فیلمهای تیم برتون از بدترین تا بهترین؛ جهان دیوانههای دوستداشتنی
در دههی ۸۰ میلادی، کارگردانی جوان و باانگیزه به نام تیم برتون در والت دیزنی مشغول به کار شد و اولین گامهایش را در دنیای سرگرمی برداشت. برتون از آن زمان تا کنون سینما را متحول کرد و با ساخت فیلمهای منحصربهفرد و جذاب و تماشایی که مستقیم از جهان حیرتانگیز ذهن پر پیچ و خمش بیرون میآمد، سبک خودش را به وجود آورد.
تیم برتون بعد از ساخت چند فیلم کوتاه و کارگردانی «ماجراجویی بزرگ پی-وی» (Pee-wee’s Big Adventure) فیلمی را ساخت که خبر از ظهور کارگردانی جسور با ایدههایی بکر و جدید میداد؛ یعنی «بیتلجوس» (Beetlejuice). از این به بعد بود که برتون جایگاهش را در سینما تثبیت کرد و با خلق دنیاهای منحصربهفرد، شخصیتهای به یاد ماندنی و مؤلفههای فانتزی جذاب و چشمنواز بهعنوان کارگردانی مؤلف و بهشدت خلاق شناخته شد.
خیلی از فیلمهای تیم برتون آثار موفق و ماندگاری بودند که نسلهای مختلف را با خودشان همراه کردند و حالا آثار کلاسیکی به شمار میآیند. ولی همچون هر فیلمساز دیگری، تیم برتون هم در جاهایی موفق عمل نکرده و تعدادی فیلم ساخته که شکست خوردهاند. کارنامهی برتون پر است از فیلمهای موفق و درجهیک و دوستداشتنی، ولی تعدادی نقطهی تاریک هم در آن دیده میشود. هر کارگردان جسور و بزرگی مثل تیم برتون در جاهایی شکست میخورد و برتون در طول این سالها تعادل بینظیری در کارهایش حفظ کرده و تعداد فیلمهای خوب و ماندگارش خیلی بیشتر از شکستخوردههایش است.
در ادامه فیلمهای تیم برتون را از بدترین تا بهترین ردیف کردهایم تا نگاهی داشته باشیم به کارنامهی هنری این کارگردان دوستداشتنی و خلاق سینما.
۱۹. سایههای تاریک (Dark Shadows)
- محصول: ۲۰۱۲
- بازیگران: جانی دپ، اوا گرین، میشل فایفر
- امتیاز کاربران IMDb به فیلم: ۶٫۲ از ۱۰
ساخت اقتباس سینمایی از یک سریال محبوب ریسک بزرگی در پی دارد و متأسفانه تلاش برتون برای ساخت فیلمی بر اساس این سریال دههی ۶۰ نتیجهی خوبی نداشت. او در سال ۲۰۱۲ و در کنار دوست و همکار همیشگیش جانی دپ، سایههای تاریک را ساخت که بر اساس سریالی گوتیک بود که در سالهای ۱۹۶۶ تا ۱۹۷۱ از تلویزیون پخش میشد.
سایههای تاریک داستان بارنابوس کالینز (جانی دپ) را روایت میکند، خونآشامی که به خاطر بیتوجهی به یک ساحره (اوا گرین) نفرین زندگی ابدی دامنگیرش شده. بارناباس را زنده به گور میکنند ولی در قرن بیستم از زیر خاک بیرون میآید و سعی میکند به جامعه برگردد و همه میدانیم نتیجهی چنین تلاشی چه خواهد بود. به هر حال در نهایت او عاشق یک انسان میشود؛ زنی که خودش را خونآشام میکند تا به بارناباس بپیوندد. آن دو کنار هم با خوبی و خوشی تا ابد زندگی میکنند.
برتون در پروژههای زیادی با جانی دپ همکاری کرده و اکثرشان فیلمهای موفق و ماندگاری شدهاند، ولی سایههای تاریک تجربهی خوبی نبود و در زمینههای زیادی شکست خورد. فیلم نقدهای منفی زیادی گرفت و مخاطبان هم واکنش خیلی خوبی به آن نشان ندادند. با اینکه سایههای تاریک امضای همیشگی برتون را داشت و فضاسازی و اتمسفر و شخصیتهای خاص خودش را در آن به کار گرفته بود، ولی انگار یکدست به نظر نمیرسید و بخشهای مختلفش کنار هم چفت نمیشدند.
همه فکر میکردیم اقتباس سینمایی برتون از این سریال با حضور ستارههایی مثل جانی دپ و اوا گرین و میشل فایفر یکی از بهترین فیلمها خواهد شد، ولی در نهایت یکی از ضعیفترین فیلمهای این کارگردان از آب در آمد.
۱۸. سیارهی میمونها (Planet of the Apes)
- محصول: ۲۰۰۱
- بازیگران: مارک والبرگ، هلنا بونهم کارتر، تیم راث
- امتیاز کاربران IMDb به فیلم: ۵٫۷ از ۱۰
نمای پایانی نسخهی اصلی فیلم سیارهی میمونها، یعنی جایی که چارلتون هستون متوجه میشود تمام مدت در اشتباه بوده و فکر میکرده در سیارهای بیگانه با میمونهای انساننما به سر میبرد در حالی که روی همین زمین خودمان بوده و میمونها دنیای انسانها را تسخیر کردهاند، یکی از معروفترین و ماندگارترین لحظات سینمایی است. در سال ۲۰۰۱ تیم برتون تصمیم گرفت نسخهی بازسازیشدهای از این فیلم کلاسیک بسازد، ولی متأسفانه ریسک و جسارتش نتیجهی خیلی خوبی نداشت.
نقش اصلی فیلم برتون را مارک والبرگ بازی میکرد و داستان برداشتی آزاد از فیلم اصلی بود و خیلی به آن وفادار نماند. در اینجا فضانوردی به نام لئو دیویدسون (والبرگ) روی سیارهی کاملا جدید فرود میآید که ساکنینش میمونهای سخنگو هستند و سعی میکند حاکم ستمگرشان را سرنگون کند. در کنار مارک والبرگ ستارگانی چون تیم راث، هلنا بونهم کارتر، کریس کریستوفرسون، پل جیاماتی و مایکل کلارک دانکن حضور داشتند و همه چیز فیلم برای یک تولید هالیوودی تمامعیار آماده بود.
ولی سیارهی میمونهایی که تیم برتون ساخت بازخوردهای بدی از منتقدها گرفت و حتی چند جایزهی تمشک طلایی از آن خود کرد (از جمله جایزهی بدترین بازسازی). به لطف بازی وحشتناک مارک والبرگ در نقش اصلی که عجیبترین انتخاب ممکن برای جایگزینی چارلتون هستون بود و یک پایان کاملا عجیب و گیجکننده، این فیلم از نقاط تاریک کارنامهی برتون شد.
با اینکه فیلم در گیشه عملکرد خوبی داشت، برتون گفت که ترجیح میدهد «از پنجره بیرون بپرد» به جای اینکه دنبالهای برای آن بسازد. استودیو فاکس هم تمایلی به ادامه دادن مجموعه نشان نداد تا اینکه در سال ۲۰۱۱ به کل همه چیز را تغییر دادند و سراغ یک ریبوت تر و تازه رفتند که از هر نظر موفقتر شد.
۱۷. دامبو (Dumbo)
- محصول: ۲۰۱۹
- بازیگران: کالین فارل، دنی دویتو، اوا گرین
- امتیاز کاربران IMDb به فیلم: ۶٫۳ از ۱۰
در بین فیلمهای کلاسیک دیزنی، دامبو جایگاه ویژهای دارد و هنوز بین مردم محبوب است. داستان فیلی با گوشهای بزرگ که با وجود مشکلات زیادش یاد میگیرد پرواز کند. در سال ۲۰۱۹ تیم برتون تصمیم گرفت نسخهی لایو اکشن این انیمیشن محصول ۱۹۴۱ را بسازد.
کالین فارل نقش اصلی این فیلم پرستاره را بازی میکرد و در کنار او ستارههای بزرگی چون مایکل کیتون، اوا گرین، دنی دویتو و آلن آرکین حضور داشتند. برتون داستان دامبو را با رویکرد تازهای روایت میکرد و ماجرای این فیلم را از زاویه دید انسانها میدیدیم. هولت فریر (کالین فارل) از سربازهای جانباز جنگ جهانی اول است که حالا در یک سیرک به حیوانات رسیدگی میکند. مسؤولیت اصلی او نگهداری و مراقبت از یک فیل باردار است که در نهایت بچهای به دنیا میآورد با گوشهای غیرعادی و بهشدت بزرگ. با اینکه تماشاچیان سیرک برای تمسخر او نام «دامبو» را رویش میگذراند، این بچهفیل در نهایت موفق میشود پرواز کند و با کمک هولت به آغوش مادرش بازگردد، همانطور که در انیمیشن اصلی میدیدیم.
اما این قصهی الهامبخش و گرم و دوستداشتنی در نسخهی لایو اکشن به خوبیِ انیمیشن در نیامد و منتقدان واکنش منفی به آن نشان دادند و در گیشه هم موفقیت چندانی نداشت. برایند نظر منتقدان این بود که فیلم برتون موفق نشده جادوی داستان اصلی را منتقل کند که دلیلش طولانی بودن بیدلیل فیلم و در کل ماهیت غیرضرور ساختن لایو اکشنها است که بهندرت میتوان دلیل دیگری به جز کسب سود و پول برایشان پیدا کرد. واقعا کمتر کسی پیدا میشود که دلش بخواهد نسخهی کمرمق و بیروح انیمیشنهای دوران کودکیش را به صورت لایو اکشن ببیند، ولی دیزنی از هیچکدام از تجربیات شکستخوردهی گذشته درس نمیگیرد.
۱۶. آلیس در سرزمین عجایب (Alice in Wonderland)
- محصول: ۲۰۱۰
- بازیگران: میا واشیکوفسکا، جانی دپ، هلنا بونهم کارتر
- امتیاز کاربران IMDb به فیلم: ۶٫۴ از ۱۰
رمانهای کلاسیک لوییس کارول یعنی «ماجراجوییهای آلیس در سرزمین عجایب» (Alice’s Adventures in Wonderland) و دنبالهی آن «آنسوی آینه» (Through the Looking-Glass) از زمان انتشارشان در سالهای ۱۸۶۵ و ۱۸۷۱ هنرمندان بیشماری را تحت تأثیر قرار دادهاند و هرجا را نگاه کنید اثری را مرتبط با آلیس و سرزمین عجایب میبینید؛ از فیلمها و داستانها گرفته تا قطعات موسیقی. با توجه به اینکه تیم برتون همیشه سمت دنیاهای فانتزی و داستانهای تاریک کشیده میشود، برای کسی جای تعجب نداشت که او در سال ۲۰۱۰ تصمیم گرفت فیلمی بر اساس کتاب کارول بسازد.
در این فیلم میا واشیکوفسکا نقش آلیس را بازی میکرد و برتون با مهارت همیشگیش جلوههای بصری جذابی خلق کرد و مخاطب را به همراه آلیس در سرزمین عجایب و شگفتیهایش گرداند. هلنا بونهم کارتر نقش ملکهی سرخ را بازی میکرد و ان هتوی ملکهی سفید بود و البته جانی دپ دوست و همراه همیشگی برتون، در قامت مد هتر یا کلاهدوز دیوانه ظاهر شد.
با اینکه آلیس در سرزمین عجایب پروژهای ایدئال برای فیلمسازی مثل برتون به نظر میرسید، ولی متأسفانه بازخوردهای خوبی نگرفت. بر خلاف ترکیب بازیگران جذاب و سبک بصری همیشگی برتون، منقدها آن را خیلی تحویل نگرفتند که شاید دلیل عمدهی آن استفادهی بیش از حد از جلوههای ویژهی کامپیوتری بود.
۱۵. مریخ حمله میکند! (!Mars Attacks)
- محصول: ۱۹۹۶
- بازیگران: جک نیکلسون، پیرس برازنان، سارا جسیکا پارکر
- امتیاز کاربران IMDb به فیلم: ۶٫۳ از ۱۰
یکی از عجیب و غریبترین فیلمهای تیم برتون که ساختنش از همان ابتدا ریسک بزرگی به حساب میآمد. در این فیلم نامهای بزرگی چون گلن کلوز، آنت بنینگ، دنی دویتو، مارتین شورت، سارا جسیکا پارکر، پیرس برازنان، جک بلک، ناتالی پورتمن و مایکل جی. فاکس حضور داشتند. تازه، جک نیکلسون افسانهای در دو نقش ظاهر شد و همزمان نقش رییس جمهور ایالات متحده و تاجری اهل وگاس را بازی میکرد.
این فیلم غیرمتعارف داستان اولین ملاقات رسمی آدمها را با ساکنین مریخ روایت میکند؛ ملاقاتی که در ابتدا بیضرر به نظر میرسد ولی مشخص میشود که مریخیها قصد تصرف زمین را دارند و حالا آدمها باید آنها را شکست دهند.
مریخ حمله میکند! در زمان اکران بازخوردهای ضد و نقیضی گرفت ولی در نهایت بهعنوان یکی از فیلمهای کمتر موفق تیم برتون شناخته شد. گویا فیلم در حفظ ریتم مشکلاتی داشته و ترکیب بازیگران ناهمگون و ایدهی عجیب و غریبش به ضرر برتون تمام شد. البته در طول سالهای بعد، فیلم طرفداران خودش را پیدا کرد و یکی از فیلمهای کالت و محبوب شد که نشان میداد غریزهی تیم برتون درست کار کرده و حداقل توانسته با بخشی از مخاطبان سینما ارتباط بگیرد.
۱۴. یتیمخانهی دوشیزه پرگرین مخصوص بچههای عجیب (Miss Peregrine’s Home for Peculiar Children)
- محصول: ۲۰۱۶
- بازیگران: اوا گرین، اسا باترفیلد، الا پورنل
- امتیاز کاربران IMDb به فیلم: ۶٫۷ از ۱۰
تیم برتون اینبار سراغ اقتباس از رمانی محبوب رفت که مخاطبان اصلی آن کودکان و نوجوانان بودند. یتیمخانهی دوشیزه پرگرین به خاطر مؤلفههای ماورایی و فانتزی و بار حسی و گرم داستانش، کاملا با سلیقهی برتون جور بود. آسا باترفیلد، آلیسون جنی، جودی دنچ، ساموئل ال. جکسون و اوا گرین بازیگران فیلم بودن و داستان در یتیمخانهای تحت مدیریت دوشیزه پرگرین میگذشت. یتیمخانهای که پناهگاه بچههایی با قدرتهای ماورایی و عجیب و غریب بود و دوشیزه پرگرین به آنها یاد میداد تا چطور قدرتهایشان را مهار کنند. دوشیزه پرگرین و بچهها خودشان را در یک لوپ یا حلقهی تکرارشوندهی زمانی پنهان کرده بودند تا توجه کسی به آنها جلب نشود.
منتقدها داستان و خط روایی یتیمخانهی دوشیزه پرگرین را نپسندیدند ولی سبک بصری تیم برتون را تحسین کردند؛ در نهایت فیلم نقدهای معمولی و متوسطی گرفت. انگار داستان قوای لازم را نداشت و اقتباس خیلی خوبی از آب در نیامده بود و برای همین تأثیر زیادی روی مخاطب نمیگذاشت و در بین بهترین آثار برتون قرار نگرفت.
یتیمخانهی دوشیزه پرگرین فیلم ماندگاری نیست و بعد از تماشای آن فراموشش خواهید کرد، ولی آهنگ تیتراژش یعنی «ای کاش تو اینجا بودی» (Wish that you were here) از Florence + the Machine یکی از بهترین قطعاتی است که تا به حال ساخته شده و حتما ارزش گوش کردن دارد. آهنگی چنان تأثیرگذار و شنیدنی که هیچوقت رهایتان نخواهد کرد.
۱۳. چارلی و کارخانهی شکلاتسازی (Charlie and the Chocolate Factory)
- محصول: ۲۰۰۵
- بازیگران: جانی دپ، فردی هایمور، دیوید کلی
- امتیاز کاربران IMDb به فیلم: ۶٫۶ از ۱۰
تقریبا همه با رمان کلاسیک رولد دال یعنی چارلی و کارخانهی شکلاتسازی آشنا هستند و جای تعجبی ندارد که در طول این سالها چند باری از آن اقتباس ساختهاند. در سال ۲۰۰۵ برتون و جانی دپ سراغ این قصهی محبوب رفتند. جانی دپ نقش ویلی وونکا را بازی کرد و همبازیش در فیلم «در جستجوی نِوِرلند» (Finding Neverland) یعنی فردی هایمور نقش چارلی را. هلنا بونهام کارتر، میسی پایل و کریستوفر لی بزرگ و فقید هم بازیگران فرعی فیلم بودند.
فیلم بازتعریف همان قصهی آشنا بود، پسرکی فقیر به نام چارلی بعد از بردن جایزهای که ویلی وونکا در شکلاتهایش مخفی کرده بود، به کارخانهی شکلاتسازی مرموز و مشهور دعوت میشود تا در کنار دیگر برندگان، فرآیند ساخته شدن شکلاتها و شیرینیهای افسانهای ویلی وونکا را از نزدیک ببیند. بیخبر از آنکه کل این ماجرا برای پیدا کردن جانشین بوده و ویلی ونکا قصد دارد از بین بچههای دعوتشده، یک نفر را انتخاب کند تا کل کارخانه به او برسد.
ولی برتون همه چیز فیلم را خط به خط از روی کتاب دال نساخت و ابعاد تازهای به شخصیت ویلی وونکا بخشید. یکی از این مؤلفههای جدید، حضور پدر وونکا با بازی کریستوفر لی بود که برتون برای عمیقتر کردن شخصیت ویلی وونکا او را به داستان اضافه کرد. منتقدان از این رویکرد برتون استقبال کردند و به نظرشان این نگاه عمیقتر به شخصیت وونکا و گذشتهی او، فیلم را جذابتر کرده بود. ولی هواداران فیلم اصلی نمیتوانستند جانی دپ را به جای جین وایلدر ببینند و بازی اور اکت او به مذاقشان خوش نیامد.
۱۲. فرانکنوینی (Frankenweenie)
- محصول: ۲۰۱۲
- بازیگران: کاترین اوهارا، مارتین شورت، مارتین لاندا
- امتیاز کاربران IMDb به فیلم: ۶٫۹ از ۱۰
تیم برتون در سال ۱۹۸۴ و زمانی که بهعنوان کارآموز در دیزنی کار میکرد، فیلم کوتاهی ساخت به نام فرانکنوینی که بازآفرینی هوشمندانهای بود از داستان کلاسیک فرانکنشتاین. برتون در فیلم کوتاهش ماجرای پسربچهای را روایت میکرد که سگ محبوب و دوستداشتنی خودش را دوباره زنده میکرد و در کنارش انبوهی از حیوانات خانگی دیگر هم دوباره جان میگرفتند.
اما ساخت این فیلم در آن مقطع برای برتون خوشیمن نبود. دیزنی که فکر میکرد این قصه مناسب کودکان نیست و زیادی تاریک و تکاندهنده در آمده، برتون را اخراج کرد. دههها بعد از این جریان و وقتی برتون تبدیل به کارگردانی مهم و معروف و محبوب شده بود، او تصمیم گرفت دوباره سراغ این پروژه برود و در سال ۲۰۱۲ یک انیمیشن بلند استاپ موشن از آن ساخت؛ جالب این بود که خود دیزنی تهیهکنندهی آن شد.
مشخص شد که این ایدهی قدیمی برتون هم بین منتقدان محبوب است و هم بین مردم. فرانکنوینی در گیشه خوب ظاهر شد و بیش از ۸۱ میلیون دلار در سینماهای جهان فروش کرد. برتون بار دیگر منتقدها و مخاطبان را شگفتزده کرد و حتی در اسکار و گلدن گلوب چند نامزدی به دست آورد. مگر میشود کسی از دیدن داستان پسربچهای که سگ بامزه و دوستداشتنی خود را از مرگ برمیگرداند احساساتی نشود و لذت نبرد؟ همچنین فرانکنوینی اولین فیلم سیاه و سفید و استاپ موشنی بود که به صورت آیمکس سه بعدی اکران شد.
اولین تجربهی کارگردانی برتون شاید منجر به اخراجش از دیزنی شده باشد، ولی در نهایت به همه ثابت کرد که یک موفقیت بزرگ هنری است.
۱۱. چشمان بزرگ (Big Eyes)
- محصول: ۲۰۱۴
- بازیگران: ایمی آدامز، کریستف والتز، دنی هاستون
- امتیاز کاربران IMDb به فیلم: ۷٫۰ از ۱۰
تیم برتون معمولا سراغ فیلمهای زندگینامهای یا درامهای تاریخی نمیرود، ولی با فیلم چشمان بزرگ به همه نشان داد که چقدر در هر دو مهارت دارد. فیلم ماجرای واقعی مارگارت کین را روایت میکند، نقاش و هنرمندی که همسرش نقاشیهایش را دزدید و به نام خود زد. چشمان بزرگ تصویری تأثیرگذار از زنی نشان میدهد که زیر سایهی همسر بیاستعدادش قرار گرفته و نمیتواند قدرتش را بروز دهد. داستان فیلم در نهایت سمت دعوای حقوقی مارگارت و همسرش والتر کشیده میشود که طی آن مارگارت موفق شد حقانیت خود را ثابت کند و حقوق و اعتبار نقاشیهای منحصربهفرد و محبوبش را پس بگیرد.
ایمی آدامز و کریستف والتز نقش مارگارت و والتر را بازی میکردند و در کنارشان بازیگرانی چون کریستن ریتر و جیسون شوارتزمن حضور داشتند. منتقدان حسابی فیلم را تحویل گرفتند که بخشی از آن به خاطر اجرای درخشان ایمی آدامز و کریستف والتز بود که هردو بهترین نقشآفرینیهایشان را به نمایش گذاشتند، که البته با هدایت تیم برتون و تصاویر خیرهکننده و چشمنواز فیلم تکمیل میشد.
برتون در این فیلم تصویری مهربانانه و همدلیبرانگیز از کشمکشها و مشکلات مارگارت کین نشان داد و به این طریق آثار معروف و شناختهشدهی این هنرمند را با نگاهی عمیق بررسی کرد.
۱۰. ماهی بزرگ (Big Fish)
- محصول: ۲۰۰۳
- بازیگران: ایون مکگریگور، آلبرت فینی، ماریون کوتیار
- امتیاز کاربران IMDb به فیلم: ۸٫۰ از ۱۰
فیلمی که تیم برتون با اقتباس از رمان دنیل والاس (که سال ۱۹۹۸ منتشر شد) ساخت خیلی زود به یکی از آثار مطرح و مهم و بسیار محبوب این کارگردان شگفتانگیز تبدیل شد. با توجه به تصاویر فانتزی، قصهی پرنشاط و ایدههای باحال، فیلمنامهای سرپا و درگیرکننده و نقشآفرینیهای مثالزدنی تیم بازیگران درجهیکش قابل پیشبینی بود که قرار است فیلم مهمی باشد.
مردی به نام ادوارد بلوم (آلبرت فینی) که حالا در بستر مرگ افتاده، داستانهای حیرتانگیزی از سفرهای دوران جوانی خود برای پسرش ویل (ویل کراداپ) تعریف میکند، داستانهایی که باورشان سخت است ولی ادوارد بلوم با چنان اعتماد به نفسی آنها را میگوید که به خودمان شک میکنیم. فیلم به دو بخش تقسیم شده، بخش اول در زمان حال میگذرد و رابطهی پرچالش ادوارد و پسرش را نشان میدهد. بخش دوم ماجراهای دوران جوانی ادوارد است و ایوان مکگریگور نقش ادوارد جوان را بازی میکند.
وقتی نامهای بزرگی مثل ماریون کوتیار، هلنا بونهام کارتر، استیو بوشمی و جسیکا لانگ بازیگران فرعی فیلم باشند و کارگردانی چون تیم برتون انبوهی از تصاویر دیدنی مقابل چشمانمان بگذارد، راهی جز دوست داشتن فیلم نخواهیم داشت و جای تعجبی ندارد که ماهی بزرگ در بین آثار او انقد محبوب شده.
یکی از دلایلی که باعث شد تیم برتون به این داستان علاقه پیدا کند، رابطهی پیچیدهای بود که با پدر و مادر خودش داشت. والدین برتون در سالهای اولیهی ۲۰۰۰ از دنیا رفتند و برتون دلش میخواست قصهای صمیمانه دربارهی رابطهی پدر و فرزند تعریف کند. در هر صورت، ماهی بزرگ هنوز هم یکی از محبوبترین فیلمهای تیم برتون است و در آن سال نامزد بهترین فیلم کمدی یا موزیکال گلدن گلوب هم شد. از دلایل بزرگ موفقیت این فیلم اجرای کاریزماتیک ایون مکگریگور جوان و همچنین ضیافتی بود که برتون برای چشمهای مخاطب در نظر گرفته بود. تصاویری فانتزی و خیرهکننده و پر از رنگ و جادو که تضادش با واقعیت هولناک پیش روی ادوارد و پسرش باعث میشد بیننده کاملا با آن ارتباط برقرار کند. هر کسی که مشکلات خانوادگی داشته باشد بهخوبی موقعیت فیلم را درک خواهد کرد و همین جادوی تیم برتون را نشان میدهد.
۹. اسلیپی هالو (Sleepy Hollow)
- محصول: ۱۹۹۹
- بازیگران: جانی دپ، کریستینا ریچی، کریستوفر والکن
- امتیاز کاربران IMDb به فیلم: ۷٫۳ از ۱۰
تیم برتون خیلی سراغ ژانر ترسناک نرفته، ولی تجربهای که سر فیلم اسلیپی هالو داشت به همه نشان داد که بهخوبی از پس این ژانر بر میآید و برای خیلیها سؤال شد که چرا ترسناکهای بیشتری نساخته و نمیسازد. این فیلم که برداشت خیلی آزادی بود از داستان کوتاه واشینگتون آیروینگ، با بازی شخص مورد علاقهی برتون یعنی جانی دپ و کریستینا ریچی ساخته شد.
داستان دربارهی روستایی کوچک به نام اسلیپی هالو است که روح یک سوارکار ترسناک و بدون سر، اهالی آن را به وحشت انداخته. کارآگاهی به نام ایکابد کرین (جانی دپ) از نیویورک به این روستا میآید تا بررسی کند دلیل این اتفاقهای تلخ و تکاندهنده چیست و حوادث ماورایی به چه دلیلی رخ میدهند.
اسلیپی هالو با حضور بازیگران کارکشتهای مثل مایکل گامبون (کسی که بعدها در فیلمهای هری پاتر نقش آلبوس دامبلدور را بازی کرد)، میراندا ریچاردسون، ریچارد گریفیث (باز هم از بازیگران هری پاتر، که نقش عمو ورنون را بازی میکرد) و ایان مکدیارمید (که بیشتر او را به خاطر بازی در نقش امپراتور پالپاتین در جنگ ستارگان میشناسیم) نظرات مثبت زیادی از منتقدان گرفت. این فیلم که گزینهای عالی برای هالووین به حساب میآید، روایتی بسیار متفاوت و جذاب از قصهای قدیمی به ما نشان میداد و روح بی سر داستان هم هدف و انگیزهی کاملا متفاوتی نسبت به داستان اصلی داشت.
تیم برتون تا سال ۱۹۹۹ بهعنوان کارگردانی مطرح و مهم و کاردرست شناخته شده بود، ولی این فیلم به طور قطع ثابت کرد که وقتی پای ژانر ترسناک کلاسیک به میان میآید، او بهترین گزینه است و میتواند تمام مؤلفهها را به بهترین شکل اجرا کند.
۸. عروس مُرده (Corpse Bride)
- محصول: ۲۰۰۵
- بازیگران: جانی دپ، هلنا بونهم کارتر، امیلی واتسون
- امتیاز کاربران IMDb به فیلم: ۷٫۳ از ۱۰
تیم برتون «کابوس پیش از کریسمس» (A Nightmare Before Christmas) را کارگردانی نکرد، ولی تعدادی فیلم استاپ موشن جذاب در کارنامهاش دارد که عروس مرده یکی از آنها است. این انیمیشن با صداپیشگی جانی دپ و هلنا بونهم کارتر داستان یک عروس مُرده به نام امیلی را روایت میکند که به طور اتفاقی با یک مرد زنده به نام ویکتور ازدواج میکند، غافل از اینکه ویکتور به دختری به نام ویکتوریا (با صداپیشگی امیلی واتسون) قول ازدواج داده. امیلی ویکتور را به سفری غیرمنتظره و ناگهانی درون دنیای مردهها میبرد و اوضاع پیچیده و پیچیدهتر میشود، ویکتور مدام تلاش میکند به دنیای زندهها و نزد ویکتوریا بازگردد و از آنسو امیلی میخواهد ویکتور را برای خودش نگه دارد.
عروس مُرده به لطف انیمیشن دیدنی و اتمسفر و تصاویر خیرهکننده و داستانی احساسی نقدهای مثبت زیادی گرفت و بازخوردهای خوب بسیاری داشت. با اینکه مؤلفههای مشابهی با کابوس پیش از کریسمس داشت و مثل آن سری میزد به جهانی فانتزی که آنسوی دنیای ما قرار داشت، ولی برتون موفق شد داستانی کاملا جدید روایت کند که سبک بصری ویژهی خودش را داشت و همه را درگیر شخصیتهایش میکرد.
عروس مُرده با تکنیکهای انیمیشنی قدرتمند، داستانی تلخ و شیرین و تصاویر مثالزدنی یکی از محبوبترین فیلمهای تیم برتون شد و هنوز هم دوستداران بسیاری دارد.
۷. سویینی تاد (Sweeney Todd)
- محصول: ۲۰۰۷
- بازیگران: جانی دپ، هلنا بونهم کارتر، آلن ریکمن
- امتیاز کاربران IMDb به فیلم: ۷٫۳ از ۱۰
وقتی تیم برتون یکی از نمایشهای موزیکال و بهشدت موفق برادوی یعنی سویینی تاد را در سال ۲۰۰۷ به فیلم تبدیل کرد، خیلیها برای تماشای داستان سویینی تاد این آرایشگر شیطانی خیابان فلیت به سینماها رفتند. فیلم بر اساس نمایش موزیکال و کلاسیک استیفن سوندهیم ساخته شده بود و داستان تکاندهنده و خونین آرایشگر زخمخوردهای را روایت میکرد که به لندن بازمیگشت تا انتقام همسر و دخترش را بگیرد. یک قاضی فاسد خانوادهاش را از او گرفته بود و حالا سویینی تاد میخواست خونش را بریزد.
سویینی تاد یک مغازهی سلمانی باز میکند و بعد از اینکه به نتیجه میرسد تمام آدمها فاسد و گناهکار هستند، شروع به قلع و قمع مشتریانش میکند و با کمک خانم لاوِت که در پایین سلمانی او یک نانوایی دارد، جسد مشتریها را سر به نیست میکنند و آنها را به صورت پیراشکی گوشتی به خورد مردم میدهند.
تیم برتون بار دیگر سراغ همراهان همیشگیاش رفت و جانی دپ را در نقش سویینی تاد و هلنا بونهم کارتر را در نقش خانم لاوت انتخاب کرد. در کنار آنها تیموتی اسپال در نقش بیدل بمفورد و آلن ریکمن فقید در نقش قاضی تورپین (همان قاضی اشاره شده) حضور داشتند. ساشا بارون کوهن هم که سابقهی حضور در فیلمهای برتون را نداشت در نقش یک آرایشگر رقیب و روی اعصاب ظاهر شده بود.
خود ساندهیم هم از فیلم خوشش آمد و به نظرش اقتباس جذابی شده بود. سویینی تاد از منتقدها نظرات مثبت زیادی گرفت و در فصل جوایز هم عالی عمل کرد. جانی دپ برندهی گلدن گلوب شد و نامزدی اسکار به دست آورد و گلدن گلوب بهترین فیلم موزیکال یا کمدی هم به سویینی تاد رسید.
۶. بتمن بازمیگردد (Batman Returns)
- محصول: ۱۹۹۲
- بازیگران: مایکل کیتون، دنی دویتو، میشل فایفر
- امتیاز کاربران IMDb به فیلم: ۷٫۰ از ۱۰
بعد موفقیت مثالزدنی اولین بتمن تیم برتون، منطقی بود که بخواهند دنبالهای بر آن بسازند. برای همین در سال ۱۹۹۲ تیم برتون و مایکل کیتون برای ساخت یک بتمن دیگر کنار هم قرار گرفتند و بتمن بازمیگردد را ساختند. در این دنباله، دنی دویتو، میشل فایفر و کریستوفر والکن نقش سه ضدقهرمان پلید و مرموز را بازی میکردند؛ پنگوئن، کتوومن و مکس شرک.
این فیلم که میشل فایفر را بهعنوان کتوومن به دنیا معرفی کرد در ابتدا با مشکلاتی روبهرو بود. برتون و کیتون تنها زمانی به ساخت فیلم رضایت دادند که دستمزد کیتون به اندازهی قابل توجهی بالاتر برود و برتون هم آزادی عمل کامل داشته باشد تا فیلم شبیه دنبالههای معمول ساخته نشود و به این طریق برتون موفق شد بازیگران تراز اول هالیوود را به پروژه جذب کند؛ سنتی که در سالهای بعد و فیلمهای ابرقهرمانی آینده ادامه یافت.
بتمن بازمیگردد داستانی عمیقتر و تاریکتر از قهرمان شنلپوش گاتهام روایت میکرد و یک ضدقهرمان زن جذاب به همه نشان داد که میتوانستیم با او همذاتپنداری کنیم. متأسفانه برتون و کیتون پیشنهاد ساخت فیلم سوم را رد کردند و مجبور شدیم بتمنهای جوئل شوماخر را تحمل کنیم.
۵. ماجراجویی بزرگ پی-وی (Pee-wee’s Big Adventure)
- محصول: ۱۹۸۵
- بازیگران: پل روبنز، الیزابت دیلی، مارک هولتون
- امتیاز کاربران IMDb به فیلم: ۷٫۰ از ۱۰
تیم برتون برای اولین تجربهی سینمایی خود سراغ شخصیتی محبوب از برنامهی کودک تلویزیونی رفت به نام پی-وی که نقشش را پل روبنز بازی میکرد. بعد از اینکه برنامهی تلویزیونی پل روبنز با حضور کاراکتر پی-وی به موفقیت بزرگی رسید، ساخت یک فیلم بلند سینمایی بر اساس آن اجتنابناپذیر به نظر میرسید. خود روبنز به همراه کمدین مشهور فیل هارتمن فیلمنامهی فیلم را نوشتند. هارتمن به خاطر سریال سیمپسونها و برنامهی زندهی شنبهشب معروف شده بود و کارهایش حسابی طرفدار داشت.
روبنز با کمک کتابهای آموزش فیلمنامهنویسی (بهویژه کتاب سید ویلیامز) فیلمنامهای چفتوبستدار نوشت. همانطور که بعدها خودش گفت: «یک فیلم ۹۰ دقیقهای استاندارد بود و ۹۰ صفحه هم فیلمنامه داشت. در صفحهی ۳۰ دوچرخهی من گم میشد، در صفحهی ۶۰ پیدایش میکردم. دقیقا هرچیزی که توی کتابها نوشته بودند را اجرا کردم.»
برتون منتظر فرصت بود تا خودش را اثبات کند و در کنار آدمی پرانرژی مثل روبنز بهخوبی خودش را ثابت کرد. همه پی-وی را دوست دارند و ساخت فیلمی با محوریت کاراکتری که از قبل محبوبیت زیادی داشته، موانع معمول یک فیلم اول را ندارد. منتقدها فضای پرنشاط فیلم را دوست داشتند و کاراکتر روبنز را اصلیترین علت موفقیت آن میدانستند. فیلم شوخیهای بامزهی زیادی داشت که از ابتدا تا انتها ادامه پیدا میکرد و برای همین مخاطب با دیدنش از زمان فارغ میشد. تیم برتون بهعنوان یک کارگردان تازهنفس شروع خیلی خوبی داشت و پی-وی گام اول او برای ساخت جهانی بود که بعدها همه شناختیم و عاشقش شدیم.
۴. بتمن (Batman)
- محصول: ۱۹۸۹
- بازیگران: مایکل کیتون، جک نیکلسون، کیم بسینگر
- امتیاز کاربران IMDb به فیلم: ۷٫۵ از ۱۰
شوالیهی تاریکی گاتهام از زمان اولین معرفیش در سال ۱۹۳۹ تا کنون بارها دچار تغییرات شده و نسخههای مختلفی از آن را در سینما و تلویزیون ساختهاند، ولی اولین فیلم بلند رسمی محصول برادران وارنر که روی پردهها رفت در سال ۱۹۸۹ و به لطف تیم برتون ساخته شد. تیم برتون با ساخت بتمن که هنوز هم بهعنوان یکی از بهترین بتمنهای ساخته شده در سینما شناخته میشود و روی فیلمهای ابرقهرمانی زیادی تأثیر گذاشته، به دنیا نشان داد که چطور میتواند جهان خودش را بسازد و همزمان به منبع اقتباسش وفادار بماند.
اولین بتمن تیم برتون هم بین منتقدان محبوب شد و هم در گیشه موفق عمل کرد و بیش از ۴۰۰ میلیون دلار در جهان فروش کرد. مایکل کیتون نقش بروس وین/بتمن را بازی میکرد و جک نیکلسون هم در قامت جوکر ظاهر شد، معروفترین جوکر سینما تا پیش از آمدن هیث لجر شگفتانگیز. تا قبل از اکران «شوالیهی تاریکی» نولان در سال ۲۰۰۸، بتمن تیم برتون پرفروشترین فیلم ابرقهرمانی دیسی به حساب میآمد و به لطف تیم بازیگران درجهیک و کارگردانی هوشمندانهی تیم برتون، در جهان به شهرت رسید و امتیازهای خوبی از منتقدان گرفت.
هواداران کمیک بوکها از تماشای یک داستان تاریک و جسورانه که روی فیلمهای آینده و کلا ژانر ابرقهرمانی تأثیری فراموشنشدنی گذاشت حسابی هیجانزده بودند. یکی دیگر از اسرار موفقیت فیلم بدون شک بازی جک نیکلسون در نقش جوکر بود که الهامبخش نسلهای بعد از خودش شد تا برای ایفای نقش ضدقهرمان و آدمهای پلید به او رجوع کنند.
۳. اِد وود (Ed Wood)
- محصول: ۱۹۹۴
- بازیگران: جانی دپ، سارا جسیکا پارکر، مارتین لاندا
- امتیاز کاربران IMDb به فیلم: ۷٫۸ از ۱۰
یکی از بهترین فیلمهای تیم برتون که به طرز عجیبی واقعیترین پروژه بین کارهای اوست که در دنیاهای فانتزی و فضاهای عجیب نمیگذرد. یک فیلم زندگینامهای دربارهی اد وود، کارگردانی که به خاطر ساختن فیلمهای بد معروف شده بود. جانی دپ، سارا جسیکا پارکر، پاتریشیا آرکت، جفری جونز و بیل موری بازیگران فیلم بودند و داستان روی زمانی تمرکز دارد که اد وود با بلا لاگوسی آشنا شد.
منتقدان عاشق فیلم شدند و بازی جانی دپ و لاندا را ستودند. از نظر آنها فیلمبرداری سیاه و سفید فیلم و دیالوگهای سرحال و هوشمندانه و رویکرد خلاقانهی برتون در ساخت یک فیلم زندگینامهای عواملی بود که اِد وود را تا این اندازه خوب و تأثیرگذار میکرد. هیچکس فکرش را نمیکرد فیلم سیاه و سفید برتون دربارهی زندگی کارگردان عجیب و پر از شور و شعفی که فیلمهای بدکیفیت میساخت انقدر خوب از آب در بیاید و نقطهی مهمی در کارنامهی هنری او شود.
اِد وود بهعنوان یکی از بدترین کارگردانان تاریخ سینما شناخته میشود، ولی برتون با نگاهی همدلی برانگیز سراغ او رفته و عشق و علاقهی او به سینما را بهخوبی نشان داده. وود خودش فکر میکرد در حال ساخت شاهکارهای ماندگار است و برتون بدون اینکه او را به سخره بگیرد یا شور و شعفش را کم بشمرد، مقاطع مختلف زندگیش را تصویر کرده و بار دیگر نشان داده چه کارگردان حرفهای و با مهارتی است.
۲. بیتلجوس (Beetlejuice)
- محصول: ۱۹۸۸
- بازیگران: مایکل کیتون، الک بالدوین، وینونا رایدر
- امتیاز کاربران IMDb به فیلم: ۷٫۵ از ۱۰
این فیلم کمدی ترسناک و کلاسیک برتون از زمان اکرانش در سال ۱۹۸۸ تا الان بهعنوان یک کالت محبوب و دوستداشتنی شناخته میشود. بازیگرانی چون مایکل کیتون، جینا دیویس، الک بالدوین، وینونا رایدر، جفری جونز و کاترین اوهارا در این اثر که سکوی پرتاب برتون شد بازی کردند. داستان دربارهی زوج جوانی است که بعد از مرگشان تبدیل به روح میشوند و خانهی سابقشان را تسخیر میکنند تا ساکنین جدید را آزار دهند، ولی خبر ندارند که شبحی ناجور به نام بیتلجوس هم همراهشان است.
در همان زمان اکرانش و مدتها پیش از آنکه بین تماشاگران تبدیل به اثری کالت شود، منتقدان حسابی شیفتهی فیلم شدند. فراتر از موفقیتش در گیشه، تحسین منتقدان هم باعث شد بیتلجوس جایگاه ویژهای پیدا کند و سبک تیم برتون بهعنوان کارگردان جوان و ایدهپرداز جدی گرفته شد و همه منتظر همکاری مجددی مایکل کیتون و تیم برتون بودند. به لطف نقشآفرینی پرانرژی و انفجاری کیتون که در عین دیوانهوار بودن، حسابشده و در خدمت فیلم بود، بیتلجوس سالهای سال محبوب مانده و همیشه از آن بهعنوان یکی از فیلمهای تماشایی برتون یاد میشود.
موفقیتهای بیتلجوس بعد از اکرانش هم ادامه یافت و برندهی اسکار بهترین چهرهپردازی و گریم شد و چند پروژهی فرعی هم از آن ساختند؛ از جمله چند بازی کامپیوتری و حتی یک اجرای موزیکال در برادوی. اخیرا فیلم بیتلجوس ۲ هم از راه رسیده است که فرصت تماشای آن را هم نباید از دست بدهید.
۱. ادوارد دستقیچی (Edward Scissorhands)
- محصول: ۱۹۹۰
- بازیگران: جانی دپ، وینونا رایدر، آلن آرکین
- امتیاز کاربران IMDb به فیلم: ۷٫۹ از ۱۰
وقتی مردم به تیم برتون فکر میکنند، به احتمال زیاد اولین تصویری که به ذهنشان میآید ادوارد دستقیچی است و فهمیدن دلیلش کار سختی نیست. این فیلم که در سال ۱۹۹۰ اکران شد، امضای تیم برتون است. داستان دربارهی آدم/موجودی به نام ادوارد (جانی دپ) است که به دست پیرمردی مخترع (وینسنت پرایس افسانهای) در قلعهای متروک ساخته شده و به جای دست، قیچی دارد. گویا پیرمرد مخترع قصد داشته او را تکمیل کند و دستهایی برای او بگذارد، ولی قبل اینکه فرصت این کار را پیدا کند از دنیا میرود و ادوارد تک و تنها در قلعهای متروک میماند. تا اینکه طی ماجرایی پایش به شهری کوچک باز میشود و در خانهی خانوادهای مهربان پناه میگیرد. ادوارد که هیچ آدم زندهای به جز مخترع ندیده، از همه چیز هراس دارد و نمیداند به چیزهای مختلف چطور واکنش نشان دهد.
با کمک این خانواده و دختر زیبا و دوستداشتنی آنها (وینونا رایدر) ادوارد کمکم یاد میگیرد تا در بین آدمها جایی پیدا کند، ولی جامعه روی خوشی به او نشان نمیدهد و اتفاقات ناخوشایندی پیش میآید.
ادوارد دستقیچی از هر نظر فیلم مهم و محبوبی است. تصاویر فانتزی و فضاسازی مختص برتون، نقشآفرینی درجهیک جانی دپ در اولین همکاریش با برتون که دل همه را برد و داستانی تأثیرگذار که با همه ارتباط برقرار میکرد، همه از چیزهایی بود که خبر از ظهور یک اثر ماندگار میداد. ادوارد دستقیچی همیشه بهعنوان فیلمی که ویژگیهای فیلمهای تیم برتون را بهخوبی نشان میدهد شناخته خواهد شد. حتی برای خود برتون هم ادوارد دستقیچی جایگاه ویژهای دارد و همیشه گفته این شخصیترین فیلمی است که ساخته.
منبع: Looper
چرا نوشتید هلنا بونهم کارتر؟ [و] تلفظ صحیحش هلنا بانم کارتر هست
عالی عالی همشونو دوست داشتم
ترکیب تیم برتون و جانی دپ سمیترین ترکیب دنیاست! اصلا اینا فقط برای کار با هم به دنیا اومدن