کدام نویسندگان از اقتباس استیون اسپیلبرگ از آثارشان راضی نبودند؟
اقتباس ادبی همیشه در سینما جایگاه خاصی داشته است. بسیاری از فیلمسازان مهم جهان حرفه هنری خود را بر پایه آثار ادبی بزرگ جهان بنا کردهاند. بعضی این شانس را داشتهاند که خود نویسنده در زمان حیاتش همکاری کنند؛ به طوری که نویسنده هم در نگارش فیلمنامه نقش داشته است. گاهی اقتباس آزادانه است و فقط خوانش خود فیلمساز از اثر ادبی به سینما تبدیل میشود؛ گاهی از یک منبع یا ترکیب چند منبع. معروف است که نویسندگان نسبت به اقتباس از آثارشان سختگیرند اما در بسیاری موارد شاید حق با آنها باشد. در حالی که بعضی فیلمسازان بزرگ تاریخ سینما مثل استنلی کوبریک در اقتباسهای ادبی فوقالعاده بودهاند، عدهای نتوانستهاند توقع نویسنده اثر را برآورده کنند؛ ظاهراً استیون اسپیلبرگ یکی از این کارگردانان است.
اسپیلبرگ هم چند اثر مهم خود را با اقتباس از اثری ادبی ساخته است. «پارک ژوراسیک» (Jurassic Park) به عنوان مثال، یکی از فیلمهایی که در موفقیت و شهرت جهانی این فیلمساز نقش داشت، بر اساس رمان علمی-تخیلی مایکل کرایتون ساخته شده است؛ و «امپراتوری خورشید» (Empire of the Sun) بر اساس کتاب نیمه خودزندگینامهای چاپ سال ۱۹۸۴ نوشته جِی.جی. بَلِرد. «گزارش اقلیت» (Minority Report) نوشته فیلیپ کِی. دیک و «فهرست شیندلر» (Schindler’s List) نوشته توماس کنیلی هم از اقتباسهای اسپیلبرگ به حساب میآید.
این فیلمهای اقتباسی البته جزو کارهای تحسینشده اسپیلبرگ هستند اما تمام آثار اقتباس ادبی این کارگردان مورد تحسین واقع نشدهاند، به طور ویژه، از نگاه نویسندگانی که کتابهای اصلی را نوشتند. سه فیلم اقتباسی این فیلمساز امریکایی دقیقاً به خاطر ابراز ناخشنودی نویسندگان منبع ادبی اصلی از نسخه سینمایی بر سر زبانها هستند. شاید باورتان نشود اما یکی از آثار معروف و محبوب در سطح جهانی اسپیلبرگ در این فهرست قرار دارند. فیلم محصول ۱۹۷۵ «آروارهها» (Jaws) که بر اساس کتاب پیتر بنچلی ساخته شده، یکی از آنهاست. فیلم داستان حملههای یک کوسه بزرگ سفید به انسانها و تلاشهای یک افسر پلیس (روی شایدر) به همراه یک شکارچی کوسه (رابرت شا) و یک زیستشناس دریایی (ریچارد درایفس) برای محافظت از مردم در برابر این کوسه را روایت میکند.
بنچلی چندان دل خوشی از اقتباس سینمایی اسپیلبرگ، بهخصوص از پایانبندیاش نداشت. ظاهراً خود بنچلی سه فیلمنامه متفاوت برای اسپیلبرگ نوشته بود که هر سه یا رد شده یا تغییرات زیادی بر آن اعمال شده بود. نتیجه این شد که فیلم با کتاب تفاوت زیادی پیدا کرد. بنچلی معتقد بود پایانبندی فیلم که با انفجاری بزرگ تمام میشود، غیرواقعی است. اعتراض او باعث شد اسپیلبرگ او را از صحنه بیرون بیندازد. اما این آخرین باری نبود که اسپیلبرگ در جلب رضایت یک نویسنده موفق عمل نکرد.
ده سال بعد، اسپیلبرگ رمان برنده پولیتزر «رنگ ارغوانی» (The Color Purple) آلیس واکر را که سال ۱۹۸۲ چاپ شد، به فیلم تبدیل کرد. قصه حول محور یک دختر افریقایی امریکایی میچرخد که در اوایل قرن بیستم در هارتول ایالت جورجیا تجربیات سختی از جمله خشونت خانگی، تجاوز، فقر و نژادپرستی را پشت سر میگذارد. همانطور که میدانیم هشتمین فیلم بلند اسپیلبرگ را که بر اساس این رمان ساخت، هم منتقدان تحسین کردند هم مردم. فیلم در گیشه بسیار موفق بود. اما واکر اسپیلبرگ را متهم کرد که رابطه عاطفی میان شخصیت زن اصلی و زن دیگر را جور دیگری جلوه میدهد. اسپیلبرگ با توجه به سال ساخت فیلمش ترجیح داده است رابطه سلی و شاگ را بیشتر دوستانه جلوده دهد؛ اما تصمیم او با مخالفت نویسنده اصلی کتاب روبهرو شد.
آخرین فیلم اقتباسی اسپیلبرگ که موفق نشد رضایت نویسنده را جلب کند، درام جنگی محصول ۲۰۱۱ «اسب جنگی» (War Horse) بر اساس رمان سال ۱۹۸۲ نوشته مایکل مورپرگو به همین نام و اقتباس صحنهای از آن در سال ۲۰۰۷ است. این فیلم با بازی پیتر مولان، امیلی واتسون و جرمی ایرواین داستان اسبی را در ارتش بریتانیا روایت میکند که یک نوجوان بریتانیایی آن را بزرگ میکند. این اسب و نوجوان به همین واسطه با آدمهای زیادی در اروپا در دوران جنگ جهانی اول مواجه میشوند. مورپرگو اقتباس سینمایی اسپیلبرگ از کتابش را دوست نداشت و بر این باور بود که فیلمنامهاش ضعیف و پر از کلیشه است. او در گفتوگو با آسوشیتد پرس گفته بود: «حتی اسبها هم غلط هستند. اسبهایی که اسپیلبرگ انتخاب کرده، ظریف و اشرافیاند. اما اسبهایی که به جنگ فرستاده میشوند، اسب مرزعهاند، بزرگ و عضلانی.» درست است که استیون اسپیلبرگ برای آثار اقتباسیاش به شهرت و موفقیت زیادی دست یافت اما آشکارا چند نویسنده هستند که از کار او بر کتابشان راضی نبودهاند.
منبع: faroutmagazine