار ارزشمند است. از طرفی در ساخت و ساز نیز دستی داشته و میتواند ابزار بسیار کاربردی بسازد.
سالی در بازی آنچارتد (Sully in Uncharted)
بی شک یکی از بهترین مجموعههای تاریخ بازیهای ویدئویی، آنچارتد است. این موفقیت هم اکثراً به دلیل حضور کاراکترهای بسیار خوب در این بازی است. ناتیداگ برای طراحی هر شخصیت در این بازی وقت زیادی مصرف کرده و از بهترین صداگذاران استفاده کرده است. به همین دلیل است که هر کاراکتر ویژگیهای مخصوص خود را داشته و بازی را به شدت جذاب کرده است.
یکی از محبوبترین کاراکترها در این مجموعه سالی است. کسی که در ابتدا حاضر است هرجا نیتن میرود او را همراهی کرده و نگذارد از کنترل خارج شود. با این حال در شماره ۴ حتی سالی هم نمیتواند جلوی نیتن را بگیرد. از بحث داستانی که بگذریم در مراحلی که سالی حضور دارد، بازی کمی آسانتر میشود. او میتواند دشمنان را نابود کرده یا اینکه در برخی پازلها به نیتن کمک کند.
آترئوس در بازی خدای جنگ (Atreus in God of War)
نقش آترئوس در بازی خدای جنگ چیزی بیش از یک همراه بود. این کاراکتر در بازی خدای جنگ ۴ معرفی شد و به طور کامل روند این عناوین را تغییر داد. ارتباط پدر و پسر بسیار خاص بود و همین نشان داد که حتی خدای جنگ هم میتواند قلب مهربانی داشته باشد. بحث اصلی اینجاست که در این بازی مشخص شد که کریتوس هم دیگر چیزی برای از دست دادن دارد و نمیتواند مثل گذشته بدون عواقب کارهای خود را انجام دهد.
با این حال در کنار نقش داستانی آترئوس نقش عملکردی هم در این بازیها دارد. در شماره ۱ آترئوس مبارزه را از پدر خود یاد میگیرد و در انتهای بازی شما رشد او را میبینید. در بازی رگناروک نیز شما تکامل آترئوس را مشاهده خواهید کرد. همین روند رشد باعث شده تا دو عنوان آخر خدای جنگ بسیار جذاب و در عین حال احساسی باشند. چیزی که هر دو بازی را زیبا میکند تغییر رفتار کریتوس نسبت به فرزندش است و به او آزادی عمل بیشتری میدهد تا به چیزی که میخواهد تبدیل شود.
کزویی در بازی بنجو کزویی (Kazooie in Banjo Kazooie Series)
بنجو کزویی یکی از عناوین پلتفرمر بسیار دوست داشتنی در دوران نینتندو ۶۴ بود. این عناوین کیفیت بسیار بالایی داشتند و داستان آنها نیز بسیار جالب بود. نکته اصلی اینجاست که کزویی در این بازی یکی از کاراکترهای بسیار مهم بود. به همین دلیل است که نام او نیز در عنوان بازیها وجود داشت.
کزویی به خرس دوست داشتنی کمک میکرد تا از صخرههای دشوار بالا برود و بتواند از موانع مختلف عبور کند. از طرف صحبتهای میان هر دو شخصیت باعث شده بود که بازی چندین برابر جذابتر شود. این دو نام همیشه باهم میآیند و حتی در بازیهای بعدی مثل سوپر اسمش بروز نیز ما شاهد این زوج دوست داشتنی بودیم.
الی در بازی آخرین ما قسمت ۱ (Ellie in The Last of Us Part 1)
بازی آخرین ما ۱ یکی از بهترین عناوین ساخته شده در تاریخ بازیهای ویدئویی است. این بازی به دلیل داستان زیبا و شخصیتپردازیهای بسیار قدرتمند توانست توجه تمامی گیمرها را به خود جلب کند. رابطه میان جوئل و الی چیزی است که این بازی را بسیار جذاب کرده و همین موضوع باعث میشود الی یکی از کاراکترهای بسیار مهم در دنیای گیمینگ باشد.
هرچه بیشتر در بازی آخرین ما ۱ پیش میرویم، الی بالغتر شده و ما نیز بیشتر متوجه میشویم که این دنیای ظالم چه مشکلاتی برای یک کودک ایجاد میکند. از طرفی الی و جوئل نیز با هم بهتر شده و جوئل حس پدرانه نسبت به الی پیدا میکند که باعث میشود در انتها یکی از عجیبترین تصمیمات ممکن را بگیرد. جدا از بحث داستانی، الی در گیمپلی بازی نیز تأثیر بسیار زیادی دارد. از مبارزات گرفته که کمک جوئل کرده تا حل کردن پازل و ارائه راهنما در برخی موارد که میتواند روند بازی را سریعتر کند.
کلنک در بازی رچت اند کلنک (Clank in Ratchet and Clank)
کلنک یک ربات بامزه است که معمولاً کنار رچت بوده یا بر پشت او آویزان است. کلنک خنده بامزهای داشته و معمولاً در حل کردن پازلها و کارهای مختلف به رچت کمک میکند. از طرفی این ربات با دیالوگها و حرفهای خود بازی را بامزه کرده و همین موضوع باعث شده که روند رچت اند کلنک خسته کننده نباشد.
این دو شخصیت در اصل مکمل هم هستند. به این شکل که کلنک به نوعی مغز بازی بوده و رچت نیز نقش عضله را دارد. کلنک به طور کلی بسیار باهوش بوده و همین موضوع باعث میشود نقش اصلی را در حل کردن پازلها و کارهای فکری داشته باشد. نکته اصلی اینجاست که در کنار گیمپلی رابطه دوستی میان این دو چارچوب اصلی داستان بازی را شکل داده که باعث میشود، کلنک به عنوان یک شخصیت جانبی اهمیت بسیار زیادی داشته باشد.
تیلز در بازیهای سونیک خارپشت (Tails in Sonic the Hedgehog Series)
مجموعه سونیک یکی از با سابقهترین مجموعهها در دنیای گیمینگ بوده و این تداوم هم به دلیل پشتیبانی طرفداران است. طرفداران این بازی نیز به شدت کاراکترهای اصلی آن را دوست داشته و از آنها حمایت میکنند. با این حال چیزی که باعث شده کاراکتر اصلی این مجموعه یعنی سونیک به جایگاه فعلی خود برسد، کاراکترهای جانبی این بازی مثل تیلز است. افرادی که با کمک کردن به سونیک باعث میشوند او قدرتمندتر جلوه کند و اهمیت بیشتری پیدا کند.
تیلز یک شخصیت جوان در دنیای سونیک است که با وجود این سن کم یک مخترع است. به همین دلیل با روشهای مختلفی به سونیک در رسیدن به مقصد خود کمک میکند. یکی از ماندگارترین صحنههای حضور تیلز یک تلپورت است که با خلبانی تیلز و همراهی سونیک بوده و سونیک را از یک منطقه به جای دیگر میبرد. رابطه میان سونیک و تیلز هم مثل رابطه دو برادر میماند که برادر بزرگتر مراقب کوچکتر بوده تا آسیب نبیند.
لوییجی در بازی سوپر ماریو (Luigi in Super Mario Games)
قطعاً نمیتوان حرف از همراه زد و اشارهای به برادر دوست داشتنی دنیای ویدئو گیم یعنی لوییجی نکرد. کسی که در تمامی دشواریها و شرایط مختلف ماریو را رها نکرده و همواره همراه او بود. به عنوان یک برادر لوییجی همیشه به ماریو در کارهای مختلف کمک کرده و حتی با او در برابر گومباها (Goombas) جنگیده است.
رابطه لوییجی و ماریو شاید به عمق روابطی مثل الی و جوئل نباشد اما این دو نفر از هم جداشدنی نیستند. به همین دلیل است که حضور لوییجی در کنار ماریو با وجود اینکه چندان مورد توجه نیز بسیار مهم است. این دو کاراکتر در تمامی کارتونها و بازیهای جانبی با هم بوده و به همین دلیل است که لوییجی را بهترین همراه در دنیای بازیهای ویدئویی میدانند.