بزرگترین حفرههای داستانی و موارد گیجکننده فیلم «ثور: عشق و تندر»
فاز ۴، دنیای سینمایی مارول را با سرعت فوقالعادهای رشد داد و طیف گستردهای از ابرقهرمانان جدید را که در سطوح بسیار متفاوتی نسبت به انتقامجویان اصلی بودند، معرفی کرد.
بدون شک اگر جاودانگان در همان مرحله اولیه به نبرد علیه تانوس میپیوستند وقایع «انتقامجویان: جنگ ابدیت» بسیار متفاوت پیش میرفت و حتی آمریکا چاوز میتوانست سنگهای ابدیت را به جایی ببرد که تانوس نتواند آنها را پیدا کند.
هشدار: در این متن، داستان فیلم «ثور: عشق و تندر» لو میرود
- ۸ فیلم برتر که هواداران «ثور: عشق و تندر» حتما باید ببینند
- بهترین بازیگرانی که برای فاز چهارم دنیای سینمایی مارول انتخاب شدند
- «گور» در برابر «کیلمانگر»، کدام شخصیت، شرور بهتری در دنیای مارول است؟
اما حالا همه انتقامجویان اصلی کنار نرفتهاند. «ثور: عشق و تندر» در ابتدا اودینسون را در کنار نگهبانان کهکشان نشان میدهد اما طولی نمیکشد که او نگهبانان را رها و در عوض بر روی ماموریت خود تمرکز میکند. گور قصاب خدایان در حال ایجاد هرج و مرج در سراسر کهکشان است و سعی در قتل عام خدایان دارد و ثور تلاش میکند تا یک گروه از خدایان را گرد هم آورد تا او را شکست دهد. این فیلم به نسبت لحظات خندهدار کمتری نسبت به آثار قبلی دارد و ثور با به سراسر کیهان میرود و در نهایت با ابدیت، آواتار کیهانی دنیای مارول روبهرو میشود.
معرفی ابدیت یکی از بزرگترین لحظههای دنیای سینمایی مارول تا به امروز است و حتی «دکتر استرنج در چندجهانی دیوانگی» را هم تحتالشعاع قرار میدهد. متاسفانه مقیاس کیهانی داستان و معرفی شخصیت شروری که تانوس در مقابل او ضعیف به نظر میرسد سوالات زیادی را درباره دنیای سینمایی مارول به عنوان یک کل ایجاد میکند. پس با هم تمام حفرههای داستانی و موارد گیجکننده فیلم «ثور: عشق و تندر» را بررسی میکنیم.
«ثور: عشق و تندر» و بشکن تانوس
بزرگترین مشکل این است که «ثور: عشق و تندر» ناخواسته راهحل دیگری برای بشکن تانوس در «انتقامجویان: جنگ ابدیت» ایجاد میکند. ثور میدانست که افسانههایی درباره موجودی به نام ابدیت وجود دارد که با رفتن به قلب جهان میتوان آن را پیدا کرد و اولین کسی که ابدیت را پیدا کند، یکی از آرزوهایش برآورده میشود.
استفاده او از طوفانشکن، سلاحی به قدری قدرتمند که میتواند بیفراست را هم احضار کند، به این معناست که او میتوانست هر وقت که بخواهد به دنبال ابدیت برود و به سادگی آرزو کند که اثرات بشکن تانوس لغو شود. این مسئله زمانی بیشتر به چشم میآید که دکتر استرنج ۱۴ میلیون حالت از آینده را تماشا کرده بود و ادعا میکرد که سفر انتقامجویان در زمان برای اصلاح اوضاع تنها حالتی است که تانوس در آن شکست میخورد. به نظر میرسد هیچ جدول زمانی وجود نداشته است که در آن ثور یا در واقع، هر موجود الهی یا آسگاردی دیگری به ابدیت فکر کند.
چرا تانوس در وهله اول به دنبال ابدیت نبود؟ به نظر نمیرسد که وجود ابدیت یک راز مهر و مومشده باشد. پس چرا تانوس به جای تلاش برای یافتن ابدیت، سالها به دنبال سنگهای بینهایت بود؟ شاید هم او یک بار برای رسیدن به آن تلاش کرده و موفق نگردیده اما متوجه نشده که به بیفراست نیاز دارد. از طرف دیگر، شاید فقط خدایان افسانه ابدیت را میدانند و بقیه جهان را از شنیدن آن باز داشتهاند.
چرا گور برای کشتن خدایان به نکروسورد نیاز دارد؟
گور قصاب خدایان با بازی کریستین بیل دشمنی واقعا وحشتناک است که نکروسورد را در اختیار دارد که یک سلاح باستانی است و میتواند برای کشتن خدایان استفاده شود. نکروسورد در فیلم به عنوان یک سلاح قدرتمند معرفی میشود اما مشخص نیست که چرا توانایی کشتن یک خدا اینقدر بزرگنمایی شده است.
بینندگان قبلا شاهد مرگ خدایان زیادی در جدول زمانی اصلی دنیای سینمایی مارول به خصوص در «ثور: رگناروک» و «انتقامجویان: جنگ ابدیت» بودهاند و سریال «چه میشود اگر…؟» نیز سلاحهای بسیاری را نشان داده است که میتوانند یک خدا را بکشند. دیالوگها نشان میدهد که نکروسورد از سپیدهدم هستی وجود داشته، بنابراین احتمالا اولین و افسانهایترین سلاحی باشد که توسط یک انسان فانی علیه یک خدا به کار گرفته شده است.
آیا نکروسورد گور را به یک خدا تبدیل کرد؟
«ثور: عشق و تندر» به طرز ظریفی اشاره میکند که نکروسورد اساسا گور را به یک خدای واقعی تبدیل کرده است. این فیلم عمدا این سلاح را با سلاحهای ثور همرده میکند. نکروسورد گور را انتخاب کرده، درست همانطور که میولنیر جین فاستر را انتخاب کرده است و حتی زمانی که گور نکروسورد را احضار میکند یک افکت صوتی بسیار آشنا به گوش میرسد. عروج جین به والهالا به شکلی از ارتقای انسان به مرتبه الهی اشاره میکند و احتمالا برای گور نیز همین اتفاق افتاده است. این ایده از کمیکها برداشته شده است، جایی که خانواده گور چنان ایمان محکمی به او دارند که گور به یک خدا تبدیل میشود. البته گور وقتی متوجه شد که چه اتفاقی افتاده، وحشت کرد. اگر قصد این فیلم نیز طرح چنین ایدهای بوده پس به شکل کامل به آن نپرداخته است.
گور از کجا فهمید که به بیفراست نیاز دارد؟
بیفراست کلید برنامههای گور و تنها راه برای رسیدن به ابدیت است. این موضوع برای ثور غافلگیرکننده بود اما در برنامههای گور نقشی اساسی داشت و دقیقا همان دلیلی بود که باعث شد او بچههای آسگاردی را در وهله اول برباید تا ثور را به ورود به بعد سایه مجبور کند. بیفراست در هر دو فیلم ثور به کارگردانی تایکا وایتیتی کلید اصلی مشکلات است. در رگناروک، هلا در آسگارد حضور داشت، چرا که هایمدال مانع دستیابی او به بیفراست شده بود اما این بار قضیه کمی عجیبتر به نظر میرسد و مشخص نیست که گور چگونه متوجه اهمیت بیفراست شده است.
اهمیت آسگاردیها برای خدایان در «ثور: عشق و تندر»
تا پیش از این به نظر میرسید که خدایان آسگارد تنها کسانی هستند که تا به حال بر بیفراست تسلط داشتهاند و به همین خاطر بود که گور به دنبال آنها میگشت. این موضوع نسبتا عجیب است و نشان میدهد که خود آسگاردیها اولین افرادی بودند که حداقل تا زمان نابودی اولیه آسگارد صاحب این سلاح بودهاند. این موضوع باعث میشود تا علاقه ثور به زئوس عجیب به نظر برسد. از طرف دیگر، این امکان وجود دارد که تمام پانتئونهای شهر قادران مطلق، نسخه مخصوص به خود را از بیفراست داشته باشند و این بدان معناست که آسگاردیهایی که در زمین مستقر شدهاند آخرین کسانی محسوب میشوند که در برابر گور آسیبپذیر هستند.
چرا ثور تا پیش از این در دنیای سینمایی مارول به دیگران قدرت نداده بود؟
در این فیلم، اودینسون مهارتی را به نمایش میگذارد که قبلا هرگز نشان نداده بود. او قدرتهای خود را با دیگران به اشتراک میگذارد. این امر در مرحله پایانی فیلم ضروری به نظر میرسد اما عجیب است که او قبلا هرگز از آن استفاده نکرده است. به عنوان مثال، این ویژگی در نبرد نهایی علیه تانوس در «انتقامجویان: بازی پایانی» میتوانست بسیار مفید باشد.
این امکان وجود دارد که این موضوع در واقع نشاندهنده تغییرات شخصیت ثور در دنیای سینمایی مارول باشد، یعنی ثور در حال یادگیری معنای شایسته بودن است و قبلا فروتنی لازم برای اعطای قدرت به دیگران را یاد نداشته است. متاسفانه اگر این تغییر واقعا نشانه رشد او باشد، پس به خوبی مورد اشاره قرار نگرفته است.
حضور کوتاه بیمعنی اریک سلویگ
متاسفانه خط داستانی جین فاستر در «ثور: عشق و تندر» با حفرههای داستانی خاصی پر شده است. در اولین مورد، جین نمونههای خون خود را برای بررسی نزد یک اخترفیزیکدان، دوست و همکارش دکتر اریک سلویگ میفرستد. به نظر میرسد «ثور: عشق و تندر» رویکرد مشابهی با کمیکبوکها دارد و یک دانشمند به جای یک متخصص، عملا در همه زمینهها تخصص دارد. با این حال، این تنها یکی از موارد قابل توجه است.
چرا کاپیتان آمریکا هنگام استفاده از میولنیر لباس جدیدی به تن نکرد؟
جین اولین نفر در بین دوستان ثور نیست که از میولنیر استفاده میکند. کاپیتان آمریکا در فیلم «انتقامجویان: بازی پایانی» در سکانسی به یاد ماندنی از این چکش طلسمشده علیه تانوس استفاده کرد و خود را شایسته استفاده از آن نشان داد. با این حال، استیو راجرز مانند جین لباس خود را تغییر نداد. شاید این مسئله به یک جادوی خاص مربوط باشد و این چکش جین را به تصویر ناخودآگاه خود از یک قهرمان واقعی شبیه میداند و تمام اینها در حالی است که کاپیتان آمریکا نیز خود را کاملا یک ابرقهرمان واقعی میداند.
«لایق بودن» در فیلم «ثور: عشق و تندر» به چه معناست؟
فیلم یک سوال مهم را مطرح میکند. لایق بودن به چه معناست؟ در کمیکها، سرطان جین دلیل لیاقت او بود. اثرات شیمیدرمانی جین هر بار که او به ثور تبدیل میشد، معکوس میگردید. با این حال، وی بدون توجه به این موضوع ادامه داد و مطمئن بود که جهان به ثور نیاز دارد اما مایتی ثور در دنیای سینمایی مارول اصلا شایسته و لایق به نظر نمیرسد. طبق یک فلشبک، ثور از میولنیر قول گرفت تا از جین محافظت کند و این چکش این پیمان را زمانی که احساس کرد جین در مضیقه است، جدی گرفت. صرفا به نظر میرسد جین شایسته است، زیرا ثور او را چنین میدانست و این عبارت توضیحی ضعیف است که حس عاملیت جین را از بین میبرد.
دختر ثور و قدرتهایش
عنوان «عشق» در نام فیلم در واقع مرتبط با همان دختر گور، لاو است که به واسطه جادوی ابدیت در پایان فیلم دوباره زنده میشود. ثور لاو را به عنوان دختر خود قبول میکند و تبدیل به تنها خدایی میشود که به وعدههای خود به گور وفادار بوده است. صحنههای پایانی نشان میدهد که لاو احتمالا به این دلیل که دوباره توسط ابدیت متولد شده دارای قدرتهایی خاص است و صرفا یک فرد فانی معمولی نیست. این قدرتها بیشتر از این مورد اشاره قرار نمیگیرند.
جین فاستر چگونه در صحنههای پس از تیتراژ فیلم به والهالا میرسد؟
صحنههای پس از تیتراژ نشان میدهد که جین فاستر به نوعی وارد بعد زندگی پس از مرگ والهالا میشود. ثور قبلا ادعا میکرد والهالا فقط به آسگاردیها اختصاص دارد. محتملترین توضیح این است که تجارب جین با میولنیر موجب شده تا او از یک شخص معمولی به موجودی الهی تبدیل شود و از انسانیت خود فراتر برود. امیدواریم که این موضوع در نهایت توسط دنیای سینمایی مارول توضیح داده شود، زیرا چندان جالب نخواهد بود که والهالا معرفی شود اما خط داستانی آن ادامه پیدا نکند.
اودین و مرگ آسگاردیها
مرگ اودین در فیلم «ثور: رگناروک» با شعله نوری مشابه نورپردازی لحظه مرگ جین فاستر همراه بود که نشان میدهد او نیز به والهالا رفته است. با این حال، ثور به صراحت اشاره کرد که فقط آسگاردیهایی که در جنگ میمیرند به رگناروک میرسند و این موضوع بسیار عجیب است. در همین حال، مشخص نیست که چرا اودین چنین مرگ تماشایی را تجربه میکند، در حالی که سایر آسگاردیها در «ثور: رگناروک» و جنگ ابدیت نیز در جنگ کشته شدهاند. باز هم امیدواریم مارول در نهایت این مسئله را شفافسازی کند.
اگر والهالا واقعی است پس والکریهای دنیای سینمایی مارول چه هستند؟
معرفی والهالا همچنین سوالات دیگری را هم درباره والکریها ایجاد میکند. در اساطیر اسکاندیناویایی، زنان جنگجوی اودین مسئول انتقال روح مردگان به والهالا هستند. واضح است که این موضوع در دنیای سینمایی مارول صدق نمیکند، چرا که در طول هزاران سال گذشته فقط یک والکری وجود داشته است اما شاید جین فاستر تبدیل به اولین والکری جدید اودین در والهالا شود. به هر حال، مارول باید جزئیات این روایت را روشن کند.
اسب پرنده والکری
والکری به طور مرموزی از پگاسوس در «انتقامجویان: بازی پایانی» استفاده کرد و بعد از آن مشخص نشد که او چرا و چگونه این کار را انجام داده است. در «ثور: عشق و تندر» فهمیدیم که اودینسون آن اسب را اسب پورتال میماند و این موجود در پرده سوم مفید واقع میشود اما ریشه آن ناشناخته باقی مانده است. این احتمال وجود دارد که این موجود هزاران سال قبل، از خشم هلا جان سالم به در برده و پس از ترک ساکار به دنبال والکری گشته است. ساکار قلمرویی است که زمان و مکان در آن در هم پیچیده است و بنابراین شاید پگاسوس به همین دلیل قادر به نمایان کردن خودش نبوده است.
گذشته مرموز کورگ
بیشتر دیالوگهای کورگ مخصوصا صحبتهای او درباره مشکلات او با پدرش مستقیما از کمیکها برداشته شده است. به طرز عجیبی، این صحبتها با نظرات او در «ثور: رگناروک» که در آن، کورگ درباره تلاش برای شروع انقلاب در میان مردم خود و عدم چاپ رسالههای کافی صحبت میکرد، در تضاد است.
فیلم «ثور: عشق و تندر» در کجای جدول زمانی دنیای سینمایی مارول قرار میگیرد؟
تشخیص جایگاه این فیلم در جدول زمانی دنیای سینمایی مارول دشوار است اما نکات ظریفی از جمله یکی از آزمایشات خون جین فاستر که تاریخ آن ۳۰ آوریل است وجود دارد و این بدان معناست که داستان فیلم در ماه می اتفاق میافتد. به گفته ثور، او و جین فاستر «هشت سال و هفت ماه و شش روز» از هم جدا بودهاند.
ثور در پایان فیلم «انتقامجویان: عصر اولتران» (تابستان ۲۰۱۵) و در «کاپیتان آمریکا: جنگ داخلی» (مارس-آوریل ۲۰۱۶) دو بار زمین را ترک کرد. پس تنها ماه می که با این تاریخ مطابقت دارد، می ۲۰۲۴ است و این بدان معناست که «ثور: عشق و تندر» قبل از «مرد عنکبوتی: دور از خانه» روایت میشود. به همین خاطر بود که مرد عنکبوتی فکر میکرد که ثور شاید در همین اطراف باشد و نیک فیوری بتواند با او تماس بگیرد باشد، چرا که او را به تازگی روی زمین دیده بود.
منبع: screenrant