دوران سوم؛ ماجرای بازی ارباب حلقهها که میتوانست یک سری نقشآفرینی بزرگ شود
سال ۲۰۰۴ میلادی زمان عجیبی برای طرفدار ارباب حلقهها بود. در حالی که طرفداران هنوز دربارهی پایانبندی احساسی سهگانهی پیتر جکسون و جوایز متعدد آخرین فیلم این سهگانه بحث میکردند، آیندهی این مجموعه نیز موضوعی بسیار داغ بود. بدون شک فیلمهای ارباب حلقهها موفقیتهایی بزرگ در زمینههای تجاری و هنری بودند، اما این سهگانه در نهایت به پایان رسید و فیلمهای سری هابیت تقریبا یک دهه بعد منتشر شدند.
در آن زمان فقط فیلمها بر سر زبان بودند. البته کتابهای تالکین از مدتها پیش وجود داشتند اما بسیاری از طرفداران قدیمی و جدید ارباب حلقهها از این ایده که پایان فیلمها ظاهرا به معنای پایان دورهای بود که همهی ما احساس میکردیم که با عشقمان به آن مجموعهی فانتزی با یکدیگر پیوند خوردهایم، چندان خشنود نبودند زیرا ارباب حلقهها در قلب و ذهن بسیاری زندگی میکرد.
با این حال، یک اثر اقتباسی بزرگ از ارباب حلقهها قرار بود که در سال ۲۰۰۴ عرضه شود. در حالی که این بازی امروزه توسط بسیاری از طرفداران به طور کلی فراموش شده است، اما در زمانی به نظر میرسید که میتواند شروع یک راه جدید برای آیپی ارباب حلقهها در صنعت بازیهای ویدیویی باشد. این بازی اثری نبود جز «ارباب حلقه ها: دوران سوم» (The Lord of the Rings: The Third Age).
در سال ۲۰۰۲، کمپانی الکترونیک آرتز (Electronic Arts) اعلام کرد که روی دو بازی جدید بر اساس ارباب حلقهها کار میکند. اولین مورد، دنبالهی مستقیم بازی اکشن و هک اند اسلش محبوب سال ۲۰۰۲، یعنی The Two Towers و دومی یک اثر نقشآفرینی با عنوان The Third Age بود. طرفداران در آن زمان چیز زیادی در مورد پروژهی دوم نمیدانستند و به نظر میرسید که پس از سالها، بالاخره یک توسعهدهندهی بزرگ قرار بود که یک بازی نقشآفرینی شایسته با اقتباس از آثار تالکین بسازد.
الهام از فاینال فانتزی ۱۰
با پیشرفت روند توسعهی The Third Age و منتشر شدن چندین ویدیو از این پروژه، کاملا مشخص شد که این بازی به شدت با الهام از بازی نقشآفرینی ژاپنی فاینال فانتزی ۱۰ محصول سال ۲۰۰۱ ساخته شده است. در حالی که شباهتهای بین این دو بازی بدون شک مقداری توجه را در اوایل کار به خود جلب کرد اما بسیاری باور داشتند که The Third Age میتواند یکی از بزرگترین و بهترین بازیهای سال ۲۰۰۴ باشد. ویدیوها جالب به نظر میرسیدند و الکترونیک آرتز قبلا چندین بازی موفق را بر اساس فیلمهای ارباب حلقهها منتشر کرده بود. از طرفی تیم سازندهی بازی به رهبری استیو گری، تهیهکنندهی بازی سابق کمپانی اسکوئر انیکس، ظاهرا برای پروژه اشتیاق زیادی داشتند.
همچنین بسیاری از طرفداران با دانستن این موضوع که The Third Age به آنها اجازه میدهد تا برای آخرین بار در دیدگاه پیتر جکسون از دنیای تالکین غوطهور شوند، راضی بودند. تعدادی حتی احساس میکردند که این بازی میتواند در نهایت شروع مجموعهای بزرگ باشد. در هر صورت سری فاینال فانتزی در آن سالها برای خود جایگاه ویژهای پیدا کرده بود.
همهی اینها بدان معناست که زمانی که The Third Age سرانجام در نوامبر ۲۰۰۴ برای پلیاستیشن ۲، ایکسباکس و گیمکیوب منتشر شد، انتظارات زیادی از آن وجود داشت. با این حال، با وجود آن همه هیاهو و سروصدا، هیاهوها، بازی چندان امیدوارکننده ظاهر نشد. در واقع شکاف بزرگی بین واقعیت بازی و رویای آنچه که میتوانست باشد، وجود داشت. با این حال چرا یک بازی با محوریت ارباب حلقهها که از نظر مکانیکی شبیه به آخرین نسخهی فاینال فانتزی در آن زمان بود، در نهایت نتوانست از موفقیت مشابهی برخوردار شود؟
سیستم مبارزه
دوران سوم حداقل از منظر گیمپلی همان فاینال فانتزی ۱۰ است. این دو بازی دارای سیستمهای مبارزهی مشابهی هستند و مکانیکهای نقشآفرینی تقریبا یکسانی دارند. از طرفی حتی برخی زوایای انیمیشنها و سکانسهای بازی از المانهای فاینال فانتزی استفاده میکند. بزرگترین تفاوت بین Final Fantasy X و The Third Age حداقل در گیمپلی این است که بازی ارباب حلقهها مکانیکهای نسبتا پیچیدهتر فاینال فانتزی ۱۰ را کنار گذاشته و یا به سادگی آنها را با سیستمهای مبتدیتر جایگزین میکند.
از طرفی در حالی که Final Fantasy X دارای یک سیستم فوقالعاده عمیق Sphere Grid بود که به بازیکنان این امکان را میداد تا شخصیتها را تقریبا هر طور که میخواهند بسازند و ارتقا دهند، The Third Age فقط به شما اجازه میدهد تا بین تعداد انگشت شماری از مهارتهای اختیاری انتخاب کنید و امتیازات تجربه یا ایکسپی را به تواناییهای اولیه اختصاص دهید. همچنین فاینال فانتزی ۱۰ مملو از ماموریتهای جانبی بود، در حالی که The Third Age بازیکنان را به تعداد انگشت شماری از فعالیتهای اساسی که به وضوح در هر منطقه مشخص شده بود، محدود می کرد. فاینال فانتزی ۱۰ از چالش بیشتری در مبارزات خود برخوردار بود. این در حالی است که در بازی ارباب حلقهها حتی گزینههایی وجود داشت که به بازی اجازه میداد تا بیشتر کارهای مبارزه را برای شما انجام دهد.
عدم وجود چالش
این یکی از ویژگیهای گیمپلی The Third Age است که برای بسیاری از طرفداران قدیمی فاینال فانتزی و سبک نقشآفرینی ژاپنی آزاردهنده است. این بازی به وضوح برای جذب میلیونها نفری که فیلمهای ارباب حلقهها را دیده بودند و آنهایی که حتی نسخهای از فاینال فانتزی ۱۰ با شخصیتهای ارباب حلقهها را در سر میپرورانند، طراحی شده بود. طرفداران سبک نقشآفرینی بدون شک با آسان شدن بازی موافق نبودند زیرا آنها اعتقاد داشتند که چالش برای غوطهور شدن در این ژانر ضروری است.
محدود شدن به سهگانهی ارباب حلقهها
در حالی که الکترونیک آرتز همواره دنبال این بود تا بازیهای ارباب حلقهها را بر اساس فیلمهای فوقالعاده محبوب پیتر جکسون به جای کتابها بسازد، با این حال، این کمپانی چارهی دیگری نداشت. به این دلیل که Middle-earth Enterprises قبلا با کمپانی Vivendi قراردادی در راستای ساخت بازی بر اساس کتابها بسته بود، الکترونیک آرتز نمیتوانست از کتابها استفاده کند. در واقع بازیهای این کمپانی باید بر اساس فیلمها ساخته میشدند یا حداقل از مطالب مرتبط با این مجموعه که در فضایی بین کتابها و فیلمها وجود داشتند، استفاده میکردند.
این موضوع بدیهی است که تیم سازندهی The Third Age را کمی در تنگنا قرار داده است. آنها تا حد زیادی محدود به دنیای فیلمها بودند و از طرفی دیگر بازیهای الکترونیک آرتز قبلا داستان آن فیلمها را بازگو کرده بودند. این تیم در نهایت به یک مسیر غیرعادی برای ساخت بازی رضایت داد. در حالی که بازی آنها برخی از شخصیتها، مکانها و لحظاتی که در فیلمهای جکسون دیده میشوند را به نمایش میگذارد، اما در وهلهی اول ماجراجوییهای شخصیتهای جدیدی را دنبال میکند که ماجراجوییهایشان گهگاه با سفر یاران حلقه مواجه میشود.
شخصیتهای جدید
البته جالب است بدانید که تقریبا همهی شخصیتهای قابل بازی در این اثر به گونهای طراحی شدهاند که شبیه شخصیتهای دیگر و بسیار محبوب ارباب حلقهها باشد. به عنوان مثال، برتور در بین شخصیتها وجود دارد که شباهت زیادی به بارومیر دارد. از دیگر شخصیتها میتوان به الفی با نام ایدریل، رنجری به نام الگوست و یک دورف به نام هدد اشاره کرد. این شخصیتها و سایر شخصیتهای قابل بازی چندان جذاب نیستند. نویسندگان بازی سعی کردهاند تا به برتور گذشتهای مرموز بدهند که در طول ماجراجویی شما در بازی برایتان آشکار میشود، اما این گذشته آنقدری خوب پرداخت نمیشود که از نظر احساسی با آن ارتباط برقرار کنید. این موضوع برای بیشتر شخصیتهای بازی وجود دارد و تعداد کمی از آنها از شخصیتپردازی قابل قبولی برخوردار هستند.
با این حال، آنچه واقعا این شخصیتها را به عنوان ماجراجویانی فراموش شدنی تعیین میکند، میزان زمانی است که آنها در بازی با شخصیتهای اصلی و واقعی ارباب حلقهها وقت میگذارنند. همانطور که ذکر شد، The Third Age ممکن است روی گروه جدیدی از شخصیتها تمرکز کند که ماجراجویی خود را آغاز کردهاند، اما مواقعی وجود دارد که ماجراجوییهای آن شخصیتها با سفر معروف یاران حلقه تلاقی پیدا میکند. حال ممکن است فکر کنید که آنها گاهی اوقات به عنوان بخشی از صحنههایی که در فیلمها عملا وجود ندارند، با شخصیتهای مواجه میشوند، اما نویسندگان تصمیم جسورانهای در این باره گرفتهاند.
در سرتاسر The Third Age مواقع زیادی وجود دارد که بازی از شما میخواهد که این موضوع را بپذیرید که شخصیتهای اصلی آن در لحظات اصلی فیلمها به نوعی در پشت صحنه حضور داشته و تاثیرگذار بودهاند. برای مثال، آیا میدانستید که برتور و الگوست ظاهرا در پیروزی در نبرد هلمز دیپ (Helm’s Deep) نقش داشتهاند؟ آیا میدانستید که شخصیتهای جدید در کنار آراگورن و ارتش ارواحش در نبرد گوندور جنگیدند؟ در هر صورت شاید تماشای شخصی به نام برتور که به گندالف کمک میکند تا با بالروگ مبارزه کند یا مبارزهی شخصیتها با سائورون از طریق زدن شمشیر و تیر به چشم او خندهدار به نظر برسد اما به طرز عجیبی سرگرمکننده است. در واقع مشکل بزرگتر در مورد بازی و ارجاعهای فراوان آن به فیلمها این است که تقریبا همهی این ارجاعها کمکی به شخصیتپردازی شخصیتها نکردهاند و آنقدری که باید مهم نیستند.
به نظر میرسد که اگر تیم سازنده این امکان را داشت، داستانی کاملا اوریجینال را روایت میکرد. از این گذشته، The Third Age هنوز به وضوح برای تأکید بر صحنههای اصلی فیلم طراحی شده و در حالی که بازی در نقش گروهی از ماجراجویان که در زمان رویدادهای مختلف فیلمها درگیر ماجراجوییهای عجیب و غریب خود بودند، میتوانست سرگرمکننده باشد، با این حال آنها تنها به این دلیل وجود دارند تا به توسعهدهندگان خود فضای کافی برای استفاده از بهترین لحظات فیلم را بدهند، بدون اینکه کاملا به آنها وابسته باشند. در واقع این موضوع باعث شده تا کیفیت داستان بازی چندان چنگی به دل نزند.
The Third Age اثری خلاقانه بود اما مشکلات زیادی داشت. بازی ایدههای جذاب زیادی داشت اما آنها را به خوبی پیادهسازی نکرد و از طرفی گیمپلی چندان راضیکننده نبود. در زمانی که بازیهایی مانند World of Warcraft، متال گیر سالید ۳، Half-Life 2 و هیلو ۲ به تازگی وارد قفسههای فروشگاهها شده بودند، جای تعجب نیست که طرفداران The Third Age انتظار زیادی از بازی داشتند.
جمعبندی
با وجود ایرادات فراوان، The Third Age هنوز هم یک ماجراجویی به سبک نقشآفرینیهای ژاپنی بود که در دنیای ارباب حلقهها اتفاق میافتاد. تمام جذابیت بازی تنها بر پایهی سرزمین میانه بود. این بازی شاید فوقالعاده نباشد، اما سرگرمکننده است. به عنوان یک اثر نقشآفرینی، حداقل ارتقاهای مختلف شخصیتهای شما، بدست آوردن تجهیزات جدید و انجام حملات ویرانگر علیه دشمنان مختلف را به تصویر میکشد. با این حال اگر بازی چند عنصر دیگر از سیستم مبارزات عمیق فاینال فانتزی ۱۰ را در خود حفظ کرده بود، قطعا به موفقیت بیشتری دست پیدا میکرد.
همچنین وقتی از انتظارات اولیهی خود از بازی بگذرید، درک داستانسرایی موازی و عجیب و غریب آن در طول ۲۰ تا ۲۵ ساعت گیمپلی آسانتر خواهد بود. هرچند پتانسیل یک داستان بدیع در سری فیلمهای ارباب حلقهها همیشه بالا است اما با توجه به مشکلات مربوط به کپیرایت و غیره، دست نویسندگان چندان باز نبوده است. از طرفی طبق گزارشها بازی فروش خوبی را در آن زمان تجربه کرد، اما هرگز حتی زمزمهای از تلاش برای احیای آن و ایدههایش وجود نداشته است.
این همان چیزی است که میراث فراموش شدهی The Third Age را بسیار غمانگیز می کند. در زمانی که به نظر میرسد بسیاری از آیپیها تنها برای قرار دادن شخصیتهایشان در فورتنایت وجود دارند، تصور اینکه زمانی الکترونیک آرتز قصد داشت تا از ارباب حلقهها به عنوان بهانهای عالی برای ساخت نسخهای از فاینال فانتزی استفاده کند، عجیب است. در هر صورت فکر کردن به این موضوع تلخ است که The Third Age همچنان هیچ وارثی ندارد.
منبع: Den of Geek