۱۰ تغییر دنیای سینمایی مارول در قدرت شخصیتهای کمیکبوکی
دنیای سینمایی مارول از زمان فیلم «مرد آهنی» در سال ۲۰۰۸ آغاز شده است و از آن به بعد، هزاران شخصیت به مخاطبان سینما معرفی شدهاند. مارول مانند هر اقتباس دیگری از کمیکبوکها، مجبور شده تا تغییرات خاصی را در شخصیتها ایجاد کند تا آنها با فیلمهایشان سازگار شوند.
برخی از این تغییرات اغلب بسیار جزئی هستند، مثلا آسگاردیها به جای این که خدا باشند، موجوداتی بیگانه هستند اما گاهی اوقات این تغییرات بسیار بزرگ محسوب میشوند. دنیای سینمایی مارول، چه این تغییرات در ریشه داستان یا قدرتهای یک شخصیت باشد، تعداد زیادی از آنها را در چندین شخصیت خود اعمال کرده است.
- مارول بالاخره میتواند حق مطلب را درباره فیلمهای ناکام مردان ایکس ادا کند؟
- چرا مرد آهنی باید در فاز ۵ دنیای سینمایی مارول برای همیشه کنار گذاشته شود؟
- دیدار مجدد دردویل و پانیشر در دنیای سینمایی مارول اتفاق خواهد افتاد؟
۱۰. شانگچی
سیمو لیو یکی از بهترین اجراها را در فاز ۴ در فیلم «شانگچی» ارائه میدهد. او در «شانگچی و افسانه ده حلقه» به عنوان پسر ماندارین، رهبر یک گروه تروریستی معروف به ده حلقه معرفی میشود. هنگامی که پدرش به سرزمین عرفانی مادرش حمله میکند، او پدرش را تهدید میکند که یک موجود شیطانی را آزاد خواهد کرد. شانگچی و پدرش با هم مبارزه میکنند. او قصد دارد هدایت ده حلقه را به دست بگیرد و شرایط را بهبود ببخشد.
شانگچی در کمیکها، یک رزمیکار بسیار ماهر است. او به دلیل مهارتش میتواند با بهترینهای دنیای مارول همراه شود اما مانند آیرونفیست یا کاپیتان آمریکا هیچ توانایی اضافی ندارد. او صرفا بسیار خوب است. دنیای سینمایی مارول تصمیم گرفت تا شخصیت او را تغییر دهد و قدرت ده حلقه را به وی بسپارد تا اگر او در برابر یک شیطان فوقالعاده قوی قرار بگیرد، بتواند با این موجود مقابله کند.
۹. واندا ماکسیموف
واندا ماکسیموف و برادرش، پیترو در فیلم «انتقامجویان: عصر اولتران» به تماشاگران معرفی شدند. او و برادرش تا قبل از سریال «وانداویژن» از سنگ ذهن استفاده میکردند که دلیل تواناییهای او بود. الیزابت اولسن یکی از بهترین اجراهای دنیای سینمایی مارول را در «وانداویژن» ارائه کرد و در این سریال مشخص شد که تواناییهای او از قبل وجود داشته و سنگ ذهن صرفا آنها را افزایش داده است.
واندا و برادرش قبل از انتشار فیلم «انتقامجویان: عصر اولتران» به عنوان جهشیافته به مگنیتو مرتبط بودند. این تغییر از آنجایی ایجاد شد که استودیوی مارول حق استفاده از جهشیافتهها را نداشت اما حق مالکیت واندا و پیترو را در اختیار داشت. واندا و برادرش در دنیای سینمایی مارول صرفا افرادی پیشرفته هستند.
۸. اولتران
شخصیت شرور فیلم «انتقامجویان: عصر اولتران» همان اولتران بود. تونی و بروس پس از کلنجار رفتن با سنگ ذهن، اولتران را خلق کردند. اولتران هوشیار شد و تصمیم گرفت تا بدنی برای خود بسازد و نقشه خود برای از بین بردن نسل بشر را که به اعتقاد او تنها راه برای دستیابی به صلح در زمان ما بود، اجرا کند.
اولتران کم و بیش شخصیتی شبیه به همتای خود در کمیکبوکها است اما ریشههای او به شدت تفاوت دارد. اولتران در اصل توسط هنک پیم ساخته شد نه تونی استارک و انگیزهها و اهداف او از خدای خود و نفرتش نسبت به خالقش ناشی میشود.
۷. درکس ویرانگر
درکس در اولین فیلم «نگهبانان کهکشان» به عنوان یک بیگانه معرفی شد که با دیگران متحد میشود تا بتواند فرار کند و رونین را بکشد. او در نهایت به سایر نگهبانان علاقهمند میشود و به آنها کمک میکند تا رونین را شکست دهند و بدین ترتیب کهکشان را از دست او و سنگ قدرتش نجات دهند.
درکس در ابتدا و در کمیکها یک بیگانه نبود. او فردی به نام آرتور داگلاس و انسانی بود که خانوادهاش توسط تانوس کشته شدند. کرونوس شخصیت درکس ویرانگر را در او برانگیخت و قدرتی زیاد و امکان پرواز را به وی بخشید. این قدرتها هر چند وقت یک بار از این شخصیت سلب میشوند و نویسندگان مدرن، کاراکتر او را متناسب با خصوصیات دیو باتیستا مینویسند اما ریشه درکس همچنان همان آرتور داگلاس است.
۶. سم ویلسون/فالکون
سم ویلسون در فیلم «کاپیتان آمریکا: سرباز زمستان» به عنوان یک دامپزشک در ارتش معرفی شد که با کاپیتان آمریکا دوست میشود. زمانی که سازمان شیلد با هایدرا روبهرو میشود، کاپیتان آمریکا و بیوه سیاه از او کمک میخواهند و وی فاش میکند که قبلا در ارتش یک لباس مخصوص پرواز داشته است. او در ادامه به انتقامجویان پیوست و در نهایت به کاپیتان آمریکا تبدیل شد که باید انتقامجویان جدید را رهبری کند.
سم ویلسون دنیای سینمایی مارول تقریبا همان نسخه او در کمیکهاست. وی در هر دو مورد، دارای بالهای مکانیکی است که با آنها پرواز میکند و همراه و یار کاپیتان آمریکا است. البته در کمیکها، کاپیتان آمریکا او را آموزش میدهد و راهنمایی میکند. بزرگترین تفاوت این دو نسخه، رد وینگ است که در دنیای سینمایی مارول، پهپادی است که سم میتواند آن را کنترل کند و در کمیکها یک فالکون واقعی است که سم میتواند از طریق تلهپاتی با او ارتباط برقرار نماید.
۵. ایگو سیاره زنده
پیتر کویل در «نگهبانان کهکشان ۲» با پدر بیولوژیکیاش، ایگو با بازی کرت راسل، آشنا میشود. ایگو یک سلستیال به اندازه یک سیاره است که در پی پسرش به کهکشانهای مختلف میرفت. ایگو معتقد است که زندگی در کهکشان پست و ناپسند است و میخواهد با کمک پسرش، این شرایط را تغییر دهد و بازسازی کند.
این احتمال وجود دارد که ایگو در آن زمان با سایر سلستیالها در جاودانگان ملاقات کرده باشد اما در این مرحله، در کمیکها، او یک سلستیال نیست. ایگو نمیتواند بدنی به شکل انسان برای سفر در کهکشان داشته باشد. او برای خود جسمی به اندازه یک سیاره ایجاد کرده است. مهمتر از همه، او در اصل پدر پیتر نیست. مشخص نیست که چرا جیمز گان چنین تغییرات وسیعی در کاراکتر ایگو ایجاد کرد اما این تغییرات در نهایت برای فیلم خوشایند بود.
۴. یوندو
یوندو پس از این که پیتر کویل را از زمین خارج کرد، در آغاز فیلم «نگهبانان کهکشان»، مانند پدر مراقب او بود. یوندو رهبر گروهی از غارتگران بود که به نوعی شبیه دزدان دریایی فضایی بودند. او خود را برای نجات پیتر در پایان فیلم «نگهبانان کهکشان ۲» فدا کرد.
یوندو در اصل، بخشی از تیم اصلی نگهبانان کهکشان بود. همتای او در دنیای سینمایی مارول میتوانست با سوت زدن یک تیر را کنترل کند اما نسخه کمیک وی یک تیر و کمان داشت. تیم اصلی نگهبانان در واقع به نوعی انتقامجویان نسخه کمیک بودند. اکثر این شخصیتها توسط گان و به عنوان رهبران تیمهای مختلف دوباره به تصویر کشیده شدند. نسخه یوندو در دنیای سینمایی مارول محبوب طرفداران واقع شد اما او شباهت کمی به همتای خود در کمیکها داشت.
۳. آدریان تومز/ولچر
اولین فیلم اختصاصی مرد عنکبوتی در دنیای سینمایی مارول، «مرد عنکبوتی: بازگشت به خانه» ولچر را به عنوان یک معاملهگر یاغی در شهر نیویورک معرفی کرد. او به نوعی یک بازار سیاه راهاندازی کرد که در آن، فناوریهای پیشرفته را مخفیانه و برای ساختن سلاح سرقت میکرد. مرد عنکبوتی متوجه این موضوع میشود و سعی میکند جلوی او را بگیرد.
احتمالا بزرگترین تغییر در این شخصیت، معرفی او به عنوان یک دلال اسلحه در بازار سیاه و همچنین به عنوان پدر لیز آلن بود. تغییر و تحول از یک پیرمرد دیوانه با لباس کرکس به یک فروشنده خطرناک در بازار سیاه با لباس ابرقهرمانی قدرتمند، یکی از بهترین شروران دنیای سینمایی مارول را ایجاد کرد. البته بسیاری اعتقاد دارند که میستریو از او بهتر است.
۲. مارک اسپکتور/شوالیه ماه
جدیدترین سریال تلویزیونی مارول، «شوالیه ماه»، مخاطبان را با استیون گرانت، کارمند فروشگاهی در موزهای در لندن آشنا میکند. استیون گرانت اختلال چند هویتی دارد و شخصیت دیگر او، مارک اسپکتور، آواتار خونشو، خدای مصری است. مارک و استیون لباس این خدا را به تن میکنند و با این کار قدرت شوالیه ماه را برای مبارزه با شیطان به دست میآورند.
این سریال در مراحل اولیه خود قرار دارد اما در حال حاضر نسبت به کمیکها بسیار متفاوت است. استیون گرانت دیگر یک میلیاردر نیست و هم او و هم مارک میتوانند لباس شوالیه ماه را به تن کنند که ظاهرا به آنها قدرت بیشتری میدهد. در کمیکها، این لباس قدرت خاصی به آنها نمیافزاید اما به هر حال، او در دنیای سینمایی مارول و در رویکردی مشابه با شانگچی، در صورت رویارویی یا تهدیدات بزرگ باید قدرت زیادی داشته باشد.
۱. کامالا خان/خانم مارول
«خانم مارول» سریال بعدی استودیوی مارول است که در دیزنیپلاس عرضه میشود و داستان کامالا خان را دنبال میکند که دستبندی را مییابد که به او قدرتی جادویی میدهد. از تریلرها مشخص نیست که شخصیت او چقدر از کمیکها الهام گرفته اما کاراکتر او در دنیای سینمایی مارول تفاوت زیادی با شخصیتش در کمیکها دارد.
او در کمیکها میتواند اندامش را کش دهد، بزرگ یا کوچک شود و چهرهاش را تقریبا به طور کامل تغییر دهد. با توجه به آنچه گفته شد، به نظر میرسد که این تغییر برای متمایز کردن او از آقای شگفتانگیز ایجاد شده و زمانی که او با سایر قهرمانان متحد شود، قدرت بیشتری به وی داده خواهد شد.
منبع: screenrant